Ve1

  • November 2019
  • PDF

This document was uploaded by user and they confirmed that they have the permission to share it. If you are author or own the copyright of this book, please report to us by using this DMCA report form. Report DMCA


Overview

Download & View Ve1 as PDF for free.

More details

  • Words: 3,852
  • Pages: 13
‫مهندسی ارزش‬

‫‪Value Engineering‬‬

‫مهندسی ارزش‬ ‫خلصه فارسی ‪:‬‬ ‫مهندسی ارزش عبارتست از يک روش گروهی ساختار يافته بر اساس عملکرد پروژه که سعی در‬ ‫حل مسائل و کاهش هزينه های زمان سيکل دارد‪ .‬گروه مهندسی ارزش از طريق اعمال فنون و‬ ‫تکنيکهايی به يک طرح رسمی و فرمان برای کار دست می يابد‪ .‬با استفاده از اين تکنيکها تيم‬ ‫مهندسی ارزش‪ ،‬گروهی عملکردهای پروژه ‪ ،‬محصولت يا فرآيندها را مشخص کرده و مدلسازی‬ ‫می کند‪ .‬تيم مهندسی ارزش بخشهای مربوط به بهبود ارزش و زمينه های مناسب برای بهبود را در‬ ‫پروژه شناسايی کرده و با استفاده از تفکر خلق‪ ،‬آلترناتيوهای ارائه شده توسط اعضا‪ ،‬گزينه های‬ ‫مساعد برای بهبود ارائه می شوند‪.‬‬ ‫اجرای سيستماتيک تکنيکهای شناخته شده که عملکرد محصول يا خدمات را شناسايی می کند‪ ،‬به‬ ‫تعيين ارزش اين عملکردها منتهی شده و سپس‪ ،‬مناسب ترين راه حل را در راستای کارکردهای‬ ‫لزم برای برآوردن عملکردهای مورد نياز در پايين ترين سطح هزينه های کلی زمان سيکل را ارائه‬ ‫می دهد‪ .‬به طور کلی در مهندسی ارزش تغيير از ارزش سازنده گرا به مشتری گرا به عنوان پيش‬ ‫فرض قرار گرفته است‪.‬‬ ‫فرآيند مهندسی ارزش که شامل تکنيکهای مهندسی ارزش می باشد و هدف از اجرای مهندسی‬ ‫ارزش در اين مقاله شرح داده شده است‪.‬‬

‫مهندسی ارزش‬

‫‪Value Engineering‬‬

‫واژه نامه ‪:‬‬ ‫‪Application ( or use ) cost‬‬

‫هزينه کاربرد يا مصرف محصول‬

‫‪Brain storming‬‬

‫طوفان فکری‬

‫‪Cost down‬‬

‫کاهش هزينه ها‬

‫‪Customer oriented‬‬

‫مشتری مدار‬

‫‪Creative phase‬‬

‫فاز خلقيت ‪ ،‬نوآوری‬

‫‪Delphy method‬‬

‫تکنيک دلفی‬ ‫مطلوبيت‬ ‫فاز پيشنهاد يا توسعه‬

‫‪Desirability‬‬ ‫‪Development or recommendation phase‬‬

‫فاز ارزيابی‬ ‫کارکرد‬ ‫کار گروهی با ديدگاه کارکرد محوری‬ ‫فاز اجرا‬ ‫فاز اطلعات‬ ‫هزينه های اوليه‬ ‫برنامه کار‬ ‫هزينه های دوره عمر‬ ‫عملکرد‬ ‫کارکرد اصلی‬ ‫کيفيت‬ ‫رتبه بندی مشخصه ها‬ ‫کارکرد ثانويه يا پشتيبان‬ ‫حل گروهی مسأله‬ ‫مجموع هزينه ها‬ ‫آناليز ارزش‬ ‫اندازه گيری ارزش‬ ‫ارزش ‪ ،‬بها‬

‫مقدمه ‪:‬‬

‫‪Valuation phase‬‬

‫مهندسی ارزش‬

‫‪Value Engineering‬‬

‫افزايش قيمت انرژی و رقابت شديدی که در بازار بين محصولت وجود دارد و از طرفی پيچيده تر‬ ‫شدن نگرش مشتری ها به محصول و انتظارات مختلف آنها‪ ،‬مديريت طرح و محصول را با معضلی‬ ‫اساسی و حساس روبرو ساخته است‪ .‬استراتژی های کاهش هزينه برای رسيدن با بازار رقابت‪ ،‬در‬ ‫مقابل حفظ و افزايش کيفيت محصول‪ ،‬معضل بزرگتر و پيچيده تری را مطرح می سازد‪ .‬همچنانکه‬ ‫تکنولوژی پيچيده می شود‪ ،‬مسائل انسانی و مديريت نيز دچار پيچيدگی خاص می گردد؛ بنابراين‬ ‫توجه به رويارويی با چالشهای واقعی‪ ،‬خلقيت و نوآوری را در طراحی محصول‪ ,‬فرآيند و ارزيابی ها‬ ‫ايجاد می کند‪.‬‬ ‫مهندسی ارزش ابزاری است که تصميم گيرنده می تواند برای قسمتی از اين چالشها پاسخی‬ ‫درخور و مناسب تهيه کند‪ ،‬با کاربرد مهندسی ارزش می توان با حفظ کيفيت هزينه ها را کاهش‬ ‫داد‪.‬‬ ‫‪ .V.E‬و مفاهيم اوليه آن نخستين بار در سالهای دهه چهل در دنيای غرب به ويژه آمريکا در بخشهای‬ ‫توليد و بازاريابی پايه گذاری شد‪ ،‬در اين سالها مفهوم ‪ .V.E‬در شناخت و کاربرد تکنيکهای خلق در‬ ‫کاهش هزينه های کال‪ ،‬پروژه و خدمات بدون کاهش سطح کيفيت‪ ،‬عملکرد يا جذابيت محصول در‬ ‫بازار است و قابليت رقابت آن را بهبود می بخشد‪.‬‬ ‫واژة مهندسی ارزش نخستين بار از سوی " مايلز " برای توضيح تکنيکی که وی در شرکت " جنرال‬ ‫الکتريک " در طی جنگ جهانی دوم به کار برده بود‪ ،‬استفاده شد‪ .‬تکنيک ياد شده در شرايطی پديد‬ ‫آمد که کمبودهایناشی از جنگ‪ ،‬جستجوی مصالح جايگزين در محصولت را الزام می نمود؛ اما به‬ ‫سبب جنگ اين مصالح بت همان مشخصات ياد شده مشابه يافت نمی شد‪ .‬از اين رو به جای‬ ‫مصالح جايگزين‪ ،‬روش جايگزين برای تأمين کارکرد اجزا‪ ،‬مورد توجه قرار گرفت‪ .‬بعدها معلوم شد‬ ‫که فرآيند تحليل کارکرد به توليد محصولت ارزان تر‪ ،‬بدون کاهش کيفيت می انجامد‪ .‬هستة اصلی‬ ‫کار " مايلز " تعريف کارکردهايی بود که خريدار از توليدات انتظار داشت‪ .‬اين کارکردها در عباراتی‬ ‫با يک فعل و يک اسم تعريف می شوند‪ .‬سپس کارکردهای تعريف شده با کمترين هزيه ممکن برای‬ ‫دستيابی به آنها و اين ارزيابی برای يافتن جايگزين هايی که همان کارکرد را تأمين می کنند‪ ،‬نيز به‬ ‫کار می رفت‪.‬‬ ‫حال با مثالی درباره جدار موتور الکتريکی موضوع را بررسی می کنيم ‪:‬‬

‫مهندسی ارزش‬

‫‪Value Engineering‬‬ ‫جدول ‪ : 1‬تعريف کارکرد‬

‫رديف‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪4‬‬

‫فعل‬ ‫جدا کردن‬ ‫امکان پذير کردن‬ ‫آسان کردن‬ ‫راضی کردن‬

‫اسم‬ ‫اشياء‬ ‫تهويه‬ ‫تعمير‬ ‫خريدار‬

‫اين کارکردها با انتخاب ارزان ترين حالت ممکن‪ ،‬به صورت زير سنجيده شدند ‪:‬‬ ‫‪‬کارکرد جداکردن با هزينه ورقه آهنی که برای پوشش موتور به کار می‬ ‫رفت‪ ،‬ارزيابی شد‪.‬‬ ‫‪‬کارکرد انکان پذير کردن تهويه بر اساس هزينه اضافی برای ايجاد‬ ‫سوراخهايی بر روی ورقه آهنی ارزيابی شد‪.‬‬ ‫‪‬آسان کردن تعمير با افزودن هزينه گره فلزی برای باز کردن جدار فلزی‬ ‫ارزشيابی شد‪.‬‬ ‫‪‬هزينه رنگ کردن فلز به عنوان عامل رضايت مشتری ارزيابی شد‪.‬‬ ‫جدول ‪ : 2‬انتساب هزينه به کارکرد‬ ‫رديف‬ ‫‪1‬‬

‫فعل‬ ‫جدا کردن‬ ‫امکانپذير‬

‫اسم‬ ‫اشياء‬ ‫تهويه‬

‫ارزان ترين روش‬ ‫دستيابی به کارکرد‬ ‫جدار فلزی‬

‫کمترين هزينه‬ ‫دستيابی به کارکرد‬ ‫‪0.15$‬‬

‫سوراخ روی فلز‬

‫‪2‬‬ ‫کردن‬ ‫گيره فلزی‬ ‫تعمير‬ ‫آسان کردن‬ ‫‪3‬‬ ‫رنگ کردن‬ ‫خريدار‬ ‫راضی کردن‬ ‫‪4‬‬ ‫جمع هزينه دستيابی به همه کارکردها ‪:‬‬

‫‪0.5$‬‬ ‫‪0.10$‬‬ ‫‪0.20$‬‬ ‫‪$0.50‬‬

‫در ادامه اين فرآيند‪ " ،‬مايلز " کمترين هزينه ممکن برای ارزشيابی کارکردها را در اين نمونه معادل‬ ‫‪ 0.5‬دلر برآورد کرد و آن را با کمترين هزينة واقعی برای درست کردن اين قطعه که ‪ 4.75‬دلر‬ ‫بود‪ ،‬مقايسه کرد‪ .‬به روشنی آشکار شد که بسياری از هزينه های ياد شده عمل ً کارکردی را برآورد‬ ‫نمی کردند‪.‬‬ ‫تعريف کارکرد‪ ،‬ارزيابی کارکرد و جايگزين يابی در مجموع‪ " ،‬تحليل کارکرد" ناميده می شوند و اين‬ ‫همان تکنيک اساسی است که بر پاية آن مهندسی ارزش شکل گرفته است‪.‬‬

‫مهندسی ارزش‬

‫‪Value Engineering‬‬

‫تحليل کارکرد‬

‫تعريف کارکرد‬

‫فعل ـ اسم‬

‫ارزيابی کارکرد‬

‫کمترين هزينه دستيابی به‬ ‫کارکرد‬

‫گزينه يابی‬

‫طوفان انديشه ها‬

‫مهندسی ارزش‬

‫‪Value Engineering‬‬

‫برنامه کاری مهندسی ارزش ‪:‬‬ ‫برنامه کاری مهندسی ارزش آرايه ای از رويکردها و عملکردهای لزم برای بدست آوردن جواب‬ ‫مسأله می باشد ‪ .‬اين برنامه از ‪ 7‬فاز تشکيل شده است ‪:‬‬ ‫‪ . 1‬فاز مبدأ ‪:‬‬ ‫‪ : 1_ 1‬سازماندهی در طول فاز ‪: 1‬‬ ‫روند را با سازماندهی نيروی کار‪ ،‬مشخص کردن تصميم گيرنده‪ ،‬انتخاب محدودة کار‪ ،‬تخصيص‬ ‫عملکرد به هر يک از اجزاو جهت دهی مطالعات آغاز کرده و بدين صورت به کار گروهی سامان می‬ ‫دهيم‪.‬‬ ‫سؤالت کليدی ‪:‬‬ ‫‪-1‬محصول يا خدمت مورد نظر کدام است ؟ ( تعريف دقيق هدف طرح )‬ ‫‪-2‬هدف ‪ .V.E‬در رابطه با محصول يا خدمت مورد نظر چيست ؟‬ ‫‪-3‬محدوده و حوزه مطالعه کجاست ؟‬ ‫‪ : 2 _ 1‬انتخاب پروژه ‪:‬‬ ‫پروژه تحقيقاتی ‪ .V.E‬بايد برای افراد سيستم مهم بوده و يک نياز واقعی باشد‪ .‬به اين ترتيب پروژه‬ ‫از حمايت مديران بهره مند خواهد شد؛ بنابراين برخی معيارهای کلی بايد در انتخاب طرح در نظر‬ ‫گرفته شود ‪:‬‬ ‫‪-1‬مسأله ای را حل کند‪.‬‬ ‫‪-2‬احتمال موفقيت و اجرای آن خوب باشد‪.‬‬ ‫‪-3‬اهدافش معتبر باشد‪.‬‬ ‫‪-4‬برای مردم منطقة مورد مطالعه اهميت داشته باشد‪.‬‬ ‫‪-5‬قابليت پاسخگويی داشته باشد؛ يعنی‪ ،‬پشتيبانی کننده يا تصميم گيرنده‬ ‫پاسخگوی تغييرات باشد‪.‬‬ ‫علوه بر عوامل بال يکی از معيارهای خوب در زمينه اثربخشی پروژه نسبت قيمت تمام شده‬ ‫محصول به کارايی و عملکرد آن است‪ .‬در صورتی که اين نسبت مقدار قابل توجهی داشته باشد‪،‬‬ ‫محصول مورد نظر کانديدای مناسبی برای انجام مطالعات ‪ .V.E‬محسوب می شود‪.‬‬ ‫‪ : 3 _ 1‬تعيين تيم ‪: .V.E‬‬ ‫يک تيم خوب ‪ ، .V.E‬تيمی است که بين ‪ 3‬تا ‪ 7‬نفر عضو داشته باشد؛ در غي اين صورت روابط‬ ‫بسيار پيچيده شده و گاه موجب از هم پاشيدن گروه می شود‪ .‬در تعيين اعضاتيم بايد به موارد زير‬ ‫توجه شود ‪:‬‬ ‫‪-1‬گروه بايد چند رشته ای باشد‪.‬‬

‫مهندسی ارزش‬

‫‪Value Engineering‬‬

‫‪-2‬اعضای تيم از نظر سلسله مراتب سازمانی در يک سطح باشند تا امکان‬ ‫فشار همکاران يا سياستمداران به حداقل برسد‪.‬‬ ‫‪-3‬انتصاب يک تصميم گيرنده واحد با رأی اعضا‬ ‫‪-4‬آشنا بودن حداقل ‪ 1‬يا ‪ 2‬عضو تيم با فرآيند مهندسی ارزش‬ ‫‪-5‬متخصص بودن حداقل يک عضو در زمينة محصول يا موضوع مورد‬ ‫مطالعه‬ ‫‪-6‬اعضای تيم وقت کافی برای انجام کار را داشته باشند‬ ‫‪-7‬اعضا قادر به طراحی و اجرا و علقمند به ايجاد تغيير باشند‬ ‫‪-8‬نسبت به پروژه تعهد و انگيزه داشته باشند‪.‬‬ ‫‪ : 4 _ 1‬تعيين مأموريت تيم و مستند سازی محصول ‪:‬‬ ‫برای ايجاد انگيزه و ثبات در فرآيند بهتر است مأموريت تيم در قالب يک تعريف خلصه و مفيد از‬ ‫آنچه که تيم عهده دار آن است ‪ ،‬بيان گردد و در واقع هدف تيم را از انجام چنين فرآيندی تعريف‬ ‫کند‪ .‬در اخرين گام از فاز ‪ 1‬يا فاز آغاز‪ ،‬بايد اطلعات جامعی در مورد محصول مورد بررسی‪،‬‬ ‫تعريف محصول به همان صورت که طراحی ‪ ،‬توليد و مصرف می شود‪ ،‬داشت‪ .‬اين امر می تواند‬ ‫منجر به حداقل شدن نظرات و عقايد شخصی در اين رابطه گردد‪ .‬در اين بخش استفاده از‬ ‫نمودارها‪ ،‬نقشه های انفجاری‪ ،‬در صورت امکان تهيه عکس و فيلم بسيار مفيد است‪.‬‬ ‫‪ . 2‬فاز اطلعات ‪:‬‬ ‫‪ : 1 _ 2‬تحليل کارکرد ( تحليل کيفی ارزشها ) ‪:‬‬ ‫در اين فاز وظيفه هر يک از اجزای محصول را تعيين می کنيم؛ به اين صورت که وظيفه را همانطور‬ ‫که فبل ً گفته شده‪ ،‬توسط يک فعل ( پاسخگوی چه می کند؟ ) و يک اسم ( جواب سؤال چه چيزی‬ ‫را ؟ ) تشريح می کنيم‪ .‬اسم بايد قابل اندازه گيری باشد و فعل قابل اثبات‪ ( .‬به جدول ‪ :1‬تعريف‬ ‫کارکرد مراجعه شود‪).‬‬ ‫يکی از روشهای شناخته شده و قوی در تحليل کارکرد‪ ،‬روش سيستمهای تحليل کارکرد‬

‫(‬

‫‪ ) FAST‬است‪ .‬اين روش امکان مرتب کردن تعريفهای دو واژه های کارکرد را به صورت سلسله‬ ‫مراتب مبتنی بر علت و معلول فراهم می آورد‪.‬‬

‫‪ : 2 _ 2‬تحليل سيستم بر مبنای وظيفه ‪:‬‬

‫مهندسی ارزش‬

‫‪Value Engineering‬‬

‫تعريف عملکرد ‪ :‬برای اين منظور ‪ 40‬تا ‪ 60‬عمل مختلف که توسط خود محصول يا اجزا ان‬ ‫صورت می گيرد‪ ،‬تعريف می شود‪ .‬در اين مرحله به طور ساده و مکرر پرسيده می شود اينقطعه‬ ‫چه کاری انجام می دهد؟ و به طور خلصه عمل هر يک از اجزا محصول يا فرآيند را که موجب‬ ‫هزينه ای می شود‪ ،‬تعريف می گردد‪ .‬وقتی ‪ 40‬تا ‪ 60‬عمل تعريف شدند‪ ،‬تهيةنمودار ‪ FAST‬را با‬ ‫انتخاب بهترين تعريف برای محصول شروع می کنند و آن را در سمت چپ صفحه می نويسند‪.‬‬ ‫سپس اعمال پايه و اعمال پشتيبان تعيين می شوند‪ .‬اعمل پايه آنهايی هستند که نمی توان آنها را‬ ‫تغيير داد و برای عمل مورد نظر مشتری لزمند؛ يعنی‪ ،‬اگر از محصول حذف شوند‪ ،‬هدف محصول‬ ‫برآورده نمی شود‪ .‬اعمال فرعی که برای جلب رضايت مشتری و موفقيت محصول مورد نيازند‪ ،‬در‬ ‫تصميم مشتری برای خريد محصول تأثير تأثير می گذارند و معمول ً حدود ‪ %75‬هزينه را به خود‬ ‫اختصاص می دهند‪.‬‬ ‫‪ : 3 _ 2‬آناليز اجبار ‪:‬‬ ‫هدف از اين مطالعه آن است که ببينيم چه دليلی باعث شده اند که از يک ماده يا طرح و روشی‬ ‫خاص برای محصول استفاده می کنيم و آيا اين دليل هنوز معتبرند يا خير ؟‬ ‫‪ : 4 _ 2‬اندازه گيری ارزش ( تحليل کمی ارزش ) ‪:‬‬ ‫الف ) تحليل هزينة کارکرد به اين پرسش اصلی ‪ .V.E‬پاسخ می دهد که چه هزينه ای دربردارد ؟‬ ‫هزينه های اين بخش به دو قسمت سخت‪ ،‬شامل هزينة مصالح و نيروی کار و نرم‪ ،‬شامل هزينه‬ ‫های دشواری کار يا خطر عدم موفقيت و نظاير اينها تقسيم می شوند‪.‬‬ ‫برای تعيين هر يک از هزينه ها می توان ميانگين هزينه های برآوردشده توسط تيم را درنظرگرفت ‪:‬‬ ‫‪%C = ( %C1 + %C2 + … + %Cn ) / n‬‬ ‫‪ = C%‬هزينة نسبی متوسط هريک از اجزا‬ ‫‪ = Ci%‬برآورد هزينة مصرف شده توسط تک تک اجزا‬ ‫‪ = n‬تعداد کل افراد رتبه بندی کننده هزينه ها‬ ‫ب ) استخراج اهميت يا بها ‪ :‬کارکردها از نظر بها و اهميت نيز مطالعه می شوند‪ .‬از اصطلح بها‬ ‫( ‪ ) Worth‬و روش تحليل بها معمول ً در کنار اقلم سخت افزاری استفاده می شود‪ .‬از طرف ديگر‬ ‫اصطلح اهميت و روشهای محاسبة آن غالبا ً به اقلم غير سخت افزاری مربوط می شود‪.‬‬ ‫بها با تکنيک مقايسة هزينة خارجی به اين صورت تعريف و تعيين می شود ‪ « :‬کمترين هزينه ای که‬ ‫به طور يقين وظيفة مورد نظر را برآورده می کند و با مقايسة هزينة اجزا با هزينة اجزای مشابه‬ ‫خارجی که به طور يقين می تواند همان وظيفه را انجام ده‪ ،‬تعيين می شود‪» .‬‬ ‫‪%I = ( %I1 + %I2 + … + %In ) / n‬‬ ‫‪ = I%‬اهميت نسبی متوسط يکی از اجزا‬

‫مهندسی ارزش‬

‫‪Value Engineering‬‬

‫‪ = Ii%‬برآورد های انجام شده اهميت توسط تک تک شرکت کنندگان‬ ‫‪ = n‬تعداد کل افراد رتبه بندی کننده اهميت‬ ‫تأکيد بر اين نکته ضرورت دارد که مقايسة کارکرد‪ ،‬چه برای بها باشد و چه برای اهميت يا هزينه‪،‬‬ ‫بايد در يک سطح از سلسله مراتب انجام شود؛ مثل ً در مورد پرگارالقا کردن گشتاور و جداکردن‬ ‫ساقها را برای محاسبة هزينه باهم مقايسه کرد‪ .‬جداکردن ساقها در سطحی بالتر قرار دارند و از‬ ‫چندين کارکرد مربوط به سطح پايين تر تشکيل می شود که يکی از آنها القای گشتاور است‪ .‬اما‬ ‫جدار پايه ها را می توان با نگه داشتن علمتگذار و ديگر کارکردهای واقع در همان سطح مقايسه‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫ج ) تعيين شاخص ارزش ‪ :‬به محض آنکه هزينه و بها به دست آمد‪ ،‬از آنها برای تعيين شاخص‬ ‫ارزش استفاده می شود ‪:‬‬ ‫هزينة مطلق ‪ /‬بهای مطلق = شاخص ارزش‬ ‫‪Value Index = %I / %C‬‬ ‫شاخص ارزش عددی بدون بعد است که امکان مرتب کردن کارکردها يا اقلم را به شخص می‬ ‫دهد‪ .‬به طور کلی شاخص ارزش بزرگتر از ‪ ، 1‬نشانة ارزش خوب است و شاخص ارزش کوچکتر‬ ‫از ‪ 1‬می تواند نشانة وجود کارکرد يا جزئی باشد که به اصلح و تغيير نياز دارد‪.‬‬ ‫گاه برای بيان بهتر شاخص ارزش‪ ،‬وضايف اجزا را روی يک نمودار رسم می کنند که در آن محور‬ ‫افقی نشان دهندة هزينه و محور عمودی نشان دهندة سود است‪ .‬به طور بديهی خط ‪ 45‬درجه‪،‬‬ ‫نقطة سر به سر سود مساوی هزينه را نشان می دهد؛ بنابراين تمامی نقاط پايين تر از اين خط‪،‬‬ ‫کانديدهايی برای بررسی و بهبود هستند‪.‬‬

‫بايد توجه داشت اين که کداميک از اجزا را جهت بهبود انتخاب کنيم‪ ،‬بسيار مهم است‪ .‬به دليل‬ ‫اتلف وقت‪ ،‬انرژی‪ ،‬هزينه و ‪ ، . . .‬انتخاب تمام اجزا در سيستمهای بزرگ غير ممکن است‪ .‬لذا بايد‬ ‫اجزايی برای بهبود انتخاب شوند که بهترين بهبودها را برای ما ايجاد می کنند‪.‬‬ ‫‪ . 3‬فاز تغيير‪ ،‬خلقيت‪ ،‬ارتقای ارزش ‪:‬‬ ‫مرحله نوآوری‪ ،‬بخش خلق فرآيند مهندسی ارزش و گامی حياتی در فرآيند طراحی است‪.‬‬ ‫فعاليتهای مربوط به اين مرحله متوجه فراهم آوردن طرق جايگزين برای انجام کارکردها است‪.‬‬ ‫نيروی عمدة اين مرحله در جهت پاسخگويی به اين پرسشها هدايت می شود ‪:‬‬ ‫‪-1‬چه چيز ديگری اين کار را انجام می دهد؟‬

‫مهندسی ارزش‬

‫‪Value Engineering‬‬

‫‪-2‬چگونه می توان کارکردهای ثانويه را حذف کرد‪ ،‬اما همچنان کارکردهای‬ ‫اصلی را حفظ گردند؟‬ ‫در حقيقت هدف از فاز خلقيت‪ ،‬طرح و بيان ايده ها و راه حلهای گوناگون برای انجام هر عملکردی‬ ‫است که جهت بررسی انتخاب گرديده است‪ .‬دو انديشه و طرز تفکر موفق را می توان برای اين‬ ‫فاز نام برد ‪ :‬اول آنکه قصد اين فاز‪ ،‬تصوير راه های طراحی يک محصول يا ارائه خدمات نيست؛‬ ‫بلکه ايجاد راه هايی است برای ادامة فعاليتهايی که برای مطالعه انتخاب شده اند‪ .‬دوم آنکه‬ ‫خلقيت فرآيندی است ذهنی که تجارب قبلی را در هم ادغام کرده‪ ،‬تجربه ای جديد به ارمغان می‬ ‫آورد‪.‬‬ ‫مقصود آن است که ترکيبی تازه شکل گيرد تا عملی با هزينة کمتر و عملکرد بهتر به اجرا درآيد‪.‬‬ ‫روشهای زيادی برای ابداع و گردآوری آلترناتيوها وجود دارد که در شرايط گوناگون‪ ،‬بايستی روش‬ ‫مناسب را انتخاب کرد‪ .‬برخی از اين روشها عبارتند از ‪:‬‬ ‫‪‬طوفان فکری‬ ‫‪‬تکنيکهای گره اسمی‬ ‫‪‬استفاده از چک ليست‬ ‫‪‬روش به کارگيری کاتالوگها‬ ‫‪‬روش تعيين خصوصيات‬ ‫تجربه نشان داده است که در ابتدا روشهای ساده تر ( طی جمع اوری ايده های موجود ) مفيدتر‬ ‫است‪ .‬هدف تمامی اين روشها حذف تفکرات منفی‪ ،‬شکوفا کردن تفکرات سازنده و جلوگری از‬ ‫فرهنگها و عادتها قديم است‪ .‬به همين دليل هنگام خلق ايده های جديد بايد از هر نوع انتقاد‬ ‫خودداری شود و همة ايده های پيشنهادی ليست شوند‪.‬‬ ‫‪ . 4‬فاز ارزيابی ‪:‬‬ ‫در اين فاز ايده های ايجاد شده در فاز خلقيت مورد قضاوت و بازبينی قرار گرفته‪ ،‬تصفيه و در‬ ‫صورت نياز ترکيب می شوند‪.‬‬ ‫‪ : 1 _ 4‬تحليل کيفی ارزش گزينه های جايگزين ‪:‬‬ ‫مرحلة ارزيابی متضمن يک فرآيند گزينش است که در آن انديشه های توليد شده در مرحلة نوآوری‬ ‫بررسی شده‪ ،‬تعداد کمی از آنها انتخاب می شوند‪ .‬لذا آنها را با استفاده از روشهايی نظير " پارتو "‬ ‫( مرتب کردن ارزشی گزينه ها ) مورد بررسی قرار می دهند‪ .‬اصل اساسی‪ ،‬روش رأی دهی پارتو‬ ‫است و چنين فرض می کند که حدود ‪ %80‬ارزش يک فهرست اقلم تقريبا ً به ‪ %20‬آنها داده می‬ ‫شود‪ .‬بنابراين از هر رأی دهنده خواسته می شودکه ‪ %20‬اقلمی را که به نظرش مهم می رسد‪،‬‬ ‫انتخاب کند‪ .‬سپس با در نظر گرفتن بيشترين تکرار‪ ،‬گزينه های دارای ارزش بيشتر تعيين می‬ ‫شوند‪ .‬در روش مرتب کردن ارزشی گزينه ها هريک از پيشنهادها روی کارت جداگانه تقسيم شده‪،‬‬ ‫سپس با تقسيات متوالی دسته بندی می شوند‪.‬‬

‫مهندسی ارزش‬

‫‪Value Engineering‬‬

‫‪ : 2 _ 4‬تحليل کمی ارزش گزينه های جايگزين ‪:‬‬ ‫گروه انتخابی اقلمی که از پيش گزينش به دست می آيد‪ ،‬برای انتخاب دو يا سه نامزد برای ادامة‬ ‫کار مورد ارزيابی قوی تر قرار می گيرند‪ .‬برای تحليل کمی ارزش می توان از همان روشهايی‬ ‫استفاده نمود که در تحليل ارزش وظايف بيان شد؛ اما روش قوي تری را برای اين کار توصيه‬ ‫نموده اند که به تحليل معيارها پرداخته است‪ .‬در اين روش که برای ارزشيابی گزينه ها طراحی‬ ‫شده است‪ ،‬به هر يک از معيارها با خصوصيات وظيفه ها يک وزن اختصاص داده می شود‪ .‬سپس‬ ‫در مورد هريک از گزينه ها نيز امتياز هر معيار مشخص می شود‪ .‬در حقيقت تحليل معيار يک روش‬ ‫نمره گذاری ماتريسی است که به اختصاص نمره برای ارزيابی گزينه ها با توجه به شايستگی فردی‬ ‫آنها در مقايسه با مجموعه ای از معيارهای مهم برای مصرف يا کاربرد نهايی آنها به کار می رود‪ .‬در‬ ‫نهايت با استفاده از رابطة زير ارزش هر يک از گزينه ها محاسبه می شوند ‪:‬‬ ‫‪∑ (S×W)=∑ W‬‬ ‫‪ : S‬نشان دهندة امتياز هر معيار‬ ‫‪ : W‬نشان دهندة وزن هر معيار‬ ‫در پايان پس از اين که تحليل کمی ارزش گزينه های جايگزين انجام شد‪ ،‬گزينه های منتخب از‬ ‫لحاظ جنبه های امکان سنجی ( اقتصادی‪ ،‬فنی و ‪ ) . . .‬بررسی می شوند و تهايتا ً گزارشی تهيه‬ ‫شده‪ ،‬به مديريت و تصويب کنندگان تحقيق ارائه می شود‪.‬‬ ‫‪ . 5‬فاز بررسی و توسعه ‪:‬‬ ‫گزينه هايی که در فاز ارزيابی به عنوان راه حلهای عملی برای مسأله مورد توجه قرار گرفتند‪ ،‬در‬ ‫اين فاز مورد بررسی قرار گرفته و راه حلهای عملی مورد توجه قرار می گيرند‪ .‬اين فرآيند شامل‬ ‫بررسی دقيق فنی‪ ،‬اقتصادی‪ ،‬امکان سنجی گزينه های منتخب و همچنين‪ ،‬احتمال موفقيت برای‬ ‫اجرا می باشد‪ .‬تغييرات ايجاد شده به صورت ضربدری کنترل می شوند تا اطمينان حاصل شود که‬ ‫نيازهای مصرف کننده برآورده شده است‪ .‬اين امر برای اطمينان از طرح از نظر فنی و شرايط‬ ‫کيفيتی‪،‬قابليت اطمينان‪ ،‬دوام‪ ،‬ايمنی لزم و ‪ . . .‬ضروری است‪.‬‬ ‫از اهداف اين فاز انتخاب و ارائه بهترين راه های ثانويه برای بهبود ارزش است‪ .‬اطلعاتی که‬ ‫توسط مدير هر گروه ارائه می شود شامل اطلعات تکنيکی‪ ،‬هزينه و جدول زمان بندی است که به‬ ‫صورت حرفه ای به طراح و مدير پروژه اجازه می دهد که موارد را ارزيابی نموده تا به نتيجه‬ ‫دلخواه برسد‪ .‬همچنين‪ ،‬از ديگر متخصصين مطمئن در صنايع ديگر نيز جهت مشاوره دعوت می‬ ‫شود‪ .‬برای اين فاز می توان مراحل زير را برشمرد ‪:‬‬ ‫‪-1‬از راه حلی که دارای بيشترين ارزش است شروع نموده‪ ،‬سپس تجزيه و‬ ‫تحليل سود و کاربرد نيازها شامل تخمين هزينه های اوليه‪ ،‬هزينة چرخة‬ ‫عمر‪ ،‬هزينه های ريسک و عدم اطمينان برشمرده در مورد راه حل ارائه‬ ‫شده را در نظر گرفت‪.‬‬ ‫‪-2‬تجزيه و تحليل سود اجزا بايد در نظر گرفته شود‪.‬‬

‫مهندسی ارزش‬

‫‪Value Engineering‬‬

‫‪-3‬برای هريک از راه های پيشنهادی اطلعات فنی زير گردآوری شود ‪:‬‬ ‫‪ : 3_1‬نوشتن شرح طرح اوليه‬ ‫‪ : 3_2‬رسم طرح اوليه و راه حلهای ثانوی مورد نظر‬ ‫‪ : 3_3‬تهية اطلعات و داده های مربوط به هزينه و کارايی که به روشنی تفاوت بين طرح‬ ‫اوليه و راه حلهای ثانويه را مد نظر قرار داده باشد‪.‬‬ ‫‪ : 3_4‬زمان بندی‬ ‫‪-4‬تهيه طرح اجرايی شامل برنامه زمان بندی مفروضات گروه و نيازهای‬ ‫مديريت‪.‬‬ ‫‪ . 6‬فاز اجرا ‪:‬‬ ‫اين مرحله با آماده سازی و ارائة توصيه های گروه مهندسی ارزش به مديريت ارتباط دارد‪.‬‬ ‫گزارشی حاوی توصيف پيشنهادات و فهرستی از برنامه های پيشنهادی برای اقدامات اجرايی تهيه‬ ‫می شود‪ .‬برای به حداقل رساندن نفی يا ردشدن گزارش بايد نهايت دقت به عمل آيد‪ .‬برای اين‬ ‫منظور چنانچه تصميم گيرنده نهايی به عنوان يکی از اعضای تيم حضور داشته باشد‪ ،‬قبول تغييرات‬ ‫توسط وی ساده تر خواهد بود‪ .‬در صورتی که امکان حضور تصميم گيرنده به عنوان يکی از اعضای‬ ‫تيم وجود نداشته باشد‪ ،‬بايد در فواصل زمانی معين وی را از نتيجة مطالعات آگاه نمود تا مقاومت‬ ‫وی در برابر تغييرات کاهش يابد‪.‬‬ ‫در پايان تحقيق بايد در صورتی که اجرای نتايج تحقيق به عهدة گروه ديگری باشد‪ ،‬تيم مهندسی‬ ‫ارزش بايد نتايج تحقيق را به طور دقيق برای مجريان بيان کند و اعضای تيم علوه بر ارائة‬ ‫گزارشهای مفصل برای کمک به اجرای نتايج تحقيق در دسترس باشند‪.‬‬

‫‪ . 7‬فازمميزی ‪:‬‬ ‫برای اطمينان از نتايج ضروری است که تغييرات مهندسی ارزش را از طريق يک منبع مستقل‬ ‫مميزی شود و تا زمانی که اين عمل صورت نگرفته باشدف پروژه بسته نمی شود‪.‬‬ ‫فرآيند مميزی برای موفقيت مستمر برنامه های مهندسی ارزش سازمان ضروری است‪ .‬مديريت‬ ‫مسؤول انتصاب فرد يا افرادی برای اين کار است‪.‬‬ ‫اهداف مميزی ‪:‬‬ ‫‪-1‬ارزيابی نتايج‬ ‫‪-2‬تأييد نتايج در صورت نياز‬

‫مهندسی ارزش‬

‫‪Value Engineering‬‬

‫‪-3‬بررسی پروژه به منظور شناسايی مشکلتی که به وجود آمده و توصيه‬ ‫های لزم برای تصحيح در پروژه بعدی‪.‬‬ ‫نتيجه گيری ‪:‬‬ ‫مهندسی ارزش مجموعه ای از گامهای مرتبط و سازمان يافته است که می توان تعبير فرآيند را به‬ ‫آن اطلق کرد‪ .‬فرآيند مهندسی ارزش به قصد شناسايی کارکردهای مهم يک محصول‪ ،‬خدمت و‬ ‫روش مناسب ايجاد آن کارکردها انجام می گيرد‪ .‬هدف از اجرای مهندسی ارزش استفاده از راه‬ ‫حلهای خلقانه برای کاهش در قيمت تمام شده محصول يا خدمت بدون واردشدن خدشه به‬ ‫مشخصات کيفی آن است‪.‬‬ ‫در حقيقت در مهندسی ارزش‪ ،‬تغيير از ارزش توليدکننده گرا به ارزش مشتری گرا به عنوان پيش‬ ‫فرض اصلی قرار گرفته است‪ .‬اين قابليت مهندسی ارزش را به يک ابزار مديريتی کارآمد در کسب‬ ‫موقعيتهای برتر رقابتی تبديل نموده است‪.‬‬ ‫منابع ‪:‬‬ ‫‪-1‬مجموعه مقالت نخستين سمينار ملی مهندسی ارزش‪ ،‬شهريور ‪،1380‬‬ ‫دانشگاه صنعتی امير کبير‪.‬‬ ‫‪-2‬محمد سعيد جبل عاملی‪ ،‬عليرضا ميرمحمد صادقی‪ ،‬مهندسی ارزش‪،‬‬ ‫انتشارات فرات‪ ،‬خرداد ‪1380‬‬ ‫‪-3‬فصلنامه مهندسی صنايع و سيستم‪ ،‬مصاف‪ ،‬سال هفتم شماره ‪ ،23‬زمستان‬ ‫‪1380‬‬ ‫‪-4‬مهندسی ارزش در اجرا و بهره برداری‪ ،‬مهاب قدس‬ ‫‪-5‬فيلم مهندسی ارزش ( سازمان بهره وری ملی ايران )‬ ‫‪-6‬مجله روش‪ ،‬سال هفتم‪ ،‬شماره ‪ ،45‬مقاله مهندسی ارزش‬ ‫‪-7‬ميترا تيموری‪ ،‬زهرا ملک محمدی‪ ،‬تجزيه و تحليل مهندسی ارزش‪ ،‬پايان نامه‬ ‫تحصيلی‪.80 ،‬‬ ‫‪http://www.valuefunction.org-8‬‬ ‫‪Artur E.Mudge "Value Engineering",Mcgraw Hill, 1981,-9‬‬ ‫‪.P.4‬‬

Related Documents

Ve1
November 2019 4
Texto Ve1 Bfca
April 2020 11