((تجزيه تحليل ،پيچيدگيهاي صنعتِ تجارت الكترونيك))
مقدمه: در فصل قبل مشاهده كرديم كه چگونه تكنولوژيهاي تجارت الكترونيك ،اساس اقتصادي برخي تجارتها را تغيير ميدهد .در اين فصل جزئيات بيشتري را در مورد اينكه چگونه اين پيچيدگيهاي صنعتي، ساختارهاي اقتصادي صنعت را تغيير ميدهد بيان خواهيم كرد. در ابتدا ،دو اثري را كه گهگاهي با تكنولوژيهاي اطلعاتي قبلي مورد ملحضه قرار گرفته ،بررسي ميكنيم :تغيير توازن قدرت در يك صنعت و هماهنگي بهتر فعاليتها ،درون و مابين شركتها .سپس ،سه اثر ديگري كه مستقيماً روي حلقههاي ارزش ( )value chinsصنعت كه برتري زيادي به عنوان نتيجة تغييرات مهم در علم اقتصادِ تجارتي كه بوسيلة اينترنت آورده شده است ،دارد را بررسي ميكنيم. اين سه اثر عبارتند از :عدم مداخله ،عدم يكپارچگي و تقارب ديجيتال حلقههاي ارزش .گرچه اين اثرات قبلً مشاهده شد ،اما آنها به عنوان نتيجة فوائد ويژهاي كه بوسيلة شبكة جهاني به ارمغان آورده شده ،پر اهميتتر شدهاند. تغيير قدرت صنعت يكي از بهترين چهارچوبهاي شناخته شده براي تجزيه تحليل صنعت 5 ،مدل مؤثر porterميباشد. پورتر 5ابزار كليدي كه قابليت سودآوري در يك صنعت را تعيين ميكند ،مشخص نمود( .شكل )6-1 تهديد وارد شوندگان جديد در عرضة بازار تهديد محصول يا خدمت جانشين قدرت معامله خريداران قدرت معامله عرضه كنندگان مسابقة رقابتي مابين شركتهاي موجود در صنعت.
1
تهديد داوطلبان ورود جديد
قدرت معامله عرضه کنندگان
قدرت معامله خريداران
تهديد جايگزينها
(شكل )6-1
تهديد داوطلبان ورود جديد: تهديد داوطلبان ورود جديد شرح ميدهد كه چگونه يك شركت جديد يا يك شركت با صنعتي متفاوت ميتواند به سادگي در يك صنعت خاص وارد وارد شود .موانع ورود به يك بازار خاص عبارتند از: احتياج به سرمايه ،دانش و مهارت .براي مثال در صنعت خودروسازي ،موانع ورود عبارتند از :لزوم طراحي و بهبود مدل جديد ،ساختن كارخانه مونتاژ خودرو ،بستن تعداد زيادي قرارداد با تأمين كنندگان قطعات و ايجاد شبكة فروش .صنعت ورود به صنعت نرم افزار بر خلف صنعت قبلي كه بدان اشاره گرديد سهولت آن است ،هم چنانكه اين احتياج كمتري به سرمايهگذاري در جهت توسعه محصول يا تجهيزات توليدي در مقياس بال دارد. سيستمهاي ITهم چنين ميتوانند مانعي براي ورود ايجاد كنند. براي مثال ،برخي از خطوط هوائي در گذشته با سرمايهگذاريهاي قابل توجهي كه در سيستمهاي ِرزِرو كامپيوتري انجام دادند ،موانع مهمي در ورود به سرمايهگذاري ،براي واردشوندگان جديد ميتواند بسيار مشكل باشد .با اين وجود يكي از خصوصيات اينترنت آن است كه به داوطلبان جديد 2
براي ورود به بازارهاي موجود اجازة ورود ميدهد ،بدون آنكه احتياج باشد با سرمايهگذاري عظيم سازماني افراد حاضر در آنجا برابري يا رقابت كنند .بنابراين احتمالً رقابت تازه واردين جديد در بسياري صنايع افزايش مييابد .براي مثال اينترنت به فروشندگان اينترنتي كتاب نظير Amazon.comاجازه ميدهد كه با كتابفروشيهاي سنتي رقابت كند ،بدن آنكه احتياج به سرمايهگذاري در يك سري كتابفروشي در خيابانهاي بزرگ باشد.
تهديد
جانشيني:
در برخي قسمتها ،تجارت الكترونيك ماهيت مرغوبيت محصول را تغيير داده كه اين به عنوان يك محصول جانشين طبقهبندي ميشود .جانشيني در جائي به عنوان تهديد براي افراد حاضر در آن بازار مطرح ميشود كه محصول جديدي به بازار عرضه ميشود .با خصوصياتي عيناً همانند سرويس يا محصول موجود .مثال كلسيك اين مورد ميتواند ،جانشين كالسكههاي اسبي با ماشينهاي موتوردار يا جايگزيني قسمتهاي مكانيكي ماشينها با كامپيوتر باشد .براي رهائي از اين مشكل ،دستاندركاران موجود ميبايست محصولت توليدي خود را به روز نگه داشته يا اينكه خود دستاندركار اصلي در تأمين محصولت جايگزين شوند. همان طوري كه در فصل قبل ملحضه گرديد ،بسياري از محصولت يا خدمات جديد به وجود آمدهاند تا بتوانند تا قسمتي ،اگر نه به طور كامل ،جايگزين چيزهاي موجود شوند ،براي مثال موسيقي آنلين يا پست الكترونيك.
قدرت معاملة خريداران: سومين عامل مهم كه احتياج به توجه دارد ،قدرت خريداران ميباشد .جائي كه مقدار عرضه ،نسبت به تقاضا زيادتر است يا جائي كه خريداران نسبت به عرضه كنندگان كمترند ،خريداران ممكن است در موقعيت معاملة قويتري نسبت به فروشندگان باشند .قدرت معامله خريداران ،همچنان كه اينترنت انتخاب عرضه كنندگان بالقوه را افزايش ميدهد و اطلعات بيشتري را در اختيار آنها قرار ميدهد، ممكن است افزايش يابد .به بيان ديگر ،اينترنت هم چنين ميتواند به شركتهاي صنعتي اجازه دهد خريدارن با پتانسيل بيشتر را شناسائي كرده و به موجب آن ،قدرت خريداران را كاهش دهد .نتيجه به اينكه كدام عامل قويتر است بستگي خواهد داشت.
3
معاملة قدرت عرضه كنندگان: عرضه كنندگان ،در صنعت در همان موقعيتي نسبت به كارخانجات هستند كه كارخانجات نسبت به خريدارانشان دارند .بنابراين اينترنت ميتواند تأثيرات مشابهي همانند آنچه در بال شرح داده شد داشته باشد با وجود اين افزايش يا كاهش قدرت ايشان ،به چگونگي بكارگيري از تكنولوژي بستگي دارد.
مسابقة رقابتي مابين دستاندركاران موجود: آخرين نيرو يا عامل ،رقابت مابين دستاندركاران موجود در بازار ميباشد .اين عامل احتمالً رو به افزايش است همچنان كه تجارت الكترونيك به طور عموم ،كارائي خود را در صنعت زياد ،توليد را كم ،هزينهمعامله را كاهش داده و كارائي و زنجيرة عرضه را افزايش ميدهد.
افزايش قدرت مشتريان: ل تمايلي كه از خدمات نامطلوب شكايت كنند ،اما اين ممكن است بوسيلة پايگاههاي انگليسيها معمو ً اينترنتي جديدي كه به مردم اين امكان را ميدهد .در مورد سرويسهائي كه از شركتها يا ديگر سازمانها دريافت نمودهاند شكايت كنند ،تغيير كند .براي مثال يك شركت آلماني به نام Dooyoo.deيك نسخة UKاز پايگاههاي آنها (شركتها و سازمانها) تهيه كرد ،كه به افراد اجازه ميدهد در خانة خود ،امتيازِ خدمات و محصولت آنها را مورد بازبيني قرار داده و براي اين مشاركت خود جايزه بگيرند .منتقدين در Dooyoo.ukبازاي نوشتن هر عقيدهاي dooyoo 250 milesميگيرند ،در صورتي كه شخص ديگري نظر شما را بخواند mile 50و mile 10زماني كه شما نظرات ديگران را مورد ارزيابي قرار دهيد به شما تعلق قرار خواهد گرفت .هر 1000 dooyoo mileارزشي به اندازة 1پوند دارد كه قابليت تبديل به پول نقد يا اسناد يا اهدا كردن به يك مؤسسهي خيريه را دارد .منتقدين تراز اول با قرار داده شدن در يك ( Hall of Fameمكاني كه شهرت شخص افزايش مييابد) مورد تشويق قرار مي گيرند.
تجزيه تحليل سيستم ارزش: دومين مدل از مدلهاي پورتر كه به طور گسترده براي تجزيه تحليل صنايع استفاده ميشود ،زنجيرة ارزش است .مدل پورتر ،ماهيتاً با كاهش هزينه و افزودن ارزش افزودة فعاليتهاي دروني شركتها سر
4
و كار دارد .تجارت الكترونيك ميتواند در اين هدف ،در تمام فعاليتهاي زنجيرة ارزش كمك رسان باشد. سه فعاليت اصلي يك فرايند توليد عبارتند از: تداركات دروني :دريافت اقلم ،انبار كردن و در اختيار قرار دادن آنها براي فرايند عمليات به مقدار مورد نياز. اقدام عملي :فرايند توليد تداركات بيروني :تحويل محصولت نهائي كارخانه ،انبار كردن و توزيع آنها بين مشتريان پورتر به اين فعاليتهاي پاية اصلي ،دو فعاليت اصلي ديگر را نيز اضافه كرده است: ت مشتريان بالقوه و آگاه كردن آنها از محصولت و خدماتي كه بازاريابي و فروش :پيدا كردن احتياجا ِ ميتوان به آنها ارائه داد. سرويس (يا خدمات بهد از فروش) :هر گونه نيازي براي نصب يا توصيههاي قبل از تحويل محصول و خدمات پس از فروش ،و خدمات بعد از آن كه معامله صورت گرفت. براي پشتيباني اين عوامل اصلي ،ميبايست شركتي پايه گذاري كرد كه تعدادي از فعاليتهاي پشتيباني را انجام دهد .پورتر اين فعاليتها را به قرار زير طبقهبندي كرده است: تداركات :اقدام جهت يافتن عرضه كنندگان مواد مورد نياز عملياتي كه وارد سازمان ميشوند. تداركات در مواردي مانند گفتگو در مورد كيفيت كالهاي عرضه شده با قيمتي قابل قبول و هم چنين تحويل با اطمينان كال ،مسؤل ميباشد. توسسسعة تكنولوژي :سههازمان نيازمنههد آن اسههت كههه فرايندهاي توليدي خود را ارتقاء دهههد ،كارمندان را آموزش داده و بها مديريهت نوآوريهها ايهن اطمينان را بدسهت آورد كهه محصهولتش و رتبهة كهل كالهها و خدماتش ،قابل رقابت باقي ميمانند. مديريت منابع انساني :استخدام ،آموزش و مديريت پرسنلي افرادي كه براي سازمان كار ميكنن. زيربناي شركت :مديريت كلي شركت ،شامل طرح ريزي و حسابداري. همان طوري كه در فصل قبل مشاهده شد ،تجارت الكترونيك ميتواند كارائي تمام مراحل زنجيرة ارزش را بهبود بخشد .براي مثال در تداركات ،لُجستيك ،عمليات و غيره .بنابراين اين حتي ميتواند 5
تأثيرات مهم خارجي بيشتري روي زنجيرة ارزش داشته باشد .زنجيرة ارزش در يك شركت ،در يك ً سيستم ارزشً ميتواند زنجيرههاي ارزش شركتهاي ديگر را نيز بسط دهد .مزيت كلي رقابت يك سازمان ،تنها به كارائي سازمان و كيفيت محصولتش بستگي ندارد بلكه به تأمين كنندگان و شركايش، فروشندگان عمده و خريداران نيز وابسته است .تجارت الكترونيك ميتواند روي ارتباطاتي كه ممكن است شركت با اين سازمانها داشته باشد نظير پيوستن به شبكة اطلعات به اشتراك گذاشته شده ،تأثير بگذارد و هم چنين تأثيري مستقيم روي زنجيرههاي ارزش اين سازمانها دارد.
مدل :3D تجارت الكترونيك ،سه اثر مهم روي سيستم ارزش ميگذارد كه براي راحتي ميتوان آنها را به نام 3Dبه خاطر سپرد. اولً ،همان گونه كه از فصل 3نشان داده شد ،در بسياري بازارها ،واسطهها يا دللن حذف شدند يا به اصطلح واسطهزدائي شد .دوم آنكه شركتها در بسياري صنايع به دنبال ادغام در يكديگرند ،يا اساساً تجمع زدائي صورت گيرد.
DIGITAL CONVERGENCE DISINTERMEDIATION
DISAGGREGATION
و آخر اينكه ،همان گونه كه در فصل 1مطرح شد ،تقارب يا نزديكي ديجيتال ،موانع بين بسياري از صنايعي را كه در حال پايه ريزي تجارت الكترونيك بودند .شكست ،از آن جمله ميتوان به ارتباطات تلفني ،كامپيوتري و الكترونيكي اشاره كرد.
6
واسطه زدائي /واسطه گري مجدد: اولين اثر روي سيستم ارزش ،از تغييرات در اقتصاد زنجيرة عرضه ناشي ميشود .در بسياري از صنايع ،اين مسئله بسيار عادي است كه توليدكنندگان و عرضهكنندگان كالهاي خود را بين واسطهها يا دللن توزيع كنند .دليل بسياري براي گرايش به سمت دللن وجود دارد ولي معموليترين دليل عبارتند از: كمبود منابع مالي براي در دست گرفتن مستقيم بازار. فروش ناكافي كه باعث ميشود فروشنده به سمت راههاي مفيدتر سوق داده شود. اطلعات و تماسهائي كه دللن ايجاد ميكنند. تجاربي كه دللن دارند.
واسطة زدائي مشتري
عرضه كننده
دلل
در فصل قبل نشان داده شد چگونه تجارت الكترونيك ميتواند با كم كردن توزيع يا پخش ،هزينههاي معامله را كاهش دهد .اگر اين چنين شود ،ممكن است برخي نيازها به دللن كاهش يابد .همان گونه كه در فصل قبل مطرح شد ،تجارت الكترونيك ميتواند به طور جدي هزينههاي پخش محصولت را در بيساري صنايع كاهش دهد .خصوصاً در مواردي كه محصولت ماهيت اطلعاتي داشته باشند (مانند نرمافزار) .اين محصولت مانند نرمافزار و خدمات خريد ،به طريق ديجيتال ،كمك اينترنت و با كمترين هزينه توزيع ميشوند.سازندگان نرمافزار و اطلعات هم اكنون محصولت به روز شدة خود را از طريق اينترنت كه اين امر نه تنها هزينههاي توليد مجدد و پست را كاهش ميدهد بلكه تمايل كمي براي رفتن پيش يك فروشندة نرمافزار براي به روز كردن diskettsيا رفتن با يك آژانس خبري جهت دريافت آخرين اخبار وجود دارد زيرا ميتوان به طور مستقيم توسط اينترنت هزينه آنها را ًدانلودً ( )downloadedنمود .حذف واسطهگري ممكن است درديگر تجارتها نيز صورت گيرد. 7
تجارتهايي كه فروشندة اطلعات نيستند ولي قوياً بر اطلعاتي مانند خدمات مالي و نمايندگان سيار، تأكيد ميكنند .براي مثال Mckinseg،تخمين زده است كه هزينههاي توزيع يك بليط رفت و برگشت هوايي 500دلري ،به كمك اينترنت 20تا 30دلر است در حالي كه اگر تحويل بليط توسط نمايندگان آژانس صورت گيرد ،هزينهاي برابر $70خواهد داشت .تهديد رفت و آمد سنتي كارمندان واضح است ،مگر آينه آنها بتوانند با ترجيح اين 40تا 50دلر اضافه ،ارزش افزودهاي براي آژانس هوايي و يا مشتريان ايجاد كنند ،به علوه با اين سرويسهاي سنتي و قديمي ،دانستن اينكه كدام خط هوايي جا دارد براي مشتريان ملل آور خواهد بود.
ايالت : jANE BROOK ايالت جان بروك در luscious swan River valleyواقع شده است ،مكان بيش از 30توليد كنندة شراب 20 ،كيلو متري شمال شرقي perthدر غرب استراليا .تاكهاي انگور براي اولين بار در سال 1931در جان بروك كاشته شدند و شهرت و اعتبار منطقه در طول ساليان براي توليد شراب قرمز عالي ،زياد شد. درسال David،1972و ،BEVERLY ATKINSONاملك آن منطقه را خريداري كرده و با تغيير در توليد ،به توليد شراب به ميزان زياد و با كيفيتي بالتر كرد .تاكستانها دوباره با انگورهاي متنوع و خوب كاشته شدند ،آزمايشگاهي براي تجزيه تحليل انگور و شراب تأسيس گرديد و تجهيزات توليد شراب با تانكهاي ضد زنگ دوباره سازي شد ،سردخانه و انبار جديدي با چوب بلوط نيز ساخته شد. ايالت جان بروك به طور سنتي شرابهاي خود را به توزيع كنندگان در شرق و غرب استراليا و واردكنندگان شراب در ژاپن ،سنگاپور ،مالزي ،انگلستان و ايالت متحده ميفروخت .اما با ظهور تكنولوژي جديد و راههاي بازاريابي ،در ژوئن ، 1995جان بروك اولين توليد كنندة استراليائي شراب شد كه سايتي در شبكة جهاني اينترنت دارد و هم اكنون به طور منظم ،سفارشات ًآن لينً خود را از مشتريانش در سر تا سر استراليا به طور مستقيم دريافت ميكند .اما به علت قوانين مربوط به واردات ،اخيراً نميتوان به كشورهاي خارجي صادر كرد و مشتريان بايد مستقيماً با يكي از توزيع كنندگان در همان كشور مراجعه كنند .بنابراين در 1999جان بروك يك شعبه از jane Brook Estate wineرا در لندن تأسيس كرد ،بنابراين ممكن است در آينده اجازه بيابد به طور مستقيم در اروپا نيز فروش كند. گر چه هدف براي واسطه زدائي در زمينة كالهاي اطلعاتي بيشتر است اما اين ممكن است در زمينة عرضة محصولت فيزيكي نيز اتفاق بيفتد.در اين حالت عرضه كننده ممكن است همچنان هزينة زيادي 8
چون هزينههاي حمل و نقل را داشته باشد ،بنابراين احتياج دارد كه به دنبال صرفهجوئي در هزينه ،در جاي ديگري باشد .براي مثال شركت DELLدر مديريت انجام چنين كار بوسيلة اينترنت موفق بود، ن دريافت ميكرد بدين صورت كه با نوآوري در زنجيرة عرضهشان ،سفارشات را به صورت ًآن لي ً تا اين امر هزينههاي نگهداري كامپيوترهاي شخصي مونتاژ شده را كاهش ميداد.
نظرية هزينة معامله: نظرية هزينة معامله در فصل قبل مشاهده شد و بحث بر سر واسطه زدائي ،اغلب بر پاية هزينههاي معامله صورت گرفت .همان گونه كه بحث شد ،براي كاهش هزينههاي معامله از يك ارتباط الكترونيكي مستقيم استفاده ميشود ،يعني كه بازاريابي مستقيم در مقابل معامله از طريق دلل بيشتر مورد تأييد قرار ميگيرد(.شكل )6-6 نظرية واسطهزدائي بر دو فرض كليدي استوار است: فرضيه :1تجارت الكترونيك ،هزينههاي معامله را تا صفر كاهش ميدهد. فرضيه :2معاملهها مانند اتم هستند (يعني اينكه يكپارچهاند و به اجزاي كوچكتر تقسيم نميشوند)
I T3
T2
P
C T1
شكل :6-6هزينههاي معاملي با استفاده و بدون استفاده از واسطهگري
فرضية 1كه ميگويد تمام هزينههاي معامله به صفر ميل خواهند كرد ،سؤال برانگيز است ،اول از همه از نقطه نظر عملي .اينكه هنوز هم هزينهها معامله باعث سفارش كال به صورت ًآن لينً 9
ميگردد ،گرچه در بسياري از حالتها از ًآف لينً هم كم هزينهتر است .دوم اينكه ،اگر توليد كننده يك سازمان شبكهاي را ايجاد كند ،كاملً محتمل است كه سرويسهاي هماهنگ كنندة بازار ،به موازات بسياري از سرويسهاي ديگر ،بدون منبع گردند كه نتايج يك چنين اتفاقي بيشتر از وقتي است كه تعداد كمي واسطه در سيتم ارزش وجود داشته باشند. اگر اين فرضيه (فرضية )1ضعيف يا سست گردد ،جنبههاي مختلفي از معاملهها در طرق مختلف تحت تأثير قرار ميگيرد كه با اين امر امكان دستيابي به نتايج مختلف امكانپذير ميگردد( .شكل )6-7
قبل از اينترنت
T1>T2+T3
واسطه زدائي
بازار مستقيم تكميل شده
دللن
cybermediaries
T1
T1
مكمل T1>T2+T3 شكل :6-7امكان تاثيرات اينترنت روي واسطهگرها
واسطه زدايي،تنها يكي از پيشگوييهاي امكان پذير برپاية فريضه 1است .ديگر امكانها عبارتند از: بازار مستقيم تكميل شده .بازاريابان مستقيم موجود ،نظير شركت ، DELLاز اينترنت براي تكميل فعاليتهاي خود استفاده ميكنند. وقتي شركتها براي بال بردن ميزان معاملتشان از تجارت الكترونيك استفاده ميكنند ،پايگاه شبكهاي معاملت ،ساختار موجود را تقويت ميكند يعني هدف و دانشي را كه به عنوان نتايج تكنولوژيهاي فيزيكي حاصل شده است .اين مسئله زماني محقق ميشود كه شبكه به دللن موجود اجازه دهد اقتصادي با هدف و دانش كه منجر به پشتيباني اطلعات و يا سرويسهاي مديريت ديسك ميشود را خلق كنند .مثال اين مورد ميتواند شركتهاي صادر كنندة كارتهاي اعتباري باشد كه از اينترنت براي پشتيباني برگشت پول مشتريانشان در آن سوي شبكه استفاده ميكنند. ، cybermediarieSاز اينترنت براي كاهش هزينة معاملت توليدكننده
دلل
مشتري استفاده ميكند. 10
Cybermediaries
فرضيه 2كه نقش دللن را عموماً به عنوان هماهنگ كننده توصيف ميكند اغلب سؤال برانگيز است ،چرا كه خدمات ارائه شده توسط يك دلل قابل تخمين نميباشد .براي مثال دللن ممكن است باعث سود مشتريان شوند كه از آن جمله ميتوان به موارد زير اشاره كرد: كمك رساندن در جستجو و ارزيابي ،تشخيص نيازها و تأمين كال ،كاهش ريسك و توزيع يا تحويل كال .دللن هم چنين ممكن است براي توليد كنندگان نيز سودمند باشند به اين صورت كه با خلق و نشر اطلعات مربوط به كال و خلق آگاهي نسبت به محصول ،بر خريد مشتريان اثر گذاشته، اطلعات مربوط به مشتريان را تهيه كرده ،احتمال در معرض ديسك قرار گرفتن را كاهش داده و هزينههاي توزيع در سنجههاي اقتصادي را نيز كاهش ميدهد .در پايان ،ديگر عملكرد مشترك دللن همانا يكپارچگي و بالنس نيازهاي رقابتي توليد كنندگان و مشتريان ميباشد. به بيان ديگر در آينده احتمال دارد جايگاهي براي دللن در تجارت الكترونيك باز شود ،اگر چه آنها ممكن است جز اولينها باشند .بعضي از دللن جديد در حال به وجود آمدن بر اساس مطلب بال هستند.
عدم اجماع /اجماع مجر در جايي كه تغييرات عدم ميانجيگرايانه ساختار زنجيره توزيع خارجي كارخانه و عدم اجماع شامل فعاليتهايي غير وابسته شده به هم در كارخانه ميشود ،همة فعاليتها در زنجيرة ارزش از قبيل طراحي ،توليد ،بازاريابي توزيع و حمايت از مشتري بدون برنامهريزي باقي ميماند .براي اغلب تجارتهاي سنتي زنجيره ارزش مرتبط است با جريان فعاليتهاي فيزيكي از قبيل انتقال مواد خام از ذخاير به كارخانه ،پردازش مواد به كالهاي تمام شده ،انتقال كالهاي تمام شده به زنجيره توزيع و فروش و پس و تحويل به مشتري .به هر حال در بسياري از تجارتهاي امروزي كه حجم اطلعات بسيار زيادي را مبادله ميكنند ،كال نيستند كه به صورت فيزيكي در كارخانه حمل و نقل شوند بلكه اطلعات جابجا ميشوند .براي مثال در بسياري از تجارتهاي توليدي امروزي كالها به صورت فيزيكي از جايي به جاي ديگر حمل نميشوند .اغلب كالها توليد سر همبندي و توزيع شدهاند كه اين فرآيندها از همان سايت با جريان اطلعاتي گرفته شده از دپارتمان ديگر تبعين ميشود .ارزش اصلي همان جريان اطلعاتي است كه بر روي اين كال وجود دارد .به طور مثال در طراحي كالي سر همبندي شده در تحقيق بازار ،در تبليغات و ارتقاء وايون و وستنر مباحثهاي در مورد تجارت الكترونيك داشتهاند كه تأثير بسزايي بر روي بسياري از صنايع با تغيير ارزش جريان اطلعات خواهند گذاشت ،كه مبحث تأثيرگذار در مورد كانال هاي اطلعاتي مرسوم صورت گرفته است در بسياري از صنايع مبادله بين صورت و دسترسي به اطلعات صورت ميگيرد به طور مثال يك 11
كارخانه ممكن است بين دو مقولة نيروي فروش بزرگ به خاطر ارتباط با ژرفاي خواست مشتري ،و يك مقولة تبليغاتي وسيع براي رسيدن به بازار بزرگتر انتخاب و سرمايهگذاري كند .اينترنت مباني اقتصادي بنيادي براي كارخانه توسط فراهم آوردن هر دو مزيت ثروتي ،مالي و دسترسي و همچنين افزايش قدرت مشتري را تغيير داده است .اونس و ورستنر همچنين مباحثهاي در مورد اينكه كارخانهها به صورت غير قابل انكاري نياز روزافزوني به همكُنش ثروت و دسترسي و همچنين چيزي را كه آنها تقابل مينامند به صورت بسيار نزديكي به هم با توجه به عليق مشتري دارند. همانطور كه ما در بخش 4برخي از روشهاي بدست آمده از قبيل ،CRMخصوصيسازي يا الباقي تكنيكهاي بازاريابي براي شناسايي بهتر نوع نيازهاي مشتري مشاهده كرديم .اونس و وستنر در مورد اين تغيير اقتصادي راجع به چسب نگهدارندة تفاوتهاي مختلف كارخانه صحبت ميكنند ،كه كمكم ذوب ميشود و مجدداً اسباب تجزية اركان تجارت را به وجود ميآورند. دان و موي در مورد تعامل تئوري هزينه تا نهايت در مبحث قانون انحلل كارخانهها مباحثه كردهاند. همانطور كه هزينههاي تعامل در بازار به صفر ميرسد ،همچنين اندازة كارخانهها نيز كوچك ميشود اين مسأله به صورت منطقي از تئوري ارائه شده توسط كواس در مورد اولين كارخانهها نشئت گرفته است .كواس كسي بود كه در مورد دليل اينكه چرا كارخانهها براي اولين بار شكل گرفتند براي آنكه تعاملهاي مطمئني در هزينههاي پائينتر عرضه كنند ،كه اين كارخانهها هزينههاي بسيار پائينتري از بازار آزاد داشته و همانطور كه مشهود است كه نظريه كواس از اولين تا آخرين نوع سير روند كارخانهها را ميتواند پيشبيني كند و اگر كواس درست گفته باشد هزينه تعامل در بازار آزاد كاهش پيدا ميكند و هيچ دليلي در تعامل به صورت اوليه باقي نميماند اين مسأله در بسياري از صنايع قابل رويت است بسياري از فعاليتهايي كه شامل حجم اطلعات وسيعي و كمتري هستند از قبيل سر همبندي و توزيع اقلم هم اكنون در بسياري از كارخانهها به صورت فزاينده صورت ميپذيرد به طور مثال در مورد مصرف الكترونيكي و مصرف كنندههايشان از قبيل sonyبدين صورت است كه ممكن است sonyدر ژاپن طراحي شده باشد ولي بسياري از قطعات آن به خاطر ارزش و هزينة نيروي كار ارزانتر در چنين سر همبندي صورت ميگيرد كه اين سر همبندي و توليد قطعات ميبايست با انتقال اطلعات و و دادهها از شركت مادر در ژاپن صورت بپذيرد كه در اينجا ارزش تعامل نشان داده ميشود و با تغييرات هزينهاي تعامل كه توسط تجارت الكترونيك به صورت تمايل بسيار افزايندهاي در حال توسعه و شتابگيري در فعاليتهاي ديگر هستند ميتوان مسائلي از اين دست را مشاهده كرد و به طور مثال در پشتيباني تلفنهاي انگليس بسياري از مراكز تماس تخصصي واقع در مكانهاي ارزان قيمتتر ميباشد كه ميبايست اين قبيل خدمات از مكانهاي ارزان قيمت به مصرف
12
كنندگان و مشتريان در سراسر نقاط انتقال يابند و بيشتر نيازهاي مشكل ارجاع شده در ستاد خانگي را حل كنند. ما بالخص ميتوانيم هزينه طراحي محصول مورد نياز و سفارش اطلعات را از طريق زنجيره ذخيرهاي طراحي يا فروش كه براي تحويل و توليد محصول صورت ميگيرد ،كاهش دهيم .مثلً فورد و کرايسلر و جنرال موتور در صنعت شبكهاي اتومبيل تعاملهاي بسيار نزديكي با هم در بسياري از قطعات اتومبيل و وسايل مشترك دارند كه تنها فناوري و اطلعات تخصصي مبادله نميشود كه اين تعامل شامل همه چيز از قبيل فايلهاي CADبراي خريداري شكلها و فرمتهاي اجزا نيز ميشود. كارخانهها ممكن است مجبور به عدم اجماع شوند كه اين مسأله به خاطر فشارهاي بازار ميباشد .اگر هزينههاي جستجو و فراهم آورندگان به صورت قابل ملحظهاي كاهش پيدا كند و به جاي آنكه به نزديكترين منبع بروند مشتريها ممكن است ارزانترين و يا بهترين فرآهم آورنده در دنيا در بالخص در محصول يا خدمات باشند .به طور مثال در بانكهاي خيابانهاي بزرگ در حال حاضر خدمات زنجيرهاي فراواني شامل حساب جاري ،حساب پسانداز ،حساب چرخشي ،توصيههاي مالي ارائه ميدهند كه در گذشته مشتريها تنها روي يك بانك براي برطرف كردن نيازهاي خود وابستگي ايجاد ميكرد كه در اين مسأله و نبودد فناوري اطلعات سبب ايجاد هزينههاي مختلفي براي مشتري در راستاي جابجايي بين بانكها ميشد كه هم اكنون به خاطر وجود اين تعامل در هر بانكي اين خدمات ميسر گرديده است .اين مسائل سبب ميشد كه مشتري به روي يك بانك مشهور با سابقه تاريخي زياد وابستگي ايجاد كند و در همان زمان بانكها اطلعات قابل توجهاي به مشتريان ارائه ميكردند به خاطر آنكه هيچ رقيبي وجود نداشت و رابطه بين بانك و مشتري رابطه بسيار يكطرفهاي از لحاظ اطلعات و قدرت بود .با اطلعات بيشتر و انتخاب بيشتر محصولت موجود كه در اينترنت مهيا گشت توازن قدرت تغيير پيدا كرد .يك تهديد ممكن براي بانكهاي سنتي آن است كه مشتري وفاداري كمتري خواهد داشت و بهترين فراهم آورنده براي هر محصول را يك فراهم آورنده براي ارزانترين و بهترين خدمت حساب جاري يكي ديگر براي پسانداز و ديگري براي حساب در گردش.
اجماع مجدد اگر چه عدم اجماع در برخي از صنايع رخ داده در بقية موارد بيشتر از عدم اجماع ،اجماع مجدد رخ داده است .به طور مثال به جاي تمركز روي تنها يك فعاليت پيشبيني شده بسياري از بانكها ادغام ميشوند تا نتوانند خدمات بيشتري را با بهرهگيري از سيستمهاي اطلعات براي بدست آوردن آينده اقتصادي بهتر ارائه دهندً .تيمر ًز پيشنهاد كرد كه تمايل به سمت يكپارچه سازي جريان اطلعات و افزودن ارزش به فعاليتهاي اضافه شده وجود دارد او انواع تجارتها را بنا به ادغام عملكردي و 13
درجه ابداعيشان تقسيمبندي كرد .درجه ادغام عملكردي از اجراي تجارت تك عملكردي از قبيل مغازههايي كه تنها بازاريابي اينترنتي دارند با فعاليتهاي ادغامي چند منظوره در زنجيره ارزش گسترش مييابد .درجه نوآوري از جايگزيني براي روشهاي سنتي انجام تجارت الكترونيكي ضروري تا روشهاي بيشتر نوآورانه از قبيل پيشنهاد عملكردهايي كه قبلً در دسترس نبودند ،گسترش مييابد. ترجيحًا منجر شدن به عدم اجماع يا تقسيم فعاليت يا هر دو اينها در آينده تمايل به ادغام فعاليتها را منجر ميشود.
همگرايي ديجيتالي در جائي كه عدم ميانجيگري و عدم اجماع شامل تغييراتي در زنجيره ارزش صنعت ميشود تأثير سوم شامل به هم پيوستن زنجيرههاي ارزش ،صنعتي ميشود .در بخش پيشين ما به برخي از تكنولوژيهاي كليدي استفاده شده در تجارت الكترونيك و آنكه چطور بسياري از تكنولوژيها همگرايي داشتند و اين همگرايي اجازة انتقال اطلعات بين دستگاهها و سيستمهاي مختلف داشت مطالعه كرديم. اين همگرايي تكنولوژيكي در برخي موارد منجر به شكسته شدن حد و مرز صنايع سنتي و همگرايي بين صنايع مشمول اين شكستهشدن ،شد. به طوري كه در گذشته سختافزار و نرمافزار براي تلويزيون اجازه تعامل مشترك اطلعات با سختافزار و نرمافزار كامپيوتر را نميداد ،ولي هم اكنون ممكن شده است كه برنامههاي تلويزيون به روي كامپيوتر مشاهده كرد و همچنين برخي از دستگاههاي تلويزيون اين ميزان قابليت را نيز دارند كه توانايي پردازش داشته باشند كه اين همگرايي سبب شده است كه حد و مرز بين تلويزيون و كامپيوتر مشخص نباشد .و يك جريان مشابه در حيطه زنجيره ارزش ديجيتالي در همة ابعاد چه از طريق مشتري ،چه از طريق صنعت تحميل ميگردد .گريناشتين و خانا دو نوع از همگرايي را مشاهده كردند ،همگرايي در اجزاء و همگرايي در مكملها .همگرايي در اجزاء زماني رخ ميدهد كه كارخانههاي متفاوت محصولت خودشان را با اجزاء مشابه گسترش ميدهند به طور مثال تلويزيوني كه از اجزاء مشابهي كه در كامپيوتر است بهره ميبرد ،و كامپيوتري كه از اجزاي مشابهي كه در تلويزيون است بهره ميبرد .به زودي محصولتي كه بيشتر و بيشتري را سهيم ميشوند ،قابل تعويض خواهند شد .همگرايي در مكملها زماني رخ ميدهد كه كار توليدي در تركيب بهتر از تجزيه و تكي سازي جواب ميدهد .به طور مثال يك دستگاه تلويزيون كه اجازه ميدهد اطلعات به صورت سريع به كامپيوتر دانلُود شود انواع مختلفي از همگرايي تأثيرات مختلف اقتصادي بسياري دارند و تنوع آنها از زنجيرة ارزش ديجيتالي مفاد محتوايي توليد كننده به مصرف كننده منتقل ميشود .براي همگرايي ما ميتوانيم اين مفاد را به سه بخش تقسيم كنيم .مفاد توليد ،توزيع و مفاد بازيافت. 14
توليد محتوا كارخانههاي معمولي در بخش زنجيره ارزش از قبيل استوديوهاي فيلمساز مثل ديزني ،گردآورندگان اخبار از قبيل رويتر و شبكههاي تلويزيوني از قبيل BBCشامل يك اين چنين ويژگيهايي هستند. همگرايي در توليد تا آنجايي كه نويسنده مطلع است بسيار مكمل كننده ميباشد .در سالهاي اخير مشاهده شده است كه اين همگرايي و تشريك مسائل در بسياري از شبكههاي تلويزيون ،فيلم ،موسيقي، اخبار ،اطلعات ،بازيها ،تجارت و نرم افزارهاي تحصيلي از قبيل timwarnerدر آمريكا ،پيرسن در انگليس ،نوزكورپوريشن در استراليا و برتلزمن در آلمان وجود داشته است .اين تشريك مساعي مزاياي مشهودي براي كنترل كردن همة انواع مختلف مفاد درون اين گروهها بالخص زماني كه مفاد ديجيتالي ميشود دارد و از آنجايي كه آنها ممكن است توزيع مشابه تصويري داشته باشند و ممكن است مشتريهاي يكساني را خدمت رساني كنند استفاده از ساختهها و فراهم آوردههاي يكديگر را ميپسندند گر چه برخي از مطالعات انجام شده نشان ميدهد كه مردمي كه با اينترنت كار ميكنند به صورت كلي زماني كه تخصيص به تماشاي تلويزيون ميدهند را به صورت بهينهتر و كاراتر بهره ميگيرند ولي همچنان بهرهگيري مشترك چند رسانه از يك محصول و تبادل اين برنامهها به هم كمك شاياني به اين نوع صنايع كرده است و ترجيحًا مردم تنوع بيشتري از محتويات و مفاد را ميبينند.
توزيع: علوه بر زنجيره ارزشي در مرحله توزيع همگرايي به صورت عمده زير عنوان ميشود .كمپانيهاي معمولي كه در اينجا شامل كمپانيهاي تلفن BTو كمپانيهاي كابل مثل
NYNEXاز اين دو توزيع
بهره ميگيرند .در اينجا نيز تعداد بيشماري از اين نوع مشاهده ميشود كه در شبكههاي كابلي، ماهوارهاي ،تلويزيوني ،الكتريكي و تجارتهاي مرتبط با تلويزيون همانطور كه آنها در جستجوي آن هستند كه شبكههاي خود را گسترش بدهند تا بتوانند ترافيك رو به رشد در مناطق مختلف اطلعاتي خود را منتقل كنند كه البته اين نوع ترافيك تنها منحصر به اطلعات نميشود بلكه سرگرميها و محتواي تحصيلي براي مصرف كنندهها نيز شامل اين مقوله ميشود به طور مثال در انگليس چند فراهم آورندة سيمي از قبيل تلوست و كمپانيهاي سيمي از قبيل BTدر حال حاضر دسترسي به اينترنت را فراهم ميكنند كه در حال رقابت با ISPهايي هستند از قبيل AOLو فري سلو .در راستاي توسعه تكنولوژي جديد توسط نورتك و نرمافزارهاي يكپارچه شدهاي اينك كه براي مصرف كنندهها تكنولوژي دسترسي به اينترنت با سرعت بسيار بال را بر روي خطوط قوي فراهم آوردهاند، كمپانيهاي الكتريكي نيز ميتوانند به آنها ملحق شوند .سيستمي كه سيگنالهاي دادهاي را از الكتريكي
15
جدا ميكنند نيز طراحي شدهاند تا بتوانند ترافيك اطلعاتي در يك مگا پيكسل را تقريباً 10برابر سريعتر از خطوط سرويسهاي ادغام شدة شبكة ديجيتالي انتقال دهند .ولي اين نوع تكنولوژي شامل صدا و تصوير نميشود .مشتريان براي دريافت اين نوع سرويس پر سرعت احتياج به نصب يك جعبه كوچك نزديك الكتريك سنج دارند تا بتوانند اطلعات را بفرستند و دريافت كنند كه اين سختافزار هزينهاي در حدود 300دلر كه به همان اندازة يك كارت ISDNميشود دارند ،كه در اين صورت هزينههاي خدماتي بر دوش كاربران مجزا ميباشد.
بازيافت محتوا و پردازش در آخر زنجيرة مشتري همگرايي هم در زير عنوانها و هم در مكملها مشاهده ميشود به طور مثال هم اكنون ممكن است كه شما به اينترنت دسترسي داشته باشيد با استفاده از سختافزارهاي متنوعي از قبيل تلويزيون ،كامپيوتر PDA ،ها و تلفنهاي موبايل .اين مسأله شبيهسازيهاي بسياري در صنايع مختلف صنعت در بين كارخانهها ديده ميشود .كارخانههايي از قبيل IBMو مايكروسافت و توليد كنندههاي الكترونيكي از قبيل sonyو ماتسوشيتا از اين نوع همگراييها به صورت قابل توجهاي بهره ميگيرند به طور مثال Appleو sonyروي يك كار مشترك براي توسعة تلويزيونهايي كه بتوانند به اينترنت وصل شوند ،كار كردهاند .كه هم زمان دستگاههاي متنوع زيادي در صنعت اطلعات و دادهها كه از اين نوع تكنولوژي بهره ميگيرند از قبيل كامپيوترها و موبايلهايي كه بين اين دو كمپاني رد و بدل ميشوند از همين تكنولوژي مذكور بهره ميگيرند .محصولت مكمل كنندة جديدي نيز مانند دوربينهاي ديجيتال كه ميتوانند تصاوير را روي كانپيوتر ذخيره كنند و يا آنكه تصوير را روي دستگاه تلويزيون نمايش دهند وجود دارد. همانطور كه در كتاب ًتقارب تكنولوژيكيً اين ايده مطرح شده است كه از مديريت روابط مشتري اين نتيجه بدست ميآيد كه حد و مرزهاي صنايع در آينده توسط روابط مشتري ديكته ميشود .به طور مثال بسياري از بانكها منافعي در رسانههاي گروهي ،ارتباطات تلفني و مسافرت در زماني كه بسياري از كمپانيهاي توليد كننده از قبيل جنرال موتور پيشنهاد سرويسهاي مالي ميدهند دارند .همانطور كه در بخش 4مشاهده شد ،تجارت الكترونيك ميتواند با مديريت روابط مشتري ( )CRMادغام شود. براي آنكه رقابت در صنايع همگرا شونده را تجزيه و تحليل كنيم ضروري است كه توجه كنيم نه تنها نيروهاي رقابتي درون يك صنعت بلكه همچنين نيروهايي از صنايع وابسته نيز اين نوع همگرايي را بدان صنعت خاص تحميل ميكنند .دالينگ ( )1998پيشنهاد ميكند كه اين مسأله ميتواند انجام شود با توجه به روابط متقابلي كه پديد آمده از نيازهاي مشتري در اطراف صنايع متقارب است.
16
همانطور كه در بال نشان داده شده است تأثير تجارت الكترونيك بر روي صنايع معكوس شده و بسته به چند فاكتور است .به هر حال يك جمله عمومي ميتوان گفت كه تأثير رقابتي سريع سبب ميشود كه كارخانهها مواجه با تعداد فزاينده و رقباي متنوع بزرگتري باشند كه همانطور كه اين رقبا به تازگي وارد بازار ميشوند ،سبب ميشوند كه توليد كنندههاي پيشكسوتتر را به سمت اين نوع همگراييها و تقارب بكشانند .يك تغيير عمدة ديگر به عنوان نتيجة تكنولوژيهاي همگرا اين است كه دامنة رقابت نيز تغيير پيدا كرده است در گذشته رقابت نيز بين دو كارخانه بين زنجيرة ارزش بود به طور مثال در ارتباط مشتريها به شبكه تلفن .رقابت فزاينده بين بخشهاي متفاوت زنجيرة ارزش است به طور مثال در محتوا و تحويل سرويسهاي اطلعاتي و بين زنجيرههاي ارزش به طور مثال فيما بين كمپانيهاي تلويزيون كابلي اين قضيه نياز دارد كه كارخانهها نگاه جانبي به صورت موازي به زنجيرههاي ارزشي و در عين حال به همراه زنجيرههاي ارزش سنتي داشته باشند .به جاي تعريف هدف تجارت با واژگان توليدات يا موقعيت در زنجيرة ارزشي ،سؤال مطرح شده در آينده ممكن است اين باشد كه چه عملياتي كارخانه انجام ميدهد كه به مشتريها خدمات مطلوبتري برساند يا آنكه چه هستة كامل و چند منظورهاي كارخانه دارا ميباشد كه سبب ميشود خدمات پس از فروش و خدمات جامع و كاملتري را كارخانه ارائه دهد .اگر اين نوع تمايل به جاي زنجيرة ارزش خطي گسترش پيدا كند ما شاهد آن خواهيم بود كه در بيشتر صنايع آينده زنجيرههاي ارزشي متصل شده و چند منظوره يا اينكه كارخانهها پيشنهاد محتواي متنوع و چند منظورهاي را ارائه دهند ،شوند. ميتوان به صورت واضح و روشنتر در مثالي اين منظور را بررسي كرد. مثلً شركت sonyدستگاه تلويزيون خود را به همراه بسياري از مشتقات آن از قبيل كامپيوترها دستگاههاي صوتي تصويري ،دوربين ،پرينتر و غيره از مشتقات آن به يكباره ارائه ميدهد كه بهرهگيري از هر كدام از آنها توجه مشتري را به سمت استفاده از دستگاههاي ديگر اين شركت سوق ميدهد كه اين به معناي چند منظوره بودن كارايي اين شركت ميباشد. اينترنت ميتواند تهديدي براي جايگزيني شبكههاي تلفن عمومي سنتي باشد ما در بخش 2ديديم كه چطور پروتكلهاي اينترنتي اجازه ميدادند كه بستههاي ديجيتال بين كامپيوترها در يك شبكه انتقال پيدا كنند و چطور اطلعات ميتوانستند به صورت فاكس ،متن و از اين قبيل بشوند كه اين مسأله خطر بزرگي را به شبكههاي تلفني تحميل ميكرد .برخي از كمپانيها از قبيل نورتك نتورك و Communication ADCدارند شروع ميكنند كه شبكههاي تلفن IPارائه دهند كه اين نوع شبكهها قادرند اطلعات رسانايي با صداي بلند و سرعت بال در مسافتهاي طولني منتقل كنند. VOIPتلفني به سادگي توسعه و بسطي است كه اجازه ميدهد شبكههاي IPبه صورت بدون نقص با PSPNادغام شوند .اين قضيه با استفاده از دستگاهي فيما بين شبكه IPو خطوط تلفن خارجي 17
كه سيگنالهاي صوت را فشرده ميكند و بعد از فشردهسازي آنها در بستههايي با همديگر و با بهرهگيري از اطلعات سريع جمع ميكند به دست آمده است .اگر چه مسائل به صورت سريعي در حال تغيير هستند ولي مزيت آن اين است كه هزينه بسيار كمي را در مسافتهاي طولني دارند .در حال حاضر تلفنهاي راه دور نسبتاً در مقايسه با تلفنهاي محلي گران هستند ه در آمريكا مجاني و در اروپا بسيار ارزانتر ه از آنجايي كه دسترسي به اينترنت با نرخ محلي است .استفاده از VOIPآن نيز با همان نرخ محلي محاسبه ميشود .در عين حال كه شما را به سر تا سر دنيا متصل ميكند بسيار مقرون به صرفه ميشود چرا كه همانند آن ميماند كه شما به همسايه بغل دستي خود زنگ زده باشيد.
دو هدف مختلف آينده: مشخص نيست كه اين سير تحول به كجا ميرود بسته به دو نيروي مختلفي است كه در بال متذكر شده است كه ما تعامل و توسعه اين دو بند را مورد بررسي قرار داديم .ما چند راه سناريو توسعه را براي تجارت بر مبناي الكترونيك و تعامل آن بر روي اين نيروها در بخش 7مورد آزمايش قرار داديم .در ضمن اينجا دو هدف متفاوت از آينده توسط جان اسكالي CEO ،پيشين كامپيوترهاي Appleو كاليس استادهاي مدرسه تجاري هاروارد.
.
اگر چه بحث بال به روي صنايع رسانهاي سنتي تمركز داشت در بلند مدت فعاليتهاي مشابهي در موضاعات مختلف به وجود آمده است از قبيل سرويسهاي مالي خريد و تبليغ و هر چيزي كه در حال حاضر از طريق كانالهاي ديگري انجام ميشود و ميتواند توسط رسانهي ديجيتالي صورت پذيرد.
تأثير بر روي صنايع جهاني: همانطور كه در بخش 3نشان داده شد تفاوتهاي عمدهاي بين كشورها هم در نفوذ اينترنت و هم حد استفاده از آن وجود دارد .از اين رو در تأثير تجارت الكترونيكي يحتملً به صورت قابل توجهاي در سر تا سر دنيا متفاوت است .يك قالب كاري كه براي امتحان تفاوتهاي بينالمللي مورد استفاده قرار گيرد را توسط كلتمن ميبينيم ،كسي كه ايدة تعامل هزينهها را با قالب كاري پاسخگوي يكپارچه عمومي پر اهالت و دوز ( )1987و بارتلت و قشقال ادغام كرد را پيشنهاد داد .از اين رو كاهش هزينه تعامل بعد ديگري است كه به اضافة قيمت ميبايست مد نظر قرار گيرد .به طور مثال اگر چه كاهشها در هزينههاي تعاملي ممكن است از فشارهاي قوي در صنعت بانك فزوني گيرد ولي اين مسأله نياز دارد كه در مقابل فشارهاي قوي براي مسؤليت پذيري محلي به تعادل برسند در صنعت ابزار ITفشارهاي مشابهي منتج از كاهش هزينههاي تعاملي به وجود آمد ،ولي اينها احتياج دارند كه
18
در مقابل فشارهاي قوي كه براي يكپارچه سازي بينالمللي در راستاي بدست آوردن مقياس اقتصادي هستند ،به توازن برسند. كلتمن پيشنهاد ميكند كه به خاطر تصميمگيري تأثير تجارت الكترونيك روي صنايع بينالمللي تأثير هر كدام از اين فشارها براي تغيير نيازها ميبايست در هر مرحلة زنجيرة ارزشي موارد آزمون و امتحان قرار گيرد تا آنكه نقاط فشار شناسايي شوند .از اينرو در بانكداري فشار براي كاهش هزينههاي تعاملي و پاسخگوييهاي محلي متوقع هستند كه منتج به تغييرات اساسي بارزي در توزيع و بازاريابي شوند. در صنعت ابزار ITدر مقابل فشار ناشي از كاهشهاي هزينه تعاملي و ادغام جهاني متوقع است كه منجر به تغييراتي در مرزهاي بخشهاي لجستيك زنجيره ارزش صنعت شود .تأثيرات متقابل نقاط حساس براي موسيقي و ماهيگيري شكل نشان داده شده است.
فاكتورهاي غير اقتصادي بحثمان تا به حال بر روي تأثيرات نيروهاي اقتصادي بروي صنايع به طوري كه تجارت الكترونيكي معرفي شد تمركز داشت بهرحال ممكن است نيروهاي غير اقتصادي ديگران در كار بويژه صنعت يا بازار باشند كه ممكن است نيروهاي تأثير گذار بر روي خروجي باشد .بالخص 4نيروي ديگر احتياج است كه مورد توجه قرار گيرند .تواناييهاي سازماني ،روابط مشتري ،فاكتورهاي مؤسسي و سياست عمومي.
قابليتهاي سازماني: همانطور كه در بال بحث شد ميانجيگري انجام شده چندين عملكرد را انجام ميدهند برخي از آنها ممكن است كه به سختي صورت بگيرند .اگر چه كه ممكن است منجر به هزينههاي كمتر شوند ولي برخي كارخانهها ممكن نيست كه بخواهند حالت موجود صنعت خود را بخاطر كمبود منابع و مهارتهايي كه بايد به خاطر غلبه بر اين ميانجيگريهاي موجود مزاياي آن لين بودن رو به رشدي را دارا هستند به طور مثال اينگرم ماکرو يك ميانجيگري موجود در زنجيرة فرآوردههاي PCبراي استانداردهاي تجارت الكترونيك صنعت توسط توافق نامه اعضاي اين گروه به وجود آورده است.
روابط مشتري و تأمين كننده: 19
فاكتور ديگري كه اغلب توسط كارخانهها تهديد تجارت الكترونيكي مد نظر است،آن است كه حتي اگر دليل اقتصادي مبني بر تغيير از يك فراهم آورنده به فراهم آورندة ديگر وجود داشته باشد مشتريها ممكن نيست كه بدين دليل اقتصادي تن درهند .اولً به خاطر مرگ كاذب (سبات) .ثانياً چرا كه آنها ممكن است روابط طولني مدت با فراهم آورنده را ارزش گذاري كنند ،اين نكتهاي بود كه توسط كلمنس در كتاب(( حركت به سوي هيپنوتيز مياني)) مورد اشاره و نقد و بررسي قرار گرفته بود .آنها بر روي اين قضيه بحث ميكنند كه هزينههاي مشاركت افزايش پيدا كرده و همچنين ريسك رفتار فرصتي افزوده شده كارخانهها را به سوي همكاري فزاينده با تأمين كنندههاي مورد اعتماد و مشتريها هدايت ميكنند .اين مسأله بالخص موضوعي است كه كارخانهها ميبايست توافقهاي بلند مدت با فراهم آورنده و همچنين تحقيق و تفحصهاي وسيعي در اين راستا براي انجام اين نوع مشاركت انجام دهند تا بهترين نوع شراكت در اين زمينه تحقق بخشد در اين راستا سيستمهايي از قبيل سيستم JITو كمك و استفاده از اطلعات بسيار سودمند ميباشد .كارخانهها ميتوانند همچنين از تجارت الكترونيك براي بهبود روابط مشتريهاي موجود و بيشتر از آن و شكلدهي مجدد صنعت خود استفاده كنند ،كه اين موضوع ميتواند نقش تعيين كننده داشته باشد .به طور مثال در جايي كه كارخانهها بازاريابي روابط مشتري ( )CRMتقبل ميكنند و اطلعات مشتري و پايگاه داده را براي بهبود سرويس به مشتريهاي در حال حاضر به كار ميزنند .همانطور كه در بخش 4مورد بحث قرار گرفت ميبايست عوامل لزم مورد توجه قرار گيرد .يك مثال ،انتشار مكگراهيل عظيم بود كه نياز به ادغام چندين منتشر در اين گروه داشت هر كدام از آنها موضوعات مختلف و مشتريان مختلفي را پوشش ميدادند. آنها اين مشكل را با وجود آوردن معماري طراحي صفحات وب و اتصال آن به سيستم جستجوگر JAVAبراي توليد محصول برتر و انبار دادههاي كمپاني را رفع كردند .كه در اين راستا نظر ادغامي مشتري نيز لحاظ گرديد .اين سيستم در حال حاضر شامل كاربرهاي جديدي از قبيل DOWNLOD الكترونيكي از كتابها براي آكادميها ميشود.
مؤسسه گرايي: برخي بخشها ممكن است همچنين از جهات مختلفي توسط تجارت الكترونيك تأثير پذيرفته باشند به طوري كه فاكتورهاي مؤسسه گرايي مهمي مطرح شده باشد .به طوري كه سرزنيک توضيح ميدهد كه مؤسسه گرايي به عنوان يك فرايند در سازماني كه با ارزشي فراتر از نيازهاي تكنيكي در دسترس كار ميكنند به طور مثال مثلً در جايي كه كاربردهاي اجتماعي دارد و به صورت خالص تجاري نيستند به طور مثال در مكانهاي تحصيلي و الباقي سرويسهاي عمومي اين نوع ارزش وجود ندارد 20
در اين سازمانها تعقيب اهداف اقتصادي معمولً به همراه اهداف غير اقتصادي هستند كه فعاليت بدون در نظر گرفتن محتواي اجتماعي فهميده نميشوند .از اين رو اگر چه ممكن است كه مسائل اقتصادي نيز موجود باشند ،چطور ممكن ميشود كه اين نوع مؤسسات عمومي به ضرر و زيان منافع اقتصادي تن درهند كه البته اين نوع پذيرش در راستاي ضرر و زيان اقتصادي به خاطر آن است كه بقاي آن مؤسسه را محقق سازد و به طور مثال در دنياي هنر بدين صورت است كه به صورت طبيعي اهداف سود مالي نميباشند. سؤالي كه نياز است مورد توجه قرار گيرد آن است كه چطور محيط مؤسساتي كه مسائل اقتصادي را به صورت كلي مد نظر ندارند ميبايست مورد ارزيابي و سنجش قرار گيرند .برت با توجه به مشاهداتش نظر ميدهد كه ميانجيگري موجود در اين مؤسسات ميبايست توسط گروهي به نام گروه سوم مورد بررسي قرار گيرد .گروه سوم ميتواند ارزش روابط را در جايي كه دو گروه براي يك چيز مشترك هستند يا جايي كه دو گروه نيازهاي در تضاد دارند را تخمين بزنند .يك مثال كلسيك در ميانجيگري دواير ديپلماتيك در جايي كه دو گروه متخاصم نميخواهند به صورت مستقيم با يكديگر ارتباط برقرار كنند وجود دارد كه احتياج به گروه ميانجيگرايانة سوم است كه رفع اختلف كنند .يك مثال در تجارت الكترونيك در جايي باشد كه يك مشتري يا فروشنده در مورد اعتمادپذيري گروه ديگر در معاملة الكترونيكي مشكوك است و نميداند كه آيا فروشنده يا خريدار به صورت حقيقي موجود ميباشد يا خير در اين صورت نياز به يك گروه سوم ميانجيگرايانه ميباشد كه حقيقت وجود مشتري يا فروشنده را تضمين كند .سازمانهايي كه يك سرويس معادل را بر روي اينترنت انجام ميدهند، وري ساين و اي اسكرو ميباشند.
بافت سياست عمومي: تغييرات صنايع كه به وضوح صورت ميپذيرند خط مش سايتگذاري عمومي را خيلي راحتتر مشخص ميكنند كه البته با مسائلي از اين دست در بخش 10و با جزئيات بيشتر اشاره خواهيم كرد. سياست دولت ممكن است عليه برخي از نيروهاي اقتصادي كه جلوتر اشاره شد قرار بگيرند به طور مثال اگر چه نيروهاي اقتصادي ممكن است عدم اجماع اقتصادي يا اجماع اقتصادي را به سود منافع خويش ببينند ولي حكومتها ممكن است پا درمياني كنند تا از اين دست اتفاقات جلوگيري كنند. تغييرات همچنين سؤالهاي مهمي را براي سياستگذاران عمومي به وجود ميآورند به طور مثال آيا كمپانيهاي بزرگ از قبيل تلکو كه در حال حاضر در موقعيت بازاري بسيار قوي در بازار دارند و در صنعت خود حرف اول را ميزنند آيا ميبايست به آنها اجازه داد در فراهمآوري ISPو خدمات سرگرمكننده نيز وارد شوند و اگر اين چنين شود چه كسي آنها را كنترل خواهد نمود ،ثانياً آيا بايد 21
استانداردهاي خاصي به تكنولوژي كه براي گسترش تجارت الكترونيك جهاني ضروري است تعلق گيرند و اگر اين چنين چه چيزي جايزة مناسبي براي شركتهاي نوآور خواهد بود (بخش پاياني بالخص مشابه فعاليتهاي اخير انجام شده توسط دولت آمريكا بر عليه مايكروسافت ميباشد) جمع بندي بر مبناي تجزيه و تحليل شكل گرفته در بخش قبلي اين بخش نشان داد كه چطور تجارت الكترونيك در ساختار بسياري از صنايع با تغيير دادن بنيانهاي اقتصادي آنها تغيير ايجاد كرده است. اين مسأله ممكن است در يك تغيير سريع قدرت ميان بازيگران متفاوت در يك صنعت يا به صورت مشهودتر در شكل گيري مجدد ساختار صنايع ،منعكس گردد .تأثيرات اساسي ميتواند به صوررت دو يا سه سري خلصه شود. ه عدم ميانجيگري /ميانجيگري مجدد ه عدم ادغام /ادغام ه همگرايي ديجيتالي اين مناسبات اصلي تغيير در ساختار صنايع ،تغييرات در ساختارهاي هزينهاي هستند اگر چه فشارهاي مؤسسهاي ،فرهنگ ملل و سياست عمومي نياز دارند كه مورد توجه قرار بگيرند.
22