27
چشم انداز دولت فرهنگي مير حسين موسوي
روز ت ا انتخابات
گفتوگو با محمدمهدي حيدريان
سميهعليپور محمدمهدی حیدریان در مقام دبیرکمیته فرهنگی و هنری مهندس میرحسین موسوی در دهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری آگاهترین فرد نسبت به سیاستهای فرهنگی و هنری مهندس در دولت آتی است. حیدریان که بهدلیل برعهده داشتن مسئولیتهای مختلف در عرصه فرهنگ و هنر نسبت به جریان های مختلف اين عرصه تصوير روشني دارد ،چشم انداز امیدوارکننده اي از وضعیت فرهنگ و هنر ایران در صورت ریاستجمهوری
50تومان
يكشنبه | 27اردیبهشت 17 | 1388می 22|2009جمادی االول | 1430شماره 4|891صفحه|چاپ دوم |
خبر آخر
ابهامدرحمایت جامعهمدرسینازاحمدینژاد
جامعهمدرسینحوزهعلمیه قم ظهر شنبه ،در اطالعیهای بسیار کوتاه با امضای «محمد یزدی؛ رئیس شورایعالی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم» حمایت خود از احمدینژاد را در انتخابات این دوره ریاستجمهوری اعالم کرد.نوع اعالم موضع اين تشكل سياسي باعثايجادبرخيابهاماتشدهاست.بنابهاخبارغيررسميمنتشر شده ،اقدام رئيس اين تشكل در حمايت از محمود احمدينژاد برخالف اساسنامه داخلي مجمع مدرسين بوده است .بر اساس اساسنامه هر مصوبه اين تشكل بايد به تاييد دوسوم اعضا برسد. ينژاد در چند جلسه گذشته اين تشكل سياسي ،حاميان احمد نتوانستهاند حد نصاب را كسب كنند.در آخرين جلسه جامعه مدرسين نيز كه چهرههاي مقيم تهران اين تشكل از جمله احمد جنتي وخزعلي نيز براي حمايت از احمدينژاد به قم سفر كرده بودند .اين گزارش ميافزايد با حضور كمسابقه اين چهرهها نيز احمدينژاد نتوانست حد نصاب را به دست بياورد و تنها 15عضو به وي راي اعتماد دادند .بخشي از اين افراد نيز به صورت مشروط و در صورت حضور احمدينژاد در جلسه جامعه مدرسين وپاسخ به برخي شبهات به وي راي داده بودند .اين اقدام رئيس جامعه مدرسينبانارضايتيبسياريازاعضامواجهشدهاست.
مهندسموسویارائهمیکند.تاکیدحیدریانب رنقشدولتدرجایگاهپشتیبان هنرمند و هنرمند در جایگاه ارتقادهنده ظرفیت افراد در جامعه است .او معتقد است میتوان به فرهنگ غیردولتی در دوره مهندس موسوی باتوجه به پیشینه فعالیتهای او امیدوار بود و برای روشنفکران و فرهیختگان جایگاهی ویژه قائل شد .حیدریان در گفتگو با اندیشهنو از برنامههای فرهنگی و هنری مهندس ادامه در صفحه4 موسوی سخن میگوید. w w w . g h a l a m n e w s . i r
هیچكس را شهرونددرجه دو نمي دانم
يادداشت
انتظار از مردان فرهنگي موسوي بابكغفوريآذر
اعالم مواضعميرحسينموسوي
درموردحقوقشهرونديدرجمعاعضايشوراهاياستاني
سرمقاله
مراقب«تلههايحريف»باشيم در حال و هواي صفبندي «آكل و ماكول» در عرصه انتخابات دوره دهم رياستجمهوري كه هماكنون ميان جبهه «دفاع از وضع موجود و تالش براياستمراردولتنهم»وجبهه«نقد وضع موجود و كوشش براي اصالح روند اداره كشور» در جريان است، احمد پورنجاتي به گمانم هر حرف و حديثي كه اين مرزبندي را خدش هدار كند يا جبههاي فرعي بگشايد -با هر انگيزه و خاستگاهي -دربست به سود متوليان وضع نابسامان كنوني خواهد بود و نتيجهاي جز پريشاني و دلزدگي افكارعمومي بهويژه در ميان هواداران اصالحات نخواهد داشت. از طيفهاي دروني جبهه اصالحات انتظار ميرود به اتكاي «اصل عقالنيت» و با بهرهگيري از تجربههاي گذشته ،در روند فعاليتهاي انتخاباتي «هدف اصلي و مورد اتفاق» ،يعني تغيير الگوي نامطلوب مديريت اجرايي كشور و اصالح نابسامانيهاي عميق دوره دولت نهم را تحتالشعاع هيچ مسئلهاي قرار ندهند .هر چند «پراگماتيسم» چيز بدي نيست و چهبسا در مواردي تنها راه خالصي از مخمصه براي رسيدن به مقصود باشد اما به بهانه «عملگرايي » و به وسوسه وصال معشوق ،هرگز نبايد معيارهاي اخالقي سياستورزي اصالحطلبانه ناديده گرفته شود و حقيقت به حاشيه رود .جبهه اصالحات پس از ماهها تبوتاب دروني براي انتخاب يك راهبرد انتخاباتي سرانجام از سر «تقدير» يا «تدبير» با دو كانديداي شاخص در عرصه رقابتهاي انتخاباتي حضور يافته است .هر تحليل و تفسيري كه پيرامون اين «الگوي بالفعل» بشود از نظر اين قلم مهمترين شاخصهاش تمكين عقالني در برابر يك واقعيت گريزناپذير است :دامنه اصالحات به ويژه پس از انصراف آقاي خاتمي فراتر از محدوده ظرفيت هر يك از دو كانديدايعنيآقايانمهندسموسويوكروبياست.بهگمانماينزاويه ديدراهمهردوكانديداوهمشخصيتهايسرشناسهمراهوهمكار آنها دستكم در برخي اظهارات و نوشتههايشان پذيرفتهاند .مضمون اين رويكرد عقالني در حضور «دوكانديدايي» جبهه اصالحات اين بود :هر يك از اين دو كانديدا واجد پايگاهاجتماعي خاص خود هستند و نيازي به انصراف يكي به نفع ديگري نيست و بنابراين موضوع رقابت درونجبههيي اين دو كانديدا عمال منتفي خواهد بود .قرار بود حضور «دوكانديدايي» جبهه اصالحات زمينه اميدواري و جلب هرچه بيشتر مشاركت هواداران تغيير وضع موجود را فراهم آورد .اعتقاد بر اين بود و البته هست كه اسطرالب رمزشكن پيروزي اصالحطلبان در انتخابات ،چيزي جز مشاركت حداكثري مردم نيست.آيا «پروژه حضور دوكانديدايي» اصالحطلبان در انتخابات در مهمترين «هدف مرحلهيي»اش يعني «همافزايي» در سبد راي «جبهه تغيير وضع موجود»باموفقيتدرحالاجراست؟اگرنبودپارهييكجسليقگيها، شتابزدگيها ،نيش و كنايهها و گاه «خردهحسابهاي شخصي» كه متاسفانه و به ويژه در برخي اظهارنظرها و نوشتههاي هواداران و مشاوران يكي از دو كانديدا ،مث ًال در حاشيه روز ثبتنام يا به بهانه اعالم حمايتيكشخصيتفرهنگيدرروزنامهاعتمادمليشاهدبوديم،با خرسندينسبيسخنازموفقيتميگفتيم.اماگوييدرعرصهرقابت سياسي«،وسوسهپيروزيودغدغهشكست»هردودستاندركارندو در اين ميان آنچه فدا ميشود اصل موضوع است.اين قلم به عنوان يك شهروند ،يك مخاطب و يك عالقهمند كوچك به مشي اصالحطلبي به خود حق ميدهم از مباشران و مشاوران و موافقان اين شيوه «حريفنواز»بهشدتانتقادكنم. چه ضرورتي دارد به هر مناسبت و بيمناسبت ،فارغ از قاعده التزام به تصميم و عقل جمعي ،به جاي پرداختن به نقد وضع موجود و بيان ويژگيها و تواناييهاي كانديداي مورد نظر خود ،در تخريب و تحقير ديگر كانديداي اصالحطلب ،توصيف غيراخالقي از شخصيت و كارنامه او و گزافهگويي در مورد كانديداي مورد نظر خود ،در واقع هم آب به آسياب حريف بريزيم و هم موجب اتالف انرژي درون جبهه اصالحات شويم؟!روزنامه اعتماد ملي به ويژه در روزهاي اخير نمونههاي حيرتانگيز و غيرموجهي از اين رويكرد را ارائه داد كه برخالف انتظار ،و مغاير با مشي عقالني و حتي عملگرايانه مشاوران آقاي كروبي و سردبير محترم روزنامه بود.اگر اين روند ادامه يابد ،اگر قبح و نادرستي آن به مسامحه و بياعتنايي ناديده گرفته شود و اگر به گونهاي چالش متقابل ميان هواداران دو كانديداي اصالحطلب، فضاي تبليغات انتخابات اين جبهه مظلوم را تحتتاثير قرار دهد، آنگاه بايد به طراحان و مجريان اين پروژه مشكوك ،دست مريزاد گفت .اين قلم با آنكه رويكرد روزنامه اعتماد ملي را به ويژه در قضيه انعكاس و تفسير و تحليل اعالم موضع انتخاباتي آقاي دكتر سروش يداند نميپسندد و در مواردي آن را مصداق «پراگماتيسمبازاري» م كه تنهاو تنهابه«فايده شخصي»ميانديشدوآقايمهندس موسوي يداندوباهمانرويكردپراگماتيستي،او راازآننسبتهايناروامبرام رابرايرسيدنبههدفتغييروضعموجودمناسبتترميشناسد،امااز اينكه آقاي دكتر جالييپور در موضع دفاع از شخصيت آقاي مهندس موسوي و پاسخگويي به آقاي سروش و نيز نقد شيوه دستاندركاران روزنامه اعتمادملي ناگزير از نوعي «مقابله به مثل» -هرچند مستدل و متين -ميشود (اظهارات ايشان در روزنامه انديشهنو) احساس خوشاينديندارد. آيا عقالنيت اصالحطلبانه براي جلوگيري از تكرار اين موارد چارهانديشيخواهدكرد؟ مراقبتلههايحريفباشيم.
بيانيهموسويدرموردحقوق اقوامايراني
بيعدالتياقتصاديراازبينميبريم انديشه نو :میرحسین موسوی عصر روز گذشته با انتشار بيانيه اي مواضع صريح خود در باره حقوق اقوام ایرانیرااعالمكرد.متنكاملاينبيانيهبهاينشرحاست: ايران ،سرزميني بزرگ با تنوع اقليمي و اقوام گوناگون ميباشد.كشوريكهدرعينتنوعورنگارنگيازپيوستگيو يكپارچگيبرخورداراست.فرهنگوتمدنايرانيواسالمی محصولتعاملهمهايرانياناستوبويژهسهماقوامايراني با تمام گوناگوني هايشان در اين فرهنگسازي انكارناپذير است .بهرغم همزيستي مسالمتآميز و تاريخي ايرانيان و وجود همبستگي اجتماعي متأسفانه در بخشهايي از كشوركهمحلاستقراراقواماستبامشكالتخاصيروبرو هستيم.از دير باز اكثر مناطق دور دست و مرزي كشور بهرغم برخورداري از منابع طبيعي سرشار و موقعيت ويژه جغرافيايي و بهرهمندي از نعمت مرزهاي آبي و خاكي ،در رتبههاي پايين توسعه و در معرض شكافهاي اقتصادي و اجتماعي و محروميتها و محدوديتها قرار داشتهاند .با وجودتماميآرمانهايعدالتخواهانهانقالباسالمياين شكافها و تاخير در توسعه اقتصادی و اجتماعی مناطق مرزی ،این مناطق هنوز نتوانسته است در شان جمهوری اسالمیایرانتوسعهیابند.مطالباتاقوامايرانيازمطالبات تاريخي مردم ايران يعني استقالل ،آزادي ،برابري و پيشرفت در پرتو اسالم و معنويت جدا نيست .ولي آنها عالوه بر عقبماندگيهاي اقتصادي و توسعهاي ،از برخی نابرابريهانيزرنجميبرند.اينخواستههاراميتوانبهطور خالصهدرسهدستهذيلتقسيمبنديکرد. -1توزيععادالنهثروت؛ -2امكانمشاركتدرقدرتومناصبمديريتيكشور؛ -3منزلتبرابراجتماعیوفرهنگی. توجه به مطالبات بر حق اقوام كه تمامي آنها در متن قانون اساسي جمهوري اسالمي ايران ملحوظ شده است، همبستگي ،وحدتملي و امنيت ملي را تقویت مینماید. يکي از مهمترين عواملي که در اصالح وضع موجود مؤثر میباشدبازنگریدرنوعتفكرمديريتكشورنسبتبهاقوام
تاپايانهفتهبهشماملحقخواهيمشد
است .اين رویکرد متناسب با اصل نوزدهم قانون اساسي است که با تأسي از آيه 13سوره حجرات تاكيد ميكند «مردم ايران از هر قوم و قبيله كه باشند از حقوق مساوي برخوردارند و رنگ ،نژاد ،زبان و مانند اينها سبب امتياز نخواهدبود». توجهمعقولوبرنامهريزيشدهبهمسائلومشکالتاین مناطق همراه با پرهيز از دامنزدن به مطالبات دور از ذهن و برآوردن خواستههاي اقوام در چارچوب قانون اساسي كه ظرفيتهاي زيادي دارد .در برنامههای آینده اینجانب گنجانیدهخواهدشد.
• تصویری از موقعیت کنونی در برخی از مناطق قومیایران -1وجودبيعدالتياقتصادي برخوردار نبودن از منابع و فرصتهاي اقتصادي برابر نسبتبهسايرمناطقكشور؛ ضمنزلتي -2احساستبعي برخوردار نبودن از منزلت اجتماعي برابر با ديگر شهروندان ،موضع گیری نامناسب در برخی از رسانههاي جمعيازجملهبرنامههايتلويزيوني،فيلمهايسينمايي، مناسباتاجتماعي؛
-3وجودتبعيضسياسي برخوردار نبودن از امتيازات برابر و مساوي با ديگر شهروندان در دسترسي به مناصب (مديريتي) و اداره امور كشوربويژهدرموردهموطنانسنيمذهب؛ -4احساستبعيضفرهنگي تعلل در اجرای کامل برخی از اصول قانون اساسی نظیر اصل 15و. 12 •راهبردهاوسياستها -1تأمين مطالبات قانوني اقوام در چارچوب قانون اساسي(اصول 48،15،12و)100؛
مطالبات اقوام در چارچوب قانون اساسي جاللجالليزاده
مسئله قوميتها و مذاهب هنگام انتخابات رياستجمهوري به اوج خود ميرسد و پس از برگزاري انتخابات و فروكش كردن شعله رقابتها بار ديگر آب از آسيابها ميافتد و وضعيت به حال سابق برميگردد و اين قبيل مسائل به فراموشي سپرده ميشود و هر كانديداي موفق مطالبهكنندگان را متهم ميكند كه به هر كسي راي داديد ،مطالباتتان را از او بخواهيد ولي آيا اين بار كانديداهاي رياستجمهوري به اين مسئله رسيدگي و به خواستهها پاسخ مثبت خواهند داد يا در ايام تبليغات مانند ادوار پيش بهعنوان ابزاري از آن استفاده خواهد شد .آيا فعاالن سياسي و قومي به ميدان خواهند آمد و مردم را بسيج ميكنند و آرا را در صندوقها ميريزند و سطح مشاركت را باال ميبرند و بر مشروعيت نظام ميافزايند و بر مقبوليت مسئوالن اضافه ميكنند و پس از پيروزي باز هم به جايگاه اوليه خود بازميگردند .آيا اين تجربه يا سيكل معيوب تكرار خواهد شد يا اينبار از سوي كانديداهاي اصالحطلب آستين همت باال زده خواهد شد و با وعده اجراي اصول فراموش شده قانون اساسي نسبت به گراميداشت جانفشانيهاي همه كساني كه براي نوشتن اين ميثاق ملي تالش كردهاند اقدام خواهند كرد يا خير؟ پرسشي كه در اينجا مطرح است اين است كه طرح اين گونه مطالبات از سوي فعاالن قومي يا حتي از سوي نامزدها نوعي فرصتطلبي نيست؟ البته كه مطرحكردن حق مردم از سوي هر كس و هر گروهي باشد و تحت هر نام و عنواني باشد ،بسيار ارزشمند و جاي هيچنوع سرزنش و نكوهش نيست؛ زيرا آنچه كه مايه تاسف است ،بياهميتي و بيتفاوتي نسبت به اجراي قانون اساسي است كه امروز بهعنوان تابو در آمده كه بايد بسيار صبورانه ادعاي اجراي اصول آن را داشت .امروز فضاي جامعه ما چنان عوامزده شده كه بسياري از كانديداها از طرح خواستههاي مشروع و قانوني مردم نيز واهمه دارند و از قدرتهاي پنهان و آشكار ميترسند و بهطور صريح از وعده دادن به مردم ابا ميكنند .اين امر خود يكي از آسيبهاي خطرناك براي تحقق عدالت
و دمكراسي و آزادي است. امروز مشكل جامعه ما در اين منفعتطلبيهاي شخصي و گروهي است كه موجب شده ابرهاي توسعهنيافتگي آسمان كشور را بپوشاند و از رسيدن نورخورشيد توسعه و رشد و بالندگي به مناطق محروم جلوگيري كنند .آيا اگر اقوام و پيروان مذاهب خواستار اجراي مطالبات خود از سوي كسي باشند كه كانديداي رياستجمهوري است ،گناهي نابخشودني مرتكب شدهاند؟ آيا كاري غيردموكراتيك و انحصارطلبي است؟ آيا تضييع حق ديگران است؟ مسئله اقوام همچنان كه مقام رهبري هم گفتهاند يك فرصت است و به هيچوجه تهديد نيست و از سوي ديگر فرهنگها و زبانها از آيات و نشانههاي خداوند هستند و هرگونه تالشي براي نابودي آنها مخالفت با خداوند است .پس از نظر ديني ،انساني و حقوق بشري ميطلبد ،نسبت به احقاقحقوق بسياري از هموطنان كه سالهاست رو به فراموشي سپرده شده تالش مضاعف صورت گيرد و بهطور صريح و شفاف وعدهها و برنامههاي علمي و منطقي الزم ارائه شود و تا در زمانهاي بعدي برنامههاي كاملتري براي توسعه و پيشرفت كشور تقديم گردد. امروز در كشورهاي همسايه از عراق گرفته تا افغانستان تالشهاي بسياري چه از لحاظ تئوري و عملي براي مراعات حقوق شهروندان صورت گرفته است كه ميتوان مشوق خوبي براي مسئوالن ما باشد .اگر ما در ادعا حاضر نيستيم خود را با كشورهاي دمكرات جهان مقايسه نماييم ،ولي در عمل بكوشيم از افغانستان و عراق عقب نمانيم. به كانديداهاي اصالحطلب توصيه ميشود باتوجه به تشخيص درست قوميتهاي ايراني كه اصالحات را مايه تحقق خواستههاي خود ميدانند ،با سهلانگاري و با بيتوجهي كاري نكنند كه آراي مردمان مناطق قومينشين و محروم و مرزي بهسوي صندوقها برود كه اعتقادي به حقوق انساني و شهروندي ندارند و ميخواهند در مقابل ريختن سيبزميني به سبدهاي آنان آراي آنان را كه نماد شخصيت و فكر و ارزش آنان است از آن خود سازند.
-2باوربهتنوعقوميدرايرانونگاهفرصتمحوربهاقوام ايرانيبهعنوانيكپديدهخدادادي؛ - 3تهیه و تصویب الیحه مربوط به توسعه وظایف شوراهایاسالمیشهروروستابهنحویکهالگویمطلوب مدیریتقومیدرایرانراامکانپذیرگرداند؛ -4توسعهمتوازناقتصاديواجتماعیدرمناطققومی و مرزی طي يك برنامه مشخص جهشي و مدتدار همراه بااولويتاجرايبرنامهبازسازيوتوسعههمهجانبهمناطق آسيبديدهازجنگدرغربوجنوبكشور؛ - 5طرح توسعه محور شرق کشور شامل استانهای سیستا نوبلوچستان و هرمزگان با استفاده از فرصت و نعمتمرزهایآبیوخاکیآنخطه - 6ضرورت تقويت اعتماد ،مشاركت و رضايت ميان حاكميتواقوامازطريقتوزيععادالنهثروت،قدرت ومنزلت؛ -7پرهيزجديازتحريك و توهينفرهنگي،اجتماعي ومذهبياقوامايراني؛ -8مشاركتاقوامومذاهبدرعرصههايتصميمگيري ملي و ايجاد احساس خودي دانستن ایشان و باور به نقش مؤثرآناندرسطحملي؛ -9حذف موانع گزينشي براي ورود به نهادها و سازمان هایمختلف؛ -10ايجاد فرصتهاي آموزشي برابر همراه با حمايتهاي ويژه و جلوگيري از طرحهايي مانند بوميگزينيدردانشگاهها؛ -11ارائه فرصت به شايستگان و تحصيلكردگان اهل سنت براي تصدي مشاغل اداری و مديريتي در سطوح مختلف. -12دفاع از استقالل تعلیم و تربیت در مدارس دینی اهلسنتمطابقاصل12قانوناساسی. امید است توسعه اقتصادی و اجتماعی متوازن و پایدار ایران اسالمی در سایه شعار ایران پیشرفته با قانون ،عدالت وآزادیبامشارکتهمهاقوامایرانیمحققگردد. میرحسینموسوی
تماس با ميرحسين
تلفن هاي ستاد مركزي از امروز پيام هاي مردمي را به ميرحسين موسوي ميرسانند شما هم پيام هاي خود را با او در ميان گذاريد 8393:
-1اگر در میان گروههای مختلف اجتماعی و سیاسی کشور ،ممکن است همچنان تردیدهایی برای اعالم حمایتازنامزدیمیرحسینموسویدرانتخاباتدهمین دوره ریاستجمهوری وجود داشته باشد ،بیشک اهالی فرهنگ و هنر را باید مطمئنترین گروه در اعالم حمایت ازموسویدانست.چهرهایکهصفت«هنرمند»رادرکنار «سیاستمدار» در تمام این سالها یدک میکشیده است و حتی خودش هم از گذشتههای دور تا همین روزهای اعالمنامزدیوسخنرانیترجیحدادهاستبیشتربهعنوان «هنرمند سیاستمدار» شناخته شود تا «سیاسمتدار هنرمند» .بنابراین طبیعی است که از زمان اعالم نامزدی تا همین روزهای ثبتنام ،مهمترین گروه حامی موسوی ،اهالی فرهنگ و هنر باشد .جمعی که همواره بهواسطه اتصال به زمینههای روشنفکری بهعنوان بخش «خاص» اجتماع هم از دید مردم و هم از دید حاکمان نگریسته میشدهاند و به همین سبب درخواستها و مطالباتشان ،برجستهتر و البته حساسیتبرانگیزتر جلوه میکرده است .در چنین شرایطی حضور کاندیدایی که عالوه بر سوابق خاص مدیریتی در عرصه فرهنگ خود نیز دستی بر آفرینش هنری دارد و لذت کار هنری را چشیده است ،طبیعی است که مورد استقبال اهلش قرار گیرد .اما صرف حضور کاندیدایی که سوابق فرهنگی و هنری دارد و با اهلش نشست و برخاست داشته و برایشان سرا و خانه ساخته،کافیاست؟ -2میرحسین موسوی بعد از اعالم نامزدی در واپسین روزهای سال گذشته ،برای نخستین دیدارهای گروهیاش اهل فرهنگ و هنر را انتخاب کرد تا یکبار دیگر میزان عالقه و توجهاش را به این زمینه مهم نشان دهد .دیداری که بهواسطه حضور قابلتوجه چهرههای مهم فرهنگی و هنری خبرساز شد و نگاهها را معطوف به خود کرد .در همین دیدار بود که موسوی از برنامه گوهنر صحبت کرد تا تنها راهبردیاش در حوزه فرهن توشنود را برگزار نکرده یک برنامه صرف دیداری و گف باشد .طرح «دولت فرهنگی و فرهنگ غیردولتی» بهعنوان برنامه راهبردی موسوی در این دیدار مطرح شد و از آن زمان به واسطه اهمیت و حساسیتش همچنان نقل محافل فرهنگی است .اعالم زودهنگام برنام ه کالن ی موسوی در مقایسه با دیگر حوزهها، فرهنگی و هنر نشان دیگری بود از اهمیت این بخش نزد موسوی تا این گمانه بیش از پیش تقویت شود که شاید او پیش از تفکر در برنامههای حوزههای دیگر ابتدا به زمینههای فرهنگی دولتش اندیشیده است .اعالم چنین شعار و برنامهای در کنار سوابق هنرمندانه موسوی میتواند بیش از پیش مجابکنندهحمایتهنرمندانازموسویباشد. -3خانه سینمای ایران به عنوان مهمترین نهاد صنفی فعال عرصه فرهنگ و هنر کشور در آغاز سال با انتشار بیانیهای مطالبات خود از نامزدهای حاضر در عرصه انتخابات دهمین دوره ریاستجمهوری در حوزه فرهنگ و هنر بویژه سینما را اعالم کرد و از آنها خواست تا با پاسخ به این مطالبات زمینه را برای تصمیمگیری نهایی اعضایش مهیا سازند .چند روز پيش نیز اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران هم با انتشار بیانیهای مشابه، درخواستها و مطالباتش را در حوزه نشر مطرح کرد. حتما چنین درخواستهایی در سایر حوزههای فعالیتی گوهنر مانند تئاتر و موسیقی و هنرهای تجسمی فرهن هم وجود دارد که باوجود عدم اعالم رسمی ،قطعا در ذهن فعاالن این عرصهها مطرح است .آیا این نهادها نمیتوانند پاسخهایدرخواستهایشانرادرهمانطرحکالندولت فرهنگی و فرهنگ غیردولتی موسوی بیابند یا انتظار برنامههایجزيیتردارند؟ -4میرحسین موسوی به همان اندازه که نزد فعاالن فرهنگی و هنری شناخته شده و طرفدارانی دارد ،به همان میزان نیز جمعی از مدیران فرهنگی و هنری را در کنارخودداردکهساختارهاینظامفرهنگیوهنریبعداز انقالب ایران را پایهریزی کردهاند .هرکدام از این همراهان مدیریتی موسوی در این مدتکوشیدهاند صورت عینی از طرحدولتفرهنگیوفرهنگغیردولتیارائهدهند.اینکه در قالب این دولت ،کشور از شرایط قرنطینهای فرهنگی و هنری خارج میشود و بسیاری از امور و تصدیگریهای دولت در این حوزه نیز به اهلش واگذار میشود اما همچنان باید پذیرفت که فعاالن این بخش انتظار دارند که برنامههای اجرایی و حتی بسیار جزئی را از اردوگاه اصلیترین نامزد مورد حمایت هنرمندان و فرهنگیان بشنوند.آیانمیتواناینانتظارراازصفپرتعدادژنرالهای فرهنگیوهنریمیرحسینموسویداشت؟