Dr.modiri4

  • Uploaded by: mahdi shafiee
  • 0
  • 0
  • April 2020
  • PDF

This document was uploaded by user and they confirmed that they have the permission to share it. If you are author or own the copyright of this book, please report to us by using this DMCA report form. Report DMCA


Overview

Download & View Dr.modiri4 as PDF for free.

More details

  • Words: 1,356
  • Pages: 4
‫‪4‬‬ ‫‪‬ابعاد ادراکی‬ ‫‪‬تصویر ذهنی‬ ‫‪‬درک محیطی‬ ‫‪‬از سال ‪ 1960‬دانش چند تخصصي درك محيطي توسعه پيدا كرده و اولين علقه درك‬ ‫محيطي يا تصوير محيطي بوسيله كار بر روي سمبوليزم (نمادشناسی) و معني محيط‬ ‫مصنوع آغاز گرديد‪.‬‬ ‫‪‬سپس علقه ي درك محيطي بوسيله كار متمركز بر حس مكان اعتل پيدا كرد‪ ،‬كشف‬ ‫اينكه مردم چگونه محيط را تجربه مي كنند ‪.‬‬ ‫‪‬حواس پنجگانه‬ ‫‪‬ما بر محيط بوسيله تمامي حواس پنج گانه كه در درك نشانه هاي محيطي ما را ياري مي‬ ‫رسانند تاثير گذاشته و تاثير مي گيريم ‪.‬‬ ‫‪‬در عمل نمي توان گفت كه احساس كي تمام و ادراک چه زمانی آغاز مي شود‪ .‬حواس‬ ‫انسان شامل‪ :‬بینایی (‪ ، )vision‬شنوایی (‪ ، )hearing‬بویایی (‪ ،) smell‬لمسه (‪)touch‬‬ ‫است‪.‬‬ ‫‪‬حواس پنجگانه‬ ‫‪‬ادراک بصری‪:‬اصلی ترین حس انسان که بیشترین اطلعات از محیط را جمعآوری می‬ ‫کند‪ .‬جهت در فضا بصری به دست می آید‪ .‬مشاهده فعال است در حالی که بو و صدا به‬ ‫سوی ما میآید‪.‬ادراک بصری بسیار پیچیده است و مبتنی است بر فاصله ‪ ،‬رنگ ‪ ،‬شکل ‪،‬‬ ‫بافت و تفاوت در شیب زمین‪.‬‬ ‫‪‬شنوایی ‪ :‬در حالی که ادراک بصری با آنچه پیش روی ما است سرو کار دارد‪ ،‬ادراک‬ ‫شنوایی با تمامی فضایی که ما را احطه کرده سرو کار دارد‪ ،‬هیچ گونه مرز مشخصی‬ ‫ندارد و بر فضا تاکید دارد‪ .‬شنوایی به لحاظ اطلعاتی ضعیف است ولی به لحاظ‬ ‫احساسی قوی‪ .‬ما کامل به وسیله صداهایی مانند فریاد‪ ،‬موسیقی‪ ،‬رعد و برق‪ ،‬صدای‬ ‫جریان آب و حرکت برگها در باد برانگیخته میشویم‪soundscape .‬‬ ‫‪‬حواس پنجگانه‬ ‫‪‬بویایی ‪ : Smell‬همانند شنوایی حس بویایی انسان چندان توسعه نیافته‬ ‫است‪ .‬حتی اطلعاتی که از طریق حس بویایی کسب میشود از حس‬ ‫شنوایی نیز ضعیفتر است‪ ،‬و احتمال به لحاظ احساسی قویتر‪.‬‬ ‫‪‬لمسه ‪ :Touch‬همانگونه که پورتئوس اشاره میکند‪ ،‬بیشترین درک ما از‬ ‫بافت به وسیله پاهایمان کسب می شود‪ .‬حتی هنگامی که می نشینیم‬ ‫توسط نشیمنگاهمان تا دست هایمان‪.‬‬ ‫‪‬مراحل ادراک‬ ‫‪‬ادراك شامل سه مرحله اصلی ‪:‬‬ ‫‪ -1‬جمع آوري اطلعات‬ ‫‪ -2‬سازماندهي كردن آنها‬ ‫‪ -3‬فهم اطلعات‬

‫‪‬ادراک‬ ‫‪‬شناخت‪ cognitive :‬فكر كردن در مورد سازماندهي و نگهداري اطلعات‪ ،‬که ما را‬ ‫قادر مي سازد كه محيط را بفهميم يا بشناسيم‪.‬‬ ‫‪‬احساسی ‪ : Affective‬احساسات ما را در گير مي كند‪ .‬احساساتي كه بر درك محيط‬ ‫تاثير مي گذارد ‪ .‬بطور مساوي فهم محيط بر احساسات ما تاثير مي گذارد‪.‬‬ ‫‪‬تفسیر ‪ : Interpretative‬معاني که از محيط بدست مي آيد را در بر مي گيرد ‪ .‬در‬ ‫تفسير اطلعات ما بر حافظه براي مقايسه با محركهاي تجربی تازه تكيه مي كند‪.‬‬ ‫‪‬ارزیابی ‪ : Evaluative‬ارزشها و هنجارها را هماهنگ مي كند و خوب و بد را تعيين مي‬ ‫كند ‪.‬‬ ‫‪‬تصویر ذهنی‬ ‫‪‬محيط مي تواند مانند يك ساخت ذهني در نظر گرفته شود‪ ،‬يك تصوير ذهني‬ ‫‪ ،‬كه توسط هر شخص جداگانه خلق و ارزش گذاري مي شود‪ .‬تصاوير نتايج‬ ‫فرآيندي هستند كه شخص تجربه كرده و محركهاي محيطي را از فیلتر‬ ‫ارزشها تجربه مي كند‪ .‬لينچ تصوير ذهني را نتيجه ي یک فرآيند دوطرفه‬ ‫مي داند كه در آن محيط نقاط بارز و ارتباطات درونی خودش را ارائه مي‬ ‫كند و از سوی ديگر مشاهده گر آنها را انتخاب‪ ،‬سازماندهي و بوسيله ي‬ ‫معاني آن چیزی كه مي بينيد باور می كند‪.‬‬ ‫‪‬تصویر ذهنی‬ ‫‪‬مونتگري فرق ميان هويت یک مکان‪ ،‬آن چیزی که حقیقتا هست و تصوير آن‬ ‫در تركيبي است از هويت مکان و دريافت شخص بر اساس دریافت شخصی‬ ‫اش از آن‪.‬‬ ‫‪‬به عقیده پوکاک و هادسون‪ ،‬خصوصيات اصلي تصوير ذهني از شهر‪:‬‬ ‫‪ -1‬تمام شهر را پوشش نمي دهد‪.‬‬

‫‪: Partial‬‬

‫‪ -2‬قسمت بزرگي از اطلعات را حذف مي كند‪.‬‬

‫‪: Simplified‬‬

‫‪ -3‬هر تصوير ذهني از شهر منحصر بفرد خواهد بود‪.‬‬

‫‪: Idiosyncratic‬‬

‫‪ -4‬بر اساس موضوعات ساخته مي شود تا حقايق نظير فاصله و جهت‪.‬‬ ‫‪: Distorted‬‬ ‫‪‬لینچ‬ ‫‪‬یکی از مهم ترین کوشش ها در این زمینه مربوط به کوین لینچ است‪ .‬وی بر اساس‬ ‫شیوه های ترسیم تصویر ذهنی افراد از سه شهر نیوجرسی‪ ،‬بوستون و لس آنجلس‬ ‫مفهوم خوانایی را بسط می دهد‪.‬‬ ‫‪‬خوانایی به این معنی که مردم چگونه مسیر خود را در شهر پیدا می کنند؟‬ ‫‪‬لذا به دنبال عناصر کالبدی می گردد که در حقیقت نقش عمده ای در شناسایی و یافتن‬ ‫مسیر بازی می کنند‪ .‬گرچه وی آگاه بود که این عناصر می توانند در هر تصویری منحصر‬ ‫به فرد باشند ولی به دنبال تصویر جمعی افراد می گشت‪.‬‬ ‫‪‬خصوصيات تصوير ذهني مناسب از ديدگاه لينچ‬ ‫‪‬يك شي بارز از ميان ساير اشيا كه داراي هويت مجزا باشد‪ .‬مانند در‬

‫‪: Identity‬‬

‫‪‬مشخص بودن ارتباطات فضايي شي با سایر اشیا براي مشاهده گر‪ ،‬موقعیت در‬ ‫‪: Structure‬‬ ‫‪‬مشخص بودن معاني اشيا( عملي يا احساسی) براي مشاهده گر‪ ،‬در به معنی حفره ای‬ ‫‪Meaning‬‬ ‫که از آن وارد می شویم‬ ‫‪‬راه‪:‬‬ ‫‪‬عاملی ست که با استفاده از آن حرکت میسر می گردد‪ .‬از این رو راه‬ ‫ممکن است خیابان باشد‪ ،‬پیاده رو‪ ،‬جاده‪ ،‬خطوط زیرزمینی تراموا‪ ،‬و یا‬ ‫خطوط راه آهن باشد‪.‬‬ ‫‪‬لبه‪:‬‬ ‫‪‬عاملی خطی ست که به دیدهً ناظر با راه تفاوت دارد‪.‬‬ ‫ه‬ ‫‪‬مرز بین دو قسمت‪ ،‬شکاف (در امتداد طول) و بین دو قسمت پیوست ً‬ ‫شهر‪ ،‬بریدگی که خطوط راه آهن در شهر بوجود می آورد‪ ،‬حد مجموعه ای‬ ‫ساختمانی و یا دیوار را می توان به عنوان مثال هایی از لبه در سیمای‬ ‫شهر ذکر کرد‪.‬‬ ‫‪‬بطور کلی لبه ها عواملی جانبی هستند و نه محورهای توازن و تقارن‪،‬‬ ‫ممکن است بصورت عواملی باشند که عوامل دیگر را مسدود کنند یا بر آنها‬ ‫حدی نهند; اما تا اندازه ای می توان در آنها نفوذ کرد‪.‬‬ ‫‪‬محله‪:‬‬ ‫‪‬محله قسمت نسبتا ٌ بزرگی از شهر است که واجد خصوصیات یکدست و‬ ‫مشابه باشد و ناظر عمل ٌ بتواند به آن وارد شود‪.‬‬ ‫‪‬خصوصیاتی که سیما و پیکر محله ای را مشخص می کند عواملی خاص آن‬ ‫محله است‪.‬‬ ‫‪‬گره‪:‬‬ ‫‪‬گره ها کانون هایی واجد اهمیت در شهر هستند که معمول ٌ در محل تقاتع‬ ‫راه ها و یا تجمع پاره ای خصوصیات بوجود می آیند و ناظر می تواند به‬ ‫درون آنها راه یابد‪ .‬گره ها اگر چه در سیمای متصور شهر نقاطی کوچک‬ ‫هستند‪ ،‬اما در عمل ممکن است میدانی بزرگ یا قسمتی از شهرباشند که‬ ‫بصورتی خاص تمرکز یافته اند‪.‬‬ ‫‪‬نشانه‬ ‫‪‬نشانه ها نیز عواملی در تشخیص قسمت های مختلف شهر هستند‪ ،‬با این‬ ‫تفاوت که ناظر به درون آنها راه نمی یابد‪ .‬معمول ٌ اشیایی که ظاهری‬ ‫مشخص دارند مانند ساختمان ها‪ ،‬علئم‪ ،‬فروشگاه ها یا حتی یک کوه می‬ ‫تواند نشانه ای باشد‪ .‬خصوصیات نشانه باید به گونه ای باشد که بتوان آن را‬ ‫از میان عوامل بسیار باز شناخت‪ .‬تک برج ها‪ ،‬گنبد های طلیی و تپه های‬ ‫گران پیکر مثال هایی هستند که معرف نشانه در سیمای شهراند‪.‬‬ ‫‪‬معنا و سمبولیزم (نمادگرایی)‬ ‫‪‬همه ي محيط هاي شهري دربرگيرنده ي نمادها‪ ،‬معاني و ارزشها هستند‪ .‬مطالعه علئم و‬ ‫نشانه ها و معناي آنها ‪ semiology‬يا ‪ semiotics‬ناميده مي شود‪.‬‬

‫‪‬سوسور فرآیندی را که معنی ساخته می شود دللت می نامد‪ .‬مدلول مفهومی است که‬ ‫دال بر آن اشاره دارد و دال تصویر است و نشانه رابطه ی بین آن ها را برقرار می کند‪.‬‬ ‫يك نشانه ‪ ،‬چيزي ديگري را ارائه ميدهد ‪ :‬در زبان به عنوان مثال ‪ ،‬هر كلمه مفهومي را‬ ‫در بر مي گيرد ‪.‬انواع مختلف نشانه ها شناخته شده اند‪:‬‬ ‫‪ : Iconic signs‬شباهت مستقيمي با شيء دارد‪ .‬به عنوان مثال دود نشان دهنده ي آتش‬ ‫است‪.‬‬ ‫‪ : Symbolic signs‬ارتباط اختياري بيشتري با شيء دارد و اساسا توسط ساختارهاي‬ ‫اجتماعي و فرهنگي ساخته مي شوند‪ .‬بعنوان مثال ‪ :‬ستونهاي كلسيك ارائه كننده ي‬ ‫بزرگي و عظمت است ‪.‬‬ ‫‪‬معنا و سمبولیزم (نمادگرایی)‬ ‫‪‬درست مانند كلمات كه طبق قوانين معاني مشخصي را در بردارند‪ ،‬معاني نشانه هاي غير‬ ‫كلمي نيز از توافقات اجتماعي و فرهنگي ساخته مي شود‪ .‬همانطور كه جامعه تغيير مي‬ ‫كند معاني متصل بدان و محيط مصنوع نيز تغيير پيدا مي كند‪ .‬بنابراين ارزشهاي اجتماعي‬ ‫در پاسخ به الگوهاي تغيير يابنده اجتماعي _ اقتصادي و سازمان زندگي تغيير مي يابد ‪.‬‬ ‫‪‬یکی از ايده هاي اصلي در نشانه شناسي ليه هاي مختلف معاني است ‪ .‬اولين ليه يا‬ ‫اولين نظم نشانه اي معنای صریح آن است‪ Denotation .‬يا اشيا را معني كردن‬ ‫بوسيله عملكرد صریحشان‪ .‬نظم دوم نشانه يا عملكرد ثانويه آن یا معنای ضمنی‬ ‫‪ connotation‬است و مربوط به ماهيت نمادین آن مي شود ‪.‬‬

More Documents from "mahdi shafiee"

Faridnejad-vashangton
April 2020 6
Dr.modiri7
April 2020 4
Dr.modiri2
April 2020 7
Dr.modiri4
April 2020 8
Dr.modiri3
April 2020 3