Simorgh Oct.1 Issue 4 Vol.1

  • Uploaded by: Simorgh Magazine
  • 0
  • 0
  • June 2020
  • PDF

This document was uploaded by user and they confirmed that they have the permission to share it. If you are author or own the copyright of this book, please report to us by using this DMCA report form. Report DMCA


Overview

Download & View Simorgh Oct.1 Issue 4 Vol.1 as PDF for free.

More details

  • Words: 24,872
  • Pages: 44
SIMORGH • Issue. 4

SIMORGH MAGAZINE

2

4 ‫ • سال اول • شماره‬2009 ‫ اکتبر‬1 ‫پنج شنبه‬



WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM

Thursday Oct. 1, 2009 • Vol. 1 • Issue. 4

SIMORGH MAGAZINE

3

4 ‫سیمرغ • شماره‬

AUGUST 2009

• Issue.1

‫پنج شنبه ‪ 1‬اکتبر ‪ • 2009‬سال اول • شماره ‪4‬‬

‫ناشر‪ :‬انتشارات سیمرغ‬ ‫‪Publisher: Simorgh Publication‬‬ ‫سردبیر‪ :‬سعید کریمیان‬ ‫‪Editor: Saeed Karimian‬‬ ‫مدیریت آگهی ها و بازاریابی‪ :‬شهریار ایوب زاده‬ ‫‪Marketing & Advertising: Shahriar Ayoubzadeh‬‬ ‫مسئول وب سایت سیمرغ‪ :‬لیناردو گریرو‬ ‫‪Website Coordinator: Leonardo Guareero‬‬ ‫صفحه آرایی ‪ :‬پیام کشتگانی‬ ‫‪Pagination & Impositioning: Payam Keshtgani‬‬ ‫گرافیک و طراح هنری‪ :‬پیام کشتگانی‬ ‫‪Graphic & Design: Payam Keshtgani‬‬ ‫تایپ ‪ :‬فرناز کریمیان‬ ‫‪Typing: Farnaz Karimian‬‬

‫‪4‬‬

‫‪SIMORGH • Issue. 4‬‬

‫سخن سر دبیر‬ ‫اخبار سیاسی ‪ ،‬اجتماعی‬ ‫اخبار حوادث‬ ‫اخبار اقتصادی‬ ‫اخبار ورزشی‬

‫‪5‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪8‬‬ ‫‪11‬‬ ‫‪12‬‬

‫اخبار فرهنگی ‪ ،‬هنری ‪13‬‬ ‫بکش ولی خوشگلم کن‬ ‫حکایت یک قهرمان‬ ‫زیبایی هدفمند – داستان زندگی رامونا امیری‬

‫‪Cover Page:‬‬ ‫طراحی جلد‪:‬‬ ‫پیام کشتگانی‬

‫وقتی شجریان زیر زمینی میشود‬ ‫نرخ بیکاری در میان ایرانیان ساکن کانادا‬ ‫با فرماندارکل کانادا و اختیارات او آشنا شویم‬

‫مطالب همراه نام یا منبع‪ ،‬نظرات نویسندگان آنها را بیان می‬ ‫كند و الزاما نظر هفته نامه سیمرغ نیست‪ .‬مسئولیت اینگونه‬ ‫مطالب به عهده نویسندگان آنهاست‪.‬‬

‫چرا در یك كتاب خوب غرق می شویم؟‬ ‫معرفی کتاب ‪ :‬سفری به ناشناخته‬ ‫نگاهی به فیلم میلیونر زاغه نشین‬

‫امور تبلیغات و آگهی ها‪[email protected] :‬‬ ‫سردبیر‪[email protected] :‬‬ ‫اطالعات‪[email protected] :‬‬

‫ترک سیگار!‬ ‫پابرهنه ای در دربار شاه عباس‬ ‫آشپزخانه یا داروخانه‬

‫آدرس دفتر مرکزی‪:‬‬ ‫‪508 Gladstone Ave. Suite 201-B‬‬ ‫‪Ottawa, Ont. K1R 5P1‬‬ ‫‪Tel: 613.292.6181‬‬ ‫‪Fax: 1.888.459.8681‬‬

‫ضرب املثل ‪ :‬خر ما از کره گی دم نداشت!‬ ‫مسابقه و سرگرمی‬ ‫طالع بینی و فال شما‬ ‫جدول و سودوکو‬

‫‪17‬‬ ‫‪19‬‬ ‫‪20‬‬ ‫‪21‬‬ ‫‪22‬‬ ‫‪24‬‬ ‫‪26‬‬ ‫‪27‬‬ ‫‪28‬‬ ‫‪29‬‬ ‫‪31‬‬ ‫‪33‬‬ ‫‪35‬‬ ‫‪37‬‬ ‫‪38‬‬ ‫‪39‬‬

‫نشریه سیمرغ ‪ ،‬نشریه ای است که به جهت استحکام بیشتر پیوند مابین فارسی زبانان مقیم اتاوا متولد گردیده است‪ .‬در این راستا ‪ ،‬بزودی‬ ‫بخشی از این نشریه به گفته ها ‪ ،‬درددلها ‪ ،‬سواالت ‪ ،‬نظرات و پیامهای شما اختصاص خواهد یافت ‪ .‬خواهشمند است برای انعکاس پیامهایتان ‪،‬‬ ‫با ما بصورت پستی به آدرس دفتر مرکزی و یا بصورت ایمیل به آدرس ‪ [email protected]‬در متاس باشید‪.‬‬ ‫بی صبرانه در انتظار نامه هایتان هستیم ‪.‬‬

‫فرم اشتراک‬

‫هزینه اشتراک‪:‬‬ ‫شش ماهه پست عادی ‪$36.00‬‬ ‫یک ساله پست عادی ‪$60.00‬‬ ‫نام و نام خانوادگی‪:‬‬ ‫نشانی محل سکونت‪:‬‬ ‫کدپستی‪:‬‬

‫مدت اشتراک‪:‬‬

‫شهر‪:‬‬ ‫تلفن‪:‬‬

‫یک ساله‬

‫‪ /‬شش ماهه‬

‫آدرس ‪: Email‬‬ ‫امضا متقاضی ‪:‬‬

‫لطفا توجه فرمایید که هزینه اشتراک فوق فقط به منظور پوشش هزینه پستی این نشریه میباشد‪.‬‬ ‫‪WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM‬‬

‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

‫‪5‬‬

‫سیمرغ • شماره ‪4‬‬

‫‪Thursday Oct. 1, 2009 • Vol. 1 • Issue. 4‬‬

‫چه غوغایی است در این دنیای اینترنت‪ .‬به هر گوشه آن که سر می زنیم ‪ ،‬از انبوه اطالعات ‪ -‬در تمام زمینه‬ ‫ها ‪ -‬انگشت به دهان می مانیم و یا بقول هم والیتی های جدیدمان یک ‪ wow‬بر زبانمان جاری می شود! و هرچقدر‬ ‫هم که بیشتر در این محیط به گشت و گذار بپردازیم‪ ،‬از میزان شگفتی مان کم نمی شود که بیشترمی شود‪.‬‬ ‫از اطالعات فنی و حرفه ای و علمی و هنری گرفته تا مسائل و تحلیلهای مختلف اجتماعی و سیاسی ‪ ،‬از قوانین مملکتی‬ ‫گرفته تا آداب بچه داری‪ ،‬از انجام عملیات بانکی گرفته تا تشکیل گروه های بحث و تبادل نظر تخصصی و عمومی و امکان‬ ‫انتخاب دوست و همسر و‪ ...‬و از شیر مرغ گرفته تا جان آدمیزاد را می توان در آن یافت‪ .‬و آن هنگام که نشانی دوست‬ ‫وهمکالسی پدر خود را پیدا می کنی و ارتباط آنها را با یکدیگر ‪ ،‬بعد از گذشت ‪ 60‬سال ممکن می سازی و در چشمان پر‬ ‫از برق و شادی عزیز خود نگاه می کنی و شیرینی احساست قابل توصیف نیست ‪ ،‬آن وقت است که به ارزش غیر مادی این‬ ‫دنیای مجازی پی می بری‪.‬‬ ‫اینترنت هم می تواند در جهت آموزش بکار گرفته شود‪ :‬چگونه ماشین خود را تعمیر کنیم‪ ،‬چگونه دیوارهای منزلمان را‬ ‫رنگ کنیم‪ ،‬یادگیری زبان های مختلف دنیا‪ ،‬ریاضی‪ ،‬نجوم‪ ،‬هیپنوتیزم‪ ،‬نقاشی‪ ،‬شعبده بازی و میلیونها مورد دیگر که تصور‬ ‫آن هم در مغز آدمی نمی گنجد‪ ،‬همه و همه از موارد مثبت استفاده از این تکنولوژی است‪.‬‬ ‫چرا راه دور بروم ؟ ما هم برای انتشار نشریه سیمرغ از مزایای این شبکه جهانی بی بهره نیستیم‪ .‬منابع اصلی اخبار و‬ ‫مقاالت و ترجمه ها‪ ،‬حاصل جستجو در اینترنت و مطالعه و انتخاب آنهاست‪ .‬بسیاری از ارتباطات داخلی بین اعضای تیم و‬ ‫تماسهای خارجی ما با مردم ‪ ،‬از طریق ایمیل صورت می گیرد‪ .‬مقدار دیگری از این تماسها‪ ،‬شامل اظهار نظرها و توصیه ها‬ ‫و درخواست ها نیز از طریق ایجاد گروه های اجتماعی در فضاهایی مانند «فیس بوک» انجام می گیرد‪.‬‬ ‫علیرغم اینکه بیش از ‪ 10‬سال است که خود از کاربران اینترنت هستم‪ ،‬اما هیچگاه به صرافت پیوستن به اینگونه اجتماعات‬ ‫نیافتاده بودم تا به اقتضای کار نشریه و به اصرار همکاران به عضویت «فیس بوک» درآمدم‪ .‬دوستانی را به جمع دوستان‬ ‫خود اضافه کردم و کسانی هم از سر لطف و محبت مرا به دوستی و ورود به جمعشان دعوت کردند‪ .‬تجربه ای است و باید‬ ‫برای شیرینیها و تلخیهای این گونه مراودات آمادگی داشت‪ .‬گاهی چیزهایی می بینی و می شنوی که تو را به فکر فرو می برد؛‬ ‫موضوع بحثی جدید‪ ،‬نصیحت‪ ،‬انتقاد‪ ،‬تعریف و تملق ‪ ،‬صحبتهای مودبانه و بی ادبانه و غیره‪ .‬در یکی از همین اجتماعات‪،‬‬ ‫فریبا خانم نامی با لحنی نه چندان خوش‪ ،‬انتقادی به سیمرغ داشتند که از نظر ما وارد نبود و در هر حال من آن را به فال‬ ‫نیک گرفتم و خوشحال شدم از اینکه خوانندگانی هستند که تا این حد به جزئیات دقت می نمایند‪.‬‬ ‫ایامی گذشت تا اینکه در جستجوی ایرانیان موفق در کانادا‪ ،‬به نام خانم «رامونا امیری» ‪ ،‬ملکه زیبایی کانادا در سال‬ ‫‪ ، 2005‬رسیدم ‪ -‬که شرح حال ایشان را در همین شماره مالحظه خواهید نمود‪ .‬با کمال تعجب ‪ ،‬عکسی از ایشان دیدم که‬ ‫آن فریبا خانم بعنوان عکس خود مورد استفاده قرار داده بودند‪ .‬عجب‪ ،‬پس فریبا همان رامونا امیری است؟ یا منوچهراست‬ ‫و شاید میترا و یا ‪...‬؟‬ ‫فکر کردم که کدامیک بهتر است‪ :‬در هنگام نصیحت و انتقاد ‪ ،‬نقابی بر صورت داشته باشم و یا اینکه نقاب بردارم و خود‬ ‫باشم ؟‬

‫‪The First Official‬‬

‫‪PERSIAN HALLOWEEN PARTY‬‬ ‫‪Friday October 30th, 2009‬‬ ‫اطالعات بیشتر بزودی در کلیه مراکز ایرانی و وب سایت‪:‬‬ ‫‪www.bia2ottawa.com‬‬

‫‪• Issue.1‬‬

‫‪AUGUST 2009‬‬

‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

‫پنج شنبه ‪ 1‬اکتبر ‪ • 2009‬سال اول • شماره ‪4‬‬

‫اجالس مجلس خبرگان در غیاب‬ ‫هاشمی رفسنجانی پایان یافت‬

‫ششمین اجالس دوره چهارم مجلس خبرگان رهبری‬ ‫ایران با انتشار بیانیه ای به کار خود پایان داد‪ .‬در‬ ‫بیانیه این مجلس که بیشتر بر روی انتخابات دهمین‬ ‫دوره ریاست جمهوری و وقایع پس از آن متمرکز بود‪،‬‬ ‫از آیت هللا علی خامنه ای و سخنان او در این رابطه‬ ‫تجلیل شد‪.‬‬ ‫ریاست دومین و آخرین جلسه ششمین اجالس دوره‬ ‫چهارم در غیاب اکبر هاشمی رفسنجانی‪ ،‬رئیس این‬ ‫مجلس‪ ،‬برعهده محمود هاشمی شاهرودی بود و بیانیه‬ ‫پایانی توسط احمد خاتمی‪ ،‬عضو هیئت رئیسه خوانده‬ ‫شد‪.‬‬ ‫در این بیانیه آمده است که «شركت ‪ 85‬درصدی ملت‬ ‫شریف ایران در انتخابات دهمین دوره ریاستجمهوری‬ ‫یكی از نمونههای برجسته پشتیبانی مردم از نظام و‬ ‫قدرشناسی آنان از دستاوردهای انقالب اسالمی است‪».‬‬ ‫بنا بر این بیانیه مجلس خبرگان رهبری انتخاب مجدد‬ ‫محمود احمدی نژاد به ریاست جمهوری و تشکیل دولت‬ ‫دهم را تبریک گفت‪.‬‬ ‫اما در روز دوم آقای رفسنجانی در اجالس حضور‬ ‫نداشت که علت غیبت او مشخص نیست‪ .‬ظاهرا او در‬ ‫ابتدای جلسه به دلیلی که هنوز معلوم نیست جلسه را‬ ‫ترک کرده است‪.‬‬ ‫بنا بر گزارش خبرگزاری مهر محمود علوی نماینده‬ ‫مردم تهران در مجلس خبرگان در این خصوص گفته‬ ‫است که طبیعی است که در برخی از مواقع رئیس جلسه‬ ‫به خاطر برنامه ای که پیش می آید جلسه را ترک می‬ ‫کند‪.‬‬

‫هشدار آیت هللا دستغیب نسبت به‬ ‫تخلف از قانون اساسی‬ ‫آیت هللا علی محمد دستغیب‪ ،‬نماینده استان فارس در‬ ‫مجلس خبرگان رهبری در ایران نسبت به نادیده گرفته‬ ‫‪WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM‬‬

‫•‬

‫‪6‬‬

‫شدن قانون اساسی این کشور هشدار داده و از عملکرد‬ ‫مجلس خبرگان و اعضای آن انتقاد کرده است‪.‬‬ ‫به گزارش سایت رسمی دفتر آقای دستغیب‪ ،‬او در‬ ‫اجالسیه مجلس خبرگان گفته است که پیگیری تخلف از‬ ‫قانون اساسی به عهده این مجلس است‪.‬‬ ‫آقای دستغیب گفته است‪« :‬چه شده که در مواقع لزوم‬ ‫که مجلس خبرگان باید تشکیل جلسه دهد و تخلفات از‬ ‫قانون اساسی را پیگیری کند‪ ،‬نمی کند یا نمی تواند»؟‬ ‫او گفت که رئیس مجلس که به گفته او با رأی بیش از‬ ‫‪ ۵۰‬عضو آن انتخاب شده است‪« ،‬نتوانست اعالم تشکیل‬ ‫جلسه» کند‪.‬‬ ‫آقای دستغیب با انتقاد از آنچه «تخریب یاران امام»‬ ‫می خواند گفت که شخصیت اکبر هاشمی رفسنجانی‪،‬‬ ‫مهدی کروبی‪ ،‬محمد خاتمی و میرحسین موسوی اخیرا‬ ‫با همراهی صدا و سیما تخریب شده است‪.‬‬ ‫او خطاب به نمایندگان مجلس خبرگان گفت‪« :‬آیا آنچه‬ ‫گذشت شرعی بود؟ مطابق قانون اساسی و آنچه از‬ ‫آن منشعب می شود بود؟ پس چرا شما خبرگان ساکت‬ ‫بودید‪ ،‬آیا غم خوردن و نشستن کافی است»؟‬

‫تاکید عبدهللا بر شفافیت “بازشماری‬ ‫آرای مشکوک”‬

‫عبدهللا عبدهللا‪ ،‬نامزد رقیب اصلی حامد کرزی در‬ ‫انتخابات ریاست جمهوری افغانستان گفته که تا زمانی‬ ‫که از شفافیت شمارش آرا مطمئن نشود‪ ،‬موضعش تغییر‬ ‫نمی کند‪.‬‬ ‫آقای عبدهللا در نشست خبری در حضور نمایندگان ‪۳۳‬‬ ‫والیت‪ ،‬از جمله برخی از اعضای مجلس نمایندگان و‬ ‫مجلس سنای افغانستان در کابل گفت جهان با چالش حل‬ ‫نشدنی در ارتباط با انتخابا این کشور درگیر است‪.‬‬ ‫این نامزد معترض به نتایج انتخابات گفت‪« :‬تا وقتی‬ ‫که از شفافیت بقیه روند (شمارش آرا) به صورت کامل‬ ‫مطمئن نشویم‪ ،‬این روند مورد تائید ما نخواهد بود‪».‬‬ ‫آقای عبدهللا تاکید کرد که تا زمانی که او در مورد‬ ‫شفافیت شمارش آرا مطمئن نشود و شکایت های مطرح‬

‫‪SIMORGH • Issue. 4‬‬

‫شده در این مورد بررسی نشود‪ ،‬موضع او در مورد‬ ‫انتخابات تغییر نخواهد کرد‪.‬‬ ‫به گفته او‪ ،‬شمارش آرا در برخی مراکز مورد تائید‬ ‫او است‪ .‬اما تاکید کرد که هیات ناظران انتخابات تا‬ ‫اعالم نتایج نهایی انتخابات بر کار کمیسیون انتخابات‬ ‫نظارت کند‪.‬‬

‫دادگاه عالی بریتیش کلمبیا‪ ،‬اتهام‬ ‫داشتن چند همسر را رد کرد‬

‫ایرانتو‪ :‬دادگاه عالی بریتیش کلمبیا‪ ،‬پرونده شکایت‬ ‫از دو رهبر مذهبی را به دلیل ازدواج مجدد ‪ ،‬مختومه‬ ‫اعالم کرد‪.‬‬ ‫وینستون بلک مور و جیمز اولر‪ ،‬اوایل سال جاری ‪،‬‬ ‫به جرم ازدواج مجدد‪ ،‬بازداشت شده بودند‪.‬‬ ‫این دو نفر از رهبران کلیسای بنیادگرا در شهر‬ ‫بانتیفول بریتیش کلمبیا هستند‪.‬‬ ‫در جلسه روز چهارشنبه قاضی عالی بریتیش کلمبیا‪،‬‬ ‫گفت‪ ،‬دادستان کل ایالتی از اختیار الزم برای پیگرد‬ ‫دوباره آنان برخوردار نیست‪.‬‬ ‫وکالی آنان معتقدند‪ ،‬دادستان به دنبال یافتن بهانه ای‬ ‫برای وارد کردن اتهام به آنان ‪ ،‬بدنبال شکست مرحله‬ ‫اول دادرسی بوده است‪.‬‬ ‫دادستان معتقد است‪ ،‬بلک مور دست کم ‪ 19‬و اولر ‪۳‬‬ ‫زن قانونی دارد‪.‬‬ ‫در عین حال بلک مور ‪ ،‬به داشتن بیش از یک زن‬ ‫اعتراف کرده است‪.‬‬ ‫با اینکه پلیس تحقیقاتی را پیرامون موضوع چند‬ ‫همسری در شهر بانتیفول بعمل آورده‪ ،‬اما دادستان‬ ‫نگران ان است که مقابله با این موضوع ‪ ،‬ناقض حقوق‬ ‫و آزادی های فردی باشد‪.‬‬ ‫در سال ‪ ،2۰۰5‬پلیس آخرین تحقیقات خود را بعمل‬ ‫آورد و دو سال بعد از آن به شکست اتهامات وارده‬ ‫اعتراف کرد‪.‬‬ ‫مطابق مقررات کانادا‪ ،‬ارتباط همزمان با چند زن از‬ ‫طریق ازدواج ممنوع است‪.‬‬ ‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

Thursday Oct. 1, 2009 • Vol. 1 • Issue. 4

SIMORGH MAGAZINE

7

4 ‫سیمرغ • شماره‬

AUGUST 2009

• Issue.1

‫پنج شنبه ‪ 1‬اکتبر ‪ • 2009‬سال اول • شماره ‪4‬‬

‫میهمانی شبانه‪ ،‬دام سیاه برای‬ ‫دختر جوان‬

‫مرد جوان بعد از اینكه به بهانه ازدواج‪ ،‬دختر مورد‬ ‫عالقهاش را فریب داد‪ ،‬او را به یك میهمانی خانوادگی‬ ‫دعوت كرد اما این میهمانی دامی بود كه او برای اجرای‬ ‫نقشه شیطانیاش پهن كرده بود‬ ‫بعد از ظهر ‪ 27‬شهریور امسال‪ ،‬ساكنان یكی از‬ ‫كوچههای شهرك غرب با شنیدن فریادهای كمكخواهانه‬ ‫دختر جوانی كه از خانه یكی از همسایهها به گوش‬ ‫میرسید‪ ،‬با پلیس تماس گرفتند و ماجرا را به ماموران‬ ‫اطالع دادند‪.‬‬ ‫چند دقیقه بعد‪ ،‬وقتی خودروی كالنتری ‪ 1۳4‬شهرك‬ ‫غرب‪ ،‬وارد خیابان مورد نظر شد‪ ،‬همسایهها خانهای‬ ‫را كه دختر جوانی در آنجا گرفتار شده بود به ماموران‬ ‫نشان دادند و یكی از افسران پلیس زنگ خانه را به‬ ‫صدا درآورد‪.‬‬ ‫به محض باز شدن در‪ ،‬دختر جوانی كه آثار كبودی و‬ ‫ضرب و جرح روی سر و صورتش به چشم میخورد‪،‬‬ ‫از خانه بیرون پرید و پرده از دامی كه پسر مورد‬ ‫عالقهاش برای او پهن كرده بود برداشت‪.‬‬ ‫او به ماموران گفت‪ :‬چند ماه پیش بود كه از طریق‬ ‫یكی از دوستانم به نام الله با سهیل آشنا شدم‪ .‬مدتی بعد‬ ‫از این آشنایی او به من ابراز عالقهكرد و گفت كه قصد‬ ‫ازدواج دارد‪ .‬برای همین به او اعتماد كردم و از همان‬ ‫زمان دوستی ما شروع شد‪.‬‬ ‫یك ساعت پیش سهیل با من تماس گرفت و مرا به‬ ‫میهمانی خانوادگی كه قرار بود در خانه خواهرش‬ ‫برگزار شود دعوت كرد‪ .‬برای همین با هم قرار‬ ‫گذاشتیم و وقتی او با یكی از دوستانش به سر قرار آمد‪،‬‬ ‫سوار ماشین آنها شدم تا همراه سهیل به خانه خواهرش‬ ‫‪WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM‬‬

‫•‬

‫‪8‬‬

‫برویم‪.‬‬ ‫دختر جوان ادامه داد‪ :‬زمانی كه وارد خانه شدیم‪،‬‬ ‫دیدم كه از میهمانی خبری نیست و سهیل و دوستانش‬ ‫كه از قبل نقشه شومی طرح كرده بودند بعد از خوردن‬ ‫مشروبات الكلی به من حملهور شدند و قصد داشتند مرا‬ ‫مورد آزار و اذیت قرار دهند‪ .‬برای همین در برابر‬ ‫آنها مقاومت كردم و شروع كردم به جیغ زدن‪ .‬آنها هم‬ ‫با مشت و لگد به جانم افتادند اما قبل از اینكه بتوانند‬ ‫نقشهشان را عملی كنند‪ ،‬همسایهها ماجرا را به پلیس‬ ‫اطالع دادند‪.‬‬ ‫بعد از اظهارات دختر جوان‪ 4 ،‬مرد جوان كه داخل‬ ‫خانه بودند قبل از اینكه فرصت فرار پیدا كنند دستگیر و‬ ‫به دستور قاضی قندیزاده‪ ،‬بازپرس شعبه ‪ 7‬دادسرای‬ ‫جنایی تهران‪ ،‬برای ادامه تحقیقات به اداره ‪ 16‬پلیس‬ ‫آگاهی‪ ،‬منتقل شدند‪.‬‬ ‫سهیل كه متهم ردیف اول پرونده به شمار میرود‪ ،‬در‬ ‫جریان بازجوییهای اولیه به فریب دختر جوان اعتراف‬ ‫كرد و گفت‪ :‬مدتی پیش وقتی با مریم آشنا شدم‪ ،‬به بهانه‬ ‫ازدواج با او طرح دوستی ریختم تا در فرصتی مناسب‬ ‫نقشهام را عملی كنم‪.‬‬ ‫چند روز قبل وقتی خواهرم همراه شوهرش به مسافرت‬ ‫رفت‪ ،‬كلید خانهشان را به من داد و همان زمان بود كه‬ ‫نقشه آزار و اذیت مریم به ذهنم خطور كرد‪ .‬برای همین‬ ‫ماجرا را با ‪ ۳‬نفر از دوستانم در میان گذاشتم و قرار شد‬ ‫به بهانه شركت در یك میهمانی‪ ،‬مریم را به خانه كشانده‬ ‫و مورد آزار و اذیت قرار دهیم‪.‬‬ ‫وی ادامه داد‪ :‬وقتی مریم قبول كرد در میهمانی شركت‬ ‫كند‪ ،‬وی را همراه یكی از دوستانم به خانه خواهرم‬ ‫بردم‪ .‬این در حالی بود كه ‪ 2‬نفر دیگر از دوستانم از‬ ‫قبل وارد خانه شده و بعد از خوردن مشروبات الكلی‪،‬‬ ‫منتظر ما بودند‪.‬‬ ‫بعد از اینكه وارد خانه شدیم و مشروبات الكلی مصرف‬ ‫كردیم‪ ،‬مریم متوجه نیت ما شد و خواست خانه را ترك‬ ‫كند‪ .‬ما هم كه در حالت عادی نبودیم‪ ،‬او را مورد ضرب‬ ‫و شتم قرار دادیم ولی لحظاتی بعد ماموران به در خانه‬ ‫ما آمدند و دستگیر شدیم‪.‬‬ ‫سرهنگ عباسعلی محمدیان‪ ،‬رئیس پلیس آگاهی‬ ‫تهران بزرگ با اعالم این خبر درخصوص دوستیهای‬ ‫خیابانی هشدار داد و گفت‪ :‬بررسیها نشان میدهد نقطه‬ ‫آغاز بیشتر پروندههای اخاذی یا سوءاستفادههای مالی‬ ‫از دختران جوان‪ ،‬دوستیهای خیابانی است؛‬ ‫چرا كه در اینگونه دوستیها هیچ شناختی وجود ندارد‬ ‫و به همین خاطر‪ ،‬مجرمان با مخفی كردن نیت و سابقه‬ ‫خود به راحتی نقشهشان را عملی میكنند‪.‬‬

‫‪SIMORGH • Issue. 4‬‬

‫پس از رهایی كودك‬ ‫گروگانگیرتسلیم پلیس شد‬ ‫یكی از عامالن اصلی گروگانگیری ‪ ۳۰۰‬میلیونی‬ ‫وقتی خود را در كنترل میدانی پلیس دید‪ ،‬با پای خود به‬ ‫آگاهی رفت و تسلیم شد‪.‬‬ ‫بنابراین گزارش‪ ،‬از ساعت ‪ 18‬و ‪ ۳۰‬دقیقه ‪8‬‬ ‫شهریور ماه سال جاری با ربوده شدن پسربچه ای به‬ ‫نام «محمدصادق» از پارك بهاره ولنجك ‪ 81‬روز طول‬ ‫كشید تا این كه پسربچه در خانه ای واقع در جنت آباد‬ ‫آزاد شد‪ .‬بازجویی ها از خواهر و برادری كه پسربچه‬ ‫را در خانه شان نگهداری می كردند‪ ،‬روشن ساخت كه‬ ‫داماد خانواده یكی از عامالن اصلی گروگانگیری ‪۳۰۰‬‬ ‫میلیون تومانی است و سردسته شبكه یك مرد افغان به‬ ‫نام «پتی محمد» است و در خاك پاكستان زندگی می‬ ‫كند‪ .‬با راهنمایی های خواهر و برادر‪ ،‬رد پایی از داماد‬ ‫خانواده در خاش به دست آمد و تیمی از كارآگاهان اداره‬ ‫‪ 11‬برای دستگیری وی وارد عمل شدند و با عملیات‬ ‫های غافلگیرانه ای توانستند چهار تن از همدستان این‬ ‫مرد را بازداشت و قدم به قدم خود را به وی نزدیك‬ ‫كنند‪.‬‬ ‫در حالی كه حلقه كنترل پلیس برای دستگیری مرد‬ ‫آدم ربا تنگ تر شده بود‪ ،‬ساعت ‪ 1۰‬صبح دیروز ‪-‬‬ ‫چهارشنبه یكم آذر ماه جاری ‪ -‬این مرد با پای خود‬ ‫به پلیس آگاهی پایتخت رفت و خود را تسلیم كرد‪ .‬وی‬ ‫در بازجویی های تیم تحقیق به كارآگاهان گفت‪« :‬در‬ ‫سفری به خاش وقتی در خانه یكی از دوستانم میهمان‬ ‫بودم با چند افغان آشنا شدم و از آنان شنیدم از یك مرد‬ ‫در تهران طلب دارند و او پولی به آنان نمی دهد‪ ».‬وی‬ ‫افزود‪« :‬در آن سفر قرار شد برای ربودن مرد بدهكار‬ ‫با آنان همكاری كنم‪ ،‬اما وقتی موفق نشدند این مرد را‬ ‫بربایند‪ ،‬نقشه تغییر كرد و آنان سوار بر پژوی من به‬ ‫ولنجك رفتند تا «محمدصادق» را بدزدند‪ ».‬این مرد‬ ‫آدم ربا گفت‪« :‬وقتی پسربچه را آوردند دست و پایش‬ ‫را بسته بودند كه من طناب ها را باز كردم و در را‬ ‫به روی «محمدصادق» قفل كردم‪ .‬به درخواست «پتی‬ ‫محمد» من با صدای خودم ‪CD‬های تهدیدكننده را آماده‬ ‫می كردم و برای خانواده «محمدصادق» می فرستادم‪».‬‬ ‫بنا به گزارش خبرنگار جنایی ما‪ ،‬تحقیقات برای ردیابی‬ ‫«پتی محمد» و همدستان پنهان این آدم ربا ادامه دارد‪.‬‬ ‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

Thursday Oct. 1, 2009 • Vol. 1 • Issue. 4

SIMORGH MAGAZINE

9

4 ‫سیمرغ • شماره‬

AUGUST 2009

• Issue.1

‫پنج شنبه ‪ 1‬اکتبر ‪ • 2009‬سال اول • شماره ‪4‬‬

‫روانشناس قالبی زنان میانسال‬ ‫را فریب می داد‬

‫روانشناسی قالبی با ادعای اینكه توانایی های خارق‬ ‫العاده یی دارد و می تواند پرواز كند زنان میانسال را‬ ‫فریب می د اد و طال و جواهرات آنان را غارت می‬ ‫كرد‪ .‬این متهم كه خودش را استاد دانشگاه و متخصص‬ ‫روانشناسی اعداد معرفی می كرد فقط تا مقطع سوم‬ ‫راهنمایی درس خوانده و یك مجرم حرفه یی است‬ ‫كه پلیس احتمال می دهد زنان زیادی را اغفال كرده‬ ‫باشد‪.‬‬ ‫اواخر تیرماه امسال زن میانسالی به نام محبوبه از‬ ‫طریق یكی از دوستانش با مردی آشنا شد كه استاد‬ ‫روانشناسی بود و در زمینه روانشناسی اعداد تحقیقات‬ ‫زیادی انجام داده و اطالعات زیادی داشت‪ .‬دانش این‬

‫‪WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM‬‬

‫•‬

‫‪10‬‬

‫‪SIMORGH • Issue. 4‬‬

‫دكتر كه خودش را امیر معرفی می كرد برای محبوبه به سرقت رفته است‪ .‬حاال دیگر شك ندارم امیر من و‬ ‫بسیار جذاب بود برای همین از او خواهش كرد برایش دوستم را فریب داده و دزدی كرده است‪.‬‬ ‫كالس های خصوصی روانشناسی برگزار كند‪ .‬این مونا هم در شكایتش گفت؛ به خاطر اعتمادی كه به‬ ‫جلسات در منزل زن میانسال برگزار می شد و محبوبه این روانشناس داشتم زیاد او را زیر نظر نمی گرفتم و‬ ‫شیفته معلومات امیر شده بود‪ .‬او به حدی به روانشناسی گاه پیش می آمد برای پذیرایی از وی به آشپزخانه بروم‬ ‫عالقه داشت كه ماجرای كالس های خصوصی را برای و او در هال تنها بماند‪ .‬امیر از همین فرصت ها استفاده‬ ‫دوستانش نیز تعریف كرد و باالخره یكی از دوستان او و اموالم را سرقت كرده است‪ .‬بعد از طرح این شكایت‬ ‫كه مونا نام داشت مشتاق شد از دانش دكتر روانشناس ها‪ ،‬كارآگاهان به چهره نگاری از متهم پرداختند و با‬ ‫بهره مند شود‪ .‬برای همین امیر برای دومین دانشجوی جمع بندی اطالعاتی كه مالباختگان ارائه دادند توانستند‬ ‫خود نیز در خانه او كالس هایی ترتیب داد اما بعد از محل زندگی امیر را شناسایی و او را دستگیر كنند‪.‬‬ ‫چند جلسه درست از زمانی كه مونا فهمید مقداری از این مرد پس از انتقال به پلیس آگاهی گفت فقط تا‬ ‫طال و جواهر و لوازم باارزش خانه اش ناپدید شده مقطع سوم راهنمایی درس خوانده اما با مطالعه كتاب‬ ‫است‪ ،‬ناپدید شد و دیگر به تلفن هایش هم جواب نداد‪ .‬های روانشناسی اطالعات زیادی در این باره به دست‬ ‫ناپدید شدن امیر ظن مونا و محبوبه را برانگیخت و آورده و از آن پس خودش را استاد دانشگاه معرفی می‬ ‫باعث شد آن دو با مراجعه به پایگاه یكم پلیس آگاهی كرده است‪ .‬وی به اغفال و سرقت از دو شاكی اقرار‬ ‫تهران شكایتی را مطرح كنند‪ .‬محبوبه گفت؛ امیر كرد و گفت؛ برای اینكه بتوانم اعتماد آنها را جلب كنم‬ ‫مرد بسیار متین و قابل اعتمادی به نظر می رسید‪ .‬او كارهای عجیب و غریب انجام می دادم ً‬ ‫مثال در گوشه‬ ‫ً‬ ‫مثال می توانست یی از خانه طوری كه طرف مقابل تمام بدن مرا نبیند‬ ‫توانایی های خارق العاده یی داشت‬ ‫در حالت نشسته از زمین بلند شود‪ .‬من هرگز تصور می نشستم و بعد با پنجه بلند می شدم و این طور وانمود‬ ‫نمی كردم او یك شیاد باشد‪ .‬وقتی مونا به من خبر داد می كردم كه به پرواز درآمده ام‪ .‬كارها و حرف های‬ ‫لوازمش سرقت شده و دكتر ناپدید شده است فكر كردم عجیب و غریب من طعمه هایم را مجذوب می كرد و‬ ‫دوستم بدبین شده است برای همین خودم چند بار با به من فرصت می داد نقشه هایم را اجرا كنم‪.‬‬ ‫موبایل امیر تماس گرفتم ولی تلفن هایم بی جواب ماند‪ .‬بنابر این گزارش متهم اكنون در بازداشت به سر‬ ‫بعد از آن بود كه مشكوك شدم و سراغ جعبه جواهرات می برد و پلیس احتمال می دهد روانشناس قالبی زنان‬ ‫خودم رفتم‪ .‬دیدم معادل ‪ 9‬میلیون تومان از طالهایم دیگری را نیز فریب داده باشد‪.‬‬

‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

‫سیمرغ • شماره ‪4‬‬

‫آخرین آمار شاغلین در کانادا‬ ‫باالخره روند مثبت آغاز شد‬

‫ایرانتو ‪ :‬بعد از حدود یک سال روند منفی و سپس‬ ‫تثبیت نرخ اشتغال در ماه گذشته‪ ،‬باالخره کانادا در ماه‬ ‫اگست شاهد افزایش تعداد شاغلین بود‪ .‬کارشناسان و‬ ‫فعالین بازار کار کانادا معتقدند که این روند ادامه خواهد‬ ‫داشت‪.‬‬ ‫شاید رشد یک دهم درصد در میزان اشتغال آنهم‬ ‫در ماه اگست که زمینه اشتغال پارهوقت به دلیل آغاز‬ ‫فعالیتهای پاییزه بیشتر میشود عدد چندان چشمگیری‬ ‫نباشد اما به هر حال بعد از حدود یک سال مشاهده سقوط‬ ‫مداوم شاخص اشتغال‪ ،‬همین بازگشت اندک‪ ،‬دلگرم‬ ‫کننده است‪ .‬البته همه فعالین بازار انتظار این رشد را‬ ‫داشتند و کسی از شنیدن آن متعجب نشد‪ .‬همچنین اینکه‬ ‫این رشد بسیار اندک و محدود هم بوده سبب تعجب کسی‬ ‫نشد چون اجماع فعالین بازار کار کانادا معتقد هستند‬ ‫روند بهبود اوضاع این بازار در چهار ماه باقیمانده از‬ ‫سال ‪ 2۰۰9‬و در تمامی سال ‪ 2۰1۰‬مداوم اما تدریجی‬ ‫خواهد بود‪.‬‬ ‫از اکتبر سال گذشته که بازار کار کانادا شاهد باالترین‬ ‫نرخ اشتغال در دوره اخیر بود و پس از آن روند بیکاری‬ ‫و کاهش نرخ اشتغال آغاز شد تا کنون‪ ،‬مجموعاً حدود‬ ‫‪ ۳87‬هزار شغل از دست رفته (کاهش ‪ 2.۳‬درصدی‬ ‫در نرخ اشتغال) که اگر آن را با وضعیت آمریکا مقایسه‬ ‫کنیم در واقع نمایشگر یک وضعیت عادی است! اما به‬ ‫هر حال با توجه به سایر شاخصهای اقتصادی موجب‬ ‫ایجاد یک روند نگرانی و تشویش در اذهان کاناداییها‬ ‫شده بود‪ .‬آنچه این تشویش را تشدید میکرد آهنگ این‬ ‫کاهش در ‪ 1۰‬ماه گذشته بود‪ .‬در ‪ ۵‬ماه اول بعد از‬ ‫اکتبر‪ ،‬حدود ‪ ۳۵7‬هزار نفر بیکار شدند در حالیکه در‬ ‫‪ ۵‬ماه بعد از آن این عدد ‪ ۳1‬هزار نفر یعنی یک دهم‬ ‫‪ ۵‬ماه اول بود‪ .‬اما فشار ‪ ۵‬ماه اول (با متوسط اضافه‬ ‫شدن ‪7۰‬هزار بیکار در هر ماه) برای بروز آثار روانی‬ ‫کفایت میکرد‪.‬‬

‫‪• Issue.1‬‬

‫‪AUGUST 2009‬‬

‫‪11‬‬

‫نکته دیگر در تغییر روند تمایالت بازار در ایجاد‬ ‫مشاغل پارهوقت و تمام وقت است‪ .‬در ماه اگست در‬ ‫ادامه این روند‪۳1 ،‬هزار فرصت شغلی پارهوقت ایجاد‬ ‫شده است‪ .‬از اکتبر ‪ ،2۰۰8‬مشاغل تمام وقت با ‪۳.۵‬‬ ‫درصد کاهش (‪۴8۶‬هزار فرصت شغلی) با یک افت‬ ‫شدید روبرو بودهاند در حالیکه رشد ‪ ۳.1‬درصدی‬ ‫(‪99‬هزار فرصت شغلی) مشاغل پاره وقت بخشی از‬ ‫این کاهش را جبران کرده است‪.‬‬ ‫در میان سه بخش اصلی اقتصادی‪ ،‬بیشترین رشد‬ ‫مربوط به بخش خصوصی بوده که در ماه اگست آمار‬ ‫شاغالن آن ‪۴9‬هزار نفر افزایش یافته است‪ .‬بالعکس‬ ‫بخشهای عمومی و خوداشتغالی شاهد یک کاهش‬ ‫بسیار اندک بودهاند‪.‬‬ ‫در میان صنایع و اصناف مختلف‪ ،‬بیشترین میزان‬ ‫افزایش شاغلین مربوط به گروه خرده فروشان و عمده‬ ‫فروشان و در ادامه مالی‪ ،‬بیمه‪ ،‬معامالت امالک و‬ ‫لیزینگ بوده است‪ .‬در مقابل‪ ،‬مشاغل حوزههای‬ ‫تجارت‪ ،‬ساخت و ساز و آموزش و پرورش با کاهش‬ ‫روبرو بودند‪ .‬صنایع خودروسازی که در ماههای اولیه‬ ‫با بیشترین میزان ریزش نیرو روبرو بودند به وضعیت‬ ‫تثبیت شدهای رسیدهاند اما به رغم اعالم برنامههای‬ ‫جدید شرکتهای معظم خودروسازی هنوز شاهد آغاز‬ ‫روند استخدام جدید در آنها نیستیم‪.‬‬ ‫در ماه اگست تمامی استانهای کانادا منهای‬ ‫ساسکاچوان شاهد افزایش اندک میزان اشتغال بودند‪.‬‬ ‫روند اشتغال در استان انتاریو برای دومین ماه مداوم‬ ‫با شیب بسیار اندکی مثبت بود اما هنوز برای جبران‬ ‫‪2۰7‬هزار شغلی که از اکتبر گذشته تا کنون در این‬ ‫استان از دست رفته زمان طوالنی نیاز است‪ .‬در‬ ‫ساسکاچوان در اگست‪ ۳ ،‬دهم درصد بر نرخ بیکاری‬ ‫استان افزوده شد و این نرخ به ‪ ۵‬درصد رسید که‬ ‫همچنان پایینترین نرخ بیکاری در کل کانادا است‪.‬‬

‫سپاه پاسداران سهام هشت‬ ‫میلیارد دالری مخابرات را خرید‬ ‫در بزرگترین معامله تاریخ بورس ایران‪ ،‬پنجاه درصد‬ ‫شرکت مخابرات ایران به ارزش حدود هشت میلیارد‬ ‫دالر به چند شرکت وابسته به سپاه پاسداران فروخته‬ ‫شد‪.‬‬ ‫بنابر گزارشها‪ ،‬کنسرسیوم «توسعه اعتماد مبین»‬ ‫خریدار سهام شرکت مخابرات‪ ،‬از سه شرکت تشکیل‬ ‫شده است‪ .‬شرکت های سرمایه گذاری «توسعه اعتماد»‬ ‫و «شهریار مهستان» که از شرکت های زیر مجموعه‬ ‫بنیاد تعاون سپاه هستند و شرکت «گسترش الکترونیک‬ ‫مبین ایران» که از شرکت های زیر مجموعه ستاد‬

‫‪Thursday Oct. 1, 2009 • Vol. 1 • Issue. 4‬‬

‫اجرایی فرمان امام است‪.‬‬ ‫دو شرکت از مجموع این شرکت ها در سالهای‬ ‫‪ 1۳85‬و ‪ 1۳86‬تاسیس شده اند و سابقه چندانی ندارند‬ ‫و شرکت سرمایه گذاری توسعه اعتماد نیز در سال‬ ‫‪ 1۳8۳‬فعالیت خود را شروع کرده است‪.‬‬ ‫کنسرسیوم توسعه اعتماد مبین در حالی توانست سهام‬ ‫شرکت مخابرات را از آن خود بکند که ساعاتی پیش‬ ‫از انجام معامله رقیبش گروه»پیشگامان کویر یزد»‬ ‫به دلیل نداشتن «صالحیت امنیتی» از سوی سازمان‬ ‫خصوصی سازی از رقابت کنار گذاشته شده بود‪.‬‬ ‫البته سازمان خصوصی سازی اعالم کرده بود که‬ ‫پیشگامان کویر یزد از خرید انصراف داده اما این گروه‬ ‫در پاسخ اعالم کرد که سازمان خصوصی سازی اعالم‬ ‫کرده به دلیل عدم صالحیت امنیتی نمی توانیم در معامله‬ ‫شرکت کنیم و درخواست خروج از معامله را به ما‬ ‫دادند‪.‬‬

‫شرکت های چینی یک سوم بنزین‬ ‫وارداتی ایران را تامین می کنند‬ ‫برای بی اثر کردن تالش های جهانی برای قطع فروش‬ ‫بنزین به ایران به رهبری آمریکا روزنامه فایننشیال‬ ‫تایمز خبر داد که شرکت های دولتی چین بنزین مورد‬ ‫نیاز ایران را تامین می کنند‪.‬‬ ‫به گزارش این روزنامه این شرکت ها تا یک سوم‬ ‫بنزین وارداتی ایران را از طریق فروش با واسطه‬ ‫تامین می کنند‪.‬‬ ‫این کار در حالی انجام می شود که شرکت های بین‬ ‫المللی مانند ‪ BP‬و شرکت هندی ریالینس در چند سال‬ ‫گذشته حرکت هایی در جهت توقف فروش بنزین به‬ ‫ایران انجام داده اند‪.‬‬ ‫کارشناسان امور نفتی ایران می گویند‪ ،‬کمبودهایی که‬ ‫به دلیل عقب نشینی چنین شرکت های بزرگ نفتی برای‬ ‫ایران ایجاد می شود با فروش بنزین از سوی این شرکت‬ ‫های چینی جبران می شود‪.‬‬ ‫یک مقام رسمی دولت چین در واشنگتن گفت مراودات‬ ‫اقتصادی چین با ایران عادی ‪،‬معمول و در چارچوب‬ ‫قطعنامه های سازمان ملل تنظیم می شود‪.‬‬ ‫با اینکه ایران یکی از بزرگترین تولید کنندگان نفت در‬ ‫دنیاست اما یک سوم بنزین مصرفی خود را از خارج‬ ‫تامین می کند‪.‬عمده پاالیشگاههای این کشور قدیمی و‬ ‫فرسوده هستند و یارانه زیاد دولتی بنزین موجب افزایش‬ ‫مصرف سوخت در ایران شده است‪.‬‬ ‫ایران می گوید خود را برای تحریم احتمالی بنزین‬ ‫آماده کرده است‪.‬‬ ‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

‫پنج شنبه ‪ 1‬اکتبر ‪ • 2009‬سال اول • شماره ‪4‬‬

‫سوریان به صدر بازگشت‬

‫حمید سوریان کشتی گیر وزن ‪ 55‬کیلوگرم ایران‪،‬‬ ‫برای چهارمین بار به مقام قهرمانی وزن خود در‬ ‫مسابقات جهانی کشتی دست یافت‪.‬‬ ‫این ورزشکار ‪ 24‬ساله در فینال مسابقات وزن ‪55‬‬ ‫کیلوگرم‪ ،‬رومن آمویان کشتی گیر اهل ارمنستان که‬ ‫مقام قهرمانی اروپا را در اختیار دارد در دو وقت‬ ‫شکست داد تا دوران ناکامی او در عرصه مسابقات‬ ‫جهانی به پایان برسد‪.‬‬ ‫سوریان که در المپیک ‪ 2۰۰8‬پکن‪ ،‬با وجود‬ ‫امیدهای فراوان‪ ،‬به فینال نرسید و در مسابقه رده بندی‬ ‫هم شکست خورد‪ ،‬در پنجاه و دومین دوره مسابقات‬ ‫قهرمانی جهان که در شهر هرنینگ دانمارک برگزار‬ ‫می شود‪ ،‬دوباره غلبه خود در این وزن را به نمایش‬ ‫گذاشت و در پنج مسابقه ای که برگزار کرد‪ ،‬در‬ ‫هیچکدام از دو وقت مسابقه نتیجه را به حریف واگذار‬ ‫نکرد‪.‬‬ ‫او در دور اول با قرعه استراحت روبرو شد‪ ،‬در‬ ‫دور دوم خواکین مارتینز اسپانیایی را ‪ ۰-1۰‬شکست‬ ‫داد‪ ،‬در دور سوم اسپنسر منگو کشتی گیر آمریکایی‬ ‫را ‪ ۰-7‬برد‪ ،‬و در دور چهارم‪ ،‬در سخت ترین مبارزه‬ ‫آرهان کاراکوش‪ ،‬کشتی گیر ترکیه را ‪ ۰-2‬مغلوب‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫حمید سوریان در نیمه نهایی هاکان نیبلوم‪ ،‬کشتی گیر‬ ‫دانمارکی را با وجود تشویق مستمر تماشاگران بومی‬ ‫‪ ۰-7‬شکست داد و در فینال نیز رومن آمویان را ‪۰-6‬‬ ‫از پیش رو برداشت‪.‬‬

‫‪12‬‬

‫داده و در یک مسابقه فوتبال در شهر هرزوگنوراک‬ ‫در استان باواریا که هر دو آن قرار دارند شرکت‬ ‫کردند‪.‬‬ ‫آدی و رودلف داسلر در دهه ‪ 192۰‬در اتاق‬ ‫رختشویی مادرشان شروع به تولید کفش های ورزشی‬ ‫کردند‪.‬‬ ‫در جریان جنگ جهانی دوم دو برادر احتماال بر سر‬ ‫مسائل سیاسی اختالف پیدا کردند و دو شرکت رقیب‬ ‫را بنیان گذاشتند‪.‬‬ ‫تیم های مختلط‬ ‫این مسابقه اولین فعالیت مشترک دو شرکت از زمان‬ ‫جدا شدن دو برادر در سال ‪ 1948‬از موسسه ای بود‬ ‫که با هم بنیان گذاشته بودند‪.‬‬ ‫مسابقه هفت ‪ -‬پنج پایان یافت اما تیم ها به آدیداس و‬ ‫پوما تقسیم نشده بودند و هر تیم ترکیبی از کارمندان‬ ‫دو شرکت بود‪.‬‬ ‫هربرت هاینر رئیس آدیداس مهاجم تیم برنده بود و‬ ‫یوخن زیتز رئیس پوما نیز در ترکیب تیم برنده حضور‬ ‫داشت‪.‬‬

‫زمانی که دو برادر شرکت های جداگانه خود را بنیان‬ ‫گذاشتند‪ ،‬شهر نیز دو دسته شد و ساکنان تنها به یکی‬ ‫از این دو‪ ،‬که عمده ترین شرکت های هرزوگنوراک‬ ‫بودند‪ ،‬وفاداری داشتند‪.‬‬ ‫دو شرکت به تازگی تصمیم گرفتند در حمایت از‬ ‫سازمان «یک روز صلح» که دوشنبه روز ساالنه آن‬ ‫برای تبری از خشونت بود آشتی کنند‪.‬‬ ‫هیچ یک از دو شرکت اکنون دیگر در کنترل خانواده‬ ‫های بنیانگذار آن نیست‪ ،‬هر چند فرانک داسلر نوه‬ ‫رودلف با کار در هر دو شرکت پوما و آدیداس باعث‬ ‫تعجب برخی از ساکنین شهر شد‪.‬‬ ‫اکثریت سهام پوما از سال ‪ 2۰۰7‬در اختیار شرکت‬ ‫«پی پی آر» فرانسه که وسایل لوکس تولید می کند و‬ ‫همچنین صاحب گوچی است قرار گرفت‪.‬‬ ‫دو شرکت آلمان تولید لباس های ورزشی‪ ،‬پوما و‬ ‫در مقابل سهام گروه آدیداس در انحصار یک شرکت‬ ‫آدیداس‪ ،‬به نزاعی که ‪ 6۰‬سال پیش توسط دو برادر‬ ‫نیست و هیچ سهامداری بیش از ‪ 5‬درصد آن را در‬ ‫بنیانگذار آنها شروع شده بود پایان داده اند‪.‬‬ ‫اختیار ندارد‪.‬‬ ‫کارمندان این دو شرکت روز دوشنبه با یکدیگر دست‬

‫آشتی آدیداس و پوما‬ ‫پس از ‪ 60‬سال‬

‫‪WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM‬‬

‫•‬

‫‪SIMORGH • Issue. 4‬‬

‫بازی ایران و آمریکا شاید بعد‬ ‫از جام جهانی انجام شود‬

‫علی کفاشیان‪ ،‬رئیس فدراسیون فوتبال ایران دوشنبه‬ ‫اعالم کرد که مسابقه دوستانه بین تیم های ملی فوتبال‬ ‫ایران و آمریکا قبل از جام جهانی ‪ 2۰1۰‬ممکن‬ ‫نیست‪.‬‬ ‫آقای کفاشیان پیشتر به رسانه های داخلی اعالم کرده‬ ‫بود که با توجه به دعوت آمریکا از ایران برای دو‬ ‫بازی در تهران و لس آنجلس و سبس باسخ ندادن‬ ‫فدراسیون فوتبال آمریکا به نامه های ایران‪ ،‬انجام این‬ ‫بازی منتفی است‪.‬‬ ‫او گفته بود که برگزاری این بازی با آمریکا قطعی‬ ‫نیست و باید منتظر بمانیم تا بعد از جام جهانی ببینیم‬ ‫چه شرایطی بین دو کشور حاکم است‪.‬‬ ‫محمدنبی‪ ،‬دبیرکل فدراسیون فوتبال پیشتر گفته بود‬ ‫که برای مسابقه با آمریکا در تهران‪ ،‬روز ‪ 27‬آبان‬ ‫بیشنهاد شده است‪.‬‬ ‫دبیر کل فدراسیون فوتبال همچنین اعالم کرده بود که‬ ‫طبق رسم مسابقه های ملی بین دو کشور‪ ،‬در مسابقه‬ ‫با آمریکا سرود ملی این کشور نواخته و برچم آمریکا‬ ‫نیز در ورزشگاه آزادی به اهتزار در خواهد آمد‪.‬‬ ‫علی کفاشیان در گفت و گوی اخیر خود شکل گیری‬ ‫این مسابقه را به بررسی شرایط وابسته و این که چه‬ ‫شرایطی بین دو کشور حاکم است‪ ،‬دانست‪.‬‬ ‫تیم های ملی ایران و آمریکا تا کنون دو بار با یکدیگر‬ ‫روبه رو شده اند که بار نخست در لیون فرانسه و در‬ ‫چارچوب جام جهانی ‪ 1998‬ایران در یکی از مورد‬ ‫توجه ترین بازی های تاریخ جام جهانی دو بر یک‬ ‫پیروز شد‪ .‬در بار دوم در پایان سال ‪ 1999‬طی یک‬ ‫بازی دوستانه در کالیفرنیا دو تیم یک بر یک مساوی‬ ‫شدند‪.‬‬ ‫در سال های اخیر تیمهای بسکتبال‪ ،‬واترپلو‪،‬‬ ‫وزنهبرداری و تنیس روی میز ایران برای برپایی‬ ‫اردوی آمادگی و برگزاری چند مسابقه دوستانه با‬ ‫تیمهای آمریکایی به این کشور سفر کردهاند‪.‬‬ ‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

‫سیمرغ • شماره ‪4‬‬

‫پرویز مشکاتیان‪ ،‬نوازنده و‬ ‫آهنگساز ایرانی درگذشت‬

‫پرویز مشکاتیان‪ ،‬نوازنده و آهنگساز برجسته موسیقی‬ ‫سنتی ایرانی روز دوشنبه‪ ۳۰ ،‬شهریور بر اثر ایست‬ ‫قلبی در خانه اش در تهران درگذشت‪.‬‬ ‫پرویز مشکاتیان در اردیبهشت ‪ 1۳۳4‬در نیشابور به‬ ‫دنیا آمد‪ ،‬آموزش موسیقی و نواختن سنتور را از کودکی‬ ‫نزد پدرش‪ ،‬حسن مشکاتیان آغاز کرد‪.‬‬ ‫او سپس به تهران رفت و در کنار آموختن آکادمیک‬ ‫موسیقی در دانشکده هنرهای زیبا‪ ،‬ردیف میرزا عبدهللا‬ ‫را نزد نورعلی برومند و داریوش صفوت فرا گرفت و‬ ‫در کنار آن ریزه کاری های نوازندگی (به ویژه سه تار)‪،‬‬ ‫گوشه های مهجور و ناشناخته و ضربی های موسیقی‬ ‫ایرانی را از کسانی دیگری چون سعید هرمزی‪ ،‬یوسف‬ ‫فروتن و عبدهللا دوامی می آموخت‪.‬‬ ‫مشکاتیان به جز فراگیری سینه به سینه موسیقی سنتی‬ ‫ایرانی‪ ،‬یادگیری هارمونی‪ ،‬آهنگسازی و ارکستراسیون‬ ‫و آشنایی با موسیقی علمی را از طریق موسیقدانانی‬ ‫چون مهدی برکشلی و محمد تقی مسعودیه ادامه داد‪.‬‬ ‫مشکاتیان درسال ‪ ۵۴‬در آزمون باربد به اتفاق پشنگ‬ ‫کامکار رتبه نخست نوازندگی سنتور را به دست می‬ ‫آورد و درهمان سال به اتفاق داریوش طالیی (نوازنده‬ ‫تار) مقام ممتاز را کسب می کند‪.‬‬ ‫او در اوایل سالهای ‪ 1۳5۰‬به عنوان مدرس موسیقی‬ ‫فعالیتش را در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی که زیر نظر‬ ‫داریوش صفوت اداره می شد‪ ،‬آغاز کرد‪.‬‬ ‫نسلی از برجسته ترین آهنگسازان‪ ،‬خوانندگان‬ ‫و نوازندگان موسیقی در آن سالها در مرکز حفظ و‬ ‫اشاعه موسیقی مشغول به فعالیت بودند؛ کسانی چون‬ ‫محمدرضا شجریان‪ ،‬پریسا‪ ،‬محمدرضا لطفی‪ ،‬حسین‬ ‫علیزاده‪ ،‬داریوش طالیی‪ ،‬داود گنجه ای‪ ،‬نورالدین‬ ‫رضوی سروستانی و جالل ذوالفنون که هرکدام بعدها‬ ‫به وزنه های موسیقی ایران تبدیل شدند‪.‬‬ ‫اما بسیاری از این افراد با اختالفی که با مرکز پیدا‬ ‫کردند‪ ،‬از آنجا بیرون آمدند‪ .‬پرویز مشکاتیان و حسین‬

‫‪• Issue.1‬‬

‫‪AUGUST 2009‬‬

‫‪13‬‬

‫علیزاده گروه عارف و محمدرضا لطفی و پشنگ‬ ‫کامکار گروه شیدا را پایه گذاشته اند‪ .‬دو گروهی که‬ ‫بعضا با هم ادغام می شدند و بیشترین سهم را درارتقاء‬ ‫موسیقی سنتی در سالهای پایانی حکومت پهلوی و‬ ‫سالهای آغازین پس از انقالب داشتند‪.‬‬ ‫مشکاتیان در این سالها در حالیکه بیست و چند سال‬ ‫بیشتر نداشت‪ ،‬تصنیف هایی را سرود که به اعتقاد‬ ‫برخی کارشناسان‪ ،‬از بهترین های موسیقی سنتی ایرانی‬ ‫در نیم قرن اخیرمحسوب می شوند‪.‬‬ ‫در آن سالها گروه عارف بیشتر با پریسا همکاری می‬ ‫کرد و گروه شیدا با محمدرضا شجریان‪.‬‬ ‫کنسرت نوا (با تصنیف پیر فرزانه) که با همکاری‬ ‫گروه عارف با خوانندگی پریسا در جشن هنر شیراز‪،‬‬ ‫در حافظیه برگزار شد شاید اوج کار این گروه در آن‬ ‫دوران باشد‪.‬‬ ‫کنسرت افشاری و کنسرت ماهور (با تصنیف «ای‬ ‫تیر») از دیگر فعالیتهای گروه عارف و پریسا در پیش‬ ‫از انقالب بود‪.‬‬ ‫مشکاتیان در سال ‪ 1۳56‬همراه با دیگر نوازندگان و‬ ‫خوانندگان جوان آن زمان مانند لطفی‪ ،‬علیزاده‪ ،‬پشنگ‬ ‫و بیژن کامکار‪ ،‬شجریان و شهرام ناظری زیر نظر‬ ‫هوشنگ ابتهاج کانون فرهنگی – هنری چاووش را پایه‬ ‫گذاشت‪ .‬کانون چاووش از آن سال تا ‪ 8 1۳62‬کاست‬ ‫منتشر کرد‪.‬محمدرضا شجریان‪ ،‬شهرام ناظری‪ ،‬بیژن‬ ‫کامکار و صدیق تعریف از خوانندگان این مجموعه‬ ‫بودند‪.‬‬ ‫تعدادی از تصنیف های این مجموعه که بعدها به‬ ‫«سرودهای میهنی» مشهور شد را مشکاتیان ساخته‬ ‫بود‪.‬‬ ‫تصنیفهای «همراه شو عزیز»‪« ،‬ایران» (ایران‬ ‫خورشیدی تابان دارد) و «ایرانی» (ایرانی بسر کن‬ ‫خواب مستی) از جمله های سرودهای میهنی ساخته‬ ‫مشکاتیان است که شجریان آنها را خوانده است‪.‬‬

‫زنی بلغاری در راس یونسکو‬ ‫ایرینا بوكووا (‪ )Irina Bokova‬همهی آنچه را که‬ ‫جانشین رئیس پیشین یونسكو باید به آن مجهز باشد با‬ ‫خود به همراه آورده است‪ .‬در كنار زبان مادری خود‪،‬‬ ‫به چند زبان دیگر مسلط است؛ روسی‪ ،‬فرانسوی‪،‬‬ ‫انگلیسی و اسپانیایی‪ .‬از این گذشته او را به عنوان زنی‬ ‫بسیار باهوش و فرهمند میشناسند‪ .‬بوكووا قرار است‬ ‫جانشین کوئیچیرو ماتسورا شود‪ .‬دورهی ‪ 1۰‬سالهی‬ ‫ریاست ماتسورا در ماه نوامبر امسال به پایان میرسد‪.‬‬ ‫روز سه شنبه (‪ 22‬سپتامبر) ایرینا بوكووا در رأیگیری‬ ‫پایانی نمایندگان ‪ ۵8‬کشور شورای اجرایی یونسکو بر‬ ‫رقیب مصری خود‪ ،‬فاروق حسنی‪ ،‬وزیر فرهنگ مصر‬ ‫غلبه كرد‪ .‬اظهارات ضد اسرائیلی فاروق حسنی كه‬

‫‪Thursday Oct. 1, 2009 • Vol. 1 • Issue. 4‬‬

‫نامزد اصلی برای احراز پست ریاست یونسكو به شمار‬ ‫میآمد‪ ،‬پیش از این موج انتقادها را برای او به ارمغان‬ ‫آورد‪ .‬انتقاداتی كه به مخالفت سازمانها و نهادهای‬ ‫گوناگون حقوق بشری‪ ،‬روشنفكران و سیاستمداران‬ ‫بسیاری با انتخاب حسنی منجر شد‪.‬‬ ‫اكنون با انتخاب بوكووا‪ ،‬او نخستین زنی خواهد بود‬ ‫كه ریاست سازمان یونسكو ( نهاد علمی‪ ،‬آموزشی و‬ ‫فرهنگی سازمان ملل متحد ) را بر عهده میگیرد‪ .‬او در‬ ‫دور پایانی رأیگیری با اختصاص ‪ ۳1‬رأی از مجموع‬ ‫‪ ۵8‬رأی برای تصدی این پست برگزیده شد‪ .‬فاروق‬ ‫حسنی ‪ 27‬رأی موافق را از آن خود كرد‪ .‬انتخاب‬ ‫بوكووا باید روز ‪ 1۵‬اكتبر از سوی كنفرانس عمومی‬ ‫یونسكو تأیید شود‪.‬‬

‫شكست رقیبان مشهور‬ ‫بوكووا ‪ ۵7‬سال سن دارد و صاحب دو فرزند است‪.‬‬ ‫اینكه نام او تا كنون توجه زیادی را درمحافل بین المللی‬ ‫به خود جلب نكرده‪ ،‬باید با حضور چهرههای سرشناس‬ ‫در میدان رقابت بر سر تصدی این پست در ارتباط باشد‪.‬‬ ‫در كنار وزیر فرهنگ مصر‪ ،‬برخی سرشناسان دنیای‬ ‫سیاست از جمله «بنیتا فررو‪ -‬والدنر» کمیسر اتریشی‬ ‫اتحادیهی اروپا و معاون وزیر امورخارجهی روسیه‬ ‫الكساندر یاكوونكو رقیبان بوكووا محسوب میشدند‪.‬‬ ‫با وجود این چهرههای سرشناس‪ ،‬بوکووا از میدان به‬ ‫در نرفت‪ .‬وی در جریان كارزار انتخاباتیاش به ‪۴۵‬‬ ‫كشور سر زد‪ .‬با مسئوالن بلندپایهی كشورهای میزبان‪،‬‬ ‫سیاستمداران‪ ،‬روشنفكران و چهرههای سرشناس علمی‬ ‫آن كشورها سخن گفت و از چندین كمیسیون ملی‬ ‫كشورهای گوناگون در ماههای گذشته دیدن كرد‪ .‬او به‬ ‫عنوان رئیس جدید یونسكو قصد پررنگتر كردن نقش‬ ‫این كمیسیونها را در سازمان فراملیتی یونسكو دارد‪.‬‬ ‫به اعتقاد او حلقههای اتصال میان یونسكو و تك تك‬ ‫كشورهای عضو‪ ،‬نگاهبانان حقیقی روح و ارزش یونسكو‬ ‫به شمار میروند‪ .‬اعتقادی كه در درخواستنامهی او‬ ‫برای تصدی این پست نقش بسته بود‪.‬‬ ‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

‫پنج شنبه ‪ 1‬اکتبر ‪ • 2009‬سال اول • شماره ‪4‬‬

‫‪14‬‬

‫‪SIMORGH • Issue. 4‬‬

‫شهره آغداشلو‬

‫برنده جایزه معتبر اِمی شد‬

‫فیلم “در باره الی”‬

‫مناینده سینمای ایران در اسکار‬

‫هیئت معرفی فیلم برگزیده انتخاب کرده است‪».‬‬ ‫ایرانی به آکادمی علوم‬ ‫اعضای این هیئت را کمال تبریزی‪ ،‬ایرج تقیپور‪،‬‬ ‫و هنرهای سینمایی که محمد داودی‪ ،‬مرتضی رزاق کریمی‪ ،‬جمال ساداتیان‪،‬‬ ‫جایزه اش به اسکار کیانوش عیاری‪ ،‬علی معلم و امیر اسفندیاری تشکیل‬ ‫مشهور است‪ ،‬فیلم «در می دهند‪.‬‬ ‫باره الی» را به عنوان‬ ‫فیلم «در باره الی» سال گذشته بعد از حضور‬ ‫نماینده ایران در اسکار‬ ‫گلیشفته فراهانی‪ ،‬بازیگر این فیلم در فیلمی هالیوودی‬ ‫معرفی کرد‪.‬‬ ‫جنجال برانگیز شد به طوری که پای برخی مقامات‬ ‫این هیئت از میان چهار دولتی برای شرکت این فیلم در جشنواره فجر به میان‬ ‫فیلم پیشنهادی‪ ،‬فیلم «در باره آمد و سرانجام این فیلم در جشنواره فیلم فجر به نمایش‬ ‫الی» را به عنوان نماینده در آمد و جوایزی نیز گرفت‪.‬‬ ‫سینمای ایران برای شرکت‬ ‫در فیلم «در باره الی» عالوه بر خانم فراهانی‪ ،‬ترانه‬ ‫در بخش بهترین فیلم زبان‬ ‫خارجی در مراسم جوایز علیدوستی‪ ،‬شهاب حسینی‪ ،‬مریال زارعی‪ ،‬رعنا آزادی‬ ‫ور‪ ،‬احمدی مهرانفر‪ ،‬صابر ابر و مانی حقیقی بازی‬ ‫اسکار معرفی کرد‪.‬‬ ‫می کنند و موضوع آن سفر گروهی از دوستان به شمال‬ ‫پیش از این هیئت است‪.‬‬ ‫معرفی فیلم برگزیده‬ ‫در جمع این گروه یک نفر بعد از سالها اقامت در‬ ‫ایرانی به اسکار‪،‬‬ ‫چهار فیلم «بی آلمان به ایران بازگشته و بعد از جدایی از همسر آلمانی‬ ‫پولی» ساخته اش می خواهد با زنی ایرانی ازدواج کند‪ .‬دوستان قدیمی‬ ‫حمید نعمتهللا‪ »،‬این فرد سفری به شمال انجام می دهند و در این سفر‬ ‫بیست » سا خته از دختری به نام الی نیز دعوت می کنند تا در این سفر‬ ‫عبد ا لر ضا همراه آنها باشد‪ ،‬در دومین روز سفر‪ ،‬الی ناگهان ناپدید‬ ‫کاهانی‪« ،‬تردید» می شود و ماجرا برای یافتن وی ادامه می یابد‪.‬‬ ‫ساخته واروژ کریم مسیحی و «درباره الی» ساخته‬ ‫فیلم در باره الی‪ ،‬چهارمین فیلم اصغر فرهادی است‪.‬‬ ‫اصغر فرهادی را از میان یازده فیلم انتخاب کرده بود‪ .‬آقای فرهادی پیش از این فیلمهای «رقص در غبار»‪،‬‬ ‫«شهر زیبا» و «چهارشنبه سوری» را کارگردانی‬ ‫کرده است‪.‬‬ ‫هیئت معرفی فیلم به اسکار‪ ،‬اعالم کرده که «با‬ ‫این فیلم در جشنواره متعددی شرکت داشته و جایزه‬ ‫توجه به شایستگی های فیلم آخر آقای فرهادی به لحاظ‬ ‫ساختار‪ ،‬مضمون و تکنیک و همچینن موفقیت آن در خرس طالیی بهترین کارگردانی جشنواره برلین و‬ ‫سطوح بین ملی و بین المللی و امکان پخش مناسب در جایزه فیلم برگزیده جشنواره ترایبکا را از آن خود کرده‬ ‫آمریکای شمالی «در باره الی» را به اتفاق آرا برای است‪.‬‬ ‫رقابت در بخش اسکار بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان‬ ‫‪WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM‬‬

‫شهره آغداشلو‪ ،‬بازیگر ایرانی سینما و تلویزیون‬ ‫آمریکا‪ ،‬در شصت و یکمین مراسم اهدای جوایز‬ ‫امی (‪ ،)Emmy‬برای ایفای نقش همسر «صدام‬ ‫حسین» در یک فیلم ساخته شده برای تلویزیون به‬ ‫نام «خانه صدام» برنده این جایزه معتبر در رده‬ ‫بندی بهترین بازیگر نقش مکمل زن شد‪ .‬این مراسم‬ ‫که جوایز آن هر ساله توسط آکادمی هنرها و علوم‬ ‫تلویزیونی به برندگان آن اهدا می شود روز یکشنبه‬ ‫در مرکز «نوکیا» در شهر لس آنجلس برگزار‬ ‫شد‪.‬‬ ‫سلایر کوتاه «خانه صدام» از محصوالت شبکه‬ ‫پرتماشاگر و پرطرفدار «اچ بی او» (‪)HBO‬‬ ‫است که دارای چند کانال تلویزیونی مختلف با‬ ‫برنامه های متنوع و سرگرم‬ ‫کننده با کیفیت‬ ‫باالست که هر‬ ‫سال جوایز متعددی‬ ‫به برنامه ها و‬ ‫سلایر های مختلف‬ ‫آن تعلق می گیرد‪.‬‬ ‫سلایر «خانه صدام»‬ ‫روزهای‬ ‫واپسین‬ ‫قدرت صدام حسین‪،‬‬ ‫دیکتاتور عراقی‬ ‫را در مسند‬ ‫قدرت نشان‬ ‫می دهد‪.‬‬

‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

Thursday Oct. 1, 2009 • Vol. 1 • Issue. 4

15

4 ‫سیمرغ • شماره‬

‫پمپ بنزین‬

‫فروشگاه پردیس‬

SIMORGH MAGAZINE

AUGUST 2009

• Issue.1

‫پنج شنبه ‪ 1‬اکتبر ‪ • 2009‬سال اول • شماره ‪4‬‬

‫مصرف گوشت درمیانسالی می‬ ‫تواند به بهبود انجام فعالیت های‬ ‫بدنی در زمان پیری کمک کند‬

‫مصرف گوشت خطر آسیبدیدگی فیزیکی را در‬ ‫دوران کهنسالی کاهش میدهد‬ ‫مطالعه جدید نشان می دهد مصرف گوشت درمیانسالی‬ ‫حداقل هر دو روز یکبار می تواند در زمان پیری به‬ ‫انجام فعالیت های روزانه کمک کند‪.‬‬ ‫به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز به‬ ‫نقل از رویترز ‪ ،‬در حالی که اکثر افراد در هنگام‬ ‫پیری توانایی انجام کارهای روزانه و شخصی خود را‬ ‫از دست می دهند محققان دریافتند مصرف گوشت در‬ ‫میانسالی می تواند به بهبود انجام این فعالیت ها در زمان‬ ‫پیری کمک کند‪.‬‬ ‫محققان بدین منظور تحقیقی را در خصوص اثرگذاری‬

‫‪WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM‬‬

‫•‬

‫‪16‬‬

‫مصرف غذا و فعالیتهای افراد به انجام رساندند‪.‬‬ ‫بر این اساس آنها مصرف گوشت قرمز و ماهی و‬ ‫تخم مرغ و سایر عوامل موثر زندگی را بر روی هزار‬ ‫و‪۴2‬مرد و هزار ‪ 27۴‬زن ‪ ۴7‬تا ‪ ۵9‬ساله که به طور‬ ‫مستقل زندگی می کردند‪ ،‬بررسی كردند‪.‬‬ ‫این افراد هیچ گونه مشکل قلبی که اصوال با افزایش‬ ‫جذب اسیدهای چرب موجود در گوشت در ارتباط است‬ ‫نداشتند‪.‬‬ ‫محققان بعد از ‪ 19‬سال فعالیتهای این افراد را در‬ ‫هنگام پیری مانند توانایی غذا خوردن به طور مستقل ‪،‬‬ ‫لباس پوشیدن و حمام کردن و حرکت کردن را بررسی‬ ‫کردند‪.‬‬ ‫بر اساس این مطالعه مصرف گوشت حداقل دو بار در‬ ‫هفته در میانسالی در مقایسه با افرادی که کمتر از این‬ ‫مصرف می کردند به طور قابل مالحظه ای خطر آسیب‬ ‫دیدگی فیزیکی بدن را کاهش می دهد‪.‬‬

‫‪SIMORGH • Issue. 4‬‬

‫موجب تشكیل پالك در رگهای خونی و مسدود شدن‬ ‫آنها میشود‪.‬‬ ‫محققان دریافتند كه استرس اجتماعی سبب آزاد شدن‬ ‫بیش از حد طبیعی هورمونهای استرس میشود و این‬ ‫هورمون تجمع چربی را در ناحیه حفره شكمی تشدید‬ ‫میكند‪.‬‬ ‫این نوع چربی نیز به نوبه خود باعث تصلب شرائین‬ ‫در عروق كرونری شده و در نتیجه یكی از عوامل‬ ‫مهم ابتال به بیماریهای قلبی و مرگ و میر در عصر‬ ‫حاضر است‪.‬‬

‫استرس اجتماعی باعث‬ ‫چاقی میشود‬ ‫پژوهشگران هشدار دادند كه استرس اجتماعی سبب‬ ‫بروز چاقی میشود و به افزایش وزن كمك میكند‪.‬‬ ‫به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ‪،‬‬ ‫تحقیقات نشان داده است كه استرس اجتماعی باعث‬ ‫انباشته شدن چربی بیشتر در حفره شكمی میشود و‬ ‫بنابراین خطر بروز حمله قلبی را تشدید میكند‪.‬‬ ‫به گفته پژوهشگران؛ استرس و تنشهای اجتماعی‬

‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

‫سیمرغ • شماره ‪4‬‬

‫یادداشتی از تورنتو‬ ‫بکش ولی خوشگلم کن‬ ‫سوریه کبیری ‪ -‬واشنگنت پریزم‬

‫‪17‬‬

‫‪Thursday Oct. 1, 2009 • Vol. 1 • Issue. 4‬‬

‫از همه بهتر این که مراجعان تنها پس از دو هفته به نتیجه مثبت می رسند و در‬ ‫طول ده هفته بعد نیز با استفاده از کرم مخصوص‪ ،‬سوختن چربی در مواضع درمان‬ ‫شده و استحکام پوست نیز افزایش می یابد‪ .‬بنابراین نگرانی بسیار کمتری در مورد‬ ‫پوستهای شل و آویزان وجود دارد‪.‬‬ ‫هزینه درمانی کمتر (‪۳۰۰۰‬ـ‪ ۳2۰۰‬دالر‪ ،‬در برابر ‪ ۵۰۰۰-۴۵۰۰‬دالر برای روش‬ ‫مکش) مزیت دیگر ابداع این پزشک است‪ .‬به عبارت دیگر روش وی نه تنها با‬ ‫مخاطره کمتر و نتایج مقبول تر و مداوم تری همراه است‪ ،‬بلکه از نظرمالی نیز‬ ‫مقرون به صرفه تر می باشد‪.‬‬ ‫به طور کلی مزیتهای این روش نسبت به روش مرسوم مکش را می توان به این‬ ‫ترتیب گروه بندی کرد‪:‬‬ ‫‪ -1‬یک برهه ‪1۰‬هفته ای برداشت چربی ‪ -‬با روشی خاص‪ -‬و استفاده از کرم‬ ‫مخصوص‪ ،‬هم سبب الغری می شود و هم پوست روی موضع را نرمتر و جمع و‬ ‫جور می کند‪.‬‬ ‫‪ -2‬می تواند ناهنجاریهای باز مانده از روش مکش را ترمیم کند‪.‬‬ ‫وقتی می گویم پزشکانی مدعیند که می توانند هفته ای ‪4‬ـ‪ ۵‬و ماهی ‪1۰‬پوند کم کردن‬ ‫از وزن مراجعین خود را ضمانت دهند ‪ ،‬دکتر گور می گوید که درمانگاه او برای‬ ‫کاهش وزن نیست و می افزاید‪ « :‬ما میزان چربی را کم می کنیم و مواضع مقاوم در‬ ‫برابر ورزش را صاف می کنیم‪.‬‬ ‫بنابراین مشتری ممکن است وزن کم کند یا نکند‪ ،‬اما چربیهای مواضع مورد نظر از‬ ‫بین می رود‪ .‬در نتیجه با انجام تمرینات ورزشی مناسب‪ ،‬چربیهای باقیمانده به عضله‬ ‫تبدیل می شود و با روش مناسب تر سوزاندن چربی‪ ،‬از تشکیل مجدد آن جلوگیری‬ ‫می شود‪.‬‬

‫شاید تا کنون هیچگاه ضرب المثل ایرانی «بکش ولی خوشگلم کن» مثل روزگار‬ ‫ما مصداق نداشته است‪ .‬آمار تکان دهنده از تعداد افراد و به ویژه زنانی که در‬ ‫جراحیهای زیبایی کشته‪ ،‬مجروح و ناقص می شوند و صدمه می بینند را‪ ،‬می توان‬ ‫گواهی خاموش در تایید این ضرب المثل دانست‪.‬‬ ‫اما دکتر استن گور مصمم است خالف این را ثابت کند‪ .‬وقتی در مورد این ضرب‬ ‫المثل برایش توضیح می دهم‪ ،‬با لبخندی مودبانه با آن مخالفت می کند‪ .‬او برای‬ ‫افرادی که مایلند اندامشان در زیباترین حالت ممکن باشد‪ ،‬شیوه های جدیدی با‬ ‫مخاطرات بسیار اندک دارد‪.‬‬ ‫این دکتر ساکن تورنتو‪ ،‬در درمانگاه (کلینیک) ضد چاقی لیپی دکتر‪ ،‬دو روش‬ ‫الغری موضعی ابداع کرده که میزان ایمنی آنها از جراحی چربی مکش (لیپو‬ ‫ساکشن) مرسوم‪ ،‬بسیار بیشتر است‪ .‬او روش خودش را «ترکیب چربی برداری»‬ ‫نامیده که برای روشهای موجود‪ ،‬نوعی جایگزین بدون نیاز به جراحی محسوب می‬ ‫شود‪.‬‬ ‫خود او در این مورد می گوید‪« :‬ابتدا باید بگویم که تلقی ما این است که این روش‬ ‫اطمینان بخش تر است‪ .‬چرا که بیهوشی عمومی ندارد که به خودی خود یک مخاطره‬ ‫محسوب می شود‪ .‬مخاطره دیگرعمل جراحی مکش‪ ،‬این است که به خاطر آزاد شدن‬ ‫حجم انبوهی از چربی‪ ،‬می تواند سبب انسداد جریان خون شود‪(.‬چرا که ممکن است‬ ‫تکه های چربی با فشار به داخل خون وارد شود و به ریه ها برسد‪).‬‬ ‫همچنین پس از جراحیهای مرسوم‪ ،‬ممکن است چند هفته تا چند ماه طول بکشد تا‬ ‫کبودی‪ ،‬درد و تورم بهبود یابد‪ ۶ .‬تا ‪ 8‬هفته پوشیدن لباس تنگ برای فشار بر موضع‬ ‫چربی برداری شده به منظور جمع و جور کردن آن و خودداری از ورزش در طول‬ ‫این مدت‪ ،‬از دیگر معایب جراحی مکش محسوب می شود‪.‬‬ ‫در این روش از دستگاههای مکنده سریع استفاده می شود که ممکن است سبب فرو‬ ‫رفتگی‪ ،‬شیار‪ ،‬و عدم تقارن شود‪ .‬در عین حال روش مکش‪ ،‬پوست روی موضع را‬ ‫محکم نمی کند‪ .‬بنابراین هر قدر میزان چربی برداشته شده بیشتر باشد‪ ،‬احتمال شل‬ ‫و آویزان شدن پوست نیز بیشتر می شود‪.‬‬ ‫در مقابل‪ ،‬روش دکتر گور ‪ -‬به گفته خودش‪ -‬مزایای فراوانی دارد‪ .‬در این روش‬ ‫از ابزار ظریف و لطیف استفاده می شود و دستگاههای مکنده هرگز جایی در آن‬ ‫ندارند‪ .‬چرا که او به جای استفاده از دستگاه‪ ،‬از سرنگ و دست برای مکش حجم‬ ‫کمی از چربی بهره می برد‪.‬‬ ‫توصیه همیشگی دکتر این است‬ ‫را‬ ‫آنها‬ ‫واحد‪،‬‬ ‫آن‬ ‫در‬ ‫چربی‬ ‫از‬ ‫فراوانی‬ ‫حجم‬ ‫مکش‬ ‫و‬ ‫عمیق‬ ‫او به جای حفر گودیهای‬ ‫که پیش از جراحی شکم تا آنجا که‬ ‫ا‬ ‫مکان دارد‪ ،‬باید عضالت آن را تقویت کرد‬ ‫الیه الیه برمی دارد‪ .‬مراجعین تشویق می شوند که بالفاصله پس از پایان کار‪ ،‬به‬ ‫تمرینات ورزشی بپردازند و روز بعد نیز به کارهای عادی خود باز گردند‪ .‬بنابراین‬ ‫وقتی تلف نمی شود‪ ،‬پوشیدن لباس سفت و سخت نیز برای مدتی طوالنی ضرورتی از آنجا که نگرانی اکثر مراجعین( با هر روش) مربوط به بازیافت چربیهای از بین‬ ‫برده شده است‪ ،‬از دکتر گور می پرسم که در روش او امکان چنین بازیافتی چقدر‬ ‫ندارد و بیماران تنها دو هفته یک لباس سبک ویژه الغری می پوشند‪.‬‬ ‫است‪ .‬در پاسخ اظهار می کند که وقتی انسان مواظب نباشد‪ ،‬چربیها دوباره بر می‬ ‫ً‬ ‫گردند‪ .‬چرا که‬ ‫اصوال چربی به این سبب تولید می شود که بدن نتواند کالریهای تولید‬ ‫شده بر اثر غذا خوردن را بسوزاند‪.‬‬ ‫وی می افزاید‪ « :‬از آنجا که ما هیچ رژیم غذایی ویژه ای تجویز نمی کنیم‪ ،‬دو توصیه‬ ‫به مراجعین خود داریم‪ .‬یکی اینکه هر روز دست کم نیم ساعت پیاده روی سریع‬ ‫داشته باشند و دیگر اینکه از کرم مخصوص ما استفاده کنند‪ ».‬به گفته وی‪ ،‬مصرف‬ ‫این کرم پس از ‪ 1۰‬هفته‪ ،‬به هفته ای دو بار کاهش می یابد‪.‬‬ ‫حاال می خواهم بدانم آیا نمی توان بدون مصرف این کرم از شر چربی خالص شد‪.‬‬ ‫پاسخ می دهد‪« :‬بیشتر مردم به ویژه خانمها‪ ،‬به خاطر سیستم سوخت و ساز بدنشان‬ ‫در اطراف رانها و شکم خود چربیهایی دارند که در برابر تمرینات ورزشی مقاومند‪.‬‬ ‫کرم ما این سیستم را تغییر می دهد و چربیهای مقاوم را تبدیل به نوع دیگری می کند‬ ‫که در برابر ورزش مقاومت نداشته باشد‪ .‬وقتی افراد با استفاده از کرم ما ورزش‬ ‫کنند‪ ،‬چربیهایشان به نحوی کارا‪ ،‬خرد و آب می شود‪ .‬مراجعین ما می دانند که اگر‬ ‫استفاده از کرم ما را کنار بگذارند ‪-‬حتی اگر ورزش کنند‪ ،-‬امکان بازگشت تدریجی‬ ‫این چربیها به قسمتهای ذکر شده بدن‪ ،‬وجود دارد‪.‬‬ ‫گور توجه مادرانی را که وضع حمل کرده اند به این نکته جلب می کند که انتظارات‬ ‫این دکتر ساکن تورنتو‪ ،‬دو روش الغری موضعی ابداع کرده که میزان ایمنی‬ ‫واقع بینانه داشته باشند‪ .‬چرا که در مورد آنها چند مسئله وجود دارد‪ .‬باردار شدن نه‬ ‫آنها از جراحی چربی مکش (لیپو ساکشن) مرسوم‪ ،‬بسیار بیشتر است‪.‬‬ ‫تنها باعث بزرگتر شدن جثه‪ ،‬بلکه سبب تولید پوست اضافه هم می شود که به کشیده‬

‫‪• Issue.1‬‬

‫‪AUGUST 2009‬‬

‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

‫پنج شنبه ‪ 1‬اکتبر ‪ • 2009‬سال اول • شماره ‪4‬‬

‫و ضعیف شدن عضالت شکم منجر می شود‪ .‬حاال اگر این عضالت زیادی کش آمده‬ ‫باشند‪ ،‬دیگر هرگز آن اندازه قوی نمی شوند که امعاء و احشاء را نگهدارند‪ .‬بنابراین‬ ‫حتی پس از عمل مکش باز هم شکم برآمده باقی می ماند‪ .‬البته باید پس از زایمان‪،‬‬ ‫تمرینات ورزشی مخصوص تقویت عضالت انجام داد‪ .‬اما همان گونه که گفته شد‬ ‫در صورتی که این عضالت بیش از حد کشیده شده باشد‪ ،‬این تمرینات نیز بی اثر‬ ‫خواهد بود‪.‬‬

‫روش دکتر گور با مالیمت بافتهای اضافی چربی را از بین می برد‬

‫پس البد در این حالت تنها جراحی کامل شکم (تامی تک) می تواند موثر باشد؟ دکتر‬ ‫گور می گوید‪« :‬مخاطره انجام جراحی کامل شکم در هنگام وجود عضالت ضعیف‬ ‫این است که بیمار در حالت بیهوشی کامل طاق باز دراز می کشد تا جراح مقدار‬ ‫الزم چربی و پوست اضافه را بردارد‪ .‬وقتی بیمار به پا می خیزد‪ ،‬به خاطر ضعیف‬ ‫بودن عضالت‪ ،‬دوباره شکم بیرون می زند و پوستی که در هنگام دراز کشیدن عالی‬ ‫به نظر می رسید‪ ،‬مثل یک ورق کاغذ نازک می شود‪ .‬این پوست نازک‪ ،‬به صورت‬ ‫کابوسی در می آید که قابل مرمت نیست‪ .‬از این روست که بسیاری از زنان ‪ -‬و‬ ‫به ویژه آنها که خود را به دست یک جراح بی تجربه سپرده اند‪ ،-‬شکم ورقلمبیده و‬ ‫پوست شکمی به نازکی کاغذ دارند‪».‬‬ ‫توصیه همیشگی دکتر این است که پیش از جراحی شکم تا آنجا که امکان دارد‪ ،‬باید‬ ‫عضالت آن را تقویت کرد‪ .‬او نصیحت می کند که اگر این عضالت تقویت نشدند‪،‬‬ ‫از جراحی شکم خودداری شود‪ .‬وی می افزاید که اگر میزان پوست اضافی کم باشد‪،‬‬ ‫با روش خودش می تواند آن را از بین ببرد‪ .‬چرا که به جای برداشتن آن‪ ،‬با استفاده‬ ‫از کرم مخصوص خودش‪ ،‬آن را محکم و جمع و جور می کند‪.‬‬ ‫می پرسم‪« :‬این کار (کوچک کردن شکم) به اینهمه درد سر می ارزد؟ می گوید‪« :‬‬ ‫ً‬ ‫اوال روش ما در مقایسه با روش رایج مکش‪ ،‬بی خطر و ناچیز است‪ .‬مراجعین تنها‬ ‫چند ساعتی اینجا هستند و روند کار بسیار آسان است‪ .‬اگر این مراجعان روشهای‬ ‫دیگر را ً‬ ‫قبال آزموده باشند‪ ،‬کار ما برایشان مانند آب خوردن است‪.‬‬ ‫اما من نمی توانم بگویم که ارزشش را دارد یا نه؛ چرا که این اقدام‪ ،‬امری شخصی‬ ‫است که هر بیمار باید خودش در مورد آن تصمیم بگیرد‪ .‬با این حال ما برخالف سایر‬ ‫درمانگاه ها‪ ،‬تضمین می کنیم در صورتی که بیمار پس از ‪1۰‬هفته‪ ،‬نتایج ملموس و‬ ‫قابل اندازه گیری مشاهده نکند‪ ،‬پولش را پس بدهیم‪.‬‬ ‫( باید بگویم) تا به حال برای درمان سلولهای چربی تنها ‪ ۳٪‬از مراجعین پولشان را‬ ‫پس گرفته اند و برای روش اصلی مان هیچکس چنین کاری نکرده است‪ .‬کسانی که‬ ‫مایلند در مورد کارهای ما و چگونگی نتایج آن اطالعات بیشتری داشته باشند‪ ،‬می‬ ‫توانند به سایت ما ‪ www.lipidoctor.com‬مراجعه کنند‪« .‬‬ ‫نانسی که اخیراً به خاطر خالص شدن از شر رانهای بزرگش به دکتر مراجعه کرده‪،‬‬ ‫می گوید‪« :‬شکل پاهایم تغییر کرده و حاال مشتاقانه منتظر محکم شدن پوستشان‬ ‫هستم‪ ».‬او در پاسخ به این سوال که چه توصیه ای به کسانی دارد که با همین مشکل‬ ‫بخواهند به دکتر گور مراجعه کنند‪ ،‬می گوید‪« :‬این روش بدون تردید موثر است‪ .‬من‬ ‫با تمرینات ورزشی به نتیجه نرسیدم‪ .‬اما با این روش بالفاصله نتایج چشمگیر حاصل‬ ‫شد‪ .‬البته هنوز آن طور که باید و شاید به نتیجه مطلوب نرسیده ام‪ ،‬اما از تغییراتی‬ ‫که تا کنون حاصل شده‪ ،‬خیلی هیجان زده ام‪« .‬‬ ‫چگونگی روش کار‬ ‫دکتر گور با خرد کردن چربی و واداشتن اجزای آن به خروج از سلول چرب‪ ،‬این‬ ‫‪WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM‬‬

‫•‬

‫‪18‬‬

‫‪SIMORGH • Issue. 4‬‬

‫سلولها را کوچک می کند‪ .‬سپس چربیهای خرد شده‪ ،‬اسیدهای چرب و گلیسرین با‬ ‫تمرینات ورزشی می سوزند‪ .‬وقتی چربی اضافی از بین می رود‪ ،‬سلولها کوچک‬ ‫می شود و به اندازه طبیعی خود برمی گردند‪ .‬این روش در عرض ‪ 1۰‬هفته پوست‬ ‫روی محل کوچک شده را محکم و نرم می کند‪.‬‬ ‫این کار در سه مرحله انجام می شود‪:‬‬ ‫مرحله اول‪ :‬در طول یک ساعت‪ ،‬پزشک یک مایع ضدعفونی شده مرکب از بیهوشی‬ ‫موضعی و به حرکت در آورنده چربی را‪ ،‬از طریق لوله جراحی ظریفی وارد‬ ‫سلولهای چربی موضع مورد نظر می کند‪ .‬در این مرحله‪ ،‬بافتهای چربی به طور‬ ‫مستمر خرد می شوند و چربیها در درون سلولها به حرکت درمی آیند‪ .‬پزشک‬ ‫همچنین پوستی را که روی سلول یا بافتهای زخمی چسبیده‪ ،‬از آنها جدا می کند که‬ ‫این پوست بتواند به نرمی محکم شود‪.‬‬ ‫مرحله دوم‪ :‬پس از پایان مرحله نخست و تا سه ماه بعد‪ ،‬بیمار هر روز صبح و یا‬ ‫پیش از آغار تمرینات ورزشی‪ ،‬و نیز هرشب یک دست کرم روی موضع (های)‬ ‫مورد نظر می مالد‪ .‬این کرمها‪ ،‬ترکیبی از مواد دارویی و غیر دارویی خاصی را‬ ‫مستقیما از طریق پوست به درون بافت سلول چربی وارد می کند‪ .‬این کار نه تنها‬ ‫ادامه خرد کردن بافتهای چربی مرحله نخست است‪ ،‬بلکه از تجمع آنها در محل‬ ‫(های) درمان شده پیشگیری می کند‪ .‬در انتهای این برهه‪ ،‬تمام چربی اضافی به‬ ‫حرکت در می آید‪ ،‬سلولهای دارای چربی به اندازه معمولی خود باز می گردند و‬ ‫پوست هم محکمتر ونرمتر می شود‪.‬‬ ‫مرحله سوم‪ :‬در این مرحله‪ ،‬بیمار برای حفظ درازمدت این حالت‪ ،‬کرم تجویز شده‬ ‫را به موضع (های) مورد نظر می مالد‪ .‬این کار از یک بار در روز آغاز می شود‬ ‫و به دو یا سه بار در هفته کاهش می یابد‪ .‬بیمار و دکتر با هم همکاری می کنند تا‬ ‫اندازه مصرف مورد نیاز برای پیشگیری از تجمع مجدد چربی در بخش های درمان‬ ‫شده و حفظ گوشت بی چربی را به دست آورند‪.‬‬ ‫استفاده طوالنی مدت از این کرم‪ ،‬به ویژه از آن جهت اهمیت دارد که از پیشرفت‬ ‫چربی جلوگیری می کند‪ .‬مواد ی که این کرم از آنها ساخته شده‪ ،‬مالیم و بی خطرند‪.‬‬ ‫از این کرم می توان به راحتی در خانه یا سالن ورزش استفاده کرد‪.‬‬ ‫روش دکتر گور با مالیمت بافتهای اضافی چربی را از بین می برد و از آنجا که با‬ ‫وارد کردن مواد ضد چربی همراه است‪ ،‬بیمار از هر دو کار بهترین نتیجه را می‬ ‫گیرد که شامل برداشتن بافتهای اضافی چربی‪ ،‬جمع و جور کردن سلولهای باقیمانده‬ ‫و محکم شدن پوست روی آنها می شود‪.‬‬

‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

‫سیمرغ • شماره ‪4‬‬

‫‪19‬‬

‫‪Thursday Oct. 1, 2009 • Vol. 1 • Issue. 4‬‬

‫حکایت یک قهرمان‬

‫آرتو اشی قهرمان افسانه ای تنیس ویمبلدون به خاطر‬ ‫خون آلوده ای که در جریان یک عمل جراحی در سال‬ ‫ِ‬ ‫‪ 1983‬دریافت کرد‪ ،‬به بیماری ایدز مبتال شد و در بستر‬ ‫مرگ افتاد‪ .‬او از سراسر دنیا نامه هایی از طرفدارانش‬ ‫دریافت کرد‪ .‬یکی از طرفدارانش نوشته بود‪:‬‬ ‫چرا خدا تو را برای چنین بیماری انتخاب كرد؟‬ ‫او در جواب گفت ‪:‬‬ ‫در دنیا‪ 50 ،‬میلیون کودک بازی تنیس را آغاز می‬ ‫کنند‪ 5 .‬میلیون نفر یاد می گیرند که چگونه تنیس بازی‬ ‫کنند‪ 500.‬هزار نفر تنیس را در سطح حرفه ای یاد می‬ ‫گیرند‪ 50.‬هزار نفر پا به مسابقات می گذارند‪ 5 .‬هزار نفر‬ ‫سرشناس می شوند‪ 50 .‬نفر به مسابقات ویمبلدون‬ ‫راه پیدا می کنند‪ ،‬چهار نفر به نیمه نهایی می رسند و‬ ‫دو نفر به فینال ‪ ...‬و آن هنگام که جام قهرمانی را روی‬ ‫دستانم گرفته بودم‪ ،‬هرگز نگفتم خدایا چرا من؟‬ ‫و امروز هم که از این بیماری رنج می کشم‪ ،‬نیز نمی‬ ‫گویم خدایا چرا من؟‬

‫‪• Issue.1‬‬

‫‪AUGUST 2009‬‬

‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

‫‪20‬‬

‫پنج شنبه ‪ 1‬اکتبر ‪ • 2009‬سال اول • شماره ‪4‬‬

‫‪SIMORGH • Issue. 4‬‬

‫‪RAMONA AMIRI‬‬

‫زیبایی هدفمند – داستان زندگی رامونا امیری‬

‫شعار «زیبایی هدفمند» که درباره ملکه زیبایی جهان به کار می رود ‪ ،‬در‬ ‫رابطه با کسی است که دارای صفات هوش و ذکاوت‪ ،‬قدرت تصمیم گیری‪،‬‬ ‫بصیرت‪ ،‬درستی‪ ،‬شخصیت و زیبایی ظاهری و باطنی باشد و رامونا امیری‬ ‫نمونه بارز چنین شخصیتی است که اعتقاد کامل در سعی و تالش داشته و‬ ‫پیوسته در صدد است که کارها را به بهترین نحو به انجام برساند‪ .‬رامونا دارای‬ ‫یک زندگی باورنکردنی و پر از دستاوردهای بزرگ است‪ .‬وی با عالقه و‬ ‫سخت کوشی ‪ ،‬دائما به شکوفایی خود ادامه داده و برای پیشرفت تحصیالتش از‬ ‫هیچ کوششی فروگذار نمی کند‪.‬‬ ‫رامونا در محیطی کامال چندفرهنگی در مونترال به دنیا آمد و پرورش یافت‪.‬‬ ‫این امر اثری عمیق بر عالقه او به فرهنگ های مختلف و باالخره به فراگیری‬ ‫پنج زبان بین المللی منجر شد‪ .‬وی بعد از آن که با خانواده خود در سال ‪1997‬‬ ‫به ونکوور نقل مکان نمود ‪ ،‬شغل دانشگاهی موفقیت آمیزی را آغاز کرد و با‬ ‫وجود برنامه ای پرکار دائما بطور داوطلبانه وقت خود را صرف امور خیریه‬ ‫نمود‪ .‬رامونا در سن ‪ 2۰‬سالگی با افتخار به دریافت درجه کارشناسی نائل‬ ‫گردید‪.‬‬ ‫رامونا در ماه جوالی ‪ 2۰۰5‬به عنوان ملکه زیبایی کانادا انتخاب و با این‬ ‫عنوان افتخارآمیز توانست در امور خیریه در سطح گسترده تری فعالیت نماید‪.‬‬ ‫او در جمع آوری هزاران دالر اعانه برای انجمن سرطان کانادا‪ ،‬انجمن ام اس‪،‬‬ ‫بنیاد ‪ Rock Solid‬و بنیاد سرطان سینه کانادا همکاری نموده است‪.‬‬ ‫رامونا به عنوان ملکه زیبایی کانادا این امکان را بدست آورد که تجربیات‬ ‫زیادی را که تغییر دهنده زندگی است ‪ ،‬بدست آورد‪ .‬در ماه دسامبر ‪ 2۰۰5‬به‬ ‫عنوان نماینده کانادا به شهر سانیا در چین مسافرت نمود تا در مسابقات ملکه‬ ‫زیبایی شرکت نماید‪ .‬وی به عنوان یکی از دوازده نفر اول وهمچنین نفر دوم‬ ‫ملکه زیبایی کشورهای آمریکایی انتخاب گردید‪ .‬و تنها شرکت کننده ای بود که‬ ‫در رقابت های لباس‬ ‫شنا و استعداد یکی از پنج نفر ردیف اول و بدریافت‬ ‫مدال برای انجام رقص عربی که حرکات آن را‬ ‫خودش طراحی نموده بود ‪ ،‬نائل گردید‪.‬‬ ‫رامونا در سال ‪ 2۰۰7‬به عنوان نفر دوم ملکه‬ ‫زیبایی کانادا انتخاب و تجربیاتی که در این دوره‬ ‫بدست آورد اثر مثبت فوق العاده زیادی بر او‬ ‫داشت‪.‬‬ ‫این رابطه هماهنگی با خانواده ملکه زیبایی کانادا‬ ‫‪ ،‬اخیرا موجب گردید که رامونا پست سرپرستی‬ ‫امور داخلی سازمان را بر عهده بگیرد‪ .‬ضمنا‬ ‫رامونا از سال ‪ 2۰۰6‬شغل دیگری را در توسعه‬ ‫امور مستغالت آغاز کرد و به عنوان مدیر پروژه‬ ‫یک شرکت معتبر توسعه عمران تحصیالت خود‬ ‫را در راه رسیدن به سازنده درجه یک مجاز‬ ‫ساختمان ادامه داد و تصمیم دارد که در ظرف‬ ‫سه سال پست مدیریت عامل آن سازمان را بر‬ ‫عهده بگیرد‪.‬‬ ‫رامونا با ابتکار خود با کسب گواهی «ساخت‬ ‫سبز» استانداردهای شرکت را باال برد تا در‬ ‫راه مبارزه برعلیه گرم شدن جهانی حمایت‬ ‫خود را نشان داده باشد‪ .‬وی شغل دیگری در برگرفته از‪ :‬وب سایت رسمی رامونا امیری‬

‫مدلینگ و هنرپیشگی در فیلم و تلویزیون نیز اختیار‬ ‫نمود و اخیرا قراردادی با شرکت ‪Pacific Artist‬‬ ‫‪ Management‬امضا نموده و با شرکت در‬ ‫کالسهایی که دارای استادان معتبر هنرپیشگی می‬ ‫باشند فعاالنه در صدد بهبود حرفه خود می باشد‪.‬‬ ‫نامبرده از اینکه گاهگاهی میزبانی مراسم و داوری‬ ‫مسابقات زیبایی را بر عهده گیرد لذت می برد‪ .‬به‬ ‫اضافه به منظور رفع اشتیاق خود از رقص های‬ ‫خاورمیانه ای ‪ ،‬با حضور درکارگاههایی با بعضی از‬ ‫استادان درجه اول رقص عربی به کار خود ادامه می‬ ‫دهد‪ .‬رقص او را از لحاظ روحی و جسمی سالم نگاه‬ ‫می دارد‪ .‬پاره ای از سایر سرگرمی های او شامل‬ ‫مطالعه‪ ،‬یوگا‪ ،‬اسکی‪ ،‬تنیس و موسیقی می باشد‪.‬‬ ‫هنگامی که از او سوال شد‪« :‬چه چیزی برای او در‬ ‫زندگی از همه مهم تر است؟» جواب داد «خانواده‪،‬‬ ‫چون خانواده بنیاد بنایی است که من بر روی آن قرار‬ ‫دارم‪ .‬آن ها باعث می شوند که من روی پای خود‬ ‫بایستم و آن ها در قلب من جای دارند و تا ابد جزئی‬ ‫از زندگی فعاالنه من خواهند بود‪».‬‬

‫‪WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM‬‬

‫•‬

‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

‫‪21‬‬

‫سیمرغ • شماره ‪4‬‬

‫‪Thursday Oct. 1, 2009 • Vol. 1 • Issue. 4‬‬

‫تفنگت را زمین بگذار‬

‫وقتی‬

‫شجریان‬

‫زیر زمینی میشود‬

‫كه من بیزارم از دیدار این خونبار ناهنجار‬ ‫تفنگ در دست تو یعنی زبان آتش و آهن‬ ‫من اما پیش این اهریمنی ابزار بنیانكن‬ ‫ندارم جز زبان دل – دلی لبریز از مهر تو –‬ ‫ای با دوستی دشمن!‬ ‫زبان آتش و آهن‬ ‫زبان خشم و خونریزی است‬ ‫زبان قهر چنگیزی است‬ ‫بیا بنشین بگو بشنو سخن شاید‬

‫وقتی دو‪ ،‬سه ماه قبل شایعه شد كه استاد شجریان‬ ‫مشغول ضبط دو اثر جدید است‪ ،‬كمتر كسی تصور‬ ‫میكرد استقبال از این آثار تا به این حد شگفتانگیز‬ ‫باشد‪ .‬درست در بحبوحه اتفاقات پس از انتخابات‬ ‫بود و حتی شنیده شد كه استاد برای جلوگیری‬ ‫از هرگونه رویداد غیرقابل كنترلی‪ ،‬قید ضبط در‬ ‫استودیوهای عمومی را زده و بیش از صد میلیون‬ ‫جتهیزات را به درون «دل آواز» برده تا این كارهای جدید‬ ‫را در آجنا ضبط كند! شجریان به فاصله كمی «رندان‬ ‫مست» را منتشر كرد؛ آلبومی كه بخش دوم كنسرت‬ ‫اخیر او و گروه «شهناز» (در تهران و اجراهای كنونی‬ ‫تور آمریكا و اروپا) بود‪ .‬قطعات گروهی و تصنیفها‬ ‫(با سازهای جدید استاد از قبیل ساغر‪ ،‬صراحی و‪)...‬‬ ‫دوباره در استودیو ضبط و ساز و آوازها از همان اجرای‬ ‫زنده تابستان ‪( 87‬تاالر كشور) در آلبوم گنجانده شد‪.‬‬ ‫اما چه شد كه «رندان مست» با چنین استقبال‬ ‫خیرهكنندهای همراه شد؟ چه شد كه در این مدت‬ ‫آدمهایی را میدیدی كه تاكنون عالقه چندانی به‬ ‫شجریان و آثارش نداشتند و حاال حریصانه «رندان‬ ‫مست» گوش میكردند؟! یا از آن عجیبتر كسانی‬ ‫كه حتی نسبت به استاد و آثارش جبهه داشتند و‬ ‫حاال طرفدار سرسختاش شده بودند! دلیل این همه‬ ‫چه بود؟‬ ‫قطعا نه «رندان مست» آلبومی در سطح بیداد‪،‬‬ ‫آستان جانان‪ ،‬بیتو به سر منیشود‪ ،‬فریاد‪ ،‬عشق داند‬ ‫و‪ ...‬بود؛ و نه طرفداران محمدرضا شجریان یكشبه‬ ‫خوابمنا و چند برابر شده بودند! اما‪...‬‬ ‫«رندان مست» همه ماجرا نبود‪ .‬وقتی مردم سرخوش‬ ‫از شنیدن این آلبوم بودند‪ ،‬استاد ضربه دوم را محكمتر‬ ‫فرود آورد تا ارادت قاطبه جامعه نسبت به او مضاعف‬ ‫شود!‬ ‫دلآواز سینگل جدید استاد را روی وبسایت خود قرار‬ ‫داد؛ سینگلی كه قرار بود به صورت رایگان و در فضای‬ ‫مجازی دست به دست و گوش به گوش بچرخد‪« :‬زبان‬ ‫آتش» با شعری از مرحوم فریدون مشیری‪ ،‬آهنگی از‬ ‫محمدرضا شجریان و تنظیم مجید درخشانی‪.‬‬ ‫آن زمان كه حامیان دولت در كیهان و رسانههای‬ ‫دیگرشان‪ ،‬سخیفترین توهینها را به شجریان بزرگ‬ ‫نسبت میدادند و استاد را با ساسیمانكن مقایسه‬ ‫میكردند‪ ،‬او ترجیح داد در مقابل این عقدهگشاییها‬ ‫سكوت كند و در عوض حرفش را در قالب هنرش بیان‬ ‫كند؛ و چه حرفی صریحتر و بیپردهتر از آنكه او خواند‪:‬‬

‫‪• Issue.1‬‬

‫‪AUGUST 2009‬‬

‫«تو از آیین انسانی چه میدانی‪...‬؟!»‬ ‫موسیقی ایران با «زبان آتش» یاد «چاووشها» را در‬ ‫دلش زنده كرد!‬ ‫***‬ ‫شجریان (همانگونه كه در مصاحبه با بیبیسی‬ ‫فارسی گفت) همچنان میخواهد كه صدایش‬ ‫سروش وجدانهای بیدار مردم این خاك و بوم باشد‪.‬‬ ‫زمانی ملتی قصد انقالب و براندازی رژیم شاهنشاهی‬ ‫را داشت و شجریان همصدا با آنها خواند‪« :‬تفنگم را‬ ‫بده تا ره بجویم‪ /‬كه هر كه عاشقه پایش به راهه‪.../‬‬ ‫تو كه با عاشقان درد آشنایی‪ /‬تو كه همرزم و همزجنیر‬ ‫مایی‪ /‬ببین خون عزیزان را به دیوار‪ /‬بزن شیپور صبح‬ ‫روشنایی‪ /‬برادر نوجوونه‪ ،‬برادر غرقخونه‪ /‬برادر كاكلش‬ ‫آتشفشونه‪»...‬‬ ‫و این بار كه ملت برای تغییر و اصالح به میدان آمده‬ ‫بود و «راهپیمایی سكوت» برگزار میكرد‪ ،‬شجریان‬ ‫میخواند‪« :‬تفنگت را زمین بگذار»!‬ ‫***‬ ‫«زبان آتش» تصنیف استخوانداری است‪ .‬منیگویم‬ ‫جزو بهترین تصنیفهای استاد است كه شاید نتوان‬ ‫این را گفت‪ .‬اما الاقل جزو بهترین تصنیفهایی است‬ ‫كه خود شجریان ساخته‪ .‬برای من كه بهشخصه‬ ‫در بین تصانیف ایشان‪ ،‬آنها كه دیگران ساختهاند‬ ‫را ترجیح میدهم‪ ،‬كه اینگونه است‪ .‬تصنیفهای‬ ‫آهنگسازانی نظیر مشكاتیان‪ ،‬علیزاده‪ ،‬كلهر و بعضا‬ ‫لطفی و‪...‬‬ ‫البته استاد چند تصنیف خوب ساخته كه در زمره‬ ‫بهترین آثار او هستند‪ ،‬از جمله «بیهمزبانی» (باشعر‬ ‫جواد آذر)‪« ،‬یاد ایام» و‪« ...‬زبان آتش» را هم باید جزو‬ ‫تصنیفهای خوب ساخته شجریان به حساب آورد‪.‬‬ ‫از این روست كه تصور این كه این تصنیف یكشبه‬ ‫ساخته شده باشد‪ ،‬دور از ذهن است‪ .‬ظاهرا ساخت‬ ‫این تصنیف به قبل بر میگردد؛ با یادآوری این نكته‬ ‫كه استاد ابتدا تصنیف را در دستگاه ماهور ساخته‬ ‫بوده‪ ،‬اما پس از حوادث اخیر آن را تغییر داده و نهایتا‬ ‫در شور و دشتی (كه فضایش همسنخی بیشتری با‬ ‫حال و هوای فعلی جامعه دارد) اجرا میكند‪.‬‬ ‫تنظیم این قطعه برای اركستر را هم اتفاقا باید از‬ ‫بهترین تنظیمهای مجید درخشانی دانست‪ .‬تا حدی‬ ‫كه شاید بشود آن را در حد تنظیمهای محمدرضا‬ ‫درویشی برشمرد‪ .‬صدادهی خوب اركستر زهی‬ ‫(به ویژه در محدوده مب – ویلنسلها و كنترباس و‪)...‬‬

‫فروغ آدمیت راه در قلب تو بگشاید‬ ‫برادر! گر كه میخوانی مرا بنشین برادروار‬ ‫تفنگت را زمین بگذار‬ ‫تفنگت را زمین بگذار تا از جسم تو‬ ‫این دیو انسانكش برون آید‬ ‫تو از آیین انسانی چه میدانی؟‬ ‫اگر جان را خدا دادهست‬ ‫چرا باید تو بستانی؟‬ ‫چرا باید كه با یك حلظه غفلت این برادر را‬ ‫به خاك و خون بغلتانی‬ ‫گرفتم در همه احوال حقجویی و حقگویی‬ ‫و حق با توست‬ ‫ولی حق را – برادر جان –‬ ‫به زور این زبان نافهم آتشبار‬ ‫نباید جست‬ ‫اگر این بار شد وجدان خوابآلودهات بیدار‬ ‫تفنگت را زمین بگذار‬ ‫تفنگت را زمین بگذار‬ ‫فریدون مشیری‬ ‫ادامه در صفحه ‪24‬‬

‫◄◄‬

‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

‫پنج شنبه ‪ 1‬اکتبر ‪ • 2009‬سال اول • شماره ‪4‬‬

‫‪22‬‬

‫‪SIMORGH • Issue. 4‬‬

‫دریافت کمکهای دولتی از سوی کسانیکه استحقاقش‬ ‫را نداشتهاند یک ضدارزش بسیار منفی در میان شهروندان‬ ‫جامعه است) و از آجنا که بیکار اعالم کردن خود ‪ ،‬میتواند‬ ‫منجر به دریافت کمکهایی شود ‪ ،‬چنین میکنند‪.‬‬ ‫بر این اساس آمار بیکاری ایرانیان قطعا ً از این عدد کمتر‬ ‫است اما واقعیت این است که همچنان عدد باالییست‪.‬‬ ‫بدتر اینکه برخی از کسانیکه شاغل هستند هم در‬ ‫مشاغل غیرمرتبط با پیشینه حتصیلی و شغلی خود امرار‬ ‫معاش میکنند‪.‬‬ ‫چرا چنین است؟ در یک کالم‪ ،‬چون مهاجرین ایرانی‬ ‫کمتر از بسیاری دیگر از مهاجرین خود را آماده ورود به بازار‬ ‫کار کانادا کردهاند‪ .‬در مطالب آتی توضیح خواهیم داد که‬ ‫این عدم آمادگی یعنی چه و چه موانع تکنیکی‪ ،‬بیرونی و‬ ‫درونی آن را تشدید میکند‪.‬‬

‫نرخ بیکاری در میان ایرانیان ساکن کانادا و دالیل آن‬ ‫به قلم‪ :‬مجید بسطامی‬

‫قسمت اول‬

‫مختلف چه معنایی دارد و چگونه میتوان به آن دست‬ ‫یافت‪.‬‬

‫در حتقیقی که در سال ‪ 2006‬در سطح ملی در کانادا‬ ‫در موضوع «شرایط و مشخصات بازار کار کانادا» اجنام‬ ‫شد و نتایج آن در سال ‪ 2007‬منتشر گشت برخی نکات‬ ‫جالب توجه وجود دارد ‪ .‬بر اساس نتایج این پژوهش‪،‬‬ ‫ایرانیان در ‪ 5‬سال اول ورود به کانادا‪ ،‬دارای یکی از باالترین‬ ‫ارقام بیکاری (‪ ٪19.7‬در میان افراد ‪ 25‬تا ‪ 54‬سال) در سال‬ ‫‪ 2006‬بودهاند که تنها آمار بیکاری مهاجرین شمال‬ ‫آفریقا از آن باالتر است‪ .‬این در حالی است که در همان‬ ‫سال متولدین کانادایی شاهد نرخ بیکاری ‪ ٪4.9‬برای این‬ ‫گروه سنی بودهاند که در واقع‪ ،‬یکی از پایینترین ارقام‬ ‫در سالهای اخیر میباشد‪ .‬به دیگر سخن‪ ،‬آمار بیکاری‬ ‫در میان تازهواردان ایرانی تقریبا ً ‪ 5‬برابر متولدین کانادایی‬ ‫و حدود دو برابر متوسط مهاجرین در آن سال (‪)٪11.5‬‬ ‫بوده است‪.‬‬ ‫اگر این آمار را با برخی ملل دیگر نظیر اقوام مهاجر‬ ‫از آسیای شرقی و جنوب شرقی مقایسه کنیم که در‬ ‫مواردی نرخ بیکاری آنها حتی از متولدین کانادایی هم‬ ‫کمتر است شگفتی بیشتری پدید میآید‪ .‬چه چیزی‬ ‫سبب میشود که برخی اقوام (مثالً فیلیپینیها)‬ ‫با راحتی خیال و اطمینان از آینده شغلی پا به خاک‬ ‫کانادا بگذارند و برخی دیگر چون ایرانیان به رغم اینکه‬ ‫بر اساس سنجشها از پارامترهای به مراتب باالتری‬ ‫برخوردارند (از نظر مدارج دانشگاهی یکی از بهترین‬ ‫گروههای قومی و از نظر تلفظ و شیوایی بیان انگلیسی‬ ‫– اگر زبان انگلیسی بدانند – تقریبا ً از همه گروههای‬ ‫قومی دیگر کم مسئلهترند) با مشکل روبرو شوند؟‬ ‫بررسیها نشان میدهد دلیل آن به میزان آمادگی باز‬ ‫میگردد‪ .‬توضیح خواهیم داد این آمادگی در ابعاد‬ ‫‪WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM‬‬

‫•‬

‫توضیحاتی درباره آمار بیکاری ایرانیان‬ ‫قبل از هر چیز باید ابتدائا ً از میزان صحت رقم میزان‬ ‫بیکاری ایرانیان پرسید‪ .‬همانطور که مسئولین آن پژوهش‬ ‫اعالم کردهاند در استناد به این رقم باید حساسیت زیادی‬ ‫داشت‪ .‬خوشبختانه بنا به دالیلی که بیان خواهد شد نرخ‬ ‫بیکاری ایرانیان از رقم مورد اشاره کمتر است‪.‬‬ ‫اصلیترین دلیل این اختالف را باید در خلقیات اخالقی‬ ‫و روانی نهادینه شده در بعضی از هموطنان ایرانی‬ ‫خصوصا در دهههای اخیر جستجو کرد که مهمترین آن‬ ‫عدم صداقت در ارائه اطالعات به پرسش کنندگان است‪.‬‬ ‫بسیاری از آنان چنین فکر میکنند که بیان حقیقت در این‬ ‫گونه حوزهها ممکن است در آینده به ضرر آنها متام شود‪.‬‬ ‫همچنین به دلیل خطای در درک مکانیزمهای اقتصادی‬ ‫در کانادا و اتکا به اقوال شفاهی سست و فاقد استناد‪،‬‬ ‫افراد زیادی هستند که درآمد خود را صفر و خود را بیکار‬ ‫معرفی میکنند تا از پرداختهای مالیاتی فرار کنند و یا از‬ ‫کمکهای دولتی بهرهمند شوند و متاسفانه اکثر آنها به‬ ‫تبعات منفی این کار در آینده شغلی و کاری خود اشرافی‬ ‫ندارند (بعدا در این باره بطور مستقل بحث خواهیم کرد)‪.‬‬ ‫بخشی از هموطنان هم به عادت زندگی در ایران چنین‬ ‫میاندیشند که دولت دارای درآمد و سرمایه مستقل از‬ ‫مردم است و لذا «باید هر جور که شده سهم خودمان‬ ‫را از این دولت بگیریم» (تصوری کامال نادرست چرا که‬ ‫در کانادا تقریبا متام هزینههای دولتی از دریافت مالیات‬ ‫جبران میشود و معنای آن این است که کمکهای دولتی‬ ‫از جیب مردم پرداخت میشود؛ به همین دلیل بیکاری و‬

‫ذکر این نکته ضروری است که به رغم آنچه گفته‬ ‫شد‪ ،‬آن دسته از ایرانیان متخصص که خود را از همه نظر‬ ‫آماده حضور در بازار کار رقابتی کانادا کردهاند آنچنان خوش‬ ‫درخشیدهاند که در مجموع ایرانیان برخالف برخی از ملل‪،‬‬ ‫به عنوان افرادی توانا‪ ،‬حتصیل کرده‪ ،‬باهوش و سختکوش‬ ‫شناخته شدهاند‪ .‬همچنین بسیاری از ما در پنج سال اول‬ ‫زندگی در کانادا با کوشش و تالشی قابل توجه کمبودها را‬ ‫جبران کرده و مسیر موفقیت و پیشرفت را آغاز میکنیم‬ ‫اما پرسش اینجاست که چه کنیم تا این مدت زمان‬ ‫به حداقل ممکن کاهش یافته و فشارهای بیدلیلی که‬ ‫میشد از بسیاری از آنها با آمادگی پیشینی اجتناب کرد‪،‬‬ ‫حذف شوند‪.‬‬ ‫منظور از موانع تکنیکی آن دسته از موانع و مشکالت‬ ‫است که به دلیل فقدان مهارتهای الزم در مهاجر‪ ،‬او را از‬ ‫دستیابی به فرصتهای شغلی مناسب باز میدارد‪ .‬قطعا ً‬ ‫در راس این دسته از موانع باید به مسئله زبان انگلیسی‬ ‫اشاره کرد‪ .‬البته نباید درباره این مسئله بیش از حد اغراق‬ ‫کرد در عین اینکه نباید آن را دست کم گرفت‪.‬‬

‫مانع زبان انگلیسی (یا فرانسه)‬ ‫مشکل زبان انگلیسی در مورد مشاغلی که زبان و‬ ‫مهارتهای زبانی یک نقش کلیدی در آنها ایفا میکند‬ ‫به زودی آشکار میشود‪ .‬منونههایی چون معلم یا استاد‬ ‫دانشگاه که باید به این زبان تدریس کند‪ ،‬پزشک یا‬ ‫پرستاری که باید با بیمار دردمندی که ممکن است در حالت‬ ‫عادی هم نباشد رو در رو شود‪ ،‬هنرمند و نویسندهای که‬ ‫باید با این زبان با مخاطبانی با بینشها و پیشینههای‬ ‫مختلف فرهنگی و تاریخی ارتباط برقرار کند‪ ،‬فروشنده‬ ‫یا ارائه دهنده یک نوع خدمات به مشتری که در صورت‬ ‫ناتوانی دربرقراری یک ارتباط موثر قادر به معرفی کامل‬ ‫محصول خود نیست از جمله مصادیق تاثیر کلیدی زبان‬ ‫انگلیسی هستند‪ .‬در چنین مشاغلی‪ ،‬عدم تسلط کافی‬ ‫و موثر بر زبان به معنای خداحافظی با آن شغل تا زمان رفع‬ ‫مشکل است‪.‬‬ ‫اما صرف نظر از اینگونه مشاغل‪ ،‬تا مهاجر از سطح‬ ‫قابل قبولی از تواناییها و مهارتهای زبانی برخوردار نباشد‬ ‫قادر نخواهد بود یک مسیر موثر کاریابی را طی کند (مثالً‬ ‫از عهده مصاحبه کارفرما برآید) و پس از آن هم قادر به‬ ‫برقراری ارتباط موثر با مدیران و سایر همکاران خود نخواهد‬ ‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

‫‪23‬‬

‫سیمرغ • شماره ‪4‬‬ ‫بود و همین به صورت مانعی بر سر راه پیشرفت وی عمل‬ ‫خواهد کرد‪ .‬این سطح قابل قبول از نظر استانداردهای‬ ‫کلی کار در کانادا سطح ‪ )6 level( 6‬از آزمون استاندارد‬ ‫زبان کاناداست که تقریبا ً معادل پایان مقطع متوسط‬ ‫‪ intermediate‬در مراکز فراگیری زبان است‪ .‬در واقع اگر‬ ‫سطح زبان مهاجری (بطور واقعی نه صوری) در پایان ‪I5‬‬ ‫باشد میتواند مطمئن باشد که پس از فائق آمدن بر‬ ‫شوک اولیه مواجهه با کاربرد واقعی زبان در یک محیط‬ ‫انگلیسیزبان (که با جتربه آموزش زبان رسمی از طریق مواد‬ ‫آموزشی تفاوت زیادی دارد) میتواند امورات خود را بگذراند‬ ‫اما مسلم است که برای برخی مشاغل (نظیر تدریس یا‬ ‫کار در رسانهها) به توانایی بسیار بیشتری نیاز است‪.‬‬ ‫نکته دیگری که در مورد این مانع بسیار مهم است و‬ ‫همه مهاجرین و خصوصا ً ایرانیان از آن رجن میبرند فاصله‬ ‫زیاد بین متقاضی اصلی (‪ )main applicant‬با همراهان وی‬ ‫در میزان تسلط بر مهارتهای زبانی است‪ .‬نتایج همان‬ ‫گزارش سال ‪ 2007‬که قبال به آن اشاره رفت نشان میدهد‬ ‫که پس از ‪ 5‬سال اول‪ ،‬آمار بیکاری مهاجرین مرد تفاوت‬ ‫معناداری با متولدین کانادایی ندارد در حالیکه آمار بیکاری‬ ‫زنان کماکان باالست‪ .‬این مسئله دالیل متعدد فرهنگی‪،‬‬ ‫اجتماعی و اقتصادی دارد اما شاید مهمترین دلیلی که در‬ ‫این مورد میتوان بیان کرد این است که در اکثر پروندههای‬ ‫مهاجرتی مردان نقش متقاضی اصلی را دارند و فقط آنها‬ ‫به دلیل ضرورتها و شرایط مربوط به ویزا (و نه الزامات‬ ‫بازار کار کانادا) اقدام به فراگیری زبان و آنهم در حد رفع‬ ‫حداقل نیازها میکنند و همسر آنها معموال ً این مسئله‬ ‫را جدی منیگیرد و به همین دلیل با سطح بسیار پایینی‬ ‫از توانایی زبانی وارد خاک کانادا میشود (شاهد مثال هم‬ ‫اینکه اکثریت شاگردان کالسهای آموزش رایگان زبان‬ ‫انگلیسی در کانادا را ‪ -‬خصوصا ً در مقاطع پایینتر‪ -‬زنان‬ ‫تشکیل میدهند)‪ .‬به دلیل انواع مشکالت موجود‪ ،‬تا‬ ‫مدتها فرصت رفع این مشکل به شکلی موثر فراهم‬ ‫منیآید و البته دود آن به چشم هر دو نفر میرود‪ .‬چرا که‬ ‫نه تنها امکان استفاده از فرصتهای مناسب شغلی برای‬ ‫همسر که سبب افزایش درآمد کل خانواده میشود سلب‬ ‫شده و خانواده مجبور است با اتکا به درآمد یک نفر امرار‬

‫‪• Is-‬‬

‫‪AUGUST 2009‬‬

‫معاش کند‪ ،‬بلکه بسیاری از نیازهای کلیدی وی هم به‬ ‫دلیل فقدان تسلط به زبان‪ ،‬بر دوش شوهر میافتد و این‬ ‫ماجرا خود منجر به اتالف وقت و اتکا غیرضروری زوجین‬ ‫به هم میشود‪.‬‬

‫مهارتهای شغلی‬ ‫دسته دوم از موانع تکنیکی به فقدان تسلط و آشنایی‬ ‫کامل با مهارتهای شغلی و تکنیکی مهاجر در ارتباط با‬ ‫بازار کار کانادا باز می گردد که دالیل متعدد دارد‪:‬‬ ‫• ممکن است متقاضی اسما ً یا تنها بر اساس مدرک‬ ‫حتصیلی‪ ،‬حامل یک عنوان شغلی (مثالً مهندس کامپیوتر)‬ ‫باشد اما در واقع مهارتهای زیادی در این مورد نداشته‬ ‫باشد؛‬ ‫• ممکن است متقاضی واقعا ً مهارتهای شغلی مرتبط‬ ‫را در ایران کسب کرده باشد اما تعریف شغل مورد نظر و‬ ‫مهارتهای کلیدی مربوط به آن در کانادا تفاوتهای زیادی‬ ‫با ایران داشته باشد و عمالً به دلیل عدم آشنایی با آن‬ ‫مهارتها امکان کاریابی موثر فراهم نشود؛‬ ‫• ممکن است به دلیل تغییراتی که تکنولوژی در بسیاری‬ ‫از مشاغل در یک دهه گذشته پدید آورده بین تعریف آن‬ ‫شغل و مهارتهای مرتبط با آن در ایران با منونه کانادایی آن‬ ‫تفاوت افتاده باشد؛‬ ‫• ممکن است در کار مورد نظر آشنایی با نرم افزارها و‬ ‫سخت افزارهای خاصی مهم باشد که در ایران به آنها‬ ‫توجهی نشده یا مهم نبودهاند؛‬ ‫• ممکن است فرد به دلیل کسب جتربه و مهارت به مرور‪،‬‬ ‫در سطوح مدیریتی و نظارتی پروژهها فعال شده باشد و‬ ‫از جزییات تخصصی حرفه خود فاصله گرفته باشد که‬ ‫چون در ابتدا نباید انتظار داشت وی بتواند به سرعت در‬ ‫موقعیتهای مدیریتی در کانادا مشغول به کار شود با‬ ‫مشکل یافنت شغل مناسب مواجه میشود‪.‬‬ ‫به هر حال دلیل هر چه باشد‪ ،‬این دسته از موانع اهمیت‬ ‫بسیاری دارند و اتفاقا ً از آن گروه موانع هستند که بسیاری‬ ‫از افراد در زمان قبل از مهاجرت با اندکی دقت و برنامهریزی‬ ‫میتوانند آنها را به راحتی پشت سر گذارند‪.‬‬

‫‪Thursday Oct. 1, 2009 • Vol. 1 • Issue. 4‬‬

‫راه حلهای این دسته از موانع به شدت متنوع است و‬ ‫بسته به شغل مورد نظر و وضعیت فرد متقاضی نیازمند‬ ‫به بررسی است‪ .‬ممکن است که وی نیازمند به فراگیری‬ ‫برخی مهارتها در ایران شود‪ ،‬یا کار با برخی نرمافزارها را‬ ‫بیاموزد یا الزم باشد که یک دوره یک تا ‪ 3‬ساله در کانادا‬ ‫ادامه حتصیل دهد و لذا باید از هم اکنون خود را برای ورود‬ ‫سریع به محیط دانشگاه یا کالج آماده کند و نظایر‬ ‫اینها اما قبل از هر چیز باید اطالعات کلیدی مورد نظر‬ ‫در مورد شغلش را دریابد و با ارزیابی وضعیت خود بهترین‬ ‫روش برای رفع این موانع را جستجو کند‪.‬‬

‫ناآشنایی با فرهنگ کار کانادا‬ ‫دسته سوم از موانع تکنیکی به عدم آشنایی با‬ ‫فضای فرهنگی و تفاوتهای بنیانی حاکم بر محیطهای‬ ‫کاری کانادا و اصول حرفهای آنها باز میگردد که در واقع‬ ‫کلیدیترین دلیل عدم استخدام مهاجرین تازهوارد در‬ ‫کاناداست‪ .‬کمتر کارفرمایی حاضر است حتی در صورت‬ ‫باور به تواناییها و مهارتهای تکنیکی مهاجر‪ ،‬ریسک‬ ‫اولین کارفرما بودن را بپذیرد چون به جتربه دریافته که‬ ‫تفاوتهای فرهنگی عمیق و عدم آشنایی با اصول و‬ ‫قوانین حاکم بر محیطهای کاری میتواند منجر به بروز‬ ‫کشمکشها و دشواریهایی شود که متام آن نقاط قوت‬ ‫تکنیکی فرد را حتتالشعاع قرار دهد‪ .‬در واقع بخشی از‬ ‫سختگیریهای شدید در مورد برخی مشاغل کلیدی‬ ‫چون پزشکی‪ ،‬پرستاری یا حسابداری در کانادا به همین‬ ‫دلیل باز میگردد تا متقاضی موظف شود از طریق طی‬ ‫یک مسیر مشخص به مرور با این تفاوتها و الزامات‬ ‫حرفهای آشنا شود و با استانداردهای رایج در محیط کار‬ ‫کانادا به مشتریان خدمت رسانی کند‪.‬‬ ‫راه حل خیلی سهل و آسانی برای غلبه بر این مسئله‬ ‫وجود ندارد و باید ترکیبی از روشها و فرصتهایی را که‬ ‫در ایران و کانادا فراهم میآید بکار برد‪ .‬برخی از این موارد‬ ‫جنبه اطالعاتی دارد یعنی فرد باید سطح آگاهیهایش را‬ ‫ادامه در صفحه ‪24‬‬

‫◄◄‬

‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

‫پنج شنبه ‪ 1‬اکتبر ‪ • 2009‬سال اول • شماره ‪4‬‬

‫►► ادامه از صفحه ‪21‬‬

‫(وقتی شجریان زیر زمینی میشود )‬

‫استفاده ویژه از سازهای كوبهای (تیمپانیها در طول‬ ‫قطعه و دفها در میانه آن)‪ ،‬به كارگیری هنرمندانه‬ ‫سازهای بادی برجنی و چوبی و‪ ...‬از ویژگیهای تنظیم‬ ‫درخشانی است كه نهایتا یك تصنیف پلیفونیك و‬ ‫زیبا را به گوش مخاطب میرساند‪.‬‬ ‫اركسترال بودن قطعه هم به نظرم از مهمترین‬ ‫ویژگیهای آن است كه نتیجه تیزهوشی محمدرضا‬ ‫شجریان باید باشد تا بدین ترتیب (نسبت به یك‬ ‫تصنیف كالسیك سنتی صرف و با سازبندی كامال‬ ‫ایرانی) مخاطبان گستردهتری پیدا كند؛ كه كرده‪.‬‬ ‫***‬ ‫اما سوای كلیه ویژگیهای فنی و تكنیكی و یا‬ ‫حتی محتوایی و اجتماعی «زبان آتش» به عقیده‬ ‫من بارزترین مشخصه آن را باید در جای دیگری‬ ‫جستوجو كرد‪ :‬شیوه انتشار آن! كه این شیوه آن‬ ‫را در دسته آثار موسیقی زیرزمینی قرار میدهد!‬ ‫مگر اغلب قطعات زیرزمینی دیگر چگونهاند؟ آنها‬ ‫هم – معموال – شعری دارند كه از فیلترهای ارشاد‬ ‫عبور منیكند و نهایتا به صورت دیجیتال و روی‬ ‫اینترنت پخش میشوند‪.‬‬ ‫خیلی دوست دارم بدامن در سمینارهای – اغلب‬ ‫بیفایده – موسیقی زیرزمینی كه سالی چند بار‬ ‫برگزار میشود‪ ،‬از این پس چه خواهد گذشت؟! آخر‬ ‫شجریان و زیرزمین؟!‬ ‫***‬ ‫حاال همه آنهایی كه همیشه از استاد انتقاد‬ ‫میكردند كه او از نام و اعتبارش برای پیشبرد‬ ‫اهداف صنفاش مایه منیگذارد نیز زبان به حتسین‬ ‫او گشودهاند‪ .‬این شجریان‪ ،‬شجریانی است كه‬ ‫برای همراهی با مردم همهچیزش را در معرض خطر‬ ‫قرار داد‪ .‬شجریانی كه صدور یا عدم صدور مجوز‬ ‫آلبومها یا كنسرتهایش در ایران‪ ،‬توفیر چندانی‬ ‫برایش ندارد‪ ،‬به این سادگیها از میدان به در‬ ‫نخواهد شد!‬

‫►► ادامه از صفحه ‪23‬‬

‫(نرخ بیکاری در میان ایرانیان )‬

‫نسبت به سیاستها‪ ،‬قوانین و اصول حرفهای حاکم‬ ‫بر محیطهای شغلی باال ببرد و بخشی دیگر جنبه‬ ‫عملی و اصالح رویههای پیشینی دارد‪ .‬باید با مطالعه‬ ‫مداوم و تالش برای تغییر برخی از عادات غلط و ناپسند‬ ‫در محیطهای کاری ایران (مثل وقت ناشناسی‪ ،‬پارتی‬ ‫بازی‪ ،‬راندمان بسیار پایین کاری‪ ،‬بیتوجهی به حقوق‬ ‫مشتری ‪ )...‬و مترین حضور در محیطهای کاری کانادایی‬ ‫از همین امروز برای حل مسئله اقدام کرد‪ .‬در کانادا نیز‪،‬‬ ‫با استفاده از فرصتهایی چون همکاری در فعالیتهای‬ ‫داوطلبانه و یا دورههای کو‪-‬آپ با مشخصات فرهنگی‬ ‫و حرفهای حاکم بر محیطهای کاری کانادا آشنا‬ ‫خواهید شد‪.‬‬ ‫برگرفته از‪parscanada.com :‬‬

‫*** ادامه در شماره بعد نشریه سیمرغ ***‬

‫‪WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM‬‬

‫•‬

‫‪24‬‬

‫‪SIMORGH • Issue. 4‬‬

‫اب فرماندارلک اکاندا و اختیارات او آششنا شومی‬

‫یکی از پرسش هایی که غالبا دانش آموزان و حتی‬ ‫بزرگساالن کانادایی ‪ ،‬به آن پاسخ اشتباه می دهند‬ ‫اینست که‪ ،‬باالترین مقام سیاسی کانادا کیست؟ بیشتر‬ ‫مردم از نخست وزیر به عنوان رهبر اجرایی کانادا یاد‬ ‫می کنند‪ ،‬اما در واقع پاسخ درست‪ « ،‬ملکه انگلیس»‬ ‫است!‬ ‫کانادا به عنوان یکی از مستعمره های بریتانیا‪ ،‬تحت‬ ‫نظر ملکه الیزابت دوم اداره می شود و حتی گفته می‬ ‫شود همه خاک این کشور جزو اموال ملکه است‪.‬‬ ‫ملکه انگلیس معموال فردی را به عنوان نماینده خود‬ ‫در کشورهای مستعمره ‪ ،‬انتخاب می کند که به او «‬ ‫فرماندار کل « گفته می شود‪.‬‬ ‫اگر چه دولت کانادا با برگزاری انتخابات‪ ،‬توسط‬ ‫حزب اکثریت ‪ ،‬تشکیل می شود‪ ،‬اما فرماندارکل نیز‬ ‫دارای مسئولیت های مهمی از جمله فرماندهی کل‬ ‫نیروهای مسلح است‪.‬‬ ‫هم اکنون خانم « میشل ژان» ‪Michael Jean‬‬ ‫نمایندگی ملکه را در کانادا بعهده دارد‪ .‬وی بیست‬ ‫و هفتمین فرماندار از زمان تشکیل کنفدراسیون‬ ‫کاناداست که به پیشنهاد نخست وزیر قبلی ‪ ،‬آقای «‬ ‫پل مارتین» در ماه آگوست سال ‪ 2۰۰5‬به این سمت‬ ‫منصوب شده است‪.‬‬ ‫میشل ژان ‪ ،‬در سال ‪ 1957‬در «هائیتی»متولد و‬ ‫خانواده او در سال ‪ 1968‬به عنوان پناهنده‪ ،‬وارد‬ ‫کانادا شده و در شهر ‪ Thetford Mines‬ایالت کبک‬

‫ساکن شد‪.‬‬ ‫وی دارای کارشناسی ارشد هنر و ادبیات است و‬ ‫عالوه بر انگلیسی و فرانسه‪ ،‬به چند زبان دیگر از‬ ‫جمله اسپانیایی و ایتالیایی مسلط است‪.‬‬ ‫در سال ‪ 1988‬به عنوان خبرنگار و روزنامه نگار‪ ،‬با‬ ‫شبکه ‪ CBC‬کانادا همکاری و همزمان در چند امور‬ ‫خیریه و حمایت از مهاجران و پناهندگان شرکت کرد‪.‬‬ ‫همسر او یک فیلمساز است و میشل در دهه ‪ 199۰‬با‬ ‫او در همین زمینه مشارکت می کرد‪.‬‬ ‫در آستانه انتخاب او به عنوان فرماندارکل ‪،‬برخی‬ ‫اعتقادات قبلی وی در زمینه استقالل و حق حاکمیت‬ ‫کبک ‪ ،‬باعث ایجاد مباحث مختلف در زمینه تفکرات‬ ‫جدایی طلبانه خانم ژان گردید‪ ،‬ضمن اینکه داشتن‬ ‫هویت دوگانه و حفظ شهروندی فرانسه نیز مزید بر‬ ‫علت شد ‪ .‬امری که او همواره آن را انکار می کند‪.‬‬ ‫فرماندارکل کانادا ریاست جلسه سوگند نخست وزیر و‬ ‫اعضای کابینه و همچنین رییس قوه قضائیه را برعهده‬ ‫دارد‪ .‬یکی از مهمترین مسئولیت های او ‪ ،‬اطمینان از‬ ‫وجود نخست وزیر و فعال بودن کابینه‪ ،‬در همه دوره‬ ‫های زمانی است‪.‬‬ ‫وی همچنین دارای مسئولیت مهم پارلمانی است‪.‬‬ ‫سیستم پارلمانی کانادا از سه بخش مجلس عوام‪ ،‬مجلس‬ ‫سناو فرماندارکل تشکیل شده است‪ .‬آغاز بکار پارلمان‬ ‫تنها با سخنرانی و مجوز فرماندارکل به نمایندگی از‬ ‫ملکه انجام می شود‪.‬‬ ‫امضای اسناد رسمی و مالقات با نخست وزیر و‬ ‫مقامات رسمی کشور از دیگر مسئولیت های اوست‬ ‫و در عین حال از حق قانونی برای مورد مشورت‬ ‫قرار گرفتن ‪ ،‬تشویق و یا هشدار به دولت برخوردار‬ ‫است‪.‬‬ ‫فرماندارکل همچنین فرمانده کل نیروهای مسلح کانادا‬ ‫است و مسئولیت نظارت بر تأسیسات ارتش‪ ،‬نیروهای‬ ‫در حال مأموریت در داخل و خارج از کشور و‬ ‫همچنین تقدیر از نظامیان منتخب را برعهده دارد‪.‬‬ ‫فرماندارکل معموال مهمانان سلطنتی و رهبران دنیا‬ ‫را به حضور می پذیرد و سفرای کشورهای خارجی‪،‬‬ ‫استوارنامه های خود را تقدیم او می کنند‪.‬‬ ‫همچنین نشان های عالی کانادا به نخبگان و فرماندهان‬ ‫نظامی نیز توسط فرماندارکل اهدا می شود‪.‬‬ ‫در سال ‪ 2۰۰8‬پس از آنکه احزاب مخالف اعالم کردند‬ ‫که به الیحه بودجه دولت رأی منفی خواهند داد‪ ،‬دولت‬ ‫محافظه کار برای فرار از سقوط‪ ،‬از فرماندارکل‬ ‫خواست‪ ،‬جلسات پارلمان را به مدت دو ماه معلق کند‪.‬‬ ‫خانم میشل ژان در آن زمان سه راه پیش روی داشت‪،‬‬ ‫یا از ائتالف احزاب مخالف بخواهد که دولت موقت‬ ‫تشکیل دهند‪ ،‬یا دستور انتخابات زودرس را بدهد و یا‬ ‫پارلمان را تعطیل کند تا دولتمردان فرصت الزم برای‬ ‫اصالح الیحه بودجه و جلب نظر مخالفان را بدست‬ ‫آورند که او راه حل سوم را انتخاب کرد‪.‬‬ ‫برگرفته از‪ :‬ایرانتو‬ ‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

Thursday Oct. 1, 2009 • Vol. 1 • Issue. 4

SIMORGH MAGAZINE

25

4 ‫سیمرغ • شماره‬

AUGUST 2009

• Issue.1

‫پنج شنبه ‪ 1‬اکتبر ‪ • 2009‬سال اول • شماره ‪4‬‬

‫‪26‬‬

‫چرا در یك كتاب خوب غرق می شویم؟‬ ‫هر كتابخوان مشتاقی قدرت كتاب را كه می تواند‬ ‫شما را به دنیای دیگری ببرد‪ ،‬می شناسد‪ ،‬چه دنیای‬ ‫جادویی هری پاتر باشد و یا آخرین نوشته های جان‬ ‫گریشام‪.‬‬ ‫نتایج یكی از حتقیقات نشان می دهد‪ ،‬شاید یكی از‬ ‫دالیلش این باشد كه مغز ما اتفاقات در حال وقوع در‬ ‫داستان را مانند دنیای واقعی در ذهن ما شبیه سازی‬ ‫می كند‪ .‬این مطالعه به دنبال حتقیقاتی صورت گرفت‬ ‫كه در آن این موضوع بررسی شد كه مغز چگونه‬ ‫تصاویر و نوشته ها را به همان شیوه ای شبیه سازی‬ ‫می كند كه اعمال روزانه فردی ما شكل می گیرد‪.‬‬ ‫این بررسی ها مشخص خواهد كرد چرا برخی از مردم‬ ‫بیشتر از دیگران از كتابخوانی لذت می برند و چگونه‬ ‫توانایی كتاب خواندن ما در طول زمان تغییر می یابد‪،‬‬ ‫در واقع برخی افراد توانایی بیشتری در ایجاد یك تصویر‬ ‫شفاف از نوشته و نثر دارند‪.‬‬ ‫برای مثال خواندن یك فعل ساده مانند دویدن یا لگد‬ ‫زدن قسمتهایی از مغز را فعال می كند كه وقتی می‬ ‫دویم یا توپ را شوت می كنیم‪ ،‬فعالیت خواهند كرد‪.‬‬ ‫اما خواندن یك لغت ساده ‪ ،‬كامالً مانند خواندن یك‬ ‫منت طوالنی و ادامه دار نیست‪.‬در یك آزمایش از ‪20‬‬

‫‪WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM‬‬

‫•‬

‫زن و ‪ 8‬مرد دعوت شد تا به مدت ‪ 10‬دقیقه ‪ 4‬قصه‬ ‫كمتر از ‪ 1500‬كلمه ای را بخوانند‪ .‬لغتهای داستان‬ ‫بروی صفحه ای انداخته شده و شركت كنندگان می‬ ‫توانستند لغات را از درون یك آینه روبرو بخوانند‪.‬‬ ‫قصه درباره یك پسر مدرسه ای در یك روز عادی بود‬ ‫كه توسط روانشناسان برای حتقیقات نوشته‬ ‫شده و داستان روزمره زندگی را به سادگی‬ ‫بیان كرده و از تكنیك های پیچیده‬ ‫داستان نویسی به دور بود‪.‬‬ ‫تغییراتی كه در خوانندگان بررسی‬ ‫می شد شامل این موارد بود‪ :‬تغییرات‬ ‫فاصله ای(وقتی در داستان محل‬ ‫تغییر میكرد)‪،‬‬ ‫تغییرات اشیا‬ ‫(وقتی شخصیت‬ ‫داستان یك توپ را‬ ‫برمیدارد) تغییرات‬ ‫شخصیت‬ ‫در‬ ‫داستان‪ ،‬تغییرات‬ ‫اهداف‬ ‫در‬ ‫شخصیت و …‬

‫‪SIMORGH • Issue. 4‬‬

‫بعد از خواندن داستان از آنها درباره داستان سئوال‬ ‫شد و نتیجه با تغییرات ام آر آی مغز آنها در هنگام‬ ‫خواندن یكی بود‪ ،‬یعنی مغز قادر است از حروف‬ ‫تصاویری خلق كند و شكل گیری وقایع پشت سرهم‬ ‫را در ذهن بصورت واقعی جلوه دهد‪.‬‬ ‫البته بعضی از افراد ادعا می كنند در هنگام كتاب‬ ‫خواندن قادر به دیدن هیچ تصویری در ذهن خود‬ ‫نیستند و این نشانگر تفاوت افراد در این امر است‪.‬‬ ‫این مطالعه در آینده كمكی خواهد بود درباره‬ ‫چگونگی تغییرات مغز با افزایش سن و بیماری های‬ ‫مغز و مشكالت عصبی‪.‬‬ ‫منبع ‪ :‬مجله اینترنتی فریا‬

‫‪27‬‬

‫سیمرغ • شماره ‪4‬‬

‫‪ :.‬معرفی کتاب ‪.:‬‬

‫سفری به ناشناخته‬ ‫اثری از‪ :‬ا‪.‬زیبا‬

‫درباره نویسنده‪:‬‬ ‫ا‪.‬زیبا در زمستان ‪ 1975‬در تهران متولد گردید‪ .‬پدر‬ ‫بزرگ او از سلطنت طلبان قبل از انقالب اسالمی‬ ‫‪ 1979‬بود که وجودش در زندگی روزمره وی و خانواده‬ ‫اش تاثیر بسزایی داشت‪ .‬او با شناختی از گذشته خود‬ ‫رشد و منو منود و با تالش برای جبران متام کاستی ها و از‬ ‫دست داده های زندگی اش ‪ ،‬کسب حتصیالت را تنها راه‬ ‫جنات خویش از مشکالت حل ناشدنی یافت ‪.‬‬ ‫مداخالت و آزار و اذیتهایی که از طرف حکومت و‬ ‫بطور مستقیم در زندگی وی اجنام گرفت ‪ ،‬او را به‬ ‫تغییر مسیر زندگی اش وادار منود تا برای یافنت حقوق‬ ‫اولیه بشر که همانا آزادی و استقالل می باشد ‪ ،‬از‬ ‫مرزها عبور کرده و سفر خود را به دنیایی ناشناخته‬ ‫آغاز مناید‪ .‬بدین منظور ‪ ،‬وی با سختیهای مشقت آور‬

‫‪Thursday Oct. 1, 2009 • Vol. 1 • Issue. 4‬‬

‫و فقر دست و پنجه نرم کرد تا به مقصد اصلی خود به شما منی دهند‪.‬‬ ‫برسد‪.‬‬ ‫آری‪ ،‬آزادی که نیاز اولیه بشری است‪ .‬در این جهان‬ ‫در این کتاب ‪ ،‬سفری به ناشناخته (‪Journey To‬‬ ‫رژیم های زیادی وجود دارند که مردم را سرکوب و‬ ‫‪ ، )Unknown‬نویسنده به شرح متامی جزئیات سفرش‬ ‫به زور وادار می کنند خواسته های خود و همان نام‬ ‫می پردازد و امیدوار است تا مناینده ای باشد برای متامی‬ ‫آزادی را هم فراموش کنند‪ .‬اگر از هر ‪ 10‬نفر‪ ،‬یک نفر‬ ‫مهاجرانی که تا بحال هرگز سخنی از مصیبتها و‬ ‫از بین جوامع ستم دیده‪ ،‬ناگهان قانون انتخاب را‬ ‫مشقات زندگی خویش نگفته اند‪.‬‬ ‫تشخیص دهد ‪ ،‬فردی فوق العاده و بسیار با شهامت‬ ‫خواهد بود‪ .‬آن یک نفر از ده نفری که ناگهان این حق‬ ‫را کشف منوده و با دوران جدید و دنیای عجیبی روبرو‬ ‫می شود ‪ ،‬منی تواند به این کشف جدید پشت مناید‬ ‫مقدمه کتاب‪:‬‬ ‫و بلکه الزم است آن را پیگیری منوده و هرچه این‬ ‫آزادی خود را بیشتر پی بگیرد ‪ ،‬اشتیاق او به یافنت‬ ‫محل آن بیشتر می شود‪ .‬و به محض آن که این‬ ‫من این کتاب را به منظور تایید متامی مهاجرین در موضوع به حقیقت پیوندد ‪ ،‬اطمینان می دهم که‬ ‫سراسر جهان ‪ ،‬به خاطر جرات فوق العاده و شهامتشان زندگی پرماجرای او آغاز می شود‪.‬‬ ‫که امید خود را از دست نداده اند می نویسم‪ .‬امید‬ ‫‪ ،‬برای کلیه افراد بشر‪ ،‬آخرین چیزی است که از بین‬ ‫با نگاهی به اطراف خود در می یابد که ترس‪،‬‬ ‫می رود‪ .‬و هنگامی که امید از بین برود حیاتی وجود تردید‪ ،‬رجنش‪ ،‬فشار و ظلم تنها موضوعاتی است‬ ‫نخواهد داشت‪ .‬زندگی همیشه مانند بازی شطرجن ‪ ،‬که حاکم بر جامعه اطراف او می باشد‪ .‬تنها راه‬ ‫ما را به بازی می گیرد و شناسایی چگونگی طرف بازی ارضای این گرسنگی و بستر جدیدی که برای این‬ ‫شدن با آن و حرکت در حیطه قوانین آن حائز اهمیت آزادی تازه شناخته شده فراهم می شود ‪ ،‬فرار و‬ ‫بسیار می باشد‪.‬‬ ‫یافنت آن در بخش دیگری از این کره زیبای خاکیست‪.‬‬ ‫البته این زندگی جدید همراه با فداکاری و از دست‬ ‫ما در طول عمر هیجان انگیز خود در این کره خاکی دادن ارزش های گرانبهای زیادی در زندگی اوست‪.‬‬ ‫‪ ،‬کشف اهمیت قانون جاذبه زمین‪ ،‬قانون تفکر مثبت‪،‬‬ ‫قانون خلقت و قانون سپاسگزاری را فرا می گیریم‪.‬‬ ‫با هر قدمی که برمی دارد با چالش هایی از‬ ‫من پزشک متافیزیک و یاور روحی شما نیستم ‪ ،‬ولی قبیل تغییرات و مقاومت روبرو می گردد و بر حتمل‬ ‫به منظور بررسی این قوانین جالب با کمال افتخار و استقامت و مهمترین عامل‪ ،‬یعنی صبر و‬ ‫اعالم می کنم که این قوانین در هرقدم در دوران زندگی شکیبایی خود تکیه می کند‪ .‬صبر و شکیبایی ‪،‬‬ ‫من وجود داشته اند‪.‬‬ ‫تنها کلید گشایش راه آزادگی است‪ .‬حال بار دیگر‬ ‫چنانچه شنیدید شخصی به علت عدم اطالع و‬ ‫در راه هماهنگی هر قانونی که در اطراف ما وجود حتمل براین مرد معجزه گر که برای یافنت واژه آزادی‬ ‫دارد ‪ ،‬یک حق مساوی برای هر نفر در نظر گرفته شده با اقدامات غیرممکن زیادی روبرو گردیده فریاد برآورد‬ ‫که از آنها پیروی می مناید‪ .‬یکی از مهمترین حقوق که « از هر جا که آمده ای‪ ،‬به همان جا برگرد‪».‬‬ ‫هر یک از افراد بشر حق انتخاب است‪ .‬من درباره حق فقط از پروردگار بخواهید که روح آن شخص را‬ ‫انتخابی صحبت می کنم که یافنت طرح خداپسندانه مورد عفو قرار دهد چون من به متام آن هایی که‬ ‫ای در باطن شما و انتقال آن از دنیای خیال به دنیای بدون هیچ حق انتخابی ‪ ،‬خانواده خود را رها کرده و‬ ‫خلقت و وجود است‪ .‬برای عده زیادی از مردم از جمله در راه یافنت آزادی و این حق خدادادی ‪ ،‬قدم برداشته‬ ‫خود من ‪ ،‬کشف و آغاز احساس این غریزه بشری عادی اند درود می فرستم‪.‬‬ ‫انتخاب تعریف نشده است‪ .‬تصور کنید که شما در‬ ‫بین جامعه ای زندگی می کنید که اجازه و حق انتخاب برگرفته از وب سایت نویسنده ‪:‬‬ ‫ندارید و از این بدتر حتی حق انتخاب یافنت آزادی را هم ‪www.journeytounknown.com‬‬

‫نشریه سیمرغ ‪ ،‬نشریه ای است که به جهت استحکام بیشتر پیوند مابین فارسی زبانان مقیم اتاوا متولد گردیده‬ ‫است‪ .‬در این راستا ‪ ،‬بزودی بخشی از این نشریه به گفته ها ‪ ،‬درددلها ‪ ،‬سواالت ‪ ،‬نظرات و پیامهای شما اختصاص خواهد‬ ‫یافت ‪ .‬خواهشمند است برای انعکاس پیامهایتان ‪ ،‬با ما بصورت پستی به آدرس دفتر مرکزی و یا بصورت ایمیل به آدرس‬ ‫‪ [email protected]‬در متاس باشید‪.‬‬ ‫بی صبرانه در انتظار نامه هایتان هستیم ‪.‬‬

‫‪• Issue.1‬‬

‫‪AUGUST 2009‬‬

‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

‫پنج شنبه ‪ 1‬اکتبر ‪ • 2009‬سال اول • شماره ‪4‬‬

‫‪28‬‬

‫‪SIMORGH • Issue. 4‬‬

‫ای مسابقه می شود و از او خواسته می شود تا برای‬ ‫پاسخ به سئوال نهایی که جایزه بیست میلیون‬ ‫روپیه ای را از آن او خواهد کرد‪ ،‬شرکت کند‪.‬‬ ‫ولی پلیس که به تقلب او مظنون شده او را‬ ‫دستگیر می کند و شکنجه می دهد و جمال برای‬ ‫رهایی داستان زندگی اش و جتربه هایی را که هر کدام‬ ‫به پاسخ دادن سئوال های مسابقه منجر شده شرح‬ ‫می دهد و در این میان ماجرای اصلی داستان که‬ ‫عشق او به دختری است که در کودکی با او آشنا‬ ‫شده و سپس در جریان ماجراهای متعددی او را به‬ ‫دست آورده و از دست می دهد و در حقیقت انگیزه‬ ‫اش برای شرکت در این مسابقه است‪ ،‬آشکار می‬ ‫شود‪.‬‬ ‫فیلم تفاوت های متعددی با رمان اولیه دارد‪ ،‬از آن‬ ‫جمله مذهب ستیزی است‪ ،‬نکته ای که در کتاب‬ ‫به آن اشاره نشده و حتی در رمان برای حفظ توازن‬ ‫بین ادیان قبیله نامی برای جمال انتخاب شده که‬ ‫مشترک از اسامی اسالمی و مسیحی و هندوست‪.‬‬ ‫اما در فیلم آشکارا به نزاع بین هندوها و مسلمانان‬ ‫اشاره شده و حتی مادر جمال در همین نزاع کشته‬ ‫می شود‪.‬‬

‫نگاهی به فیلم میلیونر زاغه نشین‬

‫برنده جایزه بهترین فیلم اسکار ‪۲009‬‬ ‫شده است‪ .‬بعد از منایش فیلم از فستیوال تلوراید و‬ ‫جشنواره بین املللی فیلم تورنتو‪ ،‬در نوامبر ‪ 2008‬منایش‬ ‫محدودی در آمریکای شمالی توسط شرکت فاکس‬ ‫سرچ الیت پیکچرز و برادران وارنر داشت ‪ .‬سپس در‬ ‫ژانویه ‪ 2009‬در انگلستان و در ‪ 23‬ژانویه در آمریکا و در‬ ‫‪ 22‬ژانویه در مومبئی به منایش درآمد‪.‬‬

‫فیلم میلیونر زاغه‬ ‫(‪Slumdog‬‬ ‫نشین‬ ‫‪ )Millionaire‬محصول‬ ‫انگلستان و به‬ ‫کارگردانی دنی بویل‬ ‫است‪ .‬داستان فیلم‬ ‫از رمان ‪Q & A‬‬ ‫فیلم نامزد هشتاد و یکمین جایزه اسکار شد و‬ ‫نوشته نویسنده‬ ‫هندی ویکاس توانست ‪ 8‬جایزه را از آن خود کند که شامل بهترین‬ ‫سو آ ر پ فیلم‪ ،‬بهترین کارگردان (دنی بویل)‪ ،‬بهترین فیلم نامه‬ ‫ا قتبا س اقتباسی‪ ،‬بهترین تصویربرداری‪ ،‬بهترین تدوین فیلم‪،‬‬ ‫بهترین موسیقی منت‪ ،‬بهترین ترانه‪ ،‬بهترین تدوین‬ ‫صدا و بهترین ترکیب صدا می باشد‪ .‬همچنین برنده‬ ‫‪ 5‬جایزه ‪ ،Critics> Choice Awards‬چهار جایزه‬ ‫‪ Golden Globes‬و هفت جایزه ‪ BAFTA Awards‬که‬ ‫مربوط به کشور انگلستان می باشد‪ ،‬شد‪ .‬در کنار‬ ‫موفقیت چشمگیر فیلم‪ ،‬بحث و جدل های بسیاری‬ ‫در انتقاد به چهره به تصویر کشیده شده از هندیان‪،‬‬ ‫هندوئیسم و وضعیت زندگی کودکان به وجود آمده‬ ‫است‪.‬‬ ‫به طور خالصه فیلم داستان پسر هجده ساله‬ ‫فقیری به نام جمال مالک است که در مببئی زندگی‬ ‫می کند و با شرکت در مسابقه «چه کسی می‬ ‫خواهد یک میلیونر شود» برنده جایزه ده میلیون روپیه‬ ‫‪WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM‬‬

‫•‬

‫در طول فیلم به افراد مذهبی اشاره می کند که‬ ‫تظاهر به دین کرده و مراسم مذهبی به جای می آورند‬ ‫اما در کنار آن به انواع گناهان و آلودگی های اخالقی‬ ‫دچارند‪ .‬همچنین جمال در کتاب توسط کشیش‬ ‫مسیحی سرپرستی می شود که به انگلیسی یاد‬ ‫می دهد اما در فیلم از آن یادی منی شود‪.‬‬ ‫این فیلم ‪ ،‬تصویربرداری و موسیقی منت زیبایی دارد‬ ‫که هر دو برنده جایزه اسکار شده اند‪.‬‬ ‫یکی از اولین سلبریتی ها که انتقاد او به فیلم‬ ‫در خبرگزاری های متعددی منتشر شد‪ ،‬آمیتا باچان‬ ‫است که در فیلم جمال وقتی کودک است با تالش‬ ‫بسیار از او امضا می گیرد و از او به عنوان پاسخ‬ ‫یکی از سئوالهای مسابقه نیز یاد می شود‪ .‬او به‬ ‫وطن پرستانی اشاره می کند که در نشان دادن هند‬ ‫به عنوان کشور جهان سومی کثیف در حال توسعه‬ ‫اعتراض گسترده ای داشته اند‪.‬‬ ‫بطور کلی در هندوستان استقبال به جایی از فیلم‬ ‫به عمل نیامد و متنقدان هندی زیادی آن را تصویری‬ ‫غیر واقعی از هند خواندند و آن را فیلمی «هندی»‬ ‫ندانسته و حاصل اندیشه های یک غربی معرفی‬ ‫کرده اند‪ .‬این در حالی است که از نظر اکثر منتقدین‬ ‫غربی فیلم مثبت ارزیابی شده است‪ .‬گفتنی است‬ ‫آنیل کاپور از هنرپیشه های معروف هندی نیز اولین‬ ‫حضور بین املللی خود را در این فیلم به عنوان مجری‬ ‫مسابقه ایفا کرده است‪.‬‬ ‫برگرفته از ‪ :‬مجله اینترنتی فریا‬ ‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

‫سیمرغ • شماره ‪1‬‬

‫ترکسیگار‬

‫‪29‬‬

‫بعضی از‬ ‫مردم قادرند بدون هیچ مقاومتی سیگار را کنار‬ ‫بگذارند‪ ،‬اما‬ ‫بعضی دیگر به کمک بیشتری نیاز دارند و شاید‬ ‫این نوشته به کمکشان بیاید‪.‬‬ ‫امروزه حتی شرکت های دخانیات نیز باور دارند که سیگار برای شما مضر و در‬ ‫واقع خیلی مضر است! عالوه بر سیگار که خطرناک ترین دخانیات محسوب می شود‪،‬‬ ‫پیپ و سایر دخانیات بی دود نیز در این خطرها شریکند‪ .‬یکی از دالیل مرگ کسانی‬ ‫که هرگز سیگار نمی کشند نیز‪ ،‬در معرض دود سیگار بودن است‪.‬‬ ‫در غرب ‪ ،‬بخصوص آمریکا‪ ،‬با اطالع رسانی های انجام شده تعداد زیادی از مردم‬ ‫دست از دخانیات می کشند اما هنوز افراد زیادی هستند که به دخانیات اعتیاد دارند و‬ ‫از آن میان‪ ،‬نوجوانان نیز بخش عمده ای را تشکیل می دهند‪.‬‬

‫‪Thursday Oct. 1, 2009 • Vol. 1 • Issue. 4‬‬

‫عمر بیشتری خواهند داشت و بودجه اضافی که صرف سیگار میشد حاال به جیبشان‬ ‫برمیگردد‪ .‬چطور سیگار را ترک کنیم؟‬ ‫نیکوتین اعتیادآور است و ترک کار آسانی نخواهد بود‪ .‬راهی غیر از تالش واقعی‬ ‫نیست‪ ،‬اما اگر اراده کنید‪ ،‬قادر به ترک خواهید بود‪.‬‬ ‫برای ترک سیگار چند راه اصلی وجود دارد‪ .‬خیلی از سیگاری ها سعی می کنند‬ ‫اول با تکیه بر خود ترک کنند‪ ،‬اما در انتها متوجه می شوند برای اینکار نیاز به‬ ‫اطالعات زیادی هست‪ .‬حتی اگر بتوانید ترک کنید باید بعد از آن نیز قدرت تحمل‬ ‫خود را تقویت کنید‪ .‬همانطور که یک الکلی با یک بار نوشیدن ‪ ،‬دوباره به عادت‬ ‫خود باز می گردد‪ ،‬حتی یک سیگار می تواند هوس شما به نیکوتین را بعد از سالها‬ ‫ترک کردن‪ ،‬آتش کند‪.‬‬ ‫ خودتان را با قطع یک باره سیگار به تمسخر نگیرید‪ ،‬تقریباً هر کسی که سیگار‬‫را یک باره ترک می کند‪ ،‬دوباره به میلش به نیکوتین برمیگردد‪ .‬در این راه به‬ ‫کمک خانواده و دوستان نیز نیاز هست ‪.‬‬ ‫ برای خود لیستی بسازید که چرا باید ترک کرد و لیستی از کسانی که می شناسید‬‫ترک کرده اند‪ .‬اولین لیست به یادتان می آورد که چرا ترک سیگار مهم است و‬ ‫دومین لیست به یادتان می اورد که دوستانی که از شما قوی تر و باهوش تر نبوده‬ ‫اند نیز موفق شده اند‪.‬‬ ‫ً‬ ‫مثال‬ ‫ روز مشخصی را برای ترک سیگار تعیین کنید و به آن وفادار باشید‪.‬‬‫روزی با مناسبت خاص مثل روز بیماران سرطانی و …‬ ‫ترک دسته جمعی نیز مفید است‪ .‬یعنی حلقه ای از دوستان و آشنایان سیگاری‬‫را تشکیل دهید و شاید اینگونه بتوانید در جامعه خود مفید بوده و به دیگران نیز‬ ‫کمک برسانید‪.‬‬ ‫ عالیم رفتاری دوران ترک را در پیش بینی خود داشته باشید‪ .‬مانند بیقراری‪،‬‬‫بداخالقی‪ ،‬زودرنجی‪ ،‬میل شدید‪ ،‬سردرد‪ ،‬اضطراب‪ ،‬خواب آلودگی یا حتی بی‬ ‫خوابی‪ .‬شدت این مشکالت ممکن است یک تا سه هفته پس از ترک در شما وجود‬ ‫داشته باشید و سپس بتدریج از بین می رود‪ .‬برای غلبه بر این مشکل از خوراکی‬ ‫های کم کالری و آدامس های فاقد شکر یا آب نبات استفاده کنید تا دهانتان مشغول‬ ‫باشد‪ .‬سرگرمی هایی داشته باشید تا ذهنتان مشغول شود‪ .‬اگر اوضاع وخیم ترشد به‬ ‫پزشک مراجعه کنید‪ .‬نفس عمیق و یوگا نیز آرامش بخش است‪.‬‬

‫ یک برنامه ورزش را شروع کنید‪ ،‬گرفتگی شما را آزاد می کند‪ ،‬خوابتان را‬‫در آمریکا از هر ‪ 5‬مرگ‪ ،‬یکی بخاطر استعمال دخانیات است‪ .‬در طول سال این خوب می کند و به نگهداری وزن کمک می کند‪ .‬سی دقیقه پیاده روی خیلی مناسب‬ ‫تعداد رقم قابل توجهی خواهد بود‪ .‬بطور متوسط افرادی که سیگار نمی کشند نیز ‪ 14‬است‪ .‬رژیم غذاییتان نیز باید خوب باشد‪.‬‬ ‫ حتی به تنها یک عدد سیگار تفریحی نیز فکر نکنید‪ ،‬یک پک ساده هم می تواند‬‫سال بیشتر از افراد سیگاری عمر می کنند‪ .‬بر اساس آمار یک مرکز سرطان بین‬ ‫المللی‪ ،‬سیگار کشیدن ‪ 65۰‬میلیون نفر از ‪ 1.۳‬میلیارد سیگاری زنده در زمان حال همه برنامه را خراب کند‪ .‬پولی را که برای خرید سیگار می پرداختید‪ ،‬پس انداز‬ ‫نکنید و با آن جایزه ای به خود بدهید!‬ ‫را خواهد کشت‪.‬‬ ‫همانطور که بارها شنیده اید‪ ،‬سیگار از عوامل اصلی ناراحتی های قلب عروقی‬ ‫شامل حمالت قلبی‪ ،‬سکته و مشکالت دوره ای شریان هاست‪ 2۰ .‬درصد مرگ های‬ ‫قلبی از سیگار است‪ 8۰ .‬تا ‪ 9۰‬درصد بیماران مبتال به آمفیزم‪ ،‬بیماری ریه شان را‬ ‫به سیگار مدیونند‪.‬‬

‫برونشیت مزمن و ذات الریه نیز در بین سیگاریها رو به افزایش است‪ .‬و این بیماریها‬ ‫پایانی ندارد‪ ،‬مواردی که کمتر به آنها توجه می شود مانند آب مروارید‪ ،‬سینوزیت‪،‬‬ ‫ناراحتی دندان و پیری زودرس پوست‪ ،‬سوزش معده‪ ،‬دیابت‪ ،‬پوکی استخوان و برای‬ ‫مردان نیز سرطان مثانه و مشکالت جنسی را به همراه خواهد داشت‪ .‬فکر نکنید که‬ ‫سیگار الیت برای شما ایمن تر است‪ ،‬تنها دوز ایمن از دخانیات‪ ،‬صفر است‪ .‬شاید‬ ‫در فیلم های کالسیک مردان سیگاری را ببینید که جذاب به نظر می رسد‪ ،‬اما حقیقت‬ ‫برعکس آن است‪ .‬به دلیل آسیب سیگار به رگهای خونی‪ ،‬ناتوانی جنسی یکی از‬ ‫پیامدهای سیگار خواهد بود‪.‬‬

‫استفاده از نیکوتین جایگزین نیز روش ایمنی ست‪ .‬یعنی سیگارهایی که نیکوتین‬‫بسیار کمتری دارند و مواد مضر به بدن شما وارد نخواهد شد‪ .‬مانند ‪NicoDerm‬‬ ‫‪ CQ‬و ‪ Nicorette‬برای کسانی که بیش از ‪ 25‬سیگار می کشند مناسب است و‬ ‫مانند آدامس می باشد‪ ،‬نیاز دهانی به سیگار را برطرف می کند ولی برای برخی‬ ‫افراد بدطعم است و موجب سکسکه و سوء هاضمه می شود‪.‬‬ ‫قرص لوزی شکل ‪ Nicotine‬و ‪ Nicotrol inhaler‬که حالت استنشاقی دارد‪.‬‬ ‫اسپری نیکوتین و ‪ Bupropion‬که برای درمان افسردگی استفاده می شد اما‬ ‫بعنوان داروی ترک سیگار نیز پذیرفته شده است‪ ،‬نیکوتین ندارد و میتواند همراه‬ ‫یک جایگزین نیکوتین که در باال ذکر شد استفاده شود‪ ،‬این دارو از افزایش وزنی که‬ ‫بخاطر ترک سیگار بوجود می آید تا حدی جلوگیری می کند و البته دارای عوارضی‬ ‫مانند خشکی دهان و بی خوابی است‪.‬‬

‫‪ Varenicline‬جدیدترین دارویی که برای ترک سیگار پذیرفته شده است‪.‬‬‫ترک سیگار همیشه مفید است‪ ،‬حتی اگر سالهای زیادیست که سیگار می کشید‪ .‬در کارش این است که درخواست گیرنده های نیکوتین در مغز را بالک کند و در عین‬ ‫طول تنها چند روز رگ های شما خیلی از توانایی های خود را بدست می آورد‪ .‬بعد حال آن را شبیه سازی کند تا درخواست نیکوتین کاهش یابد‪.‬‬ ‫از چند هفته طعم غذاها برای شما دلچسب تر خواهد بود و بوی آزاردهنده سیگار از فراموش نکنید سیگار دشمن شماره یک سالمتی جامعه است‪.‬‬ ‫بین می رود‪ .‬تنظیم و پاک شدن ریه حدود یکسال طول می کشد‪.‬‬

‫در طول دو تا پنج سال خطر حمالت قلبی و سکته کاهش می یابد‪ .‬خطر سرطان ریه‬ ‫نیز بین ‪ 5‬تا ‪ 9‬سال بعد کاهش می یابد‪ .‬افرادی که سیگار را کنار می گذارند به نسبت برگرفته از ‪ :‬مجله اینترنتی فریا‬

‫‪• Issue.1‬‬

‫‪AUGUST 2009‬‬

‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

SIMORGH • Issue. 4

SIMORGH MAGAZINE

30

4 ‫ • سال اول • شماره‬2009 ‫ اکتبر‬1 ‫پنج شنبه‬



WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM

‫‪31‬‬

‫سیمرغ • شماره ‪4‬‬ ‫ادامه از شماره ‪3‬‬

‫پا برهنه ای در دربار شاه عباس‬ ‫اثری از‪Elgin Groseclose :‬‬ ‫مترجم‪ :‬غالمرضا کریمیان‬

‫فصل دوم‪ :‬در ایران‬ ‫دیگر نشستن در تحت روان برای شاهزاده‬ ‫خانم «شاماال» غیر قابل تحمل شده بود‪،‬‬ ‫دستور داد برایش اسبی حاضر کنند‪.‬‬ ‫حقیقت این بود که خود تخت روان غیر‬ ‫قابل تحمل نشده بود‪ ،‬بلکه افکاری که در‬ ‫مغزش می گذشت تخت را برایش ناراحت‬ ‫کرده بود‪.‬‬ ‫تخت روان که به وسیله دو شتر پشت سر‬ ‫هم حمل می شد‪ ،‬با وجود تمام حرکات باال‬ ‫و پائینش که مانند کشتی در دریا موجب‬ ‫ناراحتی می شد‪ ،‬ولی راحت ترین وسیله‬ ‫مسافرت به شمار می رفت‪ ،‬به همین دلیل‬ ‫شاه میل نداشت در تمام کشور از درشکه‬ ‫و کالسکه استفاده شود‪.‬‬ ‫علت دیگر عقیده شاه ‪ ،‬درباره ارزش‬ ‫اسب در هنگام جنگ بود‪ .‬شاه گفته بود‬ ‫« بگذارید تخت روان به زنان و بیماران‬ ‫متعلق باشد‪ ،‬برای مردان هیچ چیزی بهتر‬ ‫از اسب نیست که از روی آن بتوانند نبرد‬ ‫کنند‪».‬‬ ‫«شاماال» پیش خود فکر می کرد که شاه‬ ‫عباس از نیروی سواره نظامش استفاده‬ ‫شایانی می برد‪ ،‬ولی باید برای این مرد‬ ‫انگلیسی یعنی شرلی و افکار او درباره‬ ‫توپخانه نیز ارزش بیشتری قائل شود‪.‬‬ ‫شاه عباس و شرلی موضوع اصلی افکار‬ ‫علما بودند‪ ،‬ولی فکر او بیشتر روی شاه‬ ‫عباس دور می زد‪ .‬هنگامی که خواجه‬ ‫فردوش پرده تخت روان را کنار زد‪،‬‬ ‫شاهزاده خانم آماده شده و خواجه که ملتزم‬ ‫رکاب او بود‪ ،‬متوجه شد شاهزاده خانم‬ ‫سخت در فکر فرو رفته است‪.‬‬ ‫به خاطر این جابجایی ‪ ،‬تمامی کاروان‬

‫‪• Issue.1‬‬

‫‪AUGUST 2009‬‬

‫که مانند ماری از هم جدا شده بر روی‬ ‫پهنه بیابان در حرکت بودند توقف کردند‪.‬‬ ‫ساربان‪ ،‬چادرزنان‪ ،‬خدمه‪ ،‬قراوالن و‬ ‫قزل باش ها یا سربازان شاه همه گردن‬ ‫کشیدند تا بر جمال شاهزاده خانم شاماال‬ ‫که در حرمسرا به عنوان دختر ساسپوف‬ ‫خان‪ ،‬شاهزاده چرکسی و تیولدار شاه‬ ‫شناخته می شد نگاهی بیفکنند‪.‬‬ ‫در این هنگام شاهزاده خانم فرمان داد‬ ‫بگویید کاروان به راه خود ادامه دهد‪،‬‬ ‫بگذارید ما مدتی در بیابان اسب سواری‬ ‫کنیم‪.‬‬ ‫خواجه باشی گفت‪ :‬البته قربان‪ ،‬ضمنا‬ ‫فرصتی است تا خرابی هایی را که‬ ‫عثمانیها هنگام عقب نشینی به بارآورده‬ ‫اند و اینکه چگونه باغ های سوخته از نو‬ ‫بار داده اند را تماشا کنید‪.‬‬ ‫این کاروان از چرکس که شاهزاده خانم‬ ‫تابستان را در آن جا گذرانده بود بر می‬ ‫گشت و اینک از سرزمینی می گذشت که‬ ‫مدت سه سال بر سر آن جنگ سختی بین‬ ‫ایران و عثمانی درگرفته بود‪.‬‬ ‫خواجه باشی با لحنی که کامال معلوم بود‬ ‫با طرفداری می خواهد محبت شاهزاده‬ ‫خانم را نسبت به شاه بیشتر برانگیزد‬ ‫شروع به صحبت کرد؛ مدت ها بود شاه‬ ‫در صدد تسخیر قلب این شاهزاده خانم‬ ‫برآمده ولی موفق نشده بود‪.‬‬ ‫شاهنشاه مسلما به شنیدن نظرات شاهزاده‬ ‫خانم عالقه مندند‪ ،‬به یاد دارید که چگونه‬ ‫به خاطر اظهار نظر شما درباره وضع‬ ‫اصطبلها‪ ،‬فرماندار بلوچستان را از کار‬ ‫بر کنار کردند؟‬ ‫در این موقع شاهزاده خانم بر اسب‬ ‫مخصوص لری خود و خواجه باشی‬ ‫هم بر قاطر سفیدی سوار شدند‪ .‬فرمانده‬ ‫سربازان با زره نیم تنه و عمامه قرمز با‬ ‫احترام در انتظار حرکت شاهزاده خانم‬ ‫ایستاده بود‪ ،‬ولی شاهزاده خانم اشاره کرد‬ ‫فقط یک سوار کافیست و او هم به فاصله‬ ‫زیاد از عقب بیآید چون می خواست با‬ ‫خواجه فردوش صحبت کند‪ .‬پس از اینکه‬ ‫مدتی راه رفتند‪ ،‬از خواجه پرسید‪ :‬فکر‬ ‫نمی کنی شاهنشاه جای مرا خالی دیده و‬ ‫در غیاب من محبوبه دیگری اختیار کرده‬ ‫باشد؟‬ ‫خواجه باشی با لحن ترسناکی اظهار‬ ‫تعجب کرد و گفت‪ :‬بسم هللا! خانم باید‬ ‫بدانند که از همان لحظه ای که پدرشان‬ ‫ایشان را برای زندگی در سایه شاهنشاه‬ ‫فرستادند‪ ،‬قلب شاهنشاه را ربوده اند‪.‬‬ ‫می دانید از آن زمان چند سال می گذرد؟‬ ‫شما اکنون هیجده ساله هستید و دوازده‬ ‫سال از آن تاریخ می گذرد‪.‬‬ ‫یادآوری خواجه فردوش شاهزاده خانم‬ ‫را به یاد موقعی انداخت که در اصفهان‬ ‫در حرمسرای بزرگ شاه که دیوارهای‬

‫‪Thursday Oct. 1, 2009 • Vol. 1 • Issue. 4‬‬

‫بلندی داشت زندگی می کرد ولی نه‬ ‫عنوان بیگم یا همسری شاه را داشت و نه‬ ‫صیغه یا کنیز مخصوص او‪ .‬ظاهرا یک‬ ‫اسیر سیاسی بود ولی بیش از هر اسیری‬ ‫آزاد بود و بیش از هر بیگم یا صیغه ای‬ ‫در شاه نفوذ داشت و این به سبب شیفتگی‬ ‫شاه نسبت به او بود؛ ولی این شیفتگی تا‬ ‫چه اندازه عمق داشت‪ ،‬معلوم نبود‪.‬‬ ‫شاماال با ناراحتی و بی صبری پرسید‪:‬‬ ‫پس چرا شاهنشاه مرا به همسری قبول‬ ‫نمی کنند؟‬ ‫فردوش جواب داد‪ :‬و شما چرا پیشنهاد‬ ‫ازدواج شاهنشاه را با دست چپ قبول‬ ‫نمی کنید؟ شما اطالع دارید که شاهنشاه‬ ‫قبال چهار زنی را که قرآن اجازه داده‬ ‫است‪ ،‬گرفته اند؟‬ ‫شاماال این موضوع را به خوبی می‬ ‫دانست که شاه چهار زن رسمی دارد و‬ ‫در رأس آن ها عمه خودش بیگم تامارا‪،‬‬ ‫مادر ولیعهد قرار دارد ولی این را هم می‬ ‫دانست که شاه نیز به خوبی می داند که‬ ‫او هرگز به جز با عنوان همسر رسمی‬ ‫تسلیم آغوشش نخواهد شد و به عنوان یک‬ ‫شاهزاده خانم مسیحی مرگ را به صیغه‬ ‫شدن ترجیح می دهد‪ .‬گرچه از اصول و‬ ‫عقاید مسیحیت کامال بی اطالع بود‪ ،‬ولی‬ ‫به هر حال به علت تولد در یک محیط‬ ‫مسیحی‪ ،‬مذهبش مسیحی شده بود‪ .‬شاماال‬ ‫یک چرکسی بود که خون زنان جنگجوی‬ ‫نیاکانش در رگهای او جاری و واقعا‬ ‫دارای صفاتی بود که شاهان و سالطین‬ ‫به خاطر چنین زنانی به هر عملی دست‬ ‫می زدند‪.‬‬ ‫در مورد شاماال کامال معروف بود که‬ ‫هر جنگی که به خاطر تسخیر قلب او‬ ‫انجام گیرد پاداش پیروزی را باید شخص‬ ‫خودش اعطا کند‪ .‬و آزادی و استقالل او‬ ‫مانند زیباییش بر همه روشن بود‪.‬‬ ‫شاماال پرسید‪ :‬چرا شاهنشاه یکی از‬ ‫همسران خود را طالق نمی دهد تا این‬ ‫جنگ تمام شود؟‬ ‫فردوش به این سوال جوابی نداد چون‬ ‫دالیل سیاسی داشت‪ .‬همسران شاه مانند‬ ‫گره هایی بودند که اتحادهای بزرگ را‬ ‫محکم می کردند‪ .‬عالوه بر این شاماال‬ ‫چندان هم به پایان این جنگ قلب ها مایل‬ ‫نبود چون افکارش گاهی متوجه آن مرد‬ ‫انگلیسی یعنی سر رابرت شرلی می شد‪.‬‬ ‫سر رابرت شرلی جوانی خوش سیما بود‬ ‫که به دالیل سیاسی نامعلوم از کودکی او‬ ‫برایش نامزد کرده بودند‪ .‬ولی از زمانی‬ ‫که پا به بلوغ گذارده بود دیگر از آن‬ ‫نامزدی خبری نشده بود‪.‬‬ ‫البته رسما این نامزدی هنوز به قوت‬ ‫خود باقی بود گاهگاهی که از جانب شاه‬ ‫عصبانی می شد به ازدواج با این جوان‬ ‫فرنگی فکر می کرد‪.‬‬ ‫تنها ناراحتی او ‪ ،‬بی تفاوتی و بی اعتنایی‬ ‫سررابرت بود‪ .‬او مرد نجیبی بود و‬ ‫ظاهرا نسبت به همه چیز به جز وظایف‬ ‫خود بی اعتنا بود‪.‬‬ ‫شرلی به عنوان یکی از افسران ارشد شاه‬

‫در سراسر قلمرو ایران شناخته می شده‬ ‫و اگر شاه به لجاجت خود ادامه می داد‪،‬‬ ‫ازدواج با این مرد مزایایی هم داشت‪.‬‬ ‫شاماال که از این افکار سخت گیج شده بود‬ ‫می خواست تا موقتا آن ها را از سر به‬ ‫در کند‪ .‬برای تفریح مهمیزی به اسبش که‬ ‫لرستان نام داشت زد‪ .‬ناگهان اسب خود‬ ‫را از جای کند و به چهار نعل دوید به‬ ‫طوری که خواجه و قاطرش در کوهی‬ ‫از گرد و خاک عقب ماندند‪ .‬با وجودی‬ ‫که فاصله زیادی داشت ولی قزل باشی با‬ ‫همان سرعت از پشت سر او می آمد‪.‬‬ ‫بیابانی بی آب و علف بود که اطراف آن‬ ‫را کوههای بلند پوشانده و او را به یاد‬ ‫اطراف اصفهان می انداخت با این تفاوت‬ ‫که بیابان های اطراف اصفهان همه‬ ‫سرسبز و پر از باغاتی بود که صدای‬ ‫بلبل در آن ها قطع نمی شد‪ .‬ماه دی بود‬ ‫وهوا کمی سرد‪ .‬شاماال از تپه ای باال‬ ‫رفت‪ ،‬منظره یکی از دهات مخروبه را‬ ‫که در اثر جنگ از بین رفته بود در مقابل‬ ‫خود دید‪ .‬آن چه بیشترجلب توجه می کرد‬ ‫باقیمانده مناره و کاروانسرای نیمه خرابه‬ ‫ای بود که قسمتی از آن هنوز قابل استفاده‬ ‫بود و ظاهرا االغی در نزدیکی آن می‬ ‫چرخید و دودی فضای کاروانسرا را فرا‬ ‫گرفته بود‪ .‬در آن خرابه ها مردی با لباس‬ ‫بلند‪ ،‬کمربند بسته و یک سرپوش سفید‬ ‫که به عقب روی شانه اش انداخته بود‬ ‫دیده می شد که ظاهرا مشغول جمع آوری‬ ‫خرده های چوب بود‪ .‬هنگامی که شاماال‬ ‫به نزدیکی او رسید آواز آن مرد را که‬ ‫به زبان عجیبی بود شنید که به هیچ کدام‬ ‫از زبان هایی که شاهزاده خانم با ان ها‬ ‫آشنایی داشت شباهت نداشت‪.‬‬ ‫شاماال که کنجکاو شده بود به او نزدیک‬ ‫تر شد و مرد نگاهی به شاماال انداخت‪.‬‬ ‫مردی بلندقد و الغراندام که صورتش را‬ ‫کامال تراشیده بود – موی سرش کوتاه و‬ ‫پیشانی استخوانی و چشمانی سیاه داشت‪.‬‬ ‫مرد که از دیدن شاماال تعجب کرده بود‬ ‫به حالت احترام ساکت ماند‪ .‬شاماال فهمید‬ ‫حضور او اثر زیادی بر مرد گذاشته‪ ،‬در‬ ‫عین حال مرد با نگاه کوتاهی وضع ظاهر‬ ‫او را کامال برانداز کرد‪.‬‬ ‫شاماال کامال به میل و سلیقه خودش لباس‬ ‫می پوشید‪ .‬روی سرش کاله چرکسی تاج‬ ‫شکل از جنس ماهوت و پوست خز که با‬ ‫توری پوشیده شده و آن تور در پشت سر‬ ‫موهای او را در بر گرفته و تور دیگری‬ ‫از بناگوش تا زیر چانه اش را پوشانده و‬ ‫روی سینه اش افتاده بود‪ .‬کتش از ماهوت‬ ‫قرمزرنگ با گلدوزی از طال‪ ،‬در زیر آن‬ ‫پیراهن ابریشمی و روی آن یک شنل آبی‬ ‫پشمی با آستر ساتن قرمز و شلوار پشمی‬ ‫گشاد مخصوص اسب سواری با کمربند‬ ‫کشمیر در برداشت‪.‬‬ ‫روی زین اسبش کمان و جای تیر آن‬ ‫آویزان بود‪ .‬شاماال با لحنی که هم مودبانه‬ ‫و هم آمرانه بود پرسید‪ :‬شما که هستید؟‬ ‫مرد با فارسی شکسته بسته ای گفت‪ :‬من‬ ‫درویشی مسیحی از سرزمین رم هستم‪.‬‬ ‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

‫پنج شنبه ‪ 1‬اکتبر ‪ • 2009‬سال اول • شماره ‪4‬‬

‫این حرف شاهزاده خانم را به محک‬ ‫انداخت‪ ،‬چینی روی دماغش پیدا شد‬ ‫و چشمان خود را باریک کرد و گفت‪:‬‬ ‫بفرمایید کار شما در سرزمین سرور من‬ ‫شاه ایران چیست؟‬ ‫مرد با حجب و شرم گفت‪ :‬ما حامل پیام‬ ‫هایی از طرف سلطان خود پاپ‪ ،‬برای‬ ‫شاهنشاه ایران هستیم‪.‬‬ ‫در این هنگام شاماال موضوع را به خاطر‬ ‫آورده و با عالقه بیشتر گفت‪:‬‬ ‫پس شما باید همان سفیرانی باشید که‬ ‫شاهنشاه چندین سال در انتظار آنهاست؟‬ ‫اهانت شما برای شاهنشاه غیر قابل تحمل‬ ‫است‪.‬‬ ‫راهب متعجبانه نگاهی کرد و در حالی‬ ‫که دندان های سفیدش نمایان شد با تبسمی‬ ‫گفت‪:‬‬ ‫چطور؟ ما هنوز به حضور شاهنشاه‬ ‫نرسیده ایم‪.‬‬ ‫مگر شما درویش نیستید؟ شاهنشاه از‬ ‫درویش ها خوشش نمی آید‪ ،‬در نظر‬ ‫ایشان آن ها یک مشت شارالتان و‬ ‫زالوصفت هستند‪ .‬چرا خلیفه مسیحیان‬ ‫به شاهنشاه اهانت کرده و چرا آمدن شما‬ ‫اینقدر تأخیر داشته است؟ سه سال پیش‬ ‫خبر حرکت شما به ما رسید‪ ،‬در طی این‬ ‫مدت شاهنشاه مجبور شدند بدون کمک‬ ‫شاهزادگان و سالطین مسیحی با عثمانیها‬ ‫بجنگند‪.‬‬ ‫راهب می خواست لب به اعتراض گشاید‬ ‫ولی لبان خود را محکم بست‪ ،‬اما دو‬ ‫مرتبه تغییر عقیده داد و گفت‪:‬‬ ‫هنگام عبور از روسیه به مشکالت زیاد‬ ‫برخوردیم‪ ،‬مدت یک سال ما را در مرز‬ ‫نگاه داشتند و این عمل طبق دستور تزار‬ ‫روسیه بوریس گودانف که با لهستانی ها‬ ‫دشمنی داشت و از کلیه مسیحیان کاتولیک‬ ‫متنفر بود انجام شد‪ .‬پس از آن ‪ ،‬هنگامی‬ ‫که «دیمیتری» به سلطنت رسید به ما‬ ‫اجازه ورود دادند‪ .‬ولی کمی بعد دیمیتری‬ ‫به قتل رسید و متعاقب آن انقالبی پیش‬ ‫آمد و ما را دستگیر کردند و یک سال‬ ‫دیگر نیز نگه داشتند‪ ،‬در ضمن دو تن‬ ‫از برادران دینی ما نیز قربانی زمستانی‬ ‫سرد در روسیه شدند‪.‬‬ ‫شاهزاده خانم که لحظه ای ناراحت شده‬ ‫بود گفت‪:‬‬ ‫بله با وضع آنجا آشنا هستم تمام این‬ ‫گرفتاری ها به خاطر آن دختر است که‬ ‫او را زن هرزه لهستانی می نامند‪ ،‬یعنی‬ ‫«مارینا جرجینا» که دیمیتری عاشق‬ ‫او شده بود و با وجود مخالفت اشراف‬ ‫روسیه به ازدواج با او اصرار داشت و‬ ‫به همین علت در شب عروسی او را به‬ ‫قتل رساندند‪ .‬این اخبار در اصفهان به ما‬

‫‪32‬‬

‫رسید آن طوری که شنیدم که این خانم یا‬ ‫دوشس بزرگ فرار کرده و با دیمیتری‬ ‫دیگری ازدواج کرده و با کمک لهستانی‬ ‫ها و اسلحه ‪ ،‬او را به سلطنت رسانده‬ ‫است‪ .‬بگویید ببینم نظر شما درباره این‬ ‫خانم چیست؟‬ ‫راهب با لحن خشکی جواب داد‪ :‬بنده با‬ ‫ایشان مالقات نکردم و نمی توانم اظهار‬ ‫نظر کنم‪.‬‬ ‫شاهزاده خانم نگاهی به او کرد و گفت‪:‬‬ ‫مثل اینکه شما از شنیدن اسم زن ناراحت‬ ‫می شوید‪ ،‬راستی زن های شما کجا‬ ‫هستند؟‬ ‫راهب گفت‪ :‬افراد فرقه من زن نمی‬ ‫گیرند‪.‬‬ ‫در این راهب چیزی وجود داشت که نظر‬ ‫شاماال را جلب می کرد ولی نمی دانست‬ ‫آن چیست‪.‬‬ ‫خوشبختانه فردوش خودش را رساند و‬ ‫شاید می توانست با برانداز کردن این‬ ‫مرد اسرار بیشتری را از او کسب کند‪.‬‬ ‫سپس شاماال گفت‪:‬‬ ‫شما درویش های عجیبی هستید اصال‬ ‫شباهتی به دراویش ایران ندارید‪ ،‬حتی‬ ‫مانند کشیش های قفقاز هم که زن می‬ ‫گیرند و چاق می شوند و ریش می گذارند‬ ‫نیستید‪ .‬حال اگر شما با زنی برخورد کنید‬ ‫که خون شما را به جوش آورد آیا با او‬ ‫ازدواج نمی کنید؟‬ ‫این عمل خالف سوگندیست که ما خورده‬ ‫ایم‪.‬‬ ‫شاماال سری تکان داد و گفت‪ :‬وقتی به‬ ‫اصفهان رسیدیم یک نفر را برایتان پیدا‬ ‫می کنم که سوگند خود را فراموش کنید‪.‬‬ ‫فردوش که ظاهرا هم نگهبان جسم شاماال‬ ‫و هم نگهبان روح او بود‪ ،‬در مقابل این‬ ‫صحبت شروع به قرقر کرد‪ ،‬ولی شاماال‬ ‫به طرف او برگشت و گفت‪:‬‬ ‫تو ساکت باش بدجنس‪ ،‬تو که از غریزه‬ ‫بشر چیزی نمی دانی‪.‬‬ ‫فردوش از این حرف ساکت شد‪.‬‬ ‫شاماال دو مرتبه به طرف راهب رو کرد‬ ‫و ناگهان نقشه ای به خاطرش رسید و‬ ‫پرسید‪:‬‬ ‫ایتالیایی می دانی؟‬ ‫راهب به همین زبان جواب مثبت داد و‬ ‫شاماال نفس راحتی کشید و با اسب به او‬ ‫نزدیک تر شد احساس کرد که اعتماد او‬ ‫نسبت به راهب بیشتر شده است‪.‬‬ ‫اسم شما چیست؟‬ ‫می توانید مرا راهب خوان بنامید‪.‬‬ ‫طرز صحبت و لحن راهب طوری بود‬ ‫که شاماال مطمئن تر شد که می تواند نقشه‬ ‫خود را با این مرد در میان گذارد‪ .‬لذا‬ ‫گفت‪ :‬بسیار خوب راهب خوان‪ ،‬احتمال‬

‫دارد در راه هدف شما پیش شاه بتوانم به‬ ‫شما کمک کنم‪ ،‬ولی در عوض شما هم در‬ ‫اجرای نقشه های من پیش او کمک کنید!‬ ‫راهب جواب داد‪ :‬کار ما کار خداست و‬ ‫هیچ وقت با چیزی معامله نمی شود‪ ،‬ولی‬ ‫اگر بنده بتوانم کمکی در حدود وظایف‬ ‫کشیشی خود انجام دهم حاضر به خدمتم‬ ‫‪ .‬ضمنا می توانم بپرسم طرف صحبت‬ ‫من کیست؟‬ ‫شاماال اسم خود را گفت و آنگاه اظهار‬ ‫داشت‪ :‬اگر شما توجه شاهنشاه را جلب‬ ‫کردید می توانید وساطت مرا هم بکنید؟‬ ‫راهب مسیحی پرسید‪ :‬برای چه‬ ‫منظوری؟‬ ‫شاهنشاه را متقاعد کنید که اتحاد رهبر‬ ‫مسیحیان بیشتر به نفع اوست تا اتحاد با‬ ‫مغول ها‪.‬‬ ‫معلومات شاهزاده خانم در زبان ایتالیایی‬ ‫به همان ناقصی فارسی راهب بود ولی‬ ‫کم کم یکدیگر را درک می کردند‪.‬‬ ‫راهب جواب داد که البته بنده هم همین‬ ‫امید را دارم ولی بفرمایید عالقه شما‬ ‫نسبت به این موضوع روی چه اصل‬ ‫است؟ شاماال نگاهی به خواجه باشی‬ ‫انداخت و امیدوار بود او چیزی از حرف‬ ‫هایش را نفهمد‪ ،‬معهذا سرش را نزدیک‬ ‫تر برده به راهب گفت‪:‬‬ ‫اگر اینطور بشود آن وقت شاه می تواند‬ ‫بی بی خانم را که خواهرزاده مغول‬ ‫بزرگ است طالق داده و مرا به همسری‬ ‫انتخاب کند‪.‬‬ ‫قیافه درویش مسیحی لحظه ای در هم‬ ‫رفت‪ ،‬می خواست از روی دشمنی چیزی‬ ‫بگوید ولی باز هم خود را کنترل کرد و‬ ‫گفت‪ :‬شما چگونه چنین آرزویی دارید؟‬ ‫اگر آنطوریکه می گویید چرکسی هستید‬ ‫مگر مسیحی به دنیا نیامده اید؟ آیا به‬ ‫مذهب و دستورات خردمندانه آن ایمان‬ ‫ندارید؟‬ ‫شاماال فکر کرد این بیگانه کم کم دارد او‬ ‫را نصیحت می کند‪ .‬لذا پرسید‪:‬‬ ‫مگر چه عیبی دارد که در عوض صیغه‬ ‫‪ ،‬آرزوی همسری شاه را داشته باشم؟‬ ‫مگر شما از قانون مسیح اطالع ندارید که‬ ‫یک زن باید به یک شوهر وفادار بماند و‬ ‫یک مرد به یک زن؟‬ ‫شاماال از این قانون خبر داشت ولی فکر‬ ‫می کرد شاید این دستور به علت فقر و‬ ‫بیچارگی باشد‪ ،‬چون در بین چرکسی ها‬ ‫افرادی بودند که از شوهر دادن دختران‬ ‫خود به شاهزادگان و خان های مسلمان‬ ‫کشورهای همسایه ابایی نداشتند‪.‬‬ ‫راهب ادامه داد و گفت‪ :‬فرزندم اگر شما‬ ‫قلبا مسیحی بودید هیچ وقت نجابت خود‬ ‫را جز به یک مسیحی تسلیم نمی کردید؛‬

‫‪SIMORGH • Issue. 4‬‬

‫آنهم با یک ازدواج قانونی‪.‬‬ ‫اثر این صحبت جدی بر شاماال فوق‬ ‫العاده زیاد بود به طوری که ناگهان با‬ ‫خشم و عصبانیت گفت‪:‬‬ ‫که این طور! پس شما دستور می دهید‬ ‫چون شاه مسلمان است من هیچ وقت‬ ‫ازدواج نکنم و خواسته های او را نسبت‬ ‫به خود نادیده بگیرم‪ .‬شما ترجیح می دهید‬ ‫معاشقه آتشین شاه را رد کنم و در عوض‬ ‫خود را در آغوش یک مرد چوپان کثیف‬ ‫چرکسی بیاندازم؟‬ ‫سپس از روی اسب نگاه تنفر آمیزی به‬ ‫راهب انداخت ولی نگاه راهب را سخت‬ ‫و محکم دید‪ ،‬آنگاه اضافه کرد‪:‬‬ ‫شاید هم آرزو دارید که خود را در آغوش‬ ‫شما بیاندازم‪ ،‬واقعا چقدر پستی می‬ ‫خواهد که اینطور به شاهنشاه اهانت کنید‪،‬‬ ‫درویش موذی!‬ ‫سپس با یک حرکت ناگهانی کمانش را به‬ ‫دست گرفته و تیری در ان جای داد‪ ،‬ولی‬ ‫از خوشبختی راهب نگاه های حسودانه‬ ‫خواجه چنین لحظه ای را پیش بینی کرده‬ ‫بود و با فریادی خود و قاطرش را بین‬ ‫راهب و شاماال قرار داد به طوری که‬ ‫تقریبا راهب را به زمین انداخت‪.‬‬ ‫اسب شاماال از ترس کمی به عقب رفت‬ ‫و عصبانیت خودش نیز کم کم فروکش‬ ‫کرد و فقط به خواجه ناسزایی گفت‪ ،‬آنگاه‬ ‫به راهب گفت‪ :‬حیف از تیری که برای‬ ‫اشخاص پستی مثل تو حرام کنم‪.‬‬ ‫ولی پس از لحظه ای گویا از حرف و‬ ‫عمل خود پشیمان شده باشد گفت‪:‬‬ ‫امیدوارم مرا ببخشید من فراموش کردم‬ ‫که شما به عنوان سفیر به دربار شاه می‬ ‫روید‪.‬‬ ‫راهب عالمت صلیبی به طرف شاهزاده‬ ‫خانم کشید و گفت‪:‬‬ ‫امیدوارم که روح مقدس شما را به راه‬ ‫راست و به سنت قدیمی گذشتگان خود‬ ‫هدایت کند!‬ ‫شاماال از خجالت کمی سرخ شد و می‬ ‫خواست باز هم صحبت کند ولی خواجه‬ ‫باشی اعتراض کرد‪ .‬او هم سر اسب را‬ ‫برگرداند ولی قبل از حرکت چیزی باعث‬ ‫شد که گل سرخی که بر سینه داشت‬ ‫برداشته و به سوی راهب بیاندازد‪.‬‬ ‫حدود صد قدم که از آن مکان دور شدند‬ ‫سرش را بر گرداند و دید راهب هنوز‬ ‫در جای خود ایستاده و آنها را نظاره می‬ ‫کند‪.‬‬ ‫*** ادامه در شماره آینده سیمرغ ***‬

‫نشریه سیمرغ ‪ ،‬نشریه ای است که به جهت استحکام بیشتر پیوند مابین فارسی زبانان مقیم اتاوا متولد گردیده‬ ‫است‪ .‬در این راستا ‪ ،‬بزودی بخشی از این نشریه به گفته ها ‪ ،‬درددلها ‪ ،‬سواالت ‪ ،‬نظرات و پیامهای شما اختصاص‬ ‫خواهد یافت ‪ .‬خواهشمند است برای انعکاس پیامهایتان ‪ ،‬با ما بصورت پستی به آدرس دفتر مرکزی و یا بصورت ایمیل‬ ‫به آدرس ‪ [email protected]‬در متاس باشید‪.‬‬ ‫بی صبرانه در انتظار نامه هایتان هستیم ‪.‬‬ ‫‪WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM‬‬

‫•‬

‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

‫سیمرغ • شماره ‪4‬‬

‫آشپزخانهداروخانه‬ ‫یا‬

‫‪33‬‬

‫کابینت آشپزخانه شما پر از غذاهای انرژی بخش است که‬ ‫میتواند از بروز بیماریهاو صدمات جلوگیری کند‬

‫درمان طبیعی درد مفاصل‬ ‫حدود ‪ 350‬میلیون نفر در دنیا به عارضه یا بیماری ‪ Arthritis‬یا درد‬ ‫مفاصل مبتال هستند که عوامل زیادی از جمله سابقه فامیلی نقش‬ ‫مهمی در بروز و پیشرفت آن دارد‪ .‬در ضمن درصد باالیی از مردم دنیا‬ ‫نیز به عارضه نقرس دچار هستند که سبب التهاب مفاصل‪ ،‬مخصوصا‬ ‫پاها می شود که همراه است با درد شدید که گاهی تحمل آن‬ ‫مشکل است‪.‬‬ ‫طبق بررسیهای علمی اخیر بعضی از غذاها می توانند در تسکین‬ ‫دردهای مفاصل به علت این دو بیماری نقش داشته و حتی در درمان‬ ‫آنها مهم باشند که اختصارا به آنها اشاره می شود‪.‬‬ ‫برای پیشگیری و درمان درد مفاصل و التهاب بدن باید از رژیم غذایی‬ ‫کم پروتئین استفاده کرد و از غذاهایی که سبب بروز و پیشرفت‬ ‫التهاب می شوند دوری کرد‪ .‬این دسته از غذاها عبارتند از لبنیات‪،‬‬ ‫محصوالت گندم‪ ،‬قهوه‪ ،‬سیب زمینی‪ ،‬گوجه فرنگی‪ ،‬بادمجان‪ ،‬دانه‬ ‫های روغنی مخصوصا بادام زمینی‪ ،‬جگر و قلوه‪.‬‬ ‫داشتن وزن ایده آل و دوری از مصرف الکل و سیگار نیز می تواند در‬ ‫به ثمر رسیدن درمان این عوارض موثر باشد‪.‬‬ ‫در بسیاری از مراکز پزشکی دنیا از سرکه سیب یا ‪Apple Cider‬‬ ‫‪ Vineger‬برای درمان التهاب و درد مفاصل استفاده می شود (نوشیدن‬ ‫مخلوط یک قاشق غذاخوری سرکه سیب در یک لیوان آب که می‬ ‫تواند تا سه بار در روز تکرار شود)‪ .‬سرکه سیب نه تنها در کم کردن‬ ‫التهاب بدن نقش دارد بلکه در پایین آوردن اسید اوریک خون که عامل‬

‫آیا آپاندیس عضو مضر بدن است یا عضو مفید؟‬ ‫یکی از بحثهای مهم پزشکی مفید یا مضر بودن آپاندیس در بدن‬ ‫انسان می باشد‪ .‬آپاندیس یا روده کور زائدهای کوچک و انگشتی‬ ‫شکل (لوله ‪ ۷-8‬سانتیمتری و گاهی تا ‪ ۲0‬سانتیمتر) در ابتدای روده‬ ‫بزرگ میباشد که مقداری از مواد در حال دفع از بدن به آن وارد و‬ ‫خارج میشوند‪ .‬در یکی از نوشته های گذشته به دستگاه گوارشی و‬ ‫هضم غذا اشاره کردیم‪ .‬در گذشته اکثر پزشکان آپاندیس (‪)appendix‬‬ ‫را به عنوان عضو زاید بدن میدانستند و با جراحی (‪appendectomy‬‬ ‫) آن را از بدن جدا میکردند‪ .‬بعضی از پزشکان پیرو نظریه تکاملی‬ ‫«داروین» میباشند که آپاندیس را عضو الزم بدن انسانهای میمون وار‬ ‫اولیه میدانست که برای هضم غذاشان که بیشتر گیاه و سبزیجات‬ ‫و مواد سلولزی بود به باکتری های انباشته شده در آپاندیس نیاز‬ ‫داشتند‪ .‬و امروزه بواسطه مصرف بیشتر گوشت و هضم راحت تر غذا‬ ‫این عضو بدن انسانها کوچکتر شده و زاید میباشد‪ .‬اما امروزه گروهی‬ ‫از فیزیولوژیستها نظیر دکتر مارتین معتقدند که آپاندیس در نوزادان‬ ‫به تولید هورمون و در افراد بزرگسال به تولید «انتی ژن» های مفید‬ ‫برای ایمنی بدن و مبارزه با بیماری کمک میکند‪ .‬همچنین تحقیقات‬ ‫دکتر پارکر‪ ،‬دکتر بولینجر و سایر همکارانشان در دانشگاه دوک آمریکا‬ ‫نشان میدهد که آپاندیس نقش عمده ای در سیستم ایمنی بدن دارد‪.‬‬ ‫بافتهای لنفاوی جداره آپاندیس با حس کردن میکروبهای موجود در مواد‬

‫‪• Issue.1‬‬

‫‪AUGUST 2009‬‬

‫‪Thursday Oct. 1, 2009 • Vol. 1 • Issue. 4‬‬

‫موثر بیماری نقرس است‪ ،‬موثر می باشد‪.‬‬ ‫زردچوبه ادویه ای است که در پیشگیری درمان التهاب مفاصل و‬ ‫تسکین دردهای آن شناخته شده است‪ .‬مخلوط یک چهارم قاشق چای‬ ‫خوری زردچوبه در یک لیوان آب و مصرف آن در طی روز به وضوح درد‬ ‫مفاصل را تسکین می دهد‪ .‬مصرف زردچوبه به همراه غذاها به همین‬ ‫صورت موثر خواهد بود ولی به طور کلی مصرف آن نباید بیشتر از نصف‬ ‫قاشق چایخوی در روز باشد‪.‬‬ ‫فلفل قرمز یا ‪ Cayenne‬که به ‪ Capsicum‬معروف است می تواند به‬ ‫صورت ضماد مخلوط با کمی آب بر روی مفاصل دردهای مورد بحث را‬ ‫تسکین دهد‪ .‬در ضمن اضافه کردن مقداری فلفل قرمز و یا سیاه به رژیم‬ ‫غذایی روزانه هم در پیشگیری و درمان التهاب بدن موثر خواهد بود‪.‬‬ ‫شیره یا مالس (‪ )Molasses‬یکی از داروهای موثر درد مفاصل‬ ‫است که در طب سنتی بسیاری از کشورهای دنیا از‬ ‫آن استفاده می شود‪ .‬مالس حاوی مقدار زیادی‬ ‫آهن است که در درمان و پیشگیری عارضه‬ ‫کم خونی نیز به کار می رود‪ .‬برای درمان درد‬ ‫مفاصل روزی یک قاشق غذاخوری مالس‬ ‫به همراه یک لیوان آب در موقع ناشتا توصیه‬ ‫می شود‪.‬‬ ‫و باالخره اسیدهای چرب امگا ‪ 3‬هستند‬ ‫که نقش بسیار مهمی در پیشگیری و درمان‬ ‫التهاب و درد مفاصل دارند‪ .‬ماهی پرچرب‪،‬‬ ‫دانه های روغنی و دانه کتان حاوی‬ ‫مقدار قابل توجهی‬ ‫چرب‬ ‫اسیدهای‬ ‫امگا ‪ 3‬هستند که‬ ‫باید به همراه رژیم‬ ‫غذایی روزانه به بدن‬ ‫برسند‪.‬‬ ‫برگرفته از‪:‬‬ ‫دكتر پرویز قدیریان ‪ -‬شهروند‬

‫دانستنیهای علمی‬ ‫زاید در حال دفع از بدن‪ ،‬نوع خوب یا بد میکروبها را تشخیص داده و به‬ ‫بانک حافظه ای سیستم ایمنی بدن اجازه میدهند تا در مقابله (و دفع)‬ ‫میکروبهای مضر و ساختن میکروبهای مفید برنامه ریزی کرده و فعال گردد‪.‬‬ ‫آمار مرگ و میر در اثر اسهال مزمن در کشورهای فقیر یا در حال رشد نشان‬ ‫داده که آپاندیس سالم با ذخیره باکتریهای خوب در خود میتواند سیستم‬ ‫گوارشی افراد را پس از آلوده شدن به میکربهای مضر باعث اسهال‪ ،‬با‬ ‫بازگشت میکروبهای مفید بهبود داده و از آمار مرگ و میر بکاهد‪ .‬بیماری‬ ‫التهاب و عفونت آپاندیس (‪ )Appendicitis‬در اثر مسدود شدن آپاندیس با‬ ‫غذای هضم نشده‪ ،‬کرمهای روده و یا هضم آهسته غذا و یبوست مداوم‬ ‫آغاز میگردد‪ .‬عفونت شدید آپاندیس با درد‪ ،‬تهوع‪ ،‬بی اشتهایی‪ ،‬یبوست‬ ‫یا اسهال مزمن‪ ،‬یا تب همرته است و مینواند منجر به مرگ گردد‪ .‬در این‬ ‫موارد تشخیص سریع و عمل جراحی جداسازی آپاندیس متعفن میتواند‬ ‫جان بیمار را نجات دهد‪ .‬برای پیشگیری از مشکالت آپاندیس‪ ،‬توصیه‬ ‫میشود به مصرف غذاهای الیاف دار (‪ ۲۵‬تا ‪ ۵0‬گرم الیاف غذایی در روز) ‪،‬‬ ‫آب فراوان (حداقل ‪ ۲‬لیتر در روز)‪ ،‬ساالد‪ ،‬میوه و سبزیجات نپخته‪ ،‬ماست‬ ‫ترش (دارای باکتری های مفید ‪ ،)Probiotics‬آب سبزیجات و میوه (هویج‪،‬‬ ‫کلم‪ ،‬اسفناج)‪ ،‬صبر زرد (َ‪ ،)Aloe vera‬ورزش کردن و پرهیز از غذاهای‬ ‫سرخ کرده‪ ،‬چرب‪ ،‬بسته بندی شده‪ ،‬الکل و دخانیات‪.‬‬ ‫برگرفته از‪ :‬محمد ابوالفضلی‪ ،‬دکترا ‪ .Ph.D‬متخصص تغذیه و طب ورزشی‬ ‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

SIMORGH • Issue. 4

SIMORGH MAGAZINE

34

4 ‫ • سال اول • شماره‬2009 ‫ اکتبر‬1 ‫پنج شنبه‬



WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM

‫سیمرغ • شماره ‪4‬‬

‫‪35‬‬

‫‪Thursday Oct. 1, 2009 • Vol. 1 • Issue. 4‬‬

‫ضرب المثل ‪ :‬خر ما از كره گی دم نداشت!‬

‫از كره گی ُدم نداشتن‬

‫از “ كتاب كوچه” ‪ ،‬ا ْتر احمد شاملو‬

‫‪ ...‬مردی خری دید به گل در نشسته و صاحب خر از بیرون كشیدن‬ ‫آن درمانده ‪ .‬مساعدت را ( برای كمك كردن ) دست در ُدم خر‬ ‫زده ُق َوت كرد( زور زد ) ‪ُ .‬دم از جای كنده آمد ‪ .‬فغان از صاحب خر‬ ‫برخاست كه « تاوان بده !»‬ ‫مرد به قصد فرار به كوچه یی دوید ‪ ،‬بن بست یافت ‪ .‬خود را به‬ ‫خانه یی درافکند ‪ .‬زنی آنجا كنار حوض خانه چیزی می شست و‬ ‫بار حمل داشت ( حامله بود ) ‪ .‬از آن هیاهو و آواز در بترسید ‪ ،‬بار‬ ‫صاحب خانه ) نیز با صاحب خر‬ ‫سقط كرد) ‪ .‬خانه خدا (‬ ‫بگذاشت ( ِ‬ ‫ِ‬ ‫هم آواز شد ‪.‬‬ ‫مر ِد گریزان بر بام خانه دوید ‪ .‬راهی نیافت ‪ ،‬از بام به كوچه یی‬ ‫فروجست كه در آن طبیبی خانه داشت ‪ .‬مگر جوانی پدر بیمارش‬ ‫را به انتظار نوبت در سایهء دیوار خوابانده بود ؛ مرد بر آن پیر بیمار‬ ‫بمرد ‪ .‬پدر ُمرده نیز به خانه خدای‬ ‫فرود آمد ‪ ،‬چنان كه بیمار در حای ُ‬ ‫و صاحب خر پیوست !‬ ‫َمرد ‪ ،‬همچنان گریزان ‪ ،‬در سر پیچ كوچه با یهودی رهگذر سینه به‬ ‫سینه شد و بر زمینش افکند ‪ .‬پاره چوبی در چشم یهودی رفت و‬ ‫كورش كرد ‪ .‬او نیز ناالن و خونریزان به جمع متعاقبان پیوست !‬ ‫مرد گریزان ‪ ،‬به ستوه از این همه‪ ،‬خود را به خانهء قاضی افکند كه‬ ‫« دخیلم! « ‪ .‬مگر قاضی در آن ساعت با زن شاكیه خلوت كرده بود‬ ‫‪ .‬چون رازش فاش دید ‪ ،‬چارهء رسوایی را در جانبداری از او یافت ‪:‬‬ ‫و چون از حال و حكایت او آگاه شد ‪ ،‬مدعیان را به درون خواند ‪.‬‬ ‫نخست از یهودی پرسید ‪.‬‬ ‫گفت ‪ :‬این مسلمان یك چشم مرا نابینا كرده است ‪ .‬قصاص طلب‬ ‫میكنم ‪.‬‬

‫دیت مسلمان بر یهودی نیمه بیش نیست ‪ .‬باید آن‬ ‫قاضی گفت ‪:‬‬ ‫ِ‬ ‫چشم دیگرت را نیز نابینا كند تا بتوان از او یك چشم بركند !‬ ‫و چون یهودی سود خود را در انصراف از شكایت دید ‪ ،‬به پنجاه دینار‬ ‫جریمه محكومش كرد !‬ ‫جوان پدر مرده را پیش خواند ‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫گفت ‪ :‬این مرد از بام بلند بر پدر بیمار من افتاد ‪ ،‬هالكش كرده‬ ‫است ‪ .‬به طلب قصاص او آمده ام ‪.‬‬ ‫قاضی گفت ‪ :‬پدرت بیمار بوده است ‪ ،‬و ارزش حیات بیمار نیمی‬ ‫از ارزش شخص سالم است ‪ .‬حكم عادالنه این است كه پدر او‬ ‫را زیر همان دیوار بنشانیم و تو بر او فرودآیی ‪ ،‬چنان كه یك نیمهء‬ ‫جانش را بستانی !‬ ‫و جوانك را نیز كه صالح در گذشت دیده بود ‪ ،‬به تأدیهء سی دینار‬ ‫جریمهء شكایت بیمورد محكوم كرد !‬ ‫چون نوبت به شوی آن زن رسید كه از وحشت بار افكنده بود ‪،‬‬ ‫ً‬ ‫شرعا هنگامی جایز است كه را ِه جبران مافات‬ ‫گفت ‪ :‬قصاص‬ ‫بسته باشد ‪ .‬حالی میتوان آن زن را به حالل در فراش ( عقد ازدواج‬ ‫كودك از دست رفته را جبران كند ‪ .‬طالق را آماده‬ ‫) این مرد كرد تا‬ ‫ِ‬ ‫باش !‬ ‫مردك فغان برآورد و با قاضی جدال میكرد ‪ ،‬كه ناگاه صاحب خر‬ ‫برخاست و به جانب در دوید ‪.‬‬ ‫قاضی آواز داد ‪ :‬هی ! بایست كه اكنون نوبت توست !‬ ‫صاحب خر همچنان كه میدوید فریاد كرد ‪ :‬مرا شكایتی نیست ‪.‬‬ ‫محكم كاری را ‪ ،‬به آوردن مردانی میروم كه شهادت دهند خر مرا‬ ‫از گره گی ُدم نبوده است‪.‬‬

‫دنیای بشریت‬ ‫در زمان سلطان محمود میکشتند که شیعه است‪ /‬زمان شاه‬ ‫سلیمان میکشتند که سنی است ‪ /‬زمان ناصرالدین شاه‬ ‫میکشتند که بابی است‪ /‬زمان محمد علی شاه میکشتند که‬ ‫مشروطه طلب است‪ /‬زمان رضا خان میکشتند که مخالف سلطنت‬ ‫مشروطه است‪ /‬زمان پسرش میکشتند که خرابکار است ‪/‬‬ ‫امروز توی دهناش میزنند که منافق است و‪ /‬فردا وارونه بر خرش‬ ‫مینشانند و شمعآجیناش میکنند که ال مذهب است‪ /.‬اگر اسم و‬ ‫اتهامش را در نظر نگیریم چیزی عوض نمی شود ‪ /:‬تو آلمان هیتلری‬ ‫می کشتند که یهودی است‪ /‬حاال تو اسرائیل میکشند که طرفدار‬ ‫فلسطینیها است‪ /‬عربها میکشند که جاسوس صهیونیستها‬ ‫است‪ /‬صهیونیستها میکشند که فاشیست است‪ /‬فاشیستها‬ ‫میکشند که کمونیست است‪ /‬کمونیستها میکشند که‬ ‫آنارشیست است‪ /‬روس ها میکشند که پدر سوخته از چین حمایت‬ ‫میکند‪ /‬چینیها میکشند که حرامزاده سنگ روسیه را به سینه‬ ‫میزند‪ /‬و میکشند و میکشند و میکشند‪ /‬و چه قصاب خانهیی‬ ‫است این دنیای بشریت ‪//...‬‬ ‫احمد شاملو‬

‫‪• Issue.1‬‬

‫‪AUGUST 2009‬‬

‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

SIMORGH • Issue. 4

SIMORGH MAGAZINE

36

4 ‫ • سال اول • شماره‬2009 ‫ اکتبر‬1 ‫پنج شنبه‬



WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM

‫‪37‬‬

‫سیمرغ • شماره ‪4‬‬

‫م س ا‬ ‫و سرگـــرمی‬

‫ب ق‬

‫ه‬

‫کمی فکر کنیم‪...‬‬

‫‪Thursday Oct. 1, 2009 • Vol. 1 • Issue. 4‬‬

‫ازبین عزیزانی که پاسخ تست هوش مجله را صحیح حل کرده‬ ‫و به دفتر مجله و یا آدرس ایمیل ‪:‬‬ ‫‪[email protected]‬‬ ‫ارسال نمایند‪ ،‬یک نفر به قید قرعه انتخاب و یک هدیه ارزنده به‬ ‫رایگان تقدیم میگردد‪.‬‬

‫سوال اول‪:‬‬

‫شما در یک مسابقه سرعت شرکت کردهاید‪ .‬از نفر دوم سبقت میگیرید‪ .‬بگویید اکنون در چه جایگاهی قرار دارید؟‬

‫سوال دوم‪:‬‬

‫اگر از نفر آخر سبقت بگیرید‪ ،‬جایگاه شما ‪ ....‬؟‬

‫سوال سوم‪:‬‬

‫پدر مریم پنج تا دختر داره‪:‬‬ ‫نانا ‪ ،‬نِهنِه ‪ ،‬نینی ‪ ،‬نونو ‪ .‬اسم دختر پنجم چیه؟‬

‫سوال چهارم‪:‬‬

‫یه آقای کر و اللی میخواد مسواک بخره‪ .‬با در آوردن ادای مسواک زدن‪ ،‬میتونه خواستهاش را به دکاندار حالی کنه و موفق به خرید مسواک‬ ‫بشه‪.‬‬ ‫سوال‪ :‬حاال اگه یه مرد نابینایی بخواد عینک آفتابی بخره‪ ،‬چطوری باید منظورش رو به فروشنده حالی کنه؟‬

‫روزگار غریبیست نازنین ‪ ...‬روزگار غریبیست ‪...‬‬

‫‪• Issue.1‬‬

‫‪AUGUST 2009‬‬

‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

‫‪38‬‬

‫پنج شنبه ‪ 1‬اکتبر ‪ • 2009‬سال اول • شماره ‪4‬‬

‫‪SIMORGH • Issue. 4‬‬

‫‪ ::‬طالع بینی و فال شما ‪::‬‬

‫فروردین‬

‫اردیبهشت‬

‫براي متولدین این ماه فهمیدن و درک کردن آدم‬ ‫ها زیاد مشکل نیست چرا که اغلب داراي حس ششم‬ ‫قوي هستند و گاه همین حس به آنها یاري میدهد تا‬ ‫از حوادث و بالیا بدور باشند ‪ .‬نگاهي به زندگي‬ ‫زناشویي متولدین این ماه خبر میدهد که آنها با همین‬ ‫امتیازات در انتخاب همسر معموال دچار اشتباه‬ ‫نمیشوند ولي گاه بدلیل احساسات و قلب پاک و رئوف‬ ‫دچار اشتباه نیز میشوند‪.‬‬

‫تیر‬

‫اصوال متولدین این ماه آدمهاي بسیار خوش قلب و‬ ‫فداکاري هستند ولي گاه بدلیل بعضي لجبازیها خود را‬ ‫به دردسر مي اندازند ‪ .‬در زمینه کاري و مشکالت‬ ‫محیط کار‪ ،‬باید با سیاست عمل کرد ‪ .‬باید هماهنگي‬ ‫ایجاد کرد ‪ .‬در زمینه بعضي اختالف نظرها و یا‬ ‫زمزمه جدایي ها در میان سي در صد از متاهلین‬ ‫باید توصیه نمود عاقل باشید و محتاط ‪.‬‬

‫مرداد‬

‫متولدین این ماه‪ ،‬خصوصا خانم ها و دخترخانم‬ ‫هاي زیبا باید بدانند که گروهي از مگسان دور‬ ‫شیریني همیشه بدنبال آنها روان هستند‪ ،‬مرتب‬ ‫زمزمه هاي عاشقانه و وسوسه انگیز دارند چون‬ ‫خالقیت هاي این گروه سبب حسادت و حساسیت و‬ ‫یا نظرتنگي هاست‪.‬‬

‫بدگویي ها و غیبتهاي دو سه نفر سبب گردیده‬ ‫روابط صمیمي گروهي از متولدین این ماه با دوستان‬ ‫و فامیل و گاه همکاران دچار تیرگي شود‪ .‬براي حل‬ ‫این مشکل ابتدا باید این آدمهاي مسموم را شناسایي‬ ‫و رسوا نمود و سپس با توضیح و برقراري پل هاي‬ ‫تازه اجازه چنین دخالتها و سمپاشیهایي را نداد‪.‬‬

‫مهر‬

‫آبان‬

‫روحیه فداکاري متولدین این ماه در مورد خانواده‬ ‫و فامیل نشان از قلب پاک و مهربان شان دارد و کاش‬ ‫همه آنها قدر مهرباني و فداکاري این عده را بدانند‪.‬‬ ‫اگر حتي جوابگو نیستند حداقل سبب آزارشان نشوند‪.‬‬

‫دی‬

‫بهمن‬

‫خیلي از متولدین این ماه در رسیدن به خواسته ها‬ ‫و آرزوهاي خود عجول هستند‪ .‬همین روحیه سبب‬ ‫شده گاهي براي کسب موقعیتها به بیراهه بروند و‬ ‫یا از مسیر پرفراز و نشیب و سختي عبور کنند و‬ ‫گاه به بن بست برسند‪ .‬همین روحیه در زمینه بدست‬ ‫آوردن ثروت نیز برخي از این عده را دچار دردسر‬ ‫میسازد‪.‬‬

‫‪WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM‬‬

‫براي خیلي از متولدین این ماه که بدالیلي از زندگي‬ ‫مشترک خسته و کسل شده اند وسوسه هایي پدید‬ ‫آمده که تن به جدایي برسد‪ .‬این گروه باید با بررسي‬ ‫زندگي خود امتیازات و کمي و کاستیها تصمیم نهایي‬ ‫را بگیرند چرا که در بازگشت به زندگي مجردي و‬ ‫آن درگیریهاي قبلي براي خیلي از متاهلین امروز‬ ‫دیگر کارساز و دلچسب نیست و بهتر است از این‬ ‫وسوسه ها بدور باشند و یا ترتیب مسافرت ها‪،‬‬ ‫صحبت هاي منطقي در حل مسائل بکوشند‪.‬‬

‫•‬

‫اگر به متولدین این ماه امکانات مالي داده شود‬ ‫معموال از بعضي کارها اعجاز مي آفرینند و یا بقولي‬ ‫با خالقیتها و توانایي خود از هیچ همه چیز میسازند‪.‬‬ ‫به همین جهت به متولدین صالح و مطمئن این ماه‬ ‫باید میدان داد‪.‬‬

‫خرداد‬ ‫بدگویي هاي عده اي‪ ،‬متولدین این ماه را دچار‬ ‫خشم ساخته‪ ،‬چون خود اصال خوش قلب و مهربان‬ ‫هستند‪ .‬هیچگاه نمي خواهند زندگي و روابط آدمها را‬ ‫بهم بریزند‪ .‬از این گروه ها نیز نفرت دارند‪ .‬حتي‬ ‫اگر وابسته شان باشند‪.‬‬

‫شهریور‬ ‫خیلي از مجردهاي این ماه براي ازدواج و نامزدي‬ ‫در حال تصمیم گیري هستند‪ .‬برخي در زمینه مسائل‬ ‫احساسي دچار بن بست هایي شده اند در کل این‬ ‫گروه باید با احتیاط و دوراندیشي تصمیم بگیرند‪.‬‬

‫آذر‬ ‫با رفت و آمدهاي جدید‪ ،‬آشنایان تازه‪ ،‬بگومگوها‬ ‫و بحث و جدلهاي تازه نیز در زندگي متولدین این ماه‬ ‫بوجود خواهد آمد‪ .‬مسلما تفاهم‪ ،‬دوستي و مقاومت و‬ ‫خوش قلبي سبب میشود این رویدادها خیلي زود حل‬ ‫شود‪ .‬در غیر این صورت ادامه و گسترش آن سبب‬ ‫بهم ریختن زندگیها میشود‪.‬‬

‫اسفند‬ ‫بعضي حوادث و رویدادهاي اخیر سبب شده روحیه‬ ‫شاد و آرام خیلي از متولدین این ماه کسل و عصبي‬ ‫و نا امید شود‪ .‬معموال در این میان برخي آدمهاي نه‬ ‫چندان خوش قلب و یا حداقل بدبین به همه چیز و همه‬ ‫کس سبب ساز هستند و با رفتار و کردار و حرفهاي‬ ‫خود بروي اطرافیان تاثیر منفي میگذارند‪ .‬خوشبختانه‬ ‫متولدین این ماه آدمهاي قاطع و مقاوم و سنت شکني‬ ‫هستند و خیلي زود میتوانند از این گونه آدم هاي منفي‬ ‫دور شوند‪.‬‬ ‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

‫‪39‬‬

‫سیمرغ • شماره ‪4‬‬

‫‪Thursday Oct. 1, 2009 • Vol. 1 • Issue. 4‬‬

‫• جدول متقاطع‬

‫افقی‪:‬‬ ‫‪ -1‬عنوانی كه هنگام خطاب افراد محترم به كار میرود –‬ ‫رمان معروف دیدیه وان كولر ‪ ۲-‬دلیری – تخم مرغ سرخ‬ ‫شده در روغن –بی چیز و تهیدست ‪ -3‬نزدیك – امتناع‬ ‫و سرپیچی – خانه ایام كودكی ‪ -4‬نیم صدای سگ –‬ ‫زردپی – آفتاب – مرگ ‪ -5‬تكان كم‪ ،‬حركت – مطیع و‬ ‫فرمانبردار – مظهر نرمی –نصف – تصدیق آلمانی ‪ -6‬شتر‬ ‫ ملحفه – انباشته و پر ‪ -۷‬میانجی – مجرای گوارشی‬‫– از سبزی های غده ای – شكایت كننده ‪ -8‬آلوچه‬ ‫كوهی – خشنود – از فرآورده های گوشتی – حسد‬ ‫بردن ‪ -9‬دریایی اش معروف است – مهره ای در شطرنج‬ ‫– از حبوبات شبیه به لوبیا ‪ -10‬خودبینی و نخوت ‪-‬لقب‬ ‫خفاش – عیب – درس خوانده ‪ - 11‬سیم فرنگی – گفتار‬ ‫و سخن – شیرینی تولد – چیره دست در كار ‪ - 1۲‬از‬ ‫حشرات گزنده – پوششی برای ستور – شش عدد‬ ‫بازاری ‪ - 13‬عدد نفس كش – حركت عده ای از جایی‬ ‫به جایی – داللت كننده – بی حس – بوی رطوبت ‪14-‬‬ ‫پرنده ای خرامان – درهم و برهم كردن – نام – معدن‬ ‫‪ - 15‬بلند در هم ریخته – از محالت حاشیه ای در غرب‬ ‫تهران – موسیقی نظامی ‪ - 16‬بردش معروف است – در‬ ‫امان بودن – بسیار‪ ،‬زیاد ‪ - 1۷‬بخشی از منطقه البروج‬ ‫كه ورود خورشید به این منطقه برابر با اول زمستان‬ ‫است – فرمانده سپاه‪.‬‬

‫عمودی‪:‬‬ ‫‪ 1‬رمانی معروف از فردریك فورسایت – كتابی جذاب از‬‫آلبر شاندور ‪ -۲‬ثالثه اش از عجایب جهان است – حروفه جای فارسی – آنچه در شب بدرخشد ‪ -3‬شایسته و سزاوار – كرم روده – اتاق‬ ‫درس ‪ 4-‬كشوری عربی – پیوند دادن – نوعی رقص پرجنب و جوش غربی – قله معروف فارس ‪ -5‬هواپیمای عجول – نوعی پارچه – پایتخت‬ ‫زمستانی هخامنشیان – مقام برنزی – پهلوان ‪ -6‬مجلس ترحیم – گذشته – خواب سبك ‪ -۷‬درخشان تر – مقابل زن – جایزه قهرمانی‬ ‫– جنگیدن در راه حق ‪ -8‬درخت لرزان – تیم مربوط به ملت – آهن آبدیده – تیر انداختن ‪ -9‬درمان كردن – بی خبر از گرسنه – جزیره ای‬ ‫ایرانی ‪ - 10‬برنده و تیز – رشته سیم باریك فلزی – میوه نارس – شهری در فرانسه ‪ - 11‬هجوم و تاخت و تاز – بریدن شاخه های زاید‬ ‫درخت – چشم – فرمان ایست ‪ - 1۲‬خیر و بركت – دالور و بی ترس – عددی كه كمتر از واحد صحیح باشد ‪ 13-‬مایع حیاتی – قومی در‬ ‫هند – از پرندگان – گناه و بزه – اساس ‪ - 14‬وسیله ای است برای به هم پیوستن دو لبه پارچه – گوسفند ماده – توسری خور چكش –‬ ‫مكان مقدسی در مكه ‪ - 15‬گیاه نان – مجلس قانون گذاری ‪ -‬پایتخت افغانستان ‪- 16‬روسیه سابق – امتداد و دنباله هر چیزی – غیرمجاز‬ ‫و حرام ‪ - 1۷‬معروفترین كشتی مسافربری غرق شده – مدینه فاضله‪.‬‬ ‫ازبین عزیزانی که هر‪ ۲‬هفته جدول کلمات متقاطع مجله را صحیح حل کرده و به دفتر مجله ارسال‬ ‫نمایند‪ ،‬یک نفر به قید قرعه انتخاب و هدیه ای به رسم یادبود تقدیم می گردد‪.‬‬

‫اعداد ‪ 1‬تا ‪ 9‬را طوری در سطرها‬ ‫و ستونهای این جدول قرار دهید‬ ‫که هر عدد فقط یکبار تکرار‬ ‫شود‪ .‬ضمن اینکه در هر مربع‬ ‫کوچک نیز اعداد ‪ 1‬تا ‪ 9‬نیز باید‬ ‫فقط یک بار تکرار شوند‪ .‬برخی‬ ‫از اعداد را برای راهنمائی شما در‬ ‫جدول قرار داده ایم‪.‬‬

‫‪• Issue.1‬‬

‫‪AUGUST 2009‬‬

‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

‫پنج شنبه ‪ 1‬اکتبر ‪ • 2009‬سال اول • شماره ‪4‬‬

‫‪40‬‬

‫‪SIMORGH • Issue. 4‬‬

‫لطیفه های کوتاه‬ ‫این مردهای لجوج!‬

‫تخمین سن خانم!‬

‫ً‬ ‫واقعا خیلی لجوج و یک دندهاندها!‬ ‫زن اولی‪ :‬این مردها‬

‫توی یک مهمانی‪ ،‬خانمی رو می کنه به آقای مربوطه و میگه‪:‬‬

‫زن دومی‪ :‬آره ولی حاال چی شده؟‬ ‫ً‬ ‫مثال این شوهر من‪ ،‬دیروز درست چهار ساعت‬ ‫زن اولی‪:‬‬ ‫براش توضیح دادم‪ ،‬آخرش هم قبول نکرد که نکرد‪.‬‬

‫به نظر شما من چند سالمه؟‬

‫زن دومی‪ :‬خوب چی رو داشتی براش توضیح میدادی؟‬

‫آقای مربوطه جواب میده‪:‬‬ ‫گفتنش یک خورده مشکله‪ ،‬اما یک کم که دقیق می شم می‬ ‫بینم اصال بهتون نمی یاد!‬

‫زن اولی‪:‬اینکه من آدم پر حرفی نیستم!!!‬ ‫طوطی گمشده‬ ‫محاکمه‬

‫غضنفر می ره اداره پلیس‪ ،‬می گه‪ :‬اومدم بهتون بگم طوطی‬ ‫ام گم شده‪.‬‬

‫آقا رو داشتن به جرم قتل زنش محاكمه می كردن ‪.‬‬

‫پلیسه با تعجب می گه‪ :‬ولی فکر نکنم ما بتوانیم طوطی شما‬ ‫را پیدا کنیم‪.‬‬ ‫ً‬ ‫اصال دنبالش هم نباشین‪ .‬من فقط اومدم‬ ‫غضنفر می گه‪ :‬نه‬ ‫ً‬ ‫تصادفا اونو پیدا کردین‪ ،‬بدونین که من با عقاید‬ ‫بهتون بگم که اگر‬ ‫سیاسیش موافق نیستم!!! به هر کسی که فحش بده‪ ،‬نظر‬ ‫شخصی خودشه!‬

‫دادستان می گه ‪ :‬سنگدل ?! تو وقتی داشتی زنت رو می‬ ‫كشتی‪ ،‬ندای وجدانت رو نشنیدی ؟!‬ ‫طرف می گه ‪ :‬نه وهللا ! بس كه این زن جیغ و داد میكرد مگه‬ ‫گذاشت ما چیزی بشنویم ؟!!‬ ‫دعوت به جشن‬ ‫روزی مالنصرالدین بدون دعوت رفت به مجلس جشنی‪.‬‬ ‫یكی گفت‪« :‬جناب مال! شما كه دعوت نداشتی چرا‬ ‫آمدی؟»‬ ‫مالنصرالدین جواب داد‪« :‬اگر صاحب خانه تكلیف خودش را‬ ‫نمیداند‪ .‬من وظیفهی خودم را میدانم و هیچوقت از آن‬ ‫غافل نمیشوم‪».‬‬

‫ضرب المثل چینی‬ ‫یه ضرب المثل چینی هست كه میگه‪:‬‬ ‫‪怎樣(台語唔、喔乎你死乎你死去、喔乎你死乎你‬‬

‫پاسخ معما شماره ‪3‬‬ ‫پاسخ معمای ‪ 3‬چراغ و ‪ 3‬کلید (معمای بیل گیتس)‪:‬‬ ‫یکی از کلید ها را روشن کنید و یکی دو دقیقه بعد آنرا خاموش منایید‪.‬‬ ‫حاال کلید دیگری را روشن کنید و به اتاق چراغها بروید‪.‬‬ ‫چراغی که روشن است مربوط است به کلید دوم‪.‬‬ ‫دو چراغ دیگر را ملس کنید‪،‬‬ ‫آنکه گرم است مربوط است به کلید اول و البته آنکه سرد است مربوط به کلید‬ ‫سوم است‪.‬‬ ‫اگر شما نتوانستید این معما را حل کنید یقینا به این دلیل بوده است که به‬ ‫فیزیک معما که همانا حرارت تولید شده در چراغها است توجه نداشتید و فکر‬ ‫خود را متمرکز بر تناظر چراغها و کلیدها منودید‪ ،‬راه حلی که هرگز شما را به‬ ‫جواب نخواهد رساند‪.‬‬ ‫‪WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM‬‬

‫•‬

‫پاسخ صحیح این معما توسط جناب‬ ‫آقای علی اردهالی برای ما ارسال شده‬ ‫بود که ضمن تبریک ‪ ،‬یک عدد بلیط‬ ‫کنسرت سیاوش قمیشی نیز تقدیم‬ ‫ایشان گردید‪.‬‬

‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

‫‪41‬‬

‫سیمرغ • شماره ‪4‬‬

‫‪Thursday Oct. 1, 2009 • Vol. 1 • Issue. 4‬‬

‫شماره تلفن های مشاغل و موسسات ایرانی در شهر اتاوا – کانادا‬

‫آژانس مسافرتی‬ ‫‪Parsia Travel : Tel: )613( 230 - 8228‬‬

‫آموزش رانندگی‬

‫چاپخانه‬ ‫‪Digital Zone‬‬ ‫‪Tel: )613( 806 - 0417 - )613( 292-6181‬‬ ‫‪www.prints4you.com‬‬

‫‪Jim Driving School : Tel: )613( 294-4872‬‬

‫دندان پزشک‬

‫تعمیرات اتومبیل‬

‫‪Dr. Farid Shojaee : Tel: )613( 216 - 2016‬‬ ‫‪Dr. Ramin Etemaad: Tel: )613( 595-1111‬‬

‫‪Spark Auto : Tel: )613( 744 - 7647‬‬ ‫‪Arts Body Shop : Tel: )613( 237 - 2102‬‬ ‫‪Max Auto : Tel: )613( 728 - 9884‬‬ ‫‪Car Wash Online: Tel: )613( 746-5000‬‬

‫امور مالی‬ ‫‪Bijan Fard : Tel: )613( 232 -1432 x. 202‬‬

‫مشاور امالک‬ ‫‪Ali Manoussi : Tel: )613( 866 - 4050‬‬ ‫‪www.manoussi.com‬‬

‫فرش فروشی‬ ‫‪Terrys Oriental Rug Gallery‬‬ ‫‪Tel: )613( 220 - 6593‬‬

‫سالن عروسی‬ ‫‪West Carleton Banquet Hall:‬‬ ‫‪Tel: )613( 831 - 6471‬‬

‫دی جی‬ ‫‪DJ Shahriar :‬‬ ‫‪Tel: )613( 292 - 6181‬‬

‫تدریس موسیقی‬ ‫‪Pouria :‬‬ ‫‪Tel: )613( 263 - 9912‬‬ ‫‪• Issue.1‬‬

‫‪AUGUST 2009‬‬

‫رستوران‬ ‫‪Persian Cuisine Express :‬‬ ‫‪Tel: )613( 235 - 1010‬‬ ‫‪Saffron Restaurant:‬‬ ‫‪Tel: )613( 789 - 0818‬‬ ‫‪Yasseen Halal Pizza‬‬ ‫‪Tel: )613( 216 - 4655‬‬ ‫‪Silk Road Restaurant‬‬ ‫‪Tel: )613( 741 - 7888‬‬

‫عکاسی‬ ‫‪Saeed Karimian‬‬ ‫‪Tel: )613( 797 - 9028‬‬ ‫‪www.saeed-karimian.ca‬‬

‫فروشگاه مواد غذائی‬ ‫‪Arya Food Market‬‬ ‫‪Tel: )613( 594 - 3636‬‬ ‫‪Shiraz Grocery Store‬‬ ‫‪Tel: )613( 563 - 1207‬‬ ‫‪Alpha Food Market‬‬ ‫‪Tel: )613( 238 - 3837‬‬ ‫‪Pardis Grocery Store‬‬ ‫‪Tel: )613( 829 - 4175‬‬

‫قنادی‬ ‫‪Nima Bakery‬‬ ‫‪Tel: )613( 565 - 6156‬‬

‫طراحی‪،‬تزیین گل و سفره عقد‬ ‫‪Florartica‬‬ ‫‪Tel: )613( 739-8383‬‬

‫رادیو‬ ‫‪Radio Namashoum‬‬ ‫‪Tel: )613( 889-4700‬‬ ‫‪www.persianradio.net‬‬

‫نیازمندیها‬ ‫خدمت جدید نشریه سیمرغ‬ ‫به جامعه ایرانیان‬ ‫◄ اگر می خواهید وسایل اضافی منزلتان را‬ ‫بفروش برسانید ‪،‬‬ ‫◄ اگر به فکر خرید اتومبیل دست دوم هستید‬ ‫◄ اگر جویای کار می باشید ‪،‬‬ ‫◄ اگر کسب و کار کوچک خانگی دارید و می‬ ‫خواهید دیگران را از آن مطلع سازید ‪،‬‬ ‫◄ اگر میخواهید کسی را استخدام کنید ‪،‬‬ ‫◄ اگر نیاز به خدمات خاصی دارید ‪،‬‬ ‫و اگر مایل به چاپ آگهی تبریک و تسلیت می‬ ‫باشید ‪...‬‬ ‫نشریه سیمرغ ‪ ،‬آگهی شما را بطور رایگان در‬ ‫صفحه نیازمندیها چاپ کرده و پیام شما را به‬ ‫دیگر همزبانان شما در شهر اتاوا می رساند ‪.‬‬ ‫برای کسب اطالعات بیشتر و یا درج آگهی رایگان‬ ‫‪ ،‬لطفا با تلفن ‪ 613-292-6181‬و یا آدرس ایمیل‬ ‫‪ [email protected]‬متاس حاصل‬ ‫منائید ‪.‬‬

‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

SIMORGH • Issue. 4

SIMORGH MAGAZINE

42

4 ‫ • سال اول • شماره‬2009 ‫ اکتبر‬1 ‫پنج شنبه‬



WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM

Thursday Oct. 1, 2009 • Vol. 1 • Issue. 4

43

4 ‫سیمرغ • شماره‬

‫گزارش تصویری از کنسرت سیاوش قمیشی‬

SIMORGH MAGAZINE

AUGUST 2009

• Issue.1

Related Documents


More Documents from "Simorgh Magazine"