1388-02-24-01

  • Uploaded by: Ali Behzadian Nejad
  • 0
  • 0
  • May 2020
  • PDF

This document was uploaded by user and they confirmed that they have the permission to share it. If you are author or own the copyright of this book, please report to us by using this DMCA report form. Report DMCA


Overview

Download & View 1388-02-24-01 as PDF for free.

More details

  • Words: 2,754
  • Pages: 1
‫‪29‬‬

‫اصناف حاميان موسوي‬

‫ستاد انتخاباتي براي حمايت از موسوي شكل گرفت‬

‫روز تا انتخابات‬

‫‪50‬تومان‬

‫کمک‌‌های‬ ‫مردمی‬ ‫حامیان مهندس‬ ‫میرحسین موسوی‬ ‫شماره حساب سیبا بانک ملی ایران‪:‬‬

‫‪0105594743003‬‬ ‫شمارهحساببانكپاسارگاد‬ ‫شعبهشهيدباهنر‬

‫‪263-800-8989898-1‬‬ ‫شماره حساب ارزي (يورو) بانك پاسارگاد‬ ‫شعبه شهيد باهنر‬

‫‪263-715-8989898-1‬‬ ‫به‌نام ‪ :‬قربان بهزادیان‌نژاد‬

‫مناظره مصطفي تاج زاده با حميد رسايي‬

‫مهدي تاج‬

‫محمد آخوندي‬

‫انديشه نو‪ :‬دولت نهم با حاشيه‌هاي ورزشي‌اش‬ ‫قطعاورزشي‌تريندولتنزددولت‌هايتاريخسياسي‬ ‫ايران است چه انكه ادبيات دولتمردان آن برگرفته‬ ‫شده از ادبيات سكو‌هاي ورزشگاه‌هاي ورزشي ست‪.‬‬ ‫اين شايد برگرفته شد از نگاه پوپوليستي دولتمردان‬ ‫نهم باشد؛ همه آنها فوتباليست‌هاي قهاري بودن ‌د و‬ ‫مثل محمد احمدي‌نژاد در خاطره وزير‌كشور خود‬ ‫«بنده عالقه‌مند به فوتبال هستم‪ .‬البته در دانشگاه‬ ‫علم‌وصنعت در مقطع دانشجويي که بوديم‪ ،‬آقاي‬ ‫احمدي‌نژاد حرفه‌اي فوتبال بازي مي‌کرد و عضو‬ ‫تيم دانشگاه هم بود‪ .‬پس از دوره دانشجويي و‬ ‫اوايل دهه ‪ 70‬که در دانشگاه علم‌وصنعت تدريس‬ ‫مي‌کردم‪ ،‬عضو تيم فوتبال اساتيد دانشگاه بودم که‬ ‫آقاي احمدي‌نژاد عضو اين تيم هم بود که بيشتر در‬ ‫پست فوروارد يا هافبک تهاجمي بازي مي‌کرد و البته‬ ‫بازي‌اش خيلي بهتر از بنده بود‪».‬به همين دليل است‬ ‫كه دركابينهرئيس‌جمهور‌‪،‬كشتي‌گيرحرفه‌ايوزير‬ ‫اقتصاد است يا وزير ديگري در فدراسيون كبدي‬ ‫مسئوليت بين‌المللي دارد‪ .‬محمود احمدي‌نژاد هم‬ ‫البته بيشترين حضور را در ميان ورزشكاران داشته‬ ‫است‪،‬ازشركتدرمراسمافتتاحيهمسابقاتآسيايي‬ ‫دوحه و حضور در پارالمپيك پكن‪ ،‬مراسم ساالانه‬ ‫تقدير از ورزشكاران‪ ،‬حضور در تمرينات تيم‌هاي‬ ‫ملي به خصوص فوتبال و شوت‌زدن به دروازه‌‪،‬‬ ‫حضور در مسابقات رسمي فوتبال كه در آخرين آنها‬ ‫در ديدار با عربستان با حضورش بسيار خبرساز شد و‬ ‫البته حضور در فينال كشتي هم كه نايب‌قهرماني را‬ ‫برايايرانبههمراهداشت‪.‬‬ ‫بسياري حضور حداكثري دولت نهم را در ورزش‬ ‫به دليل جايگاه هواداري آن نزد تماشاگران ورزش‬ ‫مي‌دانند و به نوعي اين موضوع را اقدامي تبليغاتي‬ ‫عنوان مي‌كنند‪ .‬شايد به خاطر همين داليل باشد‬ ‫كه كميته ورزش ستاد احمدي‌نژاد در انتخابات‬ ‫دهم رياست‌جمهوري طرح‌هاي زيادي براي حضور‬ ‫ستاره‌هاي ورزشي در حمايت از رئيس‌جمهور دارد‪،‬‬ ‫چه آنكه به هر حال دولت نزد آنهاست و سازمان‬ ‫ورزشنقشتعيين‌‌كننده‌ايدراينخصوصدارد‪.‬‬ ‫س ستاد تهران محمود احمدي‌نژاد‌‪ ،‬حبيب‬ ‫رئي ‌‬ ‫كاشاني است‪ ،‬عضو شواري شهر تهران و از حاميان‬ ‫اصلي او در انتخابات نهم دوره رياست‌جمهوري‪.‬‬ ‫حبيب كاشاني به‌دليل جايگاه ورزشي خود در‬ ‫گذشته به‌عنوان حراست تيم‌ملي محبوبيت‬ ‫فوق‌العاده نزد فوتباليست‌هاي تيم‌ملي داشت‪ .‬او‬ ‫در دولت نهم گرچه از حاميان اصلي احمدي‌نژاد‬ ‫بود اما تنها در يك پست ورزشي به ظاهر كوچك‬ ‫مشغول به كار شد‪ .‬اما با قهرماني پرسپوليس او با‬ ‫محمد علي‌آبادي براي ادامه مديرعاملي به توافق‬ ‫نرسيدند تا در برنامه ‪ 90‬بگويد كه علي‌آبادي مرا‬ ‫مجبور به استعفا كرد‪ .‬حبيب كاشاني در ستاد‬ ‫انتخاباتي احمدي‌نژاد رئيس ستاد تهران اوست‪.‬‬ ‫شايد به‌دليل ظرفيت‌هاي باالي او در ورزش‬ ‫توسط كميته ورزش ستاد توصيه شده كه او در‬ ‫بدنه مديريتي ورزش كشور وارد شود‪ .‬اما در اين راه‬ ‫به دليل پيشينه اختالف با علي‌آبادي با مشكالت‬ ‫روبه‌رو است‪ .‬کاشانی اما آشکارا كتمان نمي‌كند‬ ‫خارج از فدراسیون ورزش البی می‌کند تا خود را به‬ ‫عنوانمدیرتیم‌هایملیفوتبالمنصوبکند‪.‬اوپس‬ ‫از دیدار با محمد علی‌آبادی که دوشنبه‌شب انجام‬ ‫شد در این‌باره گفت‪« :‬در جلسه‌ای با رئیس سازمان‬ ‫تربیت‌بدنیدیدارکردمودرخصوصمسائلمختلف‬ ‫بحث و تبادل نظر شد‪ .‬اخیرا از طریق شخصیت‌های‬ ‫مختلف از من خواسته شده بود که برای راهیابی‬ ‫تیم‌ملیفوتبالبهجام‌جهانی‪ 2010‬آفریقایجنوبی‬

‫‪2‬‬

‫‪w w w . g h a l a m n e w s . i r‬‬

‫يادداشت‬

‫دونظامي‬ ‫يك مدير دولتي‬

‫صادق زيباكالم‬

‫‪2‬‬

‫مناظرهجنجاليتاجزادهورسايي‬

‫اختصاصي‪ :‬اعضايكميتهورزشستاداحمدي‌نژاد‬

‫ماجرايشگفت‌انگيز‬ ‫ركسانا صابري‬ ‫حتي خوشبين‌ترين افراد هم تا پريروز كه دادگاه‬ ‫تجديدنظر ركسانا صابري قرار بود راي خود را صادر کند‬ ‫بههيچوجهباورنمي‌كردندكهممكناستمشار‌اليهاتبرئه‬ ‫شود‪.‬‬ ‫تصوربسياريبرآنبودكهدادگاهتجديد‌نظرهشتسال‬ ‫محكوميت وي را به حول و حوش دو سال تقليل خواهد‬ ‫داد و بعد هم پس از گذراندن ثلث آن ايشان تقاضاي عفو‬ ‫مي‌كرد و قوه قضائيه هم با آن موافقت مي‌كرد و ختم كالم‬ ‫اينكهايشانتيرماهديگرآزادمي‌شد؛البتهباوضعيتخاص‬ ‫مشار‌اليها عنقريب به وي يك ماه مرخصي داده مي‌شد‬ ‫و سعي مي‌شد كه رفتار با وي در زندان به‌گونه‌اي باشد‬ ‫كه جاي هيچ گاليه و حرف و حديثي باقي نماند اما قاضي‬ ‫دادگاهتجديد‌نظرباصدورحكمبرائتويازاتهامجاسوسي‬ ‫و محدود كردن مجازات وي به شكستن قوانين و مقررات‬ ‫وزارت ارشاد در مورد خبرنگاران خارجي (اينكه براي كار‬ ‫در ايران مي‌بايستي مجوز معتبر داشته باشند كه ركسانا‬ ‫صابري فاقد آن بود‪ ).‬همه را در تحير و شگفتي فرو برد‪.‬‬ ‫كمترينسواليكهمحكوميتهشت‌سالهويدريكدادگاه‬ ‫و تبرئه وي در دادگاه دوم به‌وجود مي‌آورد‪‌،‬آن است كه اگر‬ ‫اواقدامدرجهتجاسوسينكردهبود‪،‬پسدادگاهنخستبر‬ ‫چهاساسياورابههشتسالمحكومساخت؟واگربرعكس‬ ‫او در جهت جاسوسي گام برداشته بود‪ ،‬پس چگونه دادگاه‬ ‫دوم او را تبرئه كرد؟ تكليف پاسخ پرسش فوق روشن است‪.‬‬ ‫درنامهسرگشاده‌ايكهبهمحضرآيت‌اهللشاهروديتقديم‬ ‫داشته‌ام‪ ،‬ركسانا صابري را «قرص و محكم» و بدون اما و اگر‬ ‫ازتهمتجاسوسيمبراداشتهبودم‪.‬حاجتبهگفتننيست‬ ‫كه امروز چقدر خوشحالم و خداوند منان را سپاسگزارم كه‬ ‫مشخص شد در آن نامه سرگشاده از حقيقت دفاع كرده‬ ‫بودم اما براي بسياري كه نه ركسانا صابري را مي‌شناسند و‬ ‫نه مي‌دانستند كه او در ايران چه مي‌كرده‪ ،‬آن محكوميت‬ ‫هشت‌ساله و اين تبرئه يك‌ماهه واقعا سوال‌برانگيز است!‬ ‫آنچه كه بر ابعاد اين ابهام‪ ،‬پرسش و سردرگمي مي‌افزايد‪،‬‬ ‫اين اظهارنظر وزير محترم اطالعات جناب حجت‌االسالم‬ ‫محسني اژه‌اي است كه در فرداي تبرئه و آزادي ركسانا‬ ‫صابريبهصراحتمي‌فرمايندكهمشار‌اليهاجاسوسيكرده‬ ‫است‪ .‬علي‌القاعده مشار‌اليه از معدود كساني هستند كه به‬ ‫پرونده خانم صابري دسترسي داشته‌اند‪ .‬به‌عالوه جناب‬ ‫محسني‌اژه‌ايقبلازآنكهبرمسندحساسوزارتاطالعات‬ ‫كهجان‪،‬مال‪،‬زندگي‪،‬شرف‪،‬حيثيت‪،‬آزاديوخالصههمه‬ ‫چيز شهروندان ايراني را در دست دارد‪ ،‬تكيه كند‪ ،‬قاضي‬ ‫بودهاست‪.‬ممكناستوزارت‌اطالعاتاشتباهكند!حداقل‬ ‫مطلب آن است كه آنچه كه اين دست پرونده‌ها را از پرونده‬ ‫زهراكاظميواتهامجاسوسيموسويانگرفتهتااتهامبه‌راه‬ ‫انداختن انقالب مخملي و تالش براي براندازي كه متوجه‬ ‫خانم هاله اسفندياري و دوستان وي شده بود‪ ،‬پيچيده‬ ‫مي‌كند و آدم نمي‌داند كه باالخره حرف چه كسي و كدام‬ ‫مقاميامسئولرامي‌توانباوركرد‪.‬آناستكهمتاسفانهوباز‬ ‫هممتاسفانهاينپرونده‌هابيشازآنچهكهحقوقي‪،‬قضائي‬ ‫يا حتي امنيتي باشد‪ ،‬سياسي هستند و متاسفانه مادامي‬ ‫كه مالحظات سياسي زمينه‌ساز شكل‌گيري اين دست‬ ‫پرونده‌هاومحاكماتباشد‪،‬آنهشتسالمحكوميتديروز‬ ‫و اين تبرئه امروز ركسانا صابري‪ ،‬ناصري‌ها‪ ،‬موسويان‌ها و‬ ‫هاله اسفندياري‌ها باز هم تكرار خواهد شد‪ .‬با همه تبعات و‬ ‫بازتاب‌هاي منفي كه بر چهره نظام در عرصه‌هاي داخلي و‬ ‫بين‌الملليداشتهاست‪.‬‬

‫يادداشتي از سعيد مدني‬

‫روز گذشته ستاد انتخاباتي محمود احمدي نژاد همزمان با ديدار رئيس جمهور و اصناف پيام‬ ‫هاي كوتاهي با مضمون انتقادي از مير حسين موسوي براي روساي اتحاديه هاي صنفي‬ ‫ارسال كرد‪ .‬در اين پيام هاي كوتاه جمله اي به نقل از موسوي آمده بود كه در آن بازاريان‬ ‫مورد سرزنش قرار گرفته بودند‪.‬‬ ‫اما به موازات اين جريان اصناف حامی میرحسین موسوی اعالم موجودیت کردند‪.‬‬ ‫روزگذشته گروهی از فعاالن صنفی کشور برنامه‌های خود برای حمایت از ميرحسین‬ ‫موسوی در انتخابات ریاست‌جمهوری را منتشر كردند‪.‬‬

‫پنجشنبه | ‪ 24‬اردیبهشت ‪ 14 | 1388‬می ‪19|2009‬جمادی االول ‪| 1430‬شماره ‪ 4|889‬صفحه|چاپ دوم |‬

‫سرمقاله‬

‫چاهيپرازسنگ‬

‫پيرامونصحبتهايمحموددولتآبادي‬

‫نميرمازاينپسكهمن‬ ‫زنده‌ام‬

‫سیدرضا شکراللهی‬

‫كيومرث هاشمي‬

‫وارد عمل شوم و برای سربلندی کشورم انجام وظیفه‬ ‫کنم‪ .‬آرزوی قلبی من حضور مستقیم تیم ملی در این‬ ‫رقابت‌هاست‪».‬‬ ‫در آستانه انتخابات درحالی که کاشانی از حلقه‬ ‫همراهانش در آبادگران جهادی جدا افتاده است‬ ‫تالشش برای بازگشت به ورزش در قبال حمایت از‬ ‫رئیس‌جمهور قوت گرفته و این حقیقت را هم آشکارا‬ ‫تأکید می‌کند‪« :‬با من تماس‌های زیادی گرفته شده‬ ‫و به همین دلیل هم بود که با علی‌آبادی دیدار کردم‪.‬‬ ‫اصل موضوع کمک به تیم‌ملی و راهیابی به جام‬ ‫جهانی است‪ .‬مسئله‌ای که قطعاً در عرصه‌های ملی‬ ‫و اجتماعی تأثیرات زیادی دارد و شادی میلیون‌ها‬ ‫هوادار جوان در ایران اسالمی را به دنبال دارد‪ .‬اینکه‬ ‫من در تیم‌ملی با چه سمتی فعالیت کنم‪ ،‬بستگی‬ ‫به نظر سازمان تربیت‌بدنی و فدراسیون فوتبال‬ ‫برمی‌گردد‪».‬‬ ‫مهدي تاج‌‪ ،‬نايب‌رئيس فدراسيون فوتبال يكي‬ ‫ديگر از چهره‌هاي ورزشي ستاد احمدي نژاد است‪ .‬او‬ ‫كهاصالتااصفهانياستبهدليلحضوراشدركارخانه‬ ‫فوالد‌سپاهان به رياست هيات‌مديره باشگاه سپاهان‬ ‫رسيد و بعد‌ها دامنه حضورش در ورزش را گسترده‬ ‫كرد و امتياز روزنامه جهان فوتبال را در اختيار گرفت‬ ‫و بعدها به دبيركلي اتحاديه فوتبال رسيد‪ .‬اما به‬ ‫يكباره با تغيير جهت آشكار از اردوگاه اصالح‌طلبي‬ ‫با دوربرگردان سريعي در زمان تعليق فوتبال ايران‬ ‫به محمد علي‌آبادي نزديك شد و خود را نامزد پست‬ ‫نايب‌رئيسي كردوباالخره در حالي كه رقيبينداشت‬ ‫به اين پست رسيد‪ .‬او مدير تيم‌هاي‌ملي فوتبال هم‬ ‫هست‪ .‬مشهور است كه مهدي تاج به‌راحتي موقعيت‬ ‫سياسيخودراتغييرمي‌دهد‪.‬گفتهمي‌شوداودربازار‬ ‫آهن از سرمايه‌داران اصلي است و البته وي در نيروي‬ ‫رسمي سپاه پاسداران مامور به خدمت در وزارت‬ ‫صنايع است‪ .‬گفته مي‌شود تاج به‌دليل مسئوليتش‬ ‫در فوتبال و تيم‌ملي طرف مشاوره كميته ورزش‬ ‫ستاداحمدي‌نژادقرارگرفتهاست‪.‬‬ ‫در ميان ديگر اعضاي كميته ورزش ستاد‬ ‫احمدي‌نژاد دو نام كيومرث هاشمي و محمد‬ ‫آخوندي بيشتر از همه به چشم مي‌آيد‪ .‬هاشمي‬ ‫معاون ورزش قهرماني سازمان است كه به‌دليل‬ ‫جايگاه او و در ارتباط بودنش با فدراسيون‌هاي‬ ‫ورزشي در واقع نقش سازمان‌دهنده فعاليت‬ ‫فدراسيون‌ها در انتخابات را دارد‪ .‬آخوندي مديركل‬ ‫روابط‌عمومي سازمان نيز از نزديكان دولت است‬ ‫كه با روي كار آمدن دولت نهم به سازمان ورزش راه‬ ‫يافت‪ .‬نكته جالب در اين ميان اين است كه كيومرث‬ ‫هاشمي نيروي رسمي سازمان ورزش و طبق قانون‬ ‫نبايددرستادانتخاباتينامزديحضورداشتهباشد‪.‬‬ ‫يكي ديگر از چهره‌هاي كميته ورزش احمدي‌نژاد‪،‬‬ ‫فردي به نام داوود عطايي است كه وي در دفتر‬ ‫سياسي سپاه پاسداران نيروي رسمي و نظامي‬ ‫محسوب مي‌شود‪ .‬وي در حال حاظر سردبير روزنامه‬ ‫ايران ورزشي زير مجموعه ارگان دولت است‪ .‬عطايي‬ ‫در حال به ستاد احمدي‌نژاد پيوسته كه طبق قانون‬ ‫نيروهاي نظامي حق شركت در فعاليت‌هاي رسمي‬ ‫انتخاباتيبرلهياعليهكسيراندارند‪.‬‬ ‫از سوي ديگر در ادامه يارگيري‌هاي ستاد‬ ‫احمدي‌نژاد در ورزش محمد دادكان كه اين روزها‬ ‫زمزمه آشتي‌اش با دادكان منتشر شده است‌‪،‬‬ ‫گفته است دعوت ستاد احمدي‌نژاد براي فعاليت‬ ‫را نپذيرفته است‪ .‬از سوي ديگر شنيده مي‌شود كه‬ ‫عضويت هادي ساعي در هيات‌مديره سايپا نيز در‬ ‫جهت منافع انتخاباتي است كه وي اين مسئله را رد‬ ‫كردهاست‪.‬‬

‫ورود روشنفكران به اردوگاه مير حسين موسوي‬

‫محمود دولت آبادي‪:‬ما را پير كردند‬ ‫به كسي راي مي دهم كه به انسجام ملي معتقد باشد‬

‫‪ ۲۸‬روز مانده به انتخابات و در شرایطی که‬ ‫همچنان بسیاری از نویسندگان و اهالی ادبیات‬ ‫ترجیح می‌دهند از اظهار نظر دربار‌ه وضعیت‬ ‫فعلی خودداری‌کنند و حمایت‌شان از کاندیدایی‬ ‫خاص را علنی نکنند محمود دولت‌آبادی به عنوان‬ ‫نویسنده‌ای بزرگ و پیشکسوت عصر روز سه‌شنبه با‬ ‫حضوردرنشستشاعرانوادیبانحامیمیرحسین‬ ‫موسوی سکوت خود را شکست و ضمن انتقاد صریح‬ ‫از عبدالکریم سروش به طور تلویحی حمایت خود را‬ ‫ازکاندیداتوریمیرحسینموسویاعالمکرد‪.‬‬ ‫ماراپیرکردند‬ ‫دولت‌آبادی خارج از برنامه و به درخواست‬ ‫حاضران پشت تریبون رفت و با ذکر جمل ‌ه «خدایا‬ ‫مسجد من کجاست‪ ...‬ای ناخدای من» گفت‪:‬‬ ‫«اگر من اینجا هستم به اعتبار احترامی است که‬ ‫برای دعوت کننده خود قائلم‪ .‬آقای مسجد جامعی‬ ‫یادآور دورانی از مدیریت فرهنگی هستند که دوره‬ ‫خوبی بود‪ .‬من نیامده ام برای کسی تبلیغ کنم چرا‬ ‫که اینکاره نیستم‪ .‬اگر هم چیزی به ذهنم رسیده‪،‬‬ ‫در مطبوعات بیان کرده ام‪ .‬فقط می خواهم مروری‬ ‫داشته باشم بر دورانی که در آن به طرز مضاعفی پیر‬ ‫شدیم؛ یعنی ما را پیر کردند و خواستند که بمیرانند‪.‬‬ ‫و این بیش از آنکه از نظر من امری تراژیک باشد‪،‬‬ ‫یک سوال است‪ :‬ما در کجا زندگی می‌کنیم؟ چه‬ ‫مناسباتی با یکدیگر داریم؟ چند سالی است که‬ ‫شده‌ایم ملت ایران‪ .‬قبال امت بودیم‪ .‬حاال هم در‬ ‫عین اینکه ملت ایرانیم‪ ،‬بخشی از امت محمدی هم‬ ‫هستیم‪ .‬ولی این چگونه ملتی است که در آن هیچ‬ ‫کس از دیگری خبری ندارد؟ این چگونه ملتی است‬ ‫که هیچ گونه مناسبات انسانی فی‌مابین در آن برقرار‬ ‫نیست و فقط در آستانه انتخابات است که حق داریم‬ ‫به عنوان ملت مطرح شویم و در جایی جمع شویم و‬ ‫احیاناحرفیبزنیم‪».‬‬ ‫وی خطاب به حاضران گفت‪« :‬من نویسنده‬ ‫مملکت شما هستم‪ .‬معموال به مناسبت‪ ،‬برنامه‌های‬ ‫فرهنگی تلویزیون را نگاه می‌کنم‪ .‬و وقتی که دکتر‬ ‫محسن پرویز به‌عنوان معاون وزیر‌ارشاد در آن‬ ‫صحبت می‌کند بیشتر دقت می کنم‪ .‬در آخرین‬ ‫گفت‌وگوی او که با آقای حیدری در تلویزیون انجام‬

‫شد‪ ،‬وقتی از وی پرسیدند که چگونه ممکن است که‬ ‫معدودافرادیبرتمامنویسندگان‪،‬شاعران‪،‬محققان‬ ‫و اندیشمندان این مملکت اشراف داشته باشند‪ ،‬او‬ ‫اول پاسخ داد که ما باید این بحث را در جای دیگری‬ ‫مطرح کنیم ولی بعد گفت که ما بر اساس آیین‌نامه‬ ‫انقالبفرهنگیدرموردکتابتصمیممی‌گیریم‪».‬‬ ‫نویسند ‌ه «کلیدر» با لحنی رسا ادامه داد‪:‬‬ ‫«من نویسنده مملکت ایران هستم‪ .‬از نظر من‬ ‫انقالب فرهنگی اقدامی غیرقانونی بوده است و به‬ ‫هیچ‌وجه مشروعیت ندارد‪ .‬من به قانون‌اساسی‬ ‫جمهوری‌اسالمی ایران رای دادم و تنها آن قانون‬ ‫را می پذیرم و آثار ادبی و فرهنگی ما باید بر اساس‬ ‫همین قانون مورد قضاوت قرار بگیرد‪ .‬پای این‬ ‫قضاوت هم می‌ایستیم‪ .‬انقالب فرهنگی که شیخ آن‬ ‫دکتر سروش بود تقلیدی مضحک از امری سخیف‬ ‫بود که در چین انجام شده بود‪ .‬آن انقالب فرهنگی‬ ‫دامن یکی از چهره های معاصر جهان را برای‬ ‫همیشه لکه دار کرد؛ یعنی مردی که مردم پریمیتیو‬ ‫کشوری را به دنیای بزرگ معرفی کرد‪ ،‬با آن انقالب‬ ‫در چین به لکه‌ای سیاه دچار شد‪ .‬بنابراین تقلید از‬ ‫آن انقالب تقلید از یک شناعت بود‪ .‬من به مسئوالن‬ ‫ارشاد می‌گویم که آن آیین‌نامه نه قانونیت دارد‬ ‫و نه مشروعیت‪ .‬ما قانون اساسی داریم‪ .‬آن انقالب‬ ‫فرهنگی باعث شد تا جامعه فرهنگی ایران از مغز‬ ‫تهیشود‪».‬‬

‫تو‌گویی با‬ ‫دو روز پیش عبدالکریم سروش در گف ‌‬ ‫روز‌آنالین‪ ،‬به صراحت از مهدی کروبی در انتخابات‬ ‫دهمین دوره‌ی ریاست‌جمهوری حمایت کرد‪ .‬در‬ ‫همین باره دولت‌آبادی در سخنرانی‌اش عبدالکریم‬ ‫سروش را خطاب قرار داد و گفت‪« :‬آقای سروش‪،‬‬ ‫شماعلمداررفتارشنیعیشدیدکهباعثشدبهترین‬ ‫فرزندن این مملکت بگذارند بروند تا شما شعر موالنا‬ ‫را حفظ کنید و به ما تحویل بدهید و تحویل بدهید و‬ ‫بازهمتحویلبدهید‪».‬‬ ‫محمود دولت آبادی در پایان صحبت‌هایش‬ ‫با اعالم حمایت تلویحی از میرحسین موسوی‬ ‫گفت‪« :‬من به کسی رای می دهم که از تمام ایرانیان‬ ‫فرهیخته ای که از این کشور بیرون رانده شدند‪،‬‬ ‫اعاده حیثیت کند و به کسی رای می‌دهم که به‬ ‫انسجام‌ملی معتقد باشد‪ .‬ما را نسبت به هم غریبه‬ ‫کرده‌اند‪ .‬اگر کسی که این ستاد مال اوست چنین‬ ‫قابلیتی دارد از رای‌دادن به او پشیمان نخواهیم‬ ‫شد‪ .‬مسئله اشخاص نیستند‪ ،‬مسئله یک ملت‬ ‫است‪ .‬ملت دارد از برکت رفتار آقایان به جان هم‬ ‫می‌افتد‪ .‬مملکت داری یعنی مردم را نگه‌داشتن‪.‬‬ ‫زخم‌زدن به مردم و تاب زخم را آوردن از سوی‬ ‫مردم باید تا به حال حوصله آقایان را هم سر برده‬ ‫باشد‪ .‬شما با چه مرهمی می توانید به این زخم ها‬ ‫التیامببخشید؟»‬ ‫ادامهدرصفحهآخر‬

‫‪ 3‬روز با مير‌حسين موسوي‬ ‫امروز‬

‫ساعت ‪ 19‬در پاكدشت و قيام دشت‬ ‫جمعه‬

‫صبح بازديد از نمايشگاه كتاب تهران‬ ‫جمعه‬

‫عصر در بومهن ‪ ،‬رودهن‪،‬دماوند و فيروزكوه‬ ‫شنبه‬

‫ساعت‪9:30‬همايششوراهايستادهاياستاني‬ ‫فرهنسراي بهمن‬

‫کهنه حکایتی ست آن که ابوریحان بیرونی‪ ،‬دانستن‬ ‫و مردن را ارجمندتر یافت تا ندانستن و مردن را‪ .‬حکایت‬ ‫امروزمان اما‪ ،‬گرفتاری میان گفتن پیش از مردن است‬ ‫و مردن بی‌نگفتن؛ تا مرگ چه باشد و ناگفته‌ها چه؟ در‬ ‫این سطور‪ ،‬مهم این نیست که محمود دولت‌آبادی در‬ ‫انتخابات پیش رو رأی سبزش را به نام چه کسی افراشته‬ ‫است‪.‬اینهممدنظرنیستکهاوقلمقرمزشراچگونهبر‬ ‫نامدکترسروشوسخنانشکشیدهاستوچرا‪.‬بهچنان‬ ‫ورطه‌ا از آشفتگی و بی‌قاعدگی در سنگالخ فرهنگ و‬ ‫سیاست رسیده‌ایم که مرز میان بودن و نبودن‪ ،‬گویی‬ ‫فقط بر «زبان» است و چه زبانی تیزتر و گویاتر از زبان‬ ‫کسی که هم آب از سر گذرانده است و هم از اندک‌شمار‬ ‫نویسندگان ایرانی ست که بر صندلی محبوبیت عام در‬ ‫نزد جامعه ایرانی نشسته است‪.‬در عین‌حال واقع‌بین‬ ‫هم باید بود که اگر تأثیر جامع ‌ه ادبی به‌طور خاص و‬ ‫روشنفکری به طور عام بر جامع ‌ه ایرانی کارساز بود‪ ،‬چه‬ ‫همگرایی‌ای منسجم‌تر و رساتر از آنچه در دور‌ه پیشین‬ ‫انتخابات ریاست‌جمهوری رخ داد؟ حاصلش اما چه‬ ‫بود؟ نه که مردم روی گرداندند‪ ،‬که اصال روی نیاوردند‬ ‫که بگردانند! چرا؟ چون در ساختار بیمار جامع ‌ه ایرانی‪،‬‬ ‫تعاریف گروه‌های مرجع هم زیر و زبر شده است‪ .‬در‬ ‫این ساختار‪ ،‬نه مطبوعات و روزنامه‌نگاران به واقع رکن‬ ‫چهارم دموکراسی‌اند‪ ،‬نه حتا طبقه‌ی دانشگاهیان و‬ ‫فرهیختگان بر جایگاه مرجع نظر بودن نشسته‌اند‪،‬‬ ‫چه رسد به جامعه‌ی نویسندگان و روشنفکران که در‬ ‫چند دهه‌ی اخیر همواره پس رانده شده‌اند و در میان‬ ‫ایشان اگر کسی هم باشد که کار نویسندگی را صرفِ‬ ‫نویسندگی نداند‪ ،‬سخن‌اش جز در میان هم‌سلکان‬ ‫خویش خریداری ندارد‪ ،‬مگر آن که از پیش‪ ،‬هیبتی‬ ‫عام و تمام یافته باشد همان‌گونه که دولت‌آبادی یافته‬ ‫دیگ اجتماع‬ ‫است‪.‬پس این اصرار بر جوشیدن بر سر ِ‬ ‫و ننشستن در کنج عزلت از چیست؟ پیش آمدن‬ ‫نویسندگان و روشنفکرانی که با همه‌ی بی‌اعتمادی‬ ‫تجربه‌شده‌‌شان به آن‌چه در چهار سال پیش رو بر آن‌ها‬ ‫خواهد رفت از ستم حریفان یا سکوت رفیقان‪ ،‬و به‬ ‫«زبان» آمدن‌شان را درک می‌کنم‪ .‬در‌بازارهای فصلی‬ ‫سیاست که هر چند وقت یک‌بار راه می‌افتد‪ ،‬ایشان نه‬ ‫کاالیی برای فروش دارند و نه توان و قصد خرید‪ .‬متاع‬ ‫ایشان «زندگی»شان است؛ تعریفی که در هیئت‬ ‫داستان‌نویس‪ ،‬فیلم‌ساز‪ ،‬هنرمند و روشنفکر بر خویش‬ ‫بسته‌اند و بی این تعریف‪ ،‬خود را مرده می‌بینند‪ .‬کاالی‬ ‫غریبایشاندراینبازارآشفته‪«،‬زبانِ گفتن»شاناست‬ ‫ِ‬ ‫پیشازآنکهبمیرند‪.‬اینکاالنهتنهابرایفروشنیست‬ ‫ال خریداری هم ندارد‪ .‬زبانِ گفتن‪ ،‬تنها سرمای ‌ه‬ ‫که اص ً‬ ‫زندگی‌شان است که ب‌ا آن زنده بودن و مرده بودن خود را‬ ‫با خود معامله می‌کنند‪ .‬به همان راست‌قامتی و آزادگی‬ ‫فردوسیکهمرگراپسزدونوشت‪:‬‬ ‫نميرمازاينپسكهمنزنده‌ام‬ ‫كهتخمسخنراپراكنده‌ام‬ ‫از این پنجره است که می‌توان به «زبان» آمدن‬ ‫نویسندگانوروشنفکرانرانظارهکرد‪.‬‬ ‫و اکنون با از سرگذراندن تجربه‌هایی سخت و دشوار‬ ‫از همگرایی‌های انتقادی شتابزده و بی‌حاصل‪ ،‬از این‬ ‫پنجره می‌توان این را هم آشکارا به تماشا نشست که‬ ‫برای نخستین بار‪ ،‬در انتخابات دهم ریاست‌جمهوری‪،‬‬ ‫نویسندگان و روشنفکران نه بی‌خیال مرگ و حیات‬ ‫خویش چشم بر پیرامون خویش بسته‌اند و نه شتابزده و‬ ‫ناپخته‌کار‪ ،‬خود را به کف فریبکار دریا می‌سپارند‪ .‬پرهیز‬ ‫ایشان از نگرش‌های سیاه و سفید و درک واقع‌بینان ‌ه‬ ‫اوضاع‪ ،‬عینک تازه‌ای ست که بر چشم ایشان می‌توان‬ ‫دید‪ ،‬و نیز زبانی را می‌توان دید که در کامشان‪ ،‬لحظ ‌ه‬ ‫سخنگفتنراانتظارمی‌کشدتاهممرگخویشراپس‬ ‫بزنندوهمبهنیک‌نامیدرنزدخویشزندهبمانند‪:‬‬ ‫بهنامنكوگربميرمرواست‬ ‫مرانامبايدکهتنمرگراست‬ ‫ـفردوسیـ‬

More Documents from "Ali Behzadian Nejad"

1388-02-20-01
May 2020 3
Learnvisualc#farsi
April 2020 5
1388-02-21-01
May 2020 2
1388-02-27-01
May 2020 3
1388-02-24-01
May 2020 2