What Is Hypnotism.90202616

‫“هیپنوتیزم چیست؟”‬ ‫''هیپنوتیزم'' یکی ازسه حا لتی است که ذهن انسان همیشه آنرا به‬ ‫صورت طبیعی تجربه مینماید و در واقع میتوان آنرا حا لتی موجود‬ ‫درمیان دو حا لت دیگر ذهن که همان خواب وبیداری است به حساب‬ ‫آورد‪ .‬تمامی افراد اعم از کوچک وبزرگ به هنگام خوابیدن و مجددا ٌ به‬ ‫وقت بیدارشدن می بایستی از این مرحله عبور نمایند هر چند که در طول‬ ‫روز و در بیداری هم ما به دفعات این حا لت را تجربه مینمائیم‪ .‬نا گهان‬ ‫هنگام مطا لعۀ کتاب در میا بیم که چندین صفحه را بدون هیچ درک‬ ‫سوال همسر یا‬ ‫مطلبی ورق زده ایم و یا درحین تماشای تلویزیون از ً‬ ‫دوستمان که می پرسد ‪":‬راستی اینجا ی داستان چی شد؟"یک دفعه به‬ ‫خود می آئیم که اصل ٌ اینجا نبوده ایم و به همراه شنیدن کلمه ای و یا‬ ‫دیدن صحنه ای به مکان و زمان دیگری در ذهن خود سفر کرده‬ ‫بودیم‪.‬این حالت که به آن ‪ Day dreaming‬یا رویای روز اطلق میگردد و از‬ ‫نقطه نظر مطا لعات جدید رابطۀ تنگاتنگی با سل مت و ثبات روانی دارد‬ ‫و دلیل موثقی بر خاصیت شفا بخشی تخیلت خلقانۀ انسان میباشد‪.‬‬ ‫شخصی که در این مرحله قرار دارد از هوشیاری زمان بیداری خود خارج‬ ‫شده و جریان های شلوغ و پُر تلطم زندگی روزمره را پشت سر میگذارد‬ ‫ودر واقع با پائین آوردن امواج مغزی خوداز سطح بیداری وآ گاهی که‬ ‫در زبان علمی آن را اصطلحا ٌ مرحلۀ بتا ) ‪ ( Level BETA‬نا میده اند که‬ ‫فرکانس هائی با طول موج ‪ 14‬تا ‪ 40‬سیکل در ثانیه را در بر میگیرد به‬ ‫مر حله ای که طول موج های ‪ 7‬تا ‪ 14‬سیکل در ثانیه را شامل می گردد‬ ‫و مرحلۀ آلفا ( ‪)Alpha Level‬نا میده میشود‪ ،‬میرساند‪.‬این مرحله‬ ‫خصوصیات خاصی دارد که که یکی از آنها آرام شدن عمومی اعصاب می‬ ‫باشد ‪.‬از آنجائی که آرام شدن اعصاب صورت در این حا لت کاملٌ‬ ‫محسوس میباشد این توهم را در شخص ناظر بر می انگیزد که شخص در‬ ‫خواب واقعی فرو رفته است و این همان توهمی بود که دکتر جیمز براید‬ ‫را در نامگذاری این حالت به هیپنوتیزم به اشتباه انداخت‪ .‬هر چند او با تل‬ ‫شهای مداوم خود سعی در تغییر این نام نمود ولی تلش های وی سودی‬ ‫نبخشید چرا که بسیاری از افراد شارلتان و کله بردار با پر و بال دادن‬ ‫به آن و صحنه سازی های بی محتوا و نوشتن کتابهای تخیلی و بی سر وته‬ ‫و نهایتا ٌ ها لی وود با ساختن و پرداختن فیلم هایِی آنچنانی‪ ،‬چنان زمینه‬ ‫های را در اذهان مردم آفریدند که این حا لت طبیعی را به صورت رمز‬ ‫ورازی خطرناک که میتواند انسان را از کنترل خود خارج نماید تبدیل‬ ‫نمودند وچیزی که میتوانست با تغییر نحوۀ نگرش در فکر ونهایتا ٌ رفتار‬ ‫افراد به آنها کمک نماید در بوتۀ توهّم وتردید و ترس قرار گرفت و‬ ‫باورهای غلطی را در اذهان مردم به وجود آورد‪.‬‬ ‫علیرغم باور عموم که می پندارند در طی این فرآیند" شخص هیپنوتیزور‬ ‫قادر است هر آنچه را که در نظر دارد به شخص هیپنوتیزم شده ا لقاء‬ ‫نماید زیرا در این حالت تلقینات هیپنوتیزور بجای حواس بدن عمل نموده‬ ‫خود قرار میدهند" ا مری کاملٌ‬ ‫و ضمیر ناخودآگاه انسان را در‬ ‫نادرست میباشد چرا که اگر این امر حقیقت داشت ما قادر بودیم‬ ‫موفقیت همه مراجعین خود را ضمانت نمائیم‪.‬تلقینات تنها زمانی می‬

‫توانند موٌثر واقع شوند که سوژه نه تنها خواستارآنها باشد بلکه آنها را از‬ ‫ته دل آرزو نموده و وقوع آنها را بدون هیچ شکٌ و تردیدی امری محقق‬ ‫ومسلم بداند‪ .‬از دیگر باورهای غلط فاش کردن اسرار می باشد‪ .‬افراد‬ ‫در حا لت هیپنوتیزم قادرند هر آنچه را که دلشان میخواهند بیان کنند نه‬ ‫هر آنچه را که از آنها خواسته میشود ‪ .‬در دادگاه های ایا لت کا لیفرنیا‬ ‫قاضی موظف است که به هیئت ژوری مأخذ شهادت هائی را که از‬ ‫طریق هیپنوتیزم به دست آمده است اعلم نماید و این به دلیل آنست که‬ ‫افراد میتوانند در حا لت القاء تا دلشان به خواهند دروغ تحویل بدهند‪.‬‬ ‫وهیپنوتیزم هم راهی برای دروغ سنجی انها نمی باشد‪.‬‬ ‫باور غلط دیگری اینست که شخص میتواند در هیپنوتیزم گیر کند ولی ما‬ ‫میدانیم هنوز در طول تاریخ هیچ بیمارستانی مراجعۀ چنین مورد عجیبی‬ ‫به اورژانس خود را گزارش نداده است‪ .‬هیپنوتیست دارای قدرت عجیبی‬ ‫میباشد که باید از نگریستن در چشمهای او خود داری کرد یک دیگر از این‬ ‫باورهای غلط میباشد ‪.‬هیپنوتیست تنها یک متصدی و یک گرداننده است‬ ‫واین شما هستید که با راهنما ئیهای او خود را در خلسه فرو میبرید‪ .‬هر‬ ‫نوع از هیپنوتیزمی‪ ،‬خود هیپنوتیزمی است و هیچ کس تا شما نخواهید‬ ‫قادر نخوا هد بود که شما را به این مرحله هدایت نماید‪ .‬حتی اگر تا سر‬ ‫حد مرگ هم تلش نماید‪ .‬فقط تعداد کمی از افراد قابل هیپنوتیزم شدن‬ ‫هستند باور غلط دیگری است و در واقع همۀ افراد چنانچه مایل باشند‬ ‫میتوا نند هیپنوتیزم شوند ‪ .‬کودکان زیر ‪6‬سال در این مورد مستثنی می‬ ‫باشند چرا که هنوز به علت به وجود نیا مدن لیۀ انتقاد آمیزذهن‪ ،‬در حا‬ ‫لتی از نیمه آگاهی ویا هیپنوتیزمی و تلقین پذیری طبیعی بسر میبرند‪ .‬و‬ ‫به همین علت است که مربیان می بایستی در مورد آنچه که به این‬ ‫عزیزان میگویند دقت کافی را مبذول دارند چرا که این کودکان هر چیزی‬ ‫را واقعیت پنداشته وآنرا بدون هیچگونه انتقاد و مخا لفتی قبول مینمایند‪.‬‬ ‫هیپنوتیزم کاری شیطانی است از جمله باورهای غلط دیگر است‪ .‬واژۀ‬ ‫هیپنوتیزم در سال ‪ 1848‬برای اولین بار در کتاب دکتر جیمز براید که‬ ‫مطا لعۀ خواب عصبی ‪ Nero hypnology‬نام داشت ابداع گردید بعداٌ‬ ‫کلمۀ عصبی ‪ Nero‬که نشانگر و نمایانگر شبیه خواب بودن اعصاب بود از‬ ‫آن حذف گردید وهیپنوتیزم نام گرفت‪ .‬درجه قبول هیپنوتیزم در افراد با‬ ‫عمق باورهای غلط و همچنین مقدار ترس آنها نسبت مستقیم داردو ما به‬ ‫تجربه میدانیم که ترس خود نیز یک تصور غلط بوده و وجود خارجی‬ ‫ندارد‪ .‬ترس ساخته وپرداختۀ کارگاه ذهن انسانی است‪.‬‬ ‫هر چند دو صصورت صاز هیپنوتیزمص "خودهیپنوتیزم" و "دیگرهیپنوتیزم" صمی‬ ‫اولی متصدی خود‬ ‫شناسیم‪ .‬ولی هر دو در واقع خود هیپنوتیزم میباشند‪.‬در ّ‬ ‫شخص بوده ولی در دوّمی این وظیفه را شخص دیگری به عهده می گیرد‬ ‫کهص صشخصص صراص صدرص صرفتنص صبهص صحالتص صخلسهص صراهنمائیص صمینماید‪ .‬ص از فوایصصد‬ ‫هیپنوتیزم می‌توان درمان بسصصصصصصیاری از ناراحتی‌های روانصصصصصصی را نام برد‪.‬‬ ‫به‌خصصوص در هنگام خودهیپنوتیزم‪ ،‬که شخص می‌توانصد به‌وسیلهٔ تلقین به‬ ‫خود‪ ،‬تغییرات مثبتصی را د روحیات صوکردار خو د وجود آورد‪ .‬اص لبتصه صاین امر‬ ‫دارای صاصولی است که میبایستی فرا گرفته شود و اگصر بدون آگاهصی و‬ ‫داشتن اطلعات کافی و یا با روش‌های نادرست انجام گیرد نه تنها کمکی‬

‫را انجام نخوا هد داد بلکه همچنین می تواند زمینه هائی را در جهت ایجاد‬ ‫مشکلت دیگری ص فراهم نماید‪ .‬برای موفقیت یک جلس ۀ هیپنوتیزمی سه‬ ‫مرحلۀۀ ص باید انجام پذیرد‪ .‬در مرحلۀۀ اول سوژه می با یستی کامل ٌص توجیه‬ ‫شده وتمامی باور های غلط ونادرست او که بدون ّ‬ ‫شک میتوانند در نتیجۀ‬ ‫جلسه تاثیرگذار باشند شناخته شده و خنثی گردند‪.‬در مرحلۀ دوم نسبت به‬ ‫درج ۀ تلقین پذیری درمان جو وبنا به تشخیص در مانگر یکی از روشهای‬ ‫گوناگون ایجاد ا لقاء انتخاب شده ودرمان جو در نتیجه به حا لت خلسه‬ ‫فرو می رود‪ .‬مرحل ۀ سوم که می توان آن را ستون اصلی و سرنوشت‬ ‫ساز جلسه نامید مرحله می باشد که درمانجو می بایستی به سر منزل‬ ‫مقصودی که خود او می داند ومی خواهد رهنمون شود‪ .‬و در اینجاست‬ ‫که خواندن از روی کاغذ پاره هائی که به آنها (‪ )script‬می گویند و معلوم‬ ‫نیست توسط چه کسی و با چه نحو ۀ تفکری و چه برداشتی نوشته شده‬ ‫استص صبهص صدردص صکسیص صکهص صدرص صصندلیص صراحتیص صدفترص صماص صباص صطرزص صتفکرص صخاص‬ ‫خودش‪ ،‬به انتظار شنیدن جمله یا کلمه ای است که برای او معنای خاص‬ ‫حول‬ ‫خودص راص داردص صتاص صبتواندص طرزص تفکر‪،‬ص برداشتص ونهایتا ٌص زندگیص اوص راص مت ّ‬ ‫نماید‪ ،‬نخواهد خورد‪.‬خواندن از روی نسخه مانند این است که ما به یک‬ ‫فرد مشخص به صورت گروه نگاه کرده و به همۀ افراد یکسان بنگریم‪ .‬و‬ ‫مهم بودن مرحلۀ سوم در همین مسئله نهفته می باشد که در مانگر بتواند‬ ‫با زبان خود ِ درمان جو با او به گونه ای صحبت نماید که برای ضمیر نا‬ ‫آگاه قابل پذیرش بوده تا در نحوۀ تفکر وی کامل ٌ و عمیقا ٌ تأثیر بگذارد‪.‬‬ ‫در مانگر میبایستی به ا لگوهای زبان گشتاوری آشنا ئی داشته و نحوۀ‬ ‫استفاده پیش باور ها را کامل ٌ بداند تابتواند با طرح سؤالت هدف دار و‬ ‫درک عمیق پاسخ ها به درستی به ساختارهای عمیق ذهن درمانجو پی‬ ‫برده ودنیای درونی وی را از طریق ساختارهای سطحی کلم وی کشف‬ ‫نموده وبه نحوی پویا در این ا لگو تغییر وتحول ایجاد نماید‪ .‬ص به خاطر‬ ‫داشته باشیم ص نجاّری که در جعب ۀ ابزار خود تنها یک چکش دارد به همه‬ ‫چیز به عنوان یک میخ نگاه میکند‪.‬‬ ‫از مجمو عۀ مقالت مهندس سعید برومند‬