قورباغه را قورت بده 21روش عالي غلبه بر تنبلي و انجام بيشترين كار در كمترين زمان نویسنده :برايان تريسي مترجمين :اشرف رحماني و كوروش طارمي پیشگفتار مترجمين بهتر است صادقانه اعتراف كنيم كه در وهلهی نخست عنوان جذاب كتاب باعث شد كه آن را انتخاب و تهيه كنيم .اما وقتي شروع به خواندن اين كتاب كرديم مطالب آن را بسيار جذابتر از عنوان آن يافتيم .باور كردن اين حرف كه « خواندن اين كتاب زندگي ما را از اين رو به آن رو كرد » براي كساني كه كتاب را بخوانند و به دستورالعملهاي آن واقعا ً عمل كنند بسيار آسان خواهد بود .وقتي ليستهايي را كه نويسنده گفته بود نوشتيم و مطابق برنامه زمانبندي شدهاي كه روش تهيهي آن در كتاب توصيف شده است شروع به كار كرديم بزودي متوجه شديم كه داريم كارهاي بسيار مهمتري را در مدت زمان بسيار كمتري به انجام ميرسانيم. در نتيجه خرسندی و رضايتي كه به خاطر احساس پيشرفت و موفقيت در زندگي خصوصي و شغلي خود پيدا كرديم با انگيزه بيشتري به كار ادامه داديم و روش كار خود را طبق اصول و روشي كه از همين كتاب ياد گرفته بوديم مرتبا ً تصحيح و تكميل كرديم .به اين ترتيب كارآيي ما باز هم بيشتر شد و در نتيجه به طور طبيعي در چرخه پيشرفت و موفقيت فزاينده قرار گرفتيم .درآمد ما بدون اغراق چند برابر شد ،روابط فردي و اجتماعي ما بهبود پيدا كرد و توانستيم افقهاي جديدي را در زمينههاي شغلي ،تحصيلي و معنوي پيش روي خود باز كنيم. جزئيات مربوط به پيشرفتها و موفقيتهاي ناشي از به كارگيري روشهايي كه اين كتاب آموزش ميدهد براي هر كسي بسته به اهدافي كه براي خود برميگزيند ميتواند متفاوت باشد به همين دليل فكر ميكنيم كه در اين پيشگفتار نبايد به ذكر جزئيات بپردازيم .تنها بايد بگوييم با نتايج ارزشمندي كه از مطالعه اين كتاب بدست آورديم ،لزم دانستيم كه اين اثر فوقالعاده را در اختيار ديگران هم بگذاريم. پيشگفتار نويسنده از اينكه اين كتاب را در دست گرفتهايد متشكرم .اميدوارم ايدههايي كه در همانطور كه توانسته است به من و هزاران نفر اين كتاب مطرح ميشود ديگر كمك كند ،براي شما نيز مفيد باشد .در واقع اميدوارم كه اين كتاب بتواند زندگي شما را براي هميشه دگرگون كند. شما هيچوقت براي انجام تمام كارهايي كه بايد انجام بدهيد فرصت كافي نداريد .شما به معناي واقعي كلمه در انبوه كارها ،مسئوليتهاي فردي،
پروژهها ،روزنامهها و مجلههاي زيادي كه بايد بخوانيد و كتابهايي كه روي هم انبار شدهاند تا يك روز ،به محض اينكه فرصتش را پيدا كرديد به سراغ آنها برويد ،غرق شدهايد. اما واقعيت اين است كه هيچوقت نميتوانيد عقب افتادگي خود را جبران كنيد و از كارهايتان جلو بيافتيد .شما هرگز نميتوانيد آنقدر از كارها پيشي بگيريد كه بتوانيد تمام آن كتابها و نشريهها را بخوانيد و نيز به تفريحاتي كه هميشه آرزويش را داشتهايد بپردازيد. در ضمن اين فكر را كه ميتوانيد با بال بردن بهرهوري خود مشكلتي را كه در زمينهي مديريت زمان داريد حل كنيد ،از ذهنتان بيرون كنيد .هر قدر هم كه بر تكنيكهاي بهرهوري فردي مسلط باشيد هميشه بيش از آن كار داريد صرفنظر از اينكه چقدر وقت كه بتوانيد در مدت زماني كه دراختيار داريد، داريد ،به همه اين كارها برسيد. شما فقط به يك طريق ميتوانيد وقت و زندگي خود را تحت كنترل درآوريد و آن هم تغيير دادن روش فكركردن ،كاركردن و نحوه روبرو شدن با سيل بيپايان كارهايي است كه هر روز بر سرتان ميريزد .ميزان تحت كنترل درآوردن كارها و فعاليتهايتان بستگي دارد به اينكه تا چه حد بتوانيد انجام بعضي از كارها را متوقف كنيد و به جاي آن وقت بيشتري را صرف فعاليتهاي كمتري كنيد كه واقعا ً ميتوانند در زندگي شما تحول ايجاد كنند. من بيش از سي سال است كه به مطالعهي مديريت زمان مشغول هستم و عميقا ً كارهاي كساني را كه در اين زمينه تخصص دارند ،مانند پيتر دروكِر، آلكس مك كِتري ،آلن لِي كيِن ،استفن كاوي و بسيار بسيار افراد ديگر را مطالعه كردهام .صدها كتاب و هزاران مقاله در زمينه اثر بخشي و كارآيي فردي خواندهام و اين كتاب نتيجه آنهاست. هر وقت با ايدهي خوبي مواجه شدهام آن را در زندگي خصوصي و شغلي خودم امتحان كردهام و اگر نتيجه بخش بوده است آن را در گفتهها و سمينارهايم مورد استفاده قرار داده و به ديگران آموزش دادهام. گاليله ميگويد « :شما نميتوانيد به يك نفر چيزي را كه خودش از قبل نميداند ياد بدهيد ،فقط ميتوانيد او را از آنچه ميداند با خبر كنيد» . مطالبي كه در اين كتاب مطرح ميشود بسته به ميزان دانش و تجربه شما برايتان آشنا به نظر خواهد رسيد .اين كتاب مطالب مورد نظر را به سطح بالتري از آگاهي شما منتقل خواهد كرد .با ياد گرفتن اين روشها و تكنيكها و به كارگيري مداوم آنها تا جايي كه تبديل به عادت شوند ميتوانيد جريان زندگي خود را به نحوي بسيار مثبت تغيير دهيد. : اجازه بدهيد مختصري راجع به خودم و دليل بوجود آمدن اين كتاب برايتان بگويم .من در آغاز زندگي بــه جز داشتن يك ذهـن كنجكـاو از مـزاياي چنداني بهرهمنـد نبـودم .در مـدرسه درس نميخواندم و شاگرد ضعيفي بودم و دست آخر هم ترك تحصيل كردم .سالها به كارهاي سخت يدي مشغول بودم و آيندهي اميد بخشي را در پيش روي خود نميديدم.
در جواني در يك كشتي باربري كاري پيدا كردم و رفتم تا دنيا را ببينم .به مدت هشت سال سفر كردم ،كار كردم و باز هم سفر كردم تا اينكه ،در نهايت بيش از هشتاد كشور دنيا را در پنج قاره جهان ديدم. وقتي ديگر نتوانستم كار يَدي پيدا كنم به سراغ فروشندگي رفتم .از اين خانه به آن خانه ميرفتم و با درصد معيني كه از فروش كالها نصيبم ميشد گذران زندگي ميكردم .مدتها درگير فروش اجناس مختلف بودم تا اينكه يك روز به اطرافم نگاه كردم و از خودم پرسيدم « :چطور است كه ديگران از من موفقترند؟ » آن وقت دست به كار ديگري زدم كه زندگي مرا از اين رو به آن رو كرد .به سراغ فروشندگان موفق رفتم و از آنها پرسيدم كه چطور كار ميكنند .آنها به من گفتند كه چه كار ميكنند و من هم به نصيحتهايشان عمل كردم و فروشم بال رفت .در نهايت آنقدر پيشرفت كردم كه تبديل به يك مدير فروش شدم .در كار مديريت فروش هم از همان استراتژي استفاده كردم تا ياد گرفتم كساني كه در كار مديريت فروش موفق هستند چه كار ميكنند و آنوقت خودم هم همان كارها را انجام دادم. اين جريان يادگيري و به كارگيري آنچه ياد ميگرفتم زندگي مرا دگرگون كرد .هوز هم مبهوت هستم كه اين كار چقدر ساده و بديهي است .فقط كافي است ياد بگيري كه افراد موفق چه كار ميكنند و آنوقت خودت هم همان كارها را بكني تا به همان نتايج برسي .واقعا ً چه ايدهي جالبي است. مطلب خيلي ساده است .بعضي از افراد بهتر از ديگران عمل ميكنند، چون كارهاي بخصوصي را به روش متفاوتي انجام ميدهند .در واقع كارهاي درست را با روش درست انجام ميدهند ،بخصوص اينكه اين افراد از وقتشان به نحوي بسيار بسيار بهتر از يك فرد عادي استفاده ميكنند. به خاطر تجربيات ناموفقي كه در زندگي داشتم يك نوع احساس ضعف و عدم كارآيي در من شكـل گـرفته بـود .در ايـن مخمصه ذهني گـرفتار شده كه فكـر ميكردم كساني كه بهتر از مـن عمل ميكنند واقعا ً بهتر از من هستند .آنچه ياد گرفتم اين بود كه اين فكر ضرورتا ً درست نيست .آنها فقط كارها را با روش ديگري انجام ميدادند و از نظر منطقي آنچه را آنها ياد گرفته بودند من نيز توانستم ياد بگيرم. اين براي من در حكم يك مكاشفه بود و من از اين كشف ،هم مبهوت بودم و هم هيجان زده .هنوز هم هستم .دريافتم كه ميتوانم زندگي خودم را تغيير دهم و ميتوانم تقريبا ً به هر هدفي كـه براي خودم تعيين كنم برسم به شرط آنكه ببينم كساني كه در آن زمينه موفق هستند چه ميكـنند و سپـس خـودم همان كارها را انجـام دهم تا نهايتا ً به همان نتايجي كه آنها به دست آوردهاند برسم. ظرف مدت يكسال پس از شروع كارم در زمينه فروش تبديل به يك فروشنده طراز اول شدم .يك سال پس از آنكه وارد حوزه مديريت شدم توانستم تبديل به مدير عاملي شوم كه نود و پنج نفر نماينده فروش در شش كشور دنيا زير دستش كار ميكردند .در آن زمان بيست و پنج سال داشتم. در طي سالها در بيست و دو حرفهي مختلف كار كردم ،چندين شركت را تأسيس و راهاندازي كردم و از يك دانشگاه معتبر در رشتهي مديريت
بازرگاني مدرك گرفتم .همچنين توانستم زبانهاي فرانسه ،آلماني و اسپانيايي را ياد بگيرم و به عنوان سخنران ،مربي و مشاور با بيش از 500 كمپاني همكاري كنم .در حال حاضر سالنه براي بيش از 300000نفر سخنراني ميكنم و سمينارهايي برگزار ميكنم كه بيش از 20000نفر شركت كننده دارند. در طول سوابق حرفهاي خود يك حقيقت ساده را در يافتهام .كليد دستيابي به موفقيت بزرگ ،پيروزي ،احترام ،مقام و خوشبختي در زندگي اين است مهمترين كـار يا هدفي كه داري كه بتواني ذهنت را تمام و كمال روي متمركز كني ،آن را درست انجامدهي و تا آن را به اتمام نرساندهاي دست از كار نكشي .همين بينش كليدي است كه قلب و روح اين كتاب را تشكيل ميدهد. اين كتاب براي اين نوشته شده است كه به شما نشان بدهد چطور در كارهايتان سريعتر پيش برويد .روشهايي كه در زير ميخوانيد شامل بيست و يك اصل است كه در مجموع قدرتمندترين اصولي است كه تا كنون در زمينه كارآيي فردي كشف كردهام. روشها ،تكنيكها و استراتژيهايي كه ارائه ميشوند كاربردي ،اثبات شده و سريعالعمل هستند .براي صرفهجويي در وقت از توضيحات گوناگون روانشناختي و عاطفي در مورد تنبلي و ضعف در مديريت زمان خودداري شده است .در اينجا از مقدمهچينيهاي طولني در مورد مباحث نظري و اصول و روش تحقيق ،خبري نيست .آنچه در اينجا ميآموزيد اعمال مشخصي است كه ميتوانيد آنها را بلفاصله به كار بگيريد تا در كار خود به نتايج بهتر و سريعتر دست پيدا كنيد. هر ايدهاي كه در اين كتاب عنوان ميشود روي بالبردن سطح كلي بهرهوري ،عملكرد و بازده كاري شما متمركز شده است تا ارزش و اعتبار شما را در هر كاري كه ميكنيد بيشتر كند .شما ميتوانيد بسياري از اين ايدهها را در زندگي خصوصي خود نيز به كار بگيريد .هر كدام از اين روشها و تكنيكهاي بيست و يك گانه به خودي خود كامل بوده و همگي ضروري هستند .يك استراتژي ممكن است در موفقيت در يك كار مؤثر باشد و يك استراتژي ديگر را ميتوان براي كار ديگري استفاده كرد .روي هم رفته اين ايـدههاي بيست و يك گانه در مورد كارآيي فـردي مثل غذاهاي آمادهاي هستند كـه ميتوان آنها را در هـر زمان و به ترتيب اهميتي كـه در شـرايط كنوني براي ما دارد به طـور دلخواه مـورد استفاده قرار داد. كليد موفقيت عمل كـردن است .ايـن اصول براي رسيدن بـه پيشرفتها و نتايج سريع و قابل پيشبيني نتيجهبخش هستند .هر چقدر سريعتر آنها را ياد بگيريد و به كار ببنديد مسلما ً در حرفه خود سريعتر پيشرفت خواهيد كرد. هيچ مـحدوديتي در مـورد آنچـه مـيتـوانيـد انجـام بـدهيد وجـود نـخواهـد داشـت بـه شـرطي كــه يــاد بـگيريـد چـطور؛
«
» برايان تريسي سولنابيچ ،كاليفرنيا
مقـدمـه قـوربـاغـه را قـورت بـده! عصر حاضر براي زندگي كردن دوران فوقالعادهاي است .در هیچ زمانی تا اين حد امكانات و فرصتهاي گوناگون براي دستيابي به بيشترين اهداف وجود نداشته است .چرا كه شايد در هيچ دوراني از تاريخ بشر به اين اندازه انتخابهاي گوناگون در پيش روي انسان نبوده است .در واقع آنقدر كارهاي خوب و جالب براي انجام دادن وجود دارد كه شايد بتوان گفت توانايي تصميمگيري و انتخاب از ميان آنها عامل تعيين كنندهی موفقيت شما در زندگي است. ً اگر شما هم مثل بيشتر مردم اين دوره و زمانه باشيد حتما با زيادي كارها و كمي وقت مواجه هستید .در حاليكه با انجام امور موجود دست به گريبانيد سيلآسا به سوي شما هجوم ميآورند .به كارها و وظايف جديد به طور همين دليل است كه هرگز نميتوانيد تمام كارهايتان را انجام بدهيد .شما هيچ وقت نميتوانيد از كارها پيشي بگيريد و هميشه در مورد بعضي از كارها و يا شايد در مورد بيشتر كارها از برنامه عقب ميافتيد. با اين اوصاف در اين زمان و شايد بيش از هر زمان ديگر در گذشته توانايي شما در تعيين مهمترين كارهايي كه بايد شروع كرده و سريعا ً به اتمام برسانيد به احتمال زياد بيش از هر توانايي يا مهارت ديگري در موفقيت شما نقش خواهد داشت. يك انسان واقعي اگر بتواند اين عادت را در خود ايجاد كند كه كارهاي خود را به طور واضح اولويتبندي كند و كارهاي مهم را سريعا ً انجام دهد، ميتواند از يك نابغه كه زياد حرف ميزند و نقشههاي عالي ميكشد اما كمتر كاري را به انجام ميرساند پيشي بگيرد. از قديم گفتهاند اگر اولين كاري كه بايد هر روز صبح انجام بدهی اين باشد كه قورباغهي زندهاي را قورت بدهي در بقيه روز خيالت راحت خواهد بود كه سختترين و بدترین اتفاقی را كـه ممکن است در تمام روز برايت پيش بيايد پشت سر گذاشتهاي. قورباغه شما در واقع بزرگترين و مهمترين كاري است كه بايد انجام بدهيد .همان كاري كه اگر الن فكري به حالش نكنيد به احتمال زياد همين طور براي انجام آن تنبلی خواهيد كرد .ضمنا ً كار مورد نظر همان كاري است كه انجام آن در حال حاضر ميتواند بيشترين تأثیر را در زندگي شما بگذارد. قديميها همچنين گفتهاند: « اگر قرار است دو تا قورباغه را بخوري اول آن يكي را كه زشتتر است بخور! » منظور اين است كه اگر دو كار مهم را پيش رو داريد اول كاري را كه بزرگتر و سختتر و مهمتر است انجام بدهيد .خود را موظف كنيد كه بلفاصله دست بكار شويد و آنقدر مداومت به خرج دهيد تا كار را به اتمام برسانيد پيش از آنكه دست به انجام كار ديگري بزنيد.
به اين كار مثل يك « امتحان » فكر كنيد و با آن مثل يك مبارزه فردي روبرو شويد .در برابر اين وسوسه كه اول كـارهاي آسانتر را انجام دهید مقاومت كنيد. مدام به خودتان يادآوري كنيد كه مهمترين تصمیمی كـه هر روز ميگيريد اين است كه اول چه كاري را انجام بدهید و بعد از آن به چه كاري مشغول بشويد ،البته اگر كار اول را به انجام برسانيد. حرف آخر اين است: « اگر بايد قورباغه زندهاي را بخوري هيچ فايدهاي ندارد كه مدت زيادي بنشيني و به آن نگاه كني» . كليد رسيدن به سطوح بالي كارايي و بهرهوري اين است كه اين عادت را براي هميشه در خود ايجاد كنيد كه هر روز صبح ابتدا به سر وقت مهمترين كار خود برويد .بايد در زندگي اين عادت را در خود ايجاد كنيد كه هر روز قبل از هر كاري اول قورباغه خود را قورت بدهيد بدون آنکه وقت زيادي را صرف فكر كردن درباره اين كار بكنيد. بـا مـطالعه و بـررسي هـر چـه بيشتر در مــورد مـردان و زنـان كـه درآمد بيشتري داشته و سريعتـر پیشرفت كردهاند ويژگـي « عمل گرايي » به عنوان بارزترين و پايدارترين رفتاري كه آنها در هر كاري از خود نشان ميدهند خودنمايي مـيكند .افـراد موفق و مؤثر كـساني هستند كـه مستقيما ً به سراغ كارهاي اصلي خود ميروند و خود را موظف ميكنند تا آنها را به اتمام برسانند. در دنياي ما ،و به خصوص در دنياي شغلي ما ،افراد براي رسيدن به نتايج معين و قابل اندازهگيري دستمزد ميگيرند و ارتقاء مقام پيدا ميكنند .شما براي انجام خدمات ارزشمند و به ويژه خدماتي كه از شما خواسته ميشود پول ميگيريد. « شكست در عمل » يكي از مهمترين مشكلتي است كه امروزه در مشغَله را با موفقيت اشتباه سازمانها به چشم ميخورد .بسياري از مردم َ ميگيرند .اين قبيل افراد مدام حرف ميزنند ،مرتب جلسه تشكيل ميدهند و برنامههاي فوقالعادهاي را طرحريزي ميكنند ،اما در نهايت كارمفيدي انجام نميدهند و به نتايج مطلوب دست پيدا نميكنند. حداقل 95درصد موفقيت شما در زندگي و كار بستگي به عادتهاي مختلفي دارد كه به مرور زمان كسب ميكنيد ،عادت تعيين اولويتها ،غلبه بر تنبلي و مداومت در انجام امور ،مهمترين وظايف يك مهارت ذهني و جسمي است .پس ميتوانيد اين عادت را از طريق تمرين و تكرار پي در پي ياد بگيريد و آنقدر به آن ادامه دهيد تا در ذهن ناخودآگاه شما نقش ببندد و به جزء جدانشدني رفتار شما تبديل شود .زماني كه اين رفتار تبديل به عادت شود انجام آن بهآساني و بهطور خودكار صورت ميگيرد. شما از نظر ذهنی و عاطفی طوری طرحريزي شدهايد كه موفقيت در انجام كارها به شما احساس خوب و مثبتی ميدهد ،شما را خوشحال ميكند و در شما احساس پیروزی ايجاد ميكند. هر وقت از عهده كاري ،چه كوچك و چه بزرگ ،برميآييد موجي از انرژی، شور و شوق و اعتماد به نفس را در خود احساس ميكنيد .هر چقدر اين
كار مهمتر باشد در وجود خود و دنياي پيرامونتان شادی ،اعتماد به نفس و قدرت بيشتري احساس ميكنيد. يكي از به اصطلح بزرگترين رازهاي موفقيت اين است كه شما واقعاً ميتوانيد در خودتان يك « اعتماد مثبت » نسبت به لذتی ايجاد كنيد كه از اطمینان ،اعتماد و قابليت حاصل از موفقيت ناشی ميشود .وقتي اين اعتیاد را در خود ايجاد كرديد آنوقت بدون آنكه حتی درباره آن فكر كنيد زندگي خود را به نحوی سرو سامان خواهيد داد كه مدام كارها و پروژههاي بزرگتري را آغاز كنيد و به انجام برسانيد. يكي از راههاي رسيدن به يك زندگي عالي ،موفقيت شغلی و رضايت كامل از خود ،اين است كه عادت شروع كردن كارهاي مهم و تمام كردن آنها را در خود ايجاد كنيد .وقتي به اين مرحله برسيد اين عادت چنان نيرومند ميشود كه به پايان رساندن كارهاي مهم را آسانتر از رهاكردن آنها خواهيد يافت. شايد اين لطيفه را شنيده باشيد كه مردي در يكي از خيابانهاي نيويورك از موسيقيداني ميپرسد كه چطور ميتواند به تالر كارنگي برسد و موسيقيدان جواب ميدهد « :با تمرين آقا ،با تمرين » تمرين ،كليد تسلط بر هر مهارتي است .خوشبختانه ذهن شما مثل يك ماهيچه عمل ميكند .هر چقدر بيشتر آن را بهكار بگيريد قويتر ميشود و قابليت بيشتري پيدا ميكند .با تمرين ميتوانيد هر رفتار يا مهارتي را كه دوست داريد يا ضروری ميدانيد در خودتان بپرورانيد. براي ايجاد عادت توجه و تمركز بر روي مهمترين كارها به سه ويژگي اساسي نياز داريد كه هر سه را ميتوان ياد گرفت .اين سه ويژگي، تصميمگيري ،انضباط و اراده هستند. اول بايد تصميم بگيريد كه عادت به انجام رساندن كارها را در خود بپرورانيد .دوم بايد خودتان را منضبط كنيد تا اصول لزم براي ايجاد اين آنقدر تمرین كنيد تا بر آنها تسلط پيدا كنيد .و در آخر بايد هر عادت را كاري را كه بر اساس اين اصول انجام ميدهيد با استفاده از نيروي اراده تقويت كنيد تا اينكه اين عادت ثبات پيدا كند و به جزء جدانشدني شخصيت شما بدل شود. براي اينكه روند پيشرفت خود را به سوي شخصيت مثمر ثمر ،مؤثر و كارآمدي كه ميخواهيد باشيد سرعت بدهيد يك روش ويژه وجود دارد .بايد مدام به فوايد و مزاياي اهل عمل بودن ،سريع كار كردن و تمركز داشتن فكر كنيد .خود را همان فردي تصور كنيد كه كارهاي مهم را به سرعت ،به خوبي و بطور مداوم انجام ميدهد. تصوير ذهني كه از خودتان داريد تأثير شگرفي بر رفتار شما دارد .خود را به صورت فردي كه ميخواهيد در آينده باشيد مجسم كنيد .تصوير شما از خودتان يا به عبارت ديگر اينكه خود را از درون چگونه ميبينيد تا حد زيادي نحوه عملكرد شما را در جهان بيرون تعيين ميكند .جيم كَتكارت كه يك سخنران حرفهاي است ميگويد « :شما تبديل به هماني ميشويد كه تجسم ميكنيد» . توانايي شما براي يادگيري و پروراندن مهارتها ،عادتها ،و قابليتهاي جديد عمل ً نامحدود است .وقتي از طريق تمرين و تكرار خودتان را تربيت
ميكنيد تا بر تنبلي غلبه كنيد و كارهاي مهم خود را به سرعت انجام دهيد، در جاده زندگي و كار وارد خط سرعت ميشويد و درست مثل اين است پايتان را روي پدال گاز فشار بدهيد. كه پس قورباغه را قورت بده!
1 سفره را بچينيد براي موفقيت يك ويژگي هست كه فرد بايد آن را داشته باشد و آن مشخص بودن هدف است .به بيان ديگر ،فرد بايد بداند كه چه ميخواهد و شديدا ً خواستار بدست آوردن آن باشد. --------------------------------------------------------------------------------
قبل ازآنكه بتوانيد « قورباغه » خود را مشخص كنيد و دست به كار خوردن آن شويد بايد ابتدا دقيقا ً معين كنيد كه در هر حوزه از زندگيتان به چه چيزي ميخواهيد برسيد .در بال بردن كارايي فردي مهمترين اصل روشن بودن هدف است .اولين دليل اينكه چرا بعضي از مردم ميتوانند كارها را سريعتر انجام دهند اين است كه هدفها و برنامههاي كامل ً روشني دارند و از آنها فاصله نميگيرند. هر چه برايتان روشنتر باشد كه چه ميخواهيد و براي به دست آوردن آن چه بايد بكنيد ،آسانتر ميتوانيد بر تنبلي غلبه كنيد ،راحتتر قورباغهتان را ميخوريد و سريعتر كارها را به اتمام ميرسانيد. روشن نبودن هدف ،سرگرمي و پريشان فكري در مورد اينكه چه كاري را بايد انجام بدهيد و به چه دليل و به چه صورتي بايد آن را انجام بدهيد يكي از دليل اصلي تنبلي و نداشتن انگيزه است .براي نجات پيدا كردن از اين شرايط معمول بايد تمام نيروهاي خود را به كار بگيريد و براي هر كاري كه انجام ميدهيد هدف روشن و مشخصي را تعيين كنيد.
يك روش عالي براي موفقيت در كار اين است :افكارتان را روي كاغذ بياوريد.
فقط سه در صد از مردم هدفهاي مشخصي دارند و آنها را روي كاغذ ميآورند .اين افراد در مقايسه با افرادي كه از نظر ميزان تحصيلت و توانايي برابر و يا بهتر از آنها هستند اما به هر دليلي هرگز وقت خود را صرف روي كاغذ آوردن هدفهاي خود نكردهاند پنج تا ده برابر بيشتر كارايي دارند. شما ميتوانيد تا آخر عمر از يك روش مؤثر براي مشخص كردن و رسيدن به هدفهايتان استفاده كنيد .اين روش هفت مرحله ساده دارد .با رسيدن به هركدام از اين هفت مرحله ميتوانيد كارايي خود را دو تا سه برابر كنيد. بسياري از افرادي كه دورههاي آموزشي مرا به اتمام رساندهاند با استفاده
از اين روش ساده هفت مرحلهاي توانستهاند درآمد خود را ظرف چند سال و حتي چند ماه به طور چشمگيري افزايش دهند. مرحله شماره :1مشخص كنيد كه دقيقا ً چه ميخواهيد .به تنهايي يا با رئيستان بنشينيد و آنقدر در مورد هدفها و برنامههايتان بحث كنيد تا كاملً برايتان روشن شود كه رئيستان از شما انتظار دارد چه كارهايي را انجام دهيد و ترتيب انجام آنها به چه صورتي باشد .تعجبآور است كه افراد زيادي مدتها مشغول انجام وظايف و كارهاي بيهوده هستند چون هرگز تصميم نگرفتهاند كه با رئيس خود در مورد چنين موضوع مهمي به بحث بنشينند.
قانون :يكي از بدترين راههاي استفاده از وقت آن است كه كاري را كه به هيچ وجه لزم نيست به بهترين وجه انجام دهيم. استفن كاوي ميگويد « :پيش از آنكه بال رفتن از نردبان موفقيت را شروع كنيد ،ابتدا مطمئن شويد كه نردبان را به ساختمان مناسب تكيه دادهايد» . مرحله شماره :2هدف خود را روي كاغذ بياوريد .وقتي هدفتان را مينويسيد ،آن را شفاف و قابل لمس ميكنيد .با اين كار چيزي خلق ميكنيد كه قابل لمس و ديدن است .به بيان ديگر هدفي كه روي كاغذ نيامده است فقط يك آرزو يا رؤياست و هيچ انرژي در پشت آن نيست. هدفهاي نوشته نشده منجر به سردرگمي ،ابهام ،گمراهي و اشتباهات بسيار ميشوند. مرحله شماره :3براي هدف خود مهلت تعيين كنيد .براي يك هدف يا تصميم بدون مهلت مشخص هيچ فوريتي وجودندارد .چنين هدفي فاقد يك آغاز يا پايان واقعي است .اين كه محول كردن يا پذيرش كارها و مسئوليتها فاقد مهلتي معين براي انجام باشد طبيعتا ً باعث ميشود كه كارها را به تعويق بيندازد و بخش ناچيزي از آنها را انجام دهيد. مرحله شماره :4از تمام كارهايي كه فكر ميكنيد بايد براي رسيدن به هدفتان انجام بدهيد فهرستي تهيه كنيد .هر بار چيز جديدي به ذهنتان رسيد آن را به ليست فعاليتها اضافه كنيد .اين كار را تا كامل كردن ليست ادامه دهيد .اين فهرست به شما تصوير قابل مشاهدهاي از وظيفه يا هدف اصلي ونيز راهي كه بتوان در آن بيوقفه به كار ادامه داد ارائه و احتمال رسيدن به هدف را به طور چشمگيري افزايش ميدهد. مرحله شماره :5فهرست را به يك برنامه تبديل كنيد .كارهايي را كه به صورت ليست در آوردهايد اولويت بندي كنيد .مشخص كنيد كه چه كاري بايد قبل از همه و چه كاري بعد انجام شود .حتي اگر ميخواهيد برنامه خود را قابل مشاهدهتر كنيد كارها را به ترتيب اولويت در داخل مستطيلها يا دايرهها بنويسيد .خواهيد ديد وقتي با اين كار هدف خود را به وظايف يا كارهاي كوچكتر تقسيم ميكنيد تا چه اندازه رسيدن به هدف برايتان آسانتر ميشود.
با داشتن يك هدف مكتوب و يك برنامه منظم و سازمان يافته كارايي و توانايي شما بسيار بيشتر از فردي خواهد بود كه هدفهايش را در ذهنش نگه ميدارد و با خودش حمل ميكند. مرحله شماره :6فورا ً كار را بر اساس برنامه شروع كنيد .هر كاري كه ميخواهد باشد .برنامه متوسطي كه بسيار خوب اجرا شود بهتر از يك برنامه عالي است كه هيچ اقدامي در جهت اجراي آن انجام نشود .در راه رسيدن به هر موفقيتي اجراي برنامه از همه چيز مهمتر است. مرحله شماره :7تصميم بگيريد كه هر روز براي آنكه قدمي به سوي هدف اصلي برداريد كاري انجام دهيد .اين كار يا فعاليت را در برنامه روزانه خود بگنجانيد .هر روز تعداد صفحات معيني در مورد موضوع مورد نظر خود مطاله كنيد ،به سراغ تعداد مشخصي از مشتري برويد ،مدت زمان معيني ورزش كنيد ،از يك زبان خارجي تعداد مشخصي واژههاي جديد ياد بگيريد. هرگز يك روز خود را بيهوده تلف نكنيد .حركت به جلو را ادامه دهيد .وقتي حركت را شروع كرديد به پيشروي ادامه دهيد .متوقف نشويد .همين استواري و ثبات قدم به تنهايي ميتواند شما را تبديل به يكي از فعالترين و موفقترين افراد نسل خود كند. داشتن هدفهاي مكتوب تأثير بسيار خوبي روي قدرت تفكر شما دارد .به شما انگيزهی كار و فعاليت ميدهد .قدرت خلقيت شما را تقويت ميكند، انرژي بخش است و بيش از هر عامل مؤثر ديگري به شما كمك ميكند تا بر تنبلي خود پيروز شويد. هدفها سوخت و انرژي آتشدان موفقيت هستند .هر چه اين هدفها بزرگتر و روشنتر باشد براي رسيدن به آنها مشتاقتر ميشويد .هر چه به هدفهایتان بيشتر فكر كنيد تمايل و اشتياق دروني شما براي دستيابي به آنها بيشتر ميشود .هر روز به هدفهايتان فكر كنيد و آنها را مرور نماييد. هر روز صبح فعاليتتان را با مهمترين كار آغازكنيد .اين كار ميتواند شما مهمترين هدفي كه در حال حاضر داريد ،برساند. را به ! همين الن يك كاغذ برداريد و ده هدفي كه ميخواهيد در سال آينده به آنها برسيد ليست كنيد .اين هدفها را به صورتي بنويسيد كه گويا يك سال گذشته است و آنها همگي به تحقق پيوستهاند .در نوشتن هدفهايتان از زمان حال و ضمير اول شخص استفاده كنيد، هدفها بايد با صراحت و با قطعيت بيان شوند .با اين كار ذهن ميكند .براي مثـال ناخود آگاه شـما بيدرنگ آنها را تأييد مينويسيد « :من ...تومان در آمـد دارم » .يـا « وزن من ...كيلو گرم است » .و يـا « من سوار اتومبيل ...هستم» . سپس ده هدفي را كه نوشتهايد مرور كنيد .از ميان آنها هدفي را انتخاب كنيد كه رسيدن به آن بيشترين تأثير را در زندگي شما ميگذارد .اين هدف هر چه كه هست آن را روي يك برگ كاغذ بنويسيد ،براي رسيدن به آن مهلتي تعيين كنيد ،برنامهريزي كنيد طبق برنامه دست به كار شويد و هر روز براي دستيابي به هدف
مورد نظر كاري انجام دهيد .همين تمرين به تنهايي ميتواند زندگي شما را دگرگون كند!
2
براي هر روز از قبل برنامهريزي كنيد برنامهريزي ،آوردن آينده به زمان حال است تا بتوانيد همين الن كاري براي آن انجام دهيد. آلِن لكِين --------------------------------------------------------------------------------
حتماً اين سـؤال قديمي را شــنيدهايد « :چطـور يك فيل را ميخورند؟ » و البتـه جواب هم اين اســت « :لقمه لقمه! » شما چطور درشتترين قورباغه خود را ميخوريد؟ به همين ترتيب :اول آن را به فعاليتهاي معيني كه بايد قدم به قدم انجام شوند تقسيم ميكنيد و سپس با اولينشان شروع ميكنيد. ذهن شما ،يعني توانايي شما براي تفكر ،برنامهريزي و تصميمگيري، قدرتمندترين وسيلهاي است كه براي غلبه بر تنبلي و افزايش بهرهوري خود در اختيار داريد .توانايي شما در تعيين هدف ،برنامهريزي و انجام كار روند زندگي شما را مشخص ميكند .فكركردن و برنامهريزي كردن به خودي خود تواناييهاي ذهني شما را شكوفا ميكند و انرژيهاي ذهني و جسمي شما را افزايش ميدهد. ميگويد: مك كِنزي بر عكس همانطور كه آلِكس َ « وارد عمل شدن بدون برنامهريزي علت همه شكستهاست» . قابليت شما در برنامهريزي درست ،قبل از شروع كار ،معيار توانايي كلي شماست .هر چقدر برنامه شما بهتر باشد ،آسانتر ميتوانيد بر تنبلي غلبه كنيد ،كار را شروع كنيد ،قورباغه خود را قورت بدهيد و به پيشرفت خود ادامه دهيد. يكي از اساسيترين اهداف شما در كار بايد اين باشد كه در برابر نيروهاي جسمي ،عاطفي و ذهني كه به كار ميگيريد بيشترين بازده ممكن را به دست آوريد .خبر خوبي كه برايتان دارم اين است كه در مقابل هر دقيقه وقتي كه صرف برنامهريزي ميكنيد معادل ده دقيقه وقت در حين انجام كار صرفهجويي ميكنيد .برنامهريزي كارهاي روزانه بيشتر از ده تا دوازده دقيقه از وقت شما را نميگيرد ولي با اين سرمايهگذاري كوچك در زمينه وقت ميتوانيد دست كم دو ساعت ( 120 -100دقيقه ) از وقتي را كه در طاقتفرسا ميگذاريد طول روز تلف ميكنيد يا به انجام كارهاي صرفهجويي كنيد. ميگويد: شايد نام فرمول « شش » Pرا شنيده باشيد .اين فرمول
» Pr op er P ri or P la nni ng P re ven ts P oo r « Per for man ce. « برنامهريزيِ قبليِ مناسب مانعِ عملكردِ ضعيف ميشود» . وقتي ميفهميد كه برنامهريزي تا چه حد ميتواند در بال بردن كارايي و عملكرد شما مفيد باشد تعجب ميكنيد كه پس چرا تعداد بسيار كمي از مردم براي كارهايشان برنامهريزي ميكنند .ضمنا ً برنامهريزي واقعا ً كار بسيار سادهاي است .تنها چيزي كه براي اين كار لزم داريد يك صفحه كاغذ و يك خودكار است .اساس كار پيچيدهترين « پالم پايلوت » يا برنامه كامپيوتري كه موعد سررسيد اقساط را اعلم ميكند نيز همين است: بنشينيد و قبل از انجام هر كاري ليستي از كارهايي كه بايد انجام شود تهيه كنيد. هميشه كارها را براساس ليست تهيه شده انجام دهيد .هنگامي كه كار جديدي پيش ميآيد قبل از آنكه دست به انجام آن بزنيد آن را به ليست اضافه كنيد .از همان اولين روزي كه انجام كارهاي خود را براي هميشه از ليست آغاز ميكنيد به ميزان كارايي و بازدهي شما 25درصد يا بيشتر افزوده ميشود. ليست كارهاي روز بعد را شب قبل از آن و پس از آن و پس از تمام شدن كار روزانه تهيه كنيد .ابتدا كارهايي را كه هنوز تمام نكردهايد و سپس كارهايي را كه بايد روز بعد انجام دهيد وارد ليست كنيد .هنگامي كه ليست كارهايتان را شب قبل آماده ميكنيد ذهن ناخودآگاه شما تمام مدت شب كه در خواب هستيد روي اين ليست كار ميكند و اغلب مواقع هنگامي كه از خواب بيدار ميشويد ايدههايي داريد كه با استفاده از آنها ميتوانيد كارهايتان را بهتر و سريعتر از آنچه در ابتدا تصور ميكرديد انجام دهيد. هر چه قبل از انجام كار وقت بيشتري براي آماده كردن و نوشتن ليست تمام كارهايي كه بايد انجام دهيد صرف كنيد كارايي شما بيشتر ميشود. شما براي هدفهاي متفاوت خود نياز به ليستهاي مختلف داريد .اول از نياز داريد كه در آن همه كارهايي را كه فكر همه به يك ميكنيد ميخواهيد در آينده دور يا نزديك انجام دهيد يادداشت كنيد .اين ليست براي آن است كه هر ايده جديدي كه به ذهنتان ميرسد و هر مسئوليت تازهاي را كه پيدا ميكنيد در آن وارد كنيد .بعدا ً ميتوانيد مواردي را كه در آن وارد كردهايد مرتب و منظم كنيد. نیاز دارید كه آن را در پايان هر ماه براي ماه دوم ،به يك آينده تهيه و تنظيم ميكنيد .در اين ليست بعضي از مواردي كه در ليست اصلي درج كردهايد وارد ميكنيد. داشته باشيد كه در آن تمام هفته را از قبل سوم ،بايد يك برنامهريزي كنيد .اين ليست همانطور كه در طول هفته مشغول انجام امور جاري هستيد تكميل ميشود. اين شيوه برنامهريزي زمانبنديشده نظاممند ميتواند براي شما بسيار سودمند باشد .بسياري از مردم به من گفتهاند اين عادت كه حدود 2 ساعت از وقتشان را در پايان هفته صرف برنامهريزي هفته آينده كنند
چشمگيري افزايش داده و زندگي آنها را كاملً بهرهوري آنها را به طور دگرگون كرده است .اين راهكار مسلما ً در مورد شما نيز نتيجهبخش خواهد بود. دست آخر بايد كارها و وظايف روزانه را مشخص نموده و آنها را از خود منتقل كنيد .اين موارد ليستهاي ماهيانه و هفتگي به فعاليتهاي معيني هستند كه بايد در روز آينده به آنها بپردازيد. در طول روز همانطور كـه پيش ميرويد در ليست روزانه كـنار فعاليتهايي كـه به اتمام ميرسانيد تيـك ( ) Rبزنيد .اين كار به پيشرفت كارتان عينيت ميبخشد و در شما احساس موفقيت و حركت به سوي جلو ايجاد ميكند .وقتي ميبينيد كه داريد مطابق ليست خود پيش ميرويد انگيزه و انرژي بيشتري پيدا ميكنيد .اين كار اعتماد به نفس شما را افزايش ميدهد .پيشرفت مداوم و مشهود شما را بيشتر به حركت وا ميدارد و كمك ميكند تا بر تنبلي غلبه كنيد. وقتي پروژهاي را در پيش رو داريد ،صرف نظر از اينكه چه نوع پروژهاي است ،اول ليستي از تمام اقداماتي كه بايد براي به پايان رساندن آن از ابتدا تا انتها انجام دهيد تهيه كنيد .فعاليتهاي پروژه را اولويتبندي كرده و ترتيب انجام آنها را مشخص كنيد .ليست را روي يك صفحه كاغذ يا در يك برنامه كامپيوتري بازنويسي كنيد تا پيوسته در دسترس باشد .آنوقت يكي يكي براي انجام فعاليتها دست به كار شويد .از ميزان پيشرفت كار با اين روش حيرتزده خواهيد شد. وقتي مطابق ليستهاي خود كار ميكنيد احساس ميكنيد كه مؤثرتر و قويتر شدهايد .احساس ميكنيد كه هر چه بيشتر كار ميكنيد ،فكر شما بهتر و خلقتر ميشود و بينشي پيدا ميكنيد كه ميتوانيد كارها را حتي سريعتر انجام بدهيد. همانطور كه گفته شد وقتي بهطور مداوم از روي ليستهاي خود كار ميكنيد احساس مثبت پيشرفت را در خود تقويت ميكنيد و اين به شما كمك خواهد كرد كه بر تنبلي خود غلبه كنيد .اين احساس پيشرفت براي انجام كارهاي روزانه انرژي بيشتري به شما ميدهد. يكي از مهمترين قوانين كارايي فردي قانون 90/10است .اين قانون ميگويد :ده درصد وقت اوليهاي را كه قبل از شروع كار صرف برنامهريزي و تنظيم فعاليتهاي خود ميكنيد معادل نود درصد از وقتي را كه در حين انجام فعاليتها مصرف ميكنيد صرفهجويي ميكند .كافي است اين قانون را يك بار بهكار بگيريد تا درست بودن آن برايتان اثبات شود. وقتي فعاليتهاي روزانه را از قبل برنامهريزي كنيد ،شروع كردن و ادامه دادن به كارها برايتان آسانتر ميشود ،كارتان سريعتر و راحتتر از هميشه پيش ميرود ،احساس قدرت و توانايي بيشتري ميكنيد و در نهايت توقفناپذير ميشويد. ! از همين امروز تهيه برنامه روزانه ،هفتگي و ماهانه خود را شروع كنيد .يك دفترچه يا يك برگ كاغذ برداريد و همهی كارهايي را كه
بايد در بيست و چهار ساعت آينده انجام دهيد يادداشت كنيد .اگر ايدههاي جديدي بعدا ً به ذهنتان ميرسد ،آنها را هم مجددا ً به ليست اضافه كنيد .ليستي از تمام پروژهها و كارهاي بزرگي كه در نظر داريد در آينده انجام بدهيد تهيه كنيد .هر يك از هدفها و پروژههاي بزرگ خود را براساس اولويت ( آنچه كه مهمتر است ) و توالي ( آنچه بايد اول انجام شود و آنچه بايد بعد از آن انجام شود ) و ،... مرتب كنيد .براي اين كار ميتوانيد پايان كار را در نظر مجسم كنيد و از آخر به اول بياييد. روي كاغذ فكر كنيد! هميشه از روي ليست كار كنيد .به اين ترتيب حتي خودتان هم متعجب خواهيد شد كه چقدر كاراييتان بيشتر شده است و چقدر راحتتر ميتوانيد قورباغه خود را قورت بدهيد.
3 قانون 80/20را در همه امور به كار بگيريد ما هميشه وقت كافي داريم به شرط آنكه هم بخواهيم و هم درست از آن استفاده كنيم. --------------------------------------------------------------------------------
قانون 80/20يكي از سـودمندترين قوانين در زمينــه مـديريت زمان و زندگي اسـت .نام ديگـر اين قانون « اصل پارتو » است كه به افتخار بنيانگذار آن « ويلفردو پارتو » اقتصاددان ايتاليايي نامگذاري شده است. وي براي نخستين بار در سال 1895اين موضوع را در نوشتههاي خود مطرح كرد .پارتو متوجه شد كه در جامعهاي كه در آن زندگي ميكند مردم را ميتوان به طور طبيعي به دو دسته تقسيم كرد :گروه اول كه وي به آنها « اقليت بسيار مهم » ميگويد جزء % 20افرادي هستند كه از نظر اقتصادي و اثر بخشي در صدر قرار دارند و گروه دوم كه وي به آنها « كثريت كم اهميت » ميگويد %80را تشكيل ميدهند كه در سطح پايين جامعه قرار دارند. ً وي بعدها كشف كرد كه عمل ً تمام فعاليتهاي اقتصادي تابع اين قانون هستند .به عنوان مثال ،مطابق اين قانون %80 :از نتايجي كه شما بهدست ميآوريد نتيجه %20از فعاليتهاي شماست %20 .از مشتريهاي شما %80از كل فروش شما را خريداري ميكنند. 80%از كل ارزش فعاليتهاي شما نتيجه %20آنهاست و الي آخر .اين بدان معني است كه اگر در ليست شما ده مورد فعاليت وجود داشته باشد دو مورد از اين فعاليتها معادل يا حتي بيش از مجموع هشت فعاليت ديگر ارزشمند هستند. در اينجا به كشف جالبي ميرسيم .انجام هر كدام از كارهاي موجود در ليست شما ممكن است به يك اندازه وقت شما را بگيرد ،ولي انجام يك يا دو تاي آنها چند برابر هر يك از ساير موارد براي شما سودمند خواهد بود.
گاهي پيش ميآيد كه ارزش يكي از ده كار يا فعاليتي كه شما در ليست خود داريد به تنهايي ميتواند بيش از مجموع ساير فعاليتها در موفقيت شما ارزشمند باشد .اين كار بيترديد همان قورباغهاي است كه بايد اول از همه قورت بدهيد. ً ميتوانيد حدس بزنيد كه يك فرد معمولي احتمال در انجام چه كارهايي بيشتر تنبلي ميكند؟ فبار اين است كه اكثر مردم در مورد انجام همان ده يا بيست واقعيت تأس درصد از فعاليتهايي كه در صدر قرار دارند و بيشترين ارزش و اهميت را دارند تنبلي ميكنند يعني در مورد همان « اقليت بسيار مهم » در عوض وقت خود را صرف %80فعاليتهايي ميكنند كه در موفقيت آنها اهميت بسـيار كمي دارد و تاثير ناچيزي در دسـتيابي به نتايج ارزشـمند ميگذارند، يعنــي همان « اكثريت كم اهميت ». ً اغلب افرادي را مشاهده ميكنيد كه ظاهرا در تمام طول روز مشغول فعاليت هستند اما دستاوردهاي بسيار اندكي دارند .دليل آن هم تقريباً هميشه اين است كه آنها مشغول انجام كارهايي هستند كه ارزش پاييني دارند و در انجام يكي دو كاري كه واقعا ً ميتواند در مؤسسه يا حرفهاي كه به آن مشغولند تحول ايجاد كند تنبلي ميكنند. ارزشمندترين كارهايي كه ميتوانيد در هر روز انجام دهيد اغلب سختترين و پيچيدهترين كارها هستند .اما بازده و پاداشي كه انجام موفقيتآميز چنين كارهايي براي شما خواهد داشت ميتواند فوقالعاده باشد .به همين دليل بايد قاطعانه از انجام كارهايي كه جزء 80درصد كم ارزش هستند خودداري كنيد آن هم هنگامي كه كارهايي كه جزء 20درصد ارزشمند هستند معوق ماندهاند. قبل از شروع هر كاري از خودتان بپرسيد « :آيا اين كار جزء 20درصد بالست يا 80درصد پايين؟ »
قانون :در مقابل اين وسوسه كه اول كارهاي كوچك را سر و سامان دهيد مقاومت كنيد. به يادداشته باشيد كه وقتي تصميم ميگيريد كاري را بارها و بارها انجام دهيد اين كار نهايتا ً به يك عادت تبديل ميشود و ترك آن سخت خواهد .اگر تصميم بگيريد هر روزتان را با انجام كارهاي كم ارزش شروع كنيد بهزودي اين عادت در شما شكل ميگيرد كه هر روز را با كارهاي كم ارزش شروع كنيد و روزها را با انجام آنها بگذرانيد و مناسب نيست كه بخواهيد چنين عادت را در خودتان بپرورانيد يا آن را حفظ كنيد. سختترين مرحله از انجام هر كار مهمي اولين مرحله يعني شروع كردن آن است .وقتي انجام يك كار مهم را واقعا ً آغاز ميكنيد ،به طور طبيعي انگيزه پيدا ميكنيد تا آن را ادامه دهيد .قسمتي از ذهن شما هميشه عاشق اين است كه سرگرم كارهاي مهمي باشد كه واقعا ً ميتوانند در زندگي شما تحول ايجاد كنند .وظيفه شما اين است كه اين قسمت از ذهن خود را دائماً تغذيه كنيد .حتي فكر كردن به شروع و انجام يك كار كليدي انگيزه شما را بال ميبرد و كمك ميكند تا بر تنبلي خود غلبه كنيد .واقعيت اين است كه
مدت زمان لزم براي انجام يك كار مهم در اغلب موارد معادل مدت زماني است كه براي انجام يك كار مهم كم اهميت لزم است .تفاوت در اين است كه شما با اتمام كاري ارزشمند و قابل توجه بهطور فوقالعادهاي احساس خرسندي و غرور ميكنيد ،حال آنكه با صرف همان ميزان وقت و انرژي در انجام كاري كم ارزش يا احساس خرسندي نخواهيد كرد و يا ميزان آن بسيار اندك خواهد بود. مديريت زمان در واقع مديريت زندگي و مديريت فردي و يا تحت كنترل درآوردن جريان وقايع است .با استفاده از مديريت زمان هميشه آزاد خواهيد بود كه فعاليت بعدي خود و نيز فعاليت پس از آن را انتخاب كنيد. توانايي شما در انتخاب ميان كارهاي با اهميت و كم اهميت كليد تعيين ميزان موفقيت شما در زندگي و كار است. افراد مؤثر و سازنده هميشه خود را موظف ميكنند تا انجام كاهاي مهمي را كه در پيش رو دارند آغاز كنند .اين افراد خود را مجبور ميكنند كه قورباغه را ،هرچه كه ميخواهد باشد ،قورت بدهند .در نتيجه اين افراد بسيار بيش از افراد معمولي كارايي دارند و به همين دليل بسيار خوشبختتر هستند .شما هم بايد به همين روش كار كنيد. ! همين امروز ليستي از تمامي هدفها ،پروژهها و مسئوليتهاي خود تهيه كنيد .كداميك از آنها جزء 10تا 20درصد از كارهايي هستند كه 80يا 90درصد از نتايج مورد نظر ما را به بار ميآورند يا ميتوانند به بار آورند؟ از همين امروز قاطعانه تصميم بگيريد كه وقت بيشتري را صرف فعاليتهاي معدودي بكنيد كه ميتوانند در زندگي شما تحول واقعي ايجاد كنند و وقت كمتري را صرف فعاليتهاي كم اهميتتر بكنيد.
4 پيامد كارها را در نظر داشته باشيد ميزان بزرگي و موفقيت هر فرد بستگي به اين دارد كه تا چه حد ميتواند همه نيروهاي خود را در يك كانال واحد بريزد. --------------------------------------------------------------------------------
نشانه تفكر برتر يك انسان اين است كه بتواند در مورد پيامدهاي انجام دادن يا انجام ندادن يك كار پيشبيني درستي داشته باشد .اين كه يك كار يا فعاليت تا چه اندازه براي شما يا براي شركت شما اهميت دارد بستگي به پيامدهاي بالقوه آن كار دارد .اگر بتوانيد بر اين اساس اهميت هر كاري را ارزيابي كنيد ميتوانيد تعيين كنيد كه قورباغهی بعدي شما كدام است.
دكتر ادوارد بانفيلد از دانشـگاه هاروارد پس از پنجاه سـال پژوهش به اين نتيجه رسـيد كه داشـتن « ديد بلند مدت » مؤثرترين عامل پيشرفتهاي اجتماعي و اقتصادي آمريكاست .ديد بلند مدت داشتن در كار تبديل به عاملي شده است كه از تمامي عوامل ديگر مانند تجربه ،تحصيل ،نژاد، هوش و روابط در تعيين ميزان موفقيت شما در زندگي نقش مهمتري دارد. رويكرد شما نسبت به زمان ،يا « افق زماني » شما ،تأثير چشمگيري بر رفتارها و انتخابهاي شما دارد .كساني كه دورنماي درازمدتي از زندگي و تهايشان بهتر از حرفه خود دارند هميشه ميتوانند در مورد وقت و فعالي كساني كه كمتر در مورد آينده خود فكر ميكنند تصميمگيري كنند.
قانون :تفكر دراز مدت تصميمگيريهاي كوتاهمدت را بهبود ميبخشد افراد موفق در مورد آينده خود جهتگيري روشني دارند .آنها درباره پنج ،ده و بيست سال آينده فكر ميكنند و انتخابها و رفتارهاي خود را در زمان حال مورد تجزيه و تحليل قرار ميدهند تا با آيندهاي كه در درازمدت خواهان آن هستند هماهنگ باشد. در كارتان داشتن تصويري روشن از آنچه در درازمدت براي شما دارد تصميمگيريهاي كوتاهمدت شما را در مورد اينكه چه كارهايي در اولويت قرار دارند بسيار آسانتر ميكند. طبق تعريف ،كارهاي مهم و ضروري به طور بالقوه نتايج بلندمدت دارند و كارهاي غير مهم و غير ضروري تأثيرات بلندمدت بسيار ناچيزي دارند و يا هيچ نتيجهاي ( تأثيري ) ندارند .پيش از شروع هر كاري از خودتان بپرسيد: « انجام دادن يا ندادن اين كار چه تأثيرات بلندمدتي بر زندگي من خواهد داشت؟ »
قانون :آيندهنگري فعاليتها و كارهاي فعلي ما را تحت تأثير قرار ميدهد و در اغلب مواقع تعيين كننده فعاليتهاي كنوني ماست هر چه اهداف آينده شما روشنتر باشد ،تأ ثير بيشتري روي كارهايي كه در زمان حال مشغول انجام آنها هستيد خواهد گذاشت .با داشتن ديد بلندمدت و آيندهنگري بسيار بهتر ميتوانيد كارهاي فعليتان را ارزيابي كنيد و مطمئن شويد كه آيا اين كارها با آنچه كه هدف نهايي شماست و ميخواهيد در نهايت به آن برسيد مطابقت دارد يا خير. افراد موفق كساني هستند كه آمادهاند تا لذتهاي كوتاهمدت را به تعو يق بياندازند و با كار و تلش نتايج بسيار ارزشمندي را در آينده به دست آورند. به عكس ،افراد ناموفق بيشتر به خوشيها و لذتهاي كوتاهمدت و آني فكر ميكنند و به آينده خود بسيار كم توجهاند. دنيس وتيلي ،سخنران معروف ،ميگويد « :انسانهاي ناموفق به كارهايي انسانهاي ميپردازند كه رفع كننده تنشها و ناراحتيهاست ،در صورتي كه موفق به كارهايي ميپردازند كه آنها را به هدفهايشان ميرساند » .به عنوان مثال ،زود سركار رفتن ،مطالعه مرتب در زمينهاي كه به حرفه شما مربوط ميشود .شركت در كلسهايي كه مهارت شما را بال ميبرد و
تمركز روي فعاليتهايي كه در حرفه شما ارزش باليي دارند همگي تأثيرات بسزايي در زندگي شما خواهد داشت .از طرف ديگر ،در آخرين لحظه سركار رفتن ،نوشيدن چاي و قهوه ،روزنامه خواندن و خوش و بش كردن و گپ زدن با همكاران هر چند در كوتاهمدت سرگرم كننده و لذتبخش است اما در درازمدت نهايتا ً به عدم پيشرفت ،دست نيافتن به اهداف و در جا زدن ميانجامد. اگر عمل يا فعاليتي بالقوه پيامدهاي مثبت فراواني دارد آن را در اولويت بال قرار دهيد و بلفاصله شروع به انجام آن كنيد .همچنين اگر كاري بالقوه پيامدهاي منفي زيادي دارد انجام ندادن آن نيز بايد در اولويت بال قرار بگيرد .قورباغه شما هر چه كه باشد بايد عزمتان را جزم كنيد و قبل از هر كاري آن را قورت بدهيد. انگيزه بايد علتي داشته باشد .وقتي فعاليت يا رفتاري را به وضوح براي خود تعريف كرديد ،هر چقدر تأثيرات مثبتي كه آن كار ميتواند روي زندگي شما بگذارد بطور بالقوه بيشتر باشد ،شما هم انگيزه بيشتري براي غلبه بر تنبلي و انجام سريع آن كار خواهيد داشت .اگر بهطور مداوم كارهايي را كه ميتواند تغيير عمدهاي در زندگي شما يا در جايي كه در آن كار ميكنيد ايجاد كند شروع كنيد و به اتمام برسانيد تمركز خود را حفظ كرده و پيشرفت خواهيد كرد. زمان به هر حال خواهد گذشت .تنها پرسشي كه وجود دارد اين است كه شما از وقتتان استفاده ميكنيد و قرار است در پايان هفتهها و ماههايي كه ميگذرند به كجا برسيد .و اينكه به كجا ميرسيد عمدتا ً بستگي به ميزان توجهي دارد كه به عواقب احتمالي اعمال خود در كوتاه مدت ميكنيد. فكر كردن مداوم به پيامدهاي بالقوه انتخابها ،تصميمگيريها و رفتارهايتان يكي از بهترين راههايي است كه بوسيله آن ميتوانيد اولويتهاي حقيقي خود را در كار و زندگي تعيين كنيد. ! بهطور منظم ليست كارها ،فعاليتها و پروژههاي خود را مرور كنيد .مرتبا ً از خودتان بپرسيد « :كدام پروژه يا فعاليت است كه اگر آن را به بهترين نحو و با يك روش زمانبندي شده به انجام برسانم بيشـترين تأثير مثبت را بر زندگي من خواهد گذاشت؟ » آنچه را كه ميتواند بيشترين كمك را به شما بكند ،هر چه كه باشد، به عنوان هدف خود در نظر بگيريد ،براي دستيابي به آن برنامهريزي كنيد و بلفاصله روي برنامهی خود شروع به كار كنيد. اين كلمات فوقالعاده گوته را به خاطر بسپاريد « :اگر كار را شروع كنيد ذهن شما گرم ميشود و اگر ادامه دهيد كار به انجام ميرسد. »
5
روش الف ب پ ت ث را مدام به كار بگيريد ن موفقيت ،تمركز است .يعني همه نيروهاي خود نخستين قانو ِ ً را روي يك نقطه متمركز كنيد ،مستقيما به سراغ همان نقطه برويد و به چپ و راست منحرف نشويد. --------------------------------------------------------------------------------
قبل از شروع كارها هر چقدر فكر بيشتري روي برنامهريزي و اولويتبندي كارها بگذاريد ،كارهاي مهمتري خواهيد كرد و زماني كه كاري را شروع كرديد سريعتر آن را به پايان خواهيد رساند .هر چقدر كاري براي شما مهمتر و با ارزشتر باشد براي غلبه بر تنبلي و دست بهكارشدن انگيزه بيشتري خواهيد داشت. روش الف ب پ ت ث يك تكنيك قوي براي اولويتبندي است كه ميتوانيد هر روز از آن استفاده كنيد .اين تكنيك آنقدر ساده و مؤثر است كه استفاده از آن به خودي خود ميتواند شما را به يكي از كارآمدترين و مؤثرترين افراد در حوزه كاريتان تبديل كند. كارآيي اين تكنيك در سادگي آن نهفته است .روش آن به اين ترتيب است: براي شروع كار بايد ليستي از تمام كارهايي كه بايد در روز آينده انجام دهيد تهيه كنيد .روي كاغذ فكر كنيد. آنگاه قبل از آنكه شروع به كار كنيد ،كنار هر يك از مواردي كه در ليست خود نوشتهايد يكي از حروف الف ،ب ،پ ،ت ،يا ث را بنويسيد. ً حرف الف براي كاري است كه بسيار مهم باشد ،كاري كه بايد حتما انجام دهيد وگرنه با عواقب جدي مواجه خواهيد شد .موردي كه با حرف الف مشخص شده است ميتواند ملقات با يك مشتري خيلي مهم يا تمام كردن گزارشي باشد كه رئيستان براي يك جلسه هيأت مديره كه قرار است بزودي برگزار شود به آن نياز دارد .اين موارد قورباغههاي زندگي شما هستند. اگر بيش از يك مورد از نوع الف داريد آنها را با گذاشتن علمت الف،1- الف ،2-الف ،3-و ...اولويتبندي كنيد .كار الف 1-بزرگترين و زشتترين قورباغه شماست. موارد نوع ب هم كارهايي هستند كه بايد انجام داد اما عواقب آنها زياد شديد نيست .اين موارد بچهقورباغههاي زندگي شما هستند .اين بدان معني است كه اگر اين كارها را انجام ندهيد ناراحتي يا مشكلي ايجاد ميشود اما تأثير آن به هيچ وجه به شدت تأثير موارد الف نيست .جواب دادن به يك نامه كم اهميت يا چك كردن ئيميلها ميتواند جزء موارد ب باشد. قاعده اين است كه هرگز نبايد به موارد ب بپردازيد وقتي كه هنوز يكي از موارد الف باقي مانده است .يك بچهقورباغه نبايد حواس شما را پرت كند وقتي كه يك قورباغه بزرگ منتظر است كه قورتش بدهيد. موارد پ آنهايي هستند كه انجام دادنشان خوب است اما انجام ندادنشان عواقبي در پي ندارد .تلفن زدن به يك دوست ،نوشيدن چاي يا نهار خوردن با يك همكار يا انجام دادن يك كار شخصي در ساعات كاري ميتواند جزء موارد پ باشد .اين قبيل موارد هيچ تأثيري روي زندگي شغلي شما ندارد.
موارد ت كارهايي هستند كه ميتوانيد به شخص ديگري محول كنيد.قاعده اين است كه بايد هر كاري را كه كس ديگري ميتواند انجام دهد به وي واگذار كنيد تا وقت بيشتري براي انجام موارد الف كه فقط خودتان ميتوانيد انجام دهيد پيدا كنيد. موارد ث آنهايي هستند كه ميتوانيد آنها را بكلي حذف كنيد بدون آنكه واقعاً تغييري ايجاد شود .اين موارد ميتوانند كارهايي باشند كه زماني اهميت داشتهاند اما ديگر به شما مربوط نميشوند يا براي شما مناسب نيستند. اين كارها را اغلب از روي عادت يا چون از آنها خوشتان ميآيد انجام ميدهيد .پس از آنكه روش الف ب پ ت ث را روي ليست خود پياده كرديد كامل ً حاضر و آماده خواهيد بود تا كارهاي مهمتر را سريعتر انجام دهيد. مهمترين چيز براي اينكه روش الف ب پ ت ث كار كند اين است كه خود را موظف كنيد تا بلفصله براي انجام مورد الف 1-دست بهكار شويد و تا زماني كه به اتمام برسد به كار ادامه دهيد .از نيروي اراده خود بهره بگيريد تا مهمترين كاري را كه ميتوانيد انجام دهيد .از نيروي اراده خود بهره بگيريد تا مهمترين كاري را كه ميتوانيد انجام دهيد شروع كنيد و به آن ادامه دهيد .قورباغه را كامل ً قورت بدهيد و تا زماني كه كار تكميل نشده است از آن دست نكشيد. توانايي حلجي كردن و تجزيه و تحليل ليست كارها و مشخص كردن كار الف 1-سكوي پرشي است كه شما را به بالترين سطوح موفقيت ،اعتماد به نفس ،عزت نفس و سربلندي پرتاب ميكند. وقتي اين عادت را در خود بپرورانيد كه روي كار الف ،1-يعني مهمترين كار خود ،متمركز شويد ( و قورباغه خود را قورت بدهيد ) آنوقت خواهيد ديد كه ميتوانيد بيشتر از هر دو يا سه نفر از اطرافيان خود كارايي داشته باشيد. ! همين الن ليسـت كارهاي خود را مرور كنيد و در كنار هر يك از موارد آن الف ،ب ،پ ،ت يا ث بگذاريد ،كار « الف » 1-خود را انتخاب كنيد و بلفاصله روي آن شروع به كار كنيد ،خود را موظف كنيد كه تا اين كار را به اتمام نرساندهايد دست به كار ديگري نزنيد. در طول يك ماه آينده ،قبل از شروع به كار ،اين روش الف ب پ ت ث را هر روز و در مورد هر ليستي كه از كارها يا پروژههاي خود ت شروع و ادامه تهيه ميكنيد به كار بگيريد .پس از يك ماه عاد ِ كارهايي را كه بالترين اولويت را براي شما دارند پيدا كردهايد و آينده شما تضمين شده است.
6
روي اهداف اصلي تمركز كنيد
وقتي همه نيروهاي جسمي و ذهني متمركز شوند توانايي فرد براي حل مشكلت به طور حيرتانگيزي چند برابر ميشود. --------------------------------------------------------------------------------
« چرا به من حقوق ميدهند؟ » اين يكي از مهمترين پرسشهايي است كه بايد در تمام مدتي كه به كاري مشغول هستيد مرتبا ً از خودتان بپرسيد. واقعيت اين است كه بيشتر مردم كامل ً مطمئن نيستند كه چرا به آنها حقوق ميدهند ،اما اگر براي شما كامل ً روشن نباشد كه چرا به شما حقوق ميدهند و براي دستيابي به چه نتايجي شما را استخدام كردهاند به سختي خواهيد توانست كار خود را به بهترين نحو انجام دهيد ،حقوق خود را بال ببريد و سريعتر ارتقاء پيدا كنيد. سادهترين پاسخ به اين پرسش اين است كه شما را براي رسيدن به اهداف بهخصوصي استخدام كردهاند .دستمزد يا حقوق عبارت است از مبلغي كه براي كميت و كيفيتي معين از كاري پرداخت ميشود كه در تركيب با كارهاي ديگران محصول يا خدمتي را به وجود ميآورد كه مشتريها حاضرند به خاطر آن پول بدهند. در هر كاري اهداف اصلي مورد نظر را بهندرت ميتوان در بيش از پنج تا هفت زمينه دستهبندي كرد .اين اهداف همانهايي هستند كه شما بايد براي انجام مسئوليتهاي خود و داشتن حداكثر مشاركت با سازمان خود به آنها دست پيدا كنيد. اهداف اصلي مورد نظر شبيه به كاركردهاي حياتي بدن هستند مانند كاركردهايي كه به وسيله ميزان فشار خون ،سرعت ضربان قلب ،آهنگ تنفس و ميزان فعاليت امواج مغزي نشان داده ميشود .فقدان هر يك از اين فعاليتهاي حياتي منجر به مرگ ارگانيسم خواهد شد .به همين طريق، عدم موفقيت ما در دستيابي به هريك از اهداف اصلي مورد نظر نيز منجر به اين خواهد شد كه شغلتان را از دست بدهيد. به عنوان مثال ،اهداف اصلي در مديريت عبارتند از :برنامهريزي، سازماندهي ،گرفتن پرسنل ،تفويض اختيار ،نظارت ،ارزيابي و گزارشگيري .اينها زمينههايي هستند كه يك مدير بايد در آنها به نتايجي دست يابد تا بتواند در كار خود به موفقيت برسد. بايد براي كاري كه انجام ميدهيد دانش و مهارتهاي اساسي را داشته باشيد .اين ضروريات مرتبا ً در حال تغيير هستند .در وهله نخست بايد تواناييها و مهارتهاي اساسي كه اين امكان را فراهم ميكند تا كارتان را انجام بدهيد بهدست آوريد .اما اهداف اصلي مورد نظر همواره در كار شما نقش بنيادي را ايفا ميكند و تعيين كنندهي موفقيت يا شكست شما در كارتان هستند. اگر ميخواهيد در كارتان موفق باشيد بايد در حوزهي اهداف اصلي كار توانا باشيد ،حوزهاي كه مسئوليت كامل آن با شماست .اگر شما در اين حوزه فعال نباشيد ،هيچ كس ديگري در آن فعاليت نخواهد كرد .حوزه اهداف اصلي حوزه فعاليتهايي است كه شما آن را تحت كنترل داريد ،حوزهاي كه از يك طرف برون داد كار شماست و از طرف ديگر درون داد كار ديگران است و موجب همكاري بين شما و ديگران ميشود.
نقطه شروع داشتن عملكرد بال براي شما اين است كه ابتدا اهداف اصلي كارتان را مشخص كنيد .با رئيستان در اين مورد صحبت كنيد و فهرستي از بروندادهاي حوزه كاريتان تهيه كنيد و مطمئن شويد كه افرادي كه از نظر شغلي مافوق شما ،همتراز شما ،و نيز پايينتر از شما هستند بااين فهرست موافقند. به عنوان مثال ،براي يك فروشنده پيدا كردن مشتري جديد از اهداف اصلي محسوب ميشود .موفقيت در اين كار بخش اساسي تمامي فرآيند فروش است .تمام كردن يك فروش هم از هدفهاي اصلي اين شغل محسوب ميشود .به انجام رسيدن يك فروش موجب ميشود تا زحمات بسياري ت عرضه شده سهيم افراد ديگر كه در توليد و ارائهي محصول يا خدما ِ بودهاند به نتيجه برسد. براي صاحب يك شركت يا مديرعامل آن موفق شدن در گرفتن وام بانكي از اهداف اصلي محسوب ميشود .استخدام كردن افراد شايسته و محول كردن درست كارها به آنان نيز از اهداف اصلي اين كار است .براي يك منشي يا مسئول پذيرش ،تايپ كردن يك نامه و يا پاسخ دادن به تلفنها و وصل كردن سريع و درست آنها به شخص موردنظر از اهداف اصلي اين شغل به شمار ميآيد .توانايي افراد در انجام سريع و بسيار خوب اين وظايف اصلي تعيين كنندهي ميزان حقوق و امكان پيشرفت آنها در كارشان است. پس از آنكه اهداف اصلي كارتان را مشخص كرديد ،قدم بعدي نمره دادن، از يك تا ده ،به نحوهي فعاليتهاي خود در رسيدن به هر كدام از اين اهداف است .در كدام زمينه قويتر و در كدام زمينه ضعيفتر هستيد؟ در مورد كدام يك از اهداف نتايج عالي بدست آوردهايد و در مورد كدام يك عملكرد ضعيفي داشتهايد؟ در اين مورد قانوني وجود دارد :هدفي كه در آن ضعيفترين عملكرد را داشتهايد همان جايي است كه شما بايد ساير توانائيها و مهارتهاي خود را بهكار گيريد. منظور اين است كه حتي اگر براي مثال در رسيدن به شش هدف از هفت هدف اصلي كارتان بتوانيد عملكرد عالي داشته باشيد ،عدم توانايي و يا نداشتن مهارت كافي جهت دستيابي به هفتمين هدف ،شما را از موفقيت باز ميدارد و ميزان موفقيت شما را در استفاده از تواناييها و مهارتها در ساير زمينهها و اهداف اصليتان محدود ميكند .ضعف شما در يك زمينه ميتواند مانع كارايي و اثربخشي شما و عامل اصلي برخوردها، اختلفنظرها و در نهايت شكست شما در كار بشود. براي مثال يكي از اهداف اصلي يك مدير تفويض اختيار است .توانايي انجام اين كار براي يك مدير بسيار مهم است زيرا اين كار او را قادر ميكند تا مديريت كند و بتواند از طريق بهكار گرفتن تواناييهاي ديگران به اهداف سازمان برسد .مديري كه نتواند بهخوبي كارها را به ديگران بسپارد ،قادر نخواهد بود از ساير مهارتها و تواناييهاي خود حداكثر استفاده را بكند. عدم توانايي در محول كردن درست كارها به افراد ِ ذيصلح به تنهايي ميتواند باعث شكست يك مدير در كارش باشد.
يكي از علتهاي اصلي تنبلي و تأخير در انجام كار اين است كه مردم از انجام كارها و فعاليتهايي كه در گذشته در آن حوزهها عملكرد ضعيف داشتهاند خودداري ميكنند .اكثر مردم به جاي تعيين هدف و برنامهريزي براي بهبود و پيشرفت در زمينهاي كه در آن ضعف دارند آن زمينه را بهطور كلي كنار ميگذارند .اين كار فقط وضع را بدتر ميكند. بهعكس ،هر چه توانايي شما در زمينهاي كه در آن ضعف داريد بيشتر شود، انگيزهي شما براي انجام آن كار بيشتر ميشود ،كمتر تنبلي به سراغ شما ميآيد و بيشتر مصمم ميشويد تا آن كار را تمام كنيد و يا در آن زمينه به مهارت بالتري دست پيدا كنيد. حقيقت اين است كه هر كسي نقاط قوت و ضعف دارد .از توجيه كردن و دفاع از نقاط ضعفتان دست برداريد .به جاي اين كار آنها را دقيقا ً مشخص كنيد .هدف خود را تعيين كنيد و براي آنكه در هر يك از زمينههايي كه در آن ضعيف هستيد بهترين باشيد برنامهريزي كنيد .فكر كنيد! شايد براي آنكه در كارتان بهترين باشيد فقط به يك مهارت ديگر نياز داشته باشيد. يكي از مهمترين پرسشهايي كه هميشه بايد از خودتان بپرسيد و به آن جواب بدهيد اين است ‹‹ :چه مهارتي است كه اگر من در آن عالي باشم بيشترين تأثير مثبت را روي كار يا شغل من ميگذارد؟ ›› از اين به بعد براي پيشرفت در كارتان از اين پرسش استفاده كنيد و پاسخاش را از خودتان بخواهيد .احتمال ً جوابش را از قبل ميدانيد. از رئيستان ،همكارانتان ،دوستانتان و اعضاي خانوادهتان نيز اين سؤال را بپرسيد .پاسخ پرسش را پيدا كنيد و سپس براي پيدا كردن مهارت و عملكرد عالي در آن زمينه دست به كار شويد. چيزي كه مايهي خوشحالي است اين است كه تمامي مهارتهاي كاري قابل يادگيري است .وقتي فرد ديگري در يكي از مهارتهاي اصلي عملكردِ عالي دارد معنياش اين است كه شما هم اگر بخواهيد ميتوانيد در آن زمينه عالي باشيد. يكي از سريعترين و بهترين راهها براي از بين بردن تنبلي و انجام سريعتر كار اين است كه در حوزههاي اصلي كارتان عملكرد عالي داشته باشيد .اين مهمترين كاري است كه ميتوانيد در زندگي حرفهاي خود انجام دهيد.
! اهداف اصلي كارتان را مشخص كنيد .هدفهايي كه رسيدن به آنها نشاندهندهي آن است كه كارتان را به بهترين نحو انجام ميدهيد مشخص كرده و آنها را روي كاغذ بياوريد .سپس به هر كدام از آنها با توجه به نحوهی عملكرد خود در آن زمينه از يك تا ده نمره بدهيد، و آنگاه توانايي يا مهارتي را كه اگر به خوبي از پس آن برآييد بيشترين تأثير را روي كارتان دارد تعيين كنيد. فهرست اهداف اصلي را به رئيس خود نشان بدهيد و نظر او را بخواهيد .از اظهارنظرهاي صادقانه استقبال كنيد .شما فقط در
صورتي در كارتان عملكرد بهتري خواهيد داشت كه بتوانيد از نظرات سازندهی ديگران استفاده كنيد .در مورد فهرستي كه تهيه كردهايد با كاركنان ،همكاران و همسر خود مشورت كنيد. عادت كنيد كه از اين به بعد مرتبا ً اهداف اصلي كارتان را تجزيه و تحليل كنيد .هرگز از بهبود كار دست برنداريد .همين تصميم بهتنهايي ميتواند زندگيتان را متحول كند.
7 به قانون تشخيص ضرورت عمل كنيد تمركز در معناي اصلي و درست كلمه توانايي دقت و توجه ذهن روي يك موضوع واحد است. -------------------------------------------------------------------------------
قانون تشخيص ضرورت ميگويد « :هيچوقت براي انجام همهي كارها وقت كافي وجود ندارد ولي هميشه براي انجام مهمترين كارها وقت كافي هست» . به بيان ديگر ،شما هرگز نميتوانيد تمام قورباغهها و بچهقورباغههاي داخل بركه را بخوريد ،اما هميشه ميتوانيد بزرگترين و زشتترين آنها را بخوريد و همين كار حداقل در حال حاضر كفايت ميكند. هنگامي كه وقت رو به اتمام است و انجام ندادن يك كار يا پروژهي مهم عواقب بسيار بدي خواهد داشت ،معمول ً هميشه وقت كافي براي انجام دادن آن كار را پيدا ميكنيد ،آن هم اغلب درست در دقايق آخر ( به ياد داشته باشيد كه در فوتبال بايد تا دقيقهي 90 بجنگيد تا پيروز شويد ) .مثل ً زودتر سر كار ميرويد ،دير از سر كار برميگرديد و خودتان را مجبور ميكنيد كه به جاي روبرو شدن با عواقب بدي كه در اثر انجام ندادن كار در مدت زمان معين گريبانگير شما خواهد شد كار را به اتمام برسانيد.
قانون :هرگز براي انجام تمام كارهاي لزم وقت كافي وجود ندارد اين يك واقعيت است كه امروزه هر فرد به طور متوسط از 110تا 130درصد وقت توانايي خود كار براي انجام دادن دارد و حجم كارها و وظايف مرتبا ً در حال افزايش است .همهي ما مطالب زيادي داريم كه بايد بخوانيم يكي از تحقيقات اخير نشان ميدهد كه مديران براي مطالب و پروژههايي كه مطالعهي آنها در خانه يا محل كار به تعويق افتاده است بهطور متوسط به 300تا 400ساعت وقت نياز دارند. اين بدان معناست كه شما هرگز نميتوانيد عقبافتادگيها را جبران كنيد و بايد اين فكر را از ذهن خود بيرون كنيد .تنها چيزي كه
ميتوانيد به آن اميدوار باشيد اين است كه به كارهاي اصلي برسيد و ساير كارها بايد فعل ً در ليست انتظار بمانند. خيلي از مردم ميگويند كه وقتي مجبور هستند كاري را تا مدت زمان معيني به اتمام برسانند هميشه كارايي بيشتري پيدا ميكنند. متأسفانه سالها تحقيق نشان ميدهد كه اين هم به ندرت كارساز است. افرادي كه به دليل تنبلي و تأخير در انجام كار براي اتمام كارهايشان مهلت تعيين ميكنند اغلب دچار استرس بيشتر ميشوند ،بيشتر مرتكب اشتباه ميشوند و مجبور به دوبارهكاري بيشتري ميشوند. در اغلب موارد هنگامي كه افراد سعي ميكنند كاري را در مهلت سفت و سختي كه خودشان مشخص كردهاند به اتمام برسانند باعث خوب انجام ندادن كار و بال رفتن هزينهها ميشود كه در مدت طولني اين مسئله منجر به زيانهاي شديد مالي خواهد شد .گاهي اوقات هنگامي كه افراد سعي ميكنند كاري را در دقايق آخر به اتمام برسانند به دليل عجله در كار مجبور به دوباره كاري ميشوند و در نتيجه كار در مدت زماني بسيار طولنيتر به اتمام ميرسد. براي آنكه بتوانيد روي مهمترين كارهايتان تمركز كنيد و آنها را طبق برنامه به اتمام برسانيد سه سؤال وجود دارد كه ميتوانيد مرتبا ً از خود بپرسيد .سؤال اول اين است« : » به بيان ديگر ،بزرگترين قورباغههايي كه بايد بخوريد تا مهمترين نقش را در پيشبرد اهداف سازمانتان داشته باشيد كدامند؟ اين يكي از مهمترين پرسشهايي است كه بايد از خود بپرسيد و به آن پاسخ بدهيد .مهمترين و باارزشترين كارهايي كه بايد بكنيد كدامند؟ اين سؤال را ابتدا از خودتان بپرسيد .سپس از رئيستان ،همكارانتان و زيردستانتان نيز همين سؤال را بپرسيد .قبل از شروع به كار بايد توجهتان را روي فعاليتهاي كاريتان متمركز كنيد و از پشت ذرهبين ذهنتان مهمترين فعاليتهاي كاري خود را بهطور شفاف و روشن ببينيد. دومين سؤالي كه بايد مرتب از خود بپرسيد اين است« : » اين پرسش متعلق به پيتر دِراكِر استاد بزرگ مديريت است .اين يكي از بهترين سؤالها براي دستيابي به كارايي فردي است .چه كاري است كه شما و فقط شما ميتوانيد آن را انجام دهيد و اگر خوب انجام دهيد تفاوت چشمگير يا تحول اساسي در زندكي يا كارتان ايجاد ميشود. اين كاري است كه فقط شما ميتوانيد انجام دهيد .اگر شما انجام ندهيد هيچكس ديگري آن را انجام نخواهد داد ،اما اگر شما آن را انجام بدهيد ،و خوب انجام بدهيد در زندگي و كارتان تحول اساسي
ايجاد ميكند .اين چه كاري است؟ چه قورباغهاي است كه شما بايد آنرا بخوريد!؟ هر ساعت از روز ميتوانيد اين سؤال را از خودتان بپرسيد و مطمئن باشيد كه براي آن پاسخ روشن و صريحي وجود دارد .وظيفهي شما اين است كه اين پاسخ روشن و صريح را پيدا كنيد و سپس قبل از اقدام به هر كار ديگري اين كار را شروع كنيد. سومين سؤالي كه ميتوانيد از خودتان بپرسيد اين است« : » به بيان ديگر « ،بزرگترين قورباغهي من در حال حاضر كدام است؟ » اين پرسش ،كليد اصلي مديريت زمان ،غلبه بر تنبلي و تبديل شدن به فردي بسيار فعال و سازنده است .در هر ساعتي از روز كه اين سؤال را از خود بپرسيد و هميشه مشغول به كاري شويد كه در پاسخ به اين سؤال معلوم ميشود ،حال اين كار هر چه ميخواهد باشد. كاهاي مهم را اول انجام دهيد و كارهايي را كه در اولويت نيستند اصل ً انجام ندهيد .همانطور كه گوته ميگويد « :كارهايي كه از همه مهمتر هستند نبايد قرباني كارهاي غيرضروري شوند » .هرچه پاسخهاي شما به اين پرسشها دقيقتر و روشنتر باشد ،آسانتر خواهيد توانست كارهايتان را اولويتبندي كنيد ،بر تنبلي پيروز شويد و كاري را كه انجام آن بهترين استفاده از وقت است آغاز كنيد. ! قويترين ابزار ذهني شما براي رسيدن به موفقيت توانايي شما در ت كارهايتان است .هر روز چند دقيقهاي در جايي درس ي بند ت اولوي ِ ِ كه كسي مزاحمتان نشود راحت بنشينيد و بدون استرس و نگراني فقط به كارهايي كه بايد انجام بدهيد فكر كنيد. تقريبا ً هر بار در سكوت و تنهايي به ايدههاي جالبي ميرسيد كه وقتي اين ايدهها را به كار بگيريد به ميزان زيادي در كار خود صرفهجويي خواهيد كرد .با اين كار ،اغلب پيشرفتها و موفقيتهايي را تجربه خواهيد كرد كه مسير زندگي و شغل شما را به كلي دگرگون ميكند.
8
پيش از شروع مقدمات كار را كامل ً فراهم كنيد ميزان كارايي شما هر چه باشد ،تواناييهاي بالقوه شما بيشتر از آن است كه تا كنون به فعل درآمده است. .
-------------------------------------------------------------------------------
يكي از بهترين راههاي غلبه بر تنبلي و انجام سريعتر كارها آن است كه قبل از شروع ،تمام چيزهايي را كه براي انجام كارتان نياز داريد آماده كنيد و دم دست بگذاريد .وقتي مقدمات و ابزار كارتان آماده باشد مانند يك تيرانداز تفنگ آماده و پر در دست داريد و يا مانند يك كمانگير تير را در كمان گذاشته ،به عقب كشيده و آماده تيراندازي هستيد .حال فقط كافي است تصميم بگيريد و از مهمترين كار شروع كنيد. اين كار درست مانند آماده كردن مواد مورد نياز براي درست كردن يك غذا ،مثل ً يك قورباغهي بزرگ ،است .شما تمام مواد غذايي مورد نياز را روي كابينت جلوي خودتان ميگذاريد و سپس مرحله به مرحله شروع به آماده كردن غذا ميكنيد. براي شروع ،ميز كارتان را تميز كنيد و فقط يك كار جلوي رويتان باشد و اگر لزم دانستيد بقيهي چيزها را روي زمين در پشت سرتان بگذاريد .تمام اطلعات ،گزارشها ،جزئيات كار ،مقالت ،وسايل كار و هر چيزي را كه براي انجام و اتمام كار نياز داريد جمعآوري كنيد. همه را دم دست بگذاريد به نحوي كه براي دسترسي به چيزهاي مورد نيازتان احتياجي به بلند شدن و اين طرف و آن طرف رفتن نداشته باشيد. مطمئن شويد كه تمام ابزار مورد نياز براي نوشتن ،ديسكهاي اطلعاتي ،كدهاي دسترسي به منابع ،آدرسهاي پست الكترونيكي مورد نياز و هر چيز ديگري كه براي شروع ،ادامه و اتمام كار نياز داريد در دسترس است. محل كار خود را براي كار آماده كنيد بهطوري كه براي كار طولني مدت جاي راحت و جذابي باشد .مخصوصا ً مطمئن شويد كه صندليتان راحت است و پشتي خوبي دارد و وقتي روي آن مينشينيد كف پاهايتان كامل ً روي زمين قرار ميگيرد. افراد فعال و پركار براي ايجاد محيط كاري كه كار كردن در آن لذتبخش باشد ،وقت صرف ميكنند .هر چه محيط كار شما تميزتر و مرتبتر باشد ،شروع و ادامه كار برايتان راحتتر است. يكي از تكنيكهاي غلبه بر تنبلي ( قورت دادن قورباغه ) اين است كه قبل از شروع به كار همه چيز را كامل ً آماده كنيد .وقتي همه چيز با نظم و ترتيب در برابر شما قرار گرفته باشد با ميل و رغبت بيشتري دستبهكار ميشويد. واقعا ً حيرتانگيز است .چه كتابها كه هرگز نوشته نميشوند ،چه درجات علمي كه هرگز اخذ نميشوند و چه بسيار كارهايي كه ميتوانستند زندگي آدمها را دگرگون كنند اما هرگز به انجام نميرسند ،فقط به اين دليل كه مردم اولين قدم را كه تهيهي مقدمات است برنميدارند. لوسآنجلس افراد زيادي را از سراسر دنيا به خود جذب ميكند كه در آرزوي نوشتن يك فيلمنامهي موفق و فروختن آن به يكي از استوديوهاي آن منطقه هستند .اين افراد به لوسآنجلس ميآيند و
سالها كارهاي سطح پايين ميكنند به اين اميد كه يك فيلمنامهي معروف بنويسند و بفروشند. اخيرا ً نشريهي لوسآنجلس تايمز گزارشگري را به بلوار ويلشاير فرستاده بود تا با رهگذرها مصاحبه كند .اين گزارشگر از هر كس كه به او نزديك ميشد اين سؤال را ميپرسيد « :فيلمنامهتان چطور پيش ميرود؟ » و از هر چهر نفر ،سه نفر جواب ميدادند « :تقريباً تمام شده! » ً متأســفانه واقعيت اين اسـت كـه « ،تقريبـا تمـام شـده » به احتمـال زياد به اين معني بوده اسـت كه « هنوز شروع نشده ». نگذاريد اين اتفاق براي شما بيافتد. وقتي مينشينيد و همه چيز حاضر و آماده در برابر شما قرار دارد، وضعيت فيزيكي افراد كارآمد را به خود بگيريد .پشتتان را صاف كنيد ،كمي از پشتي صندلي فاصله بگيريد و به جلو ( سمت كار ) مايل شويد .طوري رفتار كنيد كه انگار واقعا ً شخصيتي كارآمد ،مؤثر و موفق هستيد .آن وقت اولين مورد كاري كار را به دست بگيريد و به خودتان بگوييد « :خب ،كار را شروع ميكنيم » .و با كار درگير شويد و پس از آنكه كار را شروع كرديد همچنان ادامه دهيد تا آن را به پايان برسانيد. ! نگاه دقيقي به ميز كار خود بياندازيد ،هم در خانه و هم در محل كار، آن وقت از خودتان بپرسيد « :چه جور آدمي در يك چنين جايي كار ميكند؟ » هر چقدر محيط كارتان تميزتر و مرتبتر باشد بيشتر احساس مثبت بودن ،خلقيت و اعتماد به نفس ميكنيد ،همين امروز تصميم بگيريد كه ميز كار و دفتر خود را كامل ً تميز و مرتب كنيد تا هر بار كه پشت ميزتان مينشينيد احساس كنيد كه فردي مؤثر ،كارآمد و آمادهی پيشروي و موفقيت هستيد.
9 همیشه یک شاگرد باقی بمانید تنها ابزار موفقیت که قطعا ً به آن نیاز دارید ،صرفنظر از اینکه کارتان چیست ،این است که بیشتر و بهتر از آنچه از شما انتظار ميرود کارایی داشته باشید و خدمات عرضه کنید. -------------------------------------------------------------------------------
« درستان را بخوانید » این یکی از اصول کارایی فردی است .باید بفهمید برای اینکه کارتان را عالی انجام بدهید چه مطالبی را باید بیاموزید هرچه مهارتتان در خوردن نوع بخصوصی از قورباغه بیشتر
شود ،احتمال اینکه بتوانید سریع دست به کار شوید و آن را بخورید بیشتر ميشود. یکی از دلیل تنبلی و به تعویق انداختن یکی از کارهای اصلی، احساس عدم صلحیت ،عدم اعتماد به نفس و یا عدم توانایی در انجام آن کار است .احساس ضعف یا کمبود در رسیدن به یکی از هدفهای اصلی زندگيتان کافی است تا شما را از شروع کار باز دارد. ً مهارتها و تواناییهای خود را در حوزههای اصلی کاریتان مرتبا به روز کنید .به خاطر داشته باشید که هر چقدر هم کاری را خیلی خوب انجام دهید ،دانش و مهارت شما دارد با سرعت زیادی کهنه و قدیمی ميشود .همانطور که پت رایلی مربی بسکتبال ميگوید « اگر در کارتان درحال پیشرفت نیستید و بهتر نميشوید ،پس دارید بدتر ميشوید» . یکی از مفیدترین تکنیکهای مدیریت زمان این است که باید کارهای اصلی را بهتر انجام دهید و یکی از بهترین خدمتکارانی که به شما در صرفهجویی وقت کمک ميکند پیشرفت در مهارتهای شغلی و فردیتان است .هر چه در انجام یک کار اصلی توانایی و مهارت بیشتری داشته باشید ،انگیزهی بیشتری به انجام آن کار خواهید داشت .هر چه بتوانید کاری را بهتر انجام دهید ،انرژی و شوق بیشتری به انجام آن کار خواهید داشت .هنگامی که ميدانید ميتوانید کاری را خوب انجام دهید ميبینید که غلبه بر تنبلی برایتان آسانتر و تحت هر شرایطی کار را سریعتر و بهتر انجام ميدهید. مقداری اطلعات بیشتر و یا کمی مهارت بیشتر ممکن است تفاوت چشمگیری در میزان توانایی شما برای انجام بهتر کار ایجاد کند. مهمترین کارهایی را که انجام ميدهید مشخص کنید و برای به روز کردن مدام اطلعات و مهارتهای خود در این زمینهها برنامهریزی کنید.
قانون :يادگيریِ مدام شرط لزم موفقيت در هر زمينهای است. اجازه ندهید که ضعف یا عدم توانایی در هر کدام از کارها و وظایف اصلیتان شما را از پیشرفت باز دارد .در کار و تجارت همه چیز را ميشود یادگرفت .هر چیزی را که دیگران یاد گرفتهاند شما هم ميتوانید یاد بگیرید. وقتی نوشتن اولین کتابم را شروع کردم فقط ميتوانستم با نگاه کردن به دکمههای کیبورد حروف را تایپ کنم .خیلی زود متوجه شدم که اگر بخواهم یک کتاب 300صفحهای را بنویسم و دوباره خوانی و ویرایش کنم باید تایپ کردن استاندارد را یاد بگیرم .بنابراین نرمافزار آن را تهیه کردم و سه ماه هر روز به مدت 20تا 30دقیقه با کامپیوتر این روش را تمرین میکردم .بعد از این مدت میتوانستم بین 40تا 50کلمه در دقیقه تایپ کنم .با کسب این مهارت تاکنون
توانستهام کتابهای بسیاری را که تا کنون در تمام دنیا به چاپ رسیدهاند ،بنویسم. این خیلی خوب است که شما ميتوانید برای آنکه فعالتر و موثرتر باشید هر مهارت و توانایی را که لزم دارید کسب کنید .اگر ضروری است شما هم ميتوانید یک تایپیست مسلط باشید و بدون نگاه کردن به دکمهها تایپ کنید ،یک متخصص کامپیوتر بشوید ،یک خریدار یا یک فروشنده بینظیر باشید .ميتوانید یاد بگیرید که جلوی جمع صحبت کنید .میتوانید یاد بگیرید که چطور نوشتههایتان تأثیرگذار باشد .همهی این مهارتها را ميتوانید پس از آنکه تصمیم گرفتید که با توجه به هدفهای اصلیتان یادگیری آنها ضروری است ،یاد بگیرید. هر روز حداقل یک ساعت در زمینهی حرفهای خودتان مطالعه داشته باشید .صبحها کمی زودتر از خواب بیدار شوید و به مدت 30تا 60 دقیقه به مطالعه کتاب یا مجلهای بپردازید که اطلعات موجود در آن به شما کمک میکند تا در حرفهی خود کارایی بیشتری داشته باشید. در هر سمینار یا هر دورهی آموزشی که به شما کمک ميکند تا در مهارتهای اصلی و کلیدی کارتان پیشرفت کنید و به روز باشید شرکت کنید .در کنگرهها و جلساتی که به تخصص شما مربوط میشود شرکت کنید .به کارگاهها و نشستها بروید .جلو بنشینید و یادداشت بردارید .نوارهای ضبط شدهی جلساتی را که در آن شرکت کردهاید بخرید .برای آنکه یکی از مطلعترین و ماهرترین افراد حرفهی کاری خود باشید وقت صرف کنید. و درنهایت اینکه در حین رانندگی به نوارهای آموزشی مرتبط با کارتان گوش بدهید .هر فرد صاحب اتومبیل سالنه به طور متوسط 500تا 1000ساعت مشغول رانندگی است .ساعات رانندگی را به ساعات یادگیری تبدیل کنید .شما ميتوانید فقط با گوش دادن به برنامههای آموزشی مرتبط با کارتان یکی از زیرکترین ،باکفایتترین و صاحب بالترین دستمزدها در حوزه کاری خودتان بشوید. هر چه در مورد کارتان مطالب بیشتری یاد بگیرید و اطلعات بیشتری داشته باشید ،احساس اعتماد به نفس بیشتر و انگیزهی بیشتری برای ادامه کار خواهید داشت و هر چه کارتان را بهتر انجام دهید توانایی بیشتری برای پیشرفت در حوزه کاریتان پیدا خواهید کرد. هر چه بیشتر بیاموزید ،توانایی شما در یادگیری بیشتر ميشود. همانطور که با تمرین فیزیکی میتوانید عضلت بدنتان را قویتر کنید با تمرین ذهنی نیز ميتوانید ذهن قویتری داشته باشید .جز محدودیتهایی که خودتان تصور ميکنید برایتان وجود دارد هیچ محدودیت دیگری در سرعت و مقدار پیشرفتتان وجود ندارد. !
بگیرید که پروژهی « در خدمت خودتان » را اجرا از امروز کنید :برای تمام عمر در حوزه کاریتان یک شاگرد باقی بمانید. برای یک حرفهای هیچ وقت مدرسه رفتن و آموختن تمام نميشود. چه مهارتها و تواناییهایی است که به شما کمک میکند تا در کارتان در زمان کمتر نتایج بهتری بدست آورید؟ برای ادامه و پیشرفت کار در آینده به چه تواناییهای کلیدی و اصلی نیاز دارید؟ این مهارتها هر چه هستند آنها را مشخص کنید .برای بهبود آنها برنامهریزی کنید و سپس فراگیری را شروع کنید .سعی کنید در کارتان همیشه بهترین باشید.
10 استعدادهای منحصر به فرد خود را تقویت کنید کار خودتان را انجام دهید ،اما نه در حد وظیفه بلکه اندکی ر اندک به اندازهی بیشتر و از روی سخاوت .همین مقدا ِ تمام کار ارزش دارد. -------------------------------------------------------------------------------
شما انسان منحصر به فردی هستید .در وجود شما استعدادها و توانائیهای وجود دارد که شما را از هر انسان دیگری که تا کنون به دنیا آمده است متمایز میکند .قورباغههایی هست که فقط شما ميتوانید بخورید یا خوردنشان را یاد بگیرید تا به یکی از مهمترین افراد نسل خود تبدیل شوید. کارهای بخصوصی هست که ميتوانید انجام دهید یا انجام دادن آنها را یاد بگیرید تا هم برای خودتان و هم برای دیگران ارزشی فوقالعاده پیدا کنید .کار شما این است که حوزههایی را که ميتوانید در آن منحصر به فرد باشید پیدا کنید و آنگاه قاطعانه تصمیم بگیرید که در آن حوزهها خیلی خیلی خوب بشوید. از دیدگاه گردش نقدینگی ،باارزشترین امتیازی که یک نفر ميتواند داشته باشد « توانایی کسب درآمد » است .توانایی کسب درآمد این امکان را فراهم ميسازد تا تنها با به کارگیری دانش و مهارت خود در دنیای پیرامونتان سالیانه معادل دهها هزار دلر به زندگی خود سرازیر کنید .این در واقع نتیجهی توانایی شما در قورت دادن قورباغههای بخصوصی است که ميتوانید سریعتر و بهتر از دیگران بخورید. ممکن است همه دار و ندارتان را از دست بدهید :خانه ،اتومبیل، شغل و موجودی حسابهای بانکيتان .اما تا زمانی که توانایی کسب درآمد را داشته باشید ميتوانید همهی آنچه را که از دست دادهاید به علوهی بسیاری چیزهای دیگر را دوباره به دست بیاورید. به طور مرتب و منظم تواناییهای منحصر به فرد خود را ارزیابی کنید .چه کار بخصوصی است که شما ميتوانید بهتر از دیگران انجام
دهید؟ در چه کاری مهارت دارید؟ چه کاری است که انجام آن برای شما آسان ،اما برای دیگران سخت است؟ وقتی به گذشتهی حرفهای خود نگاه ميکنید چه چیزی بیشترین سهم را در موفقیت شما تا به امروز داشته است؟ مهمترین قورباغههایی که تا به امروز خوردهاید کدام بودهاند؟ شما طوری طراحی شدهاید که از کارهایی که ميتوانید در آن بهترین باشید بیشترین لذت را ميبرید .از کدامیک از کارهایی که انجام میدهید بیشتر لذت ميبرید؟ از خوردن چه قورباغههایی بیشتر لذت ميبرید؟ همین واقعیت که از بعضی کارها بیشتر لذت ميبرید نشان ميدهد که در درون خود آمادگی این را دارید که در آن زمینه از دیگران برتر باشید. یکی از مسئولیتهای مهم شما در زندگی این است که تصمیم بگیرید انجام چه کاری را واقعا ً دوست دارید و آنگاه تمام عشق و علقه خود را صرف انجام آن کار به بهترین نحو ممکن کنید. به کارهای گوناگونی که انجام ميدهید نگاه کنید .کدامیک از آنها بیشترین تشویق و تحسین را از جانب دیگران برای شما به ارمغان ميآورد؟ کدامیک از کارهایی که انجام ميدهید بیشتر از سایر کارها بر راندمان کاری دیگران تأثیر مثبت ميگذارد؟ افراد موفق بدون استثنا کسانی هستند که با صرف وقت دریافتهاند که چه کاری را خوب انجام ميدهند و از آن لذت ميبرند .آنها ميدانند که چه کاری بیشتر دگرگونی را در حرفهی آنها ایجاد ميکند و به همین دلیل منحصرا ً روی همان کار یا زمینهی کاری متمرکز شدهاند. همواره باید بهترین قابلیتها و نیروهای خود را روی شروع کردن و ادامه دادن به کارهایی صرف کنید که نقش کلیدی دارند و استعدادها و تواناییهای منحصر به فردتان شما را قادر به انجام دادن آنها ميکند .از این طریق ميتوانید فرد مؤثری باشید .شما نميتوانید همهی کارها را انجام دهید اما ميتوانید کارهای معدودی را که در آنها از دیگران برترید انجام دهید ،کارهای معدودی که واقعا ً تحول ایجاد ميکند. ! مدام این پرسشهای کلیدی را از خود بپرسید « :در چه کاری واقعاً بهتر از دیگران هستم؟ از کدام قسمت از کدام قسمت از کارهایی که انجام ميدهم بیشتر لذت ميبرم؟ مهمترین عامل موفقیت من در گذشته چه بوده است؟ اگر اصل ً بتوانم حرفهای داشته باشم آن کدام است؟ » اگر با خریدن بلیط بخت آزمایی یا چیزی شبیه به آن مبلغ هنگفتی پول بدست بیاورید و این آزادی را داشته باشید که برای بقیهی عمرتان هر کار یا هر قسمت از کاری را که دوست دارید انجام دهید ،چه کاری را انتخاب خواهید کرد؟ برای اینکه مشغول به کار
مورد نظر شوید چه مقدماتی را باید فراهم کنید تا بتوانید آن کار را به بهترین صورت ممکن انجام دهید؟ پاسخ این پرسش هر چه که هست از همین امروز دست به کار شوید.
11
محدودیتهای اصلی خود را مشخص کنید تمام افکار خود را روی کاری که دارید انجام میدهید متمرکز کنید .پرتوهای خورشید تا متمرکز نشوند نميسوزانند. -------------------------------------------------------------------------------
چه چیزی مانع پیشرفت شما ميشود؟ چه چیزی سرعت دستیابی به اهداف شما را تعیین ميکند؟ چه چیزی تعیین ميکند که با چه سرعتی از جایی که هستید به جایی که دلتان ميخواهد برسید؟ چه چیزی مانع ميشود تا قورباغههای را بخورید که خوردنشان ميتواند واقعا ً تحول ایجاد کند؟ چرا تا بحال به هدف خود نرسیدهاید؟ اینها از مهمترین پرسشهایی هستند که ميتوانید در راه رسیدن به عالیترین سطوح تأثیر و بهرهوری فردی از خود بپرسید و به آنها پاسخ دهید .هر کاری که بخواهید بکنید همیشه عامل محدود کنندهای وجود دارد که سرعت شما را در انجام آن کار تعیین ميکند. وظیفهی شما بررسی کار مورد نظر و بازشناسی محدودیت یا عامل محدود کنندهای است که در آن کار وجود دارد .سپس باید تمام نیروهای خود را صرف تضعیف عامل بازدارنده یا محدود کنندهای کنید. ً تقریبا در هر کاری ،چه کوچک و چه بزرگ ،عاملی وجود دارد که تعیینکنندهی سرعت دستیابی به هدف یا به اتمام رساندن آن کار است .در کاری که انجام ميدهید ،این عامل تعیینکننده کدام است؟ ذهن خود را روی آن متمرکز کنید .این ميتواند بهترین روش استفاده از وقت و استعدادهایتان باشد. این عامل تعیینکننده شاید فردی باشد که شما در کار خود به کمک یا هم فکری او نیاز دارید ( ،) Leaderیا امکانات مالی که در کار خود به آن احتیاج دارید ،یا نقاط ضعفی که در قسمتی از سازمان وجود دارد ،یا هر چیز دیگری .این عامل هر چه باشد وظیفهی همیشگی شما یافتن آن است.
در هر کار یا تجارتی عامل محدودکننده یا بازدارندهای وجود دارد که تعیین ميکند یک سازمان با چه سرعتی و چه کیفیتی به هدف خود خواهد رسید .در هر صورت ،همواره یک عامل بیش از سایر عوامل تعیینکنندهی سرعت دستیابی سازمان به هدفها و میزان سوددهی آن است .در کار شما این عامل کدام است؟ شناسایی دقیق این عامل محدودکننده در هر مرحله از مراحل انجام کار و تمرکز بر از بین بردن این عامل معمول ً بیش از هر اقدام دیگری موجب پیشرفت کار در زمان کمتر ميشود. قانون 20/80در مورد محدودیتهای شما در زندگی و کار نیز صادق است .به این معنا که 80درصد از محدودیتها یا عواملی که شما را از رسیدن به هدفهايتان باز ميدارد عوامل درونی هستند .این عوامل بازدارنده در درون شما هستند .در ویژگیهای شخصیتی، توانایی ،عادتها ،انضباط فردی و تواناییهای بالقوهی شما .تنها 20 درصد از عوامل محدودکننده خارجی هستند و به سازمانی که در آن کار ميکنید مربوط ميشوند. عامل تعیینکننده و محدودکنندهی شما ممکن است عاملی کوچک باشد و همیشه هم واضح و روشن نیست .گاهی برای مشخص کردن آن لزم است تمام مراحل انجام کار را لیست کنید و هر مرحله را به دقت بررسی نموده و آنگاه دقیقا ً عامل بازدارندهی پیشرفت خود را مشخص کنید .به عنوان مثال برخی اوقات این عامل فقط یک برداشت منفی و یا مخالفت از سوی مشتریانتان است که باعث ميشود تمام مراحل فروش به کندی صورت گیرد و نتیجهی کار موفقیتآمیز نباشد .گاهی فقط عدم وجود یکی از شرایط ضروری مانع افزایش فروش محصول یا حضور موفق در ارائه خدمات ميشود. صادقانه به سازمان خود نگاه کنید .به رئیس ،همکاران و پرسنل سازمانتان دقت کنید تا ببینید آیا نقطهی ضعفی در آنها وجود دارد که سازمان را از پیشرفت و دستیابی به اهداف اصلی باز دارد. در زندگی فردی نیز باید صادقانه به خودتان نگاه کنید تا بتوانید آن عامل محدودکننده و یا بازدارنده را که تعیینکنندهی سرعت شما در رسیدن به هدفهای فردیتان است دقیقا ً مشخص کنید. انسانهای موفق همیشه برای تجزیه و تحلیل عوامل محدودکننده از این پرسش آغاز ميکنند « :چه ویژگی در من وجود دارد که مرا از پیشرفت باز ميدارد؟ » .این افراد مسئولیت کامل اعمالشان را ميپذیرند و برای یافتن علت و نیز راه حل مشکلتشان را در خودشان ميجویند. مدام از خودتان بپرسید « :چه عاملی است که ميتواند سرعت پیشرفت را طوری تنظیم کند که من بتوانم به نتیجهای که ميخواهم برسم؟ » تعیین عامل محدودکننده روشن ميکند که برای از بین بردن آن باید از چه روشی استفاده کنید .شکست در تعیین عامل بازدارنده واقعی و یا تعیین عامل محدودکنندهی نادرست شما را
گمراه ميکند .در این صورت وقت شما صرف حل کردن مشکل اصلی نشده است. یک شرکت بزرگ که من از مشاوران آن هستم دچار کاهش در میزان فروش شده بود .مدیران شرکت پس از بررسی به این نتیجه رسیدند که عامل بازدارنده قدرت فروش و مدیریت فروش است. آنها مبلغ هنگفتی صرف سازماندهی مجدد مدیریت و بازآموزی مسئولین فروش شرکت کردند. بعدا ً متوجه شدند که علت اصلی کاهش فروش اشتباهی بوده که یکی از حسابداران شرکت مرتکب شده و محصولت را در مقایسه با کالهای رقابتی موجود با قیمت بسیار بالیی روانهی بازار کرده است .به محض اینکه شرکت قیمتگذاری خود را اصلح کرد فروش دوباره بال رفت و تولید به وضعیت سوددهی برگشت. وقتی مانع یا عامل بازدارنده را تشخیص داده و آن را با موفقیت از میان برداشتید در پس آن مانع یا عامل بازدارنده دیگری را پیدا میکنید .صرفنظر از اینکه عامل مربوطه بسیار پیش پا افتاده مثل صبح به موقع سرکار حاضر نشدن ،یا بسیار اساسی مثل انتخاب یک حرفهی نامناسب باشد ،همیشه عوامل محدودکننده یا تنگناهایی وجود دارد که سرعت پیشرفت شما را تعیین میکند .وظیفهی شما پیدا کردن آنها و متمرکز کردن نیروهایتان برای از میان برداشتن آنها در اسرع وقت است. وقتی که روز را با هدف از میان برداشتن یک نقطه ضعف اصلی و یا عامل محدودکننده آغاز میکنید سرشار از انرژی و قدرتهای فردی خواهید شد .این انگیزه شما را برای ادامه حرکت و یافتن عامل به پیش میراند .به یاد داشته باشید که همواره عامل محدودکنندهای وجود دارد و اغلب اوقات مهمترین قورباغهای که باید بخورید یافتن و از بین بردن عامل محدودکننده یا بازدارنده است. ! همین امروز مهمترین هدف زندگیتان را مشخص کنید .این هدف چیست؟ چه هدفی است که اگر در زندگی به آن دست پیدا کنید، بهترین تأثیر را بر زندگی کاریتان خواهد گذاشت؟ هنگامی که مطمئن شدید هدف اصلیتان را پیدا کردهاید از خودتان بپرسید « :چه عاملی است که تعیین کنندهی سرعت من در رسیدن به این هدف است؟ » چرا تا کنون به آن نرسیدهام؟ چه ویژگی در من است که مرا از پیشرفت و رسیدن به هدفم باز میدارد؟ جواب هر چه که بود ،اقدامات خود را برای از بین بردن مانع اصلی فوراً شروع کنید ،با هر کاری که فورا ً به فکرتان میرسد کار را شروع کنید .هر کاری ،مهم این است که شروع کنید.
12 هر بار یک بشکه به جلو بروید افرادی هم که توانایی متوسطی دارند میتوانند کارهای بزرگ انجام دهند .اگر هر بار تمام نیروی خود را بهطور خستگیناپذیر روی یک چیز متمرکز کنند . -------------------------------------------------------------------------------
یک ضربالمثل قدیمی انگلیسی میگوید « :یک متر ،یک متر سخت است ،ولی یک سانتیمتر ،یک سانتیمتر مثل آب خوردن است» . یکی از مهمترین روشهای غلبه بر تنبلی این است که به جای آنکه به تمام کار عظیمی که در برابرتان قرار گرفته است فکر کنید ذهن خود را فقط روی همان قسمت از کار که در حال انجام آن هستید متمرکز کنید .یکی از بهترین راهها برای خوردن یک قورباغهی بزرگ این است که هر بار یک لقمه از آن را بخورید. کنفوسیوس میگوید « :طی کردن راهی که هزار فرسنگ است با برداشتن یک قدم آغاز میشود » .این یکی از بهترین استراتژیها برای غلبه بر تنبلی و انجام کار بیشتر در زمان کمتر است. چندین سال پیش من از قلب صحرای آفریقا عبور میکردم .صحرای تانزروفت در اعماق الجزایر فعلی .در آن زمان سالها بود که فرانسویها صحرا را به حال خود رها کرده بودند و پمپ بنزینهای میان راه همه متروکه شده بود .صحرای بی آب و علف بیش از 800 کیلومتر پهنا داشت و حتی یک پشه هم در آن پر نمیزد .مثل یک پارکینگ ماسهای زرد وسیع و صاف بود که از هر طرف نگاه میکردی تا افق گسترده بود. بیش از 1300نفر در سالهای قبل هنگام عبور از این صحرای پهناور ناپدید شده بودند .اغلب شنهای روان مسیر را پوشانده و مسافران شبها در صحرا گم شده بودند. برای نشانهگذاری مسیر ،فرانسویها از بشکههای سیاه رنگ پنجاه و پنج گالنی نفت استفاده کرده بودند .این بشکهها را به فاصلههای پنج کیلومتری ،یعنی فاصلهای که خمیدگی زمین افق دید را در صحرای بایر محدود میکند ،قرار داده بودند. به این ترتیب در طول روز در هر کجای مسیر که بودیم میتوانستیم دو بشکه را ببینیم ،بشکهای که تازه از آن گذشته بودیم و بشکهای که پنج کیلومتر بعد از آن در برابر ما قرار داشت ،و همین کافی بود. تنها کاری که باید میکردیم این بود که اتومبیل را به طرف بشکه بعدی هدایت میکردیم .در نتیجه میتوانستیم از بزرگترین صحرای جهان عبور کنیم .فقط به این صورت که « هر بار یک بشکه » جلو برویم. به همین روش میتوانید هر کار بزرگی را در زندگی خود به انجام برسانید اگر خود را موظف کنید که هر بار فقط تا جایی که میتوانید
بینید جلو بروید .آنگاه به اندازهی کافی دید پیدا میکنید تا بتوانید باز هم جلوتر بروید. برای انجام یک کار عظیم باید با اطمینان قدم بردارید و اعتماد کامل داشته باشید که گام بعدی شما بزودی برایتان روشن خواهد شد .این نصیحت فوقالعاده را به خاطر داشته بسپارید « :در بازی والیبال باید بپرید بال تا تور را ببینید» . برای داشتن یک زندگی و یا شغل ایدهآل باید هر بار یک کار را به دست بگیرید ،آن را سریع و خوب انجام دهید و سپس به سراغ کار بعدی بروید. برای رسیدن به استقلل مالی باید هر ماه مقداری از پول خود را پسانداز کنید و هر سال این رویه را دنبال کنید .برای داشتن سلمتی و تناسب اندام همیشه کمتر بخورید و کمی بیشتر ورزش کنید و این کار را هر روز و هر ماه ادامه بدهید. برای غلبه بر تنبلی و انجام دادن کارهای بزرگ فقط کافی است اولین قدم را به سوی هدفتان بردارید ،و بعد قدم بعدی را .هر بار یک بشکه به جلو بروید. ! هر هدف ،وظیفه یا پروژهای را که تا بحال در زندگی برای رسیدن و یا انجام آن سستی و تنبلی کردهاید انتخاب کنید و فورا ً اولین قدم را برای شروع کار بردارید .برخی اوقات برای شروع تنها کاری که باید بکنید این است که بنشینید و لیستی از تمام مراحلی که برای انجام یا رسیدن به هدف باید طی کنید ،تهیه کنید. سپس کار را شروع کنید ،هر بار یکی از مراحل را به انجام برسانید. بعد مرحلهی بعدی ،و به همین ترتیب تا آخر .در پایان از نتیجهی به دست آمده شگفتزده خواهید شد.
13 خودتان را تحت فشار بگذارید نخستین شرط لزم برای موفقیت این است که نیروهای جسمی و ذهن خود را بهطور پیوسته و خستگیناپذیر روی یک مسئله متمرکز کنید. -------------------------------------------------------------------------------
دنیا پر از آدمهایی است که منتظرند کسی از راه برسد و به آنها انگیزه بدهد تا به انسانی تبدیل شوند که آرزوی را دارند .مشکل این است که هیچکس قرار نیست به نجات آنها بیاید. این آدمها منتظر رسیدن اتوبوس ایستادهاند اما در خیابانی که هیچ اتوبوسی از آن نمیگذرد .در نتیجه ،اگر این افراد مسئولیت زندگی خود را برعهده نگیرند و خودشان را تحت فشار قرار ندهند ممکن
است برای همیشه منتظر بمانند و این کاری است که اکثر مردم میکنند. فقط حدود 2درصد از مردم میتوانند بهطور تمام و کمال بدون نظارت کار کنند .به این جور افراد « رهبر » میگوییم و شما هم قصد دارید یک رهبر باشید. کاری که باید بکنید این است که در خود این عادت را ایجاد کنید که خودتان را تحت فشار بگذارید و منتظر نمانید تا شخص دیگری بیاید و این کار را برای شما بکند .باید خودتان قورباغههایتان را انتخاب کنید و سپس آنها را به ترتیب اهمیت بخورید. استانداردهایی که برای کار و رفتار خود تعیین میکنید باید از آنچه دیگران میتوانند برای شما تعیین کنند بالتر باشد .این را برای خود به صورت یک بازی درآورید که کمی زودتر کار را شروع کنید ،کمی بیشتر کار کنید و کمی دیرتر کار را تعطیل کنید .همیشه دنبال راههایی باشید که بتوانید به اصطلح مسافت بیشتری را طی کنید و بیش از آنچه به خاطر آن پول میگیرید کار کنید. ناتانیل بارندون ،روانشناس معروف ،عزت نفس را که هسته شخصیت است اینطور تعریف میکند: « اعتبار و احترامی که فرد نزد خود دارد » .شما با کارهایی که در انجام آن موفق میشوید یا شکست میخورید اعتبار و احترامی را که نزد خودتان دارید بال میبرید یا پایین میآورید .جنبه خوب قضیه این است که هر وقت خودتان را وادار کنید که حداکثر تلشتان را بکنید یا بیش از یک فرد عادی پشتکار داشته باشید احساس فوقالعادهای نسبت به خودتان پیدا میکنید. هر روز تصور کنید که یک پیام اضطراری دریافت کردهاید و باید هین فردا به مدت یک ماه شهر را ترک کنید .چه کاری است که اگر قرار باشد به مدت یک ماه شهر را ترک کنید حتما ً میخواهید که از انجام آن قبل از رفتن اطمینان حاصل کنید؟ این کار هر چه که هست الن برای انجام آن دست به کار شوید. تصور کنید که همین الن به شما خبر بدهند که یک مسافرت مجانی که همه هزینههای آن قبل ً پرداخت شده است به عنوان جایزه به شما تعلق گرفته است ،اما باید همین فردا برای تعطیلت موردنظر عازم شوید وگرنه این جایزه به شخص دیگری داده خواهد شد .چه کاری است که تصمیم دارید قبل از رفتن به اتمام برسانید تا بتوانید از این تعطیلت لذت ببرید؟ این کار هر چه که هست بلفاصله برای انجام آن دست به کار شوید. افراد موفق همواره برای بال بردن کاراییشان خود را تحت فشار قرار میدهند .افراد ناموفق باید نظارت و رهبری شوند و توسط دیگران تحت فشار قرار گیرند. یکی از بهترین راهها برای غلبه بر تنبلی کار کردن به نحوی است که گویی فقط یک روز فرصت دارید تا مهمترین کارهای خود را قبل از اینکه شهر را به مدت یک ماه ترک کنید یا به مسافرت بروید به انجام برسانید .با تحت فشار قرار دادن خود کارهای بیشتر و بهتری
را در مدت زمانی کمتر از قبل به پایان خواهید رساند ،به یک شخص کارآمد و موفق تبدیل میشوید ،نسبت به خودتان احساس فوقالعادهای پیدا میکنید و کمکم عادت تسریع در انجام امور را در خود ایجاد میکنید ،عادتی که از آن پس در تمام روزهای زندگی به شما خدمت خواهد کرد. ! باری انجام هر یک از کـارهای خود و همچنین باری انجام هر یک از قسـمتهای آن مهلت تعیین کنید .بــرای خودتــان یک « سیستم فشار » طراحی کنی .بار خود را کم کم زیاد کنید و اجازه ندهید که از میدان به در شوید .وقتی که برای خود مهلتی تعیین کردید به آن پایبند باشید و حتی سعی کنید کار را زودتر از مهلت مقرر انجام دهید. در مورد کارها یا پروژههای بزرگ ،قبل از شروع همهی مراحل آن را لیست کنید .آنگاه تعیین کنید که برای انجام هر قسمت از کار چند دقیقه و ساعت وقت لزم دارید .سپس برنامهی زمانبندی شده روزانه و هفتگی خود را تنظیم مجدد کنید را تنظیم مجدد کنید تا بتوانید برای زمانی که منحصرا ً روی این پروژه کار میکنید وقت خالی ایجاد کنید.
14 قدرتهای فردی خود را به حداکثر برسانید تمام سرمایههای خود را یک جا جمع کنید ،همه استعدادهای خود را گرد آورید ،تمام نیروهای خود را آرایش دهید و همه تواناییهای خود را برای تسلط روی حداقل یک کاری متمرکز کنید. -------------------------------------------------------------------------------
ماده خام بهرهوری و کارایی فردی در نیروهای جسمی ،ذهنی و عاطفی شما نهفته است .یکی از مهمترین لوازم خوشبختی ،و بهرهوری فردی حفظ و افزایش مداوم سطح انرژی است .بدن شما مانند ماشینی است که غذا ،آب و استراحت را مصرف میکند تا انرژی لزم برای انجام کارهای مهم زندگی و کار را تولید کند. هنگامی که کامل ً استراحت کردهاید میتوانید دو ،سه و حتی پنج برابر زمانی که خسته هستید کارهایتان را سر و سامان بدهید. اصول ً کارایی شما پس از هشت یا نه ساعت کار شروع به کاهش میکند .به همین دلیل کار کردن تا دیر وقت گرچه برخی اوقات ضروری و اجتنابناپذیر است اما به این معناست که هر چه زمان
بیشتر میگذرد کارایی شما کمتر و کمتر میشود .هر چه بیشتر خسته شوید کیفیت کار شما پایینتر میآید و مرتکب اشتباهات بیشتری میشوید .در یک لحظه ،مانند یک باطری که انرژیاش تمام میشود ،به آخر خط میرسید و دیگر نمیتوانید به کار ادامه دهید. واقعیت این است که برای شما ساعات بخصوصی از شبانهروز بهترین زمان انجام کار است .شما باید این زمانها را مشخص کنید و مهمترین و دشوارترین کارهایتان را در این ساعتها انجام بدهید. اکثر افراد صبحها پس از یک خواب خوب شبانه سرحال و پر انرژی هستند .برخی دیگر بعد از ظهرها و تعداد کمی هم شبها و یا آخر شبها کارایی و خلقیت بیشتری دارند. یکی از دلیل اصلی تنبلی و سستی ،خستگی و یا شروع کردن کار در هنگام خستگی است .در این حالت مانند موتور اتومبیل که در هنگام صبح سرد است نمیتوانید استارت شروع کار را بزنید. هر وقت احساس خستگی زیاد میکنید و کار زیادی هست که باید انجام بدهید و وقت کمی هم دارید ،کار را متوقف کنید و به خودتان بگویید « :من نمیتوانم بیش از حد توانم کار کنم» . گاهی اوقات بهترین استفاده از وقت این است که زود عازم خانه شوید ،به رختخواب بروید و ده ساعت متوالی بخوابید .این کار انرژیتان را کامل ً به شما برمیگرداند و روز بعد خواهید توانست دو یا سه برابر کار کنید و کیفیت کارتان هم بسیار بالتر از این خواهد بود که نخوابید و تا دیر وقت به کار ادامه دهید. تحقیقات نشان میدهد که آمریکائیان بهطور متوسط در مقایسه با کاری که انجام میدهند از استراحت و خواب کافی برخوردار نیستند. میلیونها آمریکایی به دلیل کار بیش از حد و خواب کم دچار آشفتگی ذهنی هستند. میتوانید در طول هفته انجام یکی از عاقلنهترین کارهایی که شما بدهید این است که ساعت ده شب تلویزین را خاموش کنید و به رختخواب بروید .بعضی اوقات یک ساعت زودتر خوابیدن میتواند تمام زندگی شما را دچار تحول کند. از این به بعد این برنامه را به کار ببندید :هر هفته یک روز کامل کار نکنید .در طول این روز ،چه پنجشنبه و چه جمعه ،چیزی نخوانید، حتی نامه ،به فکر جبران کارهای عقبافتاده نباشید و بهطور کلی از انجام هر کاری که به ذهنتان فشار بیاورد دوری کنید .در عوض به تماشای یک فیلم بروید ،ورزش کنید و یا به انجام هر فعالیتی که میتواند ذهنتان را مجددا ً شــارژ کند بپردازید .این جمله واقعاً درسـت اسـت که « تنوع خستگی را برطرف میکند» . در طول سال برای استراحت و ایجاد نشاط و شادی بهطور مرتب به تعطیلت بروید ،هم تعطیلت آخر هفته و هم تعطیلت یک و یا دو هفتهای .همیشه بعد از تعطیلت آخر هفته و یا تعطیلت طولنیتر کارایی بسیار بالیی به دست خواهید آورد. در طول هفته هر شب زود به رختخواب رفتن ،خواب بیشتر در آخر هفته و هر هفته یک روز کامل استراحت کردن تضمین میکند که
انرژی بیشتری داشته باشیم .با این انرژی میتوانید بر سستی و تنبلی خود غلبه کنید و کارهای اصلی و مهم خود را سریعتر و بهتر از زمانی که میخواستید بدون استراحت کافی به کار بپردازید انجام دهید. برای برخورداری و حفظ انرژی بال علوه بر داشتن خواب و استراحت کافی ،باید مراقب خوراک خود نیز باشید « :روز را با یک صبحانه حاوی پروتئین بال ،چربی پائین و کربوهیدرات پائین آغاز کنید. برای ناهار سالد ماهی یا مرغ بخورید .از دسرها و خوراکهای حاوی شکر ،نمک و آرد سفید خودداری کنید .از خوردن نوشابه ،آبنبات و شیرینی پرهیز کنید .تغذیه شما باید مانند تغذیهی یک قهرمان جهان قبل از مسابقه باشد زیرا از بسیاری جنبهها شرایط شما هم قبل از شروع کار روزانه مشابه یک قهرمان است. با داشتن یک خوراک سبک و سالم ،ورزش و استراحت کافی بیشتر، بهتر و آسانتر از قبل کار میکنید و از کار خود رضایت بیشتری خواهید داشت. در موقع شروع کار هر چقدر احساس بهتری داشته باشید کمتر دچار سستی و تنبلی میشوید و بیشتر مشتاق خواهید بود که کار را تمام کنید و کارهای دیگری را شروع کنید .داشتن انرژی بال برای کارایی بال و رضایت و موفقیت بیشتر اجتناب ناپذیر است. ! میزان انرژی و عادت خواب و خوراک خود را دقیقا ً بررسی کنید. برای بال بردن سطح انرژی و تندرستی خود مصمم شوید و به پرسشهای زیر پاسخ دهید: کدام یک از فعالیتهای جسمی خود را باید بیشتر کنم؟ کدا یک از فعالیتهای جسمی خود را باید کمتر کنم؟ برای اینکه عملکرد خود را به بالترین سطح برسانم چه فعالیتی را باید شروع کنم؟ در حال حاضر چه کاری میکنم که سلمتی مرا به خطر میاندازد و باید انجام آن را کامل ً متوقف کنم؟ پاسخ هر چه که هست همین امروز دست به کار شوید.
15 خودتان را به فعالیت ترغیب کنید بالترین لذتها در شور و شوقی است که انسان را به ماجراجوییها و پیروزیهای بزرگ و فعالیتهای خلقهدار وادار میکند. -------------------------------------------------------------------------------
برای آنکه بتوانید در اوج توانایی و در بهترین شرایط جسمی و روانی باشید باید در میدان بازی کار و زندگی مثل بازیکنی باشید که مربی و تشویق کننده خودش هم هست. اینکه در هر لحظه چگونه با خودتان صحبت میکنید نود و پنج درصد از احساسات مثبت و یا منفی شما را شکل میدهد .روحیه و احساسات شما ناشی از اتفاقاتی نیست که در اطرافتان به وقوع میپیوندند بلکه نحوه تعبیر و تفسیر شما از رویدادهای اطرافتان است که به احساسات شما شکل میدهد .نحوهی برداشت و تعبیر اتفاقها در شما از وقایع است که تا حد زیادی تعیین میکند که این شما انگیزه و انرژی ایجاد کنند و یا موجب تحلیل و تضعیف انرژی و انگیزهها شوند. برای آنکه درخود ایجاد انگیزه کنید ،باید اراده کنید که یک خوش بین تمام عیار بشوید .باید تصمیم بگیرید که به تمام حرفها ،عملها و العملهای افراد و شرایط پیرامون پاسخهای مثبت بدهید .شما عکس نباید اجازه بدهید که مشکلت غیر قابل اجتناب و موانع زندگی روزمره احساسات و روحیه شما را تحت تأثیر قرار دهند و تضعیف کنند. میزان عزت نفس شما ،اینکه چقدر خودتان را دوست دارید و به خودتان احترام میگذارید ،تعیینکننده میزان انگیزه و پشتکار شماست .برای بال بردن عزت نفس خود ،باید مدام با خودتان گفتگوهای مثبت و سازنده داشته باشید .مثل ً مرتب به خودتان بگویید « :من خودم را دوست دارم .من خودم را دوست دارم » .تا اینکه سرانجام آنچه را میگویید باور کنید و مانند فردی رفتار کنید که از توانایی و کارایی بال برخوردار است. وقتی دیگران از ما میپرسند « :حالتان چطور است؟ » همیشه بگویید « :عالی هستم » .مهم نیست که احساس واقعی شما در آن لحظه چیست و یا در زندگی شما چه میگذرد .فقط اراده کنید که میگویند که شما نباید هرگز شاد و با روحیه و خوشبین باقی بمانید. مشکلتتان را با دیگران در میان بگذارید زیرا هشتاد درصد مردم اصل ً به مشکلت شما اهمیت نمیدهند و بیست درصد بقیه از اینکه بدانند شما برای این مشکلت اهمیت زیادی قائل هستید به نوعی خوشحال میشوند. بسیاری روانشناسان در پژوهشهای خود به این نتیجه رسیدهاند که میتوانید « خوشبینی » مهمترین ویژگی است که با استفاده از آن خوشبختی و موفقیت شخصی و شغلی خود را افزایش دهید .ظاهراً افراد خوشبین سه ویژگی رفتاری دارند که هر سه را از طریق تمرین و تکرار کسب کردهاند .این سه ویژگی عبارتند از: اول اینکه ،افراد خوشبین در هر شرایط و موقعیتی به دنبال نکات مثبت هستند .آنها صرفنظر از اینکه چه مشکلی پیش میآید ،به دنبال چیزهای مثبت و سودمند هستند و تعجبی هم ندارد که همیشه آن را پیدا میکنند.
دوم اینکه ،افراد خوشبین در هر شکست یا مشکلی همیشه به دنبال گرفتن درس باارزشی هستند .آنها معتقدند که « مشکلت ما را متوقف نمیکنند بلکه به ما آموزش میدهند؟ » به نظر آنها در هر شکست یا مانعی درس عبرتی باارزش وجود دارد که با استفاده از آن میتوانند به پیشرفت بیشتری دست پیدا کنند و مصمم هستند که این درس را بیاموزند. سوم اینکه ،افراد خوشبین همیشه برای هر مشکلی به دنبال راه حل هستند .به هنگام به وجود آمدن مشکل ،به جای ناله و شکایت یا مقصر دانستن دیگران ،به دنبال راهحل میگردند و از خودشان راهحل چیسـت؟ الن چه کاری سـؤالتی از این قبیل میپرسند« : میتوانیم بکنیم؟ قدم بعدی چیست؟ » ً ضمنا افرادی که برحسب عادت خوشبین و مثبت هستند مدام به میکنند .به بیان هدفهایشان فکر میکنند و در مورد آن صحبت دیگر ،همیشه به جلو نظر دارند تا عقب. اگر مدام هدفها و ایدههایتان را مجسم کنید و در مورد آنها با خودتان گفتگوهای مثبت داشته باشید ،تمرکز بیشتری بر هدفهایتان خواهید داشت ،انرژی بیشتری برای انجام کار پیدا میکنید .احساس اعتماد به نفس و خلقیت بیشتری خواهید کرد و احساس میکنید که قدرت و کنترل فردیتان نیز بیشتر شده است. بینتری باشید و احساس کنید که انگیزه و در نهایت هر چه فرد خوش بیشتری برای انجام کار دارید ،بیشتر مشتاق خواهید بود که کار را شروع کنید و نیز بیشتر مصمم خواهید بود که به کار ادامه بدهید.
! افکارتان را کنترل کنید .به خاطر داشته باشید که اکثر اوقات همان میشوید که به آن فکر میکنید .فقط به چیزهایی فکر کنید و درباره آن با خودتان گفتگو کنید که میخواهید داشته باشید نه چیزهایی که نمیخواهید. برای داشتن ذهنی مثبت ،مسئولیت کامل اعمال خود و هر آن چه را که برایتان اتفاق به عهده بگیرید .به هیچ دلیلی دیگران را مقصر ندانید و از آنها اتقاد نکنید .به جای آنکه به دنبال توجیه انرژیتان شکستهایتان باشید اراده کنید که پیشرفت کنید .ذهن و را روی آنچه که میتواند به پیشرفت زندگی شما کمک کند متمرکز کنید و آنگاه از آنچه پیش میآید شگفتزده خواهید شد.
16
روش تنبلی سازنده را تمرین کنید
مدام برای انجام وظایف و کارهای اصلی خود وقت ایجاد کنید. هر روز برای انجام کارهای فردا برنامهریزی کنید .چند کار کوچک را که باید حتما ً انجام شوند همان اول صبح انجام دهید. سپس بلفاصله به سراغ وظایف اصلی و مهم بروید و کار را تا به اتمام رساندن آنها ادامه دهید. --------------------------------------------------------------------------------
یکی از مؤثرترین روشهای بال بردن کارایی فردی استفاده از تکنیک تنبلی سازنده است .استفاده از این روش زندگی شما را دچار تحول میکند. این یک واقعیت که هیچ کس حتی شما هم نمیتوانید به همه کارهایی که باید انجام دهید برسید و آن را تمام کنید .برای همین ضروری است که در انجام برخی از کارها تنبلی کنید! به عبارت دیگر ،باید قورباغههایی را که بزرگترین و کوچکترند و یا کمتر زشت هستند نخورید و در عوض زشتترین قورباغه را قورت بدهید. تفاوت بین افراد کارآمد و افرادی که از کارایی پایینی برخوردارند تا حد میکنند قابل تشخیص زیادی از طریق اینکه در انجام چه کارهایی تنبلی است .چون به هر حال باید در انجام برخی کارها تنبلی کنید ،از همین امروز تصمیم بگیرید که کارهای کم ارزش را انجام ندهید .اراده کنید که انجام کارهایی را که در پیشرفت زندگی شما نقش مهمی ایفا نمیکنند به دیگران بسپارید و آنها را از برنامه کارهای خود حذف کنید .خود را از شر قورباغهها خلص کنید و ذهنتان را روی قورباغههای بزرگ متمرکز بچه کنید .راهش این است :برای تعیین کارهایی که باید در اولویت قرار بگیرند باید کارهایی را نیز که در اولویت نیستند مشخص کنید .کاری در اولویت است که باید وقت بیشتری صرف آن کنید و آن را سریعتر به انجام برسانید در حالی که کاری که نباید در اولویت قرار گیرد کاری است که باید آن را بعدا ً انجام دهید و وقت کمتری هم صرف آن کنید ،آن هم اگر قرار باشد که خودتان انجام دهید.
قـانـون :ميزان موفقيت شما در استفاده بهتر از وقت و کنترل میتوانيد از انجام زندگی فقط بستگی دارد به اين که تا چه حد کارهايی که در زندگی شما از اهميت کمتری برخوردار هستند دست برداريد. پرقدرتترین کلمات در مدیریت زمان کلمه « نه » است .به هر یکی از زندگیتان نیست « نه » بگویید .این کاری که استفاده بهینه از وقت و کلمه را زود بگویید و بیشتر از آن استفاده کنید .واقعیت این است که ما وقتی برای تلف کردن نداریم. قدیمیتری را تمام کنید و یا برای آنکه کار جدیدی را شروع کنید ،باید کار دیگر آن را ادامه ندهید .لزمه وارد شدن ،خارج شدن است .لزمه برداشتن ،گذاشتن است.
تنبلی سازنده در واقع تصمیمگیری عاقلنه و خردمندانه در مورد این است که دقیقا ً چه کارهایی را از این به بعد نباید انجام دهید. اکثر مردم در انجام کارها دچار سستی یا تنبلی ناآگاهانه هستند .آنها بدون تفکر و تعقل از انجام برخی از کارها خودداری میکنند .در نتیجه این قبیل افراد کارهای بزرگ ،سخت ،باارزش و مهمی را که تأثیر درازمدت و شغلشان دارد انجام نمیدهند .شما باید به هر بسیار مهمی در زندگی و قیمتی که شده از این تمایلت دوری کنید. کار شما این است که بهطور عاقلنه و منطقی از انجام کارهایی که از ارزش کمی برخوردار دست بکشید تا وقت بیشتری برای کارهایی داشته باشید که واقعا ً میتوانند روی زندگی و شغل شما تأثیر مهمی بگذارند. مسئولیتهای خود را مرور کنید و کارهایی را که باعث مرتبا ً وظایف و میشوند و در عین حال در صورت انجام ندادن آنها زیان هدر رفتن شما نمیشود مشخص کنید .این کاری است که قابل توجهی به شما وارد ً نمیرسد و باید دائما آن را انجام بدهید. هرگز به پایان مثالی برایتان بزنم .یکی از دوستانم وقتی مجرد بود خیلی عاشق بازی گلف بود .او هفتهای سه یا چهار بار و هر بار سه تا چهار ساعت گلف میکرد. بازی بعد از چند سال کاری را شروع کرد ،ازدواج کرد و صاحب دو فرزند شد، میکرد .تا اینکه بالخره اما بازهم سه تا چهار بار در هفته گلف بازی متوجه شد که بازی کردنش باعث بروز مشکلت زیادی در خانه و محل کار شده است .تنها راه برای آنکه بتواند زندگیاش را تحت کنترل درآورد برنامهاش حذف کند. این بود که چندین ساعت بازی گلف را از فعالیتهای خارج از محل کار خود را مرور کنید و ببینید انجام چه کارهایی مهم نیستند .تماشای تلویزیون را خذف کنید و وقت آن را صرف خانواده، مطالعه ،ورزش و انجام هر کاری که به پیشرفت زندگی شما کمک میکند بکنید. فعالیتهای کاری خود را مرور کنید و کارها و وظایفی را که میتوانید به دیگران بسپارید و یا از برنامه حذف کنید تا وقت بیشتری برای انجام مهمتر داشته باشید مشخص کنید .از همین امروز تمرین تنبلی کارهای سازنده را در کار شروع کنید تا بتوانید در هر زمان و مکانی کاهایی را که کاریتان حذف کنید .همین در اولویت نیستند تعیین و از برنامه زندگیتان را دچار تحول بکند. تصمیمگیری به تنهایی میتواند ! در زندگی همیشه تصمیم گرفتن را تمرین کنید .مرتبا ً از خودتان بپرسید « :اگر این کار را قبل ً شروع نکرده بودم ،آیا با اطلعات و شرایطی که امروز دارم حاضر میشدم الن این کار را شروع کنم؟ » هر یک از فعالیتها و کارهای شخصی و شغلیتان را که قبل ً آغاز کردهاید بر اساس شرایط و اطلعات امروزتان ارزشیابی کنید و ببینید آیا در میان کارهایتان کاری هست که دیگر ضرورتی برای انجام آن احساس نمیکنید .در این صورت ،این کاری است که باید تکنیک تنبلی سازنده را در مورد آن به کار بگیرید و یا دیگر از انجام آن دست بکشید.
17 اول سختترین کار را انجام دهید میکنم بیشتر اطمینان پیدا میکنم که هر چه بیشتر عمر انسانها ،تفاوت بین انسان ضعیف و قوی ،بین تفاوت عمده انسان بزرگ و کوچک میزان توانایی یا ارده استوار و خللناپذیر را برای خود مشخص میکند دو راه بیشتر پیش رو ندارد :یا مرگ یا پیروزی. --------------------------------------------------------------------------------
یکـی از راههای غلبه بر سـستی و تنبلی و انجام سـریعتر و بیشتر کـارها این اسـت که اول از سختترین کارها شـروع کنید .این همـان « قورباغهای است که باید بخورید » .این کار یکی از سختترین و در عین حال مهمترین مهارتهای کنترل فردی است. برای اینکه این عادت را در خود به وجود آورده و تقویت کنید مراحل زیر را به ترتیب دنبال کنید: #در پایان روز برای فردا و در آخر هفته برای هفتهی آینده ،لیستی از تمام کارهایی که باید انجام دهید تهیه کنید. #این لیست را با استفاده از روش الف ،ب ،پ ،ت ،ث ،و نیز قانون 20/80مرور کنید و تغییرات لزم را در آن بدهید. #از میان وظایف و کارها ،کار الف – 1را که مهمترین کار و وظیفه شماست انتخاب کنید .کاری که انجام دادن یا ندادن آن بیشترین تأثیر را میگذارد. روی زندگیتان #هر چیزی را که برای شروع و تمام کردن این کار لزم دارید آماده کنید تا بتوانید صبح روز بعد کار را شروع کنید. #به مدت بیست و یک روز به همین صورت کار را ادامه دهید و اول از همه به سراغ مهمترین کار بروید .با این انضباط فردی ،شما به معنای واقعی کلمه در کمتر از یک ماه کارایی خود را دو برابر خواهید کرد. شروع روز با انجام بزرگترین و مهمترین کار درست برخلف کاری است که اغلب مردم انجام میدهند .با این انضباط فردی شما عادت تنبلی و سستی در کار را میشکنید و آیندهی خود را کامل ً در دست میگیرید. شروع روز با سختترین کار ،یا قسمتی از آن ،یک شروع بسیار خوب و پرانرژی برای شما خواهد بود .این کار باعث میشود که از این به بعد توانایی و کارایی بیشتری داشته باشید. روزهایی که کارتان را بیوقفه با مهمترین کار آغاز میکنید ،در مقایسه با روزهای دیگر احساس بهتری نسبت به خودتان دارید ،احساس توانایی بیشتری میکنید ،احساس میکنید که مؤثرتر هستید و نسبت به همیشه کنترل بیشتری روی خودتان و زندگیتان دارید. !
خودتان را به صورت فردی مجسم کنید که مدام رو به پیشرفت است. خودتان را موظف کنید که با تمرین مرتب روشهای بالبردن کارایی، بهسادگی این روشها آنها را تبدیل به عادت کنید تا بهطور اتوماتیک و را انجام بدهید .یکی از نیرومندترین جملتی که برای این کار میتوانید استفاده کنید این است « :فقط امروز! نگران نباش که این کار باعث شود برای همیشـه تغییر کنی .اگر فکر خوبی اسـت ،فقط امروز آن را انجام بده» . هر روز به خودتان بگویید « :من فقط همین امروز آماده میشوم و روز را با سختترین کار شروع میکنم » .از تأثیری که این روش روی شگفتزده خواهید شد. زندگیتان میگذارد
18
کار را به قسمتهای کوچکتر تقسیم کنید هر عادتی در ابتدا مانند یک نخ نازک است .اما هر بار که یک ضخیمتر میکنید و با عمل را تکرار میکنیم ما این نخ نازک را تکرار عمل در نهایت این نخ تبدیل به طناب ضخیم و بلندی میپیچد. میشود که برای همیشه به دور فکر و عمل ما --------------------------------------------------------------------------------
یکی از دلیل سستی و تنبلی در انجام کارهای بزرگ و مهم آن است که هنگامی که برای اولین بار با آنها مواجه میشویم بسیار بزرگ و سخت به نظر میرسند. یکی از تکنیکهایی که میتوانید از آن برای تقسیم کردن کارهای بزرگ به قطعات کوچکتر استفاده کنید ،روش « بریدن کالباس » است .با استفاده از این روش میتوانید هر کاری را به قطعات کوچکتر تقسیم کنید و هر بار یک قسمت از آن را انجام دهید .درست مثل بریدن یک کالباس بزرگ و تبدیل آن به برشهای کوچک و خوردن آنها و یا مثل خوردن هر بار یک تکه از قورباغه. از نظر روانی شروع قسمتی از یک کار بزرگ آسانتر از شروع تمام آن کار است .اغلب اوقات هنگامی که یک قسمت از کاری را شروع کنید و به همین ترتیب خواهید دید که حتی قبل از آنکه خودتان متوجه بشوید تمام کار به اتمام رسیده است. نکته مهمی که باید به خاطر بسپارید این است که « ضرورت تمام کردن کار » یا آنچه اغلب « اجبار در تمام کردن کار » نامیده میشود در وجود اغلب انسانها هست .به این معنی که وقتی کاری را شروع میکنید و به اتمام میرسانید احساس خوشحالی و قدرت بیشتری میکنید .این احساس تمام کردن ،به شما انگیزه میدهد که کار جدیدی را شروع کنید و تا تمام شدن آن به فعالیت ادامه دهید .تمام شدن کار موجب ترشح آندروفین در مغز میشود که احساس شعف را در انسان ایجاد میکند. هر چقدر کاری که شروع و تمام میکنید بزرگتر باشد ،پس از اتمام آن احساس خوشحالی بیشتری به شما دست میدهد .هر چه قورباغهای که
میخورید بزرگتر باشد احساس قدرت فردی و انرژی بیشتری خواهید کرد. هنگامی که قسمت کوچکی از کار را شروع و تمام میکنید ،انگیزهی شما برای شروع و تمام کردن قسمت بعدی کار بیشتر میشود و همین روال را تا آخر کار ادامه خواهید داد .هر قدمی که به جلو برمیدارید برای پیشروی به شما نیرو میدهد .به این ترتیب ،در خود شوق و انگیزهای درونی ایجاد میکنید که شما را وادار میکند تا اتمام کار به فعالیت ادامه دهید و اتمام این کار بزرگ به شما همان احساس شادی و رضایتی را میدهد که همیشه با هر موفقیتی همراه است. تکنیک دیگری که به شما در تمام کردن یک کار کمک میکند « ،سوراخ کردن پنیر سوئیسی » است .یعنی همانطور که یک قطعه بزرگ پنیر سوئیسی را سوراخ میکنیم ،اراده کنیم که با درگیر کردن خود با کار ،یا به اصطلح با ایجاد سوراخی در آن ،کار را شروع کنیم. برای استفاده از این روش کافی است که تصمیم بگیرید مدت زمان معینی ،مثل ً پنج یا ده دقیقه ،خود را درگیر کار مورد نظر کنید و سپس کار را متوقف کنید و به سراغ کار دیگری بروید .به این ترتیب یک لقمه از قورباغهتان را میخورید و بعد از آن استراحت کرده و یا به کار دیگری میپردازید. قدرت و تأثیر این روش همانند روش « بریدن کالباس » است .وقتی کار را شروع کنید ،تمایل و شوق حرکت به جلو و انگیزهی تمام کردن کار در شما تقویت میشود و به این ترتیب برای ادامه کار احساس انرژی خواهید کرد و با داشتن انگیزه درونی تا تمام کردن کار به فعالیت ادامه خواهید داد. شما میتوانید از روش « بریدن کالباس » و یا « سوراخ کردن پنیر سوئیسی » برای هر کاری که انجام آن در ابتدای امر سخت و غیر ممکن به نظر میرسد استفاده کنید .از تأثیر این تکنیکها در غلبه بر سستی و تنبلی تعجب خواهید کرد. من دوستان زیادی دارم که فقط با اراده کردن و نوشتن یک صفحه و یا حتی یک پاراگراف در روز نویسندگان موفقی شدهاند .شما هم میتوانید همین کار را بکنید. ! برای شروع سـریع یک کار بزرگ و پیچیده که از چندین کـار کوچکتر تشکیل شده یکی از دو روش « بریدن کالباس » و یا « سوراخ کردن پنیر سوئیسی » را به کار بگیرید. ویژگی مشترک انسانهای موفق و خوشبخت آن است که همگی اهل عمل هستند .به این معنی که وقتی ایدهی خوبی را میشنوند فورا ً آن میتواند برایشان را بکار میگیرند تا ببینند که تا چه حد این ایده سودمند باشد .پس وقت را تلف نکنید .همین امروز این روشها را امتحان کنید.
19
وقت بیشتری ایجاد کنید هیچ چیز به اندازهی تمرکز انرژی روی تعداد محدودی از هدفها به زندگیتان توان و نیروی بیشتر نمیدهد. --------------------------------------------------------------------------------
استراتژی ایجاد وقت بیشتر مستلزم آن است که متعهد شویم با یک برنامه زمانبندی شده روی کارها و وظایف بزرگ و مهمتان کار کنید. برای تمام کردن بسیاری از کارهایی که واقعا ً مهم هستند به برنامه زمانبندی شده و بلندمدت نیاز دارید .توانایی در ایجاد این ساعات باارزش و کارآمد برای زندگی و کار شما اهمیت زیادی دارد. فروشندگان موفق ساعت مشخصی از هر روز را به تماس گرفتن با مشتریان خود اختصاص میدهند .این افراد به جای تنبلی و یا تأخیر در انجام کاری که آن را معمول ً دوست ندارند ،برنامهریزی میکنند که هر روز به جای تنبلی و یا تأخیر در انجام کاری که آن را معمول ً دوست ندارند ،برنامهریزی میکنند که هر روز در ساعات معینی ،برای مثال بین ساعت 10تا 11صبح ،با مشتریان تماس بگیرند و سپس خود را موظف میکنند که هر روز در همین ساعت این کار بخصوص را طبق برنامه انجام دهند. بسیاری از مدیران بخش تجارت نیز هر روز وقت معینی را به تماس تلفنی با مشتریان خود اختصاص میدهند تا بتوانند از این طریق بهطور مستقیم نتیجه کار خود را مورد ارزیابی قرار دهند .بعضی افراد هر روز ساعت معینی ،مثل ً سی تا شصت دقیقه ،را به ورزش اختصاص میدهند. برخی فقط با اختصاص دادن پانزده دقیقه از وقت خود در هر شب پیش از خواب مطالعه کتابهای بزرگی را تمام میکنند و با این کار در درازمدت میتوانند بسیاری از بهترین کتابهایی را که نوشته شده است را بخوانند. رمز موفقیت در استفاده از روش « کار کردن روی یک پروژه در ساعات معین » این است که برای هر روز از قبل برنامهریزی کنید و به هر کار یا فعالیتی ساعت یا مدت معینی اختصاص دهید. اکثر افراد بسیار موفق برای تمام روز خود از قبل برنامهریزی زمانبندی شده دارند و هر فعالیت یا کاری را در ساعات بخصوصی انجام میدهند. اساس برنامهریزی آنها این است که ابتدا باید کارهای اصلی تمام شوند، هر بار یک کار .در نتیجه ،کارایی این قبیل افراد به مرور زمان افزایش پیدا میکند بهطوری که به دو ،سه و حتی پنج برابر یک فرد معمولی میرسد. یکی از بهترین راههای بال بردن کارایی فردی برنامهریزی زمانبندی شده برای انجام کارهاست .برای این کار ابتدا جدولی تهیه میشود که در آن زمان به روز ،ساعت و دقیقه تقسیم شده است .هر کاری که باید انجام شود براساس طول مدت موردنیاز برای اتمام آن و نیز زمان مناسب انجام آن در ستونهای مربوطه زمانی قرار میگیرد .این نوع برنامهریزی شما را قادر میکند تا بتوانید برای هر کارتان وقت معین و کافی ایجاد کنید.
به این ترتیب خواهید توانست هنگام انجام هر کار از تداخل سایر کارها با آن که موجب توقف انجام آن میشود جلوگیری کنید و بیوقفه به همان کار بپردازید. یکی از بهترین عادتهای کاری این است که صبح زود از خواب بیدار شوید و ساعاتی از صبح را در خانه به انجام کارها بپردازید .مقدار کاری که در این مدت میتوانید انجام دهید در مقایسه با همین مدت زمان در محل کار سه برابر خواهد بود زیرا در خانه نه کسی مجود دارد که در کارتان وقفه ایجاد کند و نه اینکه تماسهای تلفنی مزاحم کارتان خواهد بود. در مسافرتهای کاری نیز میتوانید با برنامهریزی قبلی هواپیما را تبدیل به اتاق کارتان کنید و بعد از اوج گرفتن هواپیما تمام طول پرواز بیوقفه کار کنید .از میزان پیشرفت کار در این مدت که هیچ مزاحمتی وجود ندارد تعجب خواهید کرد. یکی از رمزهای بال بردن کارایی و بهرهوری این است که هر دقیقه را به حساب بیاورید .از زمانی که در راه مسافرت هستید نهایت استفاده را ببرید .از این فرصت که انگار به شما هدیه شده است برای تمام کردن قسمتهای کوچکی از کارهای بزرگ و مهم استفاده کنید. به یاد داشته باشید که اهرام هم باگذاشته شدن سنگی روی سنگ دیگر ساخته شده است .برای ساختن یک زندگی و شغل ایدهآل باید کارها را به ترتیب انجام داد و اغلب اوقات هم در هر زمان فقط قسمتی از یک کار باید انجام شود و سپس قسمتی دیگر .برای آنکه در مدیریت زمان موفق باشید باید بتوانید برنامه زمانبندی شدهای تنظیم کنید که در آن برای انجام و اتمام مهم و اصلیتان ساعات مشخص و مدت زمان مناسب در نظر بگیرید ،بهطوری که در این ساعات فقط روی آن کار متمرکز باشید و هیچ کار دیگری با آن تداخل ایجاد نکند .ضمنا ً باید طبق برنامه به انجام کارها بپردازید. ! مدام به راههای مختلفی که از طریق آنها میتوانید وقت اضافی ایجاد کنید فکر کنید .از این وقتها برای انجام مهمترین کارهایی که میتوانید در درازمدت بیشترین تأثیر را بر زندگی و کارتان بگذارند استفاده کنید. هر دقیقه را به حساب بیاورید .با برنامهریزی و آمادگی از قبل اجازه ندهید که از هدفتان دور شوید و یا عوامل بازدارنده بتوانند در پیشرفتتان اختلل ایجاد کنند .بیش از هر چیز با انجام کارهای مهم و اصلیتان بر روی بهدست آوردن مهمترین نتایج تمرکز داشته باشید و فراموش نکنید که خودتان مسئول دستیابی به اهدافتان هستید.
20
سرعت انجام کار را افزایش دهید منتظر نمانید ،زمانی مناسبتر از اکنون وجود ندارد ،از همین نقطهای که ایستادهاید با همین ابزار و امکاناتی که در اختیار
دارید کار را ادامه دهید .همینطور که پیش میروید ابزارها و امکانات بهتر و مناسبتر را پیدا میکنید. --------------------------------------------------------------------------------
بارزترین ویژگی زنان و مردان موفق این است که همگی « اهل عمل » هستند .انسانهای کارآمد و دارای بهرهوری بال ابتدا زمانی را صرف برنامهریزی و تعیین اولویاتها میکنند .سپس سریع و با تمام توان برای رسیدن به هدفهای خود کار را شروع میکنند .آنها مرتب ،بدون تعجیل و بیوقفه کار میکنند و در همان مدتی که افراد معمولی مشغول معاشرت با دیگران ،اتلف وقت و یا انجام کاری کم اهمیت هستند بسیاری از کارهای اصلی خود را به اتمام میرسانند. هنگامی که با حداکثر توان و بهطور مستمر روی کارهای مهم و اصلی کار مد » مینامند. میکنید ،ذهن شما وارد وضعیتی میشود که آن را « َ تقریبا ً هر کس زمانی این حالت را تجربه کرده است .افراد واقعا ً موفق کسانی هستند که میتوانند بسیار بیشتر از افراد عادی ذهن را در این وضعیت نگه دارند. مد » که کارایی و بهرهوری انسان در بالترین حد خود در وضعیت « َ است ،چیزی شبیه معجزه برای ذهن و احساسات اتفاق میافتد. در این وضعیت شما احساس خوشحالی و انرژی فراوان میکنید ،کارها بیعیب و نقص و بیدردسر انجام میشوند و احساس آرامش زیاد همراه با خرسندی از کار به فرد دست میدهد. مد » که قرنها از شناسایی و بررسی آن میگذرد، در وضعیت « َ عملکردتان بسیار بهتر ،خلقیتتان بیشتر و کاراییتان بالتر ،آگاهی و حساسیتتان افزونتر و دقت ،بصیرت و شهودتان باورنکردنی است .پیوند خود با انسانها و شرایط اطراف را به خوبی حس میکنید و اغلب در این وضعیت ایدههای بسیار خوبی به ذهنتان میرسد که پیشرفت شما را بسیار تسریع میکند. یکی از راههای ایجاد چنین وضعیتی برای ذهن تقویت « احساس اضطرار » است ،این احساس همان تمایل و شوق ذاتی برای انجام و اتمام سریع کار است .این تمایل درونی نوعی بیصبری است که به انسان انگیزه میدهد تا کار را شروع کند و ادامه دهد .حس اضطرار بسیار شبیه مسابقه دادن با خود است. با ایجاد احساس اضطرار عمیق « ،عمقگرایی » را در خود تقویت میکنید .به جای اینکه مدام در مورد کارهایی که میخواهید انجام دهید صحبت کنید ،اهل عمل میشوید .روی مراحلی از کار که میتوانید فوراً آنها را شروع کنید تمرکز میکنید .به منظور رسیدن به نتایج و هدفهایی که خواهان آن هستید روی کارهایی متمرکز میشوید که هم اکنون میتوانید انجام دهید. بهنظر میرسد که رسیدن به یک موفقیت بزرگ در گرو داشتن سرعت در انجام کار است .برای این منظور باید کار را شروع کنید و با سرعتی یکنواخت ادامه دهید.
هنگامی که اهل عمل میشوید ،در واقع اصل « اینرسی حرکت » را برای موفقیت فعال میکنید .این اصل میگوید که گرچه در ابتدای حرکت ممکن است انرژی زیادی صرف غلبه بر سکون شود اما پس از شروع حرکت انرژی بسیار کمتری برای ادامه حرکت لزم است. جالب آن است که هر چه سریعتر حرکت کنید ،انرژی بیشتری کسب میکنید .هر چه سریعتر حرکت کنید کار بیشتری انجام میدهید و احساس سودمندی بیشتری میکنید .هر چه سریعتر حرکت کنید تجربه و اطلعات بیشتری به دست میآورید .و هر چه سریعتر حرکت کنید تواناتر و کارآمدتر میشوید. احساس اضطرار بهطور خودکار سرعت شما را در انجام کارها افزایش میدهد .هر چه سریعتر کار کنید و کار بیشتری انجام دهید ،میزان عزت نفس ،احترام به خود و غرور فردی خود را بال میبرید. یکی از سادهترین و قدرتمندترین روشهای تشویق خود برای شروع کار این است که این جمله را بارها و بارها پیش خود تکرار کنید « :همین الن این کار را انجام بده .همین الن این کار را انجام بده .همین الن این کار را انجام بده» . اگر احساس میکنید که سرعتتان در انجام کارها پایین میآید و یا کارهایی مانند حرف زدن با دیگران به هنگام کار ،یا امور کم اهمیت در انجام کارهای مهم شما اختلل ایجاد میکنند ،به هنگام بروز اختلل همیشه این جمله را با خودتان تکرار کنید « :برگردیم سر کار خودمان» . در پایان به خاطر داشته باشید که برای موفقیت در کار هیچ چیز به اندازه اینکه به عنوان فردی معروف شوید که کارهای اصلی و مهم را دقیق و سریع انجام میدهد مهم نیست .این شهرت ،شما را در حوزهی کاریتان به یکی از باارزشترین و محترمترین افراد تبدیل میکند. ! از امـروز تصمیم بگیرید بـرای هـر کـاری که انجـام مــیدهید در خودتــان « احساس اضطرار » ایجاد کنید .یکی از کارهایی را که معمول ً در انجام آن تنبلی میکنید انتخاب کنید و اراده کنید که عادت سریع انجام دادن آن کار را در خود تقویت کنید .هم در مواقعی که فرصتی پیش میآید و هم وقتی که مشکلی رخ میدهد فورا ً وارد عمل شوید .هنگامی که کار یا مسئولیتی را به شما میسپارند ،سریع آن را به انجام برسانید و نتیجهی کار را اطلع دهید .در تمام مسائل مهم زندگیتان سریع عمل کنید .آنگاه از اینکه میبینید چقدر کارهای بیشتری انجام میدهید و احساس بهتری دارید تعجب خواهید کرد.
21 هر بار یک کار مهم انجام دهید
راز قدرت واقعی در این است :با تمرین کردن مداوم یاد بگیرید که چطور تواناییهای خود را هدر ندهید و در هر لحظه آنها را بر یک نقطه متمرکز کنید. --------------------------------------------------------------------------------
قورباغه را قورت بده! تمام برنامهریزیها ،اولویتبندیها و سازماندهیها به همین مفهوم ساده وابسته هستند. کارایی و بهرهوری فردی بال بستگی به میزان توانایی شما در انتخاب مهمترین کار ،شروع آن و تمرکز کامل تا اتمام آن. همه دستاوردهای بزرگ بشریت نتیجه سختکوشی و تمرکز طولنیمدت روی کار تا اتمام آن بوده است .لزمهی انجام کار این است که وقتی شروع کردید ،بیوقفه ادامه دهید و تا کار 100درصد تمام نشده است اجازه ندهید هیچ عاملی موجب اختلل یا اشکال در کار شود .هر وقت وسوسه میشوید که کار را متوقف کنید یا به کار دیگری بپردازید بهخودتان بگویید « :برگردیم سر کار خودمان» . با تمرکز کامل روی مهمترین کار ،میتوان زمان لزم برای اتمام آن را تا 50درصد یا حتی بیشتر کاهش داد. تخمین زده شده است که تمایل به متوقف کردن کار و شروع مجدد آن میتواند زمان لزم برای تکمیل کار را تا 500درصد افزایش دهد. هر بار که به کار متوقف شدهای بر میگردید ،مجبور هستید بفهمید هنگامی که کار را متوقف کردید کجا بودید و برای ادامه کار چه باید بکنید، باید بر سکون غلبه کنید و مجددا ً خودتان را ترغیب به کار کنید تا آنکه سرانجام سرعت کار را افزایش دهید و بتوانید به ریتم مناسب و مفید برسید. ً اما هنگامی که قبل از شروع خودتان را کامل آماده میکنید ،کار را متوقف نمیکنید و باعث بال بردن انرژی ،اشتیاق و انگیزه درخود میشوید .به این ترتیب ،مرتبا ً کاراییتان افزایش پیدا میکند و سریعتر و بهتر کار میکنید. در واقع هنگامی که مهمترین کارتان را انتخاب میکنید ،هر کار دیگری اتلف وقت محسوب میشود زیرا طبق اولویتبندیهایتان هیچ کار یا فعالیتی به اندازهی این کار مهم نیست. هر چه خودتان را بیشتر موظف کنید که بیوقفه روی یک کار مهم فعالیت کنید ،کارایی شما بیشتر و بیشتر میشود و در نتیجه کار را با کیفیت بالتر و در زمان کمتری انجام خواهید داد. اما هر بار که که کاری را متوقف میکنید ،این چرخه متوقف میشود و به عقب بر میگردید .به همین دلیل ،انجام کار دشوارتر میشود و وقت به هدر میرود. البرت هوبارد انظباط فردی را اینطور تعریف میکند « :توانایی مجبور کردن خود به انجام کاری که باید در زمان معینی به اتمام رسد ،چه دوست داشته باشیم و چه نداشته باشیم» .
به عنوان آخرین نکته باید بگویم که موفقیت در هر زمینهای مستلزم داشتن انظباط بسیار زیادی است .انظباط فردی ،تسلط بر نفس و کنترل خود ،عناصر اصلی سازنده شخصیت برتر و کارآمد هستند. شروع و ادامه یک کار مهم تا تمام کردن 100درصد آن محک واقعی شخصیت ،نیروی اراده و استواری شماست. پشتکار همان داشتن انظباط فردی در عمل است .جالب این است که هر چقدر خود را بیشتر موظف به پشتکار و پایداری در کار کنید ،خودتان را بیشتر دوست خواهید داشت و بیشتر به خودتان احترام خواهید گذاشت و در نتیجه عزت نفس شما افزایش خواهد یافت .از طرف دیگر ،هر چه خودتان را بیشتر دوست داشته باشید و به خودتان احترام بگذارید، آسانتر میتوانید خود را موظف به پایداری بیشتر در کار کنید. با تمرکز کامل روی مهمترین و اصلیترین کار و ادامه کار تا پایان صد در صد آن در واقع به شخصیت خودتان شکل و قالب تازهای میبخشید و تبدیل به یک فرد برتر میشوید. با این کار انسانی قویتر ،تواناتر ،با اعتماد به نفس بالتر و خوشبختتر خواهید شد و احساس قدرت و کارایی بیشتری میکنید. سرانجام احساس میکنید که از عهدهی هر کاری و رسیدن به هر هدفی بر میآیید .بر سرنوشت خود مسلط میشوید و به درجهای از توانایی و کارایی میرسید که آیندهتان را کامل ً تضمین میکند. و کلـید همه این موفقیتها این اسـت که باارزشترین و مهمترین کـاری را که در هر لحظه میتوانید انـجام دهید مشـخص کنید و آنـگاه « قورباغه را قورت بدهید! » ! دست به کار شوید! همین امروز مهمترین کار یا پروژهای را که باید تمام شود انتخاب کنید و فورا ً کار را شروع کنید. به محض اینکه اصلیترین کارتان را شروع کردید خود را موظف کنید که آن را بیوقفه و بدون تأخیر تمام و کمال انجام دهید .به این کار به عنوان « امتحان » نگاه کنید .ببینید آیا شما آدمی هستید که بتوانید تصمیم به انجام کاری بگیرید و آن را تا آخر پیش ببرید .وقتی کار را شروع کردید اجازه ندهید هیچ چیز در انجام آن وقفه ایجاد کند.
جمعبندی و نتیجهگیری رمز خوشبختی ،رضایت ،موفقیت بزرگ ،احساس خوب ،قدرت فردی و کارایی این است که عادت کنید هر روز اولین کاری که انجام میدهید خوردن قورباغه خودتان باشد. خوشبختانه میتوانید از طریق تمرین این مهارت را یاد بگیرید و هنگامی که توانستید قبل از هر کاری عادت شروع مهمترین کار را در خود به وجود آورید، موفقیت شما حتمی خواهد بود. در اینجا خلصهای از بیست و یک روش فوقالعاده برای غلبه بر تنبلی و انجام کار بیشتر در زمان کمتر را که چکیده فصلهای کتاب است
میخوانید .این اصول و قواعد را مدام مرور کنید تا عمیقا ً در ذهن و عملتان ریشه بدواند و در نتیجه موفقیت آیندهتان تضمین شود: سفره را بچینید دقیقا ً تصمیم بگیرید که چه میخواهید .روشن بودن در این مورد یک شرط اساسی است .پیش از شروع کار ،هدفها و تصمیمهایتان را بنویسید. برای هر روز از قبل برنامهریزی کنید برنامههایتان را روی کاغذ بیاورید .به ازای هر دقیقهای که صرف برنامهریزی میکنید ،به هنگام اجرای آن پنج یا شش دقیقه در وقت خود صرفهجویی خواهید کرد. قانون 20/80را در همه امور بهکار بگیرید 80درصد از دستاوردهایتان نتیجه 20درصد از فعالیت شماست .همواره تلش خود را روی این 20درصد متمرکز کنید. پیامد کارها را در نظر داشته باشید مهمترین و ضروریترین کارهای شما آنهایی هستند که میتوانند بیشترین تأثیر را چه مثبت و چه منفی روی کار و زندگی شما بگذارند .به جای تمرکز روی سایر کارها ،تمام توجهتان را معطوف به این نوع کارها کنید. روش الف ب پ ت ث را مدام به کار بگیرید قبل از شروع لیستی از کارهایتان تهیه کنید و سپس آنها را از نظر ارزش و ضرورت اولویتبندی کنید تا مطمئن شوید که همیشه در حال انجام مهمترین کارهایتان هستید. روی اهداف اصلی تمرکز کنید نتایجی را که باید قطعا ً از کارتان بهدست آورید تا بتوانید بگویید که به خوبی از عهده کار بر آمدهاید مشخص کنید و در تمام مدت قاطعانه به دنبال به دست آوردن آنها باشید. به قانون تخشیص ضرورت عمل کنید هیچوقت برای انجام همه کارها وقت کافی وجود ندارد اما همشیه برای انجام مهمترین کارها وقت کافی هست. پیش از شروع ،مقدمات کار را کامل ً فراهم کنید آمادگی تمام و کمال قبل از شروع کار مانع عملکرد ضعیف میشود. همیشه یک شاگرد باقی بمانید هر چه در ارتباط با کارهای ضروری و مهمتان دانش بیشتری بهدست آورید ،میتوانید سریعتر شروع کنید و زودتر به اتمام برسانید. استعدادهای منحصر به فرد خود را تقویت کنید
دقیقا ً مشخص کنید چه کاری است که در حال حاضر خیلی خوب انجام میدهید یا در آینده میتوانید خیلی خوب انجام دهید .سپس تمام توان خود را در انجام آن بهکار گیرید. محدودیتهای اصلی خود را مشخص کنید محدودیتها و یا عوامل بازدارنده درونی و بیرونی خود را مشخص کنید، عواملی که سرعت شما را در دستیابی به مهمترین هدفهایتان تعیین میکنند .سپس تمرکزتان را به از بین بردن این محدودیتها معطوف کنید. هر بار یک بشکه جلو بروید اگر کارها را مرحله به مرحله انجام دهید ،میتوانید بزرگترین و پیچیدهترین کارها را به انجام برسانید. خودتان را تحت فشار بگذارید تصور کنید که یک ماه دیگر باید شهر را ترک کنید .طوری کار کنید که گویا مجبور هستید قبل از ترک شهر تمام کارهای اصلیتان را به اتمام برسانید. قدرتهای فردی خود را به حداکثر برسانید اوقاتی از روز را که از نظر ذهنی و جسمی کارایی بیشتری دارید مشخص کنید و مهمترین و ضروریترین کارهایتان را در این اوقات انجام دهید .به اندازه کافی استراحت کنید تا بتوانید بیشترین بازدهی را داشته باشید. خودتان را به فعالیت ترغیب کنید خودتان مشوق خودتان باشید .در هر شرایط یا موقعیتی به دنبال کسب نتایج خوب باشید .به جای تمرکز بر مشکلت به دنبال راهحل بگردید. همواره فردی خوشبین و سازنده باشید. روش تنبلی سازنده را تمرین کنید هیچکس نمیتواند همه کارها را انجام دهد .بنابراین باید یاد بگیرید که از روی عمد در انجام برخی از کارهایی که از ارزش و اهمیت کمتری برخوردار هستند تنبلی کنید .با این کار خواهید توانست وقت کافی برای معدود کارهایی که واقعا ً مهم هستند ایجاد کنید. اول سختترین کار را انجام دهید روزتان را با سختترین کار آغاز کنید ،کاری که میتواند بزرگترین تأثیر را بر خودتان و حرفهتان بگذارد ،و تا وقتی که آن را تمام نکردهاید دست از کار نکشید. کار را به قطعات کوچکتر تقسیم کنید کارهای بزرگ و پیچیده را به قطعات کوچکتر تقسیم کنید و سپس هر بار یک قسمت از کار را شروع کنید و به اتمام برسانید. وقت بیشتری ایجاد کنید
برنامه روزانه خود را طوری تنظیم کنید که به صورت طولنیمدت هر روز وقت کافی برای تمرکز کامل روی کارهای مهم و اصلی داشته باشید. سرعت انجام کار را افزایش دهید عادت کنید که کارهای اصلی خود را سریعتر انجام دهید .به عنوان فردی که کارها را سریع و دقیق انجام میدهد مشهور شوید. هر بار یک کار مهم انجام دهید کارهای ضروریتان را دقیقا ً مشخص کنید .سریعا ً کار را شروع کنید و بدون توقف تا اتمام 100درصد کار پیش بروید .این رمز واقعی افزایش کارایی و بهرهوری فردی است. اراده کنید که هر روز این اصول را تمرین کنید تا جزئی از عادتهای شما شوند .با ایجاد این عادتهای مدیریت فردی و تبدیل آنها به بخشی از ویژگیهای شخصیت خود آیندهتان را تضمین کنید. فقط کافی است این کار را بکنید: قورباغه را قورت بدهید! درباره نویسنده برایان تریسی یک سخنران ،مربی و مشاور حرفهای و مدیر شرکت بینالمللی برایان تریسی ) ) Brian Tracy Internationalاست که یک کمپانی آموزشی – مشاورهای در سولتابیچ کالیفرنیاست .در ضمن او یک میلیونر خودساخته است. برایان آموزشهای خود را از راهی دشوار فراگرفته است .وی تحصیل خود را در دبیرستان نیمهتمام رها کرد و سالها به کارهای یدی مانند شستن ظرف ،حمل الوار ،حفر چاه ،کارگری در کارخانهها و جا به جا کردن بستههای کاه در مزارع و دامداریها اشتغال داشت. تقریبا ً 25ساله بود که فروشندگی را آغاز کرد و در دنیای تجارت شروع به بال رفتن از نردبان ترقی کرد .سالها با مطالعه و بهکارگیری هر ایده، روش و تکنیک مفیدی که پیدا میکرد راه پیشرفت خود را میگشود تا اینکه سرانجام مدیر اجرایی شرکتی شد که سالنه 265میلیون دلر سوددهی داشت. پس از سی سالگی بود که در دانشگاه آلبرتا ثبت نام کرد و پس از اخذ درجه کارشناسی بازهم به تحصیل ادامه داد تا مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته مدیریت از دانشگاه کلمبیا پاسیفیک دریافت کرد. وی در طی سالیان متمادی در 22کمپانی تجاری و صنعتی کار کرده است .از سال 1981شروع به آموزش اصول موفقیت خود از طریق سخنرانیها و سمینارها در سطح کشور کرده است و تا کنون کتابها و نوارهای صوتی و تصویری او به 21زبان ترجمه شده است و در 36 کشور مورد استفاده قرار میگیرد.
برایان بر این نکته تأکید دارد که هر انسان معمولی استعدادهای شکوفا نشدهی فراوانی دارد .او معتقد است که هر کسی میتواند بسیار سریعتر به سوی هدفهای خود پیش برود اگر روشها ،تکنیکها و استراتژیهای کلیدی مورد استفاده افراد موفقی که قبل ً راه موردنظر را رفتهاند یاد بگیرید و بهکار ببندد. برایان از زمانی که سخنرانیهای تخصصی خود را شروع کرده است تا کنون بیش از دو میلیون نفر را در 23کشور بهطور حضوری در ایدههای خود سهیم کرده است .بیش از 500شرکت و مؤسسه از خدمات مشاورهای و آموزشی او بهره بردهاند .او تمام اصولی را که در این کتاب ذکر شده است شخصا ً تجربه کرده و در زندگی بهکار میگیرد .او هم خودش و هم هزاران نفر دیگر را از تنگدستی و ناکامی به ثروت و موفقیت رسانده است. برایان تریسی خود را یک « سخنران گزینشگر » میخواند .او خود را نه یک پژوهشگر آکادمیک بلکه یک ترکیب کننده اطلعات میداند .وی هر ساله وقت زیادی را صرف مطالعهی مجموعهی وسیع و متنوعی از روزنامهها ،مجلهها ،کتابها و مواد گوناگون دیگر میکند .علوه بر این، ساعات زیادی را صرف شنیدن نوارها ،شرکت در سمینارهای متعدد و تماشای فیلمهای آموزشی در مورد موضوعات مورد علقهی خود میکند. اطلعات جمعآوری شده از رادیو ،تلویزیون و سایر رسانهها نیز مطالبی به دانش او میافزاید. برایان اطلعاتی را که از تجربیات دیگران حاصل شده است در خود جذب میکند و با تجربیات شخصی خودش در هم میآمیزد .وی صاحب چندین اثر بسیار پرفروش در زمینه موفقیت در زندگی شخصی و حرفهایست. برایان ازدواج موفقی داشته و دارای چهار فرزند است .او در ساندیاگو در خانه بزرگی که چمنزار بسیار وسیعی دارد زندگی میکند .سالنه بیش از 100بار برای ایراد سخنرانی سفر میکند و با 17کشور مختلف مراودات تجاری دارد .وی یکی از معتبرترین مراجع صاحبنظر جهان در زمینه موفقیت و پیشرفت است.
?http://www.golha.net/m2gbl/ghoorbaghe1.htm u=Hamed