به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه برنگذرد
همایش مدیران ارشد وزارت نفت تهران عنوان مقاله:
آئین سروری حافظ و توسعه شایسته محوری مدیریت پالیش گاز شرکت ملی گاز ایران محمدباقر بان اردیبهشت 1388
مقدمه • تحول ،کارآمد کردن و کاهش هزینه های سازمان ها در همه سطوح بنابر فرمای ش مقام معظ م ره بری ،در س ال " اصلح الگوی مصرف" و باز طراحی سازمان ها براساس راهبردهای اثبات شده فرهنگی امری اجتناب ناپذیر است. • راهبردهای علمی و آموزه های مدیریت براساس فرهنگ کشورها شکل گرفته اند .فرهنگ دینی و ادبیات غنی فارسی در اشعار شعرا و ادبای فارسی زبان می تواند رهگشای توسعه اقتصادی و افزایش بهره وری گردد. • در کتاب "واژگون ی بوروکراس ی" نوشت ه دیوید ازبرن- پیترپلس تریک ب ه اهمی ت فرهن گ در مدیری ت س ازمانهای دولتی و عمومی به خوبی اشاره شده است.
فرهنگ یکی از عوامل تحول نیست
بلکه تنهاعامل تحول است
• ب ا مدد از اشعار شاع ر معاص ر مرحوم مجتب ی کاشانی و قرائ ت قص یده "هف ت گوه ر ،هف ت اقلی م" ایشان و همچنین غزل زیبای خواجه شمس الدین محمد حافظ شیرازی مبحث شایس ته س الری و ویژگی های لزم برای انتخاب مدیران اص لح را ک ه زمین ه س از تحق ق اص لح الگوی مص رف به نظر خواهی تان می گذاریم. • امیدواری م ب ا کلمات شیری ن و دلک ش و عاشقان ه مجتبی کاشانی و حافظ شیرازی خستگی و تلخی توان فرسای کار روزانه در تاسیسات نفت و گاز را به مذاقتان شیرین کنیم.
میرسد آوای تاریخم به گوش کای مدیر جامه عبرت بپوش روززگاری پرتو علم و هنر در جهان تابیده از این بوم و بر روززگاری آفتابی بوده ایم هر سوالی را جوابی بوده ایم گر چه اکنون خسته و فرسوده ایم روزگاری عرش می پیموده ایم هرکه جانش حله تحقیق یافت هفت گوهر را به هفت اقلیم یافت
ما شنیدیم و خودی آراستیم در پی این آرزو برخاستیم جستجو کردیم هفت اقلیم را عشقمان می داد این تعلیم را عشق را در جان خود پرورده ایم هفت گوهر ارمغان آورده ایم هفت جام از هفت ساقی هفت دست تا رویم از نو به میدان مست مست باده ای رنگین که حیرت آورد باده ای کز نو به غیرت آورد این شراب کهنه را از نو بنوش چشمه ای شو از درون خود بجوش مجتبی
نه هر که چهره برافروخت دلبری داند نه هر که آینه سازد سکندری داند نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست کله داری و آیین سروری داند تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن که دوست خود روش بنده پروری داند غلم همت آن رند عافیت سوزم که در گداصفتی کیمیاگری داند وفا و عهد نکو باشد ار بیاموزی وگرنه هر که تو بینی ستمگری داند
بباختم دل دیوانه و ندانستم که آدمی بچهای شیوه پری داند هزار نکته باریکتر ز مو این جاست نه هر که سر بتراشد قلندری داند مدار نقطه بینش ز خال توست مرا که قدر گوهر یک دانه جوهری داند به قد و چهره هر آن کس که شاه خوبان شد جهان بگیرد اگر دادگستری داند ز شعر دلکش حافظ کسی بود آگاه که لطف طبع و سخن گفتن دری داند
حافظ و آئین سروری ( شایسته محوری) ویژگی ها و الزامات شایستگی برای سرپرستی و مدیریت:
براساس غزل " نه هر که چهره برافروخت دلبری داند"
آراستگی ظاهری و تقید به آداب اجتماعی و هنجارهای قد و چهره زیبااجتماعی
دانایی و تخصص -آینه سازی
تواضع با مردم -مدیریت بر قلبها ،دلبری
وفاداری سازمانی و انجام تعهدات و اجرای پیمان ها عدالت و دادگستری و ادای دین نسبت به کارگزاران صادق تعادل روانی و روحی -لطف طبع گفتار و نگارش زیبا -سخن گفتن د َری ،ارایه گزارشات روان و گویا آزادگی و آزادمنشی
عوامل بازدارنده و منفی در انتصاب مدیران
(
رذایل اخلقی ( کبر و غرور) پرستش و خواهش حقوق و امتیازات بالتر بندگی) اتکای صرف به تخصص
با تشکراز توجه شما