فصل دوم سيکل هاي مولد قدرت تراکمي ()Vapor power cycles
-1مقدمه سيکلهاي توليد قدرت تراکمي اساس تئوريك کار نيروگاههاي حرارتي است .در اين نيروگاهها قدرت مکانيکي از توربين سيکل ترموديناميکي مولد قدرت به ژنراتور مننتقل شده در آنجا به قدرت الکتريکي تبديل ميگردد. سيکل توليد قدرت کارنو ( )Carnot Heat Engineبعنوان يک سيکل ايده آل براي سيکلهاي توليد قدرت تراکمي توسط يک دانشمند فرانسوي بنام کارنو در سال 1824ارائه گرديد .شماي ظاهري دستگاه هاي سيکل مولد قدرت تراکمي کارنو و نيز نمودار ترموديناميکي آن در دياگرام هاي Tsدر شکل زير نشان داده شده است.
-2مشخصات سيکل کارنو تحول 1-2تحول تراکم ايزنتروپيک ()Reversible adiabatic compression
تحول 2-3تحول ايزوترم برگشت پذير (Reversible isothermal ) heating تحول 3-4تحول انبساط انتروپيک ()Reversible adiabatic expansion تحول 4-1تحول پذيري برگشت پذير () Reversible isothermal cooling
-3محدوديت هاي عملي سيکل کارنو اگر چه مطابق قانون دوم ترموديناميک سيکل کارنو بالترين راندمان حرارتي را داراست اما ساخت و راه اندازي آن بدليل محدوديت هاي عملي زير ممکن نمي باشد. الف :کمپرس کردن ايزنتروپيک (تحول )1-2مخلوط بخار و مايع ( )Wet steamمشکل و چه بسي غير ممکن است . ب :تقطير نمودن سيال عامل در کندانسور تا حالت مشخص و ثابت (تحول ) 4-1دقت فوق العاده زيادي را لزم دارد و عمل غير ممکن ميباشد. ج :راندمان سيکل کارنو به حداکثر دماي سيکل وابسته است که اين خود به سيال عامل بستگي داشته و محدود مي باشد (براي مثال حداکثر ،دماي ممکن سيکل وقتي سيال عامل آب باشد F 705است). قبل در ترموديناميک Iآناليز ترموديناميکي سيکل کارنو ارائه گرديد و مشاهده شد که راندمان حرارتي اين سيکل بصورت زير ميباشد. TL T = 1− 1 TH T2
= η th,carnot
علي رغم وجود محدوديت هاي عملي،
موتور حرارتي کارنو
بعنوان يک سيکل ايده آلي (از نظر ويژه گي پروسه ها و پارامترهاي موثر) الگوي سيکل هاي توليد قدرت عملي قرار داده شده است.
-4چند نکته قابل اشاره در مورد سيکل کارنو - 1راندمان سيکل کارنو که بين دو منبع مشخص گرم و سرد عمل نمايد مستقل از سيال عامل سيکل مي باشد. - 2راندمان سيکل کارنو که بين دو منبع مشخص گرم و سرد عمل نمايد از راندمان هرنوع سيکل ديگري که بين همان دو منبع کار کند بيشتر است. - 3همه سيکل هاي کارنوئي که بين دو منبع ثابت و مشخص عمل نمايند داراي راندمان حرارتي يکساني مي باشند. COP -4هر پمپ يا يخچال کارنوئي که بين دو منبع سرد و گرم عمل نمايد مستقل از سيال عامل آن ميباشد. COP -5پمپ يا يخچال کارنوئي که بين دو منبع مشخص ثابت عمل نمايد از COPهر نوع پمپ يا يخچال ديگري که بين همان دو منبع عمل نمايد بيشتر است. -6همه پمپ ها و يخچال هاي کارنوئي که بين دو منبع مشخص و ثابت حرارتي عمل نمايند داراي COPيکساني ميباشند. در رابطه با پمپ هاي حرارتي و يخچالها در فصل هاي ديگر مفصل توضيح داده خواهد شد. - 5سيکل توليد قدرت رانکين ساده (Simple Rankine Power )Cycle
سيکل رانکين يک سيکل عملي است که بنوعي تغيير يافته سيکل تراکمي کارنو ميباشد. در سيکل رانکين سيال عامل درکندانسور تا حد مايع اشباع (= x ) % 0سرد ميشود .اين انتقال حرارت در سيکل بصورت پروسه فشار ثابت صورت ميگيرد .مثال ظاهري دستگاه هاي
تشکيل دهنده سيکل رانکين و نيز نمودار ترموديناميکي آن در دياگرم Tsدر شکل زير نشان داده شده است.
سيکل رانکين داراي چهار تحول بشرح زير ميباشد: 2-1تحول ايزنتروپيک در پمپ ()isentropic compression 3-2
تحول گرايش فشار ثابت در بويلر (isobaric heat
)addition 4-3تحول ايزنتروپيک در توربين()isentropic expansion 1-4تحول سرمايش فشار ثابت در کندانسور (isobaric heat )removing آناليز ترموديناميکي سيکل رانکين بصورت زير است. براي تحول 1-2داريم: δq + δw = dh
و چرن تحول در پمپ آدياباتيک باشد داريم: δw in , pump = dh از طرف ديگر داريم
رابطه اول :T.ds + Tds = du Pdv مطابق تعريف آنتالپي: h = u + pv و لذا ميتوان نشان داد که δw in , pump = dh = vdp و نهايتاً ) w p , pump = ∫ vdp = v f ( P4 − P1
و چون تحول ايزنتروپيک مي باشد: s1 = s 2
براي تحول 2-3داريم: , P3 = P2
q in , boit = h 3 − h 2
براي تحول 3-4داريم : , s3 = s 4
wout ,turb = h3 − h4
براي تحول 4-1کندانسور داريم : q out ,cond = h 4 − h1 , P4 = P1 و راندمان حرارتي سيکل برابر ميگردد با : ) wT − wP h3 − h4 − v f ( P2 − P1 = qin h3 − h2
= η th
نسبت کار ورودي به کار خروجي ()back work ratio اين نسبت بصورت زير تعريف مي باشد. wp work input کار پمپ = = توربين work output wT کار
= back work ratio
بديهي است که کار مصرفي يک کمپرسور در مقايسه با يک پمپ که هر دو اختلف فشار ) (∆Pيکسانی دارند به مراتب بيشتر می باشد (بدليل بيشتر بودن حجم ويژه) همانگونه که در بررسي سيکل کارنو مشاهده شد که کاهش دماي منبع سرد يا افزايش دماي منبع گرم باعث افزايش راندمان حرارتي می
گشت از اين ايده ميتوان استنتاج نمود که با که کاهش دماي کندانسور و افزايش دماي بويلر راندمان سيکل رانکين ساده افزايش خواهد يافت. تاثير کاهش دما (يا فشار) کندانسور بر راندمان سيکل رانکين در شکل زير نشان داده شده است .
همانگونه که از سطح هاشور خورده مشاهده ميشود کاهش فشار کندانسور باعث کاهش حرارت دفع شده در کندانسور از يکطرف و افزايش کار خالص خروجي از طرف ديگر گرديده است که هر دو دللت بر افزايش راندمان حرارتي دارند .اين موضوع بصورت کمي با توجه به مثال زير مشهودتر ميگردد.
بهرحال قابل ذکر است که بدليل کم شدن اختلف دماي بين سيال عامل و دماي منبع سرد نمي توان فشار کندانسور را از حد معيني پائين ترآمد (دماي عملكرد درکندانسور ها معمول در حدود 25تا 45درجه سانتيگراد مي باشد (متناظر با فشاري معادل 0.1تا 0.03اتمسفرکه نسبتا پائين است) اگر چه کاهش فشار کندانسور يا افزايش فشار بويلر باعث افزايش کار خالص و راندمان حرارتي سيکل رانکين ميگردد. اما در مقابل،
کاهش کيفيت بخار خروجي از توربين باعث
ايجاد مشکلتي همچون خوردگي پره هاي توربين ،کاهش
راندمان توربين و ...مي گردد که بايد مورد توجه قرار داده شود .از اينرو بجاي استفاده از سيکل رانکين ساده از سيکل رانکين با داغ کن بخار خروجي از بويلر ()Superheater استفاده ميشود. -7سيکل رانکين با داغ کن بخار ()superheating نماي ظاهري سيکل رانکين با سوپرهيتر و نمودار ترموديناميکي آن در دياگرام T-Sدر شکل زير نشان داده شده است.
بدين ترتيب بدون افزايش فشار بويلر دماي بخار خروجي بصورت فشار ثابت در داغ کن تا حدود 600درجه سانتيگراد افزايش داده ميشود .مثال زير در اين رابطه مفيد ميباشد.
-8سيکل رانکين با گرايش مجدد () reheating در افزايش دماي خروجي بخار از داغ کن ( و بهمراه آن افزايش فشار بويلر) نبايد محدوديت هاي متالورژيکي و هزينه هاي اوليه را از نظر دور داشت .مضافا كه افزايش فشار بويلر براي وقتي که ماکزيمم دماي خروجي بخار بايد در حد معيني
ثابت باشد (بدليل مسائل متالورژيکي) باعث کاهش کيفيت بخار خروجي از توربين و لذا مشکل آفرين مي گردد .از اين نظر سيکل رانکين مجهز به باز گرمکن بخار مطرح گرديده است .در اين سيکل به بخار اجازه داده نخواهد شد بطور کامل در توربين منبسط شده بلکه قسمتي از آن در مرحله اي از انبساط از توربين خارج و مجددا در بويلر در فشار ثابت حرارت ديده به دماي ماکزيمم مورد نظر رسانده ميشود .سپس اين بخار وارد توربين گشته تا فشار کندانسور منبسط گردد .از اينرو توربين از قسمتهاي مختلف فشار بال و فشار پائين ساخته ميشود .شماي ظاهري سيکل رانکين يا گرمکن مجدد و نمودار ترموديناميکي آن در دياگرام T-Sدر شکل زير نشان داده شده است.
لزم به ذکر است که انتخاب فشاري که در آن بخار براي گرمايش مجدد از توربين خارج مي گردد از اهميت بالئي برخوردار است .چراکه ممکن است متوسط دماي مرحله گرمايش مجدد از متوسط دماي گرمايش مرحله ابتدائي کمتر و لذا راندمان حرارتي کمتر گردد .انتخاب حالت مناسب باعث
افزايش توأم راندمان حرارتي سيکل و کيفيت بخار خروجي از توربين ميگردد. براي مقادير ثابت P3 ، T3، T3و P6به ازاي P4 فردي،
منحصر به
راندمان حرارتي ماکزيمم ميگردد .معمول P4/P3در
محدوده 0.35 - 0.15انتخاب ميشود .راندمان سيکل رانکين با گرايش مجدد بصورت زير محاسبه مي گردد. wnet h3 − h4 + h5 + h6 + w p = qth h3 − h2 + h5 − h4 که در آن = vδp
w
P
= η th
است
مثال زير در اين رابطه تاثير گرم كردن مجدد بخار را نشان ميدهد.
-9
سيکل رانکين با بازياب ()Regenerating
در سيکل رانکين با داغ كن بخار ،متوسط دماي مرحله تبخير سيال عامل در بويلر و دماي مرحله داغ شدن بخار در داغ کن بطور قابل توجه از دماي متوسط مرحله گرمايش سيال
ورودي به بويلر و نيز دماي تبخير سيال در ان بيشتر ميباشد. چنانچه اين بديهي است كه چنانچه متوسط دماي مايع ورودي به بويلر افزايش يابد منجر به افزايش راندمان حرارتي سيکل ميگردد .اين عمل از طريق بکار بردن دستگاه بازياب امکان پذير ميشود .شماي ظاهري دستگاه هاي سيکل با بازياب و نمودار ترموديناميکي آن در دياگرام Tsدر شکل زير نشان داده شده است.
همانگونه که مشاهده ميشود قسمتي از بخار (سيال عامل) در مرحله اي از توربين (در حالت )4خارج و بقيه آن تا فشار کندانسور (در حالت ) 5منبسط مي گردد .اين قسمت از بخار وارد کندانسور شده و تا حالت 6سرد و به مايع تبديل شده سپس توسط پمپ تقطير ( )Condensate pumpتا فشار حالت 7فشرده ميشود .اين قسمت از سيال عامل با بخار استخراج شده از توربين (در حالت ) 6در دستگاهي به نام گرمکن آب تغذيه ( )Feedwater heaterتبادل حرارت داخلي
(internal
)heatingنموده پس از گرم شدن به بويلر پمپاژ ميشود.
گرمکن آب تغذيه (بازياب) ميتواند در دونوع باز (تماس مستقيم دو سيال ) و بسته (تماس غير مستقيم دو سيال) مورد استفاده باشد. در نوع باز ( )Open direct - contact heaterکه در شکل فوق نشان داده شده ،سيال خروجي از پمپ تقطير مستقيما در بازياب با بخار خارج شده از توربين چنان مخلوط ميگردد که خروجي از بازياب (حالت )1مايع اشباع باشد .برعكس ،در بازياب نوع بسته ،سيال خروجي از کندانسور (Feed water )from condenserدر مبدل حرارتي (بازياب) در تماس مستقيم با بخار استخراج شده قرار نگرفته تبادل حرارت اگر چه داخلي (از منظر سيکل کلي) است اما در سيال با همديگر مخلوط نمي شوند .در ايجا بخار خارج شده از توربين پس از خروج از بازياب به دو طريق متمايز نشان داده شد در شکل زير مورد استفاده قرار ميگيرد.
مزيت اصلي بازياب بسته ( ) closed feedwater heaterنسبت به بازياب باز ( )Open feedwater heaterآن است که فشار آب خروجي از کندانسور که وارد بازياب ميشود ،ميتواند با فشار بخار استخراج شده از توربين ( )extracted steamمتفاوت باشد .بازياب بسته معمول در فشار بالتري نسبت به نوع باز
عمل ميکند لذا گرانتر مي باشد .مزيت ديگر بازياب باز آن است که بخار استخراج شده از توربين ميتواند به ميزاني انتخاب شود که مايع خروجي از کندانسور را تا دماي اشباع متناظر با فشار بازياب سردکند. مثال هاي زير در خصوص چگونگي تجزيه و تحليل سيکل رانکين با بازتاب باز و بسته جهت روشن شدن موضوع ارائه مي گردد.
-10فشار بهينه بخار استخراج شده از توربين در سيكل با بازياب
-11سيکل رانکين با استفاده از بازياب هاي چندگانه
-12تاثير برگشت ناپذيري در عملکرد سيکل رانکين
در پايان اين فصل بايد متذکر شد که بطور پيوسته تلش ها و تحقيقات زيادي صورت گرفته است تا بنحوي راندمان سيکل رانکين افزايش يابد .در اين رابطه ابتکارات و نتايج خوبي حاصل گرديده است که جهت اختصار از توضيح آنها در اينجا خودداري ميگردد .صرفا توصيه ميشود جهت کسب اطلعات بيشتر ضميمه شماره 1مورد مطالعه قرار گيرد.
:Exercises