Simorgh Nov15 Issue7 Vol1

  • Uploaded by: Simorgh Magazine
  • 0
  • 0
  • June 2020
  • PDF

This document was uploaded by user and they confirmed that they have the permission to share it. If you are author or own the copyright of this book, please report to us by using this DMCA report form. Report DMCA


Overview

Download & View Simorgh Nov15 Issue7 Vol1 as PDF for free.

More details

  • Words: 26,834
  • Pages: 44
SIMORGH • Issue. 7

SIMORGH MAGAZINE

2

7 ‫ • سال اول • شماره‬2009 ‫ نوامبر‬15 ‫یکشنبه‬



WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM

‫سیمرغ • شماره ‪7‬‬

‫‪3‬‬

‫‪Sunday Nov. 15, 2009 • Vol. 1 • Issue. 7‬‬

‫تاریخ برنامه های فرهنگی شهر اتاوا‬ ‫جشن بزرگ شب یلدا با اندی‬ ‫‪Saturay, Dec. 19‬‬ ‫جشن سال نو میالدی‬ ‫‪Thursday, Dec. 31‬‬ ‫تئاتر کمدی و موزیکال “ما جاسوس نیستیم”‬ ‫‪Saturday, Jan. 9, 2010‬‬ ‫اطالعات‪(613) 292.6181 :‬‬ ‫‪• Issue.1‬‬

‫‪AUGUST 2009‬‬

‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

‫یکشنبه ‪ 15‬نوامبر ‪ • 2009‬سال اول • شماره ‪7‬‬

‫‪4‬‬

‫‪SIMORGH • Issue. 7‬‬

‫ناشر‪ :‬انتشارات سیمرغ‬ ‫‪Publisher: Simorgh Publication‬‬ ‫سردبیر‪ :‬سعید کریمیان‬ ‫‪Editor: Saeed Karimian‬‬ ‫مدیریت آگهی ها و بازاریابی‪ :‬شهریار ایوب زاده‬ ‫‪Marketing & Advertising: Shahriar Ayoubzadeh‬‬ ‫مسئول وب سایت سیمرغ‪ :‬لیناردو گریرو‬ ‫‪Website Coordinator: Leonardo Guareero‬‬ ‫صفحه آرایی‪ ,‬گرافیک و طراح هنری ‪ :‬پیام کشتگانی‬ ‫‪Pagination, Graphic & Design: Payam Keshtgani‬‬ ‫تایپ ‪ :‬فرناز کریمیان‬ ‫‪Typing: Farnaz Karimian‬‬ ‫نقل مندرجات سیمرغ فقط با ذکر ماخذ آزاد است‪.‬‬ ‫سیمرغ در اصالح و ویرایش مطالب رسیده آزاد است‪.‬‬ ‫مطالب همراه نام یا منبع ‪ ،‬نظرات نویسندگان آنها را بیان می کند‬ ‫و الزاما نظر نشریه سیمرغ نیست‪ .‬مسئولیت اینگونه مطالب به‬ ‫عهده نویسندگان آنهاست‪.‬‬ ‫استفاده از طرح ها و آگهی های نشریه سیمرغ منوط به کسب‬ ‫اجازه کتبی است‪.‬‬ ‫سیمرغ در قبال آگهی های چاپ شده در نشریه هیچگونه مسئولیتی‬ ‫ندارد‪ .‬آخرین مهلت برای درج و یا تغییرات آگهی ها برای هرشماره ‪ ،‬پنج‬ ‫روز پس از انتشار شماره قبل می باشد‪.‬‬

‫اخبار فرهنگی ‪ ،‬هنری‬ ‫اخبار علمی‬ ‫اخبار اقتصادی‬ ‫اخبار سیاسی ‪ ،‬اجتماعی‬ ‫اخبار ورزشی‬

‫‪5‬‬ ‫‪8‬‬ ‫‪10‬‬ ‫‪11‬‬ ‫‪13‬‬

‫اخبار حوادث ‪15‬‬

‫پیشگامان عکاسی در شیراز‬ ‫رانندگی در کانادا‪ :‬بخش اول‪ -‬دریافت گواهینامه‬

‫‪Cover Page:‬‬ ‫طراحی جلد‪:‬‬ ‫پیام کشتگانی‬

‫داستانهای واقعی موفقیت درمهاجرت به کانادا‪:‬‬ ‫پيرايه يغمايی و کتاب سه حقه باز‬ ‫گل ها چه معنایی دارند؟‬ ‫اندی ‪ ،‬خواننده محبوب ایرانی‬ ‫‪ ۵‬ماده غذایی برای افزایش قدرت عضالت‬ ‫اولین ایرانی که آمریکایی شد‬ ‫علت سرو صدای زیاد زانوها چیست؟‬

‫امور تبلیغات و آگهی ها‪[email protected] :‬‬ ‫سردبیر‪[email protected] :‬‬ ‫اطالعات‪[email protected] :‬‬

‫پابرهنه ای در دربار شاه عباس‬ ‫آشپزخانه یا داروخانه‬ ‫مسابقه و سرگرمی‬

‫آدرس دفتر مرکزی‪:‬‬ ‫‪508 Gladstone Ave. Suite 201-B‬‬ ‫‪Ottawa, Ont. K1R 5P1‬‬ ‫‪Tel: 613.292.6181‬‬ ‫‪Fax: 1.888.459.8681‬‬

‫طالع بینی و فال شما‬ ‫جدول و سودوکو‬

‫‪17‬‬ ‫‪18‬‬ ‫‪19‬‬ ‫‪20‬‬ ‫‪24‬‬ ‫‪26‬‬ ‫‪28‬‬ ‫‪29‬‬ ‫‪29‬‬ ‫‪31‬‬ ‫‪34‬‬ ‫‪37‬‬ ‫‪38‬‬ ‫‪39‬‬

‫نشریه سیمرغ ‪ ،‬نشریه ای است که به جهت استحکام بیشتر پیوند مابین فارسی زبانان مقیم اتاوا متولد گردیده است‪ .‬در این راستا ‪،‬‬ ‫بزودی بخشی از این نشریه به گفته ها ‪ ،‬درددلها ‪ ،‬سواالت ‪ ،‬نظرات و پیامهای شما اختصاص خواهد یافت ‪ .‬خواهشمند است برای انعکاس‬ ‫پیامهایتان ‪ ،‬با ما بصورت پستی به آدرس دفتر مرکزی و یا بصورت ایمیل به آدرس ‪ [email protected]‬در متاس باشید‪.‬‬ ‫بی صبرانه در انتظار نامه هایتان هستیم ‪.‬‬

‫هزینه اشتراک‪:‬‬ ‫شش ماهه پست عادی ‪$36.00‬‬ ‫یک ساله پست عادی ‪$60.00‬‬

‫فرم اشتراک‬

‫نام و نام خانوادگی‪:‬‬ ‫نشانی محل سکونت‪:‬‬ ‫کدپستی‪:‬‬

‫مدت اشتراک‪:‬‬

‫شهر‪:‬‬ ‫تلفن‪:‬‬

‫یک ساله‬

‫‪ /‬شش ماهه‬

‫آدرس ‪: Email‬‬ ‫امضا متقاضی ‪:‬‬

‫لطفا توجه فرمایید که هزینه اشتراک فوق فقط به منظور پوشش هزینه پستی این نشریه میباشد‪.‬‬

‫چنانچه مایل به اشتراک این نشریه هستید ‪ ،‬پس از تکمیل فرم فوق ‪ ،‬آن را به آدرس دفتر مرکزی ارسال منائید و همکاران ما به هنگام حتویل اولین شماره‬ ‫به آدرس شما ‪ ،‬هزینه اشتراک فوق را حضورا دریافت می منایند‪.‬‬ ‫‪WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM‬‬

‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

‫سیمرغ • شماره ‪7‬‬

‫اپرت بزرگ سیمرغ‬ ‫پس از سه سال و نیم‬

‫‪5‬‬

‫عشق سوزان رودابه چشم به راه اوست‪».‬‬ ‫برای اجرای اپرت سیمرغ یک گروه ‪ 27‬نفره از‬ ‫هنرمندان همکاری خواهد کرد که در مجموع با ‪28‬‬ ‫ساز ایرانی این اپرت یک ساعته را اجرا خواهد‬ ‫کرد‪ .‬یک خواننده سولیست‪ ،‬دو خواننده سوپرانو و‬ ‫دو خواننده تنور بخش آوازی آنرا به عهده دارند‪.‬در‬ ‫بین همکاران این گروه تا امروز نام هایی آشنا چون‬ ‫محمدرضا درویشی‪ ،‬همایون شجریان‪ ،‬پژمان حدادی‬ ‫و بهنام سامانی به چشم می خورد‪.‬‬

‫منشور كوروش ‪ 26‬دی‬ ‫به ایران میآید‬ ‫حمید متبسم آهنگساز‪ ،‬نوازنده تار و سه تار و‬ ‫بنیان گذارگروه دستان نوشتن یک اپرت بزرگ به‬ ‫نام سیمرغ را پس از سه سال و نیم به پایان برده‬ ‫و امیدوار است با همکاری یک گروه ‪ 27‬نفره از‬ ‫نوازندگان و خوانندگان ایران‪ ،‬تمرین های گروهی‬ ‫این اثر را به زودی آغاز و این اپرت را برای عموم‬ ‫اجرا کند‪.‬‬ ‫متبسم در نوشته ای که به مناسبت پایان آهنگسازی‬ ‫اثرش منتشر کرده‪ ،‬یادداشتی را که در روز پایانی‬ ‫آن نوشته‪ ،‬بازتاب می دهد و می گوید‪ :‬امروز ‪28‬‬ ‫ماه اوت سال ‪ 2009‬برابر با ‪ 26‬شهریور ‪1388‬‬ ‫شمسی آهنگسازی اپرت سیمرغ در ‪ 1371‬میزان‪،‬‬ ‫‪ 375‬صفحه به مدت ‪ 59‬دقیقه وسه ثانیه با به یکدیگر‬ ‫رسیدن عاشق و معشوق (زال و رودابه) به پایان‬ ‫رسید‪.‬‬ ‫داستان زال در کنار داستانهای پهلوانی که در‬ ‫شاهنامه معمول است به دغدغه های انسانی مانند‬ ‫بخت و سرنوشت و آز و ترس و همچنین دلداگی و‬ ‫عشق و گذشت پرداخته و متبسم بازتاب موسیقایی این‬ ‫داستان برای شرایط موجود مناسب دیده است‪.‬‬ ‫محسن بنائی مشاور ادبی او در پروژه سیمرغ‪،‬‬ ‫داستان زال و رودابه را اینگونه مطرح می کند‪:‬‬ ‫«پیش از آنکه سام نریمان‪ ،‬پهلوان پهلوانان ایران‬ ‫زمین بتواند در شادی زادن پسرش زال غوطه ور‬ ‫شود‪ ،‬آگاهی می رسد که فرزند نورسیده سپیدموی‬ ‫است‪ .‬سام برای گریختن از کنایه بدخواهان پسرش‬ ‫را در دامنه البرز کوه رها می کند‪ ،‬که در آن سیمرغ‬ ‫افسانه ای النه دارد و در پی شکار کودک شیرخواره‬ ‫را می یابد‪ ،‬ولی او را چون فرزندان خود به مهر می‬ ‫پرود‪ .‬آوازه زال که اکنون جوانی برومند و پهلوانی‬ ‫بیمانند است‪ ،‬در جهان می پیچد‪ ،‬سام شرمگین از‬ ‫کرده خود بدنبال پسر می رود و فرزند سپیدموی را‬ ‫که گناه پدر را با جوانمردی پهلوانانه خود بخشیده‬ ‫است‪ ،‬با شکوه فراوان به خانه باز می گرداند‪ .‬دیری‬ ‫نمی گذرد که زال راهی کابلستان می شود‪ ،‬جایی که‬

‫‪• Issue.1‬‬

‫‪AUGUST 2009‬‬

‫طبق توافقات جدید رئیس سازمان میراث فرهنگی و‬ ‫گردشگری و نماینده تامالختیار موزه بریتانیا منشور‬ ‫كوروش پس از گذشت ‪ 130‬سال ‪ 26‬دی (‪ 16‬ژانویه)‬ ‫برای نمایش به ایران میآید‪.‬‬ ‫به گزارش فارس‪ ،‬با حضور جان كرتیس‪ ،‬سرپرست‬ ‫بخش خاورمیانه موزه بریتانیا و نماینده تاماالختیار‬ ‫این موزه در ایران و برگزاری جلسهای با حمید‬ ‫بقایی‪ ،‬معاون رئیسجمهوری و رئیس سازمان میراث‬ ‫فرهنگی و گردشگری توافقاتی برای انتقال منشور‬ ‫كوروش به ایران انجام شد‪.‬‬ ‫در این جلسه كه روز گذشته در محل سازمان میراث‬ ‫فرهنگی و گردشگری برگزار شد‪ ،‬زمان توافقی برای‬ ‫انتقال این منشور به ایران به صورت امانت ‪ 16‬ژانویه‬ ‫برابر با ‪ 26‬دی سال ‪ 1388‬تعیین شد‪.‬‬ ‫در جلسه روز گذشته این هیئت تمام توافقات برای‬ ‫نحوه ورود و انجام مراحل بیمه منشور كوروش انجام‬ ‫ً‬ ‫احتماال ‪4‬‬ ‫شد‪ .‬زمان نمایش منشور كوروش در ایران‬ ‫ماه خواهد بود و در محل موزه ملی ایران برای نمایش‬ ‫عمومی قرار داده میشود‪.‬‬ ‫منشور حقوق بشر كوروش كه با نام استوانه كوروش‬ ‫نیز شناخته می شود‪ ،‬از جنس سفال است و طبق‬ ‫گفتههای باستانشناسان در سال ‪ 539‬پیش از میالد‬ ‫توسط كوروش دوم هخامنشی ساخته شده است‪.‬‬ ‫دور تا دور این استوانه سفالین كه ‪ 23‬سانتیمتر‬ ‫طول و ‪ 11‬سانتیمتر عرض دارد در حدود ‪ 40‬خط‬

‫‪Sunday Nov. 15, 2009 • Vol. 1 • Issue. 7‬‬

‫به زبان میخی بابلی‪ ،‬فرمانهای كوروش حك شده‬ ‫است‪.‬‬ ‫منشور كوروش به عنوان نخستین منشور حقوق بشر‬ ‫شناخته میشود و در سال ‪ 1971‬میالدی‪ ،‬سازمان‬ ‫ملل آن را به شش زبان رسمی سازمان منتشر كرد‪.‬‬ ‫بدلی از این منشور در مقر سازمان ملل متحد در شهر‬ ‫نیویورك نگهداری میشود‪.‬‬

‫مهدی سحابی مترجم و‬ ‫نقاش ایرانی در گذشت‬

‫مهدی سحابی‪ ،‬مترجم و نقاش ایرانی در سن ‪۶۶‬‬ ‫سالگی بر اثر ایست قلبی در فرانسه درگذشت‪.‬‬ ‫سحابی از پرکارترین مترجمان آثار ادبی در ایران‬ ‫بود که کار ترجمه را از اوایل دهه ‪ 13۶0‬بعد از‬ ‫مدتها روزنامه نگاری شروع کرد‪ .‬در مجموعه آثار‬ ‫او بیشتر از ‪ ۴0‬اثر ترجمه و تالیف دیده می شود‪.‬‬ ‫در کارنامه او آثاری مانند «در جستوجوی زمان از‬ ‫دست رفته» نوشته مارسل پروست دیده می شود که‬ ‫خواندنش‪ ،‬ماهها زمان می برد‪.‬‬ ‫او برای برگرداندن این رمان پرحجم که جزو ‪10‬‬ ‫رمان برتر ادبیات جهان است حدود ‪ 11‬سال وقت‬ ‫صرف کرد‪.‬‬ ‫در سه سال اخیر او به ترجمه برخی از آثار مهم‬ ‫ادبیات جهان روی آورده بود که مترجمان نسل قبل از‬ ‫او‪ ،‬سال ها پیش آن ها را به فارسی برگردانده بودند‪.‬‬ ‫رمان «مادام بوواری» نوشته گوستاو فلوبر و‬ ‫«سرخ و سیاه» نوشته استاندال از جمله این آثار بودند‬ ‫که قبل از آن به ترتیب به دست محمد قاضی و عبدهللا‬ ‫توکل به فارسی برگردانده شده بودند‪.‬‬ ‫سحابی آثار متعددی را از زبانهای انگلیسی‪ ،‬فرانسوی‬ ‫و ایتالیایی در سه دهه گذشته به فارسی ترجمه کرد که‬ ‫جزو بهترین ترجمه های معاصر ایران هستند‪.‬‬ ‫«بارون درخت نشین» از ایتالو کالوینو‪« ،‬مرگ‬ ‫قسطی» از لویی فردینان سلین‪« ،‬مرگ وزیر مختار»‬ ‫از الکساندر گریبایدوف و «تربیت احساسات» از‬ ‫گوستاو فلوبر و «همه می میرند» از سیمون دوبوار‬ ‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

‫یکشنبه ‪ 15‬نوامبر ‪ • 2009‬سال اول • شماره ‪7‬‬

‫از جمله آنها هستند‪.‬‬ ‫اما سحابی تنها مترجم نبود‪ .‬او مدتی را روزنامه‬ ‫نگاری‪ ،‬بازیگری و عکاسی مشغول بود و دست آخر‬ ‫به سراغ ادبیات‪ ،‬نقاشی و ترجمه ادبی آمد‪.‬‬ ‫سحابی سال ‪ 13۵1‬وارد روزنامه کیهان شد و تا سال‬ ‫‪ 13۵8‬نیز در همان روزنامه ماند‪.‬‬ ‫خودش بارها گفته بود که رفتنش به روزنامه از سر‬ ‫اتفاق بوده و وقتی از خارج به ایران برگشته دنبال کار‬ ‫بوده و سر از روزنامه کیهان در آورده است‪.‬‬ ‫او در تهران در رشته نقاشی تحصیل کرده و بعد به‬ ‫ایتالیا رفته بود تا در رشته کارگردانی سینما تحصیل‬ ‫کند‪ ،‬اما هر دو را کنار گذاشته و به روزنامه نگاری‬ ‫پرداخته بود‪.‬‬ ‫سحابی عالوه بر اینها دو داستان با عناوین «ناگهان‬ ‫سیالب» و «پیچک باغ کاغذی» نیز نوشت که چیزی‬ ‫به شهرت او اضافه نکرد‪.‬‬ ‫اما در همان سال های آغاز فعالیت ترجمه ادبی اش‬ ‫توانست جایزه کتاب سال جمهوری اسالمی ایران را‬ ‫به دست آورد‪.‬‬ ‫این جایزه تا ‪ 18‬سال بعد به هیچ یک از مترجمان‬ ‫ادبی اهداء نشد‪.‬‬ ‫سحابی در دو دهه اخیر به عنوان نقاش و مجسمه‬ ‫ساز فعال بود و آثارش به صورت فردی و جمعی‬ ‫بارها به نمایش در آمد‪.‬‬ ‫او که در فرانسه تشکیل خانواده داده بود‪ ،‬اغلب در‬ ‫آن کشور زندگی می کرد و سرانجام صبح روز دوشنبه‬ ‫‪ 18‬آبان بر اثر ایست قلبی دور از وطن درگذشت‪.‬‬

‫امیر قویدل‪ ،‬کارگردان سینمای‬ ‫ایران درگذشت‬

‫امیر قویدل كارگردان سینما و تلویزیون ایران ظهر‬ ‫روز یکشنبه‪ 17 ،‬آبان ماه به علت بیماری ریوی که ماه‬ ‫ها به آن مبتال در بیمارستانی در تهران درگذشت‪.‬‬ ‫این کارگردان ایرانی در سال ‪ 1326‬در مشهد به‬ ‫دنیا آمد و فعالیت هنری اش را پیش از انقالب ایران با‬ ‫نوشتن فیلمنامه و دستیاری ساموئل خاچیکیان در فیلم‬ ‫مرگ در باران در سال ‪ 1353‬آغاز کرد و در تعدادی‬ ‫دیگری از فیلم های خاچیکیان مانند اضطراب و کوسه‬ ‫جنوب دستیار او بود‪.‬‬ ‫در سالهای نخستین پس از انقالب او از فیلمسازان‬ ‫نسبتا پر کار سینما و تلویزیون بود و فیلمهایی چون‬ ‫برنج خونین‪ ،‬خونبارش‪ ،‬دل نمک‪ ،‬ترن و سردار‬ ‫جنگل را کارگردانی کرده بود که داستان تعدادی از‬ ‫آنها به ماجراهای انقالب و حوادث مربوط به آن می‬ ‫پرداخت‪.‬‬ ‫فیلم بار هستی آخرین ساخته امیر قویدل بود که آماده‬ ‫نمایش است‪.‬‬ ‫‪WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM‬‬

‫•‬

‫‪6‬‬

‫فعالیت رادیوی ایرانیان در‬ ‫شهر لندن انتاریو‬

‫ایرانتو‪ :‬اگر چه تعداد هموطنان مقیم شهر لندن‬ ‫در استان انتاریو‪ ،‬به اندازه شهرهایی مثل تورنتو یا‬ ‫مونترآل نیست‪ ،‬اما گروهی از دانشجویان عالقمند و‬ ‫کوشای دانشگاه وسترن انتاریو‪ ،‬چندیست که با همیاری‬ ‫هم ‪ ،‬اقدام به تأسیس یک رادیو به زبان فارسی کرده‬ ‫اند‪.‬‬ ‫رادیو نوای ایران (‪ )RNI‬به طور رسمی در نوامبر‬ ‫سال ‪ 2006‬شروع به کار کرده و هر هفته به مدت‬ ‫یک ساعت‪ ،‬برنامه های متنوعی را برای عالقمندان‬ ‫پخش می کند‪.‬‬ ‫برنامه های رادیویی به طور داوطلبانه با همکاری‬ ‫دانشجویان تهیه می شود و در واقع بخشی از برنامه‬ ‫های چند فرهنگی ایستگاه رادیویی‪ CHRW‬را تشکیل‬ ‫می دهد‪.‬‬ ‫مسئولین این رسانه با تأکید بر اینکه‪ ،‬رادیوی نوای‬ ‫ایران به هیچ گروه‪ ،‬شخص یا تفکر سیاسی و مذهبی‬ ‫خاصی وابسته نیست ‪ ،‬اظهار امیدواری کرده اند‬ ‫به عنوان یک رسانه در اطالع رسانی به هنگام و‬ ‫برقراری ارتباط نزدیک تر فارسی زبانان ساکن شهر‬ ‫لندن سهمی را ایفا کنند‪.‬‬ ‫هموطنان مقیم می توانند‪ ،‬هر هفته شنبه ها از ساعت‬ ‫‪ 6‬صبح به مدت یک ساعت روی موج ‪، FM 94.9‬‬ ‫از ایستگاه ‪ CHRW‬شهر لندن انتاریو برنامه های‬ ‫رادیو را گوش کنند‪.‬‬ ‫همچنین نوار ضبط شده برنامه هر هفته‪ ،‬از طریق‬ ‫وب سایت این رادیو (‪)www.navayeiran.com‬‬ ‫قابل دسترسی است‪.‬‬

‫‪SIMORGH • Issue. 7‬‬

‫سینمایی «دموكراسی تو روز روشن» چنین دستمزدی‬ ‫میگیرد‪ ،‬اما فاش شدن میزان دستمزد برخی بازیگران‬ ‫ایرانی در روزهای اخیر جنجالهایی را به وجود‬ ‫آورده و با واكنش تند برخی از این بازیگران مواجه‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫انتشار مبلغ دستمزد ستارگان سینمای ایران در یك‬ ‫برنامه تلویزیونی مسئوالن وزارت فرهنگ و ارشاد‬ ‫اسالمی را هم به تكاپو انداخته تا به شكلی قانونمند‬ ‫جلوی این روند را بگیرند و مانع افزایش هزینههای‬ ‫تولید فیلمهای سینمایی شوند‪ .‬توسل به دریافت مالیات‬ ‫از دستمزد بازیگران هم از دیگر مسائلی بوده كه در‬ ‫چند روز اخیر به آن دامن زده شده است‪.‬‬

‫از سوی دیگر‪ ،‬برخی تهیهكنندگان و فیلمسازان ایرانی‬ ‫با اشاره به دستمزد كالن بازیگران سرشناس نسبت به‬ ‫ادامه این روند هشدار داده و گفتهاند افزایش دستمزدها‬ ‫تهدیدی جدی برای دوام و توفیق صنعت كوچك اما‬ ‫سرزنده و پویای فیلمسازی در ایران است‪ .‬یكی از‬ ‫منتقدان ایرانی هم دستمزدهای بازیگران را تقلیدی از‬ ‫صنعت فیلمسازی هالیوود توصیف كرده است‪.‬‬ ‫اما برخی بازیگران هم با مقایسه دستمزدهای خود‬ ‫با ستارگان فوتبال ایران به این نكته اشاره كردهاند‬ ‫كه دوره حضور بسیاری از بازیگران در سطح اول‬ ‫سینمای ایران بسیار كوتاه است و نگرانی برای آینده‬ ‫حرفه بازیگری باعث میشود بسیاری از بازیگران‬ ‫برای ایفای نقش درخواست دستمزد زیاد بكنند و‬ ‫معموال هم با پاسخ مثبت تهیهكنندگان مواجه میشوند‪.‬‬ ‫گفته میشود گلزار كه اخیرا برای رفع ممنوعیت‬ ‫فعالیت در سینمای ایران با برخی مقامهای بلندپایه‬ ‫دولت هم دیدار كرده‪ ،‬برای بازی در فیلم سینمایی‬ ‫«دو خواهر» ‪ 42‬هزار پوند ـ بیش از ‪ 70‬میلیون‬ ‫تومان دستمزد گرفته است؛ خبری كه هنوز واكنشی از‬ ‫سوی او نداشته و البته برخی دیگر از بازیگران میزان‬ ‫دستمزدهای خود را غیر واقعی دانستهاند‪.‬‬

‫بازتاب دستمزد نجومی‬ ‫گلزار در گاردین‬ ‫ماجرای دستمزدهای غیر معمول ستارگان سینمای‬ ‫ایران به خارج از مرزها هم كشیده شد و سایت اینترنتی‬ ‫روزنامه گاردین بریتانیا در مطلبی به تحلیل آن‬ ‫پرداخت‪ .‬در مطلب رابرت تیت نویسنده سایت گاردین‬ ‫در روز یكشنبه هشتم نوامبر درباره دستمزدهای‬ ‫بازیگران سرشناس سینمای ایران آمده است‪ :‬دریافت‬ ‫دستمزد ‪ 55‬هزار پوندی ـ ‪ 90‬میلیون تومانی برای سه‬ ‫روز بازی در نقش یك فرشته پیشنهادی بسیار خوب‬ ‫است‪ ،‬اگر البته این پیشنهاد به شما داده شود‪.‬‬ ‫محمدرضا گلزار ستاره سرشناس سینمای ایران‬ ‫برای بازی در نقش فرشته مرگ عزرائیل در فیلم‬

‫گهی زین به پشت و گهی پشت به زین!‬ ‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

Sunday Nov. 15, 2009 • Vol. 1 • Issue. 7

SIMORGH MAGAZINE

7

7 ‫سیمرغ • شماره‬

AUGUST 2009

• Issue.1

‫یکشنبه ‪ 15‬نوامبر ‪ • 2009‬سال اول • شماره ‪7‬‬

‫تاثیرطب سوزنی روی توان مغز‬ ‫در تنظیم درد‬

‫در یك پژوهش جدید نشان داده شد‪ :‬طب سوزنی چین‬ ‫روی توانایی مغز در تنظیم درد تاثیر میگذارد‪.‬‬ ‫به گزارش سرویس بهداشت و درمان ایسنا‪ ،‬محققان‬ ‫میگویند‪ :‬طب سوزنی كه هزاران سال است در‬ ‫پزشكی آسیای شرقی مورد استفاده قرار میگیرد‬ ‫احتماال با فعال كردن تسكین دهندههای طبیعی درد در‬ ‫بدن میتواند‪ ،‬درد را درمان كند‪.‬‬ ‫اما اینكه طب سوزنی در سطوح سلولی چطور عمل‬ ‫میكند‪ ،‬هنوز به میزان گستردهای ناشناس است‪.‬‬ ‫محققان دانشگاه میشیگان با استفاده از‬ ‫تصویربرداریهای مغزی به شواهد علمی تازهای‬ ‫دست یافتهاند كه نشان میدهند طب سوزنی چین روی‬ ‫توان بلند مدت مغز در تنظیم درد تاثیر میگذارد‪.‬‬ ‫شرح این یافته در مجله «نوروایمج» منتشر شده‬ ‫است‪.‬‬ ‫محققان نشان دادند‪ :‬طب سوزنی دسترسی به‬ ‫گیرندههای ‪ MOR‬را افزایش میدهد‪ .‬این گیرندهها در‬ ‫مناطقی از مغز هستند كه سیگنالهای درد را پردازش‬ ‫میكنند‪ .‬افزایش دسترسی الزامی به این گیرندهها با‬ ‫كاهش درد در ارتباط است‪.‬‬

‫‘نظام های بهداشت و درمان به‬ ‫زنان توجه کافی ندارند’‬ ‫سازمان بهداشت جهانی می گوید زنان در سراسر‬ ‫جهان در اثر بیماری هایی می میرند که قابل پیش‬ ‫گیری است و آنها در واقع قربانی ضعف خدمات‬ ‫بهداشت و درمان کشورشان شده اند‪.‬‬ ‫این سازمان روز دوشنبه (‪ 9‬نوامبر)‪ ،‬با انتشار‬ ‫گزارشی گفت صدها هزار زن در کشورهای مختلف‬ ‫جان خود را از دست می دهند چون نظام بهداشت و‬ ‫درمان در کشوری که در آن زندگی می کنند‪ ،‬توجه‬ ‫‪WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM‬‬

‫•‬

‫‪8‬‬

‫کافی به بیماری های خاص زنان‪ ،‬مانند سرطان گردن‬ ‫رحم و مشکالت ناشی از بارداری‪ ،‬ندارد و در مراقبت‬ ‫و درمان آنها اهمال می کند‪.‬‬ ‫بنا به این گزارش‪ ،‬که تازه ترین آمار نیازهای‬ ‫بهداشتی‪ ،‬شایع ترین بیماری ها و علت بروز آنها در‬ ‫میان زنان جهان را مورد بررسی قرار داده است‪ ،‬زنان‬ ‫در دوران سالمندی نیز در مقایسه با مردان هم سن و‬ ‫سال خود از توجهات بهداشتی کمتری برخوردارند‪.‬‬ ‫سازمان بهداشت جهانی برای نمونه به بیماری‬ ‫های قلبی اشاره داشته و گفته است که از آنجایی که‬ ‫عالئم این دست از بیماری ها اغلب در زنان با مردان‬ ‫متفاوت است‪ ،‬حضور بیماری دیرتر اتفاق می افتد و‬ ‫آنها با خطر بیشتری مواجه می شوند‪.‬‬

‫گزارش تازه این سازمان به این نکته اشاره داشته‬ ‫است که در حالی که زنان بخش اعظم پرسنل بهداشتی‬ ‫را تشکیل می دهند‪ ،‬وقتی نوبت به مراقبت های درمانی‬ ‫می می رسد‪ ،‬به بیماری های به اصطالح زنانه آنها‬ ‫کمتر از مردان توجه می شود‪.‬‬ ‫در کشورهای در حال توسعه‪ ،‬مشکالتی که در دوره‬ ‫بارداری برخی از زنان رخ می دهد و همچنین سقط‬ ‫جنین با روش های خطرناک‪ ،‬مهم ترین دالیل مرگ‬ ‫و میر در میان زنان جوان در گروه سنی ‪ 15‬تا نوزده‬ ‫سال است‪.‬‬

‫‪SIMORGH • Issue. 7‬‬

‫موجب افزایش ‪ cAMP‬شدند و نشان دادند که موشها‬ ‫دیگر احساس بی خوابی نکردند و عملکرد عادی خود‬ ‫را در ایجاد حافظه و یادگیری از سر گرفتند‪.‬‬ ‫خواب یک لحظه اعالم نشدنی برای مغز است‪ .‬در‬ ‫حقیقت مطالعات بسیار متعددی انجام شده اند که نشان‬ ‫می دهند با از بین رفتن ساعات خواب تواناییهای‬ ‫شناختی‪ ،‬حافظه و تمرکز کاهش می یابند و کم خوابی‬ ‫موجب کاهش تعداد نورونهای هیپوکامپ می شود‪.‬‬ ‫همچنین خواب‪ ،‬لحظه ای برای تنظیم دوباره خاطرات‬ ‫و آگاهیهای شکل گرفته در طول روز است‪.‬‬ ‫در جامعه مدرن که در آن خواب به یک گزینه‬ ‫اختیاری تبدیل شده است و آشفتگیها و استرسهای‬ ‫روزمره منجر به ایجاد یک بی خوابی ثابت شده اند ‪،‬‬ ‫مغز انسان به طور مداوم عملکردهای خود را از دست‬ ‫می دهد‪ .‬بنابراین یافتن روشی برای استراحت کردن‬ ‫حداقل برای افزایش سطح عملکردهای مغز برای‬ ‫افرادی که از بی خوابی ناشی از استرس رنج می برند‬ ‫یک راه حل اساسی به شمار می رود‪.‬‬ ‫براساس گزارش نیچر‪ ،‬این دانشمندان در مغز موشها‬ ‫به دنبال این راه حل گشتند و عملکردهای آنزیمهای‬ ‫‪ PDE4‬و ‪ cAMP‬را کشف کردند‪.‬‬ ‫این دانشمندان امیدوارند با استفاده از ‪ PDE4‬یک‬ ‫قرص استراحت ایجاد کنند و به افرادی که از بی‬ ‫خوابی رنج می برند و با کاهش قدرت شناختی و‬ ‫حافظه ای مواجهند ‪ ،‬کمک کنند‪.‬‬

‫استعمال سیگارهای الیت‪ ،‬ترك‬ ‫سیگار را مشكلتر میكند‬

‫قرص استراحت‬ ‫پژوهشگران آمریکایی کشف کردند که چگونه می‬ ‫توان در آینده دارویی را با عنوان «قرص استراحت»‬ ‫ایجاد کرد که به افراد بی خواب اجازه دهد بدون نیاز‬ ‫به خوابیدن استراحت کنند‪.‬‬ ‫محققان دانشگاه پنسیلوانیا دریافتند زمانی که موشهای‬ ‫آزمایشگاهی کم می خوابند سطح آنزیم ‪ PDE4‬در‬ ‫هیپوکامپ آنها که مدار اصلی برای یادگیری و حافظه‬ ‫است افزایش می یابد و سطح مولکولی که برای‬ ‫به خاطر سپردن اطالعات جدید بسیار مهم است و‬ ‫‪ cAMP‬نام دارد کاهش می یاید‪.‬‬ ‫این محققان در آزمایشات خود با کاهش ‪PDE4‬‬

‫متخصصین سالهاست كه بر عدم سالم تر بودن‬ ‫سیگارهای به اصطالح الیت تاكید دارند‪ ،‬اما‬ ‫پژوهشگران در مطالعات اخیر خود یك مرحله فراتر‬ ‫رفته و بیان داشتند كه مصرف این نوع سیگارها نه‬ ‫تنها روند ترك سیگار را تسریع نمی بخشد بلكه آنرا‬ ‫مشكل تر می سازد‪.‬‬ ‫بر اساس نتایج تحقیقی كه در شماره اخیر مجله‬ ‫«كنترل تنباكو» منتشر شد‪ ،‬پژوهشگران دانشگاه‬ ‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

‫سیمرغ • شماره ‪7‬‬ ‫پیتزبورگ به این نتیجه رسیده اند كه مصرف‬ ‫سیگارهای الیت به عنوان كمكی جهت ترك سیگار در‬ ‫واقع به تدوام كشیدن سیگار منتهی می شود‪.‬‬ ‫این پژوهشگران برآنند كه كه سیگارهای الیت به‬ ‫مانند دیگر سیگارها به طور میانگین ‪ 13‬تا ‪ 14‬سال‬ ‫از عمر فرد را كاهش می دهند و افرادی كه به سوی‬ ‫كشیدن این نوع سیگار برای ترك آن رو می آورند‬ ‫در واقع امكان ترك سیگار را به میزان ‪ 46‬درصد‬ ‫كاهش می دهند‪.‬‬ ‫محققین علت این امر را ایجاد ذهنیت سالم بودن‬ ‫سیگارهای الیت و عدم امكان ابتال به سرطانها و‬ ‫بیماری های مختلف در فرد سیگاری ذكر كرده اند‪.‬‬

‫تکنولوژی تفاوت مردان و زنان‬ ‫را آشکار می کند‬

‫بر اساس بررسی یک سرویس کمک به کاربران‬ ‫ابزارهای تکنولوژیک جدید‪ ،‬مردان و زنان در‬ ‫برخورد با مشکالت مربوط به تکنولوژی متفاوت‬ ‫هستند‪.‬‬ ‫مسئوالن این سرویس تلفنی که در بریتانیا مستقر‬ ‫است و ‪ Gadget Helpline‬نام دارد دریافته اند‬ ‫‪ 64‬درصد از مشتریان مرد و ‪ 24‬درصد از مشتریان‬ ‫زن آن پیش از تماس گرفتن با کارشناسان این سرویس‬ ‫دفترچه راهنمای دستگاهی را که با آن دچار مشکل‬ ‫شده اند‪ ،‬مطالعه نکرده اند‪.‬‬ ‫مشکل ‪ 12‬درصد مردان و ‪ 7‬درصد زنانی که با‬ ‫دستگاه ها مشکل داشتند این بود که دستگاه را روشن‬

‫‪• Issue.1‬‬

‫‪AUGUST 2009‬‬

‫‪9‬‬ ‫نکرده بودند یا سیم های آن را وصل نکرده بودند‪.‬‬ ‫این موسسه تحقیق خود را بر اساس ‪ 75‬هزار تماس‬ ‫تلفنی که بین روز های ‪ 25‬سپتامبر تا ‪ 23‬اکتبر ‪2009‬‬ ‫دریافت کرده بود تنظیم کرده است‪.‬‬ ‫این سرویس تلفنی دربریتانیا ‪ 120‬هزار مشترک‬ ‫دارد که اکثر آنها باالی ‪ 35‬سال سن دارند‪ .‬میانگین‬ ‫سن کارمندان این سرویس تلفنی ‪ 21‬سال است‪.‬‬ ‫بر اساس این تحقیق زنان ‪ 32‬درصد بیشتر از‬ ‫مردان به تماس تلفنی برای گرفتن کمک ادامه دادند‬ ‫اما ‪ 66‬درصد کارمندان این سرویس صحبت کردن‬ ‫با مشتریان زن را به صحبت با مشتریان مرد ترجیح‬ ‫دادند‪.‬‬ ‫همچنین نتایج این تحقیق نشان می دهد که احتمال‬ ‫اینکه یک مشتری برای حل مشکلی که به نظر او در‬ ‫تماس اول حل شده دوباره تماس بگیرد‪ ،‬در مردان‬ ‫دوبرابر زنان است‪.‬‬ ‫وبالگ این موسسه در توضیح این یافته می نویسد‪:‬‬ ‫«زنان ساعت ها حرف می زنند و مشکل را حل‬ ‫می کنند‪ ،‬اما مردان با بدخلقی پاسخ های کوتاه می‬ ‫دهند و در نهایت هم مجبور می شوند دوباره تماس‬ ‫بگیرند‪».‬‬ ‫اما از سوی دیگر نتایج این پژوهش نشان می دهد‬ ‫که زنان اطمینان کمتری به صحت دستگاه تازه خریده‬ ‫خود دارند‪ :‬در ‪ 17‬درصد موارد زنان تماس می گیرند‬ ‫تا دریابند که آیا از دستگاه سالم خود درست استفاده‬ ‫می کنند یا نه‪ ،‬اما در مردان این رقم ‪ 9‬درصد است‪.‬‬

‫‪ 32‬سیاره جدید خارج از منظومه‬ ‫شمسی كشف شد‬ ‫اخترشناسان اروپایی با كشف ‪ 32‬سیاره جدید خارج‬ ‫از منظومه خورشیدی ‪ ،‬تعداد سیاره های كشف شده‬ ‫در خارج از منظومه خورشیدی را تا ‪ 400‬سیاره‬ ‫افزایش دادند‪.‬‬ ‫این كشف شاهدی دیگر برای تایید این نظریه كه‬ ‫جهان هستی دارای مناطق ناشناخته فراوانی است كه‬ ‫امكان شكل گیری حیات بر روی آنها وجود دارد‪،‬‬ ‫است‪.‬‬ ‫دانشمندان با استفاده از تلسكوپ رصدخانه جنوبی‬

‫‪Sunday Nov. 15, 2009 • Vol. 1 • Issue. 7‬‬

‫اروپا موفق به كشف سیاره ای با ابعادی مشابه ابعاد‬ ‫زمین و دارای كوچكترین نشانه از حیات نشدند و تنها‬ ‫با كشف ‪ 32‬سیاره جدید توانستند تعداد سیاره های‬ ‫كشف شده در خارج از منظومه خورشیدی را تا ‪400‬‬ ‫سیاره افزایش دهند‪.‬‬

‫‪ 6‬مورد از میان سیاره های كشف شده چندین بار از‬ ‫زمین بزرگتر هستند و بر همین اساس تعداد جمعیت‬ ‫سیاره های ابر زمینی را ‪ 30‬درصد افزایش داده اند‬ ‫همچنین دو سیاره از میان این سیاره ها پنج بار از‬ ‫زمین كوچكتر بوده و یكی از آنها پنج برابر سیاره‬ ‫مشتری است‪.‬‬ ‫اخترشناسان دانشگاه ژنو معتقدند این كشف می تواند‬ ‫از این نظریه كه شكل گیری سیاره ها را پدیده ای‬ ‫بسیار عادی و رایج می داند حمایت كند‪.‬‬ ‫بر اساس گزارش بی بی سی ‪ ،‬این دانشمندان اعالم‬ ‫كردند با توجه به حضور این سیاره ها در نزدیكی‬ ‫منظومه خورشیدی می توان با قطعیت بیان كرد كه‬ ‫سیاره های شبه زمینی را می توان در هرجایی یافت‪.‬‬ ‫به گفته آنها «طبیعت فضایی خالی و پوچ نیست‪ ،‬اگر‬ ‫در آن فضا هست تا سیاره ای در آن وجود داشته باشد‪،‬‬ ‫پس سیاره ای در آن وجود خواهد داشت»‪.‬‬

‫برای درج آگهی در‬ ‫مجله سیمرغ با ما‬ ‫تماس بگیرید‬ ‫‪613.292.6181‬‬

‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

‫یکشنبه ‪ 15‬نوامبر ‪ • 2009‬سال اول • شماره ‪7‬‬

‫مجلس ایران دست دولت را در مورد‬ ‫هدفمند کردن یارانهها باز گذاشت‬

‫‪10‬‬

‫روز یکشنبه‪ ،‬هم قید زمانی سال ‪ 88‬حذف شد و هم به‬ ‫دولت اجازه داده شد تا عالوه بر اجرای هدفمندسازی‬ ‫حاملهای انرژی‪ ،‬دیگر موارد هدفمندسازی یارانهای‬ ‫از جمله واقعی کردن قیمت آب‪ ،‬برق‪ ،‬گندم و دیگر‬ ‫کاالهای یارانهای را در سال جاری اجرایی کند‪.‬‬

‫‪ 3.3‬میلیارد دالر ‪ ،‬خسارت‬ ‫ساالنه ترافیک در تورنتو‬

‫‪SIMORGH • Issue. 7‬‬

‫استفاده بهینه از تخصص مهاجرین و نقص در سیستم‬ ‫حمل و نقل باشد‪.‬‬ ‫دیوید میلر شهردار تورنتو‪ ،‬با تأیید نظرات سازمان‬ ‫توسعه‪ ،‬آنچه را که آنها برشمرده اند‪ ،‬مشابه هشدارهای‬ ‫شهرداران به مقامات کشوری در خصوص لزوم توسعه‬ ‫و رشد سیستم حمل و نقل کالن شهرها‪ ،‬ارزیابی کرد‪.‬‬ ‫در گزارش سازمان توسعه‪ ،‬همچنین سرمایه گذاری‬ ‫دولت فدرال کانادا در سیستم حمل و نقل عمومی‬ ‫تورنتو‪ ،‬کمترین میزان بین سایر کشورهای توسعه‬ ‫یافته اعالم شده و تورنتو ‪ ،‬بین ‪ 46‬کالن شهر موجود‪،‬‬ ‫رتبه سی و چهارم را از نظر سیستم حمل و نقل ریلی‬ ‫کسب کرده است‪.‬‬

‫باز هم افزایش نرخ بیکاری‬ ‫در کانادا‬ ‫نمایندگان مجلس شورای اسالمی ایران روز یکشنبه‬ ‫در ادامه بررسی الیحه هدفمندکردن یارانهها به‬ ‫پیشنهادی رأی دادند که بر اساس آن خواسته دولت‬ ‫محمود احمدی نژاد مبنی بر در دست گرفتن اختیار‬ ‫تمام منابع در آمدی حاصل از هدفمند کردن یارانهها و‬ ‫نحوه هزینه کرد آن تحقق می یابد‪.‬‬ ‫مصوبه روز یکشنبه نمایندگان مجلس در واقع نقض‬ ‫مصوبه هفته گذشته پارلمان ایران بود که اعتراض‬ ‫دولت را در پی داشت و موجب شد محمود احمدینژاد‬ ‫بدون رعایت تشریفات قانونی با حضور در مجلس‬ ‫خواهان لغو این مصوبه شود‪.‬‬ ‫رییس دولت دهم هفته گذشته در واکنش به مصوبه‬ ‫نمایندگان مجلس تهدید کرده بود که حاضر نیست‬ ‫الیحه هدفمندکردن یارانهها را آن گونه که نمایندگان‬ ‫مجلس شورای اسالمی تصویب کردهاند‪ ،‬اجرا کند و‬ ‫الیحه را پس میگیرد‪.‬‬ ‫مواضع آقای احمدی نژاد یک بار دیگر در اطالعیهای‬ ‫که دفتر او منتشر کرد مورد تأکید قرار گرفت و در‬ ‫این اطالعیه تصریح شد که دولت اجرای الیحه هدفمند‬ ‫کردن یارانهها در قالب بودجه ساالنه را نمیپذیرد‪.‬‬ ‫آنچه در مصوبه پیشین مجلس اعتراض رییس دولت‬ ‫دهم را برانگیخته بود‪ ،‬موضوع ماده ‪ 13‬الیحه هدفمند‬ ‫کردن یارانهها بود اما روز یکشنبه در جریان بررسی‬ ‫ماده ‪ 1۶‬این الیحه‪ ،‬نمایندگان به نوعی مصوبه پیشین‬ ‫خود در ماده ‪ 13‬را نقض کردند‪.‬‬ ‫براساس ماده ‪ 13‬الیحه هدفمند کردن یارانهها‪،‬‬ ‫نمایندگان برای دولت چهار ردیف درآمدی و هزینهای‬ ‫در لوایح بودجه سنواتی قائل شده بودند که امکان‬ ‫نظارت مجلس بر هزینه درآمدهای ناشی از هدفمند‬ ‫کردن یارانهها را آسان میکرد اما روز یکشنبه در‬ ‫ماده ‪ ،1۶‬این چهار ردیف به یک ردیف کاهش یافت‪.‬‬ ‫ماده ‪ 1۶‬تا پیش از تغییرات نمایندگان مجلس شورای‬ ‫اسالمی تنها برای سال ‪ 88‬در نظر گرفته شده بود و‬ ‫طی آن دولت تنها اجازه اجرای هدفمند کردن یارانه‬ ‫حاملهای انرژی را داشت اما در جریان مصوبات‬ ‫‪WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM‬‬

‫ایرانتو‪ :‬تردد پر حجم خودروها در خیابان های‬ ‫تورنتو و بروز راه بندان و کندی حرکت‪ ،‬موجب وارد‬ ‫آمدن میلیاردهای دالر خسارت از نظر بهره وری‬ ‫اقتصادی شهر می شود‪.‬‬ ‫سازمان توسعه و همکاریهای اقتصادی با اعالم این‬ ‫مطلب‪ ،‬دلیل ضرر و زیان وارده را که بالغ بر ‪3.3‬‬ ‫میلیارد دالر برآورد شده ‪ ،‬ناشی از گسترش بی رویه‬ ‫شهر و عدم توجه به سیستم حمل و نقل عمومی دانسته‬ ‫است‪.‬‬ ‫‪ OECD‬معتقد است‪ ،‬سیستم حمل و نقل عمومی‬ ‫کالن شهر تورنتو ‪ ،‬هیچگاه متناسب با رشد جمعیت‬ ‫تنظیم نشده و هنوز رفت و آمد در این شهر‪ ،‬بر پایه‬ ‫خودروهای شخصی استوار است که بیشترین میزان‬ ‫در بین ‪ 30‬کشور عضو آن سازمان بحساب می آید‪.‬‬ ‫نتیجه این موضوع‪ ،‬افزایش آلودگی هوا و خسارت‬ ‫فراوان مالی است که بدنبال کندی در حمل و نقل کاال‬ ‫خدمات و مواد غذایی صورت می گیرد‪.‬‬ ‫سازمان توسعه توصیه کرد‪ ،‬مسئولین شهر می‬ ‫بایست برای غلبه بر این مشکل‪ ،‬مکان های دریافت‬ ‫عوارض از استفاده کنندگان خودرو بویژه در بزرگراه‬ ‫های درون شهری را بیشتر کنند و همچنین بر میزان‬ ‫مالیات سوخت و پارکینگ بیافزایند‪.‬‬ ‫در گزارش ‪ 200‬صفحه ای سازمان توسعه آمده‬ ‫است‪ ،‬اگر چه تورنتو مرکز اقتصادی کانادا محسوب‬ ‫می شود‪ ،‬اما سرانه تولید خالص ملی آن به نسبت سایر‬ ‫کشورهای عضو سازمان در حد متوسطی قرار دارد‪،‬‬ ‫بویژه اینکه نرخ بازده کارگری نیز به نسبت درآمد‬ ‫آنها‪ ،‬حتی از آمریکا و بسیاری کشورهای اروپایی‬ ‫کمتر است‪.‬‬ ‫دلیل این امر می تواند در کاهش کاهش شغل های‬ ‫صنعتی‪ ،‬کمبود سرمایه گذاری در اختراعات‪ ،‬عدم‬

‫ایرانتو‪ :‬بعد از دو ماه از بهتر شدن بازار کار کانادا‪،‬‬ ‫طی ماه اکتبر گذشته ‪ ،‬بیش از ‪ 43،000‬فرصت شغلی‬ ‫‪ ،‬در کشور از دست رفت‪.‬‬ ‫نرخ بیکاری کشور ‪ ،‬طی این مدت‪ ،‬با دو درصد‬ ‫افزایش نسبت به ماه قبل از آن‪ ،‬به ‪ 8.6‬درصد رسید‪.‬‬ ‫در عین حال رشد‪ ،‬مشاغل خویش فرما‪ ،‬نشان از‬ ‫بی اعتمادی مردم به بازار کار رسمی و گرایش به‬ ‫توانمندیهای شخصی دارد‪.‬‬ ‫اما کارشناسان ‪ ،‬بر مبنای گزارش اداره آمار ‪،‬‬ ‫افزوده شدن تعدادی شغل تمام وقت به نسبت مشاغل‬ ‫پاره وقت‪ ،‬را نشانه مثبت اقتصادی محسوب می کنند‪.‬‬ ‫بویژه اینکه شغل های جدید ‪ ،‬بیشتر در حوزه هایی‬ ‫نظیر ساخت و ساز بوده‪ ،‬که دستمزد زیادی را می‬ ‫طلبد‪.‬‬

‫برای درج آگهی در‬ ‫مجله سیمرغ با ما‬ ‫تماس بگیرید‬ ‫‪613.292.6181‬‬ ‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

‫سیمرغ • شماره ‪7‬‬

‫تهدید حامیان خارج از کشور ‘جنبش‬ ‫سبز’ از سوی نظامیان‬

‫‪11‬‬

‫انتظامی علیه معترضان در داخل و خارج از کشور‬ ‫آنها از توضیح بیشتری در این مورد خودداری‬ ‫کردند‪.‬‬ ‫همزمان اما سایت “بصیرت” ارگان اینترنتی دفتر‬ ‫سیاسی سپاه پاسداران به معرفی ‪ 5‬جریان و شماری‬ ‫از ایرانیان خارج از کشور به عنوان“سران خارج‬ ‫نشین کودتای سبز” پرداخت‪.‬‬ ‫به نوشته این وبسایت “در کنار ستاد جنگ روانی‬ ‫کودتاگران در داخل کشور‪ ،‬ستاد خارج نشین این‬ ‫جریان نیز فعالیت های تبلیغی و تخریبی خود را با‬ ‫شدت مضاف آغاز نمود‪”.‬‬

‫‪Sunday Nov. 15, 2009 • Vol. 1 • Issue. 7‬‬

‫تظاهرکنندگان که پرچم های مخصوص جدایی طلبان‬ ‫را در دست داشتند‪ ،‬شعارهایی را در مخالفت با نظام‬ ‫سلطنتی حاکم بر کانادا سر داده و خیابان های منتهی‬ ‫به محل دیدار چارلز را مسدود کردند‪.‬‬

‫افغانستان‪”:‬چهار سال دیگر به‬ ‫نیروهای خارجی نیاز داریم”‬ ‫سرتیپ مسعود جزایری‪ ،‬معاون فرهنگی ستاد کل‬ ‫نیروهای مسلح جمهوری اسالمی با تاکید بر شناسایی‬ ‫بسیاری از معترضان در داخل و خارج از ایران وعده‬ ‫داده است که با آنها چه در داخل و چه در خارج از‬ ‫کشور در زمان مناسب برخورد خواهد شد‪.‬‬ ‫آقای جزایری همزمان با حضور معترضان به‬ ‫نتایج اعالم شده انتخابات در راهپیمایی روز ‪ 13‬آبان‬ ‫در اظهاراتی که در روزنامه کیهان منتشر شد‪ ،‬از‬ ‫اعتراضات پس از انتخابات با عنوان “فتنه” و“ کودتای‬ ‫آمریکایی‪-‬انگلیسی” یاد کرد و گفت‪ “:‬تاكنون طیف‬ ‫قابل مالحظه ای از پیاده نظام جریان فتنه شناسایی و‬ ‫به موقع با آنها برخورد خواهد شد‪”.‬‬ ‫او همچنین تهدید کرد که“جمهوری اسالمی ایران در‬ ‫عین سعه صدر‪ ،‬نمی تواند به عناصر برانداز و دنباله‬ ‫های كودتای نرم اجازه فتنه گری بدهد و چنانچه ناچار‬ ‫شود حتی خواهد توانست عقبه های برون مرزی كودتا‬ ‫را با چالش جدی مواجه سازد‪”.‬‬ ‫وی در باره جزییات آنچه آن را چالش جدی خواند‪،‬‬ ‫توضیح نداده است‪.‬‬ ‫تهدید معاون ستاد کل نیروی های مسلح در مورد‬ ‫ایجاد چالش جدی برای حامیان جنبش اعتراضی ایران‬ ‫در خارج از کشور در حالی صورت می گیرد که در‬ ‫آستانه ‪ 13‬آبان‪ ،‬اسماعیل احمدی مقدم‪ ،‬فرمانده نیروی‬ ‫انتظامی نیز در اظهارات مشابهی با تأکید بر اینکه‬ ‫“نیروی انتظامی به طور جدی با هر نوع حرکتی در‬ ‫راستای براندازی مقابله خواهد کرد”‪ ،‬نسبت به بی‬ ‫توجهی عده ای در خارج از کشور به قوانین جمهوری‬ ‫اسالمی هشدار داده بود‪.‬‬ ‫آقای احمدی مقدم گفته بود که “بعضی از جریان‬ ‫های سیاسی به دنبال کشاندن پلیس به حاشیه ها به‬ ‫دلیل برخورد با اخاللگران در نظم و آرامش هستند‪.‬‬ ‫این عده در خارج و داخل کشور به قوانین بی توجه‬ ‫هستند و می خواهند بدون مجوزهای قانونی دست به‬ ‫تجمعاتی بزنند و پلیس نیز وظایف قانونی خود را‬ ‫انجام خواهد داد‪».‬‬ ‫به رغم تهدیدات ضمنی دو مقام بلندپایه نظامی و‬

‫‪• Issue.1‬‬

‫‪AUGUST 2009‬‬

‫وزارت دفاع افغانستان می گوید نیروهای امنیتی این‬ ‫کشور تا چهار سال آینده قادر خواهند شد تا امنیت‬ ‫سراسر افغانستان را به تنهایی تامین کنند‪.‬‬ ‫اما مسئوالن این وزارت می گویند‪ ،‬این هدف در‬ ‫صورتی برآورده خواهد شد که جامعه جهانی تعهدات‬ ‫خود را در زمینه تجهیز نیروهای افغان برآورده کند‪.‬‬ ‫هم اکنون بیش از دوصد هزار نیروی افغان و صد‬ ‫هزار نیروی خارجی سرگرم تامین امنیت در افغانستان‬ ‫هستند‪.‬‬ ‫دولت افغانستان همواره از جامعه جهانی خواسته که‬ ‫به جای اعزام سرباز بیشتر به این کشور‪ ،‬نیروهای‬ ‫داخلی افغانستان را آموزش دهند‪.‬‬ ‫به گفته مقامات افغان‪ ،‬این مسئله از یک سو هزینه‬ ‫کمتر نیاز دارد و از سوی دیگر‪ ،‬باعث می شود تا‬ ‫امنیت افغانستان در دراز مدت تامین شود‪.‬‬

‫این گزارش حاکیست‪ ،‬پلیس ضد شورش مونترآل‬ ‫برای متفرق و دور کردن آنها از محل برگزاری‬ ‫مراسم‪ ،‬اقدام به استفاده از باتون و گاز اشک آور‬ ‫کردند‪.‬‬ ‫طرفداران گروه های جدایی طلب‪ ،‬خواستار‬ ‫عذرخواهی چارلز نسبت به آنچه که آنها محو فرهنگ‬ ‫فرانسوی در آمریکای شمالی طی ‪ 400‬سال گذشته‬ ‫نامیدند‪ ،‬شدند‪.‬‬ ‫یکی از تظاهرکنندگان گفت‪ »:‬من به اینجا آمده ام تا‬ ‫از دمکراسی حمایت کنم‪ .‬به نظر من نظام پادشاهی‬ ‫بر مبنای قوانین قدیمی و منسوخ بنا شده و به هیچوجه‬ ‫دمکراتیک نیست‪».‬‬ ‫درگیریهای مذکور‪ ،‬باعث شد‪ ،‬ولیعهد انگلیس با‬ ‫‪ 45‬دقیقه تأخیر‪ ،‬خود را به مراسم تقدیر از نظامیان‬ ‫کانادایی برساند‪.‬‬ ‫اضافه می شود‪ ،‬وی به همراه همسر خود‪ ،‬از هفته‬ ‫گذشته وارد کانادا شده‪ ،‬پیش از این‪ ،‬از سه استان‬ ‫نیوفانلند‪ ،‬انتاریو و بریتیش کلمبیا دیدن کرده و سفر‬ ‫او به کبک ‪ ،‬اولین بار در ‪ 33‬سال گذشته محسوب‬ ‫می شود‪.‬‬

‫کبکی ها با پرتاب تخم مرغ از ولیعهد‬ ‫انگلیس استقبال کردند‬ ‫ایرانتو‪ :‬ده ها طرفدار گروه های جدایی طلب کبک‪،‬‬ ‫سه شنبه شب‪ ،‬با اجتماع در مسیر عبور ولیعهد انگلیس‬ ‫و همسرش در مونترآل‪ ،‬اقدام به برپایی تظاهرات و‬ ‫پرتاب تخم مرغ به سمت سربازان کردند‪.‬‬

‫مذاکرات مستقیم !‬ ‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

SIMORGH • Issue. 7

SIMORGH MAGAZINE

12

7 ‫ • سال اول • شماره‬2009 ‫ نوامبر‬15 ‫یکشنبه‬

WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM

‫سیمرغ • شماره ‪7‬‬

‫نوجوانان ایران از جام جهانی‬ ‫فوتبال حذف شدند‬ ‫تیم ملی فوتبال نوجوانان ایران با شکست مقابل‬ ‫اوروگوئه در وقت اضافه از دور مسابقات جام جهانی‬ ‫نوجوانان حذف شد‪.‬‬ ‫ایران که با صعود به عنوان تیم اول گروه سه‪ ،‬یکی‬ ‫از امیدهای کسب مقام در این دوره از مسابقات جام‬ ‫جهانی نوجوانان بود در مرحله یک هشتم نهایی به‬ ‫دیدار تیمی رفت که با یک برد‪ ،‬یک تساوی و یک‬ ‫باخت به عنوان تیم سوم گروه شش راهی مرحله دوم‬ ‫شده بود‪.‬‬ ‫اما در این مسابقه عملکرد ایران به هیچ وجه شباهتی‬ ‫به عملکرد این تیم در مسابقات پیشین نداشت و در‬ ‫دیداری ضعیف دو تیم یک بازی کم حادثه را به نمایش‬ ‫گذاشتند‪.‬‬ ‫در نیمه اول اوروگوئه تیم برتر میدان بود و پس از‬ ‫نفوذ به محوطه جریمه ایران در دقیقه هشت که توسط‬ ‫دروازه بان ایران کنترل شد‪ ،‬در دقیقه ‪ 15‬نیز توپ را‬ ‫از فاصله نزدیکی از باالی تیر دروازه ایران به اوت‬ ‫فرستاد‪.‬‬ ‫در دقایق پایانی وقت قانونی ایران دروازه اوروگوئه‬ ‫را مورد هجوم قرار داد اما دو تیم بی نتیجه به کار خود‬ ‫پایان دادند تا کار به وقت اضافه کشیده شود‪.‬‬ ‫به نظر می رسد حساس ترین تحول با انجام تعویض‬ ‫از سوی علی دوستی‪ ،‬مربی ایران و به زمین آمدن‬ ‫افشین اسماعیل زاده رخ داده باشد که به اذعان سایت‬ ‫فیفا حضور این بازیکن خط میانی نتیجه ای عکس‬ ‫داشت و باعث بی ثباتی در تیم ایران شد که تا پیش از‬ ‫این مسابقه گلی دریافت نکرده بود‪.‬‬ ‫پیامد این تعویض‪ ،‬گلی نه چندان زیبا توسط اوروگوئه‬ ‫بود؛ در دقیقه ‪ 104‬سباستین گاله گوس‪ ،‬بازیکن اتلتیکو‬ ‫مادرید در محوطه جریمه ایران و در شرایطی که به‬ ‫نظر می رسید امکان ایجاد تهدید ندارد‪ ،‬شوتی زمینی‬ ‫و کم قدرت را به سمت دروازه ایران زد که پس از‬ ‫تغییر جهت در اثر برخورد با یکی از بازیکنان‪ ،‬از‬

‫‪• Issue.1‬‬

‫‪AUGUST 2009‬‬

‫‪13‬‬

‫زیر بدن ایمان صادقی‪ ،‬دروازه بان ایران لغزید و وارد‬ ‫دروازه شد‪.‬‬ ‫ایران در دقیقه ‪ 114‬ایمان شیرازی را به دلیل دریافت‬ ‫کارت زرد دوم از دست داد و ‪ 10‬نفره شدن ایران‬ ‫موقعیتی مناسب برای اوروگوئه ایجاد کرد‪.‬‬ ‫گاله گوس در دقیقه ‪ 117‬گل دوم اوروگوئه را پس از‬ ‫ورود به محوطه جریمه و انداختن توپ از باالی سر‬ ‫دروازه بان ایران‪ ،‬به ثمر رساند‪.‬‬ ‫ایران در سال ‪ 2001‬نیز به مرحله نهایی جام جهانی‬ ‫نوجوانان راه یافته بود که در آن دوره با سه شکست‬ ‫در مرحله گروهی به کار خود پایان داد‪.‬‬

‫قهرمانی ارغوان رضایی در بالی‬ ‫تورنمنت بالی‪ ،‬مشابه مسابقات پایان سال دوحه است‬ ‫كه با قهرمانی سرینا ویلیامز به پایان رسید‪.‬‬ ‫با این تفاوت كه رقابت های بالی‪ ،‬بین ‪ 10‬تنیس بازی‬ ‫برگزار می شود که موفق به بردن تورنمنت های رده‬ ‫«بین المللی» شده اند و به مسابقات دوحه راه پیدا‬ ‫نکرده اند‪.‬‬ ‫در این مسابقات ‪ 12‬ورزشکار در چهار گروه به‬ ‫رقابت پرداختند‪.‬‬ ‫رضایی در گروه «د « در بازی اول‪ ،‬برابر سابینه‬ ‫لیسیچکی حریف آلمانی که نفر بیست و پنجم دنیاست‬ ‫به پیروزی رسید‪ .‬این در حالی است كه همین تنیسور‬ ‫آلمانی در گرند اسلم تنیس آزاد آمریکا در سال جاری‪،‬‬ ‫موفق شده بود ارغوان را مغلوب کند‪.‬‬ ‫لیسیچکی امسال تورنمنتی را فتح نکرده اما به خاطر‬ ‫داشتن رتبه باال در رده بندی جهانی‪ ،‬با وایلد کارت‬ ‫(دعوت از سوی برگزارکنندگان) به این مسابقات آمده‬ ‫بود‪.‬‬ ‫ارغوان سپس ملیندا سزینک مجارستانی ‪-‬فاتح‬ ‫تورنمنت کبک کانادا‪ -‬را برد تا به نیمهنهایی راه یابد‪.‬‬ ‫این تنیس باز ایرانی‪-‬فرانسوی‪ ،‬در حالی به نیمه نهایی‬ ‫راه پیدا کرد که قبل از آغاز مسابقات‪ ،‬بخت دهم بازی‬ ‫ها محسوب می شد‪.‬‬

‫‪Sunday Nov. 15, 2009 • Vol. 1 • Issue. 7‬‬

‫ماریا خوزه مارتینز سانچز از اسپانیا ‪-‬قهرمان‬ ‫تورنمنت بوگوتا‪ -‬حریف نیمه نهایی رضایی هم با نتایج‬ ‫‪ ۶‬بر ‪ 2‬و ‪ ۶‬بر ‪ 3‬شکست را پذیرفت تا رضایی كه‬ ‫سابقه بازی برای تیم ملی ایران در بازی های کشور‬ ‫های اسالمی را هم دارد‪ ،‬راهی فینال شود‪.‬‬ ‫پای دیگر فینال‪ ،‬ماریون بارتولی بود‪.‬‬ ‫او در گرند اسلم تنیس آزاد فرانسه ‪ 2007‬و همین‬ ‫امسال هم در «پان پاسیفیک اوپن» مقابل ارغوان‬ ‫پیروز شده بود و در آن دو دیدار‪ ،‬حتی یک ست را هم‬ ‫واگذار نکرده بود‪.‬‬ ‫ارغوان رضایى ست اول را با نتیجه ‪ 7‬بر ‪ ۵‬برد‪ .‬اما‬ ‫بارتولى با پایان این ست ترجیح داد به نایب قهرمانى‬ ‫بسنده كند و با اعالم مصدومیت‪ ،‬قید بازى در ست‬ ‫بعدى را زد‪.‬‬ ‫رضایی جایزه ‪ 200‬هزار دالری قهرمانی از مجموع‬ ‫جایزه ‪ ۶00‬هزار دالری را نصیب خود کرد تا پس‬ ‫از غلبه بر لوسی هرادچکا (جمهوری چک) در فینال‬ ‫استراسبورگ‪ ،‬جام دیگری كه به مراتب معتبرتر از‬ ‫جام قبلی است را نصیب خود کند‪.‬‬ ‫ارغوان رضایی در حال حاضر در رتبه چهل و‬ ‫چهارم جهان قرار دارد اما پیروزی او که پس از ‪۶2‬‬ ‫دقیقه رقابت رقم خورد‪ ،‬احتماال او را تا قبل از پایان‬ ‫سال‪ ،‬در جمع سی تنیس باز برتر زن جهان قرار‬ ‫خواهد داد‪.‬‬

‫ایران در بازی دوستانه ایسلند‬ ‫را شکست داد‬ ‫تورنمنت بالی‪ ،‬مشابه مسابقات پایان سال دوحه است‬ ‫كه با قهرمانی سرینا ویلیامز به پایان رسید‪.‬‬ ‫با این تفاوت كه رقابت های بالی‪ ،‬بین ‪ 10‬تنیس بازی‬ ‫برگزار می شود که موفق به بردن تورنمنت های رده‬ ‫«بین المللی» شده اند و به مسابقات دوحه راه پیدا‬ ‫نکرده اند‪.‬‬ ‫در این مسابقات ‪ 12‬ورزشکار در چهار گروه به‬ ‫رقابت پرداختند‪.‬‬ ‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

‫یکشنبه ‪ 15‬نوامبر ‪ • 2009‬سال اول • شماره ‪7‬‬

‫رضایی در گروه «د « در بازی اول‪ ،‬برابر سابینه‬ ‫لیسیچکی حریف آلمانی که نفر بیست و پنجم دنیاست‬ ‫به پیروزی رسید‪ .‬این در حالی است كه همین تنیسور‬ ‫آلمانی در گرند اسلم تنیس آزاد آمریکا در سال جاری‪،‬‬ ‫موفق شده بود ارغوان را مغلوب کند‪.‬‬ ‫لیسیچکی امسال تورنمنتی را فتح نکرده اما به خاطر‬ ‫داشتن رتبه باال در رده بندی جهانی‪ ،‬با وایلد کارت‬ ‫(دعوت از سوی برگزارکنندگان) به این مسابقات آمده‬ ‫بود‪.‬‬ ‫ارغوان سپس ملیندا سزینک مجارستانی ‪-‬فاتح‬ ‫تورنمنت کبک کانادا‪ -‬را برد تا به نیمهنهایی راه یابد‪.‬‬ ‫این تنیس باز ایرانی‪-‬فرانسوی‪ ،‬در حالی به نیمه نهایی‬ ‫راه پیدا کرد که قبل از آغاز مسابقات‪ ،‬بخت دهم بازی‬ ‫ها محسوب می شد‪.‬‬ ‫ماریا خوزه مارتینز سانچز از اسپانیا ‪-‬قهرمان‬ ‫تورنمنت بوگوتا‪ -‬حریف نیمه نهایی رضایی هم با نتایج‬ ‫‪ ۶‬بر ‪ 2‬و ‪ ۶‬بر ‪ 3‬شکست را پذیرفت تا رضایی كه‬ ‫سابقه بازی برای تیم ملی ایران در بازی های کشور‬ ‫های اسالمی را هم دارد‪ ،‬راهی فینال شود‪.‬‬ ‫پای دیگر فینال‪ ،‬ماریون بارتولی بود‪.‬‬

‫برای درج آگهی در‬ ‫مجله سیمرغ با ما‬ ‫تماس بگیرید‬ ‫‪613.292.6181‬‬

‫‪WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM‬‬

‫‪14‬‬

‫‪SIMORGH • Issue. 7‬‬

‫شعر این سرود از عبدالجبار كاكایی است كه آهنگ‬ ‫آن با كمك «محمدعلی خواجه نوری» ساخته شده و‬ ‫تنظیم آن را نیز خود داریوش خواجه نوری انجام داده‬ ‫است‪.‬‬

‫سرود رسمی پرسپولیس‬ ‫در راه است‬ ‫باشگاه فوتبال پرسپولیس به عنوان نخستین تیم‬ ‫باشگاهی در ایران‪ ،‬با قطعه ای با صدای «داریوش‬ ‫خواجه نوری» كه در بخش هایی از آن برخی بازیكنان‬ ‫جدید و قدیمی تیم‪ ،‬وی را همراهی می كنند دارای‬ ‫سرود رسمی شد‪.‬‬ ‫به گزارش گل؛ داریوش خواجه نوری در این باره‬ ‫گفت‪ :‬این اتفاق برای اولین بار در سطح باشگاه های‬ ‫ایران رخ می دهد‪ .‬بخش هایی از این سرود با صدای‬ ‫جمعی از بازیكنان قدیمی و جدید تیم پرسپولیس از دهه‬ ‫پنجاه تاكنون ضبط می شود‪.‬‬ ‫سرود آماده است و تنها بخش های هم خوانی جمعی‬ ‫آن مانده است كه تا پایان هفته كامل می شود‪ .‬این‬ ‫خواننده و آهنگساز ‪ ،‬در معرفی بازیكنانی كه سرود را‬ ‫همراهی می كنند‪ ،‬به علی كریمی‪ ،‬همایون بهزادی و‬ ‫كریم باقری اشاره كرد‪.‬‬

‫حذف نام پادشاهان از کتب درسی‬

‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

‫سیمرغ • شماره ‪7‬‬

‫خودکشی دروازه بان‬ ‫تیم ملی آلمان‬ ‫روبرت انکه‪ ،‬دروازه بان تیم ملی فوتبال آلمان در‬ ‫برخورد اتوموبیلش با یک قطار در حال عبور در دم‬ ‫جان سپرد‪ .‬استفان ویتکه‪ ،‬سخنگوی پلیس‪ ،‬تایید کرد‬ ‫که این یک حادثه مرگبار در اثر برخورد قطار با‬ ‫خودروی انکه در حوالی هانوفر بوده است‪.‬‬ ‫یورگ نلبورگ‪ ،‬دوست نزدیک و مشاور دروازه‬ ‫بانی که شش بار پیشینه بازی در تیم ملی را داشت‪،‬‬ ‫تایید کرد که این حادثه یک خودکشی بوده است‪ .‬او‬ ‫به خبرنگاران گفت‪« :‬من تایید می کنم که این سانحه‬ ‫خودکشی بوده است‪ .‬روبرت کمی پیش از ساعت شش‬ ‫بعد از ظهر به زندگی اش پایان داد‪ .‬جزییات بیشتر‬ ‫در این مورد را بعد از ظهر چهارشنبه یک کنفرانس‬ ‫خبری در هانوفر مشخص کرد‪».‬‬ ‫پس از این که دروازه بان ‪ 32‬ساله تیم ملی آلمان و‬ ‫باشگاه هانوفر دختر دو ساله اش در اثر بیماری قلبی‬ ‫از دست داد‪ ،‬او سه سال پیش همسر و دختری هشت‬ ‫ماهه را که به فرزندی پذیرفته بودند‪ ،‬ترک کرد و تنها‬ ‫زندگی می کرد‪ .‬او از ناراحتی روده هم رنج می برد‪.‬‬ ‫در ماه سپتامبر گذشته‪ ،‬او دو روز پیش از مسابقه‬ ‫انتخابی جام جهانی بین آلمان و آذربایجان – که تیم‬ ‫ملی آلمان چهار بر صفر پیروز شد – اردوی تیم ملی‬ ‫را ترک کرد‪ .‬با این حال در ماه پیش او اعالم کرد که‬ ‫از بازگشت به تمرین خشنود است‪.‬‬ ‫انکه‪ ،‬که روز یکشنبه گذشته در تساوی دو بر دو تیم‬ ‫های هانوفر و هامبورگ آخرین بازی دوران عمرش را‬ ‫انجام داد‪ ،‬گفت‪ :‬غیبتم طوالنی بود‪ ،‬تقریبا یک چهارم‬ ‫فصل فوتبال‪ .‬با این حال هنگامی که تمرین را دو باره‬ ‫از سر گرفتم‪ ،‬به راستی احساس خوبی دارم‪.‬‬ ‫اولیور بیرهوف‪ ،‬از کادر فنی تیم ملی آلمان‪ ،‬به‬ ‫همبازیان ملی او که در اردوی آمادگی بازی آخر این‬ ‫هفته با تیم ملی شیلی هستند‪ ،‬این فاجعه را اطالع داد‪.‬‬ ‫او گفت‪ «:‬ما در شوک هستیم‪».‬‬ ‫مارتین کیند‪ ،‬رییس باشگاه هانوفر بهت زده شد‪ .‬او‬ ‫گفت‪ :‬این یک فاجعه تمام عیار است‪ .‬به سختی می‬ ‫توانم آن را باور کنم‪.‬‬ ‫کمی بعد صدها تن از هواخواهان باشگاهی و چند تن‬

‫‪• Issue.1‬‬

‫‪AUGUST 2009‬‬

‫‪15‬‬

‫از همبازیانش در بیرون دفتر باشگاه جمع شدند و با‬ ‫تاج گل و شمع روشن به انکه ادای احترام کردند‪.‬‬ ‫انکه پس از جام ‪ 2008‬اروپا برای جانشینی ینس‬ ‫لمان‪ ،‬دروازه بان شماره یک آن هنگام در مد نظر بود‬ ‫و تا ماه های سپتامبر و اکتبر که ناخوش شد‪ ،‬دروازه‬ ‫بانی تیم ملی آلمان را به عهده داشت‪ .‬در این دو ماه‬ ‫رنه آدلر‪ ،‬رقیب انکه در دروازه جای گرفت و تیم ملی‬ ‫به جام جهانی ‪ 2010‬راه یافت‪.‬‬ ‫انکه در تیم های بارسلونا‪ ،‬بنفیکا‪ ،‬فنرباغچه‪ ،‬مونشن‬ ‫گالدباخ و تنه ریف هم پیشینه بازی داشت و سپس به‬ ‫هانوفر پیوست‪ .‬او حتی تا آستانه حضور در بایرن‬ ‫مونیخ هم پیش رفت‪.‬‬ ‫دوستدارانش همیشه به او توصیه می کردند که برای‬ ‫حضور در رقابت های اروپایی و مطرح شدن در‬ ‫دامنه گسترده تر جغرافیایی از هانوفر به تیمی چون‬ ‫بایرن مونیخ برود‪.‬‬ ‫از‪ :‬فریدون شیبانی – رادیو فردا‬

‫‪Sunday Nov. 15, 2009 • Vol. 1 • Issue. 7‬‬

‫شاكی اضافه كرد‪ :‬همسلولیام خواست پس از آن كه‬ ‫به مرخصی رفتم‪ 15 ،‬میلیون تومان به حساب بانكی‬ ‫یكی از كارمندان فروشگاه زندان واریز كنم تا پس‬ ‫از برداشت آن‪ ،‬در كمتر از ‪ 2‬هفته مقدمات آزادیام‬ ‫فراهم و رضایت شاكیام جلب شود‪.‬‬ ‫به گفتهاش عمل كردم و ‪ 15‬میلیون تومان به حساب‬ ‫بانكی كارمند فروشگاه زندان واریز كردم‪ ،‬اما پس از‬ ‫پایان مدت مرخصی‪ ،‬مجبور به بازگشت زندان شدم‪.‬‬ ‫وقتی دوباره با همسلولیام روبهرو شدم‪ ،‬از او در‬ ‫خصوص آزادیام سوال كردم كه گفت‪ ،‬پولی دریافت‬ ‫نكرده كه مرا آزاد كند‪.‬‬ ‫شاكی ادامه داد‪ :‬به اوضاع مشكوك شدم و از او‬ ‫خواستم در این باره با كارمند فروشگاه زندان صحبت‬ ‫كند‪ ،‬اما وقتی ‪ 3‬نفری با هم روبهرو شدیم آن دو‬ ‫یكدیگر را متهم كردند كه ‪ 15‬میلیون تومان را دیگری‬ ‫برداشت كرده است‪.‬‬ ‫به هر دو نفر مشكوك هستم و فكر میكنم‪ ،‬آنها برای‬ ‫كالهبرداری از من با هم تبانی كردهاند‪ .‬حاال هم به‬ ‫خاطر این كه زمان مرخصیام به پایان رسیده‪ ،‬باید‬ ‫برای ادامه محكومیتم به زندان بازگردم‪.‬‬ ‫پس از شكایت این مرد‪ ،‬پروندهای تشكیل و به اداره‬ ‫پلیس تهران ارسال شد و در ادامه تحقیقات‪ ،‬مرد‬ ‫زندانی و كارمند فروشگاه زندان به مركز پلیس انتقال‬ ‫یافتند و یكدیگر را متهم كردند‪.‬‬

‫زندانی در زندان هم‬ ‫كالهبرداری كرد‬ ‫با شكایت یك زندانی از كارمند فروشگاه زندان به‬ ‫اتهام كالهبرداری ‪ ،‬تحقیق در این زمینه آغاز شد‪.‬‬ ‫به گزارش «جامجم»‪ ،‬اوایل این هفته مردی به‬ ‫شعبه ‪ 12‬بازپرسی دادسرای عمومی و انقالب ناحیه‬ ‫‪ 2‬تهران مراجعه و از ‪ 2‬مرد به اتهام كالهبرداری‬ ‫میلیونی شكایت كرد‪.‬‬ ‫مرد شاكی در اظهاراتش به بازپرس طوفانی گفت‪:‬‬ ‫چند سال قبل به خاطر اختالف مالی و بدهكاری میلیونی‬ ‫به یك نفر‪ ،‬دستگیر و پس از محكومیت به حبس ‪ 5‬ساله‬ ‫روانه زندان شدم‪.‬‬ ‫چند ماه قبل به سلول دیگری در زندان انتقال یافتم و با‬ ‫مردی آشنا شدم كه به اتهام جعل اسناد و كالهبرداری‪،‬‬ ‫یازدهمین سال محكومیتش را سپری میكرد‪.‬‬ ‫پس از چند روز كه این مرد فهمید به خاطر بدهی‬ ‫میلیونی باید در زندان بمانم و شاكی پروندهام حاضر به‬ ‫بخشیدن من نیست‪ ،‬قول داد مقدمات آزادیام را فراهم‬ ‫كند‪.‬‬

‫كراوات عامل ترك خانه‬ ‫از سوی زن شد‬ ‫جام جم آنالین‪ :‬مرد جوانی با حضور در مجتمع‬ ‫قضایی خانواده ‪ ،‬با اعالم شكایت از همسرش مبنی بر‬ ‫عدم تمكین ‪ ،‬مدعی شد ‪ ،‬به خاطر اینكه در یك مهمانی‬ ‫از كراوات استفاده نكرده ‪ ،‬همسرش او را ترك كرده‬ ‫است‪.‬‬ ‫به گزارش فارس‪ ،‬مرد جوانی با حضور در شعبه‬ ‫‪ 268‬مجتمع قضایی خانواده‪ ،‬با شكایت از همسرش‬ ‫مبنی بر عدم تمكین‪ ،‬مدعی شد‪ ،‬همسرش از ‪ 6‬ماه قبل‬ ‫او را ترك كرده است‪.‬‬ ‫مرد جوان درباره نحوه آشنایی و ازدواج با همسرش‬ ‫به قاضی عموزادی گفت‪ :‬در دانشگاه با همسرم آشنا‬ ‫شدم و این ارتباط بیش از یك سال طول كشید و بیش از‬ ‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

‫یکشنبه ‪ 15‬نوامبر ‪ • 2009‬سال اول • شماره ‪7‬‬

‫‪ 3‬سال است كه ازدواج كردهایم‪ ،‬اما همسرم از ‪ 6‬ماه‬ ‫قبل خانه را ترك كرده است‪.‬‬ ‫زن جوان درباره علت ترك خانه به قاضی گفت‪:‬‬ ‫همسرم به قول و قرارهایی كه قبل از ازدواج به من داد‬ ‫عمل نكرد و شخصیتش بعد از ازدواج تغییر كرد‪.‬‬ ‫وی با بیان اینكه همسرم در این مدت من را خرد‬ ‫كرده است‪ ،‬افزود‪ :‬او بعد از ازدواج هر بالیی را كه‬ ‫خواست بر سر من آورد و من هم به خاطر حفظ آبرو‬ ‫از بیان این موضوع حتی در میان خانواده خودم نیز‬ ‫خودداری میكردم؛ او بعد از ازدواج به من خیانت‬ ‫كرد‪ ،‬من را مورد ضرب و شتم قرار داد و حتی در‬ ‫هر موقعیتی به من فحاشی میكرد اما دیگر تحمل‬ ‫این وضعیت را نداشتم و از شش ماه گذشته به خانه‬ ‫پدرم رفته و دیگر حاضر نیستم با این مرد زندگی كنم‬ ‫و حتی اگر من را طالق ندهد هم‪ ،‬دیگر به خانه او‬ ‫برنمیگردم‪.‬‬ ‫وی با بیان اینكه او به من خیانت كرده است‪ ،‬افزود‪:‬‬ ‫همسرم بعد از ازدواج با من‪ ،‬با یك دختر ارتباط پنهانی‬ ‫داشت‪.‬‬ ‫مرد جوان در حالی كه ادعای كتك زدن همسرش‬ ‫را تكذیب میكرد به قاضی گفت‪ :‬با این وجود در این‬ ‫شش ماه بارها به همراه خانوادهام برای معذرتخواهی‬ ‫و جلب رضایت همسرم برای برگشتن به خانه‪ ،‬به خانه‬ ‫پدر او رفتهایم ولی آنها تاكنون موافقت نكردهاند‪ .‬بارها‬ ‫خودم برای صحبت كردن با همسرم به خانه پدرش‬ ‫رفتم ولی آنها هربار به بهانهای اجازه ندادند من و‬ ‫همسرم همدیگر را ببینیم‪.‬‬ ‫مرد جوان گفت‪ :‬یك روز همسرم‪ ،‬خواهرش و‬ ‫تعدادی از دوستانش را به خانه دعوت كرده بود و بر‬ ‫اثر سهلانگاری آنها خانه دچار آتشسوزی شد و تمام‬ ‫زندگی من در آتش سوخت؛ به همسرم گفتم میتوان‬ ‫این مشكل را با همكاری هم پشت سر بگذاریم‪ ،‬ولی او‬ ‫به خانه پدرش رفت و دیگر برنگشت‪.‬‬ ‫پدر زن جوان كه در جلسه دادگاه حضور داشت به‬ ‫قاضی گفت‪ :‬پدر داماد من‪ ،‬مرد محترمی است و بارها‬ ‫به احترام او از تقصیرات دامادم گذشتم ولی او به دختر‬ ‫من وفادار نبود و حریمها را از بین برد‪.‬‬ ‫مرد جوان با بیان اینكه مشكل اصلی خانواده همسرش‬ ‫با او بر سر نبستن كراوات در یك مراسم بوده است‪،‬‬ ‫افزود‪ :‬در مراسم عروسی یكی از بستگان همسرم‪ ،‬از‬ ‫بستن كراوات خودداری كردم و خانواده همسرم كه از‬ ‫این كار من ناراحت شدند این كار من را باعث ریخته‬ ‫شدن آبرویشان دانستند؛ مشكل اصلی من و همسرم نیز‬ ‫از آنجا شروع شد‪.‬‬ ‫بعد از اظهارات مرد جوان درباره این موضوع‪ ،‬پدر‬ ‫همسرش گفت‪ :‬تمام این ادعاها دروغ است و او برای‬ ‫فرار از واقعیت این حرفها را میزند‪.‬‬ ‫مرد جوان همچنین افزود‪ :‬همسرم از زمانی كه خانه‬ ‫را ترك كرده است‪ ،‬ماشین من را به همراه تعدادی از‬ ‫مدارك برده است و آنها را به من نداده است‪.‬‬ ‫زن جوان در پاسخ به ادعای همسرش گفت‪ :‬بعد از‬ ‫اینكه خانه همسرم را ترك كردم‪ ،‬تعدادی از بزرگان‬ ‫فامیل برای حل كردن این مشكل به خانه ما آمدند و بعد‬ ‫از اینكه من راضی به برگشتن به خانه شدم‪ ،‬قرار شد‬ ‫او ماشینش را به نام من بزند‪ ،‬اما تنها چند روز بعد از‬ ‫آن‪ ،‬من را از خانه بیرون كرد و چند باری هم كه به‬ ‫خانه پدر من آمد نه به خاطر معذرتخواهی از من بلكه‬ ‫برای تحویل گرفتن ماشینش آمده بود‪.‬‬ ‫پدر این زن جوان گفت‪ :‬من از اول با این وصلت‬ ‫مخالف بودم و به دخترم گفتم اگر در زندگی با این مرد‬ ‫مشكلی پیدا كنی كه بخواهی از او جدا شوی‪ ،‬دیگر حق‬ ‫نداری به خانه من برگردی‪ ،‬چراكه طالق در خاندان‬ ‫ما ننگ است‪ .‬دخترم هم با وجود اینكه حدود ‪ 3‬سال‬ ‫به شدت از شوهرش كتك میخورد‪ ،‬به این توصیه من‬ ‫عمل كرد و من هم از این موضوع باخبر نبودم‪ ،‬تا‬ ‫‪WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM‬‬

‫•‬

‫‪16‬‬

‫اینكه یك روز كه دختر دیگر من مهمان آنها بود‪ ،‬داماد‬ ‫من در مقابل چشمان دختر دیگرم‪ ،‬همسرش را به شدت‬ ‫كتك میزند و دختر كوچكم با كمك همسایهها از مرگ‬ ‫حتمی خواهرش جلوگیری میكند‪.‬‬ ‫زن جوان بار دیگر با بیان اینكه حاضر نیست با این‬ ‫مرد زندگی كند‪ ،‬گفت‪ :‬نه با او زندگی میكنم و نه از‬ ‫مهریه یك هزار ‪ 14‬سكهای خود صرفنظر میكنم؛‬ ‫مرد نیز در پاسخ به اظهارات همسرش گفت‪ :‬من نیز‬ ‫او را بینهایت دوست دارم و نمیخواهم او را طالق‬ ‫دهم‪.‬‬ ‫مرد جوان همچنین گفت‪ :‬مدت زیادی بود كه همسرم‬ ‫را ندیده بودم و بسیار دلتنگ او بودم و دلیل اصلی‬ ‫شكایت از او نه محكوم كردنش‪ ،‬بلكه دیدن دوباره او‬ ‫بود‪.‬‬ ‫قاضی عموزادی نیز بعد از شنیدن اظهارات دو‬ ‫طرف‪ ،‬صدور حكم درباره عدم تمكین زن را به آینده‬ ‫موكول كرد‪.‬‬

‫كالهبرداری با جعل عنوان‬ ‫فرزند آقای سفیر‬ ‫سرباز فراری كه با جعل عنوان پسر سفیر یكی از‬ ‫كشورها‪ 2 ،‬دختر تهرانی را به بهانه ازدواج فریب داده‬ ‫و از آنها كالهبرداری كرده بود‪ ،‬دستگیر شد‪.‬‬ ‫به گزارش «جامجم»‪ ،‬مرداد ماه امسال دختر جوانی‬ ‫به شعبه ششم بازپرسی دادسرای عمومی و انقالب‬ ‫ناحیه ‪ 5‬تهران مراجعه و از مرد كالهبرداری شكایت‬ ‫كرد‪.‬‬ ‫دختر جوان در اظهاراتش به بازپرس یونسی گفت‪:‬‬ ‫چند ماه قبل‪ ،‬همراه اعضای خانوادهام به سفری زیارتی‬ ‫رفته بودیم كه با مرد جوانی به نام مهران آشنا شدم‪.‬‬ ‫او خود را پسر سفیر یكی از كشورها معرفی و عنوان‬ ‫كرد؛ مادرش وكیل است و در یكی از محلههای شمالی‬ ‫تهران زندگی میكند و او به دلیل تجارت با سرمایه‬ ‫مالی پدرش‪ ،‬دائم به شهرهای مختلف سفر میكند و هر‬ ‫از گاهی برای دیدن خانوادهاش به تهران میآید‪.‬‬ ‫وی افزود‪ :‬پس از شنیدن حرفهای این مرد‪ ،‬فریب‬ ‫او را خوردم و به گمان این كه گفتههای وی صحت‬ ‫دارد‪ ،‬به دوستیام با وی ادامه دادم‪.‬‬ ‫شاكی ادامه داد‪ :‬پس از گذشت یك ماه از ارتباط‬ ‫دوستیامان‪ ،‬پسر قالبی سفیر‪ ،‬به من پیشنهاد ازدواج‬ ‫داد و بیان كرد ماجرای عالقهاش نسبت به مرا با‬ ‫خانوادهاش در میان گذاشته و آنها رضایت خود را‬ ‫اعالم كردهاند و اگر من و خانوادهام راضی به این‬ ‫وصلت باشیم‪ ،‬به خواستگاریام خواهد آمد و مقدمات‬ ‫زندگی مرا در یكی از كشورهای اروپایی فراهم میكند‬ ‫و پدرش یك خانه ویالیی و یك آپارتمان به عنوان‬ ‫كادوی عروسی به من هدیه خواهد كرد‪.‬‬ ‫شاكی اضافه كرد‪ :‬یك هفته بعد‪ ،‬مرد مورد عالقهام با‬ ‫من تماس گرفت و به بهانه این كه خودرویش تصادف‬ ‫كرده است‪ ،‬از من خواست مبلغی به او قرض دهم تا او‬ ‫پس از بازگشت از یكی از شهرستانهای غرب كشور‪،‬‬

‫‪SIMORGH • Issue. 7‬‬

‫بدهیاش را بپردازد و چند روز بعد به خواستگاریام‬ ‫بیاید‪ .‬به خاطر عالقهای كه به وی داشتم‪ ،‬بیش از ‪4‬‬ ‫میلیون تومان از دوستان و اعضای خانوادهام قرض‬ ‫كردم و طالهایم را هم به ارزش یك میلیون تومان‬ ‫فروختم و با بقیه پولها به شماره حساب بانكی وی‬ ‫واریز كردم‪ ،‬اما‪ 2‬روز پس از آن‪ ،‬او ناپدید شد و‬ ‫جستجوهایم برای یافتن وی بینتیجه ماند‪.‬‬ ‫پس از شكایت دختر جوان‪ ،‬پروندهای تشكیل و به‬ ‫پلیس آگاهی تهران ارسال شد و ماموران با اطالعاتی‬ ‫كه از وی به دست آوردند‪ ،‬به چهرهنگاری رایانهای‬ ‫از مرد كالهبردار پرداختند و جستجو برای یافتن وی‬ ‫ادامه یافت تا این كه دختر دیگری به مركز پلیس‬ ‫مراجعه و شكایت مشابهی ارائه كرد‪.‬‬ ‫ماموران در بررسی پروندههای قضایی این دو شاكی‬ ‫متوجه شدند هر دو به یك شیوه مورد كالهبرداری‬ ‫قرار گرفتهاند و تصاویر رایانهای از مرد شیاد با هم‬ ‫مطابقت دارد‪.‬‬ ‫با به دست آمدن این اطالعات‪ ،‬پاتوقهای احتمالی این‬ ‫مرد كالهبردار فراری زیر نظر گرفته شد تا سرانجام‬ ‫ماموران متوجه شدند متهم فراری هیچگونه ارتباطی با‬ ‫سفیر كشوری كه بیان میكرد ندارد و با خانوادهاش در‬ ‫یكی از محلههای تهران زندگی میكنند‪.‬‬ ‫ماموران دریافتند هویت واقعی این كالهبردار سعید‬ ‫است كه از ‪ 2‬سال قبل بدفعات از محل خدمت سربازی‬ ‫خود در یكی از كالنتریهای تهران فرار كرده و به‬ ‫همین دلیل تحت تعقیب است‪ .‬با مشخص شدن این‬ ‫موضوع‪ ،‬ماموران محلهای تردد متهم فراری را زیر‬ ‫نظر گرفتند و سرانجام هفته پیش موفق به دستگیری‬ ‫وی شدند‪.‬با انتقال این متهم به مركز پلیس‪ ،‬او مورد‬ ‫بازجویی قرار گرفت و به كالهبرداری از ‪ 2‬دختر‬ ‫جوان اعتراف كرد‪.‬‬ ‫مرد كالهبردار در اظهاراتش به پلیس گفت‪ :‬به خاطر‬ ‫این كه از خدمت سربازی فرار كرده و بیكار بودم‪،‬‬ ‫به دنبال راهی برای پولدار شدن بودم‪ .‬بنابراین با‬ ‫خودروی پدرم و خودروهای اجارهای در محلههای‬ ‫مختلف تهران و یك بار هم در مشهد تردد و دختران‬ ‫جوان را شناسایی میكردم و پس از فریب آنها و‬ ‫ارتباط دوستی‪ ،‬خود را پسر سفیرهای خارجی معرفی‬ ‫و اعتماد آنها را جلب میكردم و پس از یك ماه وانمود‬ ‫میكردم كه به آنها عالقه دارم و پس از ازدواج با‬ ‫آنها‪ ،‬برای ادامه زندگی به كشورهای اروپایی سفر‬ ‫میكنیم‪ ،‬اما پیش از اجرای این سناریوی دروغین‪ ،‬به‬ ‫بهانه این كه خودرویم احتیاج به تعمیر دارد یا تصادف‬ ‫كردهام‪ ،‬از آنها میلیونها تومان كالهبرداری میكردم‬ ‫و متواری میشدم‪.‬‬ ‫بنابراین گزارش‪ ،‬متهم با قرار قانونی از سوی‬ ‫بازپرس یونسی‪ ،‬رئیس شعبه ششم دادسرای ناحیه ‪5‬‬ ‫تهران روانه زندان شد تا تحقیقات تكمیلی از وی انجام‬ ‫شود‪.‬‬

‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

‫سیمرغ • شماره ‪7‬‬

‫امید صاحلی‬ ‫شیراز نخستین و مهمترین شهر ایران بود که عکاسی‬ ‫و فنون مربوط به آن را گسترش داد و بهره گیری از‬ ‫این فن جدید در دسترس مردم شهر بود‪ .‬شاید دلیل آن‬ ‫را بتوان جغرافیای شیراز دانست که در راه مواصالتی‬ ‫بین بوشهر و تهران بود‪ .‬بوشهر دروازه اصلی واردات‬ ‫از راه دریا به ایران بود‪ .‬بیشتر شرکت‬ ‫های خارجی دفتری در شیراز داشتند‬ ‫و فناوری نوین را به این شهر وارد‬ ‫می کردند‪ .‬البته‪ ،‬نباید این نکته را هم‬ ‫فراموش کرد که نسل اول عکاسان‬ ‫شیراز تحصیل کردۀ فن عکاسی بودند‬ ‫و در گسترش این هنر نقش مهمی ایفا‬ ‫می کردند‪.‬‬ ‫منصور صانع‪ ،‬فارغ التحصیل رشتۀ‬ ‫عکاسی که پایاننامۀ اش را درباره‬ ‫پیشگامان عکاسی در شیراز نوشته‪،‬‬ ‫می گوید‪« :‬میرزا حسن عکاسباشی‬ ‫نخستین عکاس شیراز بود‪ .‬او به زبان‬ ‫انگلیسی مسلط بود و عکاسی را در هند‬ ‫از انگلیسیها فرا گرفته بود‪ .‬بنابر این‪،‬‬ ‫به سبک علمی عکاسی می کرد‪».‬‬ ‫اولین دکان عکاسی در شیراز توسط‬ ‫همین میرزا حسن عکاسباشی باز شد‪.‬‬ ‫او پشت بازار وکیل در یک کوچه که‬ ‫حاال کوچۀ عکاسباشی است‪ ،‬مغازۀ‬ ‫عکاسی باز کرد و این امکان را برای‬ ‫مردم عادی که فراهم کرد تا چهرۀ‬ ‫خود را ثبت کنند‪.‬‬ ‫خانۀ او پشت بازار وکیل (نزدیک‬ ‫طاق اسکرو) بود که به سبک خانه‬ ‫های آن زمان اندرونی و بیرونی‬ ‫داشت‪ .‬در قسمت بیرونی‪ ،‬سقف به‬ ‫جای آئینه کاری و نقاشی‪ ،‬پر از عکس‬ ‫بود‪ .‬نام و مشخصات عکس ها روی‬ ‫سقف نوشته شده بود‪ .‬شیشۀ نگاتیوها‬ ‫هم روی شیشۀ دیگری نصب شده بود‪،‬‬ ‫تا به صورت اسالید در بیاید‪ .‬شیشه ها‬ ‫روی درهای خانه نصب شده بود‪.‬‬ ‫برادران عکاسباشی (یعنی میرزا‬ ‫حسن‪ ،‬میرزا محمد رضا‪ ،‬محمد رحیم‬ ‫و میرزا فتحهللا) که بعداً نام «چهره‬ ‫نگار» را برگزیدند‪ ،‬از پیشگامان‬ ‫عکاسی بودند و تاریخ عکاسی شیراز‬ ‫را متحول کردند‪.‬‬ ‫میرزا حسن که به یقین نگرشی فراتر‬ ‫از دید خیلی از عکاسان امروزی‬ ‫داشت‪ ،‬بسیاری از مکان ها و نقاط‬ ‫دیدنی شیراز را حدود صد سال پیش‬ ‫ثبت کرده است‪ .‬به نظرمنصور‬ ‫صانع‪ ،‬این کار نشان دهندۀ نگرش‬ ‫ژرف و جلوتر از زمان این عکاس‬ ‫است؛ این عکسها سندهای معتبر و با‬ ‫ارزشی از زمان زندگی میرزا حسن‬ ‫عکاسباشی است‪.‬‬ ‫میرزا محمد رضا برادر دیگر‪ ،‬دومین‬ ‫عکاسخانه را در شیراز افتتاح کرد‪.‬‬ ‫اعالن و قیمت عکاسی و اسناد دکان‬ ‫عکاسی او پس از صد سال هنوز باقی‬ ‫است‪ .‬در یکی از اعالن های او آمده‬ ‫بود که امکان گرفتن عکسی به اندازه‬

‫‪• Issue.1‬‬

‫‪AUGUST 2009‬‬

‫‪17‬‬

‫پیشگامان عکاسی‬ ‫در شیراز‬

‫‪Sunday Nov. 15, 2009 • Vol. 1 • Issue. 7‬‬

‫تمام قد یک انسان که یک وجب از باال و یک وجب‬ ‫از پایین آن باز باشد‪ ،‬برای او مقدور بوده؛ یعنی او‬ ‫می توانسته عکسی به طول دو و عرض یک متر‬ ‫چاپ کند‪ .‬به گفتۀ صانع‪ ،‬اآلن این کار با فنون عکاسی‬ ‫دیجیتال برای عکاسان ایران ممکن شده است‪ .‬خالقیت‬ ‫های دور از ذهن آنان برای آن دوران عجیب بوده‪ .‬در‬ ‫آن زمان عکاسان شیرازی عکس را حتا روی سنگ‬ ‫مرمر یا تخممرغ نیز چاپ می کردند‪.‬‬ ‫میرزا فتح هللا هم دکان عکاسی دیگری‬ ‫در شیراز تاًسیس کرد به نام فردوسی‬ ‫که در پشت ارگ کریمخانی واقع بود‪.‬‬ ‫این دکان به همت فرزند ارشدش تا‬ ‫همین چند سال پیش نیز فعال بود‪.‬‬ ‫منصور صانع‪ ،‬که کتاب های «به‬ ‫یاد شیراز» و» پیدایش عکاسی در‬ ‫شیراز» را تالیف کرده می گوید‪:‬‬ ‫«یکی از منابع تاریخی برای تحقیق‬ ‫درباره وقایع بعد از جنگ جهانی در‬ ‫فارس عکسهای خانوادۀ چهره نگار‬ ‫است که از در گیری بین عشایر با‬ ‫ماًموران حکومتی و تحصن ها در‬ ‫تلگراف خانه برای اعالم همبستگی با‬ ‫آزادی خواهان تهران و مراسم اعدام‬ ‫گرفته شده است‪».‬‬ ‫بهمن جاللی‪ ،‬مدرس و محقق تاریخ‬ ‫عکاسی ایران نیز در باره برادران‬ ‫عکاسباشی یا چهره نگار میگوید‪:‬‬ ‫«چهره نگاران شیراز عکاسان بداهه‬ ‫بودند‪ ،‬یعنی آثارشان دارای خلوص‬ ‫و اصالت است‪ .‬ساختارعکسهایشان‬ ‫ً‬ ‫کامال ایرانی و به دور از هرگونه تقلید‬ ‫است‪ .‬بین عکس و مخاطب حایلی نیست‬ ‫و ترکیب بندی عکسها ایرانی بودن آن‬ ‫را نشان میدهد‪».‬‬ ‫عکاسخانه های شیرازی نور نداشت‪.‬‬ ‫عکاسخانهها را در حیاط خانه ها برپا‬ ‫می کردند و برای اینکه نور را کنترل‬ ‫کنند‪ ،‬آالچیقهایی می ساختند که رویش‬ ‫درخت انگور بوده و برگ های این‬ ‫درختها نور را می شکسته و باعث‬ ‫می شده که نور کنتراست نداشته باشد‬ ‫‪ .‬بیننده در این عکس ها نور نرمی را‬ ‫حس می کند که انگار وجود ندارد‪.‬‬ ‫درست برخالف عکس های امروزی‬ ‫که نور‪ ،‬عنصری مشخص و قابل‬ ‫تشخیص است‪.‬‬ ‫بهمن جاللی می افزاید‪« :‬این عکاسان‬ ‫آرایش و دکوری که برای عکس ها‬ ‫استفاده میکنند‪ ،‬همان آرایش حیاط خانه‬ ‫شان است‪ .‬شما در عکس هاشان گلدان‬ ‫های شمعدانی میبینید‪ ،‬قالی و قالیچه‬ ‫میبینید‪ .‬در دهۀ ‪1330‬با موج تجدد‬ ‫خواهی این نوع عکاسی را هم از بین‬ ‫برد و به جای قالی و قالیچه‪ ،‬ما مبلمان‬ ‫فرنگی می بینیم و سالهای بعد ما شاهد‬ ‫یک نوع بیقیدی در عکاسی هستیم که‬ ‫در بقیۀ چیزهایمان هم با آن درگیریم‪».‬‬ ‫به اعتقاد جاللی‪ ،‬متاسفانه هیچ نشانی‬ ‫از ایران در تاریخ عکاسی دنیا نیست‪.‬‬ ‫چرا که ما بهایی به عکاسان قدیم ایران‬ ‫نداده ایم‪.‬‬ ‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

‫یکشنبه ‪ 15‬نوامبر ‪ • 2009‬سال اول • شماره ‪7‬‬

‫‪18‬‬

‫‪SIMORGH • Issue. 7‬‬

‫رانندگی در کانادا‬ ‫بخـش اول‬

‫◄ دریافت گواهینامه‬ ‫صرفنظر از اینکه شما بخواهید در ماههای اولیه‬ ‫ورود به کانادا اتومبیل تهیه کرده و رانندگی کنید‪،‬‬ ‫دریافت گواهینامه بسیار مفید است‪ .‬گواهینامه شاید‬ ‫معتبرترین مدرک کانادایی باشد که تمام اطالعات‬ ‫ضروری در مورد شما به عنوان یک کارت شناسایی‬ ‫را داراست‪ .‬این اطالعات عبارتند از نام کامل‪،‬‬ ‫آدرس‪ ،‬عکس و امضای شما‪ .‬در واقع‪ ،‬به همین دلیل‬ ‫با داشتن آن شما نیازی به همراه داشتن سایر مدارک‬ ‫شناسایی نیستید و میتوانید پاسپورت و برگه لندینگ‬ ‫خود را در منزل باقی گذارید‪ .‬چون در همان محل از‬ ‫شما عکس میگیرند و حداقل تا ‪ ۵‬سال این عکس را‬ ‫همه جا نشان خواهید داد توصیه میکنیم با ظاهری‬ ‫مرتب و آراسته برای شرکت در آزمون آیین نامه به‬ ‫دفتر مربوطه مراجعه کنید‪.‬‬ ‫تا حدود یک سال پیش کاناداییها با همین کارت‬ ‫شناسایی و بدون هیچگونه مدرک دیگری به آمریکا‬ ‫سفر میکردند‪ .‬البته هم اکنون نیز فرم خاصی از‬ ‫گواهینامهها با هزینه بیشتر در دسترس است که به‬ ‫یک میکروچیپ مجهز است و با داشتن آن برای‬ ‫عبور از مرز نیازی به مدارک دیگر نیست‪ .‬در این‬ ‫باره در آینده بیشتر خواهیم گفت‪.‬‬ ‫قوانین مربوط به راهنمایی و رانندگی و از جمله‬ ‫شرایط صدور و استفاده از گواهینامه رانندگی در‬ ‫کانادا در حوزه اختیارات استانی است لذا قوانین و‬ ‫حتی انواع گواهینامه در استانهای مختلف تفاوت‬ ‫دارد‪ .‬به همین دلیل در اینجا نمیتوانیم همه آنها‬ ‫را توضیح دهیم‪ .‬برای آشنایی با جزییات آن شما‬ ‫میتوانید به وب سایت وزارت حمل و نقل ‪ministry‬‬ ‫‪ of transportation‬استان مربوطه مراجعه کنید‪.‬‬ ‫همچنین زمانیکه شما از یک استان به استان دیگری‬ ‫نقل مکان میکنید موظف هستید در مدت زمان معینی‬ ‫گواهینامه استان جدید را دریافت کنید که بسته به نوع‬ ‫گواهینامه شما ممکن است نیازی به انجام آزمون‬ ‫جادهای نباشد و تنها یک اقدام اداری انجام شود‪.‬‬

‫آیا با گواهینامه رانندگی ایرانی میشود‬ ‫در کانادا رانندگی کرد؟‬

‫ً‬ ‫اجماال خیر‪ .‬شما اگر گواهینامه بینالمللی از ایران‬ ‫دریافت کنید برای مدت محدودی (دو تا شش ماه در‬ ‫ً‬ ‫معموال‬ ‫استانهای مختلف) میتوانید رانندگی کنید اما‬ ‫در این مدت پس از ورود به کانادا بعید است که چنین‬ ‫فرصتی فراهم آید‪ .‬ضمن اینکه به دلیل تفاوت برخی‬ ‫قوانین و تابلوهای مهم توصیه میکنیم قبل از مرور‬ ‫دقیق دفترچه قوانین و مقررات رانندگی در استان‬ ‫مربوطه‪ ،‬حداقل یک جلسه رانندگی با تمرین دهنده و‬ ‫دریافت گواهینامه رانندگی کانادایی رانندگی نکنید‪.‬‬ ‫البته سابقه رانندگی شما در ایران ارزشمند است‬ ‫و ارائه آن در زمان تقاضا برای گواهینامه کانادا‬ ‫میتواند در دریافت گواهینامه کانادایی مفید باشد لذا‬ ‫‪WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM‬‬

‫حتماً ترجمه رسمی به همراه اصل آن را همراه داشته‬ ‫باشید‪ .‬اگر شما قبل از این در کشور دیگری به غیر‬ ‫از ایران گواهینامه رانندگی دریافت کرده باشید (نظیر‬ ‫آلمان‪ ،‬انگلستان‪ ،‬ژاپن‪ ،‬کره ‪ )...‬ممکن است بتوانید‬ ‫بدون انجام آزمون جاده‪ ،‬گواهینامه دریافت کنید‪ .‬برای‬ ‫کسب اطالع در این باره و آشنایی با اسامی کشورها‪،‬‬ ‫بهترین محل وب سایت وزارت حمل و نقل استان‬ ‫محل زندگی است‪.‬‬ ‫در انتاریو شما به عنوان یک تازهوارد با سابقه‬ ‫رانندگی و دارای گواهینامه از یک استان یا کشور‬ ‫دیگر باید طی ‪ ۶۰‬روز بعد از اسکان در استان برای‬ ‫گواهینامه اقدام کنید‪.‬‬

‫انواع گواهینامه رانندگی اتومبیل شخصی‬ ‫برخالف ایران‪ ،‬گواهینامه رانندگی خودرو شخصی‬ ‫ً‬ ‫مثال در انتاریو ‪ ۳‬رده‬ ‫نیز در کانادا متنوع است‬ ‫گواهینامه وجود دارد‪ .‬در مرحله اول شما با گذراندن‬ ‫امتحان آیین نامه و ارزیابی بینایی‪ ،‬یک گواهینامه‬ ‫رتبه سطح یک ‪ G۱‬دریافت میکنید‪ .‬این گواهینامه‬ ‫از نظر ظاهر هیچ تفاوتی با دوتای دیگر ندارد و به‬ ‫عنوان کارت شناسایی قابل استفاده است اما شما با آن‬ ‫نمیتوانید رانندگی کنید مگر به شرطی که یک تمرین‬ ‫دهنده رسمی و دارای مجوز (یا دارنده گواهینامه ‪ G‬با‬ ‫حداقل ‪ ۴‬سال سابقه رانندگی و رعایت برخی مقررات‬ ‫که گواهینامهاش نشان دهنده چنین مجوزی باشد) در‬ ‫کنار شما نشسته باشد‪ .‬در این صورت هم ممکن است‬ ‫بسته به قوانین استان مربوطه و سن و سال شما‪،‬‬ ‫برای تمرین در ساعاتی خاص یا برخی خیابانها یا‬ ‫بزرگراهها محدودیت داشته باشید‪ .‬تقاضا برای این‬ ‫گواهینامه به پاسپورت‪ ،‬برگه لندینگ‪ ،‬مدرکی که‬ ‫نشاندهنده آدرس شما در انتاریو باشد و (اگر موجود‬ ‫باشد) اصل و ترجمه گواهینامه ایرانی شما نیازمند‬ ‫است‪.‬‬ ‫در رده بعدی گواهینامه ‪ G۲‬در انتاریو ارائه‬ ‫میشود‪ .‬آزمون این گواهینامه به صورت تست جادهای‬ ‫‪ road test‬است اما ممتحن شما را برای آزمون‪،‬‬ ‫داخل بزرگراه نمیبرد لذا شما در مسیرهایی رانندگی‬ ‫خواهید کرد که حداکثر سرعت در آنها ‪ ۶۰‬کیلومتر‬ ‫در ساعت است‪ .‬شما با این گواهینامه میتوانید در‬ ‫همه خیابانها رانندگی کنید اما بسته به سابقه رانندگی‬ ‫شما‪ ،‬برخی محدودیتها در رانندگی در بزرگراهها‬ ‫ممکن است همچنان وجود داشته باشند‪ .‬ضمناً شما باید‬ ‫تا قبل از گذشت ‪ ۵‬سال از زمان صدور گذرنامه ‪،G۱‬‬

‫گواهینامه اصلی ‪ G‬را دریافت کنید و گرنه مجبور‬ ‫میشوید که کل مراحل دریافت گواهینامه را از ابتدا‬ ‫تکرار کنید‪.‬‬ ‫در انتاریو شما با داشتن گواهینامه سطح یک باید‬ ‫یک سال برای شرکت در آزمون سطح دوم صبر‬ ‫کنید مگر اینکه در مدارس و آموزشگاههای رسمی‬ ‫و دارای مجوز‪ ،‬دورههای آموزشی را طی کنید و‬ ‫مدرک بگیرید‪ .‬در این صورت میتوانید پس از ‪ ۸‬ماه‬ ‫در آزمون ‪ G۲‬شرکت کنید‪ .‬اما اگر گواهینامه ایرانی‬ ‫خود را همراه داشته باشید که نشان دهد شما در حداقل‬ ‫یک سال گذشته به طور مداوم رانندگی میکردهاید می‬ ‫توانید از قید محدودیت یک ساله فرار کنید و سریعاً‬ ‫برای شرکت در آزمون جادهای ثبت نام کنید‪.‬‬ ‫امروزه تعداد زیادی مدرس ایرانی در شهرهای‬ ‫بزرگ کانادا با مجوز رسمی فعالیت میکنند و شما‬ ‫میتوانید با مراجعه به صفحه راهنمای مشاغل‬ ‫نشریات ایرانی و یا پرس و جو از دوستانتان یک نفر‬ ‫را انتخاب کنید و بسته به نیاز در کنار او رانندگی در‬ ‫کانادا را بیاموزید‪.‬‬ ‫چون تهیه خودرو در زمان آزمون جادهای وظیفه‬ ‫کسی است که میخواهد آزمون بدهد همین مدرس‬ ‫میتواند با دریافت هزینههای مربوطه‪ ،‬ماشین روز‬ ‫امتحان شما را هم فراهم کند تا بدون دغدغه به محل‬ ‫آزمون بروید‪.‬‬ ‫به دلیل رعایت دقیق قوانین از سوی اکثر رانندگان‬ ‫و سختگیری پلیس با متخلفین‪ ،‬رانندگی در کانادا‬ ‫بسیار سادهتر از ایران است و لذا تقریباٌ تمام افراد‬ ‫خانواده که قانوناً بتوانند گواهینامه بگیرند (در انتاریو‬ ‫ً‬ ‫معموال‬ ‫افراد باالی ‪ ۱۶‬سال) این کار را میکنند‪.‬‬ ‫بسیاری از کسانیکه در کانادا رانندگی را میآموزند‬ ‫در آزمون جاده‪ ،‬در همان بار اول قبول میشوند در‬ ‫حالیکه در موارد بسیاری رانندگان قدیمی و سابقهدار‬ ‫مردود شدهاند‪ .‬صرفنظر از غرور و مسائلی از‬ ‫این دست‪ ،‬مهمترین دلیل این امر وجود عادتهای‬ ‫نامناسب رانندگی در میان رانندگان باتجربه ایرانی‬ ‫است که هر یک به تنهایی میتواند سبب مردود شدن‬ ‫راننده شود لذا توصیه میکنیم با کمک یک تمرین‬ ‫دهنده از این عادات نادرست مطلع شده و در جهت‬ ‫رفع آنها اقدام نمایید‪.‬‬ ‫برگرفته از‪parscanada.com :‬‬ ‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

‫‪19‬‬

‫سیمرغ • شماره ‪7‬‬

‫داستانهای واقعی‬

‫کانادا‬

‫موفقیت‬

‫دربار ه مها جر ت به‬

‫داستان چهارم‪ :‬موم‬

‫کار ژینوس نوری به عنوان یک خیاط ساده در‬ ‫کانادا‪ ،‬افت شدیدی در زندگی او در مقایسه با ایران ‪،‬‬ ‫که یک شیمیست قابل احترامی بود ‪ ،‬محسوب میشد‪.‬‬ ‫ژینوس که هم اکنون در شهر ریچموند در بریتیش‬ ‫کلمبیا‪ ،‬محصوالت زیبایی موم (‪ )MOOM‬را تولید‬ ‫میکند‪ ،‬میگوید‪« :‬انقالب در ایران ‪ ،‬همه چیز را‬ ‫دگرگون کرد و دیگر جایی برای ما که مذهب بهایی‬ ‫داشتیم وجود نداشت و زندگی ما در آنجا در خطر‬ ‫بود‪».‬‬ ‫بنابراین ‪ ،‬ژینوس و همسرش جهانگیر (‪ )John‬به‬ ‫اروپا گریختند و به انتظار نشستند تا ببینند که در ایران‬ ‫چه اتفاقی خواهد افتاد‪ .‬او میگوید‪« :‬کسی فکر نمیکرد‬ ‫که انقالب بتواند چنان طوالنی مدت ماندگار باشد‪».‬‬ ‫اما ژینوس بزودی دریافت که دیگر راه بازگشتی‬ ‫برایش وجود ندارد‪ .‬آنها به سفارت کانادا در بلژیک‬ ‫مراجعه نموده و تمام داستان خود را برای مسئولین‬ ‫سفارت بیان کردند‪ .‬او به یاد می آورد که‪« :‬ما هیچ‬ ‫جیزی نداشتیم ‪ ،‬نه حتی شناسنامه‪ ،‬فقط لباسهای تنمان‪.‬‬ ‫ما به آنها گفتیم که می خواهیم حایی برویم که بتوانیم‬ ‫کار کنیم‪ .‬کنسول سفارت هم گفت که من حرف شما را‬ ‫باور میکنم و به شما خوش آمد می گویم‪».‬‬ ‫زمانی که به کانادا رسیدند‪ ،‬ژینوس و جان زندگی‬ ‫جدیدی را از نو آغاز کردند‪ .‬او می گوید‪« :‬همسر من‬ ‫به عنوان یک مهندس ‪ ،‬نزد یکی از دوستانش مشغول‬ ‫بکار شد و من هم به کار خیاطی پرداختم‪ .‬من توان‬ ‫اینکه دوباره به دانشگاه بروم و از نو درس بخوانم را‬ ‫نداشتم و ضمناً ما به پول احتیاج داشتیم‪».‬‬ ‫این نوع کار برای ژینوس که فقط سه سال تا‬ ‫بازنشستگی دولتی در ایران فاصله داشت ‪ ،‬بسیار‬ ‫سخت بود‪ .‬اما حاال تنها چیزی که او میتوانست در‬ ‫آینده نزدیکش در کانادا ببیند‪ ،‬فقط کار سخت بود و‬ ‫بس‪.‬‬ ‫آنها بتدریج تمام آرزوها و پولهایشان را دریک‬ ‫فروشگاه کوچک ‪ Hasty Market‬در شهر‬ ‫‪ Abbotsford‬گذاشتند‪ .‬اما بزودی توسط صاحب‬

‫‪• Issue.1‬‬

‫‪AUGUST 2009‬‬

‫ملک که یک فروشگاه ‪Eleven-7‬‬ ‫را بجای آنها می خواست ‪ ،‬بیرون‬ ‫رانده شدند‪.‬‬ ‫یکی از دوستان جان تصمیم‬ ‫گرفت که یک چاپخانه در‬ ‫‪ Macau‬تاسیس کند و جان که‬ ‫در زمینه ماشین آالت تجربه‬ ‫زیادی داشت با خانواده اش ‪،‬‬ ‫او را همراهی کرد‪ .‬ژینوس‬ ‫در ‪ Macau‬سرپرستی یک‬ ‫کودکستان را بعهده گرفت و‬ ‫همسرش هم در راه اندازی‬ ‫چاپخانه به دوستش کمک میکرد‪.‬‬ ‫اما بعد از دو سال آنها تصمیم‬ ‫به بازگشت گرفتند‪ .‬به محض‬ ‫رسیدن به کانادا‪ ،‬جان برای دیدار‬ ‫مادر بیمارش به ایران بازگشت‪.‬‬ ‫تا آن تاریخ ‪ ،‬یازده سال از آخرین‬ ‫باری که جان مادرش را دیده بود‬ ‫سپری میشد و او می خواست که‬ ‫خطر بازگشت را در ازای دیدار‬ ‫مادرش بپذیرد‪.‬‬ ‫جان برای شش ماه به ایران‬ ‫رفت و ژینوس مجدداً با یک‬ ‫شروع دوباره روبرو شد‪ .‬این بار‬ ‫‪ ،‬او سعی کرد که افقهای دیدش را‬ ‫باالتر ببرد و با ترکیب مهارتهای‬ ‫شیمی و کسب و کاری که بدست‬ ‫آورده بود‪ ،‬به فکر استفاده از یک‬ ‫سنت قدیمی ایرانی که به عنوان‬ ‫یک همسر جوان آموخته بود‪،‬‬ ‫افتاد‪.‬‬ ‫ژینوس نوری می گوید‪« :‬در فارسی‪ ،‬ما به آن‬ ‫موم انداختن می گوییم‪ .‬در زمانهای قدیم در ایران ‪،‬‬ ‫خانمها برای برداشتن موهای زائد بدن خود‪ ،‬از شکر‬ ‫استفاده می کردند‪ .‬من همیشه موم مورد نیاز خودم را‬ ‫با ترکیب شکر‪ ،‬بابونه و لیموی تازه درست میکردم‪.‬‬ ‫این ترکیب بسیار لطیف بوده‪ ،‬ساخت آن آسان و بدون‬ ‫هیچگونه مواد شیمیایی میباشد‪».‬‬ ‫اگرچه وی همیشه این ماده را برای خود‪ ،‬دخترانش‬ ‫و دوستانش می ساخت ‪ ،‬اما به این نتیجه رسید که‬ ‫زمان آن فرا رسیده که مصرف کنندگان بیشتری را‬ ‫برای آن در نظر بگیرد‪ .‬در ابتدا‪ ،‬او ساخت موم را‬ ‫در آشپزخانه منزلش شروع کرد و نمونه هایی از آن‬ ‫را به فروشگاههای ایرانی و هندی در ونکوور سپرد‬ ‫تا بتواند بازار آن را ارزیابی کند‪.‬‬ ‫هنگامیکه به جان اجازه بازگشت به کانادا داده شد‪،‬‬ ‫او به همسرش پیشنهاد شروع جدی این تجارت را داد‪.‬‬ ‫جان تجهیزات مورد نیاز تولید محصول را ساخت تا‬ ‫بتوانند موم را در درجه حرارت صحیحی به عمل‬ ‫آورند‪ .‬یکی از دخترانش بنام مهتا‪ ،‬عالمت شرکت را‬ ‫طراحی کرد و دختر دیگرش ‪ ،‬یکتا‪ ،‬بطور فعال و‬ ‫تمام وقت در این کسب و کار فعال شد‪.‬‬ ‫آنها می خواستند که نتیجه شرکت در یک نمایشگاه‬

‫‪Sunday Nov. 15, 2009 • Vol. 1 • Issue. 7‬‬

‫سالمتی و تندرستی در ونکوور را مورد بررسی قرار‬ ‫دهند‪ ،‬درحالیکه حتی پولشان برای هزینه کیوسک‬ ‫در آن نمایشگاه کفایت نمی کرد‪ .‬در نهایت آنها یک‬ ‫دستگاه مایکروویو را با خود به نمایشگاه بردند و‬ ‫محصول خود را در آن گرم می کردند و با تست بر‬ ‫روی بازوی بازدیدکنندگان ‪ ،‬به نمایش می گذاشتند‪.‬‬ ‫ژینوس میگوید‪« :‬هیچکس بدون توجه به ما نمی‬ ‫توانست از کنارمان عبور کند و مردم تمام مجصولی‬ ‫را که داشتیم خریداری کردند‪ ».‬در همان روز اول‬ ‫‪ ،‬درآمد آنها بیش از هزینه هایشان شد که باالترین‬ ‫تشویق برای شروع کارشان بود‪ .‬آنها متوجه شدند که‬ ‫نه تنها ایرانیها و هندیها‪ ،‬بلکه کاناداییها هم خواهان‬ ‫محصول آنها بودند‪.‬‬ ‫از آنجا بود که آنها به دنبال‬ ‫تهیه سرمایه کار رفتند که متاسفانه‬ ‫مایوس کننده بود‪ .‬ژینوس بیان‬ ‫میکند‪ « :‬وقتی که به بانک‬ ‫مراجعه کردیم ‪ ،‬آنها از ما‬ ‫پرسیدند که آیا دارایی و خانه ای‬ ‫از خودمان داریم یا نه و ما جواب‬ ‫دادیم که خیر‪ ،‬ما همه چیزمان را‬ ‫در ایران رها کردیم‪ ».‬بنابراین‬ ‫آنها به آهستگی شروع به ساخت‬ ‫کمپانی خود‪ ،‬بدون هیچ سرمایه‬ ‫قابل توجهی‪ ،‬نمودند‪ .‬امید و تکیه‬ ‫گاه آنها‪ ،‬تبلیغات دهان به دهان‬ ‫و نمایشگاههایی بود که در نقاط‬ ‫مختلف برگزار میشد‪.‬‬ ‫بعد از ‪ 13‬سال کار مداوم‪،‬‬ ‫ژینوس و خانواده اش ‪ ،‬نام «موم»‬ ‫را به عنوان محصولی خوب و‬ ‫قابل اطمینان ‪ ،‬در صنعت زیبایی‬ ‫و تندرستی جای انداختند‪« .‬موم»‬ ‫بطور مداوم توسط نشریات و‬ ‫کتابهای زیبایی ‪ ،‬از نظر طبیعی‬ ‫بودن و راحتی استفاده از آن ‪،‬‬ ‫مورد توجه قرار میگیرد‪ .‬نوری‬ ‫میگوید که بعد از چاپ هر مقاله‬ ‫ای در یک نشریه در باره «موم»‪،‬‬ ‫تلفنهای آنها شروع به زنگ زدن‬ ‫می کنند و مردم در استفاده از این‬ ‫فرمول قدیمی ایرانی بی طاقت‬ ‫میشوند‪.‬‬ ‫چند سال پیش ‪ ،‬ژینوس باالخره موفق شد که سرمایه‬ ‫الزم را از طریق مرکز موسسه اقتصادی زنان در‬ ‫بریتیش کلمبیا فراهم نماید‪ .‬او هم اکنون مجصوالت‬ ‫گوناگونی را‪ ،‬حتی برای مردان ‪ ،‬تولید و ارائه می‬ ‫نماید‪ .‬محصوالت او در بسیاری از فروشگاههای‬ ‫زیبایی وهمچنین بصورت آنالین به فروش میرسد ‪،‬‬ ‫اما برای آنکه بتواند آنها را در فروشگاههای بزرگی‬ ‫مانند ‪ London Drugs‬و ‪Shoppers Drug‬‬ ‫‪ Mart‬بفروشد‪ ،‬به انباشته بزرگی از محصوالت خود‬ ‫نیاز دارد‪.‬‬ ‫ژینوس هنوز هم عالقمند است تا محصوالت خود‬ ‫را در نمایشگاههای زیبایی به نمایش بگذارد‪ ،‬جائیکه‬ ‫مصرف کنندگان میتوانند شخصاٌ این ماده از بین‬ ‫برنده موهای زائد را امتحان کنند‪ .‬در یکی از این‬ ‫نمایشگاهها‪ ،‬آنها «موم» را گرم کرده و به همراه‬ ‫شیرینی های معمولی سرو میکردند‪ .‬جالب آنجا بود‬ ‫که مردم می پرسیدند‪« :‬اینها که خیلی خوشمزه هستند‪،‬‬ ‫چی هستند؟» و جواب می شنیدند که‪ « :‬ما از اینها‬ ‫برای برداشتن موهای زائد استفاده می کنیم!»‬ ‫برگرفته از‪canadianimmigrant.ca :‬‬ ‫‪www.moom.com‬‬ ‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

‫یکشنبه ‪ 15‬نوامبر ‪ • 2009‬سال اول • شماره ‪7‬‬

‫‪20‬‬

‫‪SIMORGH • Issue. 7‬‬

‫پریایه یغامیی و کتاب سه حقه باز‬

‫کتاب کوداکنه ای که در مدت‬ ‫مکرت از یک ماه ‪ 3000‬جدل آن‬ ‫به فروش ر�سید‪.‬‬ ‫مهاجرت گواینکه دشوار و دردمندانه است ‪ ،‬اما‬ ‫به باور تمامی جامعه شناسان از بنیانی ترین عوامل‬ ‫بالندگی تمدن ها به حساب می آید و اگر کامال ً مفهوم‬ ‫آن را در نظر آوریم درمی یابیم که مهاجر هر چند‬ ‫برخالف میل باطنی خود ‪ ،‬سختی های غربت را به‬ ‫جان می خرد و میهمان سرزمینی بیگانه می شود ‪ ،‬اما‬ ‫بر اثر این کوچیدن بخشی از فرهنگ سرزمین مادری‬ ‫و گاه تمامی آن را به سرزمین میزبان پیشکش می نماید‬ ‫‪ .‬به ویژه اگر این مهاجر صاحب اندیشه و اهل قلم هم‬ ‫باشد ‪ .‬از این رو مهاجرانی از این دست که به هر‬ ‫دلیلی به سرزمین های دیگر روی می آورند ‪ ،‬برای‬ ‫کشور میزبان ثروت باد آورده ای هستند که آفرینش و‬ ‫احساس شان را صرف بالندگی کشور دیگری می کنند‬ ‫‪ .‬و این موضوع هر چند از طرفی باعث سر بلندی‬ ‫فرهنگ اِیران است ‪ ،‬اما از طرفی دیگر جای دریغ‬ ‫دارد که چرا این نیرو در همان جا که باید هزینه‬ ‫نمی شود ‪.‬‬ ‫پیرایه یغمایی‪ ،‬شاعر‪ ،‬نویسنده و محقق برجسته یکی‬ ‫از آن مهاجرین فرهیخته است که براستی از نیاکان‬ ‫گرامی اش فرهنگ پربهایی را به ارث برده است*‪.‬‬ ‫او اینک در استرالیا بسر می برد و به تازگی کتابی‬ ‫برای کودکان و نوجوانان نوشته به نام (سه حقه باز =‬ ‫‪ )Three Crooks‬و انتشارات معتبر (‪ )HHA‬آن‬ ‫را به بازار عرضه کرده که با استقبال شگفت انگیزی‬ ‫روبرو شده است ‪.‬‬ ‫پیرایه یغمایی که پیش از این هم در ایران چند کتاب‬ ‫برای کودکان به چاپ رسانیده ‪ ،‬در مورد کتاب سه حقه‬ ‫باز می گوید ‪:‬‬ ‫من جاهای دیگر را نمی دانم اما در استرالیا این‬ ‫نخستین باری است که یک ناشر خارجی به کار یک‬ ‫نویسنده ی ایرانی جذب می شود و با او قرار داد‬ ‫می بندد و به اصطالح روی فرهنگ دیگری سرمایه‬ ‫گذاری می کند ‪.‬‬ ‫هنگامی که از این نویسنده خواسته شد که در مورد‬ ‫‪WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM‬‬

‫•‬

‫این کارش توضیحی بدهد ‪ ،‬وی گفت ‪:‬‬ ‫زمانی که در ایران بودم یکی از کارهای جدی من‬ ‫ادبیات کودک بود و در این زمینه شعر ها و داستان‬ ‫های بسیار پرداخته ام که بخشی چاپ شد و بسیاری هم‬ ‫نشد ‪ ،‬زیرا در ایران با گروه بندی خاصی که در این‬ ‫زمینه وجود داشت ‪ ،‬همواره این کارها به دشواری‬ ‫می پیوست ‪ .‬شش سال پیش وقتی به استرالیا آمدم با‬ ‫وجود تنگنا ها و دلتنگی هایی که در غربت وجود دارد‬ ‫و همه ی مهاجران آن را احساس کرده اند ‪ ،‬باز از‬ ‫پا ننشستم و کار نوشتن را که ادبیات کودک در رأس‬ ‫آن قرار داشت دنبال گرفتم ‪ .‬تا اینکه انتشارات ‪hha‬‬ ‫‪ ) )hodder headline‬که شاخه ای در آمریکا‬ ‫و انگلیس دارد ‪ ،‬قرار داد کتابی را با من بست که در‬ ‫ماه مارچ به بازار آمد ‪ .‬این کتاب ‪Three crooks‬‬ ‫( = سه حقه باز ) نام دارد و قهرمان آن شخصیتی‬ ‫است به نام ‪ = ( hassan b‬حسن بی ) که‬ ‫مخفف ‪ hassan bald‬یعنی همان حسن کچل‬ ‫خودمان باشد ‪.‬‬ ‫البته داستان موضوع جداگانه ای دارد و این شباهت‬ ‫اسمی فقط به آن دلیل است که من می خواسته ام‬ ‫شخصیت حسن کچل را به گونه ای در بیرون از‬ ‫ایران زنده کرده باشم ‪.‬‬ ‫هنگامی که از پیرایه در مورد انگیزه ی نوشتن این‬ ‫قصه پرسیده شد ‪ ،‬وی گفت ‪:‬‬ ‫چون ادبیات کودک ذهن مرا همیشه بگونه ای‬ ‫جدی درگیر کرده ‪ ،‬از این رو نسبت به آنچه که برای‬ ‫کودکان به بازار می آید بی اعتنا نیستم ‪ .‬شما بهتر می‬ ‫دانید که ادبیات و فرهنگ کودکان امروزه به عمد یا‬ ‫غیر عمد دستخوش ویرانی است و کودکان با وجود‬ ‫داستان های غیر واقعی که قهرمانانش از کرات دیگر‬ ‫می آیند و از نظر چهره پردازی با خودشان بسیار‬ ‫متفاوت اند ‪ ،‬دنیای معصومانه ی خود را گم کرده اند‬ ‫‪ .‬این مسأله شاید بظاهر ساده و غیر قابل اعتنا باشد‬ ‫‪ .‬اما در حقیقت بسیار ویرانگرانه عمل می کند ‪ .‬در‬ ‫کارتون ها و فیلم ها و کتاب هایی که برای کودکان‬ ‫نوشته و ساخته می شود و حتی اسباب بازی هایشان‬ ‫ که برای من خیلی قابل درنگ اند ‪ -‬ما همیشه با‬‫قهرمانانی روبرو هستیم که شکل معمولی ندارند ‪ .‬یا‬ ‫به صورت انسان های فضایی با سرهای بزرگ و تنه‬ ‫های کوچک و چشم های درشت مورب هستند و یا اگر‬ ‫در این هیأت نیستند ‪ ،‬از ابزاری که به بدنشان پیچ و‬ ‫مهره می شود مثل یک دست الکترونیکی با انگشت‬ ‫های خشن ِ مرگبار یا با داشتن چشم سوم الکترونیکی‬ ‫وسط پیشانی ‪ ،‬یا با داشتن تشعشعات انرژی زا ‪ ...‬و‬ ‫خالصه با ابزاری از این دست به صحنه می آیند ‪ .‬از‬ ‫این رو حتی دنیای خیال کودکان نیز خشن و نامهربان‬ ‫و مرگبار است ‪.‬‬ ‫این قهرمانان غیر طبیعی ‪ -‬اگر اینهمه زیاد و‬ ‫گسترده نباشند ‪ ،‬اگر اینهمه فضای ذهن کودک را اشغال‬ ‫نکنند و اگر در آفرینش آنان اینهمه سماجت نشود ‪ -‬در‬ ‫مقیاس کوچکتر – شاید مفید هم باشند درست مثل کتاب‬ ‫های علمی و تخیلی برای بزرگان ‪ .‬اما درد اینجاست‬ ‫که تعداد آنها لحظه به لحظه زیاد تر می شود و‬ ‫هیچکس هم این خطر عظیم را جدی نمی گیرد ‪.‬‬ ‫اینگونه بازیگوشی ها با دنیای کودکان نه تنها روان‬ ‫آنها را دستخوش هیجانات کاذب می کند ‪ ،‬بلکه آنان‬ ‫راخشن و بی مهر بار می آورد و از اصالت انسانی‬ ‫شان دور می دارد و ذهنشان را گرفتار این واقعه می‬

‫کند که اگر می خواهند قهرمان بشوند حتما ً باید چیزی‬ ‫اضافی داشته باشند و به این ترتیب میان روح و جسم‬ ‫شان فاصله می اندازد که آثارش را میتوان در آمار‬ ‫پیشرفته ی بزه کاری نوجوانان به روشنی دید ‪.‬‬ ‫اما قهرمان کتاب سه حقه باز ‪ -‬حسن بی – از این‬ ‫دست نیست ‪ .‬او یک آدم کامال ً معمولی است ‪ .‬و نه‬ ‫تنها چیزی اضافه ندارد ‪ ،‬بلکه کم هم دارد چرا که‬ ‫کچل است و مو ندارد ‪ .‬ولی راه عاطفه ‪ ،‬مهربانی‬ ‫‪ ،‬جوانمردی و معرفت ( به اصطالح لوطی گری ) ‪،‬‬ ‫عشق به مردم ‪ ،‬کمک به درماندگان ‪ ،‬درگیری با ستم‬ ‫کاران و اخالق پهلوانی را می شناسد و با تکیه بر‬ ‫این خصایل است که قهرمان می شود ‪ .‬او از کره ی‬ ‫دیگر نیامده بلکه از میان خود بچه ها برخاسته و‬ ‫ابزار ترسناکی هم همراهش نیست ‪ .‬فقط صداقت‬ ‫دارد ‪ ...‬و با استفاده از روحیه ی شاد و شنگی که‬ ‫دارد و با پیش آوردن یک سلسله کارهای خنده آور و‬ ‫هیجان انگیز که مورد ذوق بچه هاست قهرمان واقعی‬ ‫آنان می شود ‪.‬‬ ‫پیرایه در توضیح این کتاب ادامه داد ‪:‬‬ ‫کوشش من در پرداخت این قصه نه این است که‬ ‫داستانی نوشته باشم و بر خودم ببالم که ناشری فرنگی‬ ‫به من پیشنهاد کار داده است چرا که من به پی آمد‬ ‫اثری که بروی صحنه می آید بیشتر پای بندم تا مسایل‬ ‫جنبی اش ‪.‬‬ ‫من می خواسته ام به کودکان بگویم ‪ :‬قهرمان‬ ‫هیچوقت در بیرون شما نیست بلکه همیشه در درون‬ ‫شما ست و شما می توانید باپرورش استعداد های‬ ‫انسانی تان اجازه دهید که از درون خودتان قد بکشد‬ ‫‪.‬‬ ‫من در این راه به سوی همه ی نویسندگان کودک‬ ‫دست یاری دراز می کنم و از آنها در راه سالمت‬ ‫روانی کودکان حمایت می خواهم ‪.‬‬ ‫هنگامی که از پیرایه پرسیده شد که آیا این کتاب‬ ‫ادامه هم دارد یا نه ؟ او گفت ‪:‬‬ ‫داستان را به نوعی تمام کرده ام که می تواند‬ ‫ماجراهای دیگری را هم به دنبال داشته باشد و من‬ ‫اینک مشغول نوشتن ماجرای دوم ( حسن بی ) هستم‬ ‫‪.‬‬ ‫بخاطر حسن استقبالی که جامعه انگلیسی زبان از‬ ‫کتاب پیرایه یغمایی کرده است ‪ ،‬جا دارد که به او‬ ‫تبریک گفت و برایش موفقیتهای بیشتر را آرزو کنیم ‪.‬‬ ‫ایرانیان عالقمند می توانند کتاب سه حقه باز را از‬ ‫سایت‬ ‫‪http://www.hha.com.au/Children_Hotshots_ThreeCrooks.html‬‬

‫تهیه کنند‪.‬‬

‫برای درج آگهی در‬ ‫مجله سیمرغ با ما‬ ‫تماس بگیرید‬ ‫‪613.292.6181‬‬ ‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

Sunday Nov. 15, 2009 • Vol. 1 • Issue. 7

SIMORGH MAGAZINE

21

7 ‫سیمرغ • شماره‬

AUGUST 2009

• Issue.1

SIMORGH • Issue. 7

SIMORGH MAGAZINE

22

7 ‫ • سال اول • شماره‬2009 ‫ نوامبر‬15 ‫یکشنبه‬

WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM

Sunday Nov. 15, 2009 • Vol. 1 • Issue. 7

23

7 ‫سیمرغ • شماره‬

GET 0% PURCHASE FINANCING ON

ALL 2010 MAZDA MODELS

2010 MAZDA3 SEDAN

STARTING MSRP

15,995

$

OR 0

%

2010 MAZDA3 SPORT

BUY FROM

$

14,495*

PURCHASE FINANCING FOR UP TO 48 MONTHS†

GRADUATES GET AN ADDITIONAL CASH AWARD OF $500 TOWARDS A PURCHASE OR LEASE.

STARTING MSRP

$

16,995

OR 0

%

23,195

$

OR 0

%

BUY FROM

$

20,995*

PURCHASE FINANCING FOR UP TO 36 MONTHS†

GRADUATES GET AN ADDITIONAL CASH AWARD OF $750 TOWARDS A PURCHASE OR LEASE.

ÉLITE MAZDA

z

BUY FROM

$

15,495*

PURCHASE FINANCING FOR UP TO 48 MONTHS†

GRADUATES GET AN ADDITIONAL CASH AWARD OF $500 TOWARDS A PURCHASE OR LEASE.

2010 MAZDA6

STARTING MSRP



2010 MAZDA TRIBUTE

STARTING MSRP

23,450

$

OR 0

%

BUY FROM

$

21,950*

PURCHASE FINANCING FOR UP TO 36 MONTHS†

GRADUATES GET AN ADDITIONAL CASH AWARD OF $750 TOWARDS A PURCHASE OR LEASE.

1205 BOUL. LA VÉRENDRYE WEST JUST 10 MINUTES FROM PARLIAMENT HILL

z

GATINEAU

ELITEMAZDA.CA z 819.568.6000 *Special MSRP for new 2010 Mazda3 GX (D4XS50AA00) and Mazda3 Sport GX (D5XS50AA00), Mazda6 and Mazda Tribute ($15,995/$16,995/$23,195/$23,450 less $1,500/$1,500/$2,000/$1,500 November Bonus. $1,395/$1,395/$1,595/$1,595 freight and P.D.E, $65 PPSA, $5 OMVIC transaction fee, licence, insurance and taxes are extra. †0% APR Purchase financing is not available on 2010 Mazda B-Series Trucks. Finaincing example at 0% based on a representative agreement using financed amount of $15,000, the cost of borrowing for a 36-month term is $0, monthly payment is $416.67, total finance obligation is $15,000. Offers have no cash value and cannot be transferred, assigned or combined. Contact Elite Mazda for details and other specials. Offers end December 1, 2009.

SIMORGH MAGAZINE

AUGUST 2009

• Issue.1

‫یکشنبه ‪ 15‬نوامبر ‪ • 2009‬سال اول • شماره ‪7‬‬

‫‪24‬‬

‫گل ها چه معنایی دارند؟‬ ‫آیا تا به حال به این فکر کرده اید که هدیه یک گل ‪ ،‬چه معنایی برای هدیه گیرنده دارد؟ معموال تعبیری که از رد‬ ‫و بدل کردن گل به مناسبتهای مختلف و عموما در ارتباطات عشقی می گردد ‪ ،‬همانند یک زبان بین المللی با معنا‬ ‫‪ ،‬به شرح زیر می باشد‪:‬‬

‫* گل رز‪ /‬رز سرخ‪ :‬عشق بی ریا – زیبایی –‬ ‫شجاعت – احترام – تبریك ‪« -‬دوستت دارم»‬ ‫* رز سفید‪ :‬پاكی – معصومیت – راز – سكوت‬ ‫– فروتنی – احترام ‪« -‬عشق من به تو عمیق و‬ ‫خالصانه است»‬ ‫* رز صورتی‪ :‬قدردانی ‪« -‬متشكرم» – وقار –‬ ‫ستایش – همدلی – لطافت – شادكامی ‪« -‬باورم‬ ‫كن» ‪« -‬تو خیلی دوست داشتنی هستی»‬ ‫* رز زرد‪ :‬شادمانی – رفاقت – شوق – حسادت‬ ‫ آغاز دوباره ‪« -‬فراموشم نكن» ‪« -‬معذرت‬‫میخواهم»‬ ‫* رز بنفش‪ :‬عشق در نگاه اول‬ ‫* رز نارنجی‪ :‬اشتیاق – شیفتگی ‪ -‬آرزو‬ ‫* غنچه رز‪ :‬نماد پاكی و زیبایی – جوانی ‪ -‬عشق‬ ‫نوپا‬ ‫* یك شاخه گل رز‪ :‬سادگی ‪ -‬سپاسگزاری ‪ -‬عشق‬ ‫تازه‬ ‫* یك شاخه گل رز سرخ‪« :‬دوستت دارم»‬ ‫* رزسفید عروس‪ :‬عشق مبارك و فرخنده‬ ‫* رز قرمز سیر‪ :‬سوگواری‬ ‫* رز سیاه‪ :‬مرگ‬ ‫* تركیبی از رز سفید و سرخ‪ :‬اتحاد ‪ -‬سازش‬ ‫* رز كامال شكفته‪« :‬من متعهد به تو هستم» ‪-‬‬ ‫«هنوز دوستت دارم»‬ ‫* دسته گل رز‪ :‬قدردانی‬ ‫* دسته گل رز كوچك‪« :‬من به یاد تو هستم»‬ ‫* داوودی‪ :‬حقیقت ‪« -‬تو دوست فوق العاده ای‬ ‫هستی»‬ ‫* نیلوفر آبی‪ :‬حقیقت‬ ‫* نرگس‪ :‬غرور ‪ -‬خود بینی‬ ‫* بنفشه‪ :‬اندیشه های ناگفته – سفر ‪« -‬سفر بخیر»‬ ‫– پاكدامنی ‪ -‬فروتنی‬ ‫* سوسن سفید‪ :‬دوشیزگی ‪ -‬پاكی‬

‫* اقاقیا‪ :‬عشق پاك ‪ -‬عشق پنهانی‬ ‫* بگونیا‪ :‬هشدار‬ ‫* كاكتوس‪ :‬پایداری ‪ -‬استقامت‬ ‫* كاملیا صورتی‪« :‬در آرزوی تو هستم»‬ ‫* كاملیا قرمز‪« :‬عشق تو همچون آتشی در قلب من‬ ‫است»‬ ‫* كاملیا سفید‪« :‬تو در خور پرستشی»‬ ‫* میخك‪ :‬شیفتگی ‪ -‬عشق زن ‪ -‬ستایش ‪« -‬بله»‬ ‫* قاصدك‪ :‬وفاداری ‪ -‬خوشبختی ‪ -‬صداقت ‪ -‬پیام آور‬ ‫عشق‬ ‫* پیچك‪ :‬عشق ‪ -‬صداقت ‪ -‬وفاداری‬ ‫* نسترن‪ :‬آرزو ‪ -‬همدلی ‪« -‬دوستم داشته باش»‬ ‫* الدن‪ :‬پیروزی ‪ -‬غلبه ‪ -‬فتح‬ ‫* الله‪ :‬عاشق تمام عیار ‪« -‬باورم كن»‬ ‫* اركید‪ :‬عشق ‪ -‬زیبایی‬ ‫* نرگس زرد‪ :‬احترام ‪ -‬جوانمردی ‪ « -‬تا زمانی كه‬ ‫تو در كنار من هستی خورشید بر من خواهد تابید»‬ ‫* اطلسی‪ :‬شرم ‪ -‬ازدواج فرخنده‬ ‫* گل پامچال‪« :‬بدون تو قادر به زندگی كردن‬ ‫نمیباشم»‬ ‫* یاسمن‪ :‬شادی ‪ -‬شیرینی ‪ -‬دلپذیری ‪ -‬وقار‬ ‫* رزماری‪ :‬یادآوری ‪ -‬خاطرات ‪ -‬یادگاری‬ ‫* آالله‪ :‬پروت ‪ -‬زرق و برق‬ ‫* آفتاب گردان‪ :‬ستایش ‪ -‬غرور ‪ -‬پرستش‬ ‫* مریم‪ :‬لذت‬ ‫* گالیل‪ :‬ستایش ‪ -‬صداقت ‪« -‬به من فرصت بده «‬ ‫* زنبق‪ :‬اندوه ‪ -‬تاسف‬ ‫* آنتوریوم‪ :‬عاشق‬ ‫* مرغ بهشتی‪ :‬شكوه ‪ -‬عظمت‬ ‫گردآورنده‪:‬عاطفه منصوری‬ ‫‪[email protected]‬‬ ‫‪www.florartica.com‬‬

‫‪SIMORGH • Issue. 7‬‬

‫بخـــوانیم و‬

‫بیاموزیم‬

‫مادربزرگ موزس و من‬ ‫( ‪)Moses‬‬ ‫من خیلی برای این کار پیر شده ام و حاال خیلی‬ ‫دیر است ‪ .‬این جمله بارها و بارها در ذهن من‬ ‫تکرار می شد‪ .‬من بعد از این که هم زمان به‬ ‫زندگی مشترک و شغلم پایان دادم خیلی دلسرد‬ ‫و خسته بودم و علی رغم این که بسیار دوست‬ ‫داشتم نویسنده شوم در مورد این که آیا می توانم‬ ‫موفق شوم یا نه شک داشتم‪ .‬آیا عمرم را در‬ ‫تعقیب اهداف نادرست به هدر داده بودم ؟‬ ‫هنگامی که از رادیو داستان مادربزرگ‬ ‫موزس را شنیدم در وضعیت بدی به سر می‬ ‫بردم ‪ .‬او خانه را در ‪ 13‬سالگی ترک گفت ‪.‬‬ ‫ده بچه به دنیا آورد که پنج تای آنها زنده ماندند‬ ‫و برای پرورش و رشد آن ها سخت کار کرد‪.‬‬ ‫علی رغم مشقت زیادی که برای تامین معاش‬ ‫از راه کار در مزرعه متحمل می شد اوقاتی‬ ‫را برای گلدوزی کردن صرف می کرد‪ .‬در‬ ‫سن ‪ 78‬سالگی انگشتان او برای نگه داشتن‬ ‫سوزن ناتوان بودند‪ .‬اما او نقاشی کردن را‬ ‫شروع کرد و بر روی یک تخته چوبی منظره‬ ‫زیبایی از زندگی روستایی خلق کرد که البته‬ ‫با قیمت ناچیزی فروخته شد‪ .‬اما در سن ‪79‬‬ ‫سالگی قابلیت او در دنیای هنر کشف شدند و‬ ‫پس از آن بیش از ‪ 2000‬اثر نقاشی خلق کرد و‬ ‫کتاب دست نوشته خود را در سن ‪ 100‬سالگی‬ ‫تکمیل کرد‪.‬‬ ‫همان طور که به رادیو گوش می دادم ‪ ،‬حالتم‬ ‫تغییر کرد ‪ .‬با خودم فکر کردم اگر مادربزرگ‬ ‫موزس می تواند کاری جدید را در ‪ 80‬سالگی‬ ‫شروع کند و موفق شود ‪ ،‬زندگی من در ‪30‬‬ ‫سالگی هنوز امیدهای بسیاری برای پرورش‬ ‫دارد‪.‬‬ ‫قبل از اینکه برنامه رادیو تمام شود به سمت‬ ‫کامپیوتر جستم تا بر روی رمانی که قبال نیمه‬ ‫کاره رهایش کرده بودم کار کنم ‪ .‬رمان من‬ ‫هشت ماه بعد به چاپ رسید‪.‬‬ ‫مترجم فاطمه احتشامی فر‬ ‫برگرفته از‪ :‬موفقیت آنالین‬

‫‪WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM‬‬

‫•‬

‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

Sunday Nov. 15, 2009 • Vol. 1 • Issue. 7

SIMORGH MAGAZINE

25

7 ‫سیمرغ • شماره‬

AUGUST 2009

• Issue.1

‫یکشنبه ‪ 15‬نوامبر ‪ • 2009‬سال اول • شماره ‪7‬‬

‫اندی‬

‫‪ANDY MADADIAN‬‬ ‫«خواننده محبوب ایرانی»‬

‫در روز ‪ 21‬آوریل یا اول اردیبهشت در محله‬ ‫ویالی تهران پسری به دنیا آمد‪ .‬پسری ارمنی در‬ ‫خانواده ای دوست داشتنی از طبقه متوسط جامعه که‬ ‫بعدها به محله مجیدیه نقل مکان کردند‪ ...‬خانواده ای‬ ‫با سه فرزند دختر و سه فرزند پسر‪ .‬نام اصلی او‬ ‫آندرانیك مددیان بود‪ .‬از همان بچگی نبوغ موسیقی‬ ‫در این كودك بازیگوش معلوم بود‪ .‬پدرش همواره در‬ ‫مسافرت بود و خانواده را با خود به سفر می برد‪ .‬به‬ ‫همین دلیل او اكثر شهرهای ایران را دیده است‪.‬‬ ‫روزها گذشت و او در خانواده ای عالقه مند به‬ ‫موسیقی رشد كرد و بزرگ و بزرگتر شد‪ .‬اندی‬ ‫برای خودش رویای زیبایی ساخته بود و باالخره هم‬ ‫به آرزویش رسید‪ .‬اولین گیتارش را در ‪ 14‬سالگی‬ ‫با چوب ساخت‪ .‬به گفته خودش صداهای عجیب و‬ ‫غریب از آن در می آمد‪ .‬پسر خاله های او یك گروه‬ ‫موسیقی تشكیل داده بودند و از آندرانیك هم دعوت‬ ‫كرده بودند با آنها همكاری كند‪ .‬او در آن گروه شروع‬ ‫به گیتار زدن كرد‪ .‬بعضی وقتها هم قطعاتی به زبان‬ ‫انگلیسی اجرا میكرد‪ .‬با اینکه او از کودکی عالقه‬ ‫شدیدی به موسیقی و نواختن داشت اما در تمامی‬ ‫سالهای دبیرستان ‪ ،‬شاگرد اول ریاضی شناخته شد‬ ‫تا جاییکه به وی از طرف مدرسه ایرانی آمریکایی‬ ‫«ادونتیست « تهران بورس تحصیلی داده شد ‪ .‬در‬ ‫سال ‪ 1978‬از سوی کمپانی موسیقی سی‪.‬بی‪.‬اس‬ ‫شعبه تهران به او پیشنهاد قرارداد برای تهیه آلبومی به‬ ‫زبان انگلیسی داده شد که بدنبال این پیشنهاد او عازم‬ ‫لوس آنجلس گردید ‪ .‬در نخستین سالهای اقامتش در‬ ‫لوس آنجلس که مصادف بود با تحصیالت عالیه‬

‫‪WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM‬‬

‫‪26‬‬

‫•‬

‫اش در دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در لوس آنجلس‪ ،‬اندی‬ ‫در رشته موسیقی آنچنان موفق شد که از طرف دولت‬ ‫آمریکا نیز به دریافت بورس تحصیلی نائل گردید و در‬ ‫همین زمان بود که او موفق شد تا با تیم فوتبال دانشگاه‬ ‫خود مقام اول را در کالیفرنیا و مقام دوم را در سراسر‬ ‫آمریکا کسب نماید ‪.‬‬ ‫بدنبال کوچ ایرانیان به آمریکا ‪ ،‬عالقه اندی نیز‬ ‫روزبه روز به موسیقی ایرانی زیادتر شد ‪ .‬در تابستان‬ ‫سال ‪ 1984‬حرکتی در موسیقی پاپ ایران در غربت‬ ‫آغاز شد که فصل تازه ای بود‪ .‬اندی و کوروس با‬ ‫یکدیگر آشنا شده و یكی از پر طرفدارترین وجنجالی‬ ‫ترین گروه موسیقی دو نفره بعد از انقالب را تشكیل‬ ‫دادند‪.‬‬ ‫اندی و کوروس با اولین آلبومشان ( خواستگاری‬ ‫) آنچنان مطرح شدند که کمتر کسی بود که آنها را‬ ‫نشناسد و از موسیقی آنها لذت نبرد‪ .‬جالب است بدانید‬ ‫که قبل از انتشار این آلبوم ‪،‬قرار بود کوروس آهنگ‬ ‫خواستگاری را بخواند و اندی فقط کارهای انگلیسی‬ ‫اجرا کند‪ .‬اما اندی با دیدن آهنگ خواستگاری ‪ ،‬کوروس‬ ‫را با پافشاری زیاد متقاعد کرد که خودش این آهنگ‬ ‫را بخواند و قرار شد که هردو آهنگ خواستگاری را‬ ‫بسازند و آهنگ هر کس که قشنگ تر شد این آهنگ‬ ‫را اجرا کند که در نهایت کار اندی انتخاب گردید‪ .‬این‬ ‫اولین كار آنها با ژاكلین بود كه با استقبالی بی نظیر‬ ‫روبه رو شد‪.‬‬ ‫دومین آلبوم آنها پرواز بود و باز هم با شعرهای‬ ‫زیبای ژاكلین‪ .‬آهنگ چی می شد‪ ,‬تپلی‪ ,‬ما همه ایرانی‬ ‫هستیم به قدری گل كرد كه روز به روز‬ ‫بر محبوبیت آن دو افزود‪ .‬آهنگ ما همه‬ ‫ایرانی هستیم همچنان در اكثر كنسرتها اجرا‬ ‫میشود‪.‬در این آلبوم اندی و كوروس با فردی‬ ‫آشنا شدند كه در زندگی هنری آن دو و به‬ ‫خصوص اندی تاثیر فراوانی گذاشت‪ .‬او‬ ‫علیرضا امیر قاسمی بود و به قول خود‬ ‫اندی‪« :‬علی گوش سوم من هست» و‬ ‫مانند یك برادر همراه اندی بود و او را‬ ‫در انتخاب آهنگ كمك می كرد‪ .‬ویدئوی‬ ‫زیبای «چی میشد» هنوز هم در خاطره‬ ‫ها هست‪.‬به دنبال موفقیت آلبوم پرواز و‬ ‫سروصدای این دو خواننده تازه نفس ‪،‬‬ ‫محبوبیت آن دو بیش از پیش شد و آنها‬ ‫كنسرتی برای طرفداران اجرا كردند‪.‬‬ ‫تمام بلیطها فروخته شده بود وسالن دیگر‬ ‫گنجایش نداشت و عده فراوانی پشت‬ ‫درهای بسته مانده بودند‪ .‬هفته بعد اندی‬ ‫و كوروس برای بچه ها و تمام كسانی‬ ‫كه برنامه را ندیده بودند كنسرت مجانی‬ ‫اجرا كردند و با مردم سرود ما همه‬ ‫ایرانی هستیم سر دادند‪.‬‬ ‫کنسرتهای آنها یکی پس از دیگری با‬ ‫موفقیت زیادی روبرو شد و آنها به هر‬ ‫کجا که قدم میگذاشتند تسخیرگر قلبهای‬ ‫عاشقان موسیقی میشدند و در هر شهری‬ ‫که برنامه اجرا میکردند صحنه را با‬ ‫موسیقی شان به آتش میکشیدند ‪.....‬‬ ‫تب اندی و کوروس آنقدر زیاد شد که‬ ‫همه جا صحبت از آنها بود و ویدیوهای‬ ‫آنها توسط علیرضا امیرقاسمی تهیه‬ ‫و کارگردانی می شد‪ .‬از طرف دیگر‬

‫‪SIMORGH • Issue. 7‬‬

‫یوفا‬

‫باید از تهیه کننده موسیقی‬ ‫ایرانی ‪ ،‬فرخ آهی نام برد که همیشه در کنار اندی بوده‬ ‫و بسیاری از آهنگهای اندی را تهیه کرده است و او را‬ ‫میتوان یکی از مهمترین مهره های زندگی هنری اندی‬ ‫نام برد که تصمیماتش همواره در آهنگهای اندی موثر‬ ‫بشمار می آید و اعتماد و اعتقادی که اندی به فرخ آهی‬ ‫دارد غیرقابل وصف است ‪ .‬فعالیت و پشتکار و دقت او‬ ‫در ارائه آهنگهای اندی در طی این سالها قابل ستایش‬ ‫میباشد ‪.‬‬ ‫بعد از آلبوم بال ‪ ،‬اندی و كوروس احساس كردندكه‬ ‫دوست دارند هر كدام جدا به فعالیت هنری خود ادامه‬ ‫بدهند و قرار شد آخرین آلبوم دو نفره خود را به بازار‬ ‫عرضه كنند‪ .‬آلبومی به نام خداحافظ‪ .‬در این آلبوم با‬ ‫شاعری آشنا شدند كه باز هم در زندگی هنری اندی‬ ‫تآثیر به سزایی گذاشت‪ :‬پاكسیما زكی پور‪ .‬این شاعر‬ ‫استثنایی و جوان با آن شعرهای زیبا وقوی در محبوبیت‬ ‫اندی تاثیر به سزایی گذاشت ‪ .‬پاكسیما شروع كار هنری‬ ‫خود را با اندی آغاز كرد‪ .‬آلبوم خداحافظ با آهنگهای‬ ‫دخترآتیشپاره ‪ ,‬آمنه‪ ,‬یاسمن‪ ,‬عشق مسموم باز هم جزو‬ ‫پر فروش ترین آلبومها شد‪ .‬بعد از فروش این آلبوم‬ ‫و اجرای كنسرتها اندی و كوروس اعالم كردند كه‬ ‫میخواهند رسمآ از هم جدا شوند‪.‬در آن زمان از هر‬ ‫كسی پرسیدند ‪ ،‬چه كوچك و چه بزرگ كه نظر شما‬ ‫راجع به جدایی این دو چیست؟ همه میگفتند ‪:‬ما به این‬ ‫دو با هم عادت كردیم‪ .‬حیف است كه از هم جدا شوند‪.‬‬ ‫شایعاتی هم ورد زبانها افتاد‪.‬ولی اندی وكوروس در‬ ‫تلویزیون آمدند و اعالم كردند كه هیچ مشكلی با هم‬ ‫ندارندو فقط از نظر كاری با هم اختالف عقیده دارند‪.‬در‬ ‫نهایت اندی و كوروس این گروه محبوب و جنجالی ‪ ،‬از‬ ‫هم جدا شدند و دوره ‪ 8‬ساله كاری آنها به پایان رسید‪.‬‬ ‫بعد از جدایی هر كدام به فعالیت خود ادامه دادند و‬ ‫به جرات میتوان گفت اندی گوی سبقت را از كوروس‬ ‫ربود‪.‬كوروس چند ماه بعد ازدواج كرد ولی اندی تمام‬ ‫زندگیش را روی كار هنری خود گذاشت‪ .‬بعد از جدایی‬ ‫آنها اندی اولین آلبوم خود را بعد از جدایی از طرف‬ ‫شركت كلتكس وارد بازار كرد‪ :‬آلبوم بیقرار ‪ ...‬در این‬ ‫آلبوم ‪ 10‬ترانه بود كه به گفته خود اندی قصه زندگی‬ ‫وی است‪ .‬قصه روزهای پر عطش عشق و شبهای سرد‬ ‫تنهایی‪ .‬قصه تلخیها و شیرینیهای زندگی‪ .‬قصه پیروزیها‬ ‫و ناكامیها در عشق و امیدی برای فردایی روشن و‬ ‫عشقی واقعی‪..‬‬ ‫اندی روی این آلبوم یك سال ونیم زحمت كشید‪ .‬در‬ ‫این آلبوم بود كه مردم با دختری آشنا شدند كه همیشه‬ ‫با اندی بود واندی از او به عنوان صدای دوم استفاده‬ ‫میكرد‪.‬او شینی ریگزبی بود‪.‬دختری آمریكایی و عالقه‬

‫سیمرغ • شماره ‪7‬‬ ‫مند به فرهنگ ایرانی و زبان فارسی‪ .‬شینی در حال‬ ‫حاضر خود خواننده شده ولی هر چه دارد از اندی‬ ‫است‪ .‬از آن زمان به بعد این دو همه جا با هم بودند‬ ‫وخود اندی هم اعالم كرد شینی دوست دختر اوست‪.‬‬ ‫بعد از موفقیت بی سابقه این آلبوم ‪ ،‬اندی آلبوم لیلی‬ ‫را وارد بازاركرد‪.‬باز هم از شركت كلتكس كه با چند‬ ‫هنرمند دیگر هم همكاری كرد‪.‬بیژن مرتضوی‪,‬حسن‬ ‫شماعی زاده وغیره‪ .‬با آن عبارت زیبا در اول آهنگ‬ ‫لیلی‪ :‬هر كس در زندگی یك لیلی دارد و این لیلی من‬ ‫است‪.‬تمام اینها نشان میدهد اندی در تمام این سالها‬ ‫عاشق بوده‪.‬عاشق چه كسی این را هیچ كس نمیداند‪.‬‬ ‫در كنار اندی علیرضا امیر قاسمی هم برای او ویدئو‬ ‫های زیبا میساخت‪.‬‬ ‫بعد از این آلبوم اندی آلبوم تنهایی را از شركت‬ ‫كلتكس به بازار ارائه داد‪.‬شعرها از پاكسیما و ویدئوها‬ ‫از كوجی و علیرضاامیر قاسمی ‪ .‬ضبط از فرخ آهی‬ ‫‪,‬گروه اندی باز هم او را یاری میدهند‪ .‬آهنگ زیبای‬ ‫تنهایی‪ ,‬چشمهای ناز ‪ ,‬جاده های احساس‪ ,‬ناز ناز ‪,‬‬ ‫خوشگل محلمون‪ ,‬به قدری این آهنگها گل كرد كه ورد‬ ‫زبان همه شده بود‪ .‬در آلبوم تنهایی ‪ ،‬اندی یك آهنگ‬ ‫را باز سازی كرد كه آن را برای مادرش ساخته بود‪.‬‬ ‫زمانی كه مادرش ایران بوده و اندی امریكا ‪ ،‬مادرش‬ ‫دچار عارضه مغزی میشود و اندی در آن حال شعر‬ ‫این آهنگ را می نویسد و آن را در بدترین شرایط اجرا‬ ‫میكند‪ .‬خوشبختانه حال مادرش خوب میشود وبعدها‬ ‫مادرش عازم امریكا میشود وتمام كارهای اندی را‬ ‫دنبال میكند‪ .‬اندی هفته ای ‪ 2‬بار باید با مادرش غذا‬ ‫بخورد‪ .‬بعداز آلبوم تنهایی اندی آلبوم سر سپرده را به‬ ‫مردم عرضه كرد‪.‬‬ ‫بعد از آلبوم سرسپرده نوبت آلبوم بعدی اندی رسید‪:‬‬ ‫جاده ابریشم‪ .‬آلبومی عاشقانه تر از آلبوم قبلی‪ .‬اندی‬ ‫خود راجع به این آلبوم حرفهای زیادی زده‪.‬آهنگها‬ ‫از خود اندی با همكاری حسن شماعی زاده‪ ,‬منوچهر‬ ‫چشم آذر‪ ,‬توحید‪ ,‬فریبرز حاجی و شعرها اكثرا از‬ ‫پاكسیما‪ .‬این آهنگ بعدها در قسمتی از‬ ‫فیلم هالیوودی پرنسس و سرباز مورد‬ ‫استفاده قرار گرفت‪ .‬اندی خودش این‬ ‫آهنگ را به دوست دخترش تقدیم كرد‪.‬‬ ‫اندی یك آهنگ ارمنی هم در این آلبوم‬ ‫دارد‪ .‬اگر توجه كرده باشید تمام آهنگهای‬ ‫اندی به جز چند تا كه انگشت شمار است‬ ‫راجع به دختر و پسر است و به گفته‬ ‫خودش من حرف دیگری به جز دختر و‬ ‫پسر ندارم كه بزنم‪ .‬بعداز این آلبوم اندی‬ ‫یك آلبوم دو آهنگه وارد بازار كرد به‬ ‫نام «نونه» كه شامل بازسازی آهنگ‬ ‫زیبای چرا عاشق شدم و یك آهنگ‬ ‫ارمنی بود‪.‬‬ ‫سپس او آلبوم «قلب من» را وارد‬ ‫بازار كرد كه در آن به ‪ 7‬زبان زنده‬ ‫دنیا آهنگ خوانده است‪.‬از طرف‬ ‫كمپانی آونگ ویك كمپانی امریكایی‬ ‫اندی به آهستگی خود را وارد بازار‬ ‫امریكایی میكند‪ .‬خودش میگوید‪ :‬این‬ ‫آلبوم جای خاصی را در قلب من‬ ‫دارد به همین دلیل اسم آن را قلب من‬ ‫گذاشت و روزنامه ها آن را رمانتیك‬ ‫ترین آلبوم اندی معرفی كردند‪ .‬بعد از‬ ‫این آلبوم بود كه روزنامه های امریكا‬ ‫از اندی به عنوان الویس ایران نام‬ ‫بردند‪ .‬بعد از این آلبوم محبوبیت‬ ‫اندی در جامعه امریكایی چند برابر‬ ‫شد‪ .‬با گروه های بزرگی چون آالبینا‬ ‫در سالنهای مجلل مانند گریك تیآتر‬ ‫كنسرت گذاشت‪ .‬به مناسبت این آلبوم‬ ‫كنسرت افتخاری در تاور ركوردز‬

‫‪• Issue.1‬‬

‫‪AUGUST 2009‬‬

‫‪27‬‬ ‫گلندل محله ارمنی نشین كالیفرنیا اجرا كرد و جازیست‬ ‫گروه پلیس هم آنجا حضور داشت و همكاری آنها از‬ ‫این به بعد آغاز شد‪.‬از همین آلبوم هم یك نمونه وارد‬ ‫ماركت امریكایی شد ‪ .‬اندی برای سومین بار برنده‬ ‫جایزه بهترین خواننده ارامنه شد‪ .‬استینگ ‪ ،‬مدیر گروه‬ ‫پلیس هم فعالیت خود را با اندی آغاز كرد‪ .‬اندی با‬ ‫مهارت خاصی به زبان انگلیسی ‪ ،‬موسیقی ایران را‬ ‫به امریكاییها معرفی كرد و مصاحبه هایش در سی ان‬ ‫ان‪ ,‬ان بی سی‪ ,‬سی بی اس‪ ,‬و موفقیت در كنسرتها او‬ ‫را بیش از پیش محبوب كرد ‪.‬‬ ‫بعد از آلبوم پر سرو صدای خلوت من‪.‬اندی آلبوم‬ ‫ارمنی خود را وارد بازار کرد شامل دوازده آهنگ وبا‬ ‫همکاری هنرمندانی چون آرام‪ -‬آدیس‪ -‬ماکسیم و‪.....‬‬ ‫که اندی را در مراسم انتخاب بهترینهای ارامنه جهان‬ ‫جایزه باران کرد‪......‬بد نیست بدانید اندی چهار بار‬ ‫برنده جایزه بهتربن خواننده ارمنی جهان شده است‪.....‬‬ ‫تا اینکه موفق ترین آلبوم خود «پالتینیوم» را منتشر‬ ‫نمود‪.‬‬ ‫اندی همیشه برای جوانها نصیحتی داشته‪:‬دوری از‬ ‫مواد مخدر‪ ,‬احترام به بزرگترها‪ ,‬درس خواندن‪ ,‬وبه‬ ‫تمام دخترها و پسرها همیشه وهمیشه گفته‪ :‬با اونی كه‬ ‫دوستش دارین تا آخر بمونید و به هم وفادار باشین‪.‬‬ ‫اندی احساس دوست داشتن رو اینگونه توصیف كرده‪:‬‬ ‫صبح كه از خواب بلند میشوی احساس میكنی دنیا‬ ‫مال تو هست‪ .‬دوست داری با كسی كه دوستش داری‬ ‫بری پارك‪ ,‬پیك نیك‪ ,‬به خاطر اون دختری كه دوستش‬ ‫داری حاضری همه دنیا رو به اون ببخشی‪ .‬و شب كه‬ ‫میخوای بخوابی خوشحال از این احساسی كه دادی و‬ ‫گرفتی‪ .‬اندی همیشه از زندگیش راضی بوده و هست و‬ ‫همیشه به گفته خودش نیمه پر لیوان را نگاه میكند‪.‬اندی‬ ‫با خواننده های دیگر كشورمان هم كنسرت گذاشته‪.‬مثل‬ ‫ابی‪,‬شهرام كاشانی‪...Dj Aligator ,‬‬

‫‪Sunday Nov. 15, 2009 • Vol. 1 • Issue. 7‬‬

‫بخـــوانیم و‬

‫بیاموزیم‬

‫یک درس بسیار مهم‬

‫معلّم یک کودکستان به بچههاى کالس گفت‬ ‫که میخواهد با آنها بازى کند‪ .‬او به آنها گفت‬ ‫که فردا هر کدام یک کیسه پالستیکى بردارند و‬ ‫درون آن‪ ،‬به تعداد آدمهایى که از آنها بدشان‬ ‫میآید‪ ،‬سیبزمینى بریزند و با خود به کودکستان‬ ‫بیاورند‪ .‬فردا بچهها با کیسههاى پالستیکى به‬ ‫کودکستان آمدند ‪ .‬در کیسه بعضیها ‪ ،2‬بعضیها‬ ‫‪ ،3‬بعضیها تا ‪ 5‬سیبزمینى بود‪ .‬معلّم به بچهها‬ ‫گفت تا یک هفته هر کجا که میروند کیسه‬ ‫پالستیکى را با خود ببرند ‪ .‬روزها به همین ترتیب‬ ‫گذشت و کمکم بچهها شروع کردن به شکایت از‬ ‫بوى ناخوش سیبزمینیهاى گندیده‪ .‬به عالوه‪،‬‬ ‫آنهایى که سیبزمینى بیشترى در کیسه خود‬ ‫داشتند از حمل این بار سنگین خسته شده بودند‪.‬‬ ‫پس از گذشت یک هفته‪ ،‬بازى باالخره تمام شد‬ ‫و بچهها راحت شدند‪ .‬معلّم از بچهها پرسید‪« :‬از‬ ‫این که سیبزمینیها را با خود یک هفته حمل‬ ‫میکردید چه احساسى داشتید؟ « بچهها از این‬ ‫که مجبور بودند سیبزمینیهاى بدبو و سنگین‬ ‫را همه جا با خود ببرند شکایت داشتند‪ .‬آنگاه‬ ‫معلّم منظور اصلى خود از این بازى را این چنین‬ ‫توضیح داد‪« :‬این درست شبیه وضعیتى است که‬ ‫شما کینه آدمهایى که دوستشان ندارید را در دل‬ ‫خود نگاه میدارید و همه جا با خود میبرید‪.‬‬ ‫بوى بد کینه و نفرت‪ ،‬قلب شما را فاسد میکند و‬ ‫شما آن را همه جا همراه خود حمل میکنید‪ .‬حاال‬ ‫که شما بوى بد سیبزمینیها را فقط براى یک‬ ‫هفته نتوانستید تحمل کنید پس چطور میخواهید‬ ‫بوى بد نفرت را براى تمام عمر در دل خود‬ ‫تحمل کنید؟ «‬

‫پند لقمان‬ ‫روزی لقمان به پسرش گفت امروز به تو ‪ 3‬پند‬ ‫می دهم كه كامروا شوی‪.‬‬ ‫اول اینكه سعی كن در زندگی بهترین غذای‬ ‫جهان را بخوری!‬ ‫دوم اینكه در بهترین بستر و رختخواب جهان‬ ‫بخوابی!‬ ‫و سوم اینكه در بهترین كاخها و خانه های جهان‬ ‫زندگی كنی!‬ ‫پسر لقمان گفت ای پدر ما یك خانواده بسیار‬ ‫فقیر هستیم چطور من می توانم این كارها را‬ ‫انجام دهم؟‬ ‫لقمان جواب داد‪ :‬اگر كمی دیر تر و كمتر غذا‬ ‫بخوری هر غذایی كه میخوری طعم بهترین‬ ‫غذای جهان را می دهد‪.‬‬ ‫اگر بیشتر كار كنی و كمی دیرتر بخوابی در‬ ‫هر جا كه خوابیده ای احساس می كنی بهترین‬ ‫خوابگاه جهان است‪.‬‬ ‫و اگر با مردم دوستی كنی و در قلب آنها جای‬ ‫می گیری و آنوقت بهترین خانه های جهان مال‬ ‫توست‪.‬‬ ‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

‫‪28‬‬

‫یکشنبه ‪ 15‬نوامبر ‪ • 2009‬سال اول • شماره ‪7‬‬

‫‪ ۵‬ماده غذایی‬

‫برای افز ا یش قد ر ت عضال ت‬

‫‪SIMORGH • Issue. 7‬‬

‫نیازمندیها‬

‫)چاپ رایگان(‬

‫خدمت جدید نشریه سیمرغ‬ ‫به جامعه ایرانیان‬ ‫◄ اگر می خواهید وسایل اضافی‬ ‫منزلتان رابفروش برسانید ‪،‬‬ ‫◄ اگر به فکر خرید اتومبیل‬ ‫دست دوم هستید‬

‫هستند‪ :‬کاهو‪ ،‬فلفل‪ ،‬کیوی‪ ،‬هندوانه‪ ،‬خربزه‪،‬‬ ‫مرکبات‪ .‬بصورت ایده آل شما باید ‪ 5‬تا ‪ 9‬وعده‬ ‫انواع سبزیجات و ‪ 3‬وعده خوراکی های غنی از‬ ‫پتاسیم مصرف کنید‪.‬‬ ‫ماست کم چرب‪ :‬ماست کم چرب از نظر پروتئین‪،‬‬ ‫کلسیم‪ ،‬پتاسیم و ویتامین دی غنی است و عملکرد‬ ‫عضالت را بهبود می بخشد‪ .‬کمبود ویتامین دی‬ ‫باعث ضعف عضالت خواهد شد‪ .‬ماست یک تولیدی‬ ‫را که ویتامین دی مناسبی دارد انتخاب کنید و این‬ ‫می تواند یک چهارم نیاز شما را در یک وعده‬ ‫روزانه تامین کند‪.‬‬ ‫کینوا‪ :‬نوعی از حبوبات است که منشا آن آمریکای‬ ‫جنوبی است و پر از کربوهیدرات های مفید است‬ ‫که بدن برای تامین انرژی آنها را ترجیح می دهد‪.‬‬ ‫کربوهیدرات ها برای متراکم کردن عضالت بسیار‬ ‫الزم است‪ ،‬کمبود آن باعث می شود بدن برای‬ ‫انرژی همین مقدار کم را استفاده کند و چیزی برای‬ ‫نسوج جدید نماند‪ .‬کینوا منبع مناسبی برای پتاسیم و‬ ‫دیگر مواد معدنی مانند آهن نیز هست‪.‬‬ ‫نصف فنجان کینوا را برای صبحانه همراه با میوه‬ ‫خشک و آجیل یا همراه با لوبیا یا سبزیجات و یا‬ ‫اضافه کردن شیر یا ریختن آن در سوپ و ساالد‬ ‫مصرف کنید‪.‬‬ ‫تخمه کدو‪ :‬تخم کدو حاوی منیزیم‪ ،‬منگنز‪ ،‬آهن و‬ ‫مس است‪ .‬مواد معدنی موجود در بدن به یکدیگر‬ ‫مرتبط هستند‪ .‬آنها با هم کار می کنند تا بافتها را‬ ‫بسازند و آنزیم ها را تشکیل دهند و از ارتباطات‬ ‫بین سلولی پشتیبانی کنند‪ .‬همچنین در رشد عضالت‬ ‫نقش دارند‪ .‬منیزیم به تولید پروتئین برای ماهیچه ها‬ ‫کمک می کند‪ .‬منگنز برای ساخت پروتئین مناسب‬ ‫است و بخشی از آنزیمها را که نفش آنتی اکسیدان‬ ‫در بازسازی نسوج را دارند تامین می کند‪ .‬آهن نیز‬ ‫به استقامت بافتها کمک می کند‪.‬‬ ‫‪ 28‬گرم از تخمه کدو در حدود نیمی از منگنز مورد‬ ‫نیاز شما در یک روز را تامین می کند‪.‬‬

‫تحقیقات نشان می دهد ارتباط قوی بین حجم عضالت و‬ ‫سالمتی بدن وجود دارد‪ .‬وقتی پا به سن می گذاریم بدن‬ ‫حالت عضالنی خود را از دست می دهد به ویژه اگر‬ ‫بخوبی مورد استفاده قرار نگیرد‪ .‬این عارضه کیفیت‬ ‫زندگی‪ ،‬تعادل‪ ،‬قدرت و توانایی بهبود بدن بعداز یک‬ ‫بیماری یا تصادف را تحت تاثیر قرار می دهد‪.‬‬ ‫در واقع ماهیچه ها همه کار انجام می دهند ‪ ،‬کمک به‬ ‫شما در حرکت کردن تا هضم غذا‪ ،‬در مورد ماهیچه‬ ‫های قلب هم‪ ،‬مواد مغذی را به بدنتان پمپاژ می کنند‪.‬‬ ‫قلب‪ ،‬مغز‪ ،‬پوست و دیگر ارگان های بدن همواره‬ ‫درحال تغییر شکل توسط بافت هایی هستند که ساخته‬ ‫شده و از بین می روند‪ .‬ماهیچه ها بخش مهمی از‬ ‫اسیدهای آمینه را برای این بخش های حیاتی تامین می‬ ‫کنند تا همواره قوی بمانند‪.‬‬ ‫ماهیچه های فعال نه تنها خطر ابتال به دیابت و پوکی‬ ‫استخوان را کاهش می دهند‪ ،‬بلکه هرچقدر مقدار‬ ‫عضله در شما بیشتر باشد‪ ،‬کالری بیشتری خواهید‬ ‫سوزاند‪ .‬برای اینکه ماهیچه هایتان را قوی و سالم نگه‬ ‫دارید‪ ،‬باید رژیم صحیحی داشته باشید‪:‬‬ ‫ماهی‪ :‬بخصوص ماهی هایی که از نظر امگا‪ 3‬غنی‬ ‫باشند مانند قزل آال‪ ،‬تن‪ ،‬هالیبوت و کنسرو ساردین‪.‬‬ ‫ماهی ها شامل تمام اسید آمینه مورد نیاز برای ساخت‬ ‫ماهیچه ها هستند و مواد مورد نیاز برای بازسازی‬ ‫بافت ها را در خود دارد‪ .‬حجم ماهیچه به میزان‬ ‫پروتئین مصرفی بستگی دارد‪ .‬مصرف امگا‪ 3‬سرعت‬ ‫از بین رفتن ماهیچه ها در هنگام پیری را کاهش می‬ ‫دهد‪ .‬پیشنهاد می شود شما هفته ای دو یا سه وعده‬ ‫ماهی غنی از چربیهای امگا‪ 3‬مصرف کنید‪.‬‬ ‫سیب زمینی شیرین‪ :‬سیب زمینی شیرین منبع بسیار‬ ‫غنی از پتاسیم و آنتی اکسیدان هاست که برای ساخت‬ ‫ماهیچه مفید است‪ .‬هر کسی که برای عضالنی شدن‬ ‫تمرینات ورزشی می کند‪ ،‬در بدنش رادیکال آزاد تولید‬ ‫می شود‪ .‬آنتی اکسیدان ها می توانند به خنثی کردن‬ ‫رادیکال های آزاد و بازسازی آن کمک کنند‪.‬‬ ‫مواد خوراکی غنی از پتاسیم مانند سیب زمینی شیرین‬ ‫می توانند تاثیر غذاهایی که اسید اضافی تولید میکنند‬ ‫(گوشت‪ ،‬لبنیات) را خنثی کنند زیرا این غذاها قادرند‬ ‫برگرفته از‪ :‬مجله اینترنتی فریا‬ ‫سرعت زایل شدن ماهیچه ها را افزایش دهند‪.‬‬ ‫غذاهای دیگری که حاوی پتاسیم و آنتی اکسیدان‬ ‫‪WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM‬‬

‫◄ اگر جویای کار می باشید ‪،‬‬ ‫◄ اگر کسب و کار کوچک‬ ‫خانگی دارید و می خواهید دیگران‬ ‫را از آن مطلع سازید ‪،‬‬ ‫◄ اگر میخواهید کسی را‬ ‫استخدام کنید ‪،‬‬ ‫◄ اگر نیاز به خدمات خاصی‬ ‫دارید‬ ‫و اگر مایل به چاپ آگهی تبریک و‬ ‫تسلیت می باشید ‪...‬‬ ‫نشریه سیمرغ ‪ ،‬آگهی شما را بطور‬ ‫رایگان در صفحه نیازمندیها چاپ‬ ‫کرده و پیام شما را به دیگر همزبانان‬ ‫شما در شهر اتاوا می رساند ‪.‬‬ ‫برای کسب اطالعات بیشتر و یا درج‬ ‫آگهی رایگان ‪ ،‬لطفا با تلفن ‪-6181‬‬ ‫‪ 613-292‬و یا آدرس ایمیل @‪ads‬‬ ‫‪ simorghmagazine.com‬متاس حاصل‬ ‫منائید ‪.‬‬

‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

‫‪29‬‬

‫سیمرغ • شماره ‪1‬‬

‫اولین ایرانی‬

‫که‬ ‫آمریکایی شد‬

‫‪ 133‬سال پیش‪ ،‬یک حاجی از محالت‬ ‫دکتر علی فردوسی اخیرا با استفاده از اسناد موجود در وزارت امور خارجه‬ ‫ایاالت متحده اولین ایرانی شهروند ایاالت متحده را شناسایی کرد ولی این مساله‬ ‫برای مدتی طوالنی مانند یک راز مخفی نگهداشته شده بود و تنها افراد کمی از‬ ‫آن مطلع بودند‪.‬‬ ‫میرزا محمد علی معروف به حاج سیاح (به معنی بسیار سفر کننده)‪ ،‬در سال‬ ‫‪ 1836‬میالدی در شهر محالت از توابع استان مرکزی متولد شد‪ .‬مطالعاتش در‬ ‫سنین جوانی او را در معرض عقاید مدرن و آزادیخواهانه ای قرار داد که در آن‬ ‫زمان در اقصی نقاط دنیا رواج داشت‪ .‬مشاهده تفاوت فاحش بین اصول و عقاید‬ ‫آزادیخواهانه ای که او آموخته بود با رفتار مستبدانه حاکم بر مردم ایران‪ ،‬او را بر‬ ‫آن داشت تا سایر نقاط دنیا را ببیند‪.‬‬ ‫حاج سیاح در سن ‪ 23‬سالگی سفر به دور دنیا را شروع کرد که نزدیک به ‪18‬‬ ‫سال به طول انجامید‪ .‬او سفرش را از آسیای مرکزی و اروپا آغاز کرد که بیش از‬ ‫‪ ۶‬سال به طول انجامید‪ .‬سفرهای او اغلب به تنهایی و با تنگدستی بود‪.‬‬ ‫انگیزه حاج سیاح از سفرهایش‪ ،‬اشتیاق او برای دانستن و عالیق معنویش بود‪.‬‬ ‫او میخواست تا آنجا که امکان دارد راجع به سایر کشورها و طرز زندگی مردمان‬ ‫دیگر بیاموزد و بتواند این طرز فکرها را به ایران منتقل کند‪ .‬بر اساس مشاهداتش‬ ‫در این سفرها او اینگونه نتیجه گرفت که بشریت نیاز دارد تا در جوامعی با‬ ‫ارزشهای انسانی زندگی کرده و از حقوق ابتدایی خویش لذت ببرد‪.‬‬ ‫حاج سیاح سفر خود به ایاالت متحده را از نیویورک آغاز کرد‪ .‬او در طول ‪10‬‬ ‫سال اقامتش در ایاالت متحده با افراد برجسته ای مثل پرزیدنت اولیسیز گرانت‬ ‫(‪ )Ulysses Grant‬مالقات کرد‪ .‬در اواخر سفرش به ایاالت متحده به سن‬ ‫فرانسیسکو رفت و چند ماه آنجا اقامت کرد‪.‬‬ ‫به محض برگشت به ایران در جوالی سال ‪ 1877‬میالدی‪ ،‬او فعالیت سیاسی‬ ‫خود را آغاز کرد‪ .‬به علت نوشتن نامه ای تحریک آمیز و به راه انداختن مبارزات‬ ‫علیه شاه و روحانیون به خاطر وضع نابسامان زندگی در ایران‪ ،‬دستگیر و زندانی‬ ‫شد‪ .‬بعد از آزادی به دلیل ترس از آزار و اذیت بیشتر‪ ،‬از سفارت ایاالت متحده‬ ‫درخواست حمایت کرد‪ .‬این حرکت موجب حیرت بسیاری از ایرانیان شد که نمی‬ ‫دانستند چرا او احساس کرد که دولت ایاالت متحده از او حمایت میکند‪.‬‬ ‫حاج سیاح نقشی اساسی در انقالب قانون اساسی سال ‪ 190۶‬مبالدی در ایران‬ ‫بازی کرد و تا زمان مرگش در سال ‪ 192۵‬مبالدی در سن ‪ 89‬سالگی به فعالیتهای‬ ‫خود ادامه داد‪.‬‬ ‫در زمینه مطالعه زندگی حاج سیاح‪ ،‬دکتر علی فردوسی اخیرا با استفاده از اسناد‬ ‫موجود در وزارت امور خارجه ایاالت متحده دریافت که حاج سیاح در تاریخ ‪2۶‬‬ ‫ماه می ‪ 187۵‬میالدی شهروند ایاالت متحده شده بود که با این حساب او را می‬ ‫توان به عنوان اولین ایرانی شهروند ایاالت متحده محسوب کرد‪ .‬این مساله برای‬ ‫مدتی طوالنی مانند یک راز مخفی نگهداشته شده بود و تنها افراد کمی از آن مطلع‬ ‫بودند‪.‬‬ ‫در حالی که پیش از این ما خود را به عنوان نسل اول یا دوم ایرانی – آمریکایی‬ ‫ها میدانستیم‪ ،‬اکنون پس از گذشت بیش از یک قرن یادآوری داستان حاج سیاح نشان‬ ‫میدهد تاریخ ایرانی آمریکایی ها بسیار طوالنی تر است‪ .‬‫این مقاله از نتایج تحقیقات‬ ‫دکتر علی فردوسی رییس دانشکده تاریخ و علوم سیاسی دانشگاه ‪Notre Dame‬‬ ‫‪ de Namur‬میباشد‪ .‬برای اطالعات بیشتر در این زمینه میتوانید به دایره المعارف‬ ‫ایرانیکا (‪ )Encyclopedia Iranica‬مراجعه کنید‪.‬‬

‫‪• Issue.1‬‬

‫‪AUGUST 2009‬‬

‫‪Sunday Nov. 15, 2009 • Vol. 1 • Issue. 7‬‬

‫علت سرو صدای زیاد‬ ‫زانوها چیست؟‬ ‫در بیشتر موارد‬ ‫تا زمانی که‬ ‫و‬ ‫جراحت‬ ‫به‬ ‫آسیبی‬ ‫مفصل وارد‬ ‫نشود توجه ای‬ ‫به صداهای مفصل‬ ‫نمی شود ‪ .‬دالیل‬ ‫زیادی برای صداهای‬ ‫غیر معمول و تق تق مفاصل‬ ‫وجود دارد اما بیشتر آنها هیچ‬ ‫نشانه ای از بروز یک اشکال‬ ‫نمی باشد شایع ترین عامل‬ ‫ایجاد این صداها سایش یک‬ ‫زرد پی به یک زرد پی و یا‬ ‫رباط دیگر است در سنین رشد‬ ‫رباطها ‪ ،‬زرد پی ها و استخوانها‬ ‫با سرعت متفاوتی رشد می کنند به‬ ‫همین دلیل شنیدن صداهایی در‬ ‫هنگام باز وبسته کردن مفصل‬ ‫می تواند طبیعی باشد ‪.‬‬ ‫باافزایش سن غضروفها نازک‬ ‫ترمی شوند و در نتیجه اصواتی‬ ‫به وجود می آیند که ناشی از ساییده شدن‬ ‫رباطها و غضروفها به یکدیگر است ‪.‬‬ ‫افرادی که دچار کشیدگی عضالت و مفاصل شده‬ ‫اند بیشتر در معرض چنین مشکلی هستند به دلیل اینکه در این افراد رباطها‬ ‫و زرد پی ها بلندتر و کشیده تر شده اند و احتمال تماس آنها نیز افزایش می‬ ‫یابد‪.‬‬ ‫تشکیل و ترکیدن حبابهای نیتروژن در مفصل علت شناخته شده دیگر است‬ ‫که به طور ناگهانی رخ می دهد ‪.‬‬ ‫در این موارد پزشک دستور عکس برداری خواهد داد تا با بررسی دقیق‬ ‫مفصل مربوطه احتمال وجود هر حالت غیر طبیعی رد گردد‪.‬‬ ‫اگر این صدا همراه با احساس درد باشد بیماری است و در صورتی كه بدون‬ ‫درد باشد بیماری نبوده و نیاز به درمان ندارد‪ .‬در برخی مواقع صدای زانو‬ ‫به علت لغزیدن تاندونها و عضالت اطراف زانو بر روی استخوان است كه‬ ‫با خم و راست شدن زانو و جابجا شدن رابط (عضله) ایجاد صدا میشود‪.‬‬ ‫علت دیگر صدای زانو را ضعیف شدن غضروف حد فاصل بین استخوانها‬ ‫است‪.‬این غضروفها حركت عضالت را راحتتر میكند‪ .‬اگر به هر دلیلی‬ ‫غضروف ضعیف شود‪ ،‬استخوانها سایش پیدا كرده و صدا در زانو تولید‬ ‫میشود‪ .‬برای پیشگیری از بروز صدا در زانو باید فشار بر زانو را كاهش‬ ‫داد‪ .‬با كم كردن وزن‪ ،‬صدا در زانو تا ‪ ۵0‬درصد كم میشود‪ .‬توصیه میشود‬ ‫از دو زانو و چهار زانو نشستن خودداری كرده و بیشتر كارهای روزمره‬ ‫را به صورت ایستاده انجام دهیم‪.‬‬ ‫در حالتهای پیشرفته داروهای مسكن‪ ،‬داروهای ضد التهابی و داروهای‬ ‫ترمیم غضروف مفصل تجویز میشود‪ .‬همچنین بیمار باید از انجام حركاتی‬ ‫كه بیماری او را تشدید میكند خودداری كند‪ .‬پیاده روی در زمینهای صاف‪،‬‬ ‫بدون مانع‪ ،‬مستقیم و نرم دویدن و پیاده روی بسیار موثر است‪.‬‬ ‫برگرفته از‪ :‬پایگاه اینترنتی نیک تاپ‬ ‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

SIMORGH • Issue. 7

SIMORGH MAGAZINE

30

7 ‫ • سال اول • شماره‬2009 ‫ نوامبر‬15 ‫یکشنبه‬

WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM

‫‪31‬‬

‫سیمرغ • شماره ‪7‬‬ ‫ادامه از شماره ‪5‬‬

‫پا برهنه ای‬ ‫در دربارشاه عباس‬ ‫اثری از‪Elgin Groseclose :‬‬ ‫مترجم‪ :‬غالمرضا کریمیان‬ ‫شاه سپس به طرف راهب خوان که‬ ‫هنوز حرفی نزده بود روگردانده و لحظه‬ ‫ای به او نگاه کرد‪ ،‬می خواست چیزی‬ ‫بگوید‪ ،‬ولی گویا چیز جالبی در چهره‬ ‫این مرد ندید‪ ،‬لذا دو مرتبه خطاب به‬ ‫پل گفت‪:‬‬ ‫گفتید که از طرف پاپ مقدس حامل پیام‬ ‫هایی هستید؟‬ ‫راهب کیفی را که مدت سه سال از آن‬ ‫مراقبت کرده بود و محتوی نامه های‬ ‫پاپ کلمنت هشتم و جانشین او پاپ پل‬ ‫پنجم بود از زیر لباسش درآورده و به‬ ‫شاه تقدیم کرد‪.‬‬ ‫شاه به عنوان احترام به فرستنده ‪ ،‬نامه‬ ‫ها را به طرف لبان خود برد و سپس به‬ ‫دست منشی باشی دربار داد‪.‬‬ ‫پس از آن پدر روحانی پل هدایایی را که‬ ‫با خود آورده بود تقدیم کرد‪.‬‬ ‫اولین هدیه یک صلیب از کریستال که‬ ‫مجسمه مسیح مصلوب بر روی آن بود با‬ ‫زمرد و سنگ های قیمتی دیگر جواهر‬ ‫نشان شده بود‪.‬‬ ‫شاه با عالقه آن را در دست گرفت و‬ ‫مدت زیادی به آن خیره شد و در حالیکه‬ ‫از آن تعریف می کرد گفت‪:‬‬ ‫بسیار زیباست‪ ،‬سپس آن را در کنار خود‬ ‫روی قالی گذاشت‪ .‬پس از مدت طوالنی‬ ‫که به صلیب می نگریست باالخری به‬ ‫طرف راهبان روگرداند و لباس های‬ ‫ژنده آن ها را برانداز کرد‪ ،‬در نظرش‬ ‫بین این لباس های فقیرانه و این هدیه‬ ‫پرارزش تضاد زیادی وجود داشت‪.‬‬ ‫سپس در حال تفکر گفت‪:‬‬ ‫مسیح همانطور که برای شما بسیار‬ ‫ارزش دارد برای من هم ارزش فوق‬ ‫العاده ای دارد‪ ،‬خواهشمندم مراتب تشکر‬ ‫مرا به حضور پاپ مقدس به خاطر‬ ‫ارسال چنین یاد بود مناسبی که گویای‬ ‫روابط مشترک ماست ابالغ کنید‪.‬‬ ‫پل با همه شخصیتی که داشت آثار‬ ‫ناراحتی به طور آشکار بر چهره اش‬ ‫هویدا شد و گفت‪:‬‬ ‫شاهنشاه این هدیه از طرف پاپ مقدس‬ ‫نیست‪ ،‬بلکه از طرف رودلف امپراطور‬ ‫کشور روم به نشانه احترام به شخص‬ ‫شاهنشاه تقدیم شده است‪ .‬طی این‬ ‫مسافرت هنگامی که از مقر سلطنت‬ ‫امپراطور روم عبور می کردیم‪ ،‬ایشان‬ ‫به تقدیم یادبودی عالقه مند بودند‪ ،‬لذا این‬ ‫هدیه را بوسیله ما ارسال کردند‪.‬‬ ‫صورت شاه از این حرف ناگهان تغییر‬ ‫کرد و با ناراحتی گفت‪ :‬این امپراطوری‬ ‫نیست که قول خود را شکست و درست‬ ‫موقعی که ارتش من در مرزهای کشور‬ ‫عثمانی آماده جنگ بود با سلطان عثمانی‬

‫‪• Issue.1‬‬

‫‪AUGUST 2009‬‬

‫معاهده صلح بست؟ اکنون برای من هدیه‬ ‫احترام فرستاده؟‬ ‫پل با مالحظه گفت‪:‬‬ ‫نسبت به این موضوع نمی توانم پاسخی‬ ‫عرض کنم‪ ،‬چون ما نه تبعه دولت او‬ ‫هستیم و نه فرستاده و سفیر او و درباره‬ ‫سیاست او نیز هیچ اطالعی نداریم‪،‬فقط‬ ‫آنچه را که همه از آن آگاهی دارند می‬ ‫توانم عرض کنم‪ ،‬چون نیروهای ترک‬ ‫فوق العاده قوی و تقریبا کشور او را‬ ‫تسخیر کرده بودند او به امضای صلح‬ ‫مجبور شد‪.‬‬ ‫شاه گفت‪ :‬اهمیتی ندارد‪ ،‬بگذریم‪.‬‬ ‫پس از آن پل یک نسخه مصور کتاب‬ ‫انجیل مقدس را که کاردینال کراکائو‬ ‫هدیه فرستاده بود تقدیم کرد‪ ،‬شاه آن را‬ ‫گرفته و تصاویر آن را تحسین می کرد‬ ‫و در حالی که ورق می زد به تصویری‬ ‫رسید که جنگ در آسمان را مجسم می‬ ‫نمود و در آن حضرت میکائیل شمشیر‬ ‫خود را به طرف شیطان که روی زمین‬ ‫افتاده بود کشیده بود‪.‬‬ ‫شاه مدتی در تصویر تأمل کرد‪ ،‬آنگاه‬ ‫پرسید‪ ،‬این شخصی که فرشته پای خود‬ ‫را روی آن گذاشته کیست؟‬ ‫راهب برای او شرح داد‪ ،‬ولی شاه که‬ ‫ناگهان خوشحال شده بود چپ چپ به‬ ‫سفیر عثمانی که هنوز از اهانت قبلی‬ ‫ناراحت بود نگاهی انداخت و با تعجب و‬ ‫در حالی که از ته دل می خندید گفت‪:‬‬ ‫خیر‪ ،‬اشتباه می کنید‪ ،‬این عکس سلطان‬ ‫عثمانیست‪.‬‬ ‫پس از لحظه ای به یکی از درباریان که‬ ‫عمامه سفید بزرگی داشت اشاره کرد‪ ،‬آن‬ ‫مرد روحانی نزدیک شد و پای شاه را‬ ‫بوسید‪ .‬آنگاه شاه به او گفت‪:‬‬ ‫به تو مأموریت می دهم که در حاشیه‬ ‫هر یک از این تصاویر‪ ،‬معانی و تفسیر‬ ‫کامل آن را بنویسی‪.‬‬ ‫مرد مال کتاب را با احتیاط گرفت و شاه‬ ‫در حالی که به شوخی خود ادامه می‬ ‫داد گفت‪:‬‬ ‫تو مأموری که در مورد معنا و تفسیر‬ ‫تصاویر مزبور با این مردان مقدس با‬ ‫جدیت مشورت کنی‪ ،‬تا شاید چیزی بر‬ ‫معلومات تو اضافه شود‪ .‬آنگاه خطاب به‬ ‫راهب گفت‪ :‬خواهشمندم به خاطر ارسال‬ ‫این کتاب تشکر مرا به پاپ مقدس ابالغ‬ ‫کنید و به ایشان اطمینان دهید که آن را‬ ‫با دقت مطالعه خواهم کرد و از کلمات‬ ‫حکیمانه آن استفاده خواهم برد‪.‬‬ ‫برای بار دیگر راهب مجبور به توضیح‬ ‫شد که این کتاب نیز هدیه پاپ نیست‪.‬‬ ‫در اثر این حرف آثار حیرت و کج خلقی‬ ‫در نگاه شاه نمایان شد و پل در کمال‬

‫‪Sunday Nov. 15, 2009 • Vol. 1 • Issue. 7‬‬

‫فروتنی گفت‪:‬‬ ‫اگر شاهنشاه اجازه فرمایند باید توضیح‬ ‫دهم که ما از طرف پاپ هیچ گونه‬ ‫هدایایی برای شاهنشاه نیاورده ایم‪ ،‬چون‬ ‫تقدیم و دریافت هدایا از رسوم سفراست‬ ‫و ما به عنوان سفیر به کشور شما نیامده‬ ‫ایم‪ ،‬بلکه به عنوان افراد ساده مذهبی‬ ‫که فقط حامل نامه هایی از طرف پاپ‬ ‫هستیم‪ ،‬شرفیاب شده ایم‪.‬‬ ‫البته انتظار هم نداریم که ما را مانند‬ ‫سفیران پذیرفته و با ما رفتار کنید‪ .‬ما‬ ‫تا آنجا که بتوانیم در هر خدمت مفیدی‬ ‫به نام خداوند و پروردگار مشترکمان‬ ‫آمادگی خود را اعالم می کنیم‪.‬‬ ‫شاه دو مرتبه نگاه مخصوص و پرنفوذ‬ ‫خود را به راهبان انداخت و گفت‪ :‬شما‬ ‫مردان رستگاری هستید‪ ،‬در این ایام‬ ‫افرادی مثل شما کمیاب است‪ .‬حال‬ ‫مطالب دیگری برای گفتن دارید؟‬ ‫پل گفت‪ :‬گذشته از این نامه ها از طرف‬ ‫پاپ مأموریم درباره پاره ای از مطالب‬ ‫به طور خصوصی با شاهنشاه مذاکره‬ ‫کنیم و استدعا داریم هر موقع که فراغت‬ ‫بیشتری دارید به احضار امر فرمایید‪.‬‬ ‫شاه گفت‪ :‬البته‪ ،‬البته!‬ ‫راهبان مدتی را منتظر ماندند و امیدوار‬ ‫بودند شاه ساعتی را برای این مالقات‬ ‫خصوصی اختصاص دهد و یا درباریان‬ ‫را مرخص کند تا کسی به صحبت های‬ ‫آن ها گوش ندهد‪ ،‬ولی پس از اینکه‬ ‫متوجه شدند شاه چنین قصدی ندارد‬ ‫اجازه مرخصی خواستند‪.‬‬ ‫اما کارملیت ها ظاهرا به نحوی توجه‬ ‫شاه را جلب کرد بودند‪ ،‬چون ناگهان‬ ‫پرسید‪ :‬کدام یک از شما با برادرزاده‬ ‫من شاهزاده خانم شاماال صحبت کرده‬ ‫بودید؟‬ ‫راهب خوان گفت‪ :‬من بودم‪.‬‬ ‫شاه لحظه ای با دیدگان درهم کشیده او‬ ‫را نگریست‪ ،‬ولی چیزی نگفت‪ .‬سپس به‬ ‫همه آن ها با دست اشاره کرد تا پهلوی او‬ ‫روی قالی بنشینند‪ .‬آنگاه گفت‪ :‬کمی پیش‬ ‫من بمانید‪ .‬به طوری که مالحظه می کنید‬ ‫مقداری کار فوری دارم‪ ،‬این شاهزادگان‬ ‫برای عرضه کمک خود در جنگ از راه‬ ‫های دور به اینجا آمده اند‪ ،‬من نباید آن‬ ‫ها را نا امید کنم‪ .‬بنشینید و من در حال‬ ‫کار هم با شما صحبت می کنم‪ .‬سپس شاه‬ ‫آجودان خود را احضار کرد و دستور داد‬ ‫بازرسی اسب ها ادامه یابد؛ این بازرسی‬ ‫تا دو ساعت بعد ادامه یافت‪.‬‬ ‫بالفاصله بعد از برگشتن راهبان از‬ ‫سریش آباد ‪ ،‬سررابرت به دیدن آن ها‬ ‫آمد و خواست با راهب خوان صحبت‬ ‫کند‪ .‬در آن هنگام کارملیت ها در جلفا‬ ‫که آن طرف زاینده رود بود و از نواحی‬ ‫اطراف اصفهان به شمار می رفت می‬ ‫زیستند‪.‬‬ ‫شاه ‪ ،‬ارامنه ای را که از قفقاز برای‬ ‫انجام کارهای مختلف ساختمانی آمده‬ ‫بودند در جلفا مسکن داده بود‪ .‬این شهر‬ ‫به خودی خود پیشرفته بود و به وسیله‬ ‫پل با شکوه اله وردی خان که نام یکی‬ ‫از سرداران گرجی شاه بود به اصفهان‬ ‫متصل می شد‪.‬‬ ‫خانه کنونی راهبان قبال به یک نانوا‬ ‫متعلق بود که به خاطر احتکار گندم در‬ ‫زمستان‪ ،‬مأمورین دولتی خانه او را‬

‫ضبط کرده و مدتی بدون تعمیر مانده‬ ‫بود و اینک کارگران دربار مشغول‬ ‫سفیدکاری آن بودند‪.‬‬ ‫راهب خوان مرد انگلیسی را پذیرفت و‬ ‫او را کنار خود روی نیمکتی در حیاط‬ ‫نشاند‪.‬‬ ‫آنگاه سررابرت با لحن صمیمانه ای‬ ‫گفت‪ :‬از قرار معلوم اثر بسیار خوبی‬ ‫روی شاه گذاشته اید و رل خود را خوب‬ ‫بازی کرده اید‪.‬‬ ‫راهب اعتراض کرد‪ :‬آن ها هیچ رلی‬ ‫بازی نکرده اند و اگر مذاکرات شان‬ ‫پیشرفتی داشته فقط به خاطر صراحت‬ ‫آن ها بوده است‪.‬‬ ‫مرد انگلیسی فورا گفت‪ :‬منظور من هم‬ ‫همین است‪ .‬منظورم اینست که شاه را‬ ‫غافلگیر کرده اید‪ ،‬چون با این لحن و‬ ‫صراحت عادت ندارد و این برای شما‬ ‫امتیازیست که حتما از آن استفاده کنید‪.‬‬ ‫اینکه کار سهل و آسانی است‪.‬‬ ‫این طور که شنیده ام قرارداد اتحاد با پاپ‬ ‫قریب الوقوع است و برای همین منظور‬ ‫شاه می خواهد یک همسر مسیحی اختیار‬ ‫کند‪.‬‬ ‫راهب از حیرت در جای خود نشسته‬ ‫گفت‪ :‬خیر‪ ،‬خیر چنین چیزی امکان‬ ‫ندارد‪ .‬یک زن مسیحی به هیچ وجه نمی‬ ‫تواند با یک مرد چند همسره ازدواج‬ ‫کند‪.‬‬ ‫پس اجازه بدهید بگویم که خود دختر یک‬ ‫نوع مسیحی است‪.‬‬ ‫از نظر شما یک نوع مسیحی چه مفهومی‬ ‫دارد؟‬ ‫منظورم گرجی یا چرکسی است که عده‬ ‫زیادی از آن ها از دین برگشته اند و‬ ‫تقریبا مسلمان شده اند و یکی از این افراد‬ ‫سردار معروف اله وردی خان است‪.‬‬ ‫اصل این مرد گرجی است‪ ،‬در کودکی‬ ‫اسیر و در خدمت شاه بزرگ شد و به‬ ‫زودی مسیحیت خود را فراموش کرد‪،‬‬ ‫نمی دانم شاید فراموش نکرده باشد به‬ ‫هر حال مرد عجیب و خیلی سرسخت‬ ‫و توداری است‪ .‬او یک سردار فوق‬ ‫العاده الیق است و به خاندان صفوی نیز‬ ‫سرسپردگی خاصی دارد‪ .‬او در قضاوت‬ ‫و همچنین ترحم مشهور و بسیار دست‬ ‫و دل باز است‪ ،‬مبالغ زیادی برای ابنیه‬ ‫عمومی اهدا کرده که یکی از آن ها پل‬ ‫بزرگی روی زاینده رود است‪ .‬تازه‬ ‫عروس شاه‪ ،‬شاهزاده خانم شاماال یکی‬ ‫دیگر از کودکان اسیری بود که شاهان‬ ‫شرق به گرفتن و بزرگ کردن آن عالقه‬ ‫مند بودند‪ .‬اگر این ازدواج انجام شود من‬ ‫باید شکر خدا را بجا آورم‪.‬‬ ‫راهب با تعجب گفت‪ :‬چرا شما باید شکر‬ ‫خدا را بجا آورید؟‬ ‫البته باید سپاسگزار باشم چون از یک‬ ‫گرفتاری و ناراحتی بزرگ خالص‬ ‫خواهم شد‪ .‬به خاطر دارید که در اولین‬ ‫جلسه مالقاتمان گفتم شاهنشاه بخشش‬ ‫بزرگی نسبت به من کرده که مانند حلقه‬ ‫ای به گردنم افتاده است؟ این بخشش‬ ‫همین بود که شاهزاده خانم را برای من‬ ‫نامزد کردند‪.‬‬ ‫حیرت راهب از این حرف بیشتر شد و‬ ‫سررابرت ادامه داد و گفت‪ :‬هشت سال‬ ‫قبل اولین توپ خود را به شاه تقدیم کردم‬ ‫و برای آنکه حمل و نقل در آن جنگ‬ ‫آسان تر باشد به جای برنج آن را از فوالد‬ ‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

‫یکشنبه ‪ 15‬نوامبر ‪ • 2009‬سال اول • شماره ‪7‬‬

‫ساختم‪ .‬پس از یک آزمایش صحرایی‬ ‫شاه به قدری از نتیجه آزمایش خشنود‬ ‫شد که امر کرد با او به کاخ بروم و‬ ‫همانجا سوگند یاد کرد که طوری بستگی‬ ‫خود را با من محکم می کند که از فوالد‬ ‫و این توپ هم محکم تر باشد‪ .‬به هر‬ ‫حال هنگامی که به کاخ رسیدیم ‪ ،‬مهتر‬ ‫بیک خواجه باشی حرمسرای سلطنتی را‬ ‫احضار و چیزی در گوش او گفت‪.‬‬ ‫خواجه باشی رفت و پس از چند لحظه‬ ‫پرده های حرمسرا به کناری رفته و‬ ‫خواجه در حالی که دست دختر کوچکی‬ ‫را با چادر سفیدی از کشمیر در دست‬ ‫داشت وارد شد‪ .‬سکوتی سراسر مجلس‬ ‫را فرا گرفت و خواجه باشی رو به من‬ ‫گفت‪:‬‬ ‫عروس خود را که امروز با میل و رغبت‬ ‫برای تو نامزد می کنم بنگر! این را گفت‬ ‫و قبل از آنکه من فرصت اعتراضی‬ ‫داشته باشم چادر را از روز صورت‬ ‫دختر بلند کرد‪ ،‬کودکی که بیش از ده‬ ‫سال نداشت در مقابل من نمایان شد‪ .‬یک‬ ‫دامن کوتاه پشمی سفید‪ ،‬پوتین های بلند‬ ‫ماهوتی که تا زانویش می رسید‪ ،‬بلوزی‬ ‫از پارچه عالی که در قسمت گردن چین‬ ‫خورده و دور گردن و آستین هایش با نخ‬ ‫زرد و قرمز گل دوزی شده بود‪ ،‬کاله‬ ‫ماهوتی به شکل تاج و توری که در عقب‬ ‫تا شانه هایش و در جلو تا پیشانی اش می‬ ‫رسید بر سر داشت‪ .‬هنگامی که رویش‬ ‫را به طرف شاه گردانید چشمان درشت‬ ‫و زیبای او پدیدار شد‪.‬‬ ‫رفتار او مانند کودکی بود که صدای‬ ‫مادر او را از بازی بازداشته باشد‪ ،‬ولی‬ ‫از سن پنج سالگی مادری به خود ندیده‬ ‫بود و قیافه اش طوری بود که گویا شاه‬ ‫را پدر و مادر و خدای خود می داند‪.‬‬ ‫در زیر این چهره آرام و سر به زیر‬ ‫یک رفتار وحشیانه و گربه مانند دیده می‬ ‫شد‪ .‬که بدون شک نتیجه تربیت حرمسرا‬ ‫بود‪.‬‬ ‫می توانید تصور کنید که من در این‬ ‫هنگام چگونه مات و متحیر شده بودم‪،‬‬ ‫چون گذشته از آنکه کودکی بیش نبود‪،‬‬ ‫من هم یک انگلیسی بودم که مانند‬ ‫جهودها تمایلی به ازدواج با نژاد غیر از‬ ‫خودمان نداشتم‪ ،‬حداقل من یکی این طور‬ ‫تربیت شده بودم و مدت ها قبل از آن که‬ ‫به خاک ایران پا بگذارم تصمیم خود را‬ ‫گرفته بودم‪.‬‬ ‫پدر روحانی وجدان من از شکار این‬ ‫کودک احساس گناه نمی کند و همان‬ ‫موقع به شاهنشاه گفتم که ما رسم نداریم‬ ‫در سن کم ازدواج کنیم‪ ،‬شاه جواب داد او‬ ‫بزرگ خواهد شد و اگر بدانی این دختر‬ ‫برای من چقدر ارزش دارد بدون تأمل‬ ‫پریده و او را در آغوش می گیری‪.‬‬ ‫در این موقع سررابرت شروع به قدم‬ ‫زدن در حیاط خانه کرد‪ ،‬شرح این وقایع‬

‫‪32‬‬

‫او را به یاد حالت تبعید خود و ناامیدی‬ ‫که در فرار وجود داشت‪ ،‬انداخت‪.‬‬ ‫راهب خوان پرسید‪ :‬حال که شاهزاده خانم‬ ‫بزرگ شده نمی توانی از دریچه دیگری‬ ‫نسبت به ازدواج با او نگاه کنی؟‬ ‫گرچه تناسبی بین مان نمی بینیم‪ ،‬ولی‬ ‫شاید امکان داشته باشد‪ .‬او فوق العاده‬ ‫لجوج و پرحرارت است که با اخالق‬ ‫و ذوق من جور نمی آید‪ .‬عالوه بر این‬ ‫هنوز به شاه عالقه مند است و جز با‬ ‫ازدواج رسمی راضی به همسری شاه‬ ‫نمی شود‪ .‬از نظر شاه نیز گرچه دختر‬ ‫جذابیست ولی او را به بازی گرفته و به‬ ‫قبول تعهد مایل نیست‪.‬‬ ‫پس اگر شاه شرایط او را برای ازدواج‬ ‫قبول کند تکلیف نامزدی شما چه می‬ ‫شود؟‬ ‫مانند خداوند ‪ ،‬آنچه را که شاه می دهد‬ ‫می تواند پس بگیرد‪ ،‬منتها هنوز تصمیم‬ ‫نگرفته که به من بگوید‪« :‬شرلی دوست‬ ‫من بیا و مرا از این سوگند نامزدی‬ ‫خالص کن‪».‬‬ ‫راهب خوان در فکر شاهزاده خانم فرو‬ ‫رفت و پیش خود فکر می کرد باید روح‬ ‫آن را نجات دهد‪ .‬نظر خود را برای‬ ‫سررابرت توضیح داد و سررابرت در‬ ‫پاسخ گفت‪ :‬باید مطمئن باشید اگر ازدواج‬ ‫من با او مایه نجاتش از آغوش شاه شود‬ ‫حتما با او ازدواج خواهم کرد چون‬ ‫دختریست با روح و زیبا که به راحتی‬ ‫می توان او را تربیت کرد‪ ،‬ولی سیاست‬ ‫و اخالق من این نیست‪ ،‬بخصوص با به‬ ‫یاد آوردن اسم او نمی توانم خاطره ای‬ ‫را فراموش کنم‪.‬‬ ‫راهب این بار سوالی نکرد‪ ،‬ولی مرد‬ ‫انگلیسی خودش احساس کرد باید قضیه‬ ‫را شرح دهد‪ :‬چند روز پس از جریان‬ ‫نامزدی در میدان شاه با او مواجه شدم‬ ‫که سوار بر اسب بود و چهار قزل باش‬ ‫و خواجه باشی مخصوص او را همراهی‬ ‫می کردند‪ .‬پس از اینکه مرا دید دهنه‬ ‫اسب را کشیده و سر صحبت را با من‬ ‫باز کرد و با خشونت گفت‪ :‬پس شما از‬ ‫بنده خوشتان نمی آید؟ بله؟‬ ‫برایش کمی توضیح دادم که گرچه‬ ‫دختریسست بسیار زیبا ولی هنوز در‬ ‫سنین کودکی است‪.‬‬ ‫بعدش پرسید آیا من از این کشور خوشم‬ ‫می آید‪ ،‬یا نه؟ در جواب گفتم گرچه‬ ‫کشور من نیست ولی به اندازه کافی از‬ ‫آن لذت می برم‪ .‬کودک برگشت و گفت‪:‬‬ ‫تو عینا مانند انگلیسی ها با غرور و‬ ‫شجاعت صحبت می کنی‪ .‬به هرحال این‬ ‫صراحت لهجه او را هیچ گاه فراموش‬ ‫نمی کنم‪.‬‬ ‫راهب پس از لحظه ای سکوت گفت‪:‬‬ ‫معهذا باید فراموش کرد و اگر نتوانی بر‬ ‫این تنفر خود مسلط شوی‪ ،‬نمی توانیم او‬ ‫را نجات دهیم‪.‬‬

‫‪SIMORGH • Issue. 7‬‬

‫سررابرت در حالی که مسأله را بررسی‬ ‫می کرد چند لحظه ای ساکت شد و سپس‬ ‫مانند قاضی که رأی قطعی خود را اعالم‬ ‫کند تصمیم خود را گرفت و گفت‪:‬‬ ‫اگر این کار به عنوان وظیفه به من‬ ‫واگذار شود همان طوری که پدرم به من‬ ‫یاد داده وظیفه خود را به هر قیمتی که‬ ‫باشد انجام خواهم داد؛ گرچه اظهارات‬ ‫سررابرت راهب را قانع نکرده بود‪ ،‬ولی‬ ‫سری تکان داد‪.‬‬ ‫آخرین روز ماه رمضان بود‪ .‬هنگام‬ ‫غروب آفتاب همه مردم روی بام های‬ ‫منازل جمع شده بودند و در آسمان به‬ ‫دنبال هالل ماه می گشتند‪.‬‬ ‫شاه عصر همان روز از اردوگاه سریش‬ ‫آباد به شهر برگشته بود تا در جشن‬ ‫مراسم صبح روز بعد شرکت کند‪.‬‬ ‫صبح روز عید فطر وزیر دارالسلطنه به‬ ‫اتفاق سربازان گارد به دیدن کارملیت ها‬ ‫آمد تا آن ها را برای شرفیابی خصوصی‬ ‫که شاه وعده داده بود همراهی کند‪.‬‬ ‫پس از آن از پل زاینده رود وارد شهر‬ ‫اصفهان شدند‪ .‬مزایای سواری با اسب‬ ‫بر آن ها آشکار شد‪ ،‬زیرا خیابان ها فوق‬ ‫العاده شلوغ و عبور از آن ها غیر ممکن‬ ‫بود‪.‬‬ ‫در این روز تعطیل همه مردم به طرف‬ ‫میدان شاه که بازی ها و مراسم در آنجا‬ ‫انجام می شد روان بودند‪ .‬هرچه به میدان‬ ‫نزدیک تر می شدند انبوه جمعیت بیشتر‬ ‫می شد‪ ،‬به طوری که فقط برای اسب‬ ‫های سربازان راهی باز می کردند‪،‬‬ ‫باالخره به میدان رسیدند‪ .‬میدانی که‬ ‫موجب حیرت همه جهانگردان بود و‬ ‫در بزرگی و ابهت با میدان کرملین در‬ ‫مسکووسنت پیتر در رم برابری می‬ ‫کرد‪ ،‬حدود ‪ 500‬متر طول و ‪ 200‬متر‬ ‫عرض داشت و اطراف آن را کاخ ها و‬ ‫مساجد عظیمی محاصره کرده بودند‪.‬‬ ‫در انتهای میدان سردربزرگ و با شکوه‬ ‫مسجد شاه که هنوز نیمه تمام بود دیده‬ ‫می شد و در یک طرف گنبد مسجد شیخ‬ ‫لطف اله با معماری و رنگ آمیزی‬ ‫شاهکار و حیرت انگیز خود جلب توجه‬ ‫می کرد‪.‬‬ ‫روبروی آن بنای عظیم عالی قاپو با‬ ‫ایوان بلند آن که محل رسمی باریابی به‬ ‫حضور شاه بود قرار داشت‪ .‬مردم نیز‬ ‫همه به طرف این ساختمان و جاهایی که‬ ‫برای انجام بازی ها با طناب حصارکشی‬ ‫کرده بودند هجوم می آوردند‪.‬‬ ‫در زیر این ایوان شاه در جایگاه‬ ‫مخصوص خود نشست و درباریانش او‬ ‫را احاطه کردند‪ .‬پل با حیرت و ناراحتی‬ ‫پرسید‪:‬‬ ‫آیا این سزار رم است که میدان جنگ را‬ ‫زیر نظر گرفته‪ ،‬یا امپراطور فرانسه که‬ ‫بار عام داده‪ ،‬یا شاه ایران که می خواهد‬

‫به طور خصوصی ما را بپذیرد؟‬ ‫در همین هنگام چشم شاه از باال به‬ ‫راهبان که راه خود را از بین جمعیت‬ ‫باز کرده و به طرف نرده ها می رفتند‬ ‫افتاد و دست خود را خیلی دوستانه و به‬ ‫طور آشنا برای آن ها تکان داد‪.‬‬ ‫پل نیز توانست بار دیگر ناراحتی خود‬ ‫را بپوشاند‪ .‬حبیب اله آقا از پله های فوق‬ ‫العاده تنگ و باریک و بلند که از پایین‬ ‫به طبقات باال و ایوان بزرگ می رسید‬ ‫آن ها را عبور داد و به حضور شاه‬ ‫راهنمایی کرد‪.‬‬ ‫شاه که منتظرشان بود شخصا آن ها را‬ ‫به شاه نشین راهنمایی و چنان با جذابیت‬ ‫و خوشحالی آشکار از آن ها استقبال‬ ‫کرد که چهره پدر روحانی از هم باز‬ ‫شد‪ .‬سپس شاه گفت‪ :‬مشتاق دیدار‪ .‬خیلی‬ ‫لطف کردید‪ ،‬متأسفانه زودتر از این‬ ‫نمی توانستم شما را ببینم و همینطور که‬ ‫مشاهده می کنید امروز هم روز جشنی‬ ‫است که باید در آن شرکت کنم‪ ،‬معهذا‬ ‫کار شما فوریت داشت فکر کردم در‬ ‫همان حالی که مراسم را تماشا می کنم‬ ‫با یکدیگر مذاکره هم بکنیم‪ .‬ولی قبل از‬ ‫هرچیز میل دارم با افرادی که در اینجا‬ ‫هستند و شخصیت های دیگری که آشنایی‬ ‫با آن ها مفید خواهد بود‪ ،‬آشنا شوید‪ .‬سپس‬ ‫در میان درباریان به نوجوانی اشاره کرد‬ ‫که نزدیک شد و شاه با محبت زیاد دست‬ ‫او را گرفته و گفت‪:‬‬ ‫این پسر من صفی میرزا است‪.‬‬ ‫شاهزاده نوجوان خیلی کم سن بود و شاه‬ ‫تأیید کرد که او بیش از هفده سال ندارد‪.‬‬ ‫سادگی و بی تجربگی او با لباس فاخر و‬ ‫پولک دوزی شده درباری چندان تناسبی‬ ‫نداشت‪.‬‬ ‫شاهزاده با سادگی گفت‪ :‬خیرمقدم‪ ،‬از‬ ‫آشنایی با شما خوشوقتم‪.‬‬ ‫ولی درخشش دیدگانش گویا می خواست‬ ‫خیلی بیش از این حرف ها بزند‪.‬‬ ‫شاه گفت صفی پسر بزرگ من است‬ ‫که به تازگی از تعلیماتش در بین ایل‪ ،‬به‬ ‫شهر برگشته است‪ .‬شاه توضیح داد که‬ ‫شاهزاده از ده سالگی در بین ایل شاملو‬ ‫که خودش نیز در کودکی بین آن ها‬ ‫بوده به سر برده است‪ ،‬چون در بین این‬ ‫سلسله این کار رسم بوده و نسبت به فواید‬ ‫آن اعتقاد کامل دارند‪ ،‬زیرا بدین وسیله‬ ‫شاهزادگان از نفوذ سست کننده حرم و‬ ‫زندگانی پرتجمل شهر دور می شوند شاه‬ ‫در پایان سخنان خود گفت‪ :‬و حاال باید‬ ‫همسر مناسبی برای او پیدا کنیم‪.‬‬

‫*** ادامه در شماره آینده سیمرغ ***‬

‫نشریه سیمرغ ‪ ،‬نشریه ای است که به جهت استحکام بیشتر پیوند مابین فارسی زبانان مقیم اتاوا متولد گردیده‬ ‫است‪ .‬در این راستا ‪ ،‬بزودی بخشی از این نشریه به گفته ها ‪ ،‬درددلها ‪ ،‬سواالت ‪ ،‬نظرات و پیامهای شما اختصاص‬ ‫خواهد یافت ‪ .‬خواهشمند است برای انعکاس پیامهایتان ‪ ،‬با ما بصورت پستی به آدرس دفتر مرکزی و یا بصورت‬ ‫ایمیل به آدرس ‪ [email protected]‬در متاس باشید‪.‬‬ ‫بی صبرانه در انتظار نامه هایتان هستیم ‪.‬‬ ‫‪WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM‬‬

‫•‬

‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

Sunday Nov. 15, 2009 • Vol. 1 • Issue. 7

SIMORGH MAGAZINE

33

7 ‫سیمرغ • شماره‬

AUGUST 2009

• Issue.1

‫یکشنبه ‪ 15‬نوامبر ‪ • 2009‬سال اول • شماره ‪7‬‬

‫آشپزخانهداروخانه‬ ‫یا‬

‫‪34‬‬

‫کابینت آشپزخانه شما پر از غذاهای انرژی بخش است که‬ ‫میتواند از بروز بیماریهاو صدمات جلوگیری کند‬

‫توت فرنگی‬

‫سلطان میوه ها‬

‫توت فرنگی کلسترول خون را کاهش میدهد‪ .‬این خبریست که ژورنال‬ ‫تغذیه آمریکا آن را گزارش کرده و جدیدترین خاصیت این میوه را طی گزارش‬ ‫علمی و مستند ثابت می کند‪ .‬در یک بررسی علمی گروهی از افرادی‬ ‫که به سندروم متابولیک دچار بودند (افراد چاق با فشار‬ ‫خون و کلسترول باال) به مدت چهار هفته هر روز مقدار‬ ‫فقط ‪ 25‬گرم پودر یخ زده توت فرنگی داده و مشاهده‬ ‫نمودند که به طور متوسط حدود شش درصد از‬ ‫میزان کلسترول بد خونشان (‪ )LDL‬کاسته شده‬ ‫است‪.‬‬ ‫به طور کلی در دنیا بیشتر از ‪ 600‬نوع توت وجود‬ ‫دارد و توت فرنگی در حال حاضر در هر گوشه دنیا‬ ‫کشت و برداشت و مصرف می شود‪ .‬این میوه‬ ‫استثنایی در طب مدرن‪ ،‬سلطان میوه ها نام گرفته‪،‬‬ ‫زیرا حاوی مقدار غیرقابل تصوری ماده ضد التهاب‪ ،‬ضد‬ ‫سرطان‪ ،‬آنتی اکسیدان و فیبر با کیفیت باال می باشد و در‬

‫نظر طب مدرن درباره سیر‬ ‫طب سنتی کشورهای دنیا نشانگر نقش موثر سیر در پیشگیری و‬ ‫درمان بسیاری از بیماریها است‪ .‬اگر بشر سیر را نمی شناخت و در‬ ‫تغذیه و درمان بیماریها از آن استفاده نمی کرد‪ ،‬بسیاری از عوارض و‬ ‫بیماریهای عفونی‪ ،‬قلب و عروق‪ ،‬بیماری قند و سرطان آمار و ارقام‬ ‫دیگری را در دنیا به خود اختصاص می دادند و بیماریهای مورد بحث‬ ‫کشتار بیشتری داشتند‪ .‬طب مدرن پس از دهها سال تحقیقات پیگیر‬ ‫درباره سیر و عملکرد آن در درمان و پیشگیری بیماریها مهر تصدیق بر‬ ‫ادعای طب سنتی می زند و معتقد است که‪:‬‬ ‫‪1‬ـ سیر بهترین دوست قلب و عروق است‪ ،‬زیرا بیشتر از ‪ 250‬مقاله ی‬ ‫علمی و مستند ثابت کرده اند که سیر سبب کاهش تری گلیسیرید‬ ‫و کلسترول خون می شود و از به هم چسبیدن ‪ Platelet‬ها در‬ ‫عروق به علت خاصیت ضد انعقادی آن جلوگیری می کند‬ ‫ً‬ ‫مخصوصا‬ ‫که در جمع از بروز بیماریهای قلب و عروق‬ ‫سکته های قلبی و مغزی پیشگیری می نماید‪.‬‬ ‫‪2‬ـ سیر قدرت ضد باکتری و ضد انگل دارد و می‬ ‫تواند عفونت های قارچی را نیز از بین ببرد‪ .‬قدرت‬ ‫آنتی بیوتیکی سیر در درمان بسیاری از بیماریها‬ ‫ثابت گردیده و در جنگ های جهانی از سیر برای‬ ‫ضدعفونی کردن زخم و جراحات و درمان عفونت‬ ‫های مزمن استفاده شده است‪.‬‬ ‫‪3‬ـ ترکیبات سیر قادر به پیشگیری و درمان‬ ‫بسیاری از سرطانها می باشد‪ .‬در سال ‪ 2000‬ژورنال‬ ‫معروف ‪ Nutrition‬آمریکا شماره ای را به پژوهش های‬ ‫دانشمندان بر روی سیر و اثرات آن در درمان سرطانها‬ ‫اختصاص داد که در حقیقت مجموعه علمی نفیسی است‪.‬‬ ‫مثال ثابت گردیده که افرادی که مرتبا سیر در رژیم غذایی خود‬

‫‪SIMORGH • Issue. 7‬‬

‫سالمتی و بهزیستی بدن نقشی انکارناپذیر دارد‪.‬‬ ‫فنول های موجود در توت فرنگی مانند ‪ Anthocyanins‬که آنتی‬ ‫اکسیدانی بسیار قوی است عملکرد و فعالیت آنزیم ‪ COX‬را که سبب‬ ‫التهاب شدید بدن می شود‪ ،‬کنترل نموده و تخفیف می دهد‪ .‬در حقیقت‬ ‫قسمتی از فعالیتهای مواد موجود در توت فرنگی در این مورد شباهت‬ ‫زیادی به عملکرد آسپرین در بدن دارد‪ ،‬ولی هرگز در دستگاه گوارش‬ ‫موجب عوارض جانبی مانند خونریزی نمی شود‪ .‬خاصیت آنتی اکسیدانی‬ ‫توت فرنگی در کنار ماده ‪ Ellagitannins‬که خاصیت ضد سرطان دارد‪ ،‬به‬ ‫این میوه مقام مخصوص می دهد‪.‬‬ ‫توت فرنگی به خاطر داشتن ویتامین ‪ C‬عالوه بر تمام خواص آن از‬ ‫پیری زودرس جلوگیری می کند و از بروز بیماریهای چشمی در سنین‬ ‫باال پیشگیری کرده نوعی سالمتی پایدار در بدن به وجود می آورد‪ .‬در‬ ‫ضمن توت فرنگی حاوی مقدار قابل مالحظه ای از ویتامین های گروه ‪،B‬‬ ‫منگنز‪ ،‬پتاسیم‪ ،‬اسیدهای چرب امگا ‪ ،3‬ویتامین ‪ ،K‬منیزیوم‪ ،‬مس‪ ،‬فوالت‬ ‫و ریبوفالوین است که قدرت فوق العاده ای به این میوه می دهد تا با‬ ‫بیماریها و عوامل بروز آنها مبارزه نماید و در تغذیه و طب‬ ‫مدرن لقب سلطان میوه ها را به خود اختصاص دهد‪.‬‬ ‫در اینجا باید اشاره گردد که فقط نوع تازه و یخ زده‬ ‫این میوه دارای خواصی هستند که به آنها اشاره‬ ‫شد‪.‬‬ ‫توت فرنگی هایی که به آن مواد شیمیایی‬ ‫حشره کش زده اند و برای رشد آن از کود‬ ‫شیمیایی استفاده کرده اند نمی توانند خواص‬ ‫مختلف این میوه را حفظ نموده و در بدن سبب‬ ‫بهزیستی و سالمتی شوند‪ .‬توت فرنگی پررنگ و‬ ‫خوش رنگ از بهترین نوع توت فرنگی بوده و خواص‬ ‫موجود در آن با توت فرنگی های رنگ پریده و بی رنگ‬ ‫قابل مقایسه نمی باشد‪.‬‬

‫منظور میدارند ‪ 50‬درصد کمتر به سرطان معده دچار می شوند‪ .‬این‬ ‫رقم برای پیشگیری سرطان روده بزرگ ‪ 33‬درصد گزارش شده‪ .‬جالب‬ ‫اینکه در یک بررسی علمی ثابت گردیده که پختن گوشت به همراه‬ ‫سیر می تواند قدرت سرطانزایی گوشت را به طور چشمگیری کاهش‬ ‫دهد و اثر حرارت باال را در تهیه غذاهای گوشتی خنثی نماید‪.‬‬ ‫‪4‬ـ قدرت کاهش فشار خون ترکیبات سیر غیرقابل انکار است‪ .‬سیر‬ ‫سبب انبساط و آرامش بافت های عروق شده و از انقباض آنها جلوگیری‬ ‫می کند که در نهایت خون راحت تر و آسان تر از عروق می گذرد و به‬ ‫تمام سلولهای بدن می رسد‪.‬‬ ‫به طور خالصه باید گفت که سیر به صورت طبیعی و تازه آن نه به‬ ‫صورت پودر و کپسول و عصاره مصنوعی می تواند نقش مهمی در‬ ‫بهزیستی و سالمتی بدن بازی کند‪ .‬یکی از خواص سیر به‬ ‫خاطر ماده الیسین آن است که سبب بوی سیر می شود‪.‬‬ ‫در این صورت نباید به خاطر بوی سیر از آن دوری‬ ‫کرد و آن را از رژیم غذایی حذف نمود‪.‬‬ ‫خواص سیر بیش از آنهایی است که در‬ ‫باال ذکر شده‪ .‬طبق مدارک طب سنتی این‬ ‫ماده غذایی می تواند عوارض بیماریهای‬ ‫پوستی‪ ،‬ریوی و دردهای مفاصل را‬ ‫درمان نموده و در درمان بیماریهای‬ ‫گوش مخصوصا عفونت آن موثر‬ ‫ً‬ ‫مسلما طب مدرن به‬ ‫باشد‪.‬‬ ‫تدریج نسخه های طب سنتی‬ ‫را درباره سیر مطالعه و بررسی‬ ‫خواهد کرد و فوائد دیگر آن را‬ ‫روشن خواهد نمود‪.‬‬

‫دكتر پرویز قدیریان استاد دانشگاه مونتریال‬ ‫‪WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM‬‬

‫•‬

‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

‫‪35‬‬

‫سیمرغ • شماره ‪7‬‬

‫‪Sunday Nov. 15, 2009 • Vol. 1 • Issue. 7‬‬

‫بخـــوانیم و‬

‫بیاموزیم‬

‫داستان مردی که می دانست‬ ‫چگونه زندگی کند‬ ‫داستان مردی که می دانست چگونه زندگی کند و عقیده‬ ‫داشت بقیه نمی دانند که چگونه زندگی کنند‪....‬‬ ‫هنوز هم بعد از این همه سال‪ ،‬چهرهی ویالن را از‬ ‫یاد نمیبرم‪ .‬در واقع‪ ،‬در طول سی سال گذشته‪ ،‬همیشـه‬ ‫روز اول مـاه کـه حقوق بازنشستگی را دریافت میکنم‪،‬‬ ‫به یاد ویالن میافتم ‪...‬‬ ‫ویالن پتی اف‪ ،‬کارمند دبیرخانهی اداره بود‪ .‬از مال‬ ‫دنیا‪ ،‬جز حقوق اندک کارمندی هیچ عایدی دیگری‬ ‫نداشت‪ .‬ویالن‪ ،‬اول ماه که حقوق میگرفت و جیبش پر‬ ‫میشد‪ ،‬شروع میکرد به حرف زدن ‪...‬‬ ‫روز اول ماه و هنگامیکه که از بانک به اداره‬ ‫برمیگشت‪ ،‬بهراحتی میشد برآمدگی جیب سمت چپش‬ ‫را تشخیص داد که تمام حقوقش را در آن چپانده بود‪.‬‬ ‫ویالن از روزی که حقوق میگرفت تا روز پانزدهم‬ ‫ماه که پولش ته میکشید‪ ،‬سیگار برگ میکشید و مست‬ ‫بود و سرخوش‪.‬‬ ‫من یازده سال با ویالن همکار بودم‪ .‬بعدها شنیدم‪،‬‬ ‫او سی سال آزگار به همین نحو گذران روزگار کرده‬ ‫است‪ .‬روز آخر کـه من از اداره منتقل میشدم‪ ،‬ویالن‬ ‫روی سکوی جلوی دبیرخانه نشسته بود و سیگار برگ‬ ‫میکشید‪ .‬به سراغش رفتم تا از او خداحافظی کنم‪.‬‬ ‫کنارش نشستم و بعد از کلی حرف مفت زدن‪ ،‬عاقبت‬ ‫پرسیدم که چرا سعی نمی کند زندگیاش را سر و سامان‬ ‫بدهد تا از این وضع نجات پیدا کند؟‬ ‫هیچ وقت یادم نمیرود‪ .‬همین که سوال را پرسیدم‪ ،‬به‬ ‫سمت من برگشت و با چهرهای متعجب‪ ،‬آن هم تعجبی‬ ‫طبیعی و اصیل پرسید‪ :‬کدام وضع؟‬ ‫بهت زده شدم‪ .‬همینطور که به او زل زده بودم‪،‬‬ ‫بدون اینکه حرکتی کنم‪ ،‬ادامه دادم‪ :‬همین زندگی نصف‬ ‫اشرافی‪ ،‬نصف گدایی!!!‬ ‫ویالن با شنیدن این جمله‪ ،‬همانطور که زل زده بود به‬ ‫من‪ ،‬ادامه داد‪ :‬تا حاال سیگار برگ اصل کشیدی؟‬ ‫گفتم‪ :‬نه !‬ ‫گفت‪ :‬تا حاال تاکسی دربست گرفتی؟‬ ‫گفتم‪ :‬نه !‬ ‫گفت‪ :‬تا حاال به یک کنسرت عالی رفتی؟‬ ‫گفتم‪ :‬نه !‬ ‫گفت‪ :‬تا حاال غذای فرانسوی خوردی؟‬ ‫گفتم‪ :‬نه !‬ ‫گفت‪ :‬تا حاال یه هفته مسکو موندی خوش بگذرونی؟‬ ‫گفتم‪ :‬نه !‬ ‫گفت‪ :‬خاک بر سرت‪ ،‬تا حاال زندگی کردی؟‬ ‫با درماندگی گفتم‪ :‬آره‪ .... ،‬نه‪... ،‬نمی دونم !!!‬ ‫ویالن همینطور نگاهم میکرد‪ .‬نگاهی تحقیرآمیز و‬ ‫سنگین ‪....‬‬ ‫حاال که خوب نگاهش میکردم‪ ،‬مردی جذاب بود‬ ‫و سالم‪ .‬به خودم که آمدم‪ ،‬ویالن جلویم ایستاده بود و‬ ‫تاکسی رسیده بود‪ .‬ویالن سیگار برگی تعارفم کرد و بعد‬ ‫جملهای را گفت‪ .‬جملهای را گفت که مسیر زندگیام را‬ ‫به کلی عوض کرد‪.‬‬ ‫ویالن پرسید‪ :‬میدونی تا کی زندهای؟‬ ‫جواب دادم‪ :‬نه !‬ ‫ویالن گفت‪ :‬پس سعی کن دست کم نصف ماه رو‬ ‫زندگی کنی‪.‬‬

‫‪• Issue.1‬‬

‫‪AUGUST 2009‬‬

‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

SIMORGH • Issue. 7

SIMORGH MAGAZINE

36

7 ‫ • سال اول • شماره‬2009 ‫ نوامبر‬15 ‫یکشنبه‬



WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM

‫‪37‬‬

‫سیمرغ • شماره ‪7‬‬

‫م س ا‬ ‫و سرگـــرمی‬

‫ب ق‬

‫ه‬

‫‪Sunday Nov. 15, 2009 • Vol. 1 • Issue. 7‬‬

‫روزگار غریبیست نازنین ‪ ...‬روزگار غریبیست ‪...‬‬

‫کمی فکر کنیم‪...‬‬

‫معماهای شماره ‪7‬‬ ‫سوال اول‬

‫از ‪ 9‬نقطه كه به صورت ‪ 3‬در ‪ 3‬قرار گرفته اند می خواهیم‬ ‫‪ 4‬خط راست را طوری عبور دهیم كه قلم از روی كاغذ‬ ‫برداشته نشود‪.‬‬

‫سوال دوم‬

‫یک آمار گیر به منزلی مراجعه و از صاحبخانه راجع به خودش و‬ ‫بچه هایش سوال میکند‪.‬‬ ‫صاحب خانه می گوید‪« :‬برای سن بچه هایم یک معما میگویم‬ ‫که باید حلش کنی تا سنشون رو پیدا کنی‪ .‬من سه پسر دارم که‬ ‫حاصل ضرب سن اونا میشه ‪ 36‬و حاصل جمع سنشون ‪ 2‬تا از‬ ‫شماره پالک همسایه سمت راستی کمتره»‪.‬‬ ‫آمار گیر مدتی فکر و محاسبه می کند و سپس می گوید‪« :‬با این‬ ‫اطالعات منیتومن حلش کنم میشه یه راهنمایی دیگر بکنین؟»‪.‬‬ ‫صاحبخانه می گوید‪« :‬پسر بزرگترم ماكارونی خیلی دوست‬ ‫داره!!!» و آمارگیر مساله را حل میکند!!‬ ‫آیا شما هم می توانید بگویید که سن بچه ها جقدر بوده است؟‬

‫ازبین عزیزانی که پاسخ تست هوش مجله را‬ ‫صحیح حل کرده و به دفتر مجله و یا آدرس ایمیل ‪:‬‬ ‫‪[email protected]‬‬ ‫ارسال نمایند‪ ،‬یک نفر به قید قرعه انتخاب و یک‬ ‫هدیه ارزنده تقدیم میگردد‪.‬‬

‫‪• Issue.1‬‬

‫‪AUGUST 2009‬‬

‫اولین پرینتر ساخت دست بشر‬ ‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

‫‪38‬‬

‫یکشنبه ‪ 15‬نوامبر ‪ • 2009‬سال اول • شماره ‪7‬‬

‫‪SIMORGH • Issue. 7‬‬

‫‪ ::‬طالع بینی و فال شما ‪::‬‬

‫فروردین‬

‫اردیبهشت‬

‫به نفع شماست که راحت از کنار مسائل عبور‬ ‫کنید‪ .‬هر چند انجام این کار برای شخصی مثل شما‬ ‫بسیار دشوار است‪ ،‬ولی الزم است اجازه دهید که‬ ‫زمان مشکالت زیادی را حل کرده و مسایل راه‬ ‫تدریجی خود را طی کنند‪ .‬سرنوشت و تقدیر بهترین‬ ‫ها را برایتان رقم میزنند‪ .‬از دروغگویی بپرهیزید‬ ‫و مواظب باشید حرفی نزنید که بعدها به ضررتان‬ ‫تمام شود‪ .‬در مورد هر کاری ابتدا مشورت نمایید در‬ ‫غیر این صورت با هزینه های سرسام آوری مواجه‬ ‫خواهید شد‪ .‬قطعا» مایل نیستید چنین بالیی سرتان‬ ‫بیاید‪ ،‬پس هوشیار و آگاه باشید‪.‬‬

‫تیر‬

‫شما همیشه در میهمانی ها گل سر سبد هستید‪،‬‬ ‫و حاال ممکن است این میهمانی به خصوص و با‬ ‫شکوه در خانه خودتان برگزار شود! افرادی را به‬ ‫منزلتان دعوت نمایید که ارزش دوستی را برای شما‬ ‫دارند‪ .‬ممکن است به همراه شخصی عزیز سفری‬ ‫داشته باشید‪ ،‬شخصی که همیشه به اوعالقمند بودید‪.‬‬ ‫این سفر یکی از پرحادثه ترین و ماجراجویانه ترین‬ ‫سفرهای عمرتان خواهد بود‪ .‬این نیمه زمانی بسیار‬ ‫مساعد برای ابراز عالقه به شخص مورد عالقه تان‬ ‫محسوب میشود‪.‬‬

‫مرداد‬

‫از افراد خودخواه فاصله بگیرید‪ .‬برخی از صفات‬ ‫خوب شما در محیط کار باعث میشود وظایف مهمی‬ ‫به شما ارجاع شود‪ .‬دو مالقات مهم خواهید داشت‬ ‫که یکی در مورد مسائل تحصیلی و شغلی است و‬ ‫دیگری در مورد زندگی آینده تان‪ .‬به یک سفر کوتاه‬ ‫ولی جالب خواهید رفت‪ .‬یکی از دوستانتان که از‬ ‫شما دلخور بود‪ ،‬به اشتباه خود پی خواهد برد و از‬ ‫شما دلجویی خواهد کرد‪.‬‬

‫اجازه ندهید برخی مسایل شما را آزار دهد ‪ .‬برخی‬ ‫کارهای شما متوقف شده است ولی نگران نباشید‬ ‫چرا که بنیه و توان بیشتری برای انجام آنها خواهید‬ ‫داشت‪ .‬این روزها میتواند روزهای پیشرفت و ترقی‬ ‫برای شما باشد‪ ،‬امّا این موضوع یک شرط دارد و‬ ‫آن تمرکز شما بر چیزهای مهم است‪ ،‬که در این‬ ‫صورت بهترین نتیجه را برای شما پی خواهد داشت‬ ‫‪ .‬سعی کنید خودتان باشید و کارهایتان را به خوبی‬ ‫انجام دهید‪.‬‬

‫مهر‬

‫آبان‬

‫با هر چه برخورد میکنید پیش خود بگوئید میتوانم‬ ‫انجام دهم ‪ .‬این روزها یک دیدگاه مناسب نسبت به‬ ‫چیزهایی که شما را برانگیخته می کنند‪ ،‬خواهید داشت‬ ‫و حتی آن چیزها میتوانند رویاهای شما را برای کمک‬ ‫در اختیار بگیرند‪ .‬از این که در این موقعیت پیشرو‬ ‫باشید نهراسید و اگر نیازی برای تغییر در زندگی خود‬ ‫ودیگران احساس میکنید‪ ،‬آن را بیان کنید‪.‬‬

‫دی‬

‫بهمن‬

‫خودتان را خیلی درگیر مشکالت کرده اید طوری‬ ‫که خانواده را از یاد برده اید‪ .‬هر کدام از اینها جای‬ ‫مخصوص به خود را دارد و به جای گره کردن ابروان‬ ‫‪ ،‬تبسم را جایگزین کنید‪ .‬بخند تا دنیا به روی تو بخندد‪.‬‬ ‫نامه ای دریافت کرده اید که شما را خوشحال کرده‬ ‫است‪ .‬دستی که با مهربانی به پشت شما میزند‪ ،‬شما را‬ ‫بیش از پیش به زندگی دلگرم میکند‪.‬‬

‫‪WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM‬‬

‫کسانی که واژه صبر را میشناسند میدانند که‬ ‫گاهی با صبر کارها را به زمان واگذاشتن خیلی از‬ ‫مسائل حل میشود‪ .‬شما اینقدر عجله میکنید؟ عجله‬ ‫کار شیطان است‪ .‬مالقاتهای مثبتی که هر کدامشان‬ ‫راهگشای برخی از مشکالت شما خواهد بود را در‬ ‫پیش روی دارید‪ .‬منتظر باشید که زنگهای موفقیت‬ ‫برای شما به صدا در خواهد آمد‪.‬‬

‫•‬

‫با تلفنی که تنها برای شما زنگ خواهد خورد‬ ‫زندگیتان رنگ دیگری میگیرد ‪ .‬از لحظه های‬ ‫عمر عزیزتان ‪ ،‬لحظه های جاودانه و سبز بسازید‬ ‫‪ .‬به تواناییهایتان ایمان بیاورید و گامها را استوار‬ ‫بردارید‪ .‬در این راه به آرزوهایتان جان ببخشید‪ .‬امّا‬ ‫در این راه هوسهایتان را قربانی کنید‪.‬‬

‫خرداد‬ ‫وقتی نمیتوانید راه حلهای دائمی برای مشکالت‬ ‫خود پیدا کنید از حل موقت آنها خودداری کنید‪.‬‬ ‫تعهدهای خود را به صورت کتبی درآورید‪ .‬برای‬ ‫انجام کارهایتان از سرعتی فوق العاده میتوانید‬ ‫استفاده کنید که هم به نفع شما ست و هم اشخاص‬ ‫مهمی را متوجه حضور شما خواهد کرد‪ .‬در یک‬ ‫مهمانی مالقات مهمی خواهید داشت که برای آینده‬ ‫شما موثر واقع خواهد شد‪.‬‬

‫شهریور‬ ‫سعی کنید به عقاید دیگران احترام بگذارید هر کس‬ ‫حق دارد نظر خود را ابراز نماید‪ ،‬شما باید گذشت‬ ‫داشته باشید‪ .‬روز پر شوری در پیش دارید‪ .‬حساسیت‬ ‫بیش از حد شما‪ ،‬راه رسیدن به اهدافتان را برایتان‬ ‫دشوار میکند‪ .‬از توقعتان بکاهید و با صبر و درایت‬ ‫مسائل را بررسی و حل کنید‪ .‬یک نامه بسیار مهم از‬ ‫راه دور به شما خواهد رسید‪.‬‬

‫آذر‬ ‫حساسیت شدید بی فایده است و کمکی به حل‬ ‫مشکالت فیمابین نمیکند‪ .‬ابرهای سیاه گذرا در آسمان‬ ‫زندگی تان آشکار شده که شما با تیزبینی میتوانید به‬ ‫رفع تمامی آنها اقدام کنید‪ .‬به یک مسافرت دعوت‬ ‫میشوید که اثرات آن به زودی نمایان خواهد شد و‬ ‫شما به عنوان یک انسان فعال‪ ،‬نقش آفرین کارهای‬ ‫عظیم میشوید‪.‬‬

‫اسفند‬ ‫برای کمک به یک دوست می شتابید که به شدت‬ ‫نیازمند شماست‪ .‬به یک استراحت کوتاه میروید که‬ ‫برایتان ثمرات بسیاری را در پی خواهد داشت‪.‬‬ ‫آرزوهای بزرگی دارید امّا باید با یک روش صحیح‬ ‫آنها را به طرف عملی شدن سوق بدهید‪ .‬قدر وقت‬ ‫را اگر خوب بدانید همیشه موفق خواهید بود‪ .‬در غیر‬ ‫این صورت بازنده اید‪ .‬در یک مسابقه برنده واقعی‬ ‫شما هستید‪.‬‬

‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

‫سیمرغ • شماره ‪7‬‬

‫‪39‬‬

‫‪Sunday Nov. 15, 2009 • Vol. 1 • Issue. 7‬‬

‫• جدول کلمات متقاطع‬

‫افقی‪:‬‬ ‫‪ 1‬از وزارتخانه ها – ناحیه یا كشوری كه دربرخی امور‬‫داخلی دارای استقالل از دولت مركزی است ‪ -2‬دستور‬ ‫– داشتن نشان آن دلیل مرغوبیت كاال است – چغندر‬ ‫پخته ‪ 3-‬شهر مذهبی استان تهران – قایق – نان نازك‬ ‫ خاك سفالگری ‪-4‬ا ز اقوام مادری – حرارت و گرمی‬‫– هیئت وزیران ‪ -5‬قنات – یار عروس – از شهرهای‬ ‫استان آذربایجان شرقی ‪ -6‬گزنده خوش خط و خال –‬ ‫لوله تنفسی – آلوچه كوهی – از القاب اشرافی در‬ ‫فرنگستان ‪ -7‬مظهرن رمی – هرنوع كوشش برای‬ ‫انتشار و ترویج مرام و مسلكی – جایزه تیم قهرمان ‪-8‬‬ ‫آزاده – كریستال – رده و رسته – نشان مفعول صریح‬ ‫‪ -9‬برنا – مزه ترش و شیرین – حاكم و فرمانروا ‪- 10‬‬ ‫كسی كه به دادخواهی رسیدگی میكند – پول یا مالی‬ ‫كه به امانت سپرده شود‪ -‬ده ‪ - 11‬مرغ نر – قمر زمین‬ ‫– كشور عربی – همراه تاز هم می آید ‪ - 12‬موی شیر‬ ‫نر – نام گنج هفتم از گنج های خسروپرویز – تیرانداختن‬ ‫‪- 13‬مادر – شهر رویایی تشنگان – وسط – همه و كل‬ ‫‪ - 14‬ا ز جهات اربعه – روانداز پشمی – ساخته شدها‬ ‫زنی ‪ - 15‬ترجمان – غذای ظهر – بخشی در بیمارستان‬ ‫‪ - 16‬حیله و نیرنگ – پیامبر بت شكن – منسوب به‬ ‫نسب ‪ 17-‬نوشیدنی خنك از شیر و شكر و نشاسته –‬ ‫محافظ شخصی‪.‬‬ ‫عمودی‪:‬‬ ‫‪-1‬سكه رایج دوران داریوش هخامنشی –از مبارزین آزادیخواه آذربایجان ایران ‪ 2-‬بیسواد – كارها‪ ،‬عمل ها – از اقیانوسها – اندوه و غم ‪3-‬‬ ‫مروارید درشت – نوعی نمایشنامه – درحال حل كردن آن هستید – راه و روش ‪ -4‬زیارت كننده – محل خرید و فروش اوراق بهادار – از‬ ‫وسایل چایخوری ‪ -5‬نیكخوی – جامه پشمینه دراویش – پرقیمت ‪ -6‬باعث سهولت و آسانی در كار شدن – سزار خونخوار رومی كه حتی‬ ‫به مادرش هم رحم نكرد – مال و ثروت – كلمه تاسف ‪ -7‬بستن و دوختن – قاضی ورزشی – الزم و ضروری –لبه و كناره ‪ -8‬تصدیق آلمانی‬ ‫– ماشین نویسی – وحشت آور – خراسان عهد هخامنشی ‪ -9‬غالف شمشیر – مطیع و رام – آخر و پایان ‪ - 10‬چهره و رخسار – آواز بلند –‬ ‫نامی برای آقایان – بخشنده‪ ،‬عطاكننده ‪ - 11‬نوعی ماهی بسیار بزرگ – پول آمریكا – دلیر‪ ،‬بخشنده – دورویی و تظاهر ‪ 12-‬سالم – خانه‬ ‫زنبور عسل – جدید و تازه – باال آمدن آب دریا ‪ - 13‬ادامه دهنده – شهر و قبیله – جاری و روان ‪ 14-‬از میوه های تابستانی – نوعی ساز‬ ‫بادی – حیله و مكر ‪ - 15‬تپه بلند – فرق سر – سمت چپ – سازمان فضایی آمریكا ‪ - 16‬مادر باران – فقیر و بیچیز – از تنقالت شكستنی‬ ‫– بحر درهم ریخته ‪ - 17‬همسایه شمالی – دو غده در طرفین غده تیرویید كه عملكرد آنها تنظیم و بررسی متابولیسم بدن می باشد‪.‬‬ ‫اعداد ‪ 1‬تا ‪ 9‬را طوری در سطرها و ستونهای این جدول قرار دهید که هر عدد فقط یکبار تکرار شود‪ .‬ضمن اینکه در هر مربع‬ ‫کوچک نیز اعداد ‪ 1‬تا ‪ 9‬نیز باید فقط یک بار تکرار شوند‪ .‬برخی از اعداد را برای راهنمائی شما در جدول قرار داده ایم‪.‬‬

‫جواب معماهای شماره ‪6‬‬ ‫تست هوش پیش دبستانی‬ ‫بچه های پیش دبستانی همگی جواب دادند ‪« :‬چپ»‬ ‫وقتی ازشون پرسیدن ‪« :‬چرا فکر می کنید اتوبوس داره به طرف چپ میره؟»‬ ‫اونا جواب دادن ‪« :‬چون تو منی تونی در رو ببینی‪».‬‬ ‫جعبه های قند‬ ‫ابتدا جعبه ها را شماره گذاری می کنیم ‪ :‬جعبه ‪ ، 1‬جعبه ‪ 2‬و ‪.....‬‬ ‫سپس از هر جعبه به تعداد شماره جعبه ‪ ،‬حبه قند برمی داریم ‪ ،‬مثال از جعبه اول یک حبه قند ‪ ،‬از جعبه دوم ‪ 2‬حبه قند و ‪.......‬‬ ‫جمعا ‪ 55‬حبه قند می شود و قاعدتا به وزن کل ‪ 550‬گرم ‪ .‬سپس این مجموعه را با ترازو وزن می کنیم ‪ .‬هر مقدار گرمی که از‬ ‫‪ 550‬گرم کمتر باشد برابر با شماره جعبه ای است که حاوی حبه قند های ‪ 9‬گرمی می باشد‬

‫پاسخ صحیح این معماها توسط آقای داریوش صفا برای ما ارسال شده بود که‬ ‫ضمن تبریک ‪ ،‬دو عدد بلیط مهمانی ‪ Persian Night Deluxe‬نیز‬ ‫تقدیم ایشان گردید‪.‬‬

‫‪• Issue.1‬‬

‫‪AUGUST 2009‬‬

‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

‫یکشنبه ‪ 15‬نوامبر ‪ • 2009‬سال اول • شماره ‪7‬‬

‫‪40‬‬

‫‪SIMORGH • Issue. 7‬‬

‫لطیفه های خودمانی‬ ‫هالو با زنش رفته بود سینما‪ ،‬توی فیلم یک گاو شروع میكند دویدن طرف‬ ‫تماشاچیان ‪ .‬مردک از ترس فوراً میرود زیر صندلی‪.‬‬ ‫زنش میگوید بابا خجالت بكش! این فیلمه‪ .‬هالومیگوید زن‪ ،‬من و تو میدونیم‬ ‫فیلمه‪ ،‬گاوه كه نمیدونه‪.‬‬ ‫از طرف می پرسند چرا پرنده ها زمستان از شمال به جنوب پرواز می کنن‬ ‫؟ میگه ‪ :‬آخه من امتحان كردم‪ .....‬پیاده خیلی راهه!‬ ‫دختره میره تعلیم رانندگی ‪ ...‬ازش میپرسند چطور بود ؟ میگه ‪ :‬بد نبود !‬ ‫اما معلمش خیلی مذهبی بود‪ .‬میگن ‪ :‬واسه چی؟ میگه ‪ :‬واال من هر كاری‬ ‫میكردم و هر جایی میپیچیدم میگفت ‪ :‬یا اباالفضل ‪...‬یا حضرت عباس‪...‬یا‬ ‫امام حسین‪...‬‬ ‫بر اساس جدیدترین تحقیقات ‪ ،‬تنها ‪ %20‬از مردها عقل دارند! ‪ ...‬مابقی همگی‬ ‫زن دارند‪.‬‬ ‫یارو لنگ بوده با کشتی میره سفر‪...‬وقتی برمیگرده رفیقش میگه خب سفر‬ ‫خوش گذشت؟؟ میگه نه بابا همش استرس داشتم هی می گفتن لنگرو بندازین‬ ‫تو آب‪.‬‬ ‫توصیه دخترانه ‪ :‬اگه یه موقع مورد حمله یک پسر قرار گرفتی شلوار اونو‬ ‫بکش پایین دامن خودتو بده باال ! فکر بد نکن! آخه اینجوری تو میتونی بدوی‬ ‫ولی اون نمیتونه‪.‬‬ ‫به مالنصرالدین میگن جوان ها شراب میخورن قمار میکنن تریاک میکشن‬ ‫دختر بازی میکنن ‪ ...‬حکم چیه ؟ میگه ‪ :‬گیشنیز‪.‬‬

‫خیابون بود‪ ،‬بوق میزنی یا چراغ؟ طرف میگه‪ :‬برف پاك كن جناب سرهنگ!‬ ‫سرهنگه كف میكنه میپرسه‪ :‬یعنی چی؟ یارو میگه‪ :‬یعنی یا برو این طرف‬ ‫یا برو اون طرف‪.‬‬ ‫یه روز یه پسره رو میبرن کالنتری ‪ ،‬میگه چرا منو آوردین اینجا ؟؟ میگن‬ ‫واسه عرق خوری ‪ ..‬میگه آها‪ ...‬پس چرا نمیارین بخوریم؟‬ ‫غضنفر میره رستوران‪ ،‬گارسون میخواد بزارتش سر كار میگه‪ :‬غذای امروز‬ ‫«كوجی پورو تیاپوفو ساخارینو گالسه» با «لیمو» است! غضنفر میگه ‪:‬‬ ‫«كوجی پورو تیاپوفو ساخارینو گالسه» با چی؟‬ ‫به دختره می گن اگه دنیا رو بهت بدن چی كار می كنی می گه من فعال می‬ ‫خوام درسمو ادامه بدم‪.‬‬ ‫یه مرده ‪ ،‬زنشو تو یه فیلم بد می بینه آخر فیلم میگه خدا را شکر که فیلم‬ ‫بود‪.‬‬ ‫یارو میره حرم داد میزنه ‪ :‬آقایون ‪ ،‬خانومها ‪ ،‬شلوغ نكنید! حاجت ها‬ ‫قاطیمیشه! من پارسال اومدم ‪ ،‬حامله شدم‪.‬‬ ‫همیشه برای کسی بخند که میدونی به خاطر تو شاد میشه‪ ...‬واسه کسی گریه‬ ‫کن که میدونی وقتی غصه داری و اشک میریزی برات اشک میریزه‪ ...‬برای‬ ‫کسی غمگین باش که در غمت شریکه‪ ...‬عاشقه کسی باش که دوستت داشته‬ ‫باشه‪.‬‬ ‫یارو مار تو شیشه الكل می بینه می گه ‪ :‬جل الخالق همه چیز دیده بودم جز‬ ‫ترشی مار !‬

‫سرهنگه داشته امتحان رانندگی میگرفته‪ .‬از یارو میپرسه‪ :‬اگه یه نفر وسط‬

‫‪WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM‬‬

‫‪SIMORGH MAGAZINE‬‬

Sunday Nov. 15, 2009 • Vol. 1 • Issue. 7

41

7 ‫سیمرغ • شماره‬

‫شماره تلفن های مشاغل و موسسات ایرانی در شهر اتاوا – کانادا‬

‫نیازمندیها‬

Classified Ads Commercial Space For Sublease (988 Sq. Ft.) ‫یک واحد جتاری‬ ‫برای‬

SUBLEASE ‫در منطقه‬

Westboro

at Richomond & Churchill Ave. ‫برای اطالعات بیشتر با شماره زیر متاس‬ ‫بگیرید‬

Tel: (613) 252-3670

APARTMENT FOR RENT Apartment for Sublet, For Dec 1, 2009 Close to University of Ottawa. $650, All Utilities Included.

[email protected] Persian School ‫مدرسه فارسی بطور رایگان هر‬ ‫ساله از سپتامبر تا جون در خدمت‬ ‫ایرانیان عزیز‬ ‫از هم اکنون پذیریش‬ ‫برای عموم آزاد است‬

Tel: )613( 321.4070

‫برای درج آگهی‬ ‫رایگان لطفا با تلفن‬ 613.292.6181 . ‫متاس حاصل منائید‬ SIMORGH MAGAZINE

‫چاپخانه‬ Digital Zone Tel: (613) 806 - 0417 - (613) 292-6181 www.prints4you.com

‫رستوران‬ Persian Cuisine Express : Tel: (613) 235 - 1010 Saffron Restaurant: Tel: (613) 789 - 0818 Yasseen Halal Pizza Tel: (613) 216 - 4655 Silk Road Restaurant Tel: (613) 741 - 7888

‫عکاسی‬

Saeed Karimian Tel: (613) 797 - 9028 www.saeed-karimian.ca

‫فروشگاه مواد غذائی‬ Arya Food Market Tel: (613) 594 - 3636 Shiraz Grocery Store Tel: (613) 563 - 1207 Alpha Food Market Tel: (613) 238 - 3837 Pardis Grocery Store Tel: (613) 829 - 4175

‫قنادی‬ Nima Bakery Tel: (613) 565 - 6156 )‫لوازم بهداشتی (توالت و بیده‬ PLS Trading Inc. Tel: (613) 565 - 6156

‫تلفن راه دور و رسانه اینترنتی‬ Payless Telecommunications. Tel: (613) 523 - 7979

‫تعمییرات ساعت و جواهرات‬ Time Sharpening Tel: (613) 746-7927

‫آژانس مسافرتی‬ Parsia Travel : Tel: (613) 230 - 8228

‫تعمیرات اتومبیل‬ Arts Body Shop : Tel: (613) 237 - 2102 Max Auto : Tel: (613) 728 - 9884 Car Wash Online: Tel: (613) 746-5000

‫امور مالی‬ Bijan Fard : Tel: (613) 232 -1432 x. 202

‫مشاور امالک‬ Ali Manoussi : Tel: (613) 866 - 4050 www.manoussi.com

‫فرش فروشی‬ Terrys Oriental Rug Gallery Tel: (613) 220 - 6593

‫سالن عروسی‬ West Carleton Banquet Hall: Tel: (613) 831 - 6471

‫دی جی‬

DJ Shahriar : Tel: (613) 292 - 6181

‫تدریس موسیقی‬ Pouria : Tel: (613) 263 - 9912

‫دندان پزشک‬

Dr. Farid Shojaee : Tel: (613) 216 - 2016

‫رادیو‬

Radio Namashoum Tel: (613) 889-4700

‫تزیین گل و سفره عقد‬،‫طراحی‬

Florartica Tel: (613) 739-8383 AUGUST 2009

• Issue.1

SIMORGH • Issue. 7

SIMORGH MAGAZINE

42

7 ‫ • سال اول • شماره‬2009 ‫ نوامبر‬15 ‫یکشنبه‬



WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM

Related Documents


More Documents from ""